تبعیض یا احساس تبعیض ؟

    سلام .  وقتی بچه بودیم اگه نمره دیکته مون بیست میشد ، میگفتیم بیست " گرفتم " اگه کم میشد ، میگفتیم تک  "داد " .  شما آقای مریدی ، نماینده ایرانی مجلس کانادا رو میشناسین ؟ خانم هاله افشار چطور که نماینده ایرانی مجلس اعیان انگلیس هستن ؟ پروفسور فریدون فراست و برادرانشون فرامرز و فرهاد فراست رو چطور که از بزرگان دنیای علم در اروپا و آمریکا هستن ؟

0,,2142230_4,00.jpg

     این ایرانیهای موفق ، و در واقع تمام انسانهای موفق عالم ، اعم از ایرانی و غیر ایرانی ، اینهمه احترام و آبرو و قدرت اجتماعی رو از کجا کسب کردن ؟ چرا اینها حتی املای کلمه تبعیض روهم نمیدونن؟ 

     من منکر وجود جوامع خشن و مغرض نیستم . در خیلی از کشورها  روابط آمیخته با تبعیض نژادی و جنسیتی به شدت وجود داره . ولی میخوام بگم در بیشتر موارد این ما هستیم که برای خودمون کسب وجهه میکنیم و راه آزار و تبعیض رو میبندیم . همه میدونیم و شنیدیم و دیدیم که در بیشتر کشورهای اروپائی تبعیض نژادی وجود داره . ولی در همین کشورها ایرانی موفق  و معتبر کم نداریم . چرا هر بار که خودمون نمره تک میگیریم ، رگبار سرزنش رو به سر دیگران میریزیم ؟ هرگز فکر کردیم شاید کم کاری خودمون باعث و بانی این پسرفت شده ؟ گاهی هم نمیتونیم خودمون رو درست معرفی کنیم . همیشه مثال همون جراح ژاپنی توی ایران به ذهنم میاد . همون که مجبور بود در مطبش روگل بگیره و برگرده ژاپن ، چون فارسی بلد نبود .

images?q=tbn:ANd9GcTklmYq3djH47LAdCL_Gs8

    اگر زبان جامعه جدید رو بدونیم و نیاز اون جامعه رو بشناسیم و بتونیم به طور شایسته ای اون نیاز رو برطرف کنیم ، قطعا به مرحله قابل قبولی از احترام و آبرو و رضایت شخصی میرسیم که دیگه احساس تبعیض نکنیم . لازم نیست که برای رسیدن به این مرحله حتما از در دانشگاه عبور کنیم .  داشتن یک نانوای ماهر یا یک نقاش ممتاز ساختمان در هر جامعه همونقدر ارزشمند و لازمه که وجود یک مهندس فیزیک اتمی . به شرطی که هم زبان جامعه باشه و در رشته خودش مهارت کافی کسب کرده باشه . این ربطی به مکان نداره . مهم نیست آفریقا باشه یا کره ماه . همه جا این نگرش کاربرد داره . به خصوص اینجا در کانادا ، کاملا به این نتیجه رسیدم که نه تنها تبعیض وجود نداره بلکه برخورد مردم بازتاب دقیق ارزش خودمونه . این ارزش خریدنی نیست ، کسب کردنیه . باید برای خودمون  ارزش و اعتبار بسازیم .

     براتون گفتم که دخترم به راحتی توی دبیرستان جا افتاد و دوستانی برای خودش پیدا کرد . ولی در همون کلاس دخترم ، دختری  از پاکستان درس میخونه که دیگران کمتر برای دوستی با اون پا پیش میذارن . دلیلش هم ضعف زبانه . این طفلک نه میتونه با بچه ها ارتباط برقرار کنه و نه در درس توانائی نشون بده . شاید در کشور خودش دانش آموز  بسیار موفقی بوده ولی اینجا علی رغم کمک و همراهی و آوانسهای پی در پی معلم نمیتونه خودش رو با کلاس هماهنگ کنه . برای دخترم  درد دل کرده که  "اینجا همه با من دشمنن ". چه تفاوتی بین این محصل و دختر من وجود داره که همه به نظرش دشمن میان ؟ هر دو از کشورهای آسیای میانه و حتی همسایه هستن . چرا این یکی احساس تبعیض داره و دختر من مدرسه جدید رو بهشت میدونه ؟ مشخصا مشکل از ضعف زبان سرچشمه میگیره . اگر این شاگرد پاکستانی زمانش رو به جای اعتراض ، به تقویت زبان صرف کنه دیگه احساس تبعیض نمیکنه . 

    زمانی یکی از دوستانم در تورنتو  دنبال کار میگشت . تازه از دانشگاه تهران در رشته بازرگانی فارغ التحصیل شده بود و در زبان انگلیسی هم مدرک ممتاز آیلتز داشت ولی متاسفانه در مکالمه روزمره خیلی ضعیف و کند بود . میتونست مشکل ترین نامه ها و متن های تجاری رو به انگلیسی بنویسه ولی از درک یک صحنه از یک فیلم خانوادگی عاجز بود . به راحتی رزومه مینوشت و میفرستاد ولی وقتی نوبت مصاحبه حضوری میشد ، نمیتونست اونطور که باید و شاید خودش رو معرفی کند . مدام ناله میکرد که اینجا در تورنتو " قدر منو نمیدونن . حاضرن کارو به پیرزنهای کانادایی بدن و به ما جوونهای تازه نفس نه . حتما چون ایرانی هستم قبولم ندارن .  تبعیضه دیگه . " هر چقدر به گوشش خوندم که روی مکالمه ات کار کن قبول نمیکرد . بعد یک سال که بالاخره زندگی وادارش کرد کمی در مکالمه عادی و روزمره  پیشرفت کنه بالاخره شغلی هم پیدا کرد و هنوز هم میگه " اینجا تبعیض بیداد میکنه . "

      خودمون باعث میشیم که حسابمون نکنن و دیگرانی رو برتر از ما بدونن . تا بچه ایم میگیم معلم استثنا قائل شد . بزرگ که شدیم میگیم تبعیض وجود داره . ولی در واقع ، از ماست که بر ماست .  


مطالب مشابه :


حرص و ولع مدرک گرایی در ایران

آسمون خدا همه جا یه رنگه - حرص و ولع مدرک گرایی در ایران - تحمل کن که سنگِ بی‌بهایی در دل کوهی




مدرک‌گرایی

مدرک ‌گرایی توان از مهم‌ترین دلایل روی آوردن ما به تحقیقات و پایان‌نامه‌های خریدنی




کسی که خود را به خواب زده نمی توان بیدار کرد؛ فتح‌الله‌زاده: جباری خودش منظورم را فهمید

'شوالیه' خریده‌ام. ‌این در حالی است که شوالیه یک مساله اعتباری و خریدنی ام، مدرک




تبعیض یا احساس تبعیض ؟

این ارزش خریدنی تهران در رشته بازرگانی فارغ التحصیل شده بود و در زبان انگلیسی هم مدرک




نقش انسانها در کیفیت زندگی

ارائه می گردد، حالا ممکن است تکنولوژی، مواد، ماشین آلات و ابزار خریدنی بیماری مدرک




دانلود پروژه کارآفرینی کارخانه تولید دستگاه آبمیوه گیری

جدول هزینه قطعات خریدنی. جدول شماره (2) جدول آمار در صد کارکنان در هر بخش با مدرک




حسین نوغانی : یکی از عوامل جذب جوانان و نوجوانان به قرآن تکیه بر اصل زیبایی شناسی قران است.

سنگ و چوب در می آورم.در ۴ رشته از هنرهای مرتبط با فعالیتم دارای مدرک • این اشک خریدنی




برچسب :