جامعه باز و دشمنانش

كارل ريموند پوپر در 1902 در وين به دنيا آمد. خودش مي‌گويد: در 13 سالگي ماركسيست شدم و در 17 سالگي، ضد ماركسيست، اما تا 30 سالگي همچمنان سوسياليست بودم. كارل سرانجام به خاطر احترام به فرديت، انسانيت و ايماني كه به عدالت و مساوات داشت از سوسياليسم رويگردان شد. نخست در دبيرستانها به تدريس پرداخت و در همين ايام "منطق اكتشافات علمي" را كه در مورد فلسفه‌ي علوم بود نوشت. در زمان خطر هجوم هيتلر به اتريش جلاي وطن كرد و از سال 1937 تا 1945 در زلاندنو به تدريس فلسفه پرداخت.

او روزي كه در 1938 از خبر حمله‌ي آلمان نازي به اتريش مطلع شد، تصميم گرفت كتاب جامعه‌ي باز را بنويسد. در 1946 براي تدريس به انگلستان دعوت شد و در 1965 به پاس خدمات علمي به دريافت لقب "سر" از ملكه‌ي انگلستان مفتخر شد. پوپر تا 1969 كه بازنشسته شد در سمت استادي منطق و روش علمي مدرسه‌ي اقتصاد و علوم سياسي لندن درس مي‌گفت. ولي در خلال اين مدت گاه‌گاه در دانشگاههاي امريكا و اتريش و ژاپن و استراليا نيز به عنوان استاد ميهمان تدريس مي‌كرد.

از نگاه پوپر در تاریخ بشر جامعه بسته سابقه دیرینه ای دارد. پوپر غالبا این نوع جامعه را جامعه قبیله ای یا قبیله گرایی می نامد. نهادها و رویه های اجتماعی در همه آنها نسبتاً ثابت و بی انعطاف است و مقام فرد در درون جامعه نیز چنین است. آنچه بر رفتار در این جوامع حاکم است تابو است، تابوهایی که غالباً ماهیت مذهبی دارند. و بنابر این شیوه موجود و تثبیت شده و در معرض نقدقرار نمی گیرید. پیامد چنین وضعی این است که دیگر تمیز میان قانون مندیهای طبیعی و قانون مندیهای اجتماعی(قراردادی) تقریبا از میان می رود و به هردو همچون چیزی که اراده الهی تحمیل و تنفیذ کرده باشد نگریسته می شود. شخصی که در چنین جامعه ای زندگی می کند آزادی انتخاب نسبتاً اندکی دارد و در نتیجه مسئولیت فردی او در قبال اعمالش نیز اندک است.  اعضای جامعه بسته با هیچ گونه معما یا دوراهی اخلاقی مواجه نمی شوند زیرا راه «درست» رفتار ثابت و معلوم است.البته چنین جامعه ای بسیار متفاوت از جوامعی است که ما اکنون در آن زندگی می کنیم. پوپر یونانیان باستان را نخستین کسانی می داند که گامهای اولیه را برداشتند که در طول زمان به خلق  «جامعه باز» یا به عبارتی تمدن غربی انجامید. آنها در وهله نخست این کار را با اتخاذ نگرشی انتقادی  و عقلانی به باورها و اعتقادات و نهادهای موجودشان انجام دادند که از نظر پوپر این عمیق ترین انقلاب در تاریخ بشر بود. در سمت مقابل از جمله ویژگی های «جامعه باز» افزایش فوق العاده آزادی از انواع مختلف آن است، آزادی فکری(آزادی برای نقد باورها و اعتقادات موجود تثبیت شده) ، و نیز آزادی فرد برای انتخاب شیوه زندگی خویش، روابط شخصی خویش و حرفه خویش در ساختار سیالتر اجتماعی«تحرک اجتماعی». پیامد قهری عقلانیت و سیالیت اجتماعی، هر دو، تمیز گذاشتن میان قوانین طبیعت و هنجارهای اجتماعی است. بنابر این تمایز میان واقعیت و ارزش بخش اساسی از جامعه باز است. سبک خاص سياست در جامعه باز عبارت است از دموکراسي، آزادي، مساوات طلبي و مهندسي اجتماعي تدريجي براي حذف هرگونه درد و رنج بشري نه مهندسی اجتماعی از نوع اتوپیایی آن که خاصیت توتالیتری و تمامیت  خواه دارند که خود این نوع مهندسی دشمن جامعه باز می باشد. مهندسي تدريجي يعني اصلاحات اجتماعي بايد تدريجي، موقتي و تجربي باشدبر خلاف نوع انقلابی آن. پوپر می گوید در جامعه باز فقط یک ایمان و اعتقاد ممکن وجود دارد و آن «انسان دوستی» است. وي مي‌گويد: ((ضد روشنفكران فاشيست و انقلابي‌هاي ماركسيست در اين نكته همداستانند كه با مخالف نمي‌توان و نبايد بحث كرد و بحث انتقادي را رد مي‌كنند. اين معنايش اين است كه به قدرت رسيدن همانا و سركوبي همه‌ي مخالفان همان. معنايش رد جامعه‌ي باز، رد آزادي و پذيرش فلسفه خشونت است.)).

 پوپر در تاييد انديشه باز اشاره‌اي مي‌كند بر ديكتاتوري كه حاكم بود بر كشور اتريش(زادگاهش) و مهاجرت وي به انگلستان؛ وي مي‌گويد: ((...در هواي آزاد انگلستان مي‌توانستم نفس بكشم. چنان بود كه گفتي پنجره را گشوده‌اند. نام "جامعه باز" زاده‌ي اين تجربه است.)).

پوپر می گوید؛ «دموکراسی حق مردم برای داوری در مورد حکومت  و حق بیرون راندن حکومت»از طریق تدارکاتی نظیر انتخابات است. وی بر این نظر است که این یگانه راهی است که ما می توانیم از آن طریق خودمان را در برابر سوء استفاده از قدرت سیاسی حفظ کنیم. و همچنین حالتی را پدید بیاوریم که در آن قدرت سیاسی برای تامین آزادی برابر همگان به کار گرفته شود.

ولی نکته اینجاست که در برخی از جوامع  این حکومت  است که از طریق ابزار دموکراسی صوری و انتخابات گزینشی،حق داوری و بیرون راندن مخالفان و منتقدان خود و سوء استفاده از توده های مردم برای برحق و مشروع جلوه دادن خود، با تمام وجود بر خود واجب می داند. اگر منصف باشیم این گونه جوامع نه جامعه ای قبیله ای هستند نه بسته، فقط دست کسانی اداره می شوند که خوی قبیله ای و اندکی  افکاری بسته و خود محور دارند!!!

 


مطالب مشابه :


مصلوب مردم..

شب های روشن. مصلوب مردم پیتر, تو چرا همش صحنه مصلوب شدن مسیح را نقاشی شارژ ایرانسل.




من تو را دارم و بس..

شب های روشن. من تو را دارم و بس پشت آن پنجره رو به شارژ ایرانسل. چت




اختلاس های مهم 18 ماه گذشته در ایران

شب های روشن - اختلاس های مهم 18 ماه گذشته در ایران - - شب های شارژ ایرانسل. چت




گزیده ای از دیدگاه کارل مارکس در مورد دین

شب های روشن. گزیده ای از دیدگاه کارل مارکس در مورد شارژ ایرانسل. چت




بسته های «شب های روشن» همراه اول

پورتال توزیع کننده ایرانسل. شب های رمضان با بسته های «شب های روشن» همراه اول




جامعه باز و دشمنانش

شب های روشن نهادها و رویه های اجتماعی در همه آنها نسبتاً ثابت و بی انعطاف شارژ ایرانسل.




رسالت و ابراهیم پور امشب در برنامه رادیو جوان

در برنامه رادیو جوان - خورشید پشت پرده شب های روشن است - برنامه شب های روشن




بررسی مفهوم دولت تحصیلدار / رانتیر

شب های روشن رشوه، پرداخت­های غیرقانونی، خرید قضات و رانت­خواری در این شارژ ایرانسل.




برچسب :