حسابداری دولتی 2

                                                           

بسم الله الرحمن الرحیم

درس حسابداری دولتی2

مدرس: محسن آقاجری

 

سال   1391

     فهرست مطالب

عنوان                                                                                                                                                                 صفحه

 

1-1 مقدمه. 4

1-2 روانشناسي كاري.. 5

1-3 تعريف حسابداري دولتي.. 7

1-4 نيازهاي حسابداري دولتي.. 8

1-5 موارد افتراق بين حسابداري دولتي و بازرگاني.. 8

1-6 مبناهاي حسابداري دولتي.. 9

1-7 مراحل خرج در دستگاههاي دولتي: 11

1-8  تعريف ذيحساب.. 11

1-‌ 9 انواع تنخواه گردان در حسابداري دولتي.. 13

1-10  اصول حسابداري دولتي.. 13

1- 11 مواد قانون اساسي در مورد حسابداري دولتي.. 14

1-6حساب مستقل وجوه تملك دارائي هاي سرمايه اي.. 15

1-13مراحل طرح يا پرو‍ژه 16

1-14  حساب مستقل وجوه سپرده 20

1-‌ 15حساب مستقل وجوه بازنشستگي.. 23

1-10  معاملات دولتي.. 24

1- 17طرض تنظيم اسناد در حسابداي دولتي  ................................................................................38

 

 

 

 

 

 مقدمه:

                        حلقه ارتباطی حسابداری و بودجه، حسابداری دولتی است. حسابداران، استانداردهای حسابداری دولتی را برای ارائه خدمات به بودجه و امور مالی دولت تدوین کرده­اند. درحال حاضر بودجه در مراحل مختلف تنظیم، تصویب، اجرا و نظارت وابستگی کامل به اطلا‌عات سیستم حسابداری دولتی دارد، به‌گونه­ای که می­توان حسابداری دولتی را حسابداری بودجه­ای نامید.
استاندارد کنترل بودجه­ای در حسابداری دولتی، حسابداران را موظف می­کند سیستم اطلا‌عات مالی دولت را به‌گونه­ای مستقر کنند که اعمال نظارت بر درامدها و هزینه­های دولت (بودجه) فراهم شود.
چارچوب نظری حسابداری را می­توان براساس تصمیمگیری یا پاسخگویی تشریح کرد. در چارچوب مبتنی بر تصمیم گیری هدف حسابداری فراهم کردن اطلا‌عات مفید جهت تصمیمهای اقتصادی است یعنی استفاده­کنندگان از اطلاعات، شامل سرمایه­گذاران، اعتباردهندگان و دیگران، با استفاده از صورتهای مالی بتوانند تصمیمهای صحیح در جهت بیشینه ساختن منافع خود بگیرند.
درچارچوب نظری مبتنی بر پاسخگویی، هدف حسابداری ایجاد سیستم مناسب جریان اطلا‌عات بین حسابده و حسابخواه است، به صورتی که منافع طرفین تامین شود. امروزه در زمینه حسابداری دولتی و غیرانتفاعی، چارچوب پاسخگویی است که چیرگی کامل دارد و می­توان گفت:"حسابداریدولتی ابزار پاسخگویی دولت به ملت است." و اگر در استانداردهای حسابداری دولتی دقت کنیم این مسئله آشکارا مشخص است                  

 

روانشناسي كاري:

كارتان را با علاقه انجام دهيد

استفان كاري:

انگيزه همانند آتشي در درون افراد است ، آگاه باشيد اگر اين آتش توسط ديگري در درون شما شعله ور گردد تدريجا به خاموشي خواهد گراييد

                               «خودتان روشن كننده آتش درونتان باشيد»

 

افراديكه به دليل شرايط روحي شان به ديگران وابسته اند ،ضرر جبران ناپذيري به خود مي زنند.

بايد بدانيد كه هيچ نظامي يا رهبري به اندازه خودتان نمي توانند در پيشرفت شما موثر باشند. مقصر دانستن و متهم كردن افراد خود حكاياتي هستند كه باعث تغيير عقايد افراد مي شوند . خودتان را از اين رفتارهاي محكوم به شكست رها سازيد ، مسئوليت بي حوصلگي خود را به عهده بگيريد ، انر‍ژي خود را افزايش دهيد ، احساسات منفي را كنار بگذاريد ، بغض و كينه را درور بريزيد ، علايق شغلي خود را تشخيص دهيد و طي يك تصميم و برنامه ريزي قاطع از روز مردگي دست بشوييد .

يك مثل قديمي هست كه مي گويد : با كبريت تر آتش روشن نمي شود .

به نظر خودتان قابليت اشتغال شما چقدر است؟آيا تمام ذغال هاي درونتان ريز ريز مي سوزد و خاكستر مي شود ؟

آيا هنگام كار كردن احساس مي كنيد سرشار از انرژي هستيد؟ آيا به كار خودتان علاقمنديد؟

آتش انگيزه را خودتان در درون خود شعله ور سازيد . و بجاي اينكه  منتظر شويد ديگران كارتان را در نظر تان هيجان انگيز يا طاقت فرسا نشان دهند، خودتان آن علاقه را در وجود خود ايجاد نماييد .

شغل شما هر چه كه باشد (پيش پا افتاده يا خيلي مهم ) بايد بيش از تامين معاش برايتان ارزش داشته باشد .

بايد شغلتان در ايجاد يك زندگي ايدال نقش اساسي داشته باشد . و براي اين كار نيازي نيست از روي يك آتشفشان بپريد ، بلكه بايد روحيه كاري را در درون خود تقويت كنيد.

پول در درجه دوم اهميت قرار دارد

 

كسيكه فقط بخاطر پول و نه از روي علاقه كار مي كند هم پول و هم زندگي اش را از دست مي دهد.

اگر شما به كارتان علاقمند باشيد ، بدون توجه به ميزان درآمد آن ، هر روز با رضايت سر كار حاضر مي شويد زيرا برايتان اهميت دارد .

اين يك امر بديعي است كه همه ما به پول احتياج داريم ، اما آنچه كه در تعيين شغلمان مهم است، تعهد ، رضايت و رشد فردي است .

اگر در محل كارتان از تمامي استعدادها و ارزشهاي فردي خود بهره مي گيريد ، بدانيد كه كارتان را به نحو احسن انجام مي دهيد .

از خودتان بپرسيد آيا من به اين دليل كار ميكنم كه درآمدي داشته باشم يا شغلم برايم خيلي با ارزشتر از اين موضوع است ؟ افكار من در مورد خودم چگونه است؟

بايد بدانيد كه امرار معاش و زندگي كردن دو مسئله كاملا" متفاوت است. اگر احساس مي كنيد نسبت به شغلتان بي انگيزه ، ناراضي يا حتي بي تفاوت شده ايد ، احتمالا" آن علاقه شغلي رادر خود ايجاد نكردهايد . حتما" كساني را مي شناسيد كه از كارشان راضي نيستند و فقط كار مي كنند تا پول در آورند و بعد به دنبال  علايقشان بروند .

آيا به نظر شما اين يك نگرش بي هدف نسبت به كار نيست ؟

بايد خودتان را در كار غرق كنيد . فقط به اين دليل كه مجبور هستيد سر كار نرويد ، بلكه اين كار را با علاقه انجام دهيد، بجاي اينكه دائما" ناراضي باشيد كه كار مورد علاقه تان را پيدا نكرده ايد ، بر نكات لذت بخش شغل فعلي خود تمركز كنيد . و بخاطر داشته باشيد كه پول در درجه دوم اهميت قرار دارد .   

 

«احساس درماندگي نكنيد»

ليلي تاملين

هنگامي كه شادم دوست دارم ، گريه كنم اما وقتي اندوهگينم نمي توانم بخندم ، بنابراين معتقدم شاد بودن بهتر است چرا كه ميتوان به وقت شادي دو احساس (خنده و گريه ) را با هم تجربه كرد.

اگر اين نكته را كه خدا هميشه با شماست درك كنيم ، قطعا به خودمان هم ايمان خواهيم آورد.

 

 

تعریف  حسابداری دولتی :

 

مجموعه قوانین ومقررات وروش توأم با دانش وفنون حسابداری است که درراستای اهداف دولت با بکار گیری منابع بودجه با توجه به نیروی انسانی کارامد وسایر ابزار وامکانات به کار می رود.

نکات قابل توجه درحسابداری دولتی این که قوانین ومقررات بر استانداردهای حسابداری مقدم است ودانش حسابداری درسایه قانون درحرکت . کلیه دستگاهها ی تابع قانون محاسبات عمومی مکلف به رعایت دستورالعمل حسابداری موضوع قانون مزبوروسایردستگاهها نیزدرجارچوب قوانین خاص خود عملیات مالی خودرا به انجام می رسانند.

انواع نیازهای حسابداری دولتی:

1)        نیازهای قانونی: سازمان و موسسات دولتی باید در چهارچوب قوانین و مقررات جاری کشور خود عملیات خود را ثبت و ضبط و نگهداری کنند. که در واقعیت محدودیت هايی در مورد نوع ماهیت و محتویات حساب ها به وجود می آید.

2)        نیاز نظارتی: دولت آحاد مردم برای نظارت در عملیات سازمانهای دولتی و وزارت خانه و شرکتهایی که از بودجه کشور استفاده میکنند به ویژه در جهت اجرای بودجه شرکت اطلاعات کافی نیاز دارند.

3)        نیاز اطلاعاتی: مدیران برای برنامه ریزی. کنترل. هدایت و هماهنگی سازمان ها نیاز به گزارش های صحیح و به هنگام دارند.

4)        نیاز پاسخ گویی: نیاز پاسخ گویی یعنی این که هر یک از افراد جامعه. شهروندان. آحاد کشور حق دارند که از دولت سوال کنند با این مالیات های که اخذ نموده اید چه کارهایی انجام داده اید و یا این که از شهرداری سوال کنند که آیا عوارضی که از ما گرفته شده در راه صحیح مصرف شده یا نه؟

 

ساختار اقتصادی نظام جمهوری اسلامی ایران برابر اصل 44 قانون اساسی به شرح زیر بیان شده است :

"نظام اقتصادی بر سه پایه بخش دولتی ، تعاونی وخصوصی با برنامه ریزی منظم وصحیح استواراست."بخش تعاونی وخصوصی از جهت این که سرمایه آن ازدولت نیست شباهت ویژه ای به هم دارند.

 

فرق بین بخش عمومی با بخش خصوصی :

1 - انگیزه ی ایجاد بخش عمومی اعمال حاکمیت وخدمت به مردم ،تأمین رفاه ،امنیت وسلامت جامعه است. گرچه دولت  دربخش تصدی گری باانجام امور تجاری وبازرگانی ممکن است سودهم حاصل نماید که آن هم برای امر رفاه ومصالح عمومی کشور می باشد.

2 – مالکیت وسرمایه ، تنها دربخش خصوصی سخن ازمالکیت وسرمایه ی شخص حقیقی وبه تبع آن شخص حقوقی درمیان می باشد. هرچند درشرکت های دولتی موضوع سرمایه وسهام جداگانه مطرح می شود.

3 – منابع مالی بخش دولتی ازمحل مالیات ، فروش منابع زیر زمینی وسایر منابع تأمین اعتبار درقانون بودجه کل کشور است ولی منابع بخش خصوصی از سرمایه اشخاص وانواع وام ، اعتبار بانکی ودرآمد حاصل از فعالیت های خود می باشد.

4 – قوانین ومقررات . هردستگاهی که به نحوی ازبودجه کل کشور تأمین می شود بایستی از قانون محاسبات عمومی کشور ، قانون بودجه سالانه کل کشور، قانون دیوان محاسبات وسایر مصوبات ومقررات وبخشنامه ها تبعیت کند.درصورتی که اهم قوانین ناظر بر بخش خصوصی ، قانون تجارت وقانون کاراست  در حسابداری دولتی قوانین و مقررات در اصول و موازین اولویت دارد ولی در حسابداری بازرگانی بر عکس می باشد..

 

۵)                در حسابداری دولتی بودجه ریزی الزامی است ولی در حسابداری بازرگانی الزامی وجود ندارد.

 ۶)                در حسابداری دولتی برای هر حساب یک حساب مستقل در نظر گرفته می شود ولی در حسابداری بازرگانی این طور نیست.

۷)               تشکیل سازمانها و موسسات دولتی با مجوز قانون انجام میشود و ولی در حسابداری بازرگانی بر اساس هیئت موسسین شرکت تشکیل می گردد.

شباهت بخش عمومی با بخش خصوصی :

1 – درساختار اقتصادی کشور هردو بخش فعال  ودرجهت اعتلای کشور مکمل همند.بخش خصوصی درآمد می آفریندو مالیات می پردازد وبخش عمومی امنیت ودفاع را تأمین می کند

2 – محدودیت منابع درهردوبخش وجوددارد، که لازم است بابرنامه ریزی دقیق وکنترل شده منابع را تخصیص داد ومصرف کرد تا دولت به اهداف کلان خودبرسد وبخش خصوصی هم به منفعت خود.

3- برای رسیدن به گزارشهای لازم مبتنی بر آمار واطلاعات هر دو بخش سعی دارد تا به زبانی  پاسخگوی نیاز حسابداری کلان ملی گردد.

ارزیابی مدیران دستگاه دولتی :

 

الف – رعایت دقیق قوانین ومقررات ، مصوبات وبخشنامه ها ودستورالعمل های ذیل مقررات

ب -  رضامندی ارباب رجوع . گرچه معیاری برای آن دردست نیست که بایستی دراین زمینه راهکارهای لازم ارائه گردد.

ج - خدمات رسانی به جامعه طبق تعاریف هدفمند ارائه شده

د - جذب به موقع اعتبارات ونیل به اهداف بودجه

ه -  مشارکت وارائه پیشنهاد درجهت ارتقای سطح کمی کیفی امور

ارزیابی مدیران بخش خصوصی :

الف - شناسائی مصرف وبازاریابی مشتریان

ب  – آشنائی با تهدید وریسک سرمایه گذاری ها

ج -  شناخت درست رقبا وارائه فرمت شناخت

د - بهره وری از ظرفیت بخش وبه حد اکثررساندن سود

ه - رضامندی صاحبان سرمایه ومدیران ارشد بخش

 

ویژگی حسابداری اعتبارات هزینه ای وتملک دارایی های سرمایه ای:

الف – مباحث نظری راجع است به مروری بر مبانی واصطلاحات حسابداری دولتی درمقوله ی  حسابداری بودجه ای ، حسابداری اعتبارات هزینه ای (ودرمورد سنواتی مبحث اعتبارات تملک دارائی های مالی )،حسابداری تملک دارایی های سرمایه ای وحسابداری سایر موارد تابع دستورالعمل وزارت اموراقتصادی ودارایی، شامل گروه حسابهای مستقل بازنشستگان وموظفین ، سپرده، درآمداختصاصی ، اوراق بهادار، خانه های  سازمانی وسایرمنابع می باشد.  

 

اهم کاربرد حسابداری واهداف آن:

1 – اعمال نظارت وکنترل مالی برمخارج درجهت نیل به برنامه های ازپیش تعیین شده وحسن اجرای بودجه هردستگاه

2- اعمال نظارت وکنترل براجرای عملیات ، فعالیت ها وطرح ها توسط سازمان مدیریت وبرنامه ریزی کشورازطریق اخذ گزارشهای موسمی برای واگذاری تخصیص دوره ای یک ماهه وسه ماهه

3 – اعمال نظارت وکنترل بر حفظ وحراست ازاموال عمومی دولت توسط گزارش های  ذیحساب مقیم دستگاهها  

4- تهیه وتنظیم گزارش حسابها توسط ذیحساب دستگاه برای نگهداشت ونظارت بر اموال ونقدینگی ، سپرده واوراق بهاداردستگاه وآگاهی مدیران ومسؤلین دستگاه ازعملکرد وچگونگی پیشرفت کارها واتخاذ تصمیم وتعیین راهکارلازم وارائه حساب به مراجع قانونی چون دیوان محاسبات ودارایی

5 – تهیه وتنظیم وارائه صورت حساب عملکرد سالانه بودجه کل کشور توسط وزارت دارایی وارایه تفریغ بودجه  به قوه مقننه از طریق دیوان محاسبات . ازین رو نمایندگان  ملت درجریان کم وکیف امورواجرای بودجه سالانه ودرنهایت برنامه توسعه اقتصادی ، اجتماعی وفرهنگی کل کشور قرارمی گیرندوازاین طریق به نقد وارزیابی دولت نیزمی پردازند.

6 – ارائه صورت حساب عملکرد سالانه دولت به هیأت وزیران جهت بررسی وپیش بینی بودجه سال آینده

7 – استفاده ازاعداد وارقام مندرج درصورت حساب عملکرد بودجه درراستای مطالعات وبررسی های تحلیل آماری واقتصادی کشور درسطح کلان توسط بانک مرکزی ، محققان وپژوهشگران اقتصادی درزمینه حساب های ملی جهت برآورد تولید ملی .

 

 

 

اصطلاحات حسابداری دولتی :

دستگاه اجرایی به هریک ازوزارتخانه ها ، مؤسسات دولتی وسازمان های وابسته به آن ها گویند که دراجرای قسمتی ازبرنامه سالانه ازبودجه کل کشور استفاده می کنند.

وزارتخانه : واحد سازمانی مشخصی است که به موجب قانون تشکیل می شودودررآس آن وزیر دبرابر مجلس مسئول است .

مؤسسه دولتی واحد سازمانی مشخصی است که به موجب قانون تشکیل و زیر نظر یکی ازقوای سه گانه اداره می شود. گرچه نهادریاست جمهوری نیز خود یک مؤسسه است وزیر نظر قوای سه گانه نیست .

شرکت دولتی واحد سازمانی مشخصی است که بااجازه قانون به صورت شرکت ایجاد می شود ویا به حکم قانون یا دادگاه صالحه ملی یا  مصادره گردیده است و بیش از پنجاه درصد سرمایه آن به دولت تعلق دارد.

شرکتها یی که ازطریق عملیات مضاربه ویا به شکلی سپرده های اشخاص را نزد بانک ومؤسسات اعتباری به جریان می اندازند شرکت دولتی نیستند.

مؤسسات ونهادهای عمومی غیر دولتی : واحد سازمانی مشخصی اند که با اجازه قانون به منظورانجام خدماتی که جنبه عمومی دارد تشکیل می شود. مثل بنیادها، هلال احمر ، کمیته ها ، جهادها ،سازمان تبلیغات وسازمان تأمین اجتماعی ، وفدراسیون های ورزشی

دستگاههای دولتی اعمال حاکمیت می کنند ووظایفی را عهده دارند که درتوان بخش خصوصی نیست مانند دفاع وامنیت ملی .

دستگاههایی نیز اعمال تصدی می کنند فارغ از اعمال قدرت و سیاست ،  مانند شرکت های  تولیدی ، بازرگانی وخدماتی ومؤسسات اعتباری که هدف آن  تأمین ، تولید وذخیره مایحتاج عموم است که درانحصار دولت می باشد چون بهداشت عمومی وحمل ونقل عمومی  وعرضه ی قند، شکر و... که کمکی است درجهت تثبیت قیمت ها وحمایت از مصرف کنندگان ویا کنترل عرضه وتقاضاوحمایت ازصنایع مادری که به دلیل سرمایه زیاد، بخش خصوصی باتوجه به عدم سوددهی مطلوب وعدم تضمین سرمایه آمادگی ریسک پذیری آن را ندارد.

 

ارکان شرکت دولتی : این شرکت ها دراغلب موارد متأثر ازقانون تجارت وارکان آن چون بخش خصوصی ست :

مجمع عمومی : به موجب تبصره 72قانون بودجه سال 1353نمایندگی سهام دولت درمجامع شرکت های دولتی به عهده وزیر مسؤل( یا رییس مجمع)، وزیر اموراقتصادی ودارایی ویک یا چند وزیر دیگریا نمایندگان آن ها با تصویب هیأت وزیران است . اهم وظایف مجمع عمومی تعیین خط مشی وسیاست های کلی ، تصویب بودجه وصورت عملکرد سالانه ، عزل ونصب هیأت مدیره ومدیرعامل وسایرموارد اساسنامه که با اکثریت آرامناط اعتباراست .

هیأت مدیره  به پیشنهاد رییس مجمع عمومی وتصویب اعضا منصوب می گردد ووظایف محوله راطبق اساسنامه دراجرای اهداف ومصوبات وتصمیمات مجمع عمومی انجام می دهدو تهیه گزارش عملکرد سالانه برای محمع وپیشنهاد بودجه سال نیز به عهده او می باشد . اعضای هیأت مدیره بین سه تا پنج نفر خواهند بودکه مدیر عامل ازبین آن وبه حکم رئیس مجمع به این سمت منصوب می نماید وبالاترین مقام اجرایی ونماینده قانونی شرکت است  . اعضای هیأت ومدیر عامل درچارچوب قانون تشکیل واساسنامه شرکت فعالیت می کنند.   

بازرس(حسابرس ) با توجه به قانون تشکیل سازمان حسابرسی  انجام وظایف بازرس قانونی وامور حسابرسی مؤسسات وشرکت های دولتی وبانک ها ومؤسسات اعتباری وسایر دستگاه های عمومی ووابسته به عهده سازمان حسابرسی می باشد.

 

 

 

 

 

 

اصطلاحات قانون محاسبات که درحسابداری دولتی کاربرد دارد :

اعتبار: مبلغی است برای مصارف معین دراجرای برنامه های مصوب برای رسیدن به اهداف دولت . 

دیون بلامحل : بدهی قابل پرداخت سال های گذشته که دربودجه پیش بینی نگردیده وبرای آن اعتبار منظور نشده ولی دولت  به موجب  احکام  مراجع صالحه  ویا بدهی محرزشده  مثل  آب وبرق وموارد مشابه وخارج از اختیار مسئولین ملزم به پرداخت آن گردیده است .

تخصیص اعتبار (Allotment).قسمتی از اعتبارات مصوب است که معمولا پس از مبادله موافقت نامه با سازمان مدیریت وبرنامه ریزی کشور برای هرسه ماه از سال برای مخارج دستگاه واگذار می شود .

فصول ومواد هزینه :اعتبارات دستگاه اجرایی درهریک ازبرنامه ها درگذشته بسیار نزدیک به چهار فصل وبیست ماده وسپس با حذف مواد بیست گانه به هفت گروه هزینه ی همگن دسته بندی شده است . مثل فصل اول هزینه با عنوان " جبران خدمات کارکنان " که مربوط است به حقوق ومزایای کارکنان ، فصل دوم باعنوان " استفاده ازکالا وخدمات "و....که اینک این مواد وفصول نیز درحال حذف است.

درآمد عمومی : عبارت از آن چه دربودجه کل کشور با  درآمد دستگاه ها و درآمد حاصل از انحصارات وواگذاری مالکیت های دولتی وسایرموارد قلمداد می گردد.

درآمد اختصاصی : درآمد اختصاصی دولت ( حاصل ازفروش محصولات وخدمات وگاه اجاره اماکن عمومی و... ، مندرج دربودجه  که به موجب قانون وصول وبه مصارف خاص می رسد.

درآمد شرکت های دولتی :درآمدی است  که دربرابر ارائه خدمت یاکالا به موجب قانون قابل وصول می باشد.

سایر منابع تأ مین اعتبار: اقلامی چون وام ، وجوه حاصل از انتشار اوراق قرضه و مانده های مصرف نشده سال های گذشته که به خزانه برگشت شده است وموارددیگر که دربودجه کل کشور بااین عنوان  درج می گردد .

دریافت های دولت: شامل  درآمدعمومی واختصاصی ودرآمد شرکت های دولتی ، کمک وهدایا ، سپرده وهرگونه وجوهی که درخزانه واریزومتمرکز می گردد وطبق قانون دریافت های دولت تلقی می گردد.

 

انواع مبنای حسابداری دولتی :

1)        نقدی:

در آمدها: دریافت

هزینه ها: پرداخت

2)        تعهدی:

درآمدها: موقع تحقیق

هزینه ها: موقع تحمیل

3)        نیمه تعهدی :

بر اساس مبنای نقدی : در آمد موقع دریافت

هزینه بر اساس مبنای تعهدی: هزینه موقع تحمیل

4)        مبنای تعهدی تعدیل شده

آماده و در دسترس بودن

قابل اندازه گیری بودن

هزینه ها بر مبنای تعهدی

5)        نقدی تعدیل شده

در آمد ها بر اساس مبنای نقدی           هزینه پس از ارائه سند

 

 

1)        مبنای نقدی: در این مبنا در آمد ها به محض وصول (دریافت) و هزینه ها به محض پرداخت ثبت و ضبط و نگهداری میشوند.

2)        مبنای تعهدی: در این مبنا درآمدها موقع تحقق و هزینه ها موقع تحمیل ثبت و ضبط و نگهداری میشوند. در مبنای تعهدی حرفی از پول به میان نمی آید.

3)        نیمه تعهدی: این مبنا ترکیبی از مبنای نقدی و تعهدی می باشد. که در آمد ها بر اساس مبنای نقدی یا موقع دریافت و هزینه ها بر اساس مبنای تعهدی و موقع تحمیل ثبت و ضبط و نگهداری میشود.

4)        مبنای تعهدی تعدیل شده: این است که شناخت و ثبت و درآمد ها در دوره مالی طوری انجام میگیرد که اولا آماده و در دسترس باشد ثانیا قابل اندازه گیری باشد.

     آماده و در دسترس بودن یعنی این که تعهدات کوتاه مدت را پرداخت کنند. قابل اندازه گیری یعنی این که با این پول که در اختیار داریم وصول آن برای پرداخت ها باشد. هزینه های بار مبنای تعهدی ثبت و ضبط و نگهداری می شود.

5) مبنای نقدی تعدیل شده: در این مبنا درآمدها بر اساس مبنای نقدی ثبت میگردند.

وهزینه ها در طی دوره پرداخت  ثبت می شود.

تفاوت مبنای تعدیل شده با مبنای نقدی در این است که هزینه ها در مبنای نقدی به محض

پرداخت ولی در مبنای نقدی تعدیل شده پس از ارائه سند ثبت و ضبط و نگهداری میشود.

مثال) مسئله 1

فعالیت های دریافتی و پرداختی موسسه دولتی آلفا در سال 87 به شرح زیر می باشد:

1) دریافتهای نقدی سال  87    650000 ریال می باشد.

2) درآمد های تشخیص شده و ارزیابی شده مبلغ  2500000 با احتمال وصول زیاد

3) دریافت بابت درآمدهای سال 88 مبلغ 1000000 ریال

4) پرداخت هزینه های تحقق یافته سال 87 مبلغ 5000000 ریال

5)پرداخت هزینه های سال 86 به مبلغ 1500000ریال

6) پرداخت برای کالا و خدمات که در سال 88 دریافت میشود مبلغ 1000000 ریال

7) مطلوب است ثبت بر اساس مبنای نقدی، تعهدی، نیمه تعهدی

 

 

شرح

نقدی

تعهدی

نیمه تعهدی

تعهدی تعدیل شده

نقدی تعدیل شده

دریافت در سال 87

6500000

6500000

6500000

6500000

6500000

در آمدهای تخصیص یافته

 

2500000

 

2500000

 

درآمدهای دریافت شده سال 88

1000000

 

1000000

 

1000000

جمع

7500000

9000000

7500000

9000000

7500000

هزینه های تخصیص یافته

5000000

5000000

5000000

5000000

5000000

هزینه های انجام شده سال 86

1500000

 

 

 

1500000

پرداخت کالاوخدمات 88

1000000

 

 

 

 

مازاد

0

4000000

2500000

4000000

1000000

 

 

 

مراحل خرج  (هزینه)

۱)تشخیص عبارت است از : خرید کالا و خدمات برای نیل به اهداف سازمانی دولت که این مرحله به عهده وزیر یا بالاترین مقام دستگاه می باشد.

2) تامین اعتبار: یعنی تخصیص تمام یا بخشی از اعتبارات برای انجام خدمت یا خرید کالا که در این مرحله به عهده ذيحساب می باشد.

3)        تعهد: یعنی ایجاد دین بر ذمه دولت شامل مراحل زیر می باشد:

1)        خرید

2) پرداخت حق عضویت به سازمان های بین المللی

3) پرداخت احكام صادر شده از سوی مراجع قانونی و ذیصلاح

 4) اجرای قراردادهای که طبق مقررات منتقل می شود.

 

4) تسجیل: ارائه اسناد فاکتور مثبته برای پرداخت

اسناد: حواله. اصل سند. درخواست . فاکتور . برگه انبار . برگه دارایی. استعلام بها . فرم مالیت بر ارزش افزوده

5)        حواله : سندی است که از طرف وزیر به عهده ذیحساب در وجه ذینفع صادر میشود.

6)         نظارت بر مرحله خرج.

7)        درخواست وجه

تعریف ذیحساب:

 ماموری که از سوی وزارت امور اقتصاد و دارایی و به حکم امور اقتصادی از بین مستخدمین رسمی ( نه آزمایشی و پیمانی و خرید خدمتی یا قراردادی) واجد صلاحیت از نظر علمی و اخلاقی به منظور اعمال نظارت و تامین هماهنگی لازم در اجرای مقررات مالی و محاسباتی در وزارت خانه ها و موسسات دولتی و شرکتهای دولتی و دستگاه اجرایی و محلی و موسسات و نهادهای عمومی غیر دولتی به این سمت منصوب میشوند.

وظایف ذیحساب :

 نظارت بر امور مالی و محاسباتی و نگهداری و تنظیم حسابها بر طبق قوانین و مقررات.

نظارت بر حفظ اسناد و دفاتر دولتی

نگهداری و تحویل وجه نقد سپرده ها و اوراق بهادار

نگهداری حساب اصول دولتی و نظارت بر اموال یاد شده.

سوال:

وقتی که در بالاترین دستگاه اجرایی یا وزیر یا ذیحساب دستور خرید کالا یا خدمتی میدهد و ذیحساب به آن دستور عمل نکند در این صورت چه عملی صورت میگیرد؟

ذیحساب وظیفه دارد با ذکر موارد قانونی اعلام نماید که دستور فوق غیر قابل اجرا می باشد در صورت موافقت بالاترین دستگاه اجرایی در این خصوص مدارک بایگانی می گردد ولی اگر وزیر دوباره دستور انجام خرید یا خدمت را بدهد در این صورت ذیحساب باید کلیه مدارک ومكاتبات را به همراه سند پرداخت به دیوان محاسبات ارسال نماید. که دیوان محاسبات پس از بررسی مدارک و موارد قانونی مبادرت به صدور راي مي نماید.

که اگر بالاترین مقام دستگاه اجرایی تخلف کرده باید کلیه خسارات وارده را به بیت المال جبران کند و در صورت اينكه ذیحساب تخلف کرده باشد طبق مقررات امور استخدامی با وی برخورد میشود.

 

 

عامل ذیحساب:

ماموری است که با موافقت ذیحساب و به حکم دستگاه اجرایی از بین مستخدمین رسمي واجد شرایط به این سمت منصوب میشود و بخشی از وظایف ذیحساب را انجام میدهد.

وظایفی که عامل ذیحساب نباید انجام دهد به شرح زیر میباشد.

1)        درخواست وجه از خزانه

2)        درخواست تنخواه گردان استانی (حسابداری) از خزانه یا    خزانه

3)        افتتاح حساب

4)        امضای نهایی صورت های مالی ذیحساب

5)        تامین اعتبار برای کشایش اعتبارات اسنادی

6)        انتخاب عامل ذیحساب و امین انبار

7)        شرکت در جلسات ترک مناقصه و مزایده

8)        گزارش به وزارت امور اقتصاد و دارایی و دیوان محاسبات.

 

 

 

انواع تنخواه گردان در حسابداری دولتی:

تنخواه گردان خزانه : اعتبار بانکی در حساب در آمد عمومی نزد بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران که به موجب قانون اجازه استفاده از آن به میزان معین در سال مالی برای رفع احتیاجات نقدی در همان سال به وزارت امور اقتصادی و دارای داده میشود و منتهي تا پایان سال باید واریز شود.(بستانکار)

 

تنخواه گردان استان:

عبارت است از وجهی که خزانه از محل اعتبارات مصوب به منظور ایجاد تسهیلات لازم و پرداخت هزینه های جاری و عمرانی دستگاه های اجرایی محل تابع نظام بودجه در استان در اختیار نمایندگی قرار می گیرد. (بستانکار)

 

تنخواه کردان حسابداری:

عبارت است از وجهی که خزانه یا نمایندگی خزانه از محل اعتبارات مصوب برای بعضی هزینه های جاری و تعهدات قابل پرداخت سال های قبل در اختیار ذیحساب قرار میگیرد و در قبال حواله های صادر شده واریز و با صدور درخواست وجه مجددا دریافت میشود.(بستانکار)

 

تنخواه گردان پرداخت:

 عبارت است از وجهی که تنخواه گردان استان یا تنخواه گردان حسابداری از سوی ذیحساب با تائید وزیر یا بالاترین مقام دستگاه اجرای یا مقام های مجاز از سوی آن ها برای بعضی از هزینه ها در اختیار عاملین ذیحساب و یا مامورین که به موجب قانون مشمول گرفتن تنخواه هستند قرار میگیرد.( بستانکار)

 

اصول حسابداری دولتی:

1)        اصل قابلیت گزارش گری:

2)        اصل لزوم کنترل بودجه ای:

3)        اصل نگهداری حساب های مستقل:

4)        تقدم قوانین و مقررات:

5)        اصل تامین اعتبار:

 

در فصل چهارم قانون اساسی اصل 51 الی 55 به شرح زیر می باشد:

اصل 51: هیچ نوع مالیاتی وضع نمی شود مگر به موجب قانون موارد معافیت یا بخشودگی مالیاتی به موجب قانون مشخص میشود.

اصل 52: بودجه سالانه کل کشور به ترتیبی که در قانون مقرر می شود از طرف دولت تهیه و برای رسیدگی و تصویب به مجلس شورای اسلامی تسلیم میشود هر گونه تغییر در  خام بودجه نیز تابع مراتب مقرر در قانون خواهد بود.

اصل 53) کلیه دریافت های دولت در حساب های خزانه داری کل متمرکز میشود و همه پرداختها  در حدود اعتبارات مصوب به موجب قانون انجام میگیرد.

اصل 54) دیوان محاسبات کشور مستقیما زیر نظر مجلس شورای اسلامی می باشد سازمان و اداره امور آن در تهران و مراکز استان ها به موجب قانون تعیین خواهد شد.

اصل 55) دیوان محاسبات و کلیه حساب های وزارت خانه ها و موسسات و شرکت های دولتی و سایر دستگاه هایی که به نحوی از بودجه کل کشور استفاده میکنند به ترتیبی که در قانون مقرر میشود رسیدگی یا حسابرسی می نمایند برای این که هیچ هزینه از اعتبارات تجاوز نکرده و هر وجهی در محل خدمت خود به مصرف رسیده باشد. دیوان محاسبات حساب ها، اسناد و مدارک را برابر قانون جمع آوری کرده  و گزارش بودجه هر سال را به انظمام نظرات خود به مجلس شورای اسلامی تسلیم مینماید این گزارش باید در دسترس عموم قرار گیرد

 

 

         انواع حسابهای مستقل در حسابداری دولتی

هرحساب مستقل يك واحد مالي و حسابداري مستقل با مجموعه اي از حسابهاي متوازن مي باشد كه در آنها وجوه نقد و ساير داراييها، بدهيها، اندوخته ها، مازاد به طور كلي، منابع و مصارفي كه به منظور اجراي فعاليتها و عمليات خاص يا نيل به اهداف معين طبق قوانين و مقررات تفكيك شده اند، ثبت مي شود.

شروط لازم و كافي ايجاد هر حساب مستقل:

1- وجود يك واحد مالي مستقل شامل وجوه نقد و ساير دارايي هايي كه طبق مقررات به مقاصد و مصارف معين و يا برنامه ها، فعاليتها و طرحهاي خاص تخصيص يافته اند.

2- وجود يك واحد حسابداري دوطرفه مستقل كه فعاليتهاي مربوط به واحد مالي مستقل در آن ثبت مي شوند.

 

سه نوع كلي حسابهاي مستقل :

الف- وجوه دولتي 

ب- وجوه سرمايه اي 

ج- وجوه اماني

 

حساب مستقل براي وجوه دولتي:

معمولا شامل حسابهاي مستقل زير مي باشد:

1- حساب مستقل عمومي

2- حساب مستقل درامد اختصاصي

3- حساب مستقل پروژه هاي عمراني

4- حساب مستقل تامين مالي و بازپرداخت ديون بلندمدت

5- حساب مستقل وجوه دريافتي بابت خدمات خاص

 

1- حساب مستقل عمومي:

يك واحد حسابداري و مالي مستقل است كه در آن فعاليتهاي مالي مربوط به داراييها، درامدها و منابع معيني كه طبق مقررات براي تامين مالي عمليات، فعاليتها، خدمات جاري، عادي و عمومي هر سازمان دولتي يا غيرانتفاعي مورد استفاده قرار مي گيرند ثبت مي شوند.

اين حساب ممكن است عناوين ديگري چون: "حساب مستقل عملياتي" ، "حساب مستقل جاري نامحدود"، "حساب مستقل درامد عمومي" يا "حساب مستقل كل" نيز داشته باشد.

مالياتها، عوارض، جرايم، كمكهاي دريافتي از دولت، حق الزحمه خدمات و ساير دريافتها معمولا منابع حساب مستقل عمومي و هزينه هاي مربوط به اجراي برنامه ها، فعاليتها و عمليات جاري سازمان دولتي معمولا مصارف اين حساب مستقل را تشكيل مي دهند.

تفاوتهاي حساب مستقل عمومي با واحدهاي حسابداري مستقل در حسابداري بازرگاني:

1- اين حساب مستقل علاوه بر حسابهاي عادي، شامل حسابهاي بودجه اي براي ثبت درامدهاي پيش بيني شده، اعتبارات مصوب و تعهدات قطعي نشده مي باشد.

2- هزينه هاي حساب مستقل عمومي معمولا به منظور تحصيل درامد انجام نمي شود بلكه هدف اصلي اجراي برنامه ها، فعاليتها و عملياتي است كه در بودجه مصوب پيش بيني شده است بنابراين اصل "تطبيق هزينه ها با درامدهاي دوره مالي" به منظور تعيين سود ويژه كه هدف اصلي موسسات بازرگاني است، در حسابداري حساب مستقل عمومي داراي كاربرد نيست.

3- با وجود اينكه حساب مستقل عمومي داراي عمر نامحدود مي باشد، تداوم فعاليتهاي مالي حساب مستقل مذكور مستلزم تصويب بودجه سالانه است.

4- در حساب مستقل عمومي شناخت درامد معمولا بر اساس يكي از مباني حسابداري تعهدي تعديل شده يا نقدي صورت مي گيرد.

 

2- حساب مستقل درامد اختصاصي:

معمولا براي ثبت فعاليتهاي مالي مربوط به دريافت و مصرف درامدهاي خاصي كه معمولا براي مصارف و مقاصد عملياتي معين وصول مي گردند نگهداري مي شود. خصوصيات اين حساب مستقل اساسا مشابه با حساب مستقل عمومي مي باشد و فعاليتهاي مالي آن تا زماني كه مجوز قانوني ايجاد حساب مستقل و وصول درامدهاي آن به قوت خود باقي است ادامه مي يابد.

 

3- حساب مستقل پروژه هاي عمراني: اين حساب مستقل جهت ثبت فعاليتهاي مالي مربوط به وجوه و منابع مالي كه براي ايجاد يا خريد اموال، ماشين آلات و تجهيزات سرمايه اي اساسي به مصرف مي رسند نگهداري مي شود. بنابراين اين حساب مستقل شامل دريافتها و پرداختهاي حاصل از فروش اوراق قرضه عمومي صادره جهت خريد يا احداث اموال و تجهيزات سرمايه اي و كمكهاي دريافتي و وجوه انتقالي از ساير حسابهاي مستقل براي پروژه هاي عمراني مي باشد.

عمر اين حساب مستقل از تاريخ تصويب قانوني هر پروژه شروع و تا تاريخ تكميل پروژه و انتقال رسمي دارايي هاي سرمايه اي به سازمان دولتي ادامه مي يابد، ولي حسابهاي اسمي حساب مستقل مذكور جهت تسهيل در تهيه صورتهاي مالي سالانه معمولا در پايان سال بسته مي شوند.

دارايي هاي ثابت يا بدهي هاي بلندمدت حصل از اجراي پروژه ها معمولا در حساب مستقل پروژه هاي عمراني ثبت نمي شود ولي دارايي هايي كه به وجه نقد تبديل و براي پروژه مصرف مي شوند در حساب مستقل مذكور منعكس مي گردند. به همين ترتيب فقط بدهيهايي كه بايد از محل داراييهاي حساب مستقل پداخت شوند در اين حساب مستقل نگهداري مي شوند. در نتيجه مازاد اين حساب مستقل نمايانگر مابه التفاوت داراييهاي جاري با بدهي هاي جاري يا به عبارت ديگر نشان دهنده وجوه و منابع مالي موجود براي انجام هزينه هاي حساب مستقل مذكور مي باشد.

 

4- حساب مستقل تامين مالي و بازپرداخت ديون بلندمدت:

در اين حساب مستقل فعاليتهاي مالي مربوط به منابع مالي و درامدهايي كه براي بازپرداخت اصل و فرع اوراق قرضه و بدهيها و تعهدات بلندمدت عمومي وصول مي گردند ثبت مي شود.

در اين حساب مستقل علاوه بر حسابهاي عادي، حسابهاي بودجه اي مربوط به درامدهاي پيش بيني شده و اعتبارات مصوب نيز ثبت مي شوند ولي نگهداري حساب تعهدات قطعي نشده ضرورتي ندارد زيرا مشخص است كه اعتبارات مصوب فقط جهت بازپرداخت ديون و اوراق قرضه بلندمدت مصرف مي شوند.

درامدها و منابع مالي حساب مستقل مذكور شامل مالياتهاي قابل وصول و سود سرمايه گذاري هاي انجام شده مي باشد. فعاليتهاي مالي اين حساب مستقل معمولا با استفاده از حسابداري تعهدي تعديل شده ثبت مي شود و ترازنامه آن مانند حساب مستقل عمومي و پروژه هاي سرمايه اي فقط شامل دارايي هاي جاري و بدهيهاي جاري مي باشد.

حسابهاي ديون بلندمدتي كه از محل منابع مالي اين حساب مستقل بازپرداخت مي گردند بجاي انعكاس در حساب مستقل مذكور معمولا در گروه بدهيهاي بلندمدت عمومي ثبت مي شوند.

 

5- حساب مستقل وجوه دريافتي بابت خدمات خاص:

اين حساب كه "حساب مستقل عوارض مخصوص" نيز ناميده مي شود براي ثبت عمليات حسابداري آن گروه از خدمات و تاسيسات عمومي نگهداري مي شود كه تمام يا قسمتي از منابع مالي ايجاد يا تحصيل آنها از محل مالياتها، عوارض و يا ساير وجوه وصولي از صاحبان اموال و مستغلات استفاده كننده از خدمات و تاسيسات مذكور تامين مي شود.

وجوه قابل وصول از صاحبان اموال منتفع از تاسيسات ايجاد شده ممكن است توسط سازمان دولتي به اقساط طويل المدت دريافت شود بنابراين احتمال دارد اين حساب مستقل وامهايي از بانكها و ساير موسسات مالي دريافت نمايد. سود و بهره وامهاي دريافتي معمولا به حساب هزينه دوره مالي كه موعد پرداخت آنها فرا رسيده است منظور مي گردد. به همين ترتيب شناخت درامد حاصل از مالياتها و عوارض قابل وصول از صاحبان اموال در سالي كه موعد دريافت آنها فرارسيده است صورت مي گيرد.

دارائي هاي ثابتي كه از محل منابع مالي مستقل وجوه دريافتي بابت خدمات خاص خريداري يا احداث مي شوند معمولا در اين حساب مستقل ثبت نمي گردند.

عمر مفيد اين حساب معمولا تا پايان عمليات مالي مربوط به دريافت مالياتها و عوارض مخصوص، خريد يا احداث دارايي ثابت از محل درامد مذكور و بازپرداخت ديون و وامهاي دريافتي داراي تداوم باشد.

 

خصوصيات مشترك حسابهاي مستقل براي وجوه دولتي:

1- گردش و مصرف منابع مالي اساس حسابداري حسابهاي مستقل براي وجوه دولتي را تشكيل مي دهند

2- درامدهاي حسابهاي مستقل براي وجوه دولتي معمولا با مبناي حسابداري نقدي يا تعهدي تعديل شده و هزينه هاي حسابهاي مستقل براي وجوه دولتي با حسابداري تعهدي يا نقدي تعديل شده در حسابها منعكس مي شود.

3- وصول درامدها و انجام هزينه هاي حسابهاي مستقل براي وجوه دولتي تابع محدوديتها و مقررات بودجه اي و قانوني حسابهاي مستقل مذكور مي باشند. بنابراين سيستم حسابداري اين حسابهاي مستقل بايد كنترل بودجه اي مناسب به خصوص در ورد هزينه ها را ايجاد نمايد.

4- فقط اقلامي به عنوان دارايي در حسابها و ترازنامه هاي حسابهاي مستقل براي وجوه دولتي ثبت مي شوند كه به صورت وجوه نقد يا قابل تبديل به وجوه نقد در عمليات عادي دوره جاري باشند. همچنين اقلامي به عنوان بدهي در ترازنامه هاي حسابهاي مستقل مذكور ثبت مي شوند كه از محل دارايي هاي جاري مورد بحث قابل پرداخت باشند. بنابراين موجودي اموال و دارايي هاي ثابت و بدهيهاي بلندمدت معمولا در حسابها و صورتهاي مالي حسابهاي مستقل براي وجوه دولتي نشان داده نمي شوند.

5- در حسابهاي مستقل براي وجوه دولتي مابه التفوت ميان داراييها و بدهيها "ارزش ويژه حساب مستقل" ناميده مي شود. قسمتي از ارزش ويژه هر حساب مستقل ممكن است براي مصارف معين اختصاص داده نشده است " مازاد حساب مستقل" يا " مازاد تخصيص نيافته" ناميده مي شود.

 

حسابهاي مستقل براي وجوه سرمايه اي:

واحدهاي حسابداري مستقلي هستند كه حسابها و صورتهاي مالي آنها مشابه با موسسات بازرگاني مي باشد و معمولا شمل حسابهاي مستقل زير مي باشند:

1- حساب مستقل خدمات و تداركات داخلي 2- حساب مستقل انتفاعي

 

1- حساب مستقل خدمات و تداركات داخلي:

اين حسابها جهت ثبت فعاليتهاي مالي مربوط به وجوه و درامدهايي كه به منظور ارائه خدمات و كالا به ساير سازمانهاي دولتي يا حسابهاي مستقل تفكيك گرديده اند نگهداري مي شود. هدف مالي اين حساب مستقل معمولا دريافت قيمت تمام شده خدمات و كالاي ارائه شده به علاوه سود كافي براي جايگزين نمودن موجوديها و دارايي هايي است كه در عمليات عادي و جاري مورد استفاده قرار مي گيرند.

 

2- حساب مستقل انتفاعي:

عمليات حسابداري مربوط به وجوه و منابعي كه جهت ارائه خدمات و كالا به مردم در مقابل دريافت قيمت تمام شده خدمات به علاوه سود كافي براي جايگزين نمودن و نگهداري موجودي ها و تاسيسات در اين حساب ثبت مي گردند.

در اين حساب فعاليتها و عمليات مربوط به ارائه خدمات به نحوي مشابه با موسسات بازرگاني تامين مالي مي شوند و عمر اين حساب مستقل نيز نامحدود است.

 

خصوصيات مشترك حسابهاي مستقل براي وجوه سرمايه اي:

1- بودجه بايد به منظور اعمال كنترل بودجه اي براي حسابهاي مستقل وجوه سرمايه اي تهيه شود ولي نگهداري حسابهاي بودجه اي در سيستمهاي حسابداري حسابهاي مستقل مذكور الزامي نيست.

2- مانند موسسات بازرگاني، داراييهاي جاري و بلندمدت و نيز بدهي هاي جاري و بلندمدت متعلق به حسابهاي مستقل براي وجوه سرمايه اي بايد در حسابها و ترازنامه حساب مستقل مذكور منعكس گردد.

3- حسابهاي مستقل براي وجوه سرمايه اي داراي صورتحسابهاي سود و زيان مي باشند كه در آنها درامدها و هزينه هايي كه با مبناي حسابداري تعهدي كامل ثبت گرديده اند منعكس مي شود

 

حساب مستقل براي وجوه اماني:

واحدهاي حسابداري و مالي مستقلي هستند كه سازمان دولتي نگهدارنده آنها ملزم مي باشد فعاليتهاي مربوط به وجوه و اموالي را كه بدون داشتن حق مالكيت بر آنها براي مصارف خاص در اختيار خود گرفته است در آنها ثبت نمايد.  

 

منابع اصلي حساب مستقل براي وجوه اماني:

1- وجوه دريافتي توسط صندوقهاي بازنشستگي، وظيفه، تامين اجتماعي، پس انداز، بيمه و غيره از كاركنان دولت و از محل اعتبارات مصوب سازمانهاي دولتي طبق مقررات مربوط

2- مالياتها، عوارض و ساير وجوه دريافتي توسط يك سازمان دولتي با حساب مستقل به نمايندگي از طرف دولت و ساير سازمانها و حسابهاي مستقل

3- سپرده هايي كه به عنوان تضمين يا وثيقه در اجراي مقررات و قراردادهاي منعقده توسط سازمانها و حسابهاي مستقل از اشخاص حقوقي و حقيقي دريافت مي شوند.

4- هدايا، كمكها و اعانات دريافتي توسط سازمانها و حسابهاي مستقل ج


مطالب مشابه :


مبانی مدیریت مالی .سهام

آغاجری -مدير مالي - محسن آقاجری - مبانی مدیریت مالی .سهام - درگذشت عموی بزرگوارم ذلفقار آقا




مبنای حسابداری تعهدی و استفاده از این مبنا

محسن آقاجری بین اقلام بالا و پایین خط در گزارشهای مالی، برای مدیریت مالی مورد نیاز




ضوابط اجرایی قانون بودجه سال 93 کل کشور

محسن آقاجری مدیر مالی داستگاه اجرایی. متن کامل ضوابط اجرایی قانون بودجه سال 1393 مدیریت و




تهیه و تنظیم بودجه در دستگاههای اجرایی

محسن آقاجری. بودجه هدف ها و راهبردها را بصورت عبارت های مالی در سازمان مدیریت و




درس حسابداری دولتی

محسن آقاجری می­کند سیستم اطلا‌عات مالی دولت را به‌گونه­ای مستقر مختلف مدیریت) 2)




حسابداری دولتی 2

محسن آقاجری منابع مالی بخش دولتی ازمحل ها توسط سازمان مدیریت وبرنامه ریزی




برچسب :