خوانش متن - لحن ها

لحن ها

1-     لحن ستایشی: ستایش مخصوص خداست و شاعر یا نویسنده در آن خداوند را به خاطر آفرینش بی همتا، قدرت بی نظیر و الطاف فراوانش می ستاید. در این هنگام خواننده نیز باید خود را موجودی از آفریده های او بداند که تسلیم و شاکر بخشش ها و آفرینش اوست.در خوانش چنین متن هایی باید تقدس بارگاه خداوندی و صمیمیت رابطه ی بنده با آفریدگار را در نظر داشته باشیم. لحن کلام در این متن ها در عین تواضع و فروتنی کمی هم ملاطفت آمیز است اما وجه غالب آن تواضع در چهارچوب ادب و همراه با صمیمیت است.

ز درياي زخّار و مواج دوست

 نخستين در معرفت نام اوست

       بگفتا به بسم الله آغاز کن

      بدين نام بر عرش پرواز کن

     تو آغاز کن کار و گفتار خويش

       که با او نيابي ز بيگانه ريش 

                                               انوار 

***************************

آفرین جان آفرین پاک را             آنکه جان بخشید و ایمان خاک را

آسمان چون خیمه ای بر پای کرد  بی ستونش کرد و زمینش جای کرد

                                                                                       عطار

2-     لحن نیایشی: ( تضرع- مناجات- نجوای دوطرفه- درد دل – در گوش دل با ما سخن میگوید- الهام)

 در لحن چنین متن هایی باید  تضرع و اظهار نیاز به درگاه خداوند محسوس باشد. متن در نهایت خاکساری خوانده می شود. باید بدانیم که در مقابل چه عظمتی قرار گرفته ایم. انسان در این زمان خود را بسیار کوچک فرض کرده، آن چه را که در حضور دیگران نمی تواند بیان کند با آه و زاری یا شکر و سپاس بیان می کند.. هر چند آهنگ اغلب جملات افتان است در لحن نیایشی افتان بودن آهنگ جمله بسیار محسوس تر است.

  خداوندگارا نظر کن به جود
که جرم آمد از بندگان در وجود
گناه آید از بندهٔ خاکسار
به امید عفو خداوندگار
کریما به رزق تو پرورده‌ایم
به انعام و لطف تو خو کرده‌ایم
گدا چون کرم بیند و لطف و ناز
نگردد ز دنبال بخشنده باز
چو ما را به دنیا تو کردی عزیز
به عقبی همین چشم داریم نیز
عزیزی و خواری تو بخشی و بس
عزیز تو خواری نبیند ز کس
خدایا به عزت که خوارم مکن
به ذل گنه شرمسارم مکن        ( آغاز باب دهم)

3-      لحن مدحی:  ( نعت و منقبت) نوشته ای است درباره ی انسان که شاعر از طریق آن ، با کوچک تر دانستن خود در مقابل ممدوح به بیان مطالبی می پردازد. مدح را می توان به چند دسته تقسیم کرد.

برای ستایش غیر خدا از جمله:  پیامبر (ص)، بزرگان دین و علم و.... متن مدحی کمی نسبت به لحن ستایشی صلابت و استواری دارد و بنا بر میزان مدح اوج و فرود می یابد.

محمد کافرینش هست خاکش

هزاران آفرین بر جان پاکش

چراغ افروز چشم اهل بینش

طراز کار گاه آفرینش

سرو سرهنگ میدان وفا را

سپه سالار و سر خیل انبیا را

ریاحین بخش باغ صبحگاهی

کلید مخزن گنج الهی

                                 نظامی

على آن شير خدا شاه عرب
الفتى داشته با آن دل شب
شب ز اسرار على آگاهست
دل شب محرم سر الله است
                                شهریار

4-     لحن تعلیمی : این لحن که به لحن اندرزی نیز مرسوم است، تلاش می کند با گویشی آرام و آهسته، در دل شنونده نفوذ کرده و نکات خوب زیستن را به مخاطب خود القا کند. نویسنده ی این گونه متون، خود را به جای انسانی آگاه می گذارد و از زبان او که بیشتر شبیه به پدران و معلمان دلسوز است با مخاطب خود سخن می گوید.در مواردی که مخاطب پایین تر از گوینده قرار دارد کمی هم به تحکم نزدیک است.

ز خاک آفریدت خداوند پاک

پس ای بنده افتادگی کن چو خاک

حریص و جهان سوز و سرکش مباش

ز خاک آفریدندت آتش مباش

                                 سعدی

 

5-    لحن روایی داستانی: این لحن همه ی حکایات، قصه ها و داستان های دیگر را در بر می گیرد. آرام به پیش می رود و به تناسب موضوع نویسنده، می تواند الحان دیگری را هم بپذیرد.

 

به مجنون گفت روزی عیب جویی

که پیدا کن به از لیلی نکویی

که لیلی گر چه در چشم تو حوریست

به هر جزوی ز حسن او قصوریست

ز حرف عیب‌جو مجنون برآشفت

در آن آشفتگی خندان شد و گفت

اگر در دیدهٔ مجنون نشینی

به غیر از خوبی لیلی نبینی

تو کی دانی که لیلی چون نکویی است

کزو چشمت همین بر زلف و روی است

تو قد بینی و مجنون جلوه ناز

تو چشم و او نگاه ناوک انداز

تو مو بینی و مجنون پیچش مو

تو ابرو، او اشارت‌های ابرو

دل مجنون ز شکر خنده خونست

تو لب می‌بینی و دندان که چونست

کسی کاو را تو لیلی کرده‌ای نام

نه آن لیلی‌ست کز من برده آرام

اگر می‌بود لیلی بد نمی‌بود

ترا رد کردن او حد نمی‌بود

                            وحشی بافقی

 

6-     لحن تغزلی یا عاطفی: گسترده ترین حوزه ی ادبیات است و در نهایت لطافت و ظرافت ادا می شود. در جایی که باید شدت احساس خویش را نشان دهیم، کلام کشیده و خوش آهنگ بیان می گردد. جای تکیه بستگی به مقصود خواننده دارد.

همه عمر برندارم سر از این خمار مستی

که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد

دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی

                                                     سعدی

7-     لحن حماسی: این گونه متون در نهایت صلابت، استحکام و بسیار پر طنین و پر طمطراق ادا می شود. خواننده باید بکوشد تا مخاطبش را به شجاعت وادارد و اورا به هیجان آورد. قافیه و ردیف در شعر حماسی تکیه گاه کلام است و با طنین بیشتری ادا می شود. حرف چرخشی - ر- بخصوص اگر مشدد باشد پرفشار و کوبنده تلفظ می شود. شاهنامه عالی ترین نمونه حماسه است.

نشیم تو رخشنده گاه منست

دو پر تو فر کلاه منست

 

ستون کرد چپ را و خم کرد راست                                  خروش از خم چرخ چاچی بخاست

چو سوفارش آمد به پنهای گوش                                    زشاخ گوزنان بر آمد خروش

چو بوسید پیکان سر انگشت اوی                                   گذر کرد بر مهرۀ پشت اوی

بزد بربر و سینۀ اشکبوس                                              سپهر آن زمان دست او داد بوس

 

 

8-    لحن توصیفی:  توصیف یعنی وصف کردن  و بیان جزئیات و ویژگی ها و یا آوردن صفات و قیدهای حالت پیاپی برای چیز هایی که قرار است برای شنونده بازگو کنیم. یا استفاده از جان بخشیدن به اشیا که در این هنگام نویسنده یا شاعر همه چیز را زنده و مانند انسان می بیند و کارها و گفته ها و حرکات یا اعضای انسانی را به آن ها می بخشد. در واقع  توصیف طبیعی ترین متن خوانشی است که با رعایت سجاوندی خوانده می شود.

 

دیدمش خرم و خندان قدح باده به دست

و اندر آن آینه صد گونه تماشا می‌کرد

                                                حافظ

**************

ای دیو سپید پای در بند!

ای گنبد گیتی! ای دماوند!

از سیم به سر یکی کله خود

ز آهن به میان یکی کمر بند                                                                       

                                  بهار

 

       

 

علاوه بر لحن های ذکر شده، می توانیم به لحن تعزیه و سوگواری،لحن طنز، لحن جد و لحن مناظره یا سوال و جواب نیز اشاره کنیم. البته باید این نکته را در نظر داشته باشیم که به هنگام خوانش متون چه نظم و چه نثر نه تنها هر متن خوانش و لحن خاصی را به فراخور پیام و معنی طلب می کند، بلکه هر بند و حتی هر جمله و هر واژه( به لحاظ بار معنایی که دارد) لحن خود را دارد و ممکن است در یک شعر یا متن به تناسب انواع و اقسام لحن ها به کار گرفته شود.

مطلب فوق در جلسه ضمن خدمت دبیران ادبیات فارسی دوره اول متوسطه عمومی شهرستان مهاباد ارائه گردید.

                                                                                                         عباسی طاهر

 


مطالب مشابه :


ستایش خدا...

آه خدایا - ستایش خدا - خدایا چون تو حاضری چه جویم و چون تو ناظری چه گویم




(( تدریس هدیه های آسمانی ، چگونه ؟!! ))

3- ستایش خداوند با ادای برخی از عبارات و یکی متن مناسب در ستایش خدا را جستجو و نقل می کند .




معنای لغات و متن درس اول کتاب ادبیات فارسی 3 «ما هم چنان در اول وصف تو مانده ایم»

معنی متن: سپاس و ستایش مخصوص خداوند گرامی و بزرگ است که عبادت او. موجب نزدیکی به اوست و




منظور از «حمد و ستايش خداوند در آخرت»، چيست؟

متن و ترجمه در اينكه منظور از حمد و ستايش خداوند در آخرت چيست؟ مفسران نظرات مختلفى داده




ستایش خداوند از ابتدای شاهنامه فردوسی

هنر بدون مرز - ستایش خداوند از ابتدای شاهنامه فردوسی - ادبیات، فرهنگ و هنر بدون مرز




خوانش متن - لحن ها

در لحن چنین متن هایی باید تضرع و اظهار نیاز به درگاه خداوند محسوس باشد. متن برای ستایش




معنای درس ستایش خدا و پیغمبر همراه با متن درس(کتاب ادبیات فارسی 1)

نوای نی - معنای درس ستایش خدا و پیغمبر همراه با متن درس(کتاب ادبیات فارسی 1) - وبلاگ گروه




آغاز با نام خدا در اشعار فارسی

شاهنامه فردوسی. به نام خداوند جان و خرد. کزین برتر اندیشه بر نگذرد. خداوند نام و خداوند جای




متن نماز همراه با معنی فارسی

متن نماز همراه (یعنی برای انجام فرمان خداوند عالم (خدا میشنود کسی را که ستایش می




چگونه بخوانيم؟

در هنگام خواندن متن های ستایشی باید دو متواضعانه ،نرم ولطیف،صمیمانه خداوند را ستایش




برچسب :