بصیرت آخرالزمانی

مدتی است که در فرمایشات مقام معظم رهبری مکرر بر بصیرت تاکید می شود . ما نیز قبل این که وارد بحث دشمن شناسی شویم نخست مقداری درمورد بصیرت صحبت می کنیم تا بتوانیم معنای درستی از کلمه بصیرت داشته باشیم .

همه می دانیم بصیرت با "بصر" هم ریشه است و در اصل به معنای "بینش" مفهموی اسلامی است و ریشه اش در قرآن وکلمات اهل بیت(ع) مخصوصا نهج البلاغه یافت می شود . قرآن کریم درباره پیامبر اکرم(ص) در سوره یوسف آیه108 می فرماید : من به سوی خدا دعوت می کنم ، هم خودم بصیرت دارم هم کسانی که با من هستند و از من پیروی میکنند.

امیرالمومنین(ع) درجایی می فرمایند : من در این راهی که انتخاب کردم با بصیرتم ؛ نه خودم را فریب دادم نه دیگری فریبم داد.

از این فرمایش نورانی اندکی مفهوم بصیرت روشن می شود . کسی که بصیرت دارد فریب نمی خورد . نه خودش ، خودش را فریب می دهد نه دیگران می توانند فریبش دهند. برای درک بهتر این کلام باید حوادث آن زمان را در ذهن خود ترسیم کنیم تا کما بیش متوجه شویم که امیرالمومنین از همان آغاز خلاف ظاهریشان با چه مشکلاتی روبه رو بودند که این چنین می فرمایند . یعد از قضیه سقیفه و خلافت ابوبکر ، عمر و عثمان نوبت به بیعت مردم با علی (ع) رسید . امام علی (ع) یک طرف و طرف دیگر زبیر و طلحه و عایشه همسر پیامبر بودند که این سه نفر بر ضد امام شورش کردند ، بصره را تصرف کردند و تلاش کردند در آن جا حکومت تشکیل دهند.

حضرت در چنین شرایطی می فرمایند : شب تا صبح فکر کردم و همه جوانب را سنجیدم و به این نتیجه رسیدم که یا باید با این ها بجنگم یا از دین اسلام استعفا دهم . یعنی اگر با این های بجنگم کافرم و این بصیرتی است که علی (ع) ادعا می کند . اگر ما جای علی بویدم چه می کردیم؟یا اصلا اگر از یاران حضرت بودیم چه میکردیم ؟

از این جا میتوان فهمید که بصیرت نیز مراتبی دارد بصیرتی که در بالا ذکر شده مخصوص علی (ع) و امام معصوم است .لازم به ذکر است که بصیرتی منحصر به این نوع نیست و مانند تقوا مراتبی دارد . در طول شاکله هرمی هرکس بالاتر است و به قله نزدیکتر مسئولیتش سخت تر است و باید بصیرتش هم بیشتر باشد تا برسد به قاعده هرم......

آیت الله مصباح می فرمایند :

بصیرت حداقل سه مولفه و سه عنصر دارد و میتوان گفت مثلثی است که از سه ظلع تشکیل شده است.

اولین عنصر امر خدادادی است ، هوش و فراست خاص است .اما هوش انواعی دارد :هوش اجتماعی ، هوش هیجانی ؛ هوش علمی و... . بصیرت هوش اجتماعی می خواهد. مسائل اجتماعی درک خاصی را می طلبد .

اما دو عنصر دیگر کسبی است اگر انسان در درون خود ، استعداد خدادادی را داشته باید دو کار انجام دهد تا بصیرت پیدا کند یکی این که به اطلاعات دینیش بیافزاید ، بکوشد دین شناس تر باشد ، چون یکی از لوازم بصیرت این است که انسان فریب نخورد و یکی از راهای فریب این است که حکم دینی را برای انسان مشتبه کند . و دوم این که از راه خود سازی و افزایش سطح تقوا و دین داری بصیرت پیدا کند . از این جا می توان پی برد که شناخت اولین شرط بصیرت است اگر بخواهیم بصیرت را در مواردی مختلف بررسی کنیم بهترین موضوعی که می توان انتخاب کرد بحث تولی و تبری ای که از فروع ده گانه دین مبین اسلام نیز می باشد است .

تولی یعنی دوست داشتن دوستان خدا ، و تبری یعنی بیزاری جستن از دشمنان خدا .

چون بحث ما مربوط به موضوع دشمن شناسی است پس به موضوع تبری می پردازیم . ما برای این که از دشمنان خدا بیزاری بجوییم و همان طور که گفتیم اولین شرط بصیرت شناخت است ، پس باید اول دشمن را بشناسیم .

برای هر مسلمان و هر فردی که عاقل است بحث دشمن شناسی لازم است تا حق را باطل ،و باطل را حق نداند. درطول تاریخ ما هر چه ضربه خوردیم بیشتر از این ناحیه بوده که مسلمانان دشمن شناسی نداشتند . به این معنا که در تشخیص دشمن کم می آوریم . برای درک بهتر مطلب یک واقعه تاریخی شاهد مثال می آوریم : امام حسین(ع) در روز هشتم ذی الحجه از مکه بیرون رفتند . همانطور که می دانید مکه در زمان حج پر بود ازحاجی ؛ اما آنها امام حسین(ع) را به عنوان امام قبول نداشتند . به عنوان نوه پیامبر می شناختند . می دانستند که امام حسین(ع)نمی خواهد بایزید بیعت کند،چون امام حسین(ع) نزدیک چهار ماه بود که درمکه حضور داشتند سوال اصلی آنها بودکه شما چراالآن از مکه بیرون می روید؟ می گفتند : ما می دانیم که می خواهی علیه یزید قیام کنی اما الآن هشتم ذی الحجه است پنج روز دیگر مانده تا حج تمام شود پس شما بمانید بعد از پنج روز از مکه خارج شوید ؛ امام به آنها فرمودند : اگر من در مکه بمانم حرمت حرم شکسته می شود . گفتند : یعنی چه؟ ایشان فرمودند : یزید من را اینجا خواهد کشت . همه تعجب کردند و گفتند که یزید این چنین آدمی نیست . مشکل این ها این بود که نمی دانستند که یزید دشمن است . دشمن شناسی دقیقی نداشتند .

پس بحث دشمن شناسی یکی از مباحث مهمی است که انسان میتواند با تحلیل قضایای تاریخی و افزایش امور دینی و تقوا به آن دست یابد که اگر ما در مسئله دشمن شناسی غفلت کنیم شکست خواهیم خورد و اگر در ان مسئله تعلل کنیم مانند افراد عصر امام حسین (ع) باید تاوان غیر قابل جبران دهیم . تاوانی به قدر کشته شدن امام و اهل بیتش، کشته شدن اهل مدینه و آتش زدن خانه خدا و... .

ما هم که در آخر الزمان زندگی می کنیم باید دشمنان خود را بشناسیم و علیه آنان قیام کنیم و از ارزش هایمان دفاع کنیم .

در عصر کنونی می توان گفت مهمترین دشمنی که اسلام را تهدید میکند و علیه اسلام هر روز نقشه های مختلفی طراحی میکند فرقه خاصی از یهودیت به نام صهیونیسم است ، که با تشکیلات و ابزار متفاوت نقش های کوتاه و مرموز علیه اسلام پیاده میکند . صهیونیسم یک جنبش قومی گرا و سیاسی است که خواستار بازگشت همه یهودیان به سرزمین مادری شان می باشد . این سرزمین همان اسرائیل است ؛ که قوم یهود از حدود 3200 سال پیش تا سال 2000 میلادی امپراطوری روم آنها را پراکنده ساخت.

فریاد برپایی حکومت صهیون ، شعار قشنگی بود که در لوای ظاهر سازی هایی چون مظلومیت یهود و هولوکاست همه گیر شد . به همین علت در ابتدا یهودیان با هر عقیده ای چه چپ چه راست چه مذهبی و چه سکولار به این جنبش پیوستند . از آنجایی که ما در این نوشته فقط میخواهیم اشاره ای به بعضی از مسائل داشته باشیم تا همین جای نوشته از صهیونیسم اکتفا می کنیم اما صهیونیسم با ابزاری آمده است که تا کل جهان را در اختیار خود قرار دهد که اجمالا در زیر به آنها اشاره می شود:

فراماسونری : کلمه فراماسونری به معنای بناء آزاد می باشد . فراماسونری یک تشکیلات منظم جهانی است که بر ارکان دولتهای جهان و اکثر وجوه سیاسی و اقتصادی و فرهنگی جوامع ، سلطه یافته است و بسیار هم آزادانه عمل می کند ؛ ماسونری تا آنجا پیش رفته است که حتی در شهرهای کشور ایران علامتها و نشانه های ماسونها دیده می شود فقط به یک نمونه اشاره می کنم : درپیام های بازرگانی شبکه استانی برای تبلیغ شال وروسری اسلامی ابتدا چشم جهان بین فرماسونها را تبلیغ می کنند و در ادامه شال و روسری را تبلیغ می کند.

هالیود : فیلم سازی یکی ازبهترین غالبها و روشهای غرب برای زمینه سازی و جا انداختن فرهنگ و ایدوئولوژی غربی و از جمله طرح (پایان دنیا) است در این زمینه از تمامی امکانات و توان استفاده شده و کمپانی های هالییود مهمترین نقش را در این زمینه ایفا می کنند.

فرجام جهان ازدیدگاه هالیوود اصولا بر اساس دو اصل پایه گذاری شده است:

1.بشر به دلیل پرداختن به تکنولوژی برتر مانند انرژی هسته ای ، با همین تکنولوژی نابود خواهد شد .

2.یک برخورد نهایی بین نیروهای شر و کافر (غالبا اعراب و مسلمانان) علیه مسیح موعود و کشور بزگ اسرائیل در غالب یک جنگ تمام عیار و معمولا هسته ای رخ خواهد داد.

علاوه براین هالیوود دو هدف را دنبال می کند:

1.تصویری ازشیطان را ارائه می دهد که برای نابودی کل جهان و اهل زمین خطر آفرین است.

2.یک ناجی جهانی معرفی کند ؛ در فیلم های هالیوودی این نجات دهنده زمین که به نوعی پدر معنوی انسانها نیز معرفی می شود یک امریکایی یهودی اصل است.

ایجاد فرقه های مختلف : یهودیان وقتی دیدند از بیرون نمی توانند به اسلام ضربه واردکنند به فکر نفوذ افتادند و با راه اندازی فرقه های مختلفی همچون :بابیت ، بهایت ، حجتیه (در مذهب شیعه) و وهابیت (در سنی مذهبان) به اسلام چنان ضربه ای وارد کردند که در طول تاریخ چنین وقایعی بی نظیر یا حداقل کم نظیر بود.

صهیونیستها علاوه بر مواردی که در بالا گفته شد با ابزارهای گوناگون و حیله های مختلف کمر به نابودی اسلام بسته است . امید است خدا با عنایت خاصه خویش ، بصیرت واقعی به مسلمانان مخصوصا شیعیان عطا فرماید تا بتوانیم نقشه های شوم آنها را نقش بر آب کنیم.

بصیرت آخرالزمانی

مطالب مشابه :

بازی بازگشت مختار

عکس های جدید مریلا زارعی + مصاحبه

شق القمر به روایت علم

نرم افزار مکه همراه

اله وردی

بصیرت آخرالزمانی