نفرین مادر

زَمَخشری»، دانشمند بزرگ و صاحب تفسیر معروف «کشاف»، در سفری که به سرزمین خوارزم داشت، دچار سرمازدگی شدیدی شد.
شدت سرما به اندازه ای بود که منجر به قطع یکی از پاهای او گردید. از خود زمخشری دربارهٔ علت این حادثه پرسیدند. او گفت:
ـ علت حقیقی این بیماری را بر اثر نفرین مادرم می دانم.
من در کودکی، گنجشکی گرفتم و نخی به پایش بستم، و قسمتی از پرهای پرنده راکندم. در این میان، ناگهان گنجشک از دستم فرار کرد و در سوراخی خود راپنهان ساخت؛ اما نخی که به پایش بسته بودم، پیدا بود.
من آن نخ را کشیدم، تا پایش قطع شد. مادرم از این کارم برآشفت و به من گفت:
ـ خدا پای ترا قطع کند؛ همچنانکه پای حیوان را جدا ساختی!
پرواز آرزوها
روزی «میر سید شریف گرگانی» از پسر پرسید:
ـ دوست داری مانند کدامیک از دانشمندان معاصر گردی؟
فرزند پاسخ داد:
ـ مانند شما.
سید گفت:
ـ همت تو کوتاه است، و با چنین بالهای همت، پروازی اندک خواهی کرد.
ای فرزند، من هدفم آن بود که در فضل و دانش، چنـــان شوم که اشخاصی مثل «ابن سینا»، از شاگردانم به حساب آیند.
اکنون می بینی که بدین پایهٔ کوتاه و کوچک رسیده ام

 

عذاب قبر به خاطر نفرین مادر
________________________________________
روزي اصحاب كساء(يعني پيغمبر اكرم(ص) و حضرت علي (ع) و حضرت زهرا(س) وامام حسن(ع) و امام حسين(ع) ) به قبرستان بقيع آمدند و مشاهده كردند كهميّتي به عذاب شديدي مبتلا گشته است پيغمبر اكرم(ص) آن مرده را صدا زدند وفرمودند: اي بنده خدا به اذن خدا سر از قبر بيرون بياور به بركت معجزهپيامبر اكرم(ص) قبر شكافته شد و جواني از داخل قبر بيرون آمد كه روي اوسياه بود و غل و زنجير بدن او را مي فشرد. پيامبر اكرم(ص) فرمود : واي برتو مگر در دنيا چه كردي؟ آن جوان عرض كرد: يا رسول الله مادرم از دست منناراحت است و به همين خاطر مرا اذيّت مي كنند. پيامبر اكرم(ص) فرمودند: مگر تو با مادرت چه كردي؟ عرض كرد : روزي داخل خانه شدم زن من از دستمادرم شكايت كرد و من غضبناك شدم. در اين هنگام مادرم در سر تنور نشستهبود و نان مي پخت لذا جلو رفتم و مادرم را گرفته و به آتش انداختم. همسايهها متوجه اين قضيه شدند به نزد ما آمدند و مادرم پستان سوخته اش را به دستگرفته و سر به آسمان بلند كرد و گفت: الهي تو انتقام مرا از اين پسر بگير. اي رسول خدا بعد از اين نفرين مادرم عمرم كوتاه شد به حدّي كه سه روز بعداز نفرين من از دنيا رفتم و در خانه قبر اين طور مرا عذاب مي كنند الان ازشما توقّع دارم در حق من دعا كنيد. پيامبر اكرم(ص) فرمودند: مادر اين جوانرا حاضر كنيد چون بدون رضايت مادرش دعا مستجاب نمي شود. اصحاب آن پيامبرمادر آن جوان را در قبرستان و در كنار قبر پسرش حاضر كردند پيامبر اكرمفرمود: از تقصير و كوتاهي هاي پسرت درگذر چون او در عذاب به سر مي برد. آنزن عرض كرد من او را نمي بخشم و از او در نمي گذرم. پس هر چه رسول خدا(ص) و اميرالمؤمنين(ع) و فاطمه زهرا(س) و امام حسن(ع) شفاعت كردند او قبولنكرد تا اين كه نوبت به امام حسين(ع) رسيد. امام حسين(ع) فرمودند: اي زنشفاعت جَدّ و پدرو مادر و برادر مرا در حق پسرت قبول نكردي شفاعت مرا قبولكن. آن زن نگاهي به آسمان كرد و سپس برگشت و با هر دو دست خود عباي امامحسين(ع) را گرفت و عرض كرد: از پسر خود گذشتم و او را بخشيدم. پيامبراكرم(ص) فرمودند: اي زن عجيب است كه شفاعت من و دخترم و شوهرش و فرزندش راقبوب نكردي امّا شفاعت حسين(ع) را پذيرفتي؟ زن عرض كرد: يا رسول اللهخواستم شفاعت حسين را هم نپذيرم ولي ديدم در هاي آسمان باز شده است وملائكه آسمان در دست خودشان حربه هاي آتشين گرفته و مي گويند شفاعتحسين(ع) را بپذير وگرنه با اين حربه هاي آتشين تو را مي زنيم لذا من شفاعتآن حضرت را قبول كردم.

 

 

 

امام محمد باقر(ع ) نقل مى فرماید:
در میان بنى اسرائیل ، عابدى به نام جریح بود. او همواره در صومعه اى به عبادت مى پرداخت .
روزى مادرش نزد وى آمد و او را صدا زد، او چون مشغول عبادت بود به مادرشپاسخ نداد، مادر به خانه اش بازگشت . بار دیگر پس از ساعتى به صومعه آمد وجریح را صدا زد، باز جریح به مادر اعتنا نکرد. براى بار سوم باز مادر آمدو او را صدا زد و جوابى نشنید.
از این رفتار فرزند دل مادر شکست و او را نفرین کرد.
فرداى همان روز، زن فاحشه اى که حامله بود نزد او آمد و همان جا دردزایمانش گرفت و بچه اى را به دنیا آورده و نزد جریح گذاشت و ادعا کرد کهآن بچه فرزند نامشروع این عابد است .
این موضوع شایع شد و سر زبان ها افتاد. مردم به یکدیگر مى گفتند: کسى کهمردم را از زنا نهى مى کرد و سرزنش مى نمود، اکنون خودش زنا کرده است .
ماجرا به گوش شاه وقت رسید که عابد زنا کرده است . شاه فرمان اعدام عابدرا صادر کرد. در آن هنگام که مردم براى اعدام عابد جمع شده بودند، مادرشآمد و وقتى او را آن گونه رسوا دید، از شدت ناراحتى به صورت خود زد و گریهکرد.
جریح به مادر رو کرد و گفت :
-
مادرم ساکت باش ! نفرین تو مرا به اینجا کشانده است ، و گرنه من بى گناه هستم .
وقتى که مردم این سخن را از جریح شنیدند به عابد گفتند:
-
ما از تو نمى پذیریم ، مگر اینکه ثابت کنى این نسبتى که به تو مى دهند دروغ است .
عابد (که در این هنگام مادرش دیگر از او نارضایتى نداشت ) گفت :
-
طفلى را که به من نسبت مى دهند، پیش من بیاورید!
طفل را آوردند و او با زبان واضح گفت :
-
پدرم فلان چوپان است .
به این ترتیب ، پس از رضایت مادر، خداوند آبروى از دست رفته عابد را بازگردانید، و تهمت هایى که مردم به جریح مى زدند برطرف شد.
پس از آن ، جریح سوگند یاد کرد که هیچ گاه مادر را از خود ناراضى نکند و همواره در خدمت او باشد.(۱۰۱)
……………………………………………………….
۱۰۱- بحار، ج ۱۴، ص ۴۸۷
داستانهای بحار الانوار جلد۱

 

دوری ازنفرینپدر ومادر

رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید:

ایاکمو دعوة الوالد فانّه ترفع فوق السحاب، یقول الله عزّ و جلّ: ارفعوها انّیاستجیب له و ایاکم و دعوة الوالدة فانّها أحد من السیف.(182)

خود را ازنفرینپدر دور کنید که از ما فوق ابر، بالاتر می رود. خدا می فرماید: بیاورید تا آن را قبولش کنم، و همچنین ازنفرینمادرخود کناره گیرید که از شمشیر تیزتر است.

 

 

هرآنچه از دل برآید

حرفهای دل من....کو گوش شنوا؟؟؟


نفرین مادر

سلام امروز میخوام یه داستان جالب واستون تعریف کنم خودم وقتی شنیدمش دلم لرزید...

دیشب مادربزرگ ناز و گل و دوست داشتنیه من که قربونش برم خونمون بود طبق معمول تو اتاق من و

خواهرم شب و خوابید و کنار من آخ که نمیدونید تو بغلش چه آرامشی بهم میده مادربزرگم همیشه میگه

از بین نوه هام تنها کسی که راحت پیشم میموند و شبا دردسر دوری از مامانشو نداشتم مریم!!میگه

نی نی که بودم و گریه میکردم فقط تو بغل اون آروم میشدم و تاصبح از بغلش تکون نمیخوردم!

هنوزم که هنوزه شبایی که پیششم تو بغلش میخوابم....(آبجی مام این وسط حسودی بازی درمیاره ها

ولی من عمرا جامو عوض کنم

دیشب از مادربزرگم حال همسایشونو پرسیدم آخه خیلی باهم رفت و آمد دارن ومام میشناسیمشون

مادر جونم گفت داستان زندگی این خانم همسایه واقعا تاسف داره!میگفت این خانم از بچگی و قبل

از ازدواج اصلا دختر قانع و آرومی نبوده با زیاده خواهی هاش مادرشو جون به لب کرده بوده مادری که

سایه ی شوهر خیلی وقته ازسرش کم شده بود و فقط این دختر و دوتا پسر داشت این دخترم اخلاق تند

و بهونه گیری داشت یه روز که دیگه از دستش حسابی خسته شده بود میاد پیش مادر مادربزرگم و کلی

اشک میریزه و دخترشو نفرین میکنه که الهی مریضی لاعلاج بگیری بچه که دل منو میسوزونی......و

...نفرینایی که یه مادر باید به کجا برسه که جگرگوششو نفرین کنه!!!

حالا اون دختر ازدواج کرده و چند تام بچه داره ولی کم کم که حالش بد میشه میره آزمایش میده و

میفهمن تو شکمش غده سرطانی دارهکلی اشک و آه و از این دکتر به اون دکتر تااینکه عمل میکنه

و غده رو درمیارن ولی وقتی مرخص میشه تو خونه یه روز میخواسته بره دستشویی دست به دیوار

میگیره آروم آروم بره ولی سرش گیج میره و میخوره زمین بخیه هاش پاره میشه انقد ازش خون میره

وحالش بد میشه که میرسه بیمارستان و میره توکما حالا چند هفته ای میشه تو کماست!!

نمیدونم عاقبتش چی میشه ولی اینو مطمینم داره عذاب میکشه خیلی سرگذشت تاسف باری داره

 فقط باید واسش دعا کرد بلکه مادرش حلالش کنه و از عذاب خلاص شه!تاوان شکستن دل مادر خیلی

وحشتناکه!اگه اون لحظه هایی که سر مادرش فریاد میزد و بهونه میگرفت وحرمت شکنی میکرد فکر این

روزاشو میکرد هیچ موقع اینکارو نمیکرد شاید ما یادمون بره چه خطاها و گناهایی مرتکب شدیم و ساده

وبی تفاوت از کنارش بگذریم ولی خدا فراموش نمیکنه ...

قدر خوبیامونو بدونیم دل مادر پدرمونو نشکونیم که عاقبتش.......


------------------------------------------------------------------------------------------------

بسیاری از گرفتاری های ما بی آن که متوجهباشیم به سبب آه و نفرین پدر و مادر یا دوست و رفیقی است که به او ظلم وستم کرده ایم و او از سردرد به خداوند پناه برده و مجازات عمل را بهخداوند واگذار کرده است.

فرق لعن و دشنام

انسان به طور طبیعی نسبت به خوبی ها وزیبایی ها، واکنش مثبت نشان می دهد و با دیدن آن ها خوشحال و شادان میشود؛ چنان که بدی ها و زشتی ها را ناخوش می دارد و از دیدن آنها غم واندوه بر سیرت و سیمایش نمایان می شود. بسیاری از مردم با دیدن خوبی ها وزیبایی ها واکنش عاطفی و احساسی نشان می دهند و با گفتن آفرین و دعای نیکو خیر، سرور و خوشحالی خویش را هویدا می سازند؛ چنان که با دیدن زشتی ها وبدی ها، با نفرین ابراز انزجار و تنفر می کنند.

 بنابراین، درباره فلسفه نفرین می بایستبه این نکته توجه شود که حس فطری انسان و واکنش درونی افراد، تمجید و سپاساز کارهای شایسته و تکذیب و پرخاش در برابر افعال ناشایست است. این، شیوههمیشگی افراد با هر مکتب و مرام و یا دین و آیین است که درحالت اعتدال،نوعی واکنش درونی را نسبت به افعال بیرونی در خود احساس کنند.

بسیاریاز گرفتاری های ما بی آن که متوجه باشیم به سبب آه و نفرین پدر و مادر یادوست و رفیقی است که به او ظلم و ستم کرده ایم و او از سردرد به خداوندپناه برده و مجازات عمل را به خداوند واگذار کرده است

 لعن از ناحیه خداوند متعال به معنای دورساختن کسی از رحمت خویش در دنیا و در آخرت عذاب و عقوبت و از ناحیه بندگاننیز لعن و نفرین در واقع همان دعا به ضرر و بر ضد دیگران است‌.(ر. ک‌:مفردات الفاظ قرآن‌، راغب اصفهانی‌، ص 471، دار الکاتب العربی‌،بیروت‌.)

 به دیگر سخن،لعن و نفرین هر انسانی نسبتبه ظالمان، هرگز به عنوان «عمل» و «کنش» ابتدایی محسوب نمی شود، بلکه عکسالعمل و واکنشی است که در اثر ستم ستمکاران در احساس و اندیشه خود مییابد؛ همان گونه که قرآن کریم نقض عهد و پیمان تبهکاران را نسبت به ارزشهای الهی و انسانی باعث لعن خداوند و سیه دلی آنان می شمرد و می فرماید: فبما نقضهم لعناهم و جعلنا قلوبهم قاسیه ؛ به سبب نقض پیمان، ما آنان رانفرین و لعن کردیم و دلهایشان را سنگ و سخت قرار دادیم. (مائده، آیه 31)

 مؤمنان نیز به پیروی از خداوند وپیامبران لازم است تا نفرین را روشی برای مبارزه با هرگونه اعتقادات ورفتارهای ضدحق و هنجارها و ارزش ها بدانند و بر آن عمل کنند.


آثار دنیوی و اخری نفرین کردن

آثار دنیوی و اخروی نفرین نفرین و دعایبد در حق دیگران، تأثیرات شگرفی به جا می گذارد و این گونه نیست که آن راصرفا یک لقلقه زبان بدانیم.


سرگردانی انسان ها نیز از آثار نفریناست. اگر انسان کاری کند که نفرین حقی او را بگیرد، ممکن است در زندگیگرفتار سرگردانی شود، چنان که دعای بد و نفرین حضرت موسی(ع) موجب سرگردانییهودیان به مدت چهل سال شد

 به سخن دیگر، نفرین تنها یک واکنش بیتأثیر و حرف مفت نیست، بلکه واکنشی است با آثار و تبعات سخت و شدید که شخصباید مواظب باشد گرفتار آن نشود.

 خداوند در آیات 88 تا 90 سوره یونس و نیز 71 تا 72 سوره دخان، تباهی اموال و بهره نبردن از آنها را از پیامدهاینفرین می شمارد و در این آیات گزارش می کند که چگونه نفرین حضرت موسی(ع) موجب شد تا فرعون و فرعونیان نتوانند از همه نعمت ها و مواهبی که دراختیار داشتند بهره ببرند و خود و اموالشان تباه شود.

سرگردانیانسان ها نیز از آثار نفرین است. اگر انسان کاری کند که نفرین حقی او رابگیرد، ممکن است در زندگی گرفتار سرگردانی شود، چنان که دعای بد و نفرینحضرت موسی(ع) موجب سرگردانی یهودیان به مدت چهل سال شد. (مدثر، آیات 42 تا 62)

قساوت قلب و سنگدلی نیز از آثار وپیامدهای نفرین است. (یونس، آیات 88 تا 09) همچنین هلاکت و نیستی (مومنون،آیات 32 تا 72 و قمر، آیات 9 تا 61) از دیگر آثار نفرین حق و اهل حق است.

بسیاری از گرفتاری های ما بی آن که متوجهباشیم به سبب آه و نفرین پدر و مادر یا دوست و رفیقی است که به او ظلم وستم کرده ایم و او از سردرد به خداوند پناه برده و مجازات عمل را بهخداوند واگذار کرده است.

 در کتاب نشان از بی نشان ها این حکایتنقل شده که واگذار کردن به خدا تا چه اندازه ممکن است خطرناک باشد و تا چهاندازه می تواند این واگذاری و نفرین از روی ناتوانی، خانمانسوز و هلاککننده باشد. می گویند: یک روز مرحوم بابا رستم به مرحوم حاجی می فرمایند: بروید شهر مقداری ماست بخرید و بیاورید.

 مرحوم حاجی طبق دستور عمل می کند. درمراجعه با یکی از سوارهای حکومتی برخورد می کنند. سوار از ایشان می خواهدکه لباسها و اسبش را نگهداری کند تا او در رودخانه شنا کند.

کسانی که کافر شدند و در حال کفر از دنیا رفتند، لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آن‌ها خواهد بود

 مرحوم حاجی می فرمایند: وقت ندارم و بایدبروم. آن مرد جاهل با دسته تازیانه به سر حاجی می زند، طوری که سر ایشانمی شکند و ماستها می ریزد. مرحوم حاجی با سکوت در کنار رودخانه خود راتمیز می کند. مجددا ماست می خرد و مراجعه می نماید.

 مرحوم بابا علت تأخیر را جویا می شود. مرحوم حاجی قضیه را شرح می دهد. مرحوم بابا سؤال می کند: شما چه عکسالعملی نشان دادی؟ مرحوم حاجی می گویند: هیچ نگفتم و جزای عمل او را بهخدا واگذار کردم. بابا می فرماید: کار خوبی نکردی، برای اینکه او سر شمارا شکسته به خدا واگذارش نمودی. فورا با عجله برگرد و با او تغیر و تشددنما. مرحوم حاجی فورا برمی گردد؛ ولی هنگامی بر می گردد که کار از کارگذشته و اسب، او را بر زمین زده و هلاکش کرده بود.

 گفتنی است عارفان و سالکان بزرگی از محضربابا رستم فیض برده و به دست ایشان پرورش یافتند. یکی از معروف ترینشاگردان وی مرحوم «حاج محمدصادق مشهور به تخت فولادی» است که از عرفایبزرگ قرن سیزدهم و استاد سیر و سلوک مرحوم «حاج شیخ حسنعلی نخودکی»(ره) بود.

نفرین در روایات :

نفرین به معنای دعا بر ضد و به ضرر کسیاست‌؛ چنان که خداوند متعال می‌فرماید: "تَبَّت یدا اَبی لَهَب‌ٍ وتَب‌ّ؛(تبت‌،1) بریده باد هر دو دست ابولهب (و مرگ بر او باد)."

 معادل نفرین در قرآن کریم "لعن‌" می‌باشد، و لعن در اصل به معنای طرد و دور ساختن همراه با خشم و غضب است‌.

 قرآن کریم می‌فرماید: "اِن‌َّ الَّذین‌َکَفَروا وماتوا وهُم کُفّارٌ اُولغ‌کَ عَلَیهِم لَعنَة‌ُ اللّه‌ِوالمَلغکَة‌ِ والنّاس‌ِ جمَعین‌؛(بقره‌،161) کسانی که کافر شدند و در حالکفر از دنیا رفتند، لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آن‌ها خواهدبود."(ر. ک‌:نمونه‌، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران‌، ج 1، ص 552 ـ 556،دارالکتب الاسلامیة‌، تهران‌.)

 در روایات اسلامی نیز موضوع نفرین بهعنوان یک مسأله جدی تلقی شده است‌، چنان که یونس بن عمّار می‌گوید:به امامصادق‌عرض کردم‌:همسایه‌ای از قریش دارم که وی در کمین و در صدد اذیت وآزار من است و مرا نزد مردم رافضی خطاب می‌کند و می‌گوید:وی اموال را بهجعفربن محمد می‌رساند. حضرت امام صادق‌فرمود:او را نفرین کن به این صورتکه در سجده آخر از دو رکعت اول نماز شب حمد و سپاس خدا را می‌گویی و سپسبگو:خدایا فلان پسر فلان دربارة من چنین و چنان می‌کند و مرا در معرض خطرقرار داده است‌.

 بهطور کلی نفرین نمودن نسبت به دوستان و اطرافیان کار پسندیده ای نیست. انبیا و اولیا الهی جز در موارد نادری که مجبور می شدند، قوم خویش رانفرین نمی نمودند. ایشان در اغلب موارد حتی نسبت به کسانی که به ایشان ستمروا می داشتند و از پذیرش هدایت روی بر می تافتند، دعا می نمودند و ازخدای متعال برای آنها هدایت و مغفرت می خواستند

 خدایا وی را هدف تیر سریع خویش قرار دهکه دیگر فرصت آزار مرا نداشته باشد و اجلش را نزدیک کن و همین ساعت همینساعت به سوی او بشتاب‌، من به دستور حضرت امام صادق‌عمل کردم‌، چون بهکوفه بازگشتم از حال آن شخص پرسیدم‌، گفتند وی بیمار است‌، لحظاتی بعدصدای شیون از خانة او بر خاست و گفتند که او مرده است‌."(ر. ک‌:وسائلالشیعه‌، شیخ حر عاملی‌، ج 7، ص 133 ـ 134، مؤسسه آل البیت‌:قم‌.)

 حضرت علی‌می‌فرماید:"از نفرین مظلوم بترسید که وی حق خویش را از خدا درخواست می‌کند و خداوند کسی را از حقش باز نمی‌دارد."

 البته لعن یا نفرین بر برادران و خواهرانمؤمن و به طور کلی زبان گشودن به نفرین و لعن‌، امری مذموم است و جز درموارد استثنا از این امر به شدت پرهیز داده شده است‌. حضرت امام باقر7می‌فرماید:"کسی که چیزی را لعنت می‌کند اگر آن شی مستحق نباشد لعنت به خودگوینده بر می‌گردد. پس از لعن مؤمن بپرهیزید تا مبادا خود گرفتارشوید."(ر. ک‌:میزان الحکمة‌، محمدمحمدی ری شهری‌، ج 5، ص 616)

توجه به چند نکته :

1-به طور کلی نفرین نمودن نسبت به دوستان و اطرافیان کار پسندیده ای نیست. انبیا و اولیا الهی جز در موارد نادری که مجبور می شدند، قوم خویش رانفرین نمی نمودند. ایشان در اغلب موارد حتی نسبت به کسانی که به ایشان ستمروا می داشتند و از پذیرش هدایت روی بر می تافتند، دعا می نمودند و ازخدای متعال برای آنها هدایت و مغفرت می خواستند.

 2- نفریندر حقیقت نوعی انتقام گیری از کسی است که ستمی از او به ما رسیده است. درفرهنگ اسلام عفو و بخشش و رحمت بر خشم و غصب و انتقام خصوصا نسبت بهمؤمنین و نزدیکان ترجیح داده شده است.در عفو لذتی است که در انتقام نیست،همان گونه که رحمت الهی برغضبش سبقت دارد (سبقت رحمته غضبه).

 3- نفرین نوعی دعا است ولی دعا برای دور شدن کسی از خیر و رحمت و سعادت است واگر شرایط دعا در آن جمع باشد و نفرین به جا و به مورد باشد این دعا نیزبا خواست خداوند اجابت می گردد.

 4-كسىكه ظلم مى‏كند چه بسا در همین دنیا كیفر آن را ببیند. اما اولاً؛ همهكسانى كه ظلم كرده‏اند كیفر آن را در این دنیا نمى‏بینند و به عللى ازجمله به جهت كارهاى خوبشان، كیفر ظلم آنان به تأخیر مى‏افتد و احیاناً درعوالم پس از مرگ كیفر آن را خواهند دید. ثانیاً؛ دیدن كیفر و جزاى بعضى ازگناهان در این دنیا، ممكن نیست. مثلاً كسانى كه افراد زیادى را در جنگ‏هاو یا بمباران‏هاى اتمى و شیمیایى كشته‏اند، چگونه مى‏توان آنان را به كیفرواقعى اعمالشان رساند.

لعنیا نفرین بر برادران و خواهران مؤمن و به طور کلی زبان گشودن به نفرین ولعن‌، امری مذموم است و جز در موارد استثنا از این امر به شدت پرهیز دادهشده است‌. حضرت امام باقر7 می‌فرماید:"کسی که چیزی را لعنت می‌کند اگر آنشی مستحق نباشد لعنت به خود گوینده بر می‌گردد. پس از لعن مؤمن بپرهیزیدتا مبادا خود گرفتار شوید

 توضیح اینکه:خداوند نسبت به بنده‏اشمهربان است تا آخرین مرحله به انسان فرصت مى‏دهد هرگز مانند جباران فوراًاقدام به انتقام و مجازات نمى‏كند بلكه رحمت واسعه الهى همیشه ایجابمى‏كند كه نهایت فرصت به انسان گناهكار داده شود : «و اگر مى‏خواست آنهارا به اعمالشان مجازات كند هر چه زودتر عذاب را به آنها مى‏فرستاد » (سورهكهف آیه 58)

 امام على(ع) مى‏فرماید: «اگر خدا بهستمگر مهلت دهد كیفر او هرگز فراموش نمى‏شود و او بر سر راهش و در گلوگاهاو آن‏جا كه آب دهان فرو برده مى‏شود و استخوان گیر مى‏كند در كمین است.» (میزان الحكمه، جلد 7، ص 3375) . پس مهلت دادن بر ستم ستمگر به معناىنادیده گرفتن ستم او نیست چه بسا ستمگر چنین تصور كند كه خدا او را بهخودش وا گذاشته است. مثلاً خداوند به فرعون چهل سال مهلت داد بعد از اینمدت او را به عذاب آخرت و دنیا گرفتار كرد. و از طرفى سنت خداى سبحان دردنیا بر این جارى است كه از ظالم به وسیله ظالم دیگر انتقام مى‏گیرد. بنابراین ظالم كیفر ستم خودش را مى‏بیند یا در دنیا باز تاب اعمالش را توسطظالم دیگر و یا سایر عوامل مى‏بیند و یا در آخرت به كیفر اعمالش مى‏رسندخلاصه انتقام از ظالم گرفته مى‏شود چه در دنیا و چه در آخرت و چه در دنیاو آخرت با هم نتیجه این كه خداى سبحان در كمین ستمگر در دنیا و آخرت است ومسئله مهلت دادن هم گاهى براى زیادى گناه است و گاهى براى تو به و جبرانگذشته مى‏باشد.

اما وظیفه ما

وظیفه ما این است که مواظب باشیم و گاه وبیگاه به هر بهانه ای به نفرین لب نگشاییم مخصوصا والدین محترمی که گاه ازسر عصبانیت فرزندان دلبندشان را نفرین می کنند ، تصور کنید یکی از ایننفرین ها کارساز شود چه خواهد شد؟ گفتیم نفرین بی جا گاه به خود شخص بر میگردد پس باید در این مسأله جوانب احتیاط را کاملا رعایت کرد تا مبادا آثارسوء نفرینمان گریبانگیر خودمان شود.

 


مطالب مشابه :


نفرین مظلوم بر ظالم‏

نفرین مظلوم بر ظالم‏ وبلاگ انواع دعا و ذکر و خواص ایات قران کریم و برای مشرف شدن به




جهت رغبت به نماز

وبلاگ انواع دعا و ذکر و خواص ایات قران کریم و نفرین مظلوم بر ظالمدعا برای




دعای مستجاب

دعای امام عادل2- دعا یا نفرین پدر در در حق ظالم و لو مظلوم برای غائب 21- دعای




شرط دعا برای پدر و مادر/ آیا می‌توان برای انسان کافر دعا کرد

شرط دعا برای پدر و مادر/ آیا می کردن است؛ چون گفتم این هم دعا است، یعنی نفرین کردن




دانلود مقاله دعا و نفرین در زبان مردم بلوچ

با توجه به چنین جایگاهی برای دعا در جامعه­ی "گاهی مظلوم آنقدر بر ظالم نفرین می­کند که




برای نفرین بر مرگ یک نفر

برای نفرین بر وبلاگ انواع دعا و ذکر و انتقام از ظالم و گرفتن حق و رفتن پیش ظالم




به جهت هلاکت ظالم

به جهت هلاکت ظالم - وبلاگ انواع دعا و به ظالم نفرین کند ختم لا اله الا الله برای




نفرین مادر

لازم است تا نفرین را روشی برای نفرین نوعی دعا است ولی دعا ظالم كیفر ستم




مرکززددعادررمانی،،،دعای مجرب جهت نابودی دشمنان/ رازی برای قطع سردرد در ۱۰ دقیقهخواص اسم شریف القابض/

جهت این امر مهم دعایی که از بزرگان ما برای نابودی حکّام ظالم و *نفرین بر ذکر و دعا برای




برچسب :