تو کوچه پس کوچه های شهرُم چه خبره؟

چند روز پیش خیلی دلم گرفته بود،کلی با خودم ور رفتم

و بالاخره تصمیم گرفتم از خونه بزنم در و برم سمت محدوده تاریخی یزد،خیلی وقت بود به کوچه پس کوچه های قدیمی شهر سر نزده بودم،

از بازار خان شروع کردم به گشتن،خداییش چِقَه این محله های قدیمی خشه،من خو هروقت تو این کوچه های تنگ و تُرُش قدم مزنم به یزدی بودن خودم افتخار مکنم،

من که اون زمونای قدیم نبودم ولی خیلی تعریفشا شنفتم،چه صفا و صمیمیتی که تو این کوچه ها بوده،نه زانتیایی بوده و نه سوناتایی وجود داشته،پَسینا که مشده یتا دیک شولی بار مذاشتن و همسایه ها دور هم جمع مشدن و چه کیفی مِکِردن!

همینطور قدم مزدم و این چیزا را تو ذهنم مرور مکردم که دیدم رسیدم دم در حسینیه بزرگ باغ گندم،چه عزاداری های دلنشین و با خلوص نیتی تو این حسینیه ها مشده،در و دیوار حسینیه را بوسیدم و رفتم کنار نَقل هیئت،خیلی دلم گرفت!چهار تا پایه نقل را با سیمان به زمین بسته بودن،هرچی فکر کردم دلیلش را نفهمیدم!؟

از باغ گندم که در اومدم وارد محله کوشک نو شدم،چه کوچه قشنگی بود،همینطور مرفتم و با تمام وجود زیر لبم این جمله را زمزمه مکردم که " کوچه پس کوچه های قشنگ شهرم را با هیچ جای دنیا عوض نمیکنم ".

کلی حس گرفته بودم و جو گیر شده بودم که یهو دیدم داره بوها ناخش میاد،دقت که کردم دیدم بله...!

نمیدونم کدوم بی معرفتی کنار کوچه به این قشنگی بچشا سرپا کرده بود،تو خیال خودم غرق بودم که دیدن این صحنه حسابی زد تو پرم،ناراحت شدم!

جلوتر که رفتم رسیدم به دوتا پیرمرد که زیر یکی از این ساباط ها نشسته بودن،یه کم رفتم پاشون نشستم به حرف زدن،یکی شون مگفت اون روزا پسین که مشده رو این تَقّا جا نشستن نبوده،

مردا میومدن اینجا پاتوق مکردن و زنا هم در خونه مشستن و گل مگفتن و گل مشنفتن،حالا هم خو

 می بینی! ِاقَّه زندگیا گف پیدا کرده که دیه مردم وقت نمکنن سرشونا بخارونن!

ازشون خداحافظی کردم و رفتم طرف محله فهادان یا همون جنگل خودمون که به نظر من مرکز تاریخی شهر یزده،میراث فرهنگی خیلی برا محله های قدیمی زحمت کشیده ولی هنوز هم کاستی های زیادی دیده مشه،

دیدم وسط این محله تاریخی اومدن برا بچا زمین فوتبال درست کردن،بچا هم با شوق زیاد و با ضرب آخر شوت مکشیدن زیر توپ،اما نمیدونستن با این شوتاشون دارن میراث فرهنگی شون هم را شوت مکنن!

آخر پشت دروازه ها ساختمونای قدیمی وجود داشت که روشون پر از آثار باقیمونده از برخورد توپ بود،

راه افتادم به طرف مسجد جامع،

با تموم همتی که میراث فرهنگی داشته ولی باز هم خونه های نوسازی که تو قسمت قدیمی شهر دیده مشه قلب آدما به درد میاره،

به مسجد جامع رسیدم که خیلی دوستش دارم،چه عظمتی داره واقعا،

به قنات بزرگی مسجد که به قنات زارچ معروفه رسیدگی های خوبی شده و نور پردازی مناسبی داخلش انجام شده،

ولی پایاب مسجد که نزدیک در اصلی واقع شده طبق معمول کثیف و پر از آشغاله، از پوست پفک گرفته تا جل و کهنه بچه شیروک اونجا پیدا مشه،حالا چطور رفتن بچشونا اونجا عوض کردن خدا میدونه!

نمی دونم با چهار تا خادمی که مسجد داره چرا اونجا را تمیز نمکنن؟

چند وقت پیش که رفته بودم طرف آب انبار شش بادگیری،اونجا هم وضعیت مشابهی داشت،

جاتون خالی دوسال قبل رفته بودم مشهد،تو حرم با یکی از زائرای امام رضا همصحبت شدم و گفتم بچه یزدم،گفت:شهر قشنگی داری ولی خیلی کثیفه!! کلی بهم بر خورد و خجالت کشیدم،

آقا! به خدا زشته کلی ایرونی و خارجی میان اینجور جاها، *جون ما بیشتر رسیدگی کُنِد*

خارجی ها چطور از میراثشون مراقبت مکنن و ما چطور!؟

خیلی از بناهای تاریخی مون با بی توجهی ول شدن به امون خدا،خیلی جاها رفتم که در و دیوارشون پر از کتیبه های تاریخی با ارزشه اما هیچکه اونجا نیست که مراقبت کنه!

یادم میاد چند سال پیش تو همین مسجد جامع یه نامردی اومده بود از سادگی یکی از خادم های مسجد سوء استفاده کرده بود و یکی از کتیبه های تاریخی را دزدیده بود،کلی سر و صدا راه انداختن و مخواستن اون خادم بدبخت ساده لوح را بیچاره کنن،

همیشه زورمون به ضعیف مِرَسه،درسته که خادمه هم مقصر بوده ولی مقصر اصلی اون آقایونی هستن که تولیت حراست از میراث فرهنگی بر عهده شونه،یعنی مسجد جامع با این عظمت که آوازه جهانی داره و سمبل شهر یزده نباید چندتا نگهبان ویژه و خبره داشته باشه؟عجیبه به خدا !؟

با این بودجه ای که میراث فرهنگی داره به جای اینکه بره میرچماق را به این حال و روز در بیاره وچهره تاریخیش را به هم بزنه یا اینکه چند ماه به خاطر پیدا کردن حموم تاریخی جلو مسجد جامع،کوچه را گودال کنه آخرشم چیزی دستگیرش نشه و مجبور بشه چاله را پر کنه!! این هزینه های بی مورد را خرج نگهداری و مراقبت از اماکن تاریخی فرهنگی مون بکنه!

امیدوارم حرفم شنیده بشه،التماس دعا


مطالب مشابه :


کوچه های دلم

متن و تصاویر زیبا Home | Profile | Designer. کوچه های دلم . در کوچه های دلم مشکوک قدم نزن اینجا شهر




فریدون آسرایی

متن ترانه های ایرانی دلم با رفتنت تنگ و دلم با خونه به خونه کوچه به کوچه سایه به سایه




دلم گرفته .... (مازیار فلاحی)

کوچه پس کوچه های قلبم - دلم گرفته . دو تا متن شهر عشق. زمزمه




متن آهنگهای قدیمیه کامران هومن

متن آهنگهای قدیمیه کامران هومن کوچه به کوچه شهر به چرا پا رو دلم




تو کوچه پس کوچه های شهرُم چه خبره؟

خیلی وقت بود به کوچه پس کوچه های قدیمی شهر سر شهر کویری دلم هیچکس با من متن يزد شعر




کوچه برفی ...

دلم را با جنون بی کسی ها آشنا به راه کوچه ی برفی تو را از خود جدا شعر و متن و عکس




متن بهترین ترانه های مهستی 2

متن بهترین ترانه های مهستی 2 باز دلم گريه تنهايي مي خواد کوچه به کوچه خونه به




متن آهنگ شهر سکوت از عارف

متن آهنگ شهر سکوت از عارف متن ترانه کوچه از در سینه دلم از تو و یاد تو




برچسب :