تعریف ومفهوم کیفیت زندگی کاری

کیفیت زندگی کاری مفهومی چند بعدی است و تعریف واحدی از آن نمی توان ارائه داد. لذا، از ابتدای نهضت کیفیت زندگی کاری در دهه 1970 میلادی تاکنون، تعاریف متعدد و متنوعی از آن ارائه شده است.

در اینجا تعدای از تعاریف کیفیت زندگی کاری که در دو دهه اخیر ارائه شده، به طور خلاصه و با خودداری از ذکر تعاریف کاملا مشابه، نقل می شود:

 

-    فلدمن، کیفیت روابط بین کارکنان و تمامی محیط کار، در قالب برنامه ها و فعالیت هایی که در جهت بهبود کیفیت زندگی کاری انجام می شود، با تاکید بر ابعاد انسانی به موازات توجه به ابعاد فنی و اقتصادی در سازمانها.

-    ورتر و دیویس، برخورداری از سرپرستی خوب، شرایط کاری خوب، حقوق مزایای مکفی و شغل چالش انگیز، جالب و سودمند.

-    دوبرین، ایرلندو ویلیامز، فرآیندی که به وسیله آن تمامی کارکنان سازمان از طریق کانالهای ارتباطی که بدین منظور تعبیر شده، در طراحی شغل و محیط کاری خویش سهیم می شوند. به نظر آنها کیفیت زندگی کاری شکل های گوناگونی دارد و فصل مشترک همه آنها این است که اختیار کار و محیط کار به کارکنان واگذار شود و از آن طریق تعهد، رضایت و بهره وری آنها افزایش یابد.

-    دولان و شولر، در تعریفی مشابه، بر نقش کارکنان در تصمیم گیری هایی که بر شغل آنها و محیط کارشان تاثیر می گذارد، تاکید می ورزند، به اعتقاد آنها کیفیت زندگی کاری نمایانگر نوعی فرهنگ سازمانی یا شیوه مدیریت است که کارکنان بر اساس آن احساس مالکیت و تعلق، خودگردانی، مسئولیت و عزت نفس می کنند.

-    گرین برگ و بارون، یکی از فنون بالندگی سازمان با هدف تامین توامان عوامل سه گانه انگیزش و رضایت، پذیرش مسئولیت و احساس تعهد نسبت به کار.

-    لوید و سوتل، میزانی که کارکنان می توانند مهمترین نیازهای خود را از طریق تجربیاتشان در سازمان و محیط کار ارضا کنند.

-    سرتو، مشارکت در تصمیم گیری، یعنی فراهم آوردن فرصت و امکان آنکه کارکنان تصمیماتی را که برکارو شرایط کاری آنها تاثیر می گذارد، خودشان اتخاذ کنند؛ و هرچه این امکان بیشتر باشد، کیفیت زندگی کاری بهتر خواهد بود.

-    کافینکز و ورلی، آنها نیز متذکر می شوند که در بهبودکیفیت زندگی کاری، امروزه مشارکت از تاکید خاصی برخوردار است.

-    گری و استارکه، نیز همین تعریف را ذکر نموده و در شرح آن می گویند که کیفیت زندگی کاری ضعیف و پایین نشانگر آن است که افراد در مشاغل خود ارضا نمی شوند و شغل خود را فقط وسیله کسب درآمد و امرار معاش تلقی می کنند. چنین افرادی، وفاداری چندانی نسبت به سازمان ندارند و در موارد حاد و شدید دست به خرابکاری می زنند و علیه منافع سازمان قدم برمی دارند و درحالت دقیق تر آن نسبت به منافع سازمان بی تفاوت خواهند بود.

 


مطالب مشابه :


تعریف کیفیت زندگی

EPIDEMIOLOGY - تعریف کیفیت زندگی - First Professional Website For Epidemiology In IRAN




تعریف ومفهوم کیفیت زندگی کاری

کیفیت زندگی کاری مفهومی چند بعدی است و تعریف واحدی از آن نمی توان ارائه داد. لذا، از ابتدای




کیفیت، کنترول کیفیت، اطمینان یا تضمین کیفیت

کیفیت، کنترول کیفیت، اطمینان یا تضمین کیفیت. Quality, Quality control, Quality Assurance. کیفیت: بر اساس تعریف




کیفیت؛ مفهومی که باید دوباره تعریف شود

آباداک - کیفیت؛ مفهومی که باید دوباره تعریف شود - آباداک آبادی کوچکی یست در ذهن من




کنترل کیفیت

تعریف کنترل کیفیت: کیفیت : وجود آن در یک محصول ، شایسته بودن آن را به مصرف گننده نشان می دهد .




شناسایی و تعریف فرآیندها در سیستم های مدیریت کیفیت

شناسایی و تعریف فرآیندها در سیستم های مدیریت کیفیت. حسین عبدی. [email protected] مقدمه




سرمایه­گذاری بلندمدت: کیفیت کالا یا خدمات پس از فروش

کیفیت کالا ‌تعریف ‌دقیق «كیفیت» ‌عبارت ‌است ‌از «بی‌عیب ‌بودن» یا به عبارت دیگر کیفیت




کنترل کیفیت

کنترل کیفیت قدمتی برابر با تولید دارد .هر آنچه انسان حتی قرن ها قبل از تعریف کنترل کیفیت :




برچسب :