درباره لورکا ( 1 )

لورکا می نویسد:"پدرم کشاورزی ثروتمند و سوارکاری ماهر بود و مادرم از خانواده ی متشخص." اولین سالهای زندگی اش را در مزرعه ی خانوادگی سپری کرد. بیماری سختی که پس از تولد به آن مبتلا شد، باعث شدکه تا چهار سالگی قادر به راه رفتن نباشد و با آنکه بهبود یافت، در تمام عمر می لنگید. با این همه ، دوستش آر.ام.نادال خاطر نشان می کند که این نقص جسمی در شکل گیری شخصیت او تأثیری به سزا داشته است، بی آنکه به طبیعت شاد او لطمه ای بزند. ناتوانی او در پیوستن به بازی بچه ها ، به قدرت درک و تخیل او افزود. 

زندگی در خانواده ی روستایی، سرشار از آرامش و نشاط بود. در آنجا با زندگی روستایی غنی از سنتهای اندلسی ارتباط نزدیکی یافت و زمزمه ی آوازهای عامیانه را حتی پیش از سخن گفتن آموخت. از خدمتگزاران پیر، داستان های عامه و قطعه ها و ترجیع بند های عامیانه را فرا گرفت. بسیاری از چیزهایی که در آن زمان نظر او را به خود جلب کردند، بعدها در شعرش تجلی یافتند.

وقتی فدریکو به سن مدرسه رسید، خانواده اش به گرانادا نقل مکان کردند. در آنجا او تا زمان راه یافتن به دانشگاه از تعلیم و تربیتی بهره برد که متناسب با موقعیت اجتماعی او بود. تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاه گرانادا آغاز کرد، اما هرگز آن را به پایان نرساند. به همان ترتیب تحصیلات خود را در مادرید را نیز ناتمام گذاشت و اصولا هیچ گاه کوچک ترین تمایلی به تحصیلات دانشگاهی نشان نداد.

در این سالها با مانوئل د فایا آشنا شد، کسی که بعد ها استاد و دوست بزرگ او شد و در انتخاب آوازهای موروثی عامه و تنظیم آنها برای موسیقی مشوق و راهنمایش بود.

بخش عمده ی مطالعات لورکا خارج از کتاب های دانشگاهی اش صورت می گرفت، از جمله :ترجمه های آثار کلاسیک به خصوص نمایش نامه های یونانی،آثار شکسپیر ، ایبسن ، ویکتو هوگو ، مترلینگ ، کلاسیک های اسپانیا و آثار نویسندگان متعلق به نهضت ادبی ۹۸ همچون ماچادو ، اونامونو وآسورین، همچنین شاعران رمانتیک و معاصر اسپانیایی زبان،از روبن داریو گرفته تا خوان رامون خیمه نس.

لورکا همراه با مانوئل د فایا جشنواره ی کانته خوندو ، " آواز عمیق " جنوب اسپانیا را ترتیب داد که حاصل ارتباط نزدیکش با دنیای کولی ها، آواز و رقص هایشان بود.

وقتی لورکا در گرانادا ساکن شد، اولین کتاب نثر خود، نقش ها و چشم اندازها را به چاپ رسانید که برگرفته از سفرهای گروهی اش به گوشه و کنار اسپانیا به سرپرستی استاد هنرش در دانشگاه گرانادا بود. این مجموعه روایات، نمایانگر شخصیت شاعر و پایان دوره ی جوانی اوست.

در سال بعد،ظاهراً به قصد تحصیل به مادرید رفت، اما باردیگر تحصیلات آکادمیک توجهش را به خود جلب نکرد، در عوض فرصت خوبی برایش پیش آمده بود تا همان طوری که به او توصیه کرده بودند، برای مطالعات خویش به "انجمن دانشجویان" که موسسه ای بزرگ با گرایش های لیبرالی بود،وارد شود. در ضمن، این انجمن پایگاه بسیاری از شاعران معاصر ار جمله : آنتونیو ماچارو ، خوان رامون خیمه نس ، جی.مورنو ویلا ، پدرو سالیناس  ، رافائل آلبرتی و خورخه گی ین بود . 

فوتوریسم، دادائیسم و دیگر جریان های انقلابی در محافل ادبی اروپای پس از جنگ ، بسیاری از معاصران لورکا را در مادرید تحت تأثیر قرار دادند، اما خود لورکا تأثیر بسیار اندکی از آنها گرفت. در حقیقت تنها پس از دوستی با سالوادور دالی ، نماینده ی برجسته ی سوررئالیسم که مدتی در انجمن به سر برد، توجه لورکا به مکتب های ادبی جلب شد. گی یرمو د توره در خصوص جذب شدن لورکا به این جریانها و خلق دوباره ی آوازهای عامه اندلسی می گوید:" لورکا ترانه ها را می خواند، آنها را به خواب می دید و دوباره کشفشان می کرد و به شعر برمی گرداند." در همین زمینه برادر شاعر، فرانسیسکو می گوید :" در طول سفری به سی یرا نوادا قاطرچی این آواز را با خودش زمزمه می کرد:

من که می کشیدمش لب رود،

خیال می کردم که بی شوهره،

ولی اون شوهر داشت.

مدتی بعد، یک روز که ما در مورد قطعه ی زن خیانتکار گفت و گو می کردیم،من آواز قاطرچی را به یاد او آوردم. عجیب اینکه او کاملا آن را فراموش کرده بود و می اندیشید که سه سطر اول قطعه نیز مانند بقیه شعر از خود اوست. به علاوه به نظرم آمد که دوست ندارد من بر حرفم پافشاری کنم،چرا که همچنان معتقد بود من در اشتباهم."

                                                                                       ادامه دارد در روزهای بعد...

                                                                                                                                         

 


مطالب مشابه :


شعری از پروین اعتصامی در باره ی نوجوانی

شعری از پروین اعتصامی در باره ی نوجوانی - جوانی که کار وشایستگی است درباره وبلاگ-BlogAbout




شعری زیبا در مورد جوانی

شعری زیبا در مورد جوانی دانی كه نو بهار جوانی چسان گذشت؟ لحظه ی تحویل سال نو 1388




ای جوانی (شعر)

ای جوانی درباره وبلاگ دو مجموعه شعری به نام های "طنزواژه ی شعری" و "آرمان های انقلاب" 2




شعر جوانی‌ از استاد شهريار

درباره ی‌ حس جوانی‌ اميدوارم خوشتون بياد . از زندگانیم گله دارد جوانیم . شرمنده ى جوانى از




درباره لورکا ( 1 )

درباره لورکا ( 1 ) این مجموعه روایات، نمایانگر شخصیت شاعر و پایان دوره ی جوانی اوست.




شرحی درباره ی دو بیت شعر

شرحی درباره ی دو روانه شد ، و آن گروه جوانی از میان خویش بر گزید و شعری دیگر




برنامه ها ی جدید شبکه جوان

به نام آفریننده ی زیبایی شعری برای گفتن به وبلاگ آنتن جوانی خوش




شعری درباره ی روز مادر

شعری درباره ی روز مادر . مادرم ای واژه ی جوانی و قدرت




برچسب :