خلاصه درس فعاليت هاي فرهنگي (فصل هفتم صنايع دستي ) مولف :خانم ليلا بابا خاني

مقدمه

ميراث فرهنگي در قالب بناهاي تاريخي كه ازگذشتگان ما به جا مانده اند نه تنها هويت هر كشور را شكل مي دهند بلكه الگويي براي تمام نسل ها هستند كه حفظ آنها واجب است. شايد مناسب ترين راهكار در اين زمينه توسل به رويكرد توسعه ي پايدار شهري و تدوين دستور كار ملي است كه زمينه ي آن تا حدودي فراهم شده است. چرا كه ميراث فرهنگي هركشور عهده دار نقش عمده اي در تحكيم و تقويت مباني وحدت و همبستگي ملي است.

                  صنايع دستي چيست؟

در كليه ي كشورهاي جهان، بدون استثنا صنايع به چهار دسته سنگين، سبك، كوچك و دستي تقسيم مي شود كه هر يك داراي خصوصياتي منحصر به خود هستند و براي شناخت بيشتر صنايع دستي و اهميت آن مي بايست بدواً تعاريف، ويژگي ها و دامنه هاي عمل رشته هاي مختلف صنعت مورد بررسي قرار گيرد:

1- صنايع سنگين صنايع سنگين كه زمينه ساز توسعه ي اقتصادي هر كشور است

2- صنايع سبك كه در مقايسه با صنايع سنگين نيازمند تجهيزات و به همان نسبت سرمايه ي كمتر و نيروي انساني با تخصص هاي نسبتاً پائين تراست.

3- صنايع كوچك كه عمدتاً حالت كارگاهي دارد و علاوه بر شهرها قابل استقرار در روستاها نيز مي باشد عينك سازي، كفش ماشيني و... را برمي گيرد.

4- صنايع دستي كه مي تواند هم حالت كارگاهي و هم حالت خانگي داشته باشد همانند صنايع كوچك قابليت استقرار در شهرها و روستا را دارد.

                  تعاريف صنايع دستي

صنايع دستي به آن گروه از صنايع گفته مي شود كه مهارت، ذوق و بينش انسان در توليد آن نقش اساسي دارد و از ديدگاه استاد علي اكبر دهخدا صنايع دستي عبارت است از آنچه با دست ساخته مي شود. از پارچه و قالي و ساخته هاي فلزي و غيره مقابل صنايع ماشيني

                  ويژگيهاي صنايع دستي

1- صنايع دستي از جمله صنايعي است كه در توليد فرآورده هاي آن دست انسان داراي نقش اساسي است

2-صنايع دستي از معدود صنايع ملي و غير وابسته يي است كه به هيچ وجه نياز به كارشناس و متخصص خارجي ندارد

3- از آنجا كه صنايع دستي بازتاب ذوق، سليقه، سنن و آداب و رسوم اهالي هر منطقه است

4- صنايع دستي با ويژگي هاي خاص خود به دو دسته صنايع شهري و روستايي قابل تقسيم می شود و هر يك از دو نوع نيز به نسبت هويت و كيفيت خود مي تواند خانگي يا كارگاهي و دايم، غير دايم يا فصلي باشد.

5- فعاليت در اكثر رشته هاي صنايع دستي نياز به ابزار و وسايل چندان پيچيده و سرمايه ي فوق العاده يي ندارد

6- صنايع دستي بازتابي از تاريخ و تمدن هر قوم و ملت بوده و از آنجا كه مهارت ها و تخصص ها نسلاً بعد از نسل از پدر به فرزند و از استادكار به شاگرد انتقال يافته و نظر به اينكه در اجتماعات روستايي بر خلاف جوامع شهري، سنت ها و عادات اجتماعي و فرهنگي كمتر دستخوش تغيير شده و پيوسته نوعي حالت ثبات و تمايل به حفظ وضع موجود در مناطق روستايي حاكم بوده به همين جهت صنايع دستي مي تواند عامل انتشار موثري براي فرهنگ ها و سنن مناطق مختلف كشورهاي مختلف جهان باشد.

7- صنايع دستي تنها حرفه يي است كه قابليت ايجاد و توسعه ي در كليه ي مناطق شهري، روستايي و حتي جوامع متحرك عشايري را داشته و يا ابزار كاري بسيار مختصر و ارزان مي تواند وسايل اشتغال علاقمندان را فراهم سازد.

8-  ارزش افزوده ي صنايع دستي به مراتب بيش از ساير فعاليت هاي توليدي است و به طور متوسط حدود 70 درصد قيمت فروش يك فرآورده ي دست ساز را دستمزد و تنها حدود 30 درصد (و گاهي كمتر) آن را مواد اوليه تشكيل مي دهد

                  مزيت هاو قابليت هاي صنايع دستي

صنايع دستي بدليل فراواني مواد اوليه ،ارزاني،دسترسي آسان به آن عدم نياز به سرمايه گذاري بالا ،نداشتن آلايندگي زيست محيطي ،ارزش افزوده بالا ميتواند بهترين گزينه  در جهت رفع بيكاري وايجاد اشتغال باشد .بدليل ارتباط تنگاتنگ صنايع دستي با صنعت توريسم ،توجه به اين بخش مي تواند براي جلب و جذب گردشگران به كشور سودمند باشد . استقبال گردشگران داخلي و خارجي براي خريد يكي از آثار هنري يا صنايع دستي هر شهر يا استان نشان ميدهد قابليت بهره برداري اقتصادي از صنايع دستي كشورمان يكي از اصلي ترين مزاياي پرداختن به صنعت گردشگري و تقويت آن است .

                  اثرات اقتصادی و اجتماعی صنایع دستی

1- بالا بردن سطح اشتغال

2-ازدياد درامد سالانه

3- بالا بردن توليد ملي

4-توسعه اقتصادي

5-توسعه گردشگري و مبادلات فرهنگي

6- حفظ و تقويت هويت جهاني

                    آشنایی با شورای جهانی صنایع دستی

از سال ۱۹۶۴ میلادی با تأسیس “شورای جهانی صنایع دستی”، در قالب یکی از ارگانهای وابسته به یونسکو، صنایع دستی و سنتی به صورت بخشی از حیات فرهنگی اقتصادی ملل مورد توجه قرار گرفت.

1- تشویق، کمک و راهنمایی صنعتگران دستی و همچنین بالا بردن سطح اطلاعات تخصصی و حرفه ای آنها با توجه به زمینه‌‌های متفاوت فرهنگی موجود در هر یک از کشورهای عضو.

2- حفظ و تقویت صنایع دستی و تجلی آن به صورت رکن عمده ای از حیات فرهنگی ملتها.

3- ایجاد همبستگی میان صنعتگران دستی سراسر جهان

سایر فعالیتهای شورا برای رسیدن به اهداف یاد شده عبارت است

      ایجاد ارتباط با سایر سازمانهای بین المللی و استفاده از کمک‌های آنها نظیر یونسکو، برنامه عمران ملل متحد (یا برنامه توسعه ملل متحد U. N. D. P   و بانک جهانی

       ارتباط و مذاکره با اتحادیه‌‌های اقتصادی بین المللی نظیر جامعه اروپاE. C، درباره تعدیل حقوق گمرکی و ایجاد تسهیلات برای ورود صنایع دستی از کشورهای آسیا، آفریقا و امریکای لاتین

       فراهم کردن زمینه و ایجاد ارتباط برای مبادله کارشناس و کارآموز میان کشورهای عضو

       برگزاری کنفرانسها، سمینارها، نمایشگاههای بین المللی صنایع دستی

       تهیه و انتشار کتب و گزارشهای تخصصی و همچنین نشریه خبری که حاوی رویدادهای گوناگون صنایع دستی در سطح جهان است

                  يونسكو و صنايع دستي

اهداف يونسكو در زمينه احيا و ترويج صنايع دستي در كشورهاي مختلف معمولا با مشاركت ارگانهاي ذيربط تحقق مي يابد . يونسكو دردهه 90 ميلادي و نظر به اهميت موضوع صنايع دستي در سطح جهاني اقدام به تاسيس مركز بين المللي ترويج صنايع دستي  CIPAنمود.

                  طبقه بندي صنايع دستي

در زمينه‌ي طبقه‌بندي صنايع‌دستي نيز بايد گفت كه اين طبقه‌بندي به صورت‌هاي مختلف از جمله براساس مواد اوليه‌ي مصرفي و يا شيوه و روش ساخت آن مي‌تواند صورت پذيرد. در اينجا طبقه‌بندي انجام‌شده توسط كارشناسان سازمان صنايع‌دستي ايران كه به‌طور عمده بر مبناي روش و تكنيك ساخت اين‌گونه محصولات به عمل آمده است،

1_ بافته‌هاي‌داري: محصولاتي كه به كمك‌دارهاي افقي يا عمودي مستقر در زمين در زمان بافت، توليد مي‌شود مثل قالي، گليم، زيلو و نظاير آن.

2_ دستبافي: (نساجي سنتي): فرآورده‌هايي كه با كمك دستگاه‌هاي ساده و سنتي بافندگي (دستگاه ويژه‌ي بافت جاجيم، دستگاه دووَ‍دي، دستگاه چهاروَرئي و ژاكارد دستي) توليد مي‌شود، دستبافي محسوب مي‌شود، نظير جاجيم، زري، ترمه، شال و...

3_ بافتني: انواع مصنوعاتي كه با كمك ميل، قلاب، و نظاير آن و با الياف طبيعي توليد مي‌شود، جزء بافتني‌ها به‌ حساب مي‌آيد نظير دستكش، جوراب، كلاه، شال‌گردن و...

4_ روكاري: (رودوزي): كليه‌ي مصنوعاتي كه از طريق دوختن نگاره‌هاي سنتي بر روي پارچه‌هاي بدون نقش و يا كشيدن قسمتي از نخ‌هاي تار و پود به‌وجود مي‌آيد، در گروه «رودوزي» و يا «روكاري» جاي دارد. نظير سوزن‌دوزي، قلاب‌دوزي، مليله‌دوزي، خوس‌دوزي، گلابتون‌دوزي، پته‌دوزي و

5 _ چاپ‌هاي سنتي: كليه‌ي پارچه‌هايي كه به‌وسيله‌ي قلم‌مو، مهر و نظاير آن رنگ‌آميزي شده و نقش مي‌پذيرد جزء چاپ‌هاي سنتي به‌حساب مي‌آيد مانند چاپ قلم‌كار و چاپ كلاقه‌يي (باتيك).

6 _ نمدمالي: انواع مصنوعاتي كه بر اثر درگيري و متراكم كردن پشم و كرك در شرايط فني مناسب از طريق ورز دادن تهيه مي‌شود، جزء گروه نمدمالي است نظير كلاه نمدي، پالتوي نمدي، نمد زيرانداز و نمد پادري.

 7_ سفالگري و سراميك‌سازي: به محصولاتي كه با استفاده از گِل و رُس و هم‌چنين گل حاصله از سنگ كوارتز و خاك كائولن، به كمك دست و چرخ سفال‌گري ساخته و سپس پخته مي‌شود، سفال و سراميك اطلاق مي‌شود.

8 _ شيشه‌گري: محصولاتي را كه از طريق شكل دادن مواد معدني ذوب شده در كوره نظير سيليس، خرده شيشه و با تركيبي از اين دو و با استفاده از روش دميدن توسط لوله‌ي مخصوص و با به‌كارگيري ابزار دستي شامل انبر، قيچي و غيره حاصل مي‌شود، شيشه دست‌ساز مي‌نامند

9_ توليد فرآورده‌هاي پوست و چرم: محصولاتي كه با استفاده از پوست و چرم دباغي‌شده به شيوه‌ي سنتي توليد مي‌شود، نظير پوستين، كلاه‌پوستي، چاروق، محصولات تكميلي چرمي (نظير تلفيق چرم با محصولات دستباف) جزء اين گروه است.

10_ ساخت محصولات فلزي و آلياژها: فرآورده‌هايي كه به شيوه‌ي سنتي و با استفاده از ابزار دستي و انواع فلزات(مس، نقره، طلا و آهن) و انواع آلياژها (برنج و ورشو) توليد مي‌شود نظير انواع ظروف‌خانگي، چاقو، قندشكن، قلم‌تراش، قفل و... جزء اين گروه است.

11_ قلمزني، مشبك‌كاري، حكاكي روي فلزات و آلياژها: هنر_صنعتي است كه طي آن نگاره‌ها و نقوش سنتي با استفاده از قلم، چكش و ساير ابزار دستي بر روي اشياء ساخته شده از فلز يا آلياژ شكل مي‌گيرد.

12_ سنگ تراشي و حكاكي روي سنگ و معرق سنگ: شامل مصنوعاتي مي‌شود كه مواد اوليه‌ي اصلي آن‌را انواع سنگ‌ها نظير فيروزه، مرمر، يشم، سنگ سياه، سنگ سفيد (آلاباستر) و... تشكيل مي‌دهد و با كمك ابزار و وسايل مختلف تراشيده يا حكاكي مي‌شود، نظير انواع ظروف، پايه‌ي چراغ، قاب عكس، انواع نگين و...

13_ خراطي چوب: خراطي شيوه‌يي از توليد محصولات چوبي است كه طي آن و توسط ابزار و وسايل مختلف و به‌طور عمده به‌وسيله‌ي دستگاه خراطي اشيايي نظير انواع قليان، گهواره، پايه‌ي آباژور و ظروف مختلف ساخته و پرداخته مي‌شود.

14_ ريزه‌كاري و نازك‌كاري چوب: روشي از ساخت فرآورده‌هاي چوبي است كه طي آن به‌وسيله‌ي وسايل نجاري نظير ارّه، رنده، سوهان، مُغار و... قطعات كوچك چوبيِ آماده‌ شده به‌صورت روكش بر روي بدنه‌ي چوبي چسبانده و تحت فشار شكل گرفته است و از اين طريق انواع شكلات‌خوري، زيرسيگاري، قاب‌عكس و نظاير آن توليد و عرضه مي‌شود.

15_ منبت‌كاري، كنده‌كاري و مشبك‌كاري چوب: شيوه‌يي ديگر از توليد محصولات چوبي است كه طي آن نگاره‌ها و نقوش سنتي با استفاده از قلم، چكش، مغار و ساير ابزار نجاري بر روي چوب‌هاي مرغوب و بادوام شكل مي‌پذيرد.

16_ حصيربافي: منظور از حصيربافي كه بامبوبافي، مرواريدبافي، تِركه‌بافي، چم‌بافي، سبدبافي و چيغ‌بافي را نيز شامل مي‌شود

17_ خاتم‌سازي: روشي از توليد فرآورده‌هاي چوبي است كه با استفاده از روكش حاصله از به هم چسباندن قطعات كوچك فلزات، استخوان و انواع چوب در اشكال و طرح‌هاي سنتي (بيشتر به صورت هندسي) و به كمك ابزار و وسايل مختلف فرآورده‌هايي نظير انواع قاب‌عكس،ميز، صندلي و... ساخته مي‌شود.

18_ معرق‌كاري: ترسيم نگاره‌ها و نقش‌هاي سنتي بر روي زمينه‌‌ي چوبي يا سراميك و خالي كردن داخل خطوط نگاره‌ها و پر كردن فضاي خالي‌شده به وسيله‌ي قطعات آماده‌شده‌ي چوبي، سراميك، فلزي، صدفي و سنگي را معرق‌كاري مي‌گويند.

19_ كاشي‌گري: صنعتي است با سابقه كه طي آن انواع كاشي‌ها با استفاده از نگاره‌ها و نقش‌هاي سنتي براي استفاده در ابنيه‌ي مذهبي و تاريخي از طريق قالب‌گيري گِل رس، پختن آن در كوره و لعاب‌زني، نقاشي و پخت مجدد در كوره ساخته و پرداخته مي‌شود.

20_ مليله‌كاري: منظور ساخت اشياء مختلف نظير سرويس چاي‌خوري، تنگ و هم‌چنين برخي از زينت‌آلات با استفاده از مفتول‌هاي نقره، طلا و مس و به كمك ابزار و وسايل ساده‌ي فلزكاري نظير حديده، انبر، قيچي، كوره‌ي مخصوص و... است.

21_ ميناكاري: در اين‌جا مراد ساخت بدنه‌ي فلزي، لعاب‌كاري، پخت، نقاشي و پخت مجدد اشياء در كوره است كه تمامي اين مراحل به كمك ابزار و وسايل ساده و با استفاده از نگاره‌هاي اصيل و سنتي در مرحله‌ي نقاشي انجام مي‌پذيرد.

22_ ساخت اشياء مستظرفه و هنري: مراد ساخت اشياء و وسايل ظريفه‌يي است كه در آن‌ها عامل هنر به مراتب بيش از فنون توليدي دخالت دارد و شامل نگارگري، نقاشي روي صدف، نقاشي روي چرم، پاپيه ماشه و تذهيب مي‌شود.

23_ ساخت زينت‌آلات: ساخت و توليد انواع جواهرات محلي و هم‌چنين انواع زيورآلات با استفاده از طلا، نقره و انواع آلياژها مي‌باشد.

24_ ساخت ساير فرآورده‌هاي دستي: منظور ساخت ساير محصولات دستي نظير فيروزه نشاني(فيروزكوبي)، طلاكوبي روي فولاد، انواع عروسك‌هاي محلي، تخت‌كشي گيوه(آجيده و لته‌يي) و ماسك، كايت و چترهاي تزئيني است كه با ابزار و وسايل دستي و با استفاده از نگاره‌هاي سنتي ساخته و پرداخته مي‌شود.

                  كاربرد مواد كمكي مصنوعي در صنايع دستي

موضوع مهم و قابل بحث ديگر كاربرد مواد اوليه و يا مواد كمكي مصنوعي و جديد براي ساخت و توليد محصولات صنايع‌دستي است كه در اين زمينه دو نظريه وجود دارد: عده‌يي معتقدند كه مواد اوليه‌ي مصرفي در صنايع‌دستي بايد به‌طور كلي از مواد طبيعي (نباتي، حيواني و معدني) بوده و كاربرد مواد سنِتِتيك مغاير با ماهيت صنايع‌دستي است. در مقابل، برخي ديگر از كارشناسان بر اين عقيده هستند كه به علت محدوديت مواد اوليه‌ي طبيعي و افزايش شديد بهاي آن در سال‌هاي اخير، استفاده از مواد مذكور در هر شرايطي امكان‌پذير نبوده و مقيد كردن صنعت‌گران دستي به كاربرد چنين موادي موجب بالا رفتن نامعقول قيمت تمام‌شده‌ي توليدات و عدم امكان فروش و در نهايت توقف توليد خواهد شد. البته در عمل هم مي‌‌‌بينيم كه به‌جاي برخي مواد گران و كمياب نظير ابريشم طبيعي از ابريشم مصنوعي (ويسکوز) در پارچه‌بافي دستي و رودوزي‌هاي سنتي (نظير سوزن‌دوزي ممقان) استفاده شده و يا در خاتم‌كاري به‌جاي استخوان شتر از ماده‌يي به نام گالاليت استفاده مي‌شود. چنين است وضعيت رنگرزي الياف نباتي و حيواني مورد مصرف در صنايع‌دستي كه به‌جاي رنگ‌هاي طبيعي از رنگ‌هاي شيميايي استفاده مي‌شود و متأسفانه رنگرزي با مواد طبيعي تنها در موارد محدودي صورت مي‌گيرد و اكثر الياف مورد مصرف در قاليبافي، گليم‌بافي و دستبافي با رنگ‌هاي شيميايي، رنگرزي مي‌شود. شايد پاسخ مطلوب و قابل قبول براي همه‌ي صاحب‌نظران در زمينه‌ي كاربرد يا عدم كاربرد مواد مصنوعي به‌جاي مواد اوليه‌ي طبيعي در صنايع‌دستي آن باشد كه گفته شود بايد حتي‌المقدور از مواد طبيعي در توليد صنايع‌دستي استفاده كرد و كاربرد محدود مواد اوليه‌ي مصنوعي در شرايط خاص نيز نبايد موجب تغيير ماهيت

                  اهميت اقتصادي اجتماعي فرهنگي صنايع دستي و جايگاه آن دربرنامه توسعه

يكي از مهمترين شرايط توسعه اقتصادي، ميزان توليد نا خالص ملي و بهبود استفاده از نيروي انساني است. توليد فراورده هاي دستي خود قسمتي از توليــد ملي را تشكيل مي دهد و افزايش توليـــد صنایع دستی بيشتر در وضع طبقات كم درآمد كشور موثر بوده و بدين ترتيب به توزيع عادلانه درآمد سرانه كمك مي نمايد عامل قطعي براي تشخيص درجه پيشرفت اقتصادي هر جامعه، عبارت است از كاهش مطلق تعداد مردمي كه فقر آنها را خرد كرده است.

عوامل توسعه اقتصادي چيزي جز كاهش واردات، ازدياد صادرات، افزايش توليد و استفاده هر چه بيشتر از مواد اوليه موجود و نيروي انساني آماده به كار و بالاخره توزيع عادلانه درآمد نيست.

صنایع‌دستی داراي اثرات قابل ملاحظه اي در برطرف كردن و يا تخفيف و تعديل مسائل اجتماعي و توسعه اقتصادي مي باشد.

با آرزوي توفيق الهي

 

 


مطالب مشابه :


نمونه توليدات چرم نيما (قاليچه و پادري چرمي )

چرم نیما - نمونه توليدات چرم نيما (قاليچه و پادري چرمي ) - - News & Crafts Fair




پادري قلاب بافي

پادري قلاب كيف هاي چرمي دست




اردبيل در آئينه تاريخ

بطور معمول ورني در همه اندازه هاي پشتي ، پادري، قاليچه، كناره، ، مسندوقالي مصنوعات چرمي:




آشنايي با شهرستان اردبيل

بطور معمول ورني در همه اندازه هاي پشتي ، پادري، قاليچه، كناره، ، مسندوقالي مصنوعات چرمي:




صنايع دستي و انواع آن

نظير كلاه نمدي، پالتوي نمدي، نمد زيرانداز و نمد پادري چاروق، محصولات تكميلي چرمي




رمان واهمه ی با تو نبودن (ادامه مرثيه ی عشق) 2

دم در اتاق پام به پادري گير لبخندي زد و دست توي جيبش كرد و از توي كيف كوچيك چرمي يه كارت




مقاله صنايع دستي و وضعيت كنوني آن

نمدمالي است نظير كلاه نمدي، پالتوي نمدي، نمد زيرانداز و نمد پادري چرمي (نظير تلفيق




خلاصه درس فعاليت هاي فرهنگي (فصل هفتم صنايع دستي ) مولف :خانم ليلا بابا خاني

گروه نمدمالي است نظير كلاه نمدي، پالتوي نمدي، نمد زيرانداز و نمد پادري. تكميلي چرمي




میرزا مهدی خان استرآبادی

كتاب به خط نستعليق و با خطي زيبا نگاشته شده بود و جلد چرمي فرسوده اي پادري بازن كه بر




برچسب :