نقاشی ایران

34286363948329336214.jpg
  نقاشى هنرى است جامع، که موضوع آن شامل همه دنياى مرئى مى‌باشد. ايران به هنر جهانى نوعى نقاشى عرضه نمود که داراى ويژگى‌هاى منحصر به فردى مى‌باشدو چنان لذتى به بيننده خود مى‌بخشد که کمتر هنرى قادر به آن است. نقاشى ايرانى با تمام دنياى گستردهٔ مقابلش، به سنت اصلى خويش وفادار ماند و هنر تصويرى ممتازى به‌وجود آورد؛ اما هرگز از اصول تجريدى خود جدا نشد و هرگز به دنبال شبيه‌سازى نبود به همين دليل نيز توانست تا سرحد کمال پيش رود. اين نقاشى عليرغم تأثيرات خارجى گوناگون نوعى پيوستگى درونى در خود دارد. نقاشی ايرانى در طول تاريخ خود شامل مضامين متنوع حماسي، تغزلي، عرفانى و اخلاقى بوده است. و از انديشهٔ فلسفى - عرفانى که با روح ايرانى سازگار است، نشانه‌هايى در خود دارد. در پس اين نقاشى ذهن و فکر شرقى نهفته است که با ديدگاه اروپايى در زمينهٔ تصويرسازى کاملاً متفاوت مى‌باشد؛ ذهن شرقى نيازهاى تماشاگر را مدنظر دارد. نقاشى ايرانى برداشتى عقلانى از ماهيت هستى ارائه نمى‌دهد. جهان‌بينى ايرانى اساساً خيالى (رمانتيک) است. از چيزهاى عجيب لذت مى‌برد و آمادهٔ پذيرش موضوعات باورنکردنى است. هنرمند ايراني، صحنهٔ نقاشى خود را براى لذت خود و تماشاگر ايجاد مى‌کند و اين امر بسيار شبيه آن چيزى است که در تآتر اتفاق مى‌افتد. در نقاشى ايرانى مفهوم و دريافت از شکل، عمق و دامنهٔ وسيع‌ترى يافت و با دقت و ديد شاعرانه دنياى ديگرى را پيش‌رو نهاد و کشف و شهود عرفانى را در قالب‌هاى ملموس ارائه نمود. در نقاشى ايرانى سخن از درام، عشق و رؤيا، حساسيت تلطيف شده و شور و شوق در ميان است. در اين نقاشى هنرمند علاوه بر قدرت قلم و مهارت کامل تکنيکي، خطوط را با احساسى عميق و درکى فلسفى از طبيعت و هستى ترسيم مى‌کند. اگر در نقاشى ايرانى سايه وجود ندارد. به‌خاطر آرمان‌گرايى خاص آن است. نقاشى ايرانى با هنر مديترانه قرابت‌هايى دارد ولى به هنر کشورهاى آسيايى نزديک‌تر است. اين نقاشى که از بزرگ‌ترين مکاتب هنرى آسيا به‌شمار مى‌‌آيد از نقاشى هند کاملاً متمايز است. مکتب نقاشى مغولى هند که در ابتدا بر پايهٔ نقاشى کلاسيک ايرانى شکل گرفت؛ از همان ابتدا از آن جدا شد. نقاشى ايرانى با نقاشى چينى نيز متفاوت است. بخشى از اين تفاوت‌ها به‌دليل اختلاف در جها‌ن‌بينى و تفکر است؛ بخشى هم به ‌سبب تفاوت در مواد مصرفى و کاربرد آنها در نقاشى است. تمام نقاشى‌هاى ايرانى رنگى است و هنرمند ايرانى تمام زمينهٔ تابلو را با رنگ پوشانده است. آن‌هم با رنگ‌هاى متضاد و درخشان که هماهنگى شگفت‌آورى دارند. اين نقاشى شکوه و درخشش خاصى دارد که در هنر هيچ کشورى تا اين اندازه ارائه نشده است. درخشش آسمان، زيبايى شگفت‌انگيز شکوفه‌هاى بهارى و در ميان آنها انسان‌هايى که با پوشاک فاخر، به هم عشق و نفرت مى‌ورزند و يا در شادى و اندوه به‌سر مى‌برند، تصوير کلى نقاشى‌هاى ايرانى را تشکيل مى‌دهد. طراحى‌هاى فاقد رنگ نيز در نقاشى‌هاى ارانى زيبايى خاص خود را دارند و نيازى به رنگ در آنها احساس نمى‌شود. اين امر نشانهٔ خصلت متمايز و خاص خط در نقاشى ايرانى است. حاميان نقاشان در طول تاريخ، شاهزادگان و ثروتمندان بوده‌اند و آنها نيز مجبور به پيروى از سليقهٔ اين حاميان بودند. البته نقاشى ايران ضد دينى نبود، و نمونه‌هاى زيادى وجود دارد که داراى موضوعات مذهبى است. مضمون بيشتر نقاشى‌هاى ايرانى با الهام از اشعار پارسى صورت گرفته که در اين اشعار، عرفان نقش عمده‌اى بازى مى‌کند. زبان عرفاني، زبان جهانى است. روحانيتى درونى در نقاشى ايرانى وجود دارد که به دليل نبودن بيان عاطفى آشکار، نهفته به‌نظر مى‌رسد. ايرانيان در عرصه‌هاى مختلف تصويرى و تزئينى از ديرباز فعاليت داشته‌اند. شواهد نشان مى‌دهد که سنت‌ نقاشى ديوارى بسيار کهن‌تر از سنت تصويرگرى کتاب بوده است. مثلاً نقاشى ديوارى توأم با گچبرى رنگى از عصر اشکانيان در ايران معمول بوده و بعد از استيلاى مغولان بود که تصويرگرى کتاب رونق يافت و مجدداً در دورهٔ صفويه نقاشى ديوارى مورد توجه واقع شد. بسيارى از آثار تصويرى شناخته شده فاقد امضا هستند. نقاشان ايرانى تا اواخر سدهٔ هشتم هجرى آثارشان را امضا نمى‌کردند. بعد از آن نيز آثار خود را رقم مى‌زدند اما اين حق مسلم آنها به‌شمار نمى‌رفت. از اواخر سدهٔ يازدهم، هنرمند ايرانى با عبارات خاص اثر خود را رقم مى‌زد. نقاش ايرانى در ادوار گذشته از ابزار فرديت خود به‌عنوان آفرينندۀ اثر هنرى خوددارى مى‌کرده است. در نقاشى ايراني، سايه‌روشن و حجم و پرسپکتيو وجود ندارد. مناظر نزديک در پايين و مناظر دور در قسمت بالا تصوير مى‌شده است. چهره‌ها بيشتر سه رخ هستند و هنرمند به کشيدن لباس‌هاى فاخر و زيبا علاقهٔ بيشترى داشته تا کشيدن پيکره‌هاى انساني. کلمهٔ مينياتور که به نقاش ايرانى گفته مى‌شود در اصل يک واژهٔ بيگانه است و به معنى کوچکتر نشان دادن مى‌باشد. اين واژه در نيمهٔ اول قرن بيستم در زبان فارسى معمول شد. معنى واقعى آن شامل هر شش هنرى ظريف و کوچک است که به هر سبک و شيوه‌اى ساخته شده باشد. اما در حال حاضر در ايران به نقاشى‌هاى ايرانى که از سبک و روش اروپايى پيروى نکرده و داراى ويژگى نقاشى سنتى است مينياتور مى‌گويند؛ که اين موضوع يک غلط رايج بشمار مى‌آيد.   ابزارهاى نقاشى    ابزارهاى نقاشى شامل وسايل و موادى است که به‌واسطهٔ آنها نقاش قادر به آفرينش يک اثر هنرى مى‌شود.   قلم‌مو      88159589529479560272.jpg87769984471894205838.jpg58253490140612130557.jpg   قلمو وسيله‌اى است براى بکار بردن رنگ در نقاشى و ايجاد بافت. قلم‌موهاى مختلف براى تکنيک‌ها و مواد و مصالح مختلف بکار مى‌روند. قلم‌موهاى نرم براى نقاشى آبرنگ و تمپرا مناسبند و معمولاً از موى سمور ساخته مى‌شوند. قلم‌موهاى زبر، معمولاً از موى خوک ساخته مى‌شوند و براى نقاشى رنگ روغن کاربرد دارند. قلم‌موهاى سرگِرد معمولاً نرم هستند و قلم‌موهاى سرکوتاه براى ايجاد لايه‌هاى ضخيم رنگ بکار مى‌روند. از قلم‌موهاى تخت مى‌توان براى ايجاد خطوط مرزى نيز استفاده کرد و براى اين‌کار بايد از کناره‌هاى قلم‌مو استفاده شود.

قلم‌موها از موى حيوانات مختلفى نظير سنجاب، سمور، خوک، گوساله و ... ساخته مى‌شوند.

امروزه قلم‌موهايى نيز از الياف مصنوعى ساخته مى‌شوند که مرغوبيت ندارند. انتخاب نوع قلم‌مو و نحوه بکار بردن آن بستگى به روش و کيفيت رنگى دارد که بکار مى‌رود.

کاردک

92310440533799573217.jpg

 

کاردک ابزارى است انعطاف‌پذير که معمولاً از جنس فولاد ساخته مى‌شود. از اين ابزار مى‌توان مستقيماً براى ايجاد فرم‌هاى خاص با رنگ، روى سطح بوم استفاده کرد. از کاردک معمولاً براى مخلوط کردن رنگ و پخش کردن آستر و رنگ روى بوم استفاده مى‌شود.

 ايربراش

12474014604323184238.jpg

ايربراش نوعى وسيلهٔ نقاشى است که امکان پاشيدن رنگ را به صورت دلخواه ايجاد مى‌کند. اين وسيله شبيه قلم خودنويس بزرگى است که به يک دستگاه کمپرسور هوا وصل مى‌شود. براى پاشيدن رنگ به‌طور دقيق در هر محدوده بايد از پوشش‌هاى چسبى استفاده کرد و پس از انجام کار آن‌را جدا نمود. اين ابزار امکان ايجاد سايه‌روشن‌هاى ظريف و دقيق را دارد. اين ابزار در تصويرسازي، نقاشي، عکاسي، گرافيک و ... امکانات بسيارى را فراهم مى‌آورد.

 تخته شستى

78274422893313483712.jpg

وسيله‌اى است که معمولاً از جنس تخته نازک ساخته مى‌شود و شکل بيضى يا مستطيل با سوراخى براى قرار دادن انگشت شست دارد که به منظور قرار دادن و ساختن ‌رنگ‌ها و مخلوط کردن آنها بکار مى‌رود.

رنگ 

هر اثر نقاشى به‌واسطهٔ رنگ امکان حيات مى‌يابد و به‌صورت سطحى روى زمينه قرارمى‌گيرد. رنگ‌ به‌صورت‌هاى مختلف در دسترس نقاشان قرار دارند که استفاده از هر يک نيازمند بکار گرفتن تکنيک مربوط به آن مى‌باشد. مانند رنگ‌هاى پودري، رنگ‌هاى جوهري، رنگ‌هاى روغني، رنگ‌هاى آبى و ...

رنگ و روغن

 رنگ‌روغن امروزه به‌صورت رنگ‌روغن‌هاى لوله‌اى ساخت کارخانه‌هاى مختلف در بازار وجود دارد. براى ساخت اين رنگ، مواد رنگى را آسياب کرده با روغن برزک يا روغن گردو مخلوط مى‌کنند.

 مداد رنگى

جسم استوانه‌‌اى‌شکل داخل مداد که به‌طور عام مغزى ناميده مى‌شود، ترکيبى است از مادهٔ رنگى فشرده و نوعى موم و ماده‌اى به اسم کائولين. جنس اين مغزى‌ها نسبتاً نرم است. جعبه‌هاى حاوى مداد رنگى در انواع و اندازه‌هاى مختلفى به بازار عرضه شده است. نوعى از مدادهاى رنگى خاصيت آبرنگى دارند و معروف به مدادهاى آبرنگى هستند.

پاستل

 پاستل از جمله رنگ‌هاى بدون بَست است. مواد رنگى آسياب‌شده با نوعى مادهٔ چسب‌دار مخلوط مى‌شود و به شکل مداد کوچکى در مى‌آيد.

مداد شمعى

 مداد شمعى روغنى‌تر از مدادهاى پاستل هستند. مواد رنگى را در موم يا ساير مواد قابل ذوب حل مى‌کنند، بعد آن را مثل پاستل به‌شکل مدادهاى کوچک قالب مى‌گيرند.

 گواش

 گواش رنگ‌ماده‌اى است کدر که پوشانندگى خوبى دارد و محلول در آب است و براى ايجاد سطوح تخت رنگى به‌کار مى‌رود. نگارگران قديم ايرانى از ماده‌اى شبيه گواش استفاده مى‌کردند و آن را رنگ جسمى مى‌ناميدند.

اکريليک

 اکريليک از جملهٔ رنگ‌هاى محلول در آب است که قابليت انعطاف زيادى دارد. خيلى زود خشک مى‌شود و مقاومت خوبى دارد.

 سطوح مورد استفاده در نقاشى

 سطحى که بتوان مستقيماً روى آن نقاشى کرد زمينه (سطح) ناميده مى‌شود. براى نقاشى زمينه‌هايى نظير کاغذ، مقوا يا پارچه لازم است. از سطوح ديگرى نيز مى‌توان به‌عنوان زمينه استفاده کرد؛ مثل سنگ، ديوار، شيشه، فلز، چوب و ... بعضى از اين سطوح روى رنگ تأثير شيميايى مى‌گذارند و آن را تغيير مى‌دهند و بعضى موجب ناپايدارى رنگ مى‌شوند يا آنها را تيره مى‌کنند. بعضى زمينه‌ها را بايد با آسترى ‌پوشاند تا رنگ روى آنها بچسبد. آسترى لايهٔ نازکى بين زمينه و رنگ است که در واقع نوعى زيررنگ محسوب مى‌شود. خودآسترى مى‌تواند رنگى باشد و زمينهٔ رنگى اثر قرار گيرد. در تمام موارد زمينه بايد متناسب با تکنيک مورد استفادهٔ نقاشى انتخاب شود.
اولين زمينهٔ نقاشى در تاريخ هنر، ديوارهٔ غارهاى محل سکونت انسان‌هاى ماقبل تاريخ بوده است؛ و ديوار در تمام دوران‌ها سطح متداولى بوده که هنرمندان روى آن نقاشى مى‌کردند.

 کاغذ

 کاغذ ساده‌ترين زمينه براى نقاشى است و براى انواع رنگ‌ها مناسب است. در مواردى مثل نقاشى رنگ روغن بايد آسترى زده شود. در گذشته کاغذ از پارچه تهيه مى‌شد؛ اما امروزه کاغذ از چوب تهيه مى‌شود. کاغذها انواع مختلفى دارند. کاغذ را آهار مى‌دهند تا شدت جذب رنگ را کاهش دهند.

تمام کاغذها در مقابل رطوبت امکان تغيير شکل دارند و بايد تمهيدات لازم قبل از کار صورت پذيرد.

کاغذ بهترين سطح براى کار طراحى است. کاغذى که از الياف کتان تهيه شده باشد، به‌دليل کيفيت مرغوب و استفاده سهل از قلم‌مو بر روى آن، براى آبرنگ و گواش مناسب است.   مقوا   مقوا سطحى است مناسب براى طراحى و نقاشي. انواع مقواها با کيفيت‌هاى متفاوت امکان کار با ابزار مختلفى را فراهم مى‌سازد. از جمله کاغذها و مقواهاى مرغوب که در کشورهاى مختلف توليد مى‌شوند مى‌توان کانسون ساخت فرانسه، فابريانو محصول ايتاليا، آرش توليد فرانسه، واتمن توليد انگلستان، گوآرو توليد اسپانيا، گرومباچر ساخت امريکا و ... را نام برد.   بوم    پارچه زمينهٔ مناسبى براى نقاشى است. استفاده از پارچه‌هايى با الياف گياهى نظير پنبه و کنف براى ساخت بوم مناسب است. از کرباس و کتان براى بوم استفاده رايج‌ترى مى‌شود. کتان براى بوم استفاده رايج‌تر مى‌شود. کتان براى کارهاى کوچک متوسط بهترين نوع است. اما براى سطوح وسيع‌تر کنف توصيه مى‌شود. گاهى نيز از پارچه‌هاى ابريشمى مخمل و ساتن‌ به‌عنوان بوم استفاده مى‌شود. کلاف بوم از چهار قطعه چوب در اندازهٔ معين ساخته مى‌شود که براى اين کار گوشه‌ها باهم جفت شده و با گونيا تنظيم مى‌گردد. در چهارچوب‌هاى بزرگ دو قطعه چوب عمود برهم (+) به چهارچوب متصل مى‌شود تا استحکام لازم در مقابل کشش بوم ايجاد شود. پارچه سوم بايد بزرگ‌تر از ابعاد کلاف باشد. در بوم‌هاى بزرگ از ابزارى به‌نام بوم‌کش براى کشيدن پارچه روى کلاف استفاده مى‌شود. پارچه بوم قبل از نقاشى بايد آسترى زده شود. اين کار مانع نفوذ روغن به درون آن مى‌شود و سطح با دوامى ايجاد مى‌شود. آسترى زدن در چند مرحله انجام مى‌شود. بهتر است اولين مرحله قبل از کشيدن بوم روى چهارچوب انجام شود تا از شل شدن پارچه بعد از خشک شدن جلوگيرى کرد. به‌هر شکل بعد از اتمام مرحله زيرسازي، و قبل از نقاشى بايد پارچه را دوباره محکم کرد. بوم بيشتر در نقاشى رنگ روغن استفاده مى‌شود. اما در تکنيک‌هاى اکريليک و گاه در ديگر موارد نيز از بوم استفاده مى‌شود. البته در هر مورد زيرسازى مخصوص و متناسب با تکنيک موردنظر ضرورى است.    
  97960526636208982359.jpg


مطالب مشابه :


کلاس آموزش سیاه قلم، طراحی،نقاشی و خوشنویسی در بابل مازندران

آموزش طراحی نقاشی چهره بامدادهای طراحی ، مداد رنگی روی تصاویر چهره با ژست




دانلود اطلاعات آموزشی طراحی و نقاشی

- آموزش طراحی پرنسس خانگی اصول طراحی برای افراد مبتدی چهره سازی با مداد




اموزش کار با مداد

سلام به وب طراحی چهره خوش اومدین من این جا سعی دارم به علاقه مندان طراحی چهره یا




روش طــــــــراحی با مـداد

در طراحی با مداد به اندازه کافی این وبلاگ صرفا" نوشته ای است که شما برای آموزش خود استفاده




آموزش نقاشی و طراحی

نقاشی و طراحی سیاه قلم چهره. - آموزش خود را با مداد با طراحی و نقاشی ها و




قبل از سفارش بخوانید .

آموزش نقاشی و طراحی سیاه قلم قلم ، پاستل ، مداد طراحی چهره با سیاه قلم و




مداد رنگی

هدف از این وبلاگ معرفی انواع نقاشی از مبتدی آموزش طراحی از چهره; آموزش وقتی با مداد با




فروشگاه ماه تی تی نگار ( فروش انواع طراحی ، نقاشی و فیلم آموزشی )

آموزش نقاشی و طراحی سیاه قلم چهره قلم چهره و آموزش با انواع پاستل و مداد




آبرنگ

آموزش طراحی از چهره; آبرنگ یک رنگ‌ماده و نیز نقاشی یا طرحی که با ویژگی نقاشی با مداد




نقاشی ایران

آموزش طراحی از چهره; آموزش نقاشى ايرانى با تمام دنياى گستردهٔ مقابلش، به مداد رنگى . جسم




برچسب :