ادبی

نام طرح:حلزون آپارتمانی

هدف:  قصه نویسی

مربي شکل يک حلزون با مزه را روي تخته کشيد بچه ها با ديدن تصوير ذوق کرده و حسابي خنديدند. هليا گفت واي خانم ! چقدر خونه پشت اين حلزون است. مثل يک آپارتمان مي ماند. سماء ادامه داد چطوري با اين خانه هاي زياد راه مي رود؟ اسماء گفت اين همه خانه به چه درد او مي خورد؟ مربي گفت: جواب اين همه سوال شما در همان قصه اي است که قرار است امروز درباره ي اين حلزون خانه به دوش بنويسيد. شما مي توانيد با تخيل خود جواب اين سوالها را درقالب يک قصه پيدا کنيد و برای دوستانتان بخوانید.1390/02/08

0tx63u3mq8wcqin49sl.jpg

uovld2p7ukb9igvcdvzk.jpg


حالا باهم یکی از قصه های قشنگ بچه ها را می خوانیم

یک روز آفتابی کرم ها، کرم ابریشم ها، کرم شبتابی ها، پروانه ها جلسه گذاشتند تابرای زمستان و پاییز به آپارتمان حلزون مهربان بروند. یک دفعه باران گرفت کرم ها دو تا دوتا روی پروانه نشستند و به آپارتمان حلزون مهربان رفتند. توی اتاق ها دراز کشیدند. حلزون برای  آنها قصه ی کرمی که پروانه می شد را تعریف  کرد.

                                                                                      هلیا آصفی – گروه سنی: الف

 

امروز روز قشنگی بود همه شاد بودند.درخت ها ، گنجشک ها ،ابرها، آفتاب  خدا، بچه ها و مربی ادبی  چون روز معلم بود.

بچه ها با یک جشن نقلی مربی خود را غافلگیر کردند.بعد ازتبریک و بگو بخند بچه ها شروع به نوشتن قصه ی بامزه ی امروز عنکبوتتار باف کردند که کارش همیشه بافتن بود هی بباف و هی بباف هزارتا جوراب برای هزارپا،یک تور ماهگیری برای اقای ملخ و... بچه ها قصه ی جالبی نوشته بودند باهم یکی از آنها را می خوانیم.

kj83oi4rvgqzzdspe1jy.jpg  


عنکبوت تارباف

یک روز ابری عنکبوتی روی تار ش خوابیده بود. خواب دید که با زنبورو جیرجیرک وپروانه بازی می کند. قطره ی باران روی صورتش آرام آرام می افتاد.عنکبوت از خواب بیدار شد و به خود گفت: بهتر است تاخیس نشدم یک چتر کلفت برای خودم ببافم. زود چتر را بافت و روی سر خود گرفت و قدم زد باران بندآمد و رفت خانه. پایین خانه دید که مگس ها دنبال غذا می گردند یک تار بالای درخت دیگری بافت و توی آن را از آشغال  پوشاند. مگس ها روی آنها نشستند مشغول خوردن بودند که به تار چسبیدند.عنکبوت آنها را توی ظرف خود ریخت ودر آن را بست و روی اجاق گاز گذاشت. بعد توی سبد قاشق و چنگال و پارچه گذاشت. وقتی دید مگس ها پخته شدن آنها را برداشت و توی سبد گذاشت ویک لایه از چتربارانی  خود را باز کرد و چتر آفتابی خود را باسبد برداشت و به پیک نیک رفت.

هلیا آصفی،گروه سنی الف




مطالب مشابه :


نمونه های سناریوهای باشگاه مشتریان فروشگاه های زنجیره ای

در اولین خرید اینترنتی،کارت محصولات برای پیک نیک در یک سبد با قیمت کلی




فال خرید هدیه

فال راهنمای خرید سبد پیک نیک . با قران کریم استخاره اینترنتی استخاره با حافظ




لیست خرید جهیزیه

یک خرید خوب ست سبد آشپزخانه کتري استیل پیک نیک 2




بسته بندی بطریها برای پیک نیک

بسته بندی بطریها برای پیک نیک. آموزش دوخت سبد; خرید اینترنتی




ادبی

بعد توی سبد از چتربارانی خود را باز کرد و چتر آفتابی خود را باسبد برداشت و به پیک نیک




لاک پشت ها(اگه نخونی ضرر میکنی)

خانواده ی لاک پشتها تصمیم گرفتند که به پیک نیک و سبد پیکنیک خرید اینترنتی;




فال هديه

کتاب جیبی ، کتاب های رومیزی ، سبد پیک نیک ،روغن و وسایل خرید سریع گروه اینترنتی گل




لیست جهیزیه (برای عروس خانوم‌ها )

فرچه سبد ۱۵۷. پیک نیک ۲۴۲. ام پی تری پلیر شافل | خرید اینترنتی بیمه نامه




ماشین پیشرفته

هم باهاش سبد های تخم مرغ و و در پارکها و پیک نیک ها خرید اینترنتی




ژیان؛ از دیروز تا امروز

هم با آن سبد های تخم مرغ و و در پارکها و پیک نیک ها خرید اینترنتی.




برچسب :