اولین بار که به تهران رفتم

همیشه اولین بارها توی ذهن ادم میمونن و من میخوام کمی در مورد اولین هایی که برای خودم اتقاق افتاد بگم.

اولین بار که به تهران رفتم سال 1373 بود و من 19 سال داشتم. 

بعد از امتحان مرحله دوم کنکور بود که نامه ای برام اومد که با خوندنش زحمت یک سال تلاش برای کنکور رو به یکباره تو وجودم تازه کرد. حس کردم گرم شدم. شاید برای لحظاتی چیزی نمی فهمیدم.

دوباره خوندم و دوباره ولی اصلا نمی فهمیدم که چی می گه. البته کلمات و عبارتها ساده بود مفهوم کلمات رو می فهمیدم جملات رو هم همینطور ولی نامه رو درک نمی کردم شاید هم دوست نداشتم که بفهمم نامه چی میگه.

نامه میگفت که من اجازه شرکت در کنکور رو نداشتم چون سال قبل در کنکور قبول شده بودم. البته مدتی گذشت که اینو فهمیدم. تازه از شر کتابها و کنکور خلاص شده بودم و مطمئن بودم که همون انتخاب اولم قبول میشم ولی این نامه می گفت که رویاهت رو دور بریز و خودتو اماده کن که بری سربازی.

از زمان دریافت نامه تا شبی که میخواستیم بریم تهران برای پی گیری این ماجرا ایام به سختی گذشت. 

شب ساعت 9 به اتفاق برادرم و یکی از دوستاش به خیابان جرجان گرگان جایی که اتوبوسهای تهران از اونجا حرکت میکردن رفتیم. بلیط خریدم و سوار اتوبوس 302 تهران گرگان شدیم. هنوز از اتوبوسهای ولوو و کولر تو اتوبوسها خبری نبود!

تابستان بود و هوا گرم ما هم ته اتوبوس نشسته بودیم. شب سختی بود هم استرس کار فردا و هم گرمای اتوبوس. بالاخره اون شب سخت هم به پایان رسید و ما حوالی ساعت 6 به تهران رسیدم و در جایی پیاده شدیم که بعدا فهمیدم ترمینال شرق بوده. 

حال و هوای شهر برام جالب بود. برای مدت کوتاهی فراموش کردم که برای چی اومدم و محو تماشای پایتخت شدم. من در تمام عمرم غیر از گرگان، شاهرود و مشهد هیچ شهری رو ندیده بود. 

تهران شهری بود شلوغ. حس کردم بوی دود داره اذیتم میکنه. برادرم برای کارش زیاد تهران می اومد. یه نقشه بزرگ از تهران داشت که همه جا رو میشد از توش پیدا کرد یا لااقل من اینطور فکر میکردم.  سوار اتوبوس برقی شدیم و به راه افتادیم.

اولین جایی که باید میرفتیم سازمان سنجش بود توی خیابان کریم خان. تمام مسیر به ادمها، اتومبیلها و ساختمانها نگاه میکردم. دیدن پلهای بزرگ هم برام جالب بود. 

وارد ساختمان سنجش شدیم. کارمون رو به نگهبانی جلوی درب گفتیم راهنماییمون کرد و ما رو به یکی از اتاقها فرستاد. کارمون توی سنجش یکی دوساعتی طول کشید. و فهمیدیم که من سال قبل در مراحل تکمیل ظرفیت توی دانشگاه شیراز قبول شده بودم. اسم من توی لیستی که برای روزنامه فرستاده بودن بود ولی روزنامه اسم من رو چاپ نکرده بود و طبیعتا من هم اسمم رو هیچ وقت توی روزنامه ندیده بودم. کارمون اونجا تموم شد و قرار شد از مجاری دیگه پیگیر کار باشیم. البته بعدها با پیگیریهای فراوان برادرم این مشکل حل شد.

از سنجش بیرون اومدیم. مقصد بعدی بازار تهران بود. اون موقع برادرم توی یه کتابفرشی (علامه مجلسی گرگان- بین شهرداری و کاخ) کار میکرد و  کتاب و لوازم التحریر کتابفروشی رو از بازار تهران تهیه میکرد. فضای بازار تهران با جاهای دیگه شهر که در چند ساعت قبل دیده بودم به کلی متفاوت بود.

توی بازار به شدت شلوغ بود. مردم با سرعت راه میرفتند. و جالبتر اینکه مغازه ها خیلی کوچیک بودن. بعد از طی کردن چند دالانی به مغازه مورد نظر رسیدم. کتابفرشی ای که برادرم توش کار میکرد حداقل 20 برابر بزرگتر از این مغازه بود. برام عجیب بود که چرا ما باید از مغازه ای به این کوچکی خرید کنیم. خرید انجام شد و در اخر وقتی لیست خرید رو دیدم و مبلغ نهایی دود از سرم بلند شد. هیچ وقت فکر نمی کردم مغازه ای به اون ابعاد (قطعا کمتر از 5 متر مربع) اون همه فروش داشته باشه. بعدها فهمیدم که کل اقتصاد کشورمون توی همین مغازه های کوچک یه به قول معروف حجره ها رقم میخوره. 

بعد از خرید لوازم التحریر به یک انتشارات رفتیم که کتاب سفارش بدیم. ساعت حدود 3 عصر بود و من خسته و کوفته. توی انتشاراتی زمان بیشتری معطل شدیم. یه صندلی پیدا کردم و روش نشستم خیلی سریع خوابم برد. با صدای برادرم از خواب پریدم فهمیدم که وقت رفتن رسیده. دوباره به همون ترمینال شرق برگشتیم. سوار اتوبوس شدیم و به طرف گرگان به راه افتادیم. 

و به این ترتیب اولین سفرم به تهران جایی که بعدها 15 سال توش زندگی کردم به اتمام رسید.


مطالب مشابه :


مشهد به تهران مسير اول 880 كيلومتر، مسير دوم935كيلومتر

رودهن، تهران. مشهد به چناران: از ميدان قائم بصورت رفت از مشهد به مركز استان




مقایسه BRT مشهد با تهران

سيستم بي. آر. تي در تهران به با زمان حرکت اتوبوس که مشهد از اين اتوبوس




اتوبوس

مدت زمان توقف در مزايای اين اتوبوس از اتوبوس low–floor به مراتب شهرسازی86 آزاد مشهد




سامانه اتوبوس های تندرو - BRT در تبریز

بودن زمان حرکت اتوبوس ها بيشتر به چشم مي خورد."تهران"به با مدت زمان مشخص و از




تهران امروز

به تهران آمدم. 5 ساعت انتظار در هر فرودگاهی مدت زمان از حرکت باز می ایستاد. به




تاریخچه ی حمل و نقل شهری

مختلف به حرکت اتوبوس خود را به تهران زمان بزرگ نمود. بعد از پيروزي




اولین بار که به تهران رفتم

تهران از اونجا حرکت از گرگان، شاهرود و مشهد اتوبوس شدیم و به طرف




کاروان زیارتی مشهد مقدس

این بیماری به مدت ده سال فیروز کوه به سوی مشهد حرکت اتوبوس از تهران حرکت می کرد




پل طبیعت در آستانه بازگشایی به روی شهروندان تهرانی

وی مدت زمان هر حرکت مسافر از 7.8 ثانیه به 3.6 تهران با تامین اتوبوس




برچسب :