مصاحبه با نفرات برتر کنکور کارشناسی ارشد عمران :

با سلام خدمت تمام دوستان عزیزم امیدوارم حالتان خوب باشد امروز چند مصاحبه با نفرات برتر کنکور کارشناسی ارشد عمران آماده کرده ام که امیدوارم از مطالعه ی آن نهایت استفاده را ببرید .
البته برای راحتی دوستان سعی کرده ام نکاتی را که از دید این حقیر مهم بوده علامت گذاری کنم تا دوستان نتیجه ی بهتری از مطالعه بگیرند.

گفت و گو با رتبه يک عمران ، محمد وهاب : فقط يک رتبه يک مي‌تواند از سربازي معاف شود.

هيچ مانعي برايم معنا ندارد.

بعضي افراد معتقدندکه افراد نخبه و موفق در بستر مناسب خانواده شکل مي‌گيرند. عده‌اي هم اين بحث را کاملا رد مي‌کنند. "محمد وهاب"متولد 1365 اما از آن نمونه افراي است که نقش مستقيم خانواده اش را در موفقيتش تاييد مي‌کند. او در خانواده اي عمراني بزرگ شده است و تحصيلات کارشناسي‌اش را دردانشگاه "صنعتي شريف" گذرانده. "محمد" شوخ ولي بسيار محکم است و نشانه اين استحکام و پشتکار کسب رتبه يک رشته عمران است. او احتمالا به بزرگترين خواسته زندگي‌اش رسيده است در حالي که فقط و فقط فعل خواست را در زندگ اش صرف کرده است.

قبول شدن در مقطع کارشناسي با قبولي درکارشناسي ارشد چه تفاوتي دارد؟

از نظر وقت گذاشتن، انرژي گذاشتن و تمام مسائلي که وجود دارد هيچ تفاوتي با هم ندارند.شايد تنها تفاوتي که مي‌توان عنوان کرد در اين نکته نهفته باشد که زمان برگزاري آزمون کارشناسي ارشد زودتراز آزمون کارشناسي است.

کسب رتبه تک رقمي از ابتدا براي شما هدف بود؟

تا آنجايي که من اطلاع داشتم فقط يک رتبه يک مي‌توانست از سربازي معاف شود. بنابراين از زودترين زمان ممکن شروع به درس خواندن کردم. بلافاصله از بيست تيرماه که پروژه را تحويل دادم شروع به درس خواندن کردم. درآزمون هاي اوليه پارسه رتبه هاي خوبي بدست مي‌آوردم کاملا اين انگيزه در من پيدا شد که کسب رتبه يک دور از دسترس نيست. در جواب سوال شما بايد بگويم که کسب رتبه يک براي من هدف بود.

سربازي نرفتن هدف بود يا علاقه به ادامه تحصيل؟

هدف اين بود که مانعي به نام سربازي برداشته شود. سربازي کاملا مانع ادامه کار بود و گرنه هيچ چيزي جز علاقه باعث نمي‌شود که تا اينجا پيش برويد. اين نکته از همه چيز دردآورتر است که فرد بعد از چندين سال درس خواندن وداع زود هنگام و تلخي با درس داشته باشد.

نقش خانواده درموفقيت شما چقدر موثر بود؟

شايد نقش خانواده را بتوان به عنوان اصلي‌ترين نقش عنوان کرد. به اين دليل که من در يک خانواده‌ي عمراني بزرگ شدم و تمام افراد خانواده به شکل مستقيم و غير مستقيم به عمران و ساختمان سازي ربط داشتند و از طرفي بستر مناسبي که خانواده در اختيار من گذاشت واقعا تاثير گذار بود به هر حال مهمترين چيز وجود آرامش و سکوت در محيط خانه بود که در اين مورد خانواده بسيار با من همکاري کرد. شايد به نوعي اين همکاري بيش ازحد هم بود.

چرا بين بازار کار و تحصيل تحصيل را انتخاب کرديد؟

اگر از علاقه که رکن اصلي است بگذريم، اشباع شدن بازار کار از مهندسين عمران است. اين يعني که شما با مدرک کارشناسي يا بايد وارد دفتر مهندسين مشاور شويد يا درگير کار هاي کارگاهي شويد. براي کارهاي بزرگ طراحي‌هاي بزرگ بايد يک مدرک تخصصي‌تر داشته باشيد.

مدت زمان مطالعه شما درروز چقدر بود؟

تابستان هفت ساعت در روز درس مي‌خواندم بصورت عميق و واقعي. از شنبه تا چهار شنبه روزي 7 ساعت مي‌خواندم. چهارشنبه به کلاس رياضي دکتر آغاسي مي‌رفتم. جمعه ها تا ظهر درس مي‌خواندم و بعد ظهر استراحت مي‌کردم. حداکثر سعيم را مي‌کردم.

از چه منابع و مراجعي براي مطالعه استفاده مي‌کرديد؟

کتاب‌هايي که براي کارشناسي ارشد معرفي شده بود را کاملا مطالعه کردم. در رشته عمران يک سري کتاب‌هايي هست که تمام داوطلبان مطالعه مي‌کنند. اصلا در مطالعه و درس خواندن صرفه جويي نمي‌کردم. اگر در درسي منبعي را از کسي مي‌شنيدم حتي اگر آن منبع مهم هم نبود آن را مطالعه مي‌کردم.

توصيه‌اي براي داوطلبان کنکور نداري؟

اگر وقت لازم و كافي براي درس خواندن بگذاريد، بدون شک موفق مي‌شود.

--------------------------------------------------------------------------------

گفت و گو با نفر دوم عمران محمد حسين مبيني: بايد روز آزمون استرس را كشت .
صبح تا شب درس مي خواندم.

وقتي محمد حسين مبيني در پايان کنکور کارشناسي ارشد، خودکار را روي زمين گذاشت تا از جلسه بيرون برود، پشت سر هم در ذهنش براي خودش اين نکته را تکرار مي‌کرد که نمي‌تواند رتبه خوبي در اين آزمون کسب کند. نتيجه پاياني اما قبولي‌اش را به او نشان داد آن‌هم با رتبه حيرت‌آور 2 که محمد را تا مدت‌ها شوکه کرده بود. او متولد سال 65 در تهران است. معتقد است اگر دانشجويان ايراني با استرس کمي سر جلسه کنکور حاضر مي‌شدند، به راحتي از شانس بالاتري براي قبولي در کنکور برخوردار بودند. مبيني در مقطع کارشناسي در دانشگاه شريف درس خوانده است.

چه زماني دقيقا براي مطالعه استارت زديد؟

مهر ماه درس خواندن را شروع کردم که به نظرم دير هم شده بود. شايد مطالعه‌ام در روزهايي به 11 ساعت هم مي‌رسيد. يادم هست صبح که از خواب بيدار مي‌شدم، تا شب همين طور درس مي‌خواندم.

به چه شکل، ساعت مطالعه را براي خودتان کنترل مي‌کرديد؟

مهم‌ترين کاري که انجام مي‌دادم، اين بود که هر درسي را در زمان خاص خودش مطالعه کنم. ممکن بود زمان خاصي به درسي اختصاص دهم و در نهايت نيم ساعت وقت هم اضافه بياورم. چون کاملا مفيد روي آن درس مطالعه کرده بودم.

اين روش درس خواندن اصولي بود؟

هر کسي روش خودش را دارد. مطالعه کنکور چيزي نيست که فرمول ثابتي داشته باشد.

کجا درس مي خوانديد؟

تمام وقت پشت ميزم در خانه درس مي‌خواندم. هيچ وقت هم جايم را عوض نکردم.

بيشتر از چه منابعي استفاده کرديد؟

کنکور ما واقعا خيلي علمي نيست، به همين دليل هم منابع علمي براي قبولي در آزمون خيلي به کار دانشجو نمي آيد. درنهايت بايد از همان منابع درسي استفاده کنيد.

شانس چقدر در قبولي شما نقش داشت؟

با وضعيتي که من داشتم، خيلي چيزها برايم غيرممکن به نظر مي‌رسيد. حداقل براي خودم فکر مي‌کنم شانس تا 90 درصد در قبولي‌ام تاثير داشت.

شب کنکور استرس نداشتيد؟

زمان کنکور کارشناسي استرسم زياد بود اما براي ارشد واقعا از اين استرسم كم شد. يادم مي‌آيد سر جلسه کاملا خونسرد بودم.

استرس در حال حاضر مشکل بزرگ بسياري از دانشجويان ماست، اما واقعا چطور مي‌توان مهارش کرد؟

همه چيز به خود دانشجو مربوط مي‌شود. اين دانشجو است که مي‌تواند با تمرکز بالا با استرس کم‌تري سر جلسه کنکور حاضر شود.

اگر در آزمون کارشناسي ارشد قبول نمي‌شديد، تصميم احتمالي شما چه بود؟

اگر قبول نمي‌شدم احتمالا درس خواندن را کنار مي‌گذاشتم. تصميمم هم کاملا جدي بود.

بعد از گذشت اين چند سال، واقعا از انتخاب رشته‌اي که داشتيد راضي هستيد؟

عمران رشته ايده‌آلي براي من است. بعد از چند سال درس خواندن در دانشگاه به خوبي با اين رشته آشنا شدم و حالا در مقطع کارشناسي ارشد فرصت خوبي است که در اين زمينه با سوادتر شوم و جدي‌تر عمران را دنبال کنم.

دانشجوياني که براي کنکور ارشد حاضر مي‌شوند، واقعا چه بايد بکنند که به چنين رتبه‌هاي بالايي برسند؟

سعي کنند فقط با آرامش سر جلسه کنکور حاضر شوند. دانشجوياني بودند که فقط به خاطر همين استرس با وجود مطالعه فراوان در کنکور ارشد ناکام ماندند. اگر دانشجويان ما ياد بگيرند که مي‌توان استرس را در روز آزمون کشت، مطمئن باشيد خيلي چيزها هم تغيير مي‌کند.

--------------------------------------------------------------------------------

گفت و گو با نفر سوم عمران محمد رحمتي: با دغدغه سربازي سر جلسه کنکور رفتم

مي‌دانستم تک رقمي مي‌شوم

با کتاني‌هاي فوتبال وارد شد، بيشتر هم شبيه به ستارگان دنياي توپ گرد بود، تا دانشجوي تک رقمي رشته عمران. محمد رحمتي از آن دسته دانشجوياني است که در سال کنکور کارشناسي ارشد، کاملا نرمال و آسوده خاطر درس خواند، و حتي به اندازه کافي به مهم‌ترين تفريح زندگي‌اش – فوتبال – هم پرداخت. بدون شک رحمتي امروز به عنوان نفر سو م رشته عمران، مي‌تواند با شيوه منحصر به فرد درس خواندنش، الگوي مناسبي براي دانشجويان جوان‌تر باشد.

چه زماني متوجه شدي در آزمون کارشناسي ارشد، رتبه 3 را کسب کردي؟

ساعت 5 صبح بود و من هم خواب بودم. يکي از دوستانم زنگ زد و گفت 3 شدي.

از خوشحالي به هوا پريدي... شايد هم بلند هورا کشيده باشي، درست است؟

خب اين عکس العمل‌ها طبيعي است. ولي واقعا براي من اتفاق نيفتاد چون مي‌دانستم که رتبه خوبي کسب مي‌کنم.

اگر قرار باشد به گذشته برگرديم، چند روز قبل از اعلام نتايج آزمون کارشناسي ارشد، فکر مي‌کردي بتواني چنين رتبه‌اي را کسب کني؟

شايد باورتان نشود ولي من و چند نفر از دوستانم وقتي در آزمون‌هاي پارسه رتبه بالا کسب کرديم، مطمئن بوديم که در آزمون اصلي هم رتبه خوبي کسب مي‌کنيم. خود من تصور رتبه اي پايين تر از 50 را براي خودم نداشتم.

قبولي در کارشناسي ارشد چقدر با قبولي در مقطع کارشناسي تفاوت دارد؟ براي خود شما کدام يک از اين دو موفقيت، دلچسب‌تر بود؟

ببينيد در مورد قبولي در مقطع ليسانس يک مساله مهم وجود دارد. اگر واقعا يک جوان 18 ساله در کنکور قبول نشود هم از لحاظ فني و هم روحي ضربات زيادي مي‌خورد. اما در زمان کارشناسي ارشد شما به عنوان يک دانشجو از تجربه بيشتري برخورداريد و اگر ناکام هم شويد شايد راحت‌تر با موضوع کنار بياييد. در مورد سوال دوم اما، خب براي شخص من قبولي در فوق ليسانس دلچسب‌تر از ليسانس بود. رتبه من در کارشناسي 402 بود، در حالي که معتقدم بايد زير 100 مي‌شدم. نمي‌دانم ولي انگار با قبولي در ارشد آن هم با اين رتبه خيلي چيزها به خودم ثابت شد.

واقعا رمز اين موفقيت چيست؟ چه اتفاقي مي‌افتد که يک دانشجو مثل شما 3 ارشد مي‌شود اما يک نفر که ممکن است ساعت‌ها هم درس خوانده باشد، رتبه مطلوبي کسب نمي‌کند؟

اول مي‌خواهم به نکته‌اي اشاره کنم که شايد غير مستقيم به اين سوال هم ربط داشته باشد. در چنين آزمون‌هاي سرنوشت سازي ميان ما و خانم‌ها شرايط خيلي متفاوت است. ما با دغدغه اين‌که اگر قبول نشويم، بايد به سربازي برويم، در چنين آزمون‌هايي حاضر مي‌شويم و همين مساله استرس ما را بيشتر مي‌کند، در حالي که خانم‌ها اصلا چنين دغدغه‌اي ندارند. در مورد سوال اول اما?، بايد بگويم مدت‌ها به اين موضوع فکر کردم. ببينيد هر دانشجويي اندازه تلاش و جسارتي که دارد، نتيجه مي‌گيرد. بايد واقع بين باشيم. هميشه که نمي‌توان تقصيرها را گردن ديگران انداخت. اگر واقعا يک دانشجو براي رسيدن به رتبه 1 تلاش کند، به آن مي‌رسد.

خب اگر اين‌طور هست، در اين شرايط محمد رحمتي واقعا چه کرده که امروز به عنوان رتبه 3 عمران- عمران، جلوي ما حاضر شده است؟

- اين سوال زياد از امثال ما پرسيده مي‌شود، شايد به روش درس خواندنمان برگردد. شايد هم به اتفاقاتي که در جلسه آزمون مي افتد ربط داشته باشد.

هر دانشجويي به خوبي مي‌داند، سر جلسه آزمون استرس چقدر بالاست، به اعتقاد بسياري از کارشناسان، روش تست زدن يک دانشجو مهم ترين مساله براي مشخص شدن سرنوشتش است.

کاملا درست است.اگر بتوانيد زمان استانداردي به هر تست اختصاص دهيد، عملا از شانس موفقيت بالاتري هم برخوداريد.
سر جلسه اگر جواب سوالي را نمي دانستي، با توجه به زمان استاندارد هر تست، سراغ سوال بعدي مي‌رفتي؟

منطق حکم مي‌کند که اين کار را انجام دهيم. اما خود من به شخصه خيلي زود تسليم سوالي که پاسخش را نمي‌دانستم، نمي‌شدم. در واقع من از آن دسته دانشجوياني هستم که بيشتر از اين‌که پاسخ غلط داشته باشد، تست‌هاي بي‌پاسخ دارد. البته با همين روش در نهايت به موفقيت هم رسيدم.

آزمون اصلي در مقايسه با سال هاي قبل چطور بود؟ سخت تر شده بود؟

در مجموع سخت تر شده بود.

چند ساعت در روز درس مي خواندي؟

اگر ميانگينش را حساب کنيم، روزي 7 ساعت.

مساله اينجاست که چقدر از اين زمان زمان مفيد بوده...

در حال حاضر اين مشکل بسياري از جوانان ما هم هست. خود من وقتي درس مي‌خواندم، سعي مي‌کردم روي خط به خط چيزي که مي‌خوانم، تمرکز کنم. ممکن است بعضي ها 10 ساعت کتاب جلويشان باشد اما به اندازه يک ساعت هم اطلاعات مفيد کسب نکنند.

پس صرفا مدت زمان بالا براي مطالعه را پيشنهاد نمي‌کني، درست است؟

بله، بيشتر پيشنهاد مي‌کنم دانشجويان همان قدر که راحت‌ترند و مي‌دانند اذيت نمي‌شوند درس بخوانند.

خيلي ها هستند که اين مصاحبه را مي‌خوانند، دانشجوياني که آرزو دارند به موفقيت‌هاي بزرگ برسند، چه توصيه اي براي آن‌ها داري؟

جمله‌اي هست که خيلي دوستش دارم. اين‌که يک آدم موفق کسي است که با استفاده از آجرهاي پرتاب شده به سمتش مي‌تواند، فونداسيوني قوي براي موفقيتش بسازد. حرف آخر من اين است که واقعا بدون سختي کشيدن، يک انسان به موفقيت‌هاي بزرگ نمي‌رسد. بايد تلاش کرد تا جواب تلاش را ديد.

--------------------------------------------------------------------------------

گفت و گو با رتبه چهارعمران هادي نوبري: مي‌خواهم به قله برسم.

بعد از 5 سال عاشق عمران شدم.

خيلي جالب است که تحصيلات هادي نوبري در مقطع کارشناسي 6 سال طول کشيده است. وقتي به چهره‌ي او خيره مي‌شويد، براي شما محدوده‌ي زماني را ترسيم مي‌کند که شايد خيلي خاطره خوبي از آن نداشته باشد. همان سال‌هاي پر فراز و نشيب مقطع کارشناسي. اما چه اتفاقي مي‌افتد که نوبري که علاقه زيادي هم به رشته‌اش نداشته، در سال پنجم شيفته درس خواندن مي‌شود تا جايي که حالا در جايگاه موفق‌ترين دانشجويان ايران قرار گرفته است. همه اين‌ها مسائلي است که اين متولد ارديبهشت 1363 تهران، در مورد آن‌ها توضيح مي‌دهد.

در دبيرستان کوثر و در رشته رياضي و فيزيک تحصيلات دوران متوسطه خود را گذرانده است و با توفيق در کنکور کارشناسي توانسته از سال 81 تحصيلات عالي‌اش را در دانشگاه تهران و در رشته عمران- عمران آغاز کند. اما جالب است وقتي مي‌فهميم او که امروز حائز رتبه چهارکنکور کارشناسي ارشد در رشته عمران شده است، تحصيلات دانشگاهي در مقطع کارشناسي را با دو سال تاخير و در بازه‌اي 6 ساله سپري کرده است.

به نظر خودت اصلي‌ترين دليلي که موجب شد تحصيلات کارشناسيات 6 سال طول بکشد چه بود؟

يکي از دلايلش اين بود که از ابتدا، خيلي نسبت به رشته‌اي که انتخاب کرده بودم احساس علاقه نمي‌کردم، چراکه از اوايل تحصيل و دوران انتخاب رشته هنوز درگير رتبه بندي‌هاي مرسوم بودم. اما کم کم متوجه شدم که واقعاً چه خوب شد که عمران قبول شدم. سال چهارم دانشگاه مجبور به مرخصي تحصيلي شدم و يک سال در دانشگاه نبودم. شايد در همين مقطع زماني اتفاقي افتاد که باعث شد وقتي در سال پنجم وارد دانشگاه شدم واقعاً عاشق رشته عمران شوم، درست از همان زمان هم بود که نمراتم هم بالا رفت.

به نظرت اين نمرات بالا تا چه حد در نتيجه کنکور کارشناسي ارشدت موثر بود؟

واقعاً معدل بالا نمي‌تواند متضمن موفقيت در کنکور ارشد باشد. معدل کل خود من به خاطر همان چند ترم اول، 14 بود، که معدل خوبي هم براي کارشناسي نيست، اما به نظر من مي‌توان طوري براي ارشد خواند که با معدل12(که حداقل معدل ممکن است) هم، رتبه اول کنکور ارشد را به دست آورد، همان‌طور که من هم توانستم.

حتماً خيلي سخت بود؛ نه؟

واقعيت اين است که من فکر نمي‌کنم کار شاقي کرده باشم. قبول شدن در کنکور با دورنمايي که من داشتم مثل يک اتفاق کوچک بود. مثل کوهنوردي که قصد دارد اورست را فتح کند اما تازه به «بيس کمپ» رسيده است؛ جايي که شايد خيلي‌ها به آن نرسند و حتي شايد بسياري جان خود را هم در رسيدن به آن از دست بدهند اما براي من که هدفم صعود به قله بود اول راه بود. با چنين هدفي براي ارشد شروع به مطالعه کردم و از همان ابتدا هم رتبه اول را مي خواستم. به نظر من بسياري هستند که چنين پتانسيلي را دارند که جزو رتبه‌هاي اول کنکور ارشد باشند اما اهميت دادن بيش از حد، باعث استرس در اين افراد مي‌شود و از هدف اصلي باز مي‌مانند.

با اين شرايط احتمالاً براي خودت، کنکور کارشناسي سخت تر بوده، اما به طور کلي فکر مي کني موفقيت در کارشناسي دشوارتر است يا کارشناسي ارشد؟

صددرصد کارشناسي ارشد راحت‌تر است چرا که در کارشناسي رقابت پررنگ‌تر است و سن و تجربه رقبا کمتر. تعداد افراد بيشتر است و دقت و تمرکز روي مفاهيم کمتر. در كارشناسي اولويت با سرعت است اما در ارشد شايد مفاهيم سنگين‌تر باشند اما براي هر سوال 2 دقيقه فرصت داري و اين زمان مناسب است تا اگر کسي بخواند نتيجه هم بگيرد. خود من براي کارشناسي بيشتر از يک سال درس خواندم اما براي ارشد از اواسط مرداد آغاز کردم و بعد از 3 الي 4 ماه به آمادگي کامل رسيدم.

در اين مدت برنامه‌ات چگونه بود؟

راستش من در اين 4 ماه همان رويه‌اي را داشتم که در سال پنجم و ششم دانشگاه پيدا کرده بودم. در اصل تازه گرم شده بودم. من تا امروز به هيچ کس نگفته‌ام که چگونه و با چه برنامه‌اي بخوان تا قبول شوي، بلکه به همه يک پيشنهاد کلي داده‌ام. من خودم در کنکورهاي اوليه که شرکت کردم متوجه شدم از لحاظ سطح اطلاعات کاستي دارم و تصميم گرفتم به کمک برخي منابع اصلي صرفاً اطلاعاتم را بالا ببرم؛ فارغ از اينکه حتماً تا عمق مباحث پيش بروم. در اصل در آن مدت من دو بار مرور سطحي روي دروس داشتم. از جزوات دانشگاهي و اساتيد نيز استفاده نکردم و بيشتر تاکيدم بر منابع اصلي بود.

بعد از آن تا دو هفته سوال‌هاي تشريحي حل کردم و بعد از آن شروع کردم به تست زدن و در عرض دوماه تمام تست‌هايي که داشتم را يکبار زده بودم. خيلي‌ها را هم نمي‌توانستم جواب بدهم و سراغ کليد مي‌رفتم؛ بدون دغدغه زمانبندي و سرعت در تست زني. با همين روش بود که در اولين آزمون پارسه توانستم رتبه 40 را بدست بياورم.

زمانبندي‌ات براي اين برنامه چطور بود؟ روزي چند ساعت وقت مي‌گذاشتي؟

ترمي که من براي کنکور مي خواستم بخوانم درس و کلاس دانشگاه هم داشتم اما تصميم را گرفتم تا خيلي جدي براي کنکور بخوانم. حتي با اساتيد هم هماهنگ کردم تا همه کلاس‌ها را شرکت نکنم. براي همين وقت آزاد زياد داشتم. به نظر من کسي که مي‌خواهد در کنکور موفق باشد نمي‌تواند دو کار را همزمان انجام دهد و بالاجبار بايد هدفش را يکي کند. مهم اين نيست که آدم چقدر بخواند مهم اين است که همان يک ساعتي را هم که مي‌خواند با «برنامه» و «علاقه» بخواند که اگر اين‌گونه باشد بي‌شک مي‌تواند رتبه خوبي هم کسب کند.

شب کنکور استرس هم داشتي؟

راستش دغدغه شب کنکور را من هم داشتم؛ حتي از سه روز قبل شايد استرس داشتم، که طبيعي هم بود، چرا که کنکور ارشد برايم مهم بود، اما سعي کردم اين مهم بودن به اضطراب تبديل نشود. براي همين هم سعي کردم به خودم بباورانم که کار کوچکي مي‌خواهم انجام دهم. حتي اواخر به اينجا رسيدم که مي‌خواهم يک حرکت جزئي و کوچک در مسير زندگي‌ام داشته باشم.
در اصل، در چشم انداز و به نسبت هدفي که من داشتم کنکور حرکت کوچکي بود و نمي‌توانست ديگر آن‌قدرها مهم باشد. در حد يک کار روزانه آن‌را پايين آوردم و شايد همين هم يکي از دلايل اصلي موفقيتم شده‌باشد.

--------------------------------------------------------------------------------

مصاحبه با رتبه 6 مهندسی عمران آقای باغی : بدون درک مفاهيم نمي توان به تست پاسخ داد

صحبتی کوتاه با رتبه برتر مهندسی عمران

آقاي عليرضا باغي ، رتبه 6 آزمون کارشناسي ارشد مهندسي عمران، دانش آموخته دانشگاه صنعتي خواجه نصير الدين طوسي با معدل کارشناسي 16.25 و معدل موثر 17.19.

با سلام، لطفا بفرماييد به طور مشخص از چه زماني مطالعات خود را شروع کرديد؟

من تابستان در کلاس مکانيک خاک دکتر جسماني شرکت کردم ولي شروع اصلي ام از اواسط شهريورماه بود. همان ابتداي کار سعي کردم طي برنامه اي سه هفته اي کتاب هاي پايه دروس مقاومت وسیالات وتحلیل سازه ها را دوره کنم، البته پايه خوب دوران تحصيل هم در اين مدت خيلي به من کمک کرد.

براي مطالعات خود برنامه خاصي داشتيد؟

سعي مي کردم روزانه دست کم سه ساعت رياضي بخوانم، يک ساعت هم زبان و در دو زمان دو ساعته هم دو درس ديگر را مطالعه کنم. البته اين قضيه هر روز عملي نمي شد ولي سعي مي کردم به طور ميانگين هفته اي 40 ساعت را مطالعه داشته باشم.

در آزمون هاي آزمايشي هم شرکت مي کرديد؟

بله، اتفاقا مطالعات اوليه ام تا اولين آزمون آزمايشي ام تقريبا تمام شدبجز درس ریاضی و زبان و از زمان آزمون اول ديگر تنها خلاصه هايم را مي خواندم و تست مي زدم. از نظر برنامه دوره و تست زني هم سعي مي کردم با برنامه آزمون ها پيش بروم که انگيزه خوبي برايم بود.

بيشتر چه نوع کتابهايي را براي مطالعه انتخاب مي کرديد؟

البته من کتابهاي کنکوري هم مي خواندم ولي احساس مي کنم اهميت کتابهاي پايه خيلي بيشتر بود. کار اين کتابها اين است که مفاهيم را آموزش دهند و به نظر من بدون درک دست مفاهيم نمي توان به درستي به تست ها پاسخ داد.

برنامه حل تست شما به چه صورتي بود؟

از کتاب هاي تست تالیفی براي تست زني استفاده مي کردم؛ يک کتاب آزمون هاي تأليفي هم بود که پاسخ هاي تشريحي آن خيلي به من کمک کرد.

تست هاي سال هاي قبل هم در کتاب جداگانه اي مدون شده بود و من سعي کردم اين تست ها را با زمان بندي اصلي کنکور جواب دهم تا شرايط کنکور را هم تمرين کنم. تقريبا در هر روز تست هاي يک سال را مي زدم، ايرادات خود را پيدا مي کردم و هر جا لازم بود به خلاصه هايم رجوع مي کردم؛ البته اين قضيه مربوط به حدود 2 هفته آخر بود.

براي کارشناسي ارشد چه رشته و شهري را انتخاب کرده ايد؟

گرايش سازه دانشگاه صنعتي شريف.

توصيه ديگري براي داوطلبان داريد؟

مهمترین اصل در آزمون سراسری مفاهیم و تسلط به مطالب. خيلي روي خلاصه ها کار کنند، حتما موقع مطالعه دروس خلاصه برداري کنند زيرا بعدا ديگر فرصت بازگشت نخواهند داشت؛ من خودم در مورد يکي از دروس غفلت کردم و خيلي پشيمان شدم.

نکته ديگر اينکه اگر اواخر پاييز به يک مسافرت چند روزه بروند خيلي مفيد خواهد بود.
در پايان لازم میدانم هم از خدای خودم و هم از خانواده ام که زحمت زیادی برای من کشیدند تشکر کنم.