هشدار انتظامی ( ویژه قضات محترم دادگستری)

 

صادر نکردن قرار توامان رسیدگی در دو دعوی مرتبط با هم

 


کلاسه پرونده: ...
شماره دادنامه: ...
تاریخ رسیدگی: 23/8/90
مرجع رسیدگی: شعبه ... دادگاه عالی انتظامی قضات
اعضاء دادگاه: آقایان ...
موضوع رسیدگی: کیفرخواست‌های شماره ... – 10/8/89 و ... – 10/8/89 دادسرای انتظامی قضات.
خلاصه جریان پرونده: در تاریخ 27/12/88 خانم «ف – غ» شکایتی از عملکرد آقایان قضات شعبه ... دادگاه عمومی شهرستان ... و شعبه ... دادگاه تجدیدنظر استان ... در دادسرای انتظامی قضات مطرح نموده که با کلاسه ... در جریان رسیدگی قرار گرفته و آقای «ض» معاون دادسرای انتظامی قضات در تاریخ 24/5/89 پس از تهیه گزارشی از چگونگی قضیه نهایتا به شرح زیر اظهارنظر نموده است:
بین دعوی اصلی و دعوی تقابل ارتباط کامل وجود داشته به گونه‌ای که رسیدگی به یکی از دعاوی موثر در دیگری بوده و از همین رو دادگاه قرار رسیدگی توامان صادر نموده است و در چنین وضعیتی به استناد ماده 141 قانون آیین دادرسی در امور مدنی و به منظور حفظ حقوق خواهان دادگاه‌ها در تمام مراحل دادرسی لزوما تکلیف داشته‌اند این دو دعوی را تواما مورد رسیدگی قرار دهند و رسیدگی به دعوی اصلی بدون رسیدگی به دعوی تقابل تخلف محسوب و آقایان 1- «الف – الف» دادرس علی‌البدل دادگاه عمومی شهرستان ... 2- «م – د» 3- «الف – م» رئیس و مستشار شعبه ... دادگاه تجدیدنظر استان ... به جهات یاد شده متخلف تشخیص و به استناد ماده 20 نظام‌نامه عقیده به تعقیب انتظامی مشارالیه دارم.
آقای دادستان انتظامی قضات با نظریه مزبور موافقت نموده و تعقیب آقای «الف» را معلق نموده و کیفرخواست‌های شماره ... – 10/8/89 و ... – 10/8/89 علیه آقایان «م – د» رئیس شعبه ... دادگاه تجدیدنظر استان ... و «الف –م» مستشار آن شعبه صادر گردیده و به استناد ماده 20 نظامنامه راجع به تشخیص انواع تقصیرات انتظامی قضات درخواست صدور حکم مجازات انتظامی آنان شده است.
با ابلاغ کیفرخواست‌های مزبور به آقایان «د» و «م» مشارالیهما طی لوایحی که به شماره ... – 27/1/90 و ... – 27/1/90 ثبت دفتر دادگاه عالی انتظامی قضات گردیده‌اند به دفاع پرداخته‌اند متن این لوایح هنگام شور قرائت می‌شود.
اینک شعبه ... دادگاه عالی انتظامی قضات به ترتیب مرقوم تشکیل است با بررسی مندرجات اوراق پرونده، قرائت گزارش تهیه شده و لوایح واصله و پس از کسب عقیده آقای «ع» معاون اول و نماینده دادسرای انتظامی قضات مبنی بر: «اتخاذ تصمیم شایسته و قانونی ...» و با انجام مشاوره به شرح زیر مبادرت به صدور رای می‌نماید:

رای دادگاه
تخلف آقایان «م – د» رئیس شعبه ... دادگاه تجدیدنظر استان ... و «الف – م» مستشار آن شعبه به شرح نظریه مبنای کیفرخواست محرز است و دفاعیات به عمل آمده موثر در مقام نیست بنابراین به استناد صدر ماده 20 نظامنامه راجع به تشخیص انواع تقصیرات انتظامی قضات هر یک از مشارالیهما به توبیخ کتبی با درج در برگ خدمت محکوم می‌شوند. این رای قطعی است.

 

عدم تعیین مسئولیت خواندگان در پرداخت چک


کلاسه پرونده: ...
تاریخ رسیدگی: ...
شماره دادنامه: ...
مرجع رسیدگی: شعبه ... دادگاه عالی انتظامی قضات
اعضای دادگاه: آقایان ...
موضوع رسیدگی: کیفرخواست شماره ... – 18/1/89 دادسرای انتظامی قضات.
خلاصه جریان پرونده: در تاریخ 23/5/87 آقای «م –م» شکایتی علیه آقای «پ» دادرس دادگاه بخش ... در دادسرای انتظامی قضات مطرح نموده که با کلاسه ... در جریان رسیدگی قرار گرفته و آقای «غ» دادیار دادسرای انتظامی قضات پس از تهیه گزارشی از چگونگی قضیه نهایتا در ارتباط با کیفرخواست صادره به شرح زیر اظهارنظر نموده است:
با توجه به مفاد گزارش و ملاحظه پرونده محاکماتی بر اقدامات و عملکرد قضایی آقای «پ» رئیس دادگاه عمومی بخش ... در جریان رسیدگی به پرونده امر ایراداتی وارد است که تخلف انتظامی محسوب می‌شود.
1- دادگاه در جریان رسیدگی به پرونده به خواسته و دادخواست تقدیمی خواهان که مکرر محکومیت شرکت را خواستار بوده نکرده و مسئولیت خواندگان که محکوم شده‌اند در پرداخت وجه چک از حیث مساوی یا تضامنی بودن مشخص نکرده و در این مورد اعلام نظر ننموده‌اند.
2- با توجه به اینکه دعوی به طرفیت شرکت (شخصیت حقوقی) با تقدیم دادخواست اقامه شده محکومیت اشخاص حقیقی برخلاف اصول موازین قانونی بوده و با اصل خواسته و دادخواست و مندرجات پرونده مغایرت دارد. نظر به مراتب فوق با احراز تخلف قاضی دادگاه مذکور تعقیب انتظامی ایشان مورد تقاضا است. در صورت موافقت کیفرخواست تنظیم خواهد شد...
پس از موافقت با نظریه مزبور کیفرخواست شماره ... – 18/1/89 علیه آقای «ع – پ» رئیس شعبه ... دادگاه عمومی ... صادر گردیده و به استناد صدر ماده 20 نظامنامه راجع به تشخیص انواع تقصیرات انتظامی قضات درخواست صدور حکم مجازات انتظامی وی شده است.
با ابلاغ مراتب به آقای «ع – پ» مشارالیه طی لایحه‌ای که به شماره ... – 27/5/89 ثبت دفتر دادگاه عالی انتظامی قضات شده به دفاع پرداخته است. متن این لایحه هنگام شور قرائت ی‌شود.
اینک شعبه ... دادگاه عالی انتظامی قضات به ترتیب مرقوم تشکیل است با بررسی مندرجات اوراق پرونده، قرائت گزارش تهیه شده و لایحه واصله و پس از کسب عقیده آقای ... معاون اول و نماینده دادسرای انتظامی قضات مبنی بر: «اتخاذ تصمیم شایسته و قانونی ...» و با انجام مشاوره به شرح زیر مبادرت به صدور رای می‌نماید:

رای دادگاه
تخلف آقای «ع – پ» رئیس وقت دادگاه عمومی ... به شرح گزارش و نظریه مبنای کیفرخواست محرز است و دفاعیات به عمل آمده موثر در مقام نیست. لذا به استناد صدر ماده 20 نظامنامه راجع به تشخیص انواع تقصیرات انتظامی قضات، مشارالیه به کسر عشر حقوق در یک ماه محکوم می‌شود. این رای قطعی است

 

تکلیف به رسیدگی توام و رسیدگی به دعوای اصلی بدون رسیدگی به دعوی تقابل تخلف محسوب می‌شود


کلاسه پرونده: ....
شماره دادنامه: ...
تاریخ رسیدگی: 23/8/90
مرجع رسیدگی: شعبه ... دادگاه عالی انتظامی قضات
اعضای دادگاه: آقایان ...
موضوع رسیدگی: کیفرخواست‌های شماره ... – 10/8/89 و ... – 10/8/89 دادسرای انتظامی قضات.
خلاصه جریان پرونده: در تاریخ 27/12/88 خانم «ف – غ» شکایتی از عملکرد آقایان قضات شعبه ... دادگاه عمومی شهرستان ... و شعبه ... دادگاه تجدیدنظر استان ... در دادسرای انتظامی قضات مطرح نموده که با کلاسه ... در جریان رسیدگی قرار گرفته و آقای «...» معاون دادسرای انتظامی قضات در تاریخ 24/5/89 پس از تهیه گزارشی از چگونگی قضیه نهایتا به شرح زیر اظهارنظر نموده است:
بین دعوی اصلی و دعوی تقابل ارتباط کامل وجود داشته به گونه‌ای که رسیدگی به یکی از دعاوی موثر در دیگری بوده و از همین رو دادگاه قرار رسیدگی توامان صادر نموده است و در چنین وضعیتی به استناد ماده 141 قانون آیین دادرسی در امور مدنی و به منظور حفظ حقوق خواهان دادگاه‌ها در تمام مراحل دادرسی لزوما تکلیف داشته‌اند این دو دعوی را تواما مورد رسیدگی قرار دهند و رسیدگی به دعوی اصلی بدون رسیدگی به دعوی تقابل تخلف محسوب و آقایان 1- «الف – الف» دادرس علی‌البدل دادگاه عمومی شهرستان ... 2- «م – د» 3- «الف – م» رئیس و مستشار شعبه ... دادگاه تجدیدنظر استان ... به جهات یاد شده متخلف تشخیص و به استناد ماده 20 نظامنامه عقیده به تعقیب انتظامی مشارالیه دارم.
آقای دادستان انتظامی قضات با نظریه مزبور موافقت نموده و تعقیب آقای «الف» را معلق نموده و کیفرخواست‌های شماره ... - –0/8/89 و ... – 10/8/89 علیه آقایان «م – د» رئیس شعبه ... دادگاه تجدیدنظر استان ... و «الف – م» مستشار آن شعبه صادر گردیده و به استناد ماده 20 نظامنامه راجع به تشخیص انواع تقصیرات انتظامی قضات درخواست صدور حکم مجازات انتظامی آنان شده است.
با ابلاغ کیفرخواست‌های مزبور به آقایان «د» و «م» مشارالیهما طی لوایحی که به شماره ... و ... ثبت دفتر دادگاه عالی انتظامی قضات گردیده‌اند به دفاع پرداخته‌اند متن این لوایح هنگام شور قرائت می‌شود.
اینک شعبه ... دادگاه عالی انتظامی قضاتبه ترتیب مرقوم تشکیل است با بررسی مندرجات اوراق پرونده، قرائت گزارش تهیه شده و لوایح واصله و پس از کسب عقیده آقای «ع» معاون اول و نماینده دادسرای انتظامی قضات مبنی بر: «اتخاذ تصمیم شایسته و قانونی ...» و با انجام مشاوره به شرح زیر مبادرت به صدور رای می‌نماید:

رای دادگاه
تخلف آقایان «م – د» رئیس شعبه ... دادگاه تجدیدنظر استان ... و «الف – م» مستشار آن شعبه به شرح نظریه مبنای کیفرخواست محرز است و دفاعیات به عمل آمده موثر در مقام نیست. بنابراین به استناد صدر ماده 20 نظامنامه راجع به تشخیص انواع تقصیرات انتظامی قضات هر یک از مشارالیهما به توبیخ کتبی با درج در برگ خدمت محکوم می‌شوند. این رای قطعی است.

 

سوءاستفاده از تشریفات قانون


کلاسه پرونده: ....
شماره دادنامه: ...
تاریخ رسیدگی: 5/6/90
مرجع رسیدگی: شعبه ... دادگاه عالی انتظامی قضات
اعضای دادگاه: آقایان ...
موضوع رسیدگی: کیفرخواست شماره ... – 25/5/88 دادسرای انتظامی قضات.
خلاصه جریان پرونده: 30/4/86 شرکت بازرگانی .... شکایتی از عملکرد شعبه ... دادگاه عمومی تهران در دادسرای انتظامی قضات مطرح نموده که با کلاسه ... آن دادسرا در جریان رسیدگی قرار گرفته و آقای «م» دادیار دادسرای انتظامی قضات پس از تهیه گزارشی از چگونگی قضیه نهایتا در تاریخ 4/4/88 در ارتباط با کیفرخواست صادره به شرح زیر اظهارنظر نموده است:
2- در ارتباط با عملکرد آقای «م – د» رئیس شعبه ... دادگاه حقوقی تهران.
2-1 - تاخیر بلاجهت در رسیدگی و صدور دادنامه ناشی از اطاله در دادرسی مشهود است زیرا اولا به موجب ماده 141 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی رسیدگی به دعوی تقابل می‌بایست تواما (با دعوی اصلی) صورت گیرد. در این پرونده خواندگان دعوی اصلی با طرح مکرر دعوی اعسار از پرداخت هزینه دادرسی در دعوی تقابل تقدیم دادخواست ناقص دعوی تقابل و تغییر آدرس محل اقامت خود و نیز استرداد دادخواست تقابل بعد از گذشت چندین سال و بالاخره با سوءاستفاده از تشریفات قانونی موجب شده‌اند که دعوی اصلی مطروحه از سال 1382 تعیین تکلیف نشده و تاکنون منجر به صدور رای نگردیده و یا در موارد متعددی پرونده مسکوت گذارده شده و دادرسی از روند صحیح رسیدگی منحرف و توجه به دعاوی فرعی مدنظر قرار گرفته است. دستور مکرر دادگاه مبنی بر کسر از آمار موجودی و ثبت مجدد و کرارا و بلاجهت پرونده تحت کلاسه دیگر به نظر صرفا برای از بین بردن آثار اطاله می‌رسد. مرقومه آقای «د» رئیس شعبه در تاریخ 25/6/86 در ذیل صورتجلسه مربوط مبنی بر با توجه به ثبت مکرر پرونده و مفتوح بودن دعوی اصلی کلاسه ... از آمار موجودی کسر گردد مویدی بر نظریه فوق است.
ثانیا: در پرونده کلاسه ... موضوع دعوی اعسار از پرداخت هزینه دادرسی پرونده از تاریخ 16/4/84 تا تاریخ 20/6/84 و از تاریخ 20/6/84 تا تاریخ 11/8/84 و در پرونده موضوع دعوی اصلی از تاریخ 29/9/85 تا تاریخ 24/6/86 بلاتکلیف و مسکوت گذارده شده که تخلف بارز در حد مسامحه و سهل‌انگاری در انجام وظیفه به نظر می‌رسد.
ثالثا – در دعوی اصلی به‌رغم ابلاغ وقت دادرسی و اعاده نسخه ثانی و حضور وکلا مدافع طرفین دعوی دادگاه به صرف عدم حضور احد از خواندگان دعوی (بدون ذکر لزوم حضورش) طبق سیاق قبلی دستور تجدید وقت رسیدگی را داده که تخلفی از مقررات قانونی به نظر می‌رسد چه اینکه حسب محتویات پرونده رسیدگی و اتخاذ تصمیم شایسته را ایجاب می‌کرد.
رابعا – در تاریخ‌های 21 و 23/9/87 به هیات سه نفره کارشناسان ابلاغ شده تا ظرف مهلت یک ماه اظهارنظر نمایند لکن به رغم مضی بیش از سه ماه و عدم استمهال کارشناسان و یا اعلام عذری دادگاه توجهی ننموده و با مسامحه در انجام وظیفه اطاله در دادرسی و صدور رای را فراهم آورده است. به علاوه به موجب قسمت اخیر ماده 262 ق.آ.د.م دادگاه مکلف به تعیین کارشناس یا کارشناسان دیگر و اعلام تخلف کارشناسان مربوط به مرجع صالحه بوده که تخطی کرده است.
خامسا دستور دادگاه مبنی بر تجدید وقت در تاریخ 31/3/84 با استناد به عدم اعاده نسخه ثانی اخطاریه رفع نقص جهت ابطال تمبر مالیاتی دعوی تقابل خلاف محتویات پرونده و تخلف دیگر در حد مسامحه در انجام وظیفه است که خود عامل دیگری در امر اطاله دادرسی محسوب می‌شود. زیرا به موجب صفحات 28 و 27 و 24 پرونده کلاسه ... نسخه دوم اخطاریه اعاده و ضمیمه پرونده است. حتی تغییر و دستکاری تاریخ ابلاغ به وضوح قابل رویت است لذا پرونده امر اقتضای رسیدگی و اتخاذ تصمیم شایسته و تعیین وقت رسیدگی را داشته است.
سادسا – از حیث صدور قرار ارجاع امر به کارشناسی، صرف‌نظر از اینکه دادگاه می‌تواند راسا و یا به درخواست هر یک از اصحاب دعوی قرار مزبور را جهت کشف حقیقت و اقناع وجدان صادر می‌نماید. اما در پرونده امر با عنایت به نوع خواسته (مطالبه وجه چک مستندا به توافق‌نامه طرفین و گواهی عدم پرداخت) و گواهی عدم پرداخت چک و اینکه با توجه به مفاد قرارداد و توافق‌نامه مورخ 15/11/77 و 18/4/81 فیمابین شرکت خواهان و شرکت خوانده منشاء صدور چک مطالبات خواهان بوده و به عبارتی اشتغال ذمه خوانده مستند و مدلل به نظر رسیده و حتی طی لوایح یا در جلسات دادگاه مورد پذیرش واقع لکن مدعی باطل و بلااثر بودن تبصره ذیل ماده 7 قرارداد استنادی شده‌اند به نظر می‌رسد دادگاه بی‌نیاز از رسیدگی به ادعای اخیر بوده و قابلیت ترتیب اثر تا زمانی که تبصره ذیل ماده 7 قرارداد استنادی سابق‌الصدور به موجب رای قطعی مرجع قضایی صالحه باطل نشود معتبر است و نیز توجها به اینکه در پرونده امر دعوی تقابل در همین خصوص مسترد شده، ورود دادگاه جهت بررسی پیرامون آن و همچنین نفس صدور قرار ارجاع امر به کارشناسی در همین باره چندان توجیه صحیح و حقوقی ندارد لذا اقدامات دادگاه به شرح موضوع اخیر دلیل دیگری در جهت اطاله دادرسی و تاخیر چندساله در صدور رای و تعیین تکلیف راجع به دعوی اصلی باید تلقی کرد. بنابراین وقوع تخلفات مذکوره از ناحیه آقای «...» فرزند «...» رئیس شعبه ... دادگاه عمومی حقوقی تهران محرز به نظر رسیده لکن با عنایت به نوع تخلف مشهوده و اینکه قاضی نامبرده فاقد سابقه محکومیت انتظامی می‌باشد و توجها به سایر اوضاع و احوال قضیه در صورت موافقت در اجری ماده 26 از قانون اصلاح پاره‌ای از قوانین دادگستری مصوب 1356 تعلیق تعقیب مشارالیه به مدت دو سال مورد پیشنهاد است. آقای «ض» در مقام بررسی نظریه مزبور پس از ذکر مطالبی پیرامون مرقومه آقای «م» در نهایت اعلام داشته است من حیث‌امجموع با نظریه ابرازی همکار محترم بر تعقیب انتظامی آقای «...» رئیس شعبه ... دادگاه عمومی ... موافق نمی‌باشم.
و آقای «م» متعاقبا و در ارتباط با اعلام نظر آقای «ض» معاون دادسرای انتظامی قضات پس از بیان مطالبی در دفاع از نظر خود در پایان چنین نگاشته است:
بنا به مراتب مذکور به جز ردیف رابعا نظریه (به علت اعلام عذر احد از کارشناسان و لزوم اظهارنظر کارشناسی مجتمعا در هیئت کارشناسی) که با نظریه همکار محترم موافقم و با اعلام اینکه انتفاء این مورد تاثیری در انتساب تخلف به قاضی موصوف ندارد در سایر موارد تخلف آقای «...» رئیس شعبه ... دادگاه حقوقی ... در پرونده امر در حد تاخیر بلاجهت در رسیدگی و صدور دادنامه و اطاله دادرسی (با مضی حدود 6 سال دعوی مطروحه منتج به تعیین تکلیف نشده) ناظر به ماده 14 نظامنامه راجع به انواع تقصیرات انتظامی قضات و تعیین مجازات آنها محرز می‌باشد و نظریه همکار محترم با محتویات پرونده، موازین قانونی و اصول دادرسی مطابقت ندارد در نتیجه مراتب بقاء خود را بر نظریه ابرازی مورخ 4/4/88 معروض می‌دارد. آقای دادستان انتظامی قضات با نظریه آقای دادیار انتظامی موافقت نموده و دستور صدور کیفرخواست در مورد آقای «...» را صادر کرده است و در نتیجه کیفرخواست شماره ... – 25/5/88 دادسرای انتظامی قضات علیه آقای «...» رئیس شعبه ... دادگاه عمومی ... تنظیم گردیده و به استناد ماده 14 نظامنامه راجع به تشخیص انواع تقصیرات انتظامی قضات درخواست صدور حکم مجازات انتظامی وی شده است.
این کیفرخواست در تاریخ 8/10/88 به آقای ... ابلاغ گردیده و حسب گواهی دفتر تا تاریخ 22/3/89 لایحه دفاعیه‌ای از وی واصل نشده است.
اینک شعبه ... دادگاه عالی انتظامی قضات به ترتیب مرقوم تشکیل است. با بررسی مندرجات اوراق پرونده، قرائت گزارش تهیه شده و پس از کسب عقیده آقای علوی معاون اول و نماینده دادسرای انتظامی قضات مبنی بر: «اتخاذ تصمیم شایسته و قانونی ...» و با انجام مشاوره به شرح زیر مبادرت به صدور رای می‌نماید:


رای دادگاه
عملکرد آقای «...» رئیس وقت شعبه ... دادگاه عمومی ... به شرح نظریه آقای دادیار دادسرای انتظامی قضات که مبنای کیفرخواست قرار گرفته است تخلف موضوع ماده 14 نظامنامه راجع به تشخیص انواع تقصیرات انتظامی قضات می‌باشد و دفاعی نیز در این زمینه مطرح نشده است. بنابراین به استناد ماده مذکور، مشارالیه به توبیخ کتبی با درج در برگ خدمت محکوم می‌شود. این رای قطعی است. 

برگرفته شده: از سپهر عدالت


مطالب مشابه :


نمونه سوالات دوره قوانین و مقررات رسیدگی به تخلفات اداری

(ابلاغ اتهام /عوت نامه (متن اعلامیه در راي اخطار کتبی بدون درج در پرونده و راي توبیخ




متن ماده ۱۸۷ قانون برنامه سوم توسعه و آیین نامه اجرایی آن

متن ماده ۱۸۷ قانون برنامه سوم توسعه و آیین نامه پرونده ، توبیخ کتبی با درج در




آیین نامه اجرایی ماده 187

آیین نامه متن سوگند نامه کارشناس درج در پرونده‌، توبیخ کتبی با درج درپرونده




ابلاغ دو آیین نامه توسط رئیس قوه قضاییه

ابلاغ دو آیین نامه ، متن آیین نامه ابلاغ شده است از ۱- توبیخ کتبی بدون درج در




هشدار انتظامی ( ویژه قضات محترم دادگستری)

به جهات یاد شده متخلف تشخیص و به استناد ماده 20 نظام‌نامه متن این لایحه به توبیخ کتبی با




اقدام آموزش و پرورش سلماس در بوته نقد

اداری وفق بند«ب» ماده 9 قانون رسیدگی به تخلفات اداری مبنی بر توبیخ کتبی وبا تدبیر نامه.




متن کامل طرح اصلاحی قانون بیمه شخص ثالث در مجلس

متن کامل طرح اصلاحی آیین نامه مربوط به نحوه توقیف وسایل تذکر و توبیخ کتبی به




مروری بر یک پرونده انتظامی در رابطه با جرایم ثبتی

4 ـ در تعدادی از ثبت اسناد مبلغ مورد معامله در متن نامه به توبیخ کتبی توبیخ کتبی




برچسب :