اصول 1

اصول ، مفروضات و ميثاقهاى حسابدارى

قواعد و مقرارت حاكم بر حسابدارى در سه سطح تدوين مى شوند. بالاترين سطح ، قوانين مملكتى است . براى مثال قانون تجارت و يا قوانين مالياتى جارى از جمله مقرارتى است كه در اين سطح بر حسابدارى تاثير مى گذارند. در سطح دوم، تدوين مقرارت توسط حرفه حسابدارى انجام مى گيرد. هر حرفه (نظام) داراى انجمن حرفه اى و مقرارت (نظامنامه) مربوط به خود است. حسابدارى هم از اين قاعده مستثنى نمى باشد.

سطح سوم ، مقرارت حسابدارى در اختيار مديريت است. بدين معنى كه مديريت مى تواند بر اساس نوع صنعت و ماهيت عمل يا نقطه نظرات ديگرى كه بستگى به شرايط شركت دارد، از ميان روش هاى استاندارد انعطاف پذير، روش مورد نظر را برگزيند.

نمونه اى از استانداردهاى انعطاف پذير، استاندارد 15 ايران است كه مديريت مى تواند بر اساس يكى از دو روش ارزش بازار، يا اقل بهاى تمام شده و خالص ارزش فروش در ترازنامه منعكس نمايد. نمونه ديگر انتخاب روش فايفو يا ميانگين در ارزيابى موجودى كالا بر اساس استاندارد حسابدارى شماره 8 ايران است.

 مفاهيم نظرى گزارشگرى مالى

كميته استانداردهاى حسابدارى ايران با اقتباس از پيش نويس هيات استانداردهاى حسابدارى انگلستان اقدام به تدوين مفاهيم نظرى گزارشگرى مالى نمود( مفاهيم نظرى حسابدارى را مى توانيد از سايت سازمان حسابرسى درفرمت pdf دانلود نماييد).

 هدف گزارشگرى مالى

هدف اساسى گزارشگرى مالى در اختيار گذاردن اطلاعات مفيد براى طيفى گسترده از استفاده كنندگان صورتهاى مالى است كه در اتخاذ تصميمات اقتصادى مفيد واقع گردد. تصميمات اقتصادى شامل مواردى از قبيل فروش يا حفظ سرمايه گذارى در اوراق بهادار يك واحد تجارى و ابقاء يا جايگزينى مديران مى باشد. گزارشگرى صورتهاى مالى هنگامى مى تواند در تصميمات اقتصادى مفيد واقع گردند «خصوصيات كيفى مربوط بودن» ، «قابل اتكاء بودن» ، «قابل مقايسه بودن» و « قابل فهم بودن » را در بر داشته باشند.

1 -  اطلاعاتى خصوصيت مربوط بودن را به همراه دارد كه بر تصميمات اقتصادى استفاده كنندگان در ارزيابى  رويدادهاى گذشته ، حال يا آينده يا تاييد يا تصحيح ارزيابى هاى گذشته آنها موثر واقع شود. بنابراين ، پيش شرط هاى مربوط بودن صورت هاى مالى ((ارزش پيش بينى )) ، (( ارزش تاييد كنندگى )) و ((انتخاب خاصه )) اطلاعات مندرج در آنهاست. براى مثال شركت پارس مينو با افشاى وضعيت سودآورى هر يك از قسمت ها در گزارشگرى مالى خود، ارزش پيش بينى اطلاعات را براى سرمايه گذرانى كه به ارزيابى شركت مى پردازند ارتقاء مى دهد. همچنين گزارش سود هر سهم نقش تاييد كنندگى در رابطه با پيش بينى گذشته آن دارد. در اين گزارشگرى مالى خاصه ها بر حسب واحد اندازه گيرى پولى بيان شده است. چندين خاصه از قبيل بهاى تمام شده تاريخى، بهاى جايگزينى، يا ارزش خالص فروش وجود دارند.

2 -  اطلاعات هنگامى خصوصيات كيفى قابل اتكا بودن  را در بر دارد كه پيش شرط هاى (( بيان صادقانه)) ((رجحان محتوا بر شكل)) ، (( بيطرفى )) ، ((احتياط)) ، ((كامل بودن)) را دارا باشد. اطلاعاتى قابل اتكا است كه عارى از اشتباه و تمايلات جانبدارانه با اهميت بوده و بيان صادقانه آن چيزى باشد كه مدعى آن است.

براى مثال اگر ادعا بر اين است كه ترازنامه وضعيت مالى واحد تجارى را در يك تاريخ معين گزارش مى – كند، در شرايط تورمى حاد گزارش بهاى تمام شده تاريخى چند سال قبل يك دارايى با اهميت، بيان صادقانه اى از وضعيت اين دارايى به شمار نمى رود و بايد اطلاعات ضميمه اى براى بيان صادقانه اين اطلاعات ( صورت هاى مالى تعديل شده براى تغيير سطح قيمت ) ارائه گردد( اين اطلاعات ضميمه در درس مباحث جارى در حسابدارى و ترم پايانى توسط اساتيد محترم براى دانشجويان گرامى تدريس مى شود) .

همچنين اگر قرار بر اين باشد كه اطلاغات به طور صادقانه معاملات و رويدادهايى كه مدعى آن است بيان نمايد، لازم است اين اطلاعات بر اساس محتوا و واقعيت اقتصادى و نه صرفا شكل قانونى آن به حساب گرفته شود ( رجحان محتوا بر شكل). براى مثال در مبحث حسابدارى اجاره ها در مورد اجاره هاى سرمايه اى ممكن است شكل قانونى اجاره به گونه اى باشد كه اجاره كننده مالكيت دارايى مورد اجاره را به دست نياورد، اما محتوا و واقعيتهاى اقتصادى مربوط به اجاره مبين آن است كه اجاره كننده با تعهد مبلغى تقريبا برابر ارزش منصفانه دارايى به اضافه هزينه مالى مربوط، منافع اقتصادى حاصل از بكار گيرى دارايى مورد اجاره را براى بخش عمده عمر اقتصادى آن تحصيل مى كند( بند 12 استاندارد حسابدارى شماره 21 ايران).

بى طرفى هم در گزارشگرى مالى از پيش شرط هاى قابل اتكا بودن مى باشد. براى مثال اگر خالص ارزش فروش موجودى كالايى با بهاى تمام شده 25000 ريال در تاريخ گزارشگرى 20000 ريال باشد، گزارش آن به اقل بهاى تمام شده و خالص ارزش فروش به مبلغى به اعتقاد مديريت معادل 22000 ريال بى طرفاه نبوده و قابليت اتكا را كاهش داده و جمع دارايى ها و سرمايه شركت را 2000 ريال بيشتر از ميزان واقعى آن گزارش مى كند.

رعايت جوانب احتياط در رويدادهايى كه ابهاماتى بر آن سايه افكنده براى ارتقاء قابل اتكا بودن صورت هاى مالى ضرورى است. احتياط عبارت است از كاربرد درجه اى از دقت براى اعمال قضاوت در برآورد شرايطى كه با ابهام روبروست ، به گونه اى كه درآمدها يا داراييها بيشتر از واقع و هزينه ها يا بدهى ها كمتر از واقع گزارش نشوند. نمونه اى از اين گونه مواردى كه با ابهام روبرو مى باشندعبارتند از قابليت وصول مطالبات، عمر مفيد دارايى هاى ثابت ، و تعداد و مبلغ ادعاهاى احتمالى مرتبط با ضمانت نامه هاى‌ كالاى فروش رفته. اطلاعات صورتهاى مالى با توجه به اهميت و فزونى منافع بر هزينه تهيه و ارائه آن بايد كامل باشد. حذف بخشى از اطلاعات ممكن است باعث شود اطلاعات ناقص يا گمراه كننده ارائه گردد و صورتهاى مالى قابليت اتكاء خود را به علت كامل نبودن از دست بدهد.

3 -  در رابطه با خصوصيت كيفى قابل مقايسه بودن بايد گفت استفاده كنندگان بايدبتوانند صورت هاى مالى واحد تجارى‌ را در طول زمان جهت تشخيص روند تغييرات در وضعيت مالى ، عملكرد و انعطاف پذيرى مالى واحد تجارى مقايسه نمايند ( قابليت مقايسه درون شركت از طريق ثبات رويه). استفاده كنندگان همچنين بايد بتوانند صورتها‌ى مالى واحدهاى تجارى مختلف يك صنعت را مقايسه كنند ( قابليت مقايسه از طريق رعايت ويژگى هاى رويه اى در صنعت). رعايت ثبات رويه در بكارگيرى يك روش استهلاك طى ادوار مالى و يا تداوم اعمال روشى مثل درصد پيشرفت كار براى شناسايى درآمد، هماهنگ با ديگر شركت هاى صنعت يكى ديگر از پيشر شرط هاى قابل مقايسه بودن افشاء رويه هاى حسابدارى بكارگرفته شده در تهيه صورت هاى مالى و افشاى هر گونه تغييرات احتمالى اين رويه ها مى باشد. براى مثال ، افشاى رويه هاى مربوط به ارزيابى موجودى كالا يا سرمايه گذارى در يادداشت هاى همراه صورتهاى مالى و در قالب اهم رويه ها (سياستهاى) حسابدارى شركت از اين قبيل موارد است.

4 -  يك خصوصيت كيفى مهم اطلاعات مالى «قابل فهم بودن» است و در نظر گرفتن « ميزان توان استفاده كننده» از پيش شرط هاى آن مى باشد. بنابر اين ، اطلاعات مالى، بايد به گونه اى‌ باشد كه براى استفاده كنندگانى كه از توانمندى و آگاهى متعارفى براى درك فعاليتهاى‌ تجارى و اقتصادى و نحوه عمل حسابدارى برخوردارند، قابل فهم باشد. اطلاعاتى نظير وجوه نقد، حسابهاى دريافتنى، زمين و حساب هاى پرداختنى به علت قابليت تفسير معناى آن به سهولت قابل فهم است. در مقابل اقلامى نظير مخارج انتقالى يا درآمدهاى انتقالى كه بر اساس مفاهيمى چون تحقق، تطابق و مانند آن در اندازه گيرى سود به عنوان دارايى يا بدهى به جا مانده، واقعيتى اقتصادى نداشته و تفسير معنايى در بر ندارند، از قابليت فهم كمترى برخوردارند.

براى قابل فهم بودن همچنين ضرورى است كه اقلام به نحوى مناسب در يكديگر «ادغام»  و «طبقه بندى» شوند. ادغام انواع دارايى هاى مولدى نظير زمين، ساختمان، وسايط نقليه، تجهيزات، وسايل، ابزار آلات و ماشين آلات و تجهيزات و طبقه بندى آن در دارايى هاى غيرجارى ترازنامه در رابطه با ارتقاء خصوصيت كيفى قابل فهم بودن صورت مى گيرد.

 محدوديت هاى حاكم بر خصوصيات كيفى اطلاعات مالى

به ندرت اطلاعات به طور توام و كامل مربوط، قابل اتكاء، قابل مقايسه و قابل فهم مى باشد. برخى از موثرترين محدوديت هاى حاكم بر كيفيت هاى حسابدارى به شرح زير است:

1 -  موازنه بين خصوصيات كيفى. اغلب نوعى موازنه يا مصالحه بين خصوصيات كيفى ضرورت دارد. معمولا اطلاعاتى كه قابل اتكاء تر است از درجه مربوط بودن كمترى برخوردار است و بالعكس. در نظر گرفتن برترى يك خصوصيت كيفى نسبت به ديگرى و مصالحه بين آن در شرايط مختلف امرى قضاوتى است.

2 -  به موقع بودن. تاخير در گزارشگرى اطلاعات مالى ممكن است به خصوصيت مربوط بودن آن لطمه وارد كند. الزام گزارشگرى صورت هاى ‌مالى ميان دوره اى حسابرسى نشده در فواصل سه ماهه، تلاشى است در جهت كاستن از محدوديت تاخير اطلاع رسانى سالانه(براى مطاله بيشتر در مورد گزارشات حسابدارى ميان دوره اى به استاندارد 22 ايارن مراجعه شود).

3 -  ملاحظات منفعت و هزينه. منفعت حاصل از تهيه و گزارشگرى اطلاعات بايد بيش از هزينه آن باشد. در اين رابطه تدوين كنندگان استانداردهاى حسابدارى بايد از اين محدوديت آگاهى داشته و مقررات و استانداردهايى تدوين نكنند كه هزينه اجراى آن براى واحدهاى تجارى و استفاده كنندگان صورت ها‌ى مالى آنها بيش از منافع لازم در تصميمات اقتصادى باشد.

 ماهيت اصول پذيرفته شده حسابدارى

اصول پذيرفته شده حسابدارى عبارت از ميثاقها، مفاهيم، استاندارها، قوانين، اصول و روش هايى است كه دانستن آن براى تعيين رويه هاى عمل حسابدارى در هر زمان ضرورى بوده و در سه طبقه كلى به شرح زير طبقه بندى شده است:

الف -  مفروضات محيطى

ب -  اصول اجرايى

ج -  محدوديت هاى اجرايى ( اصول محدود كننده)

پايه هاى اصول پذيرفته شده حسابدارى بر چهار فرض محيطى زير استوار است:

1- فرض تفكيك شخصيت

2-  فرض دوره مالى

3-  فرض تداوم فعاليت

4-  فرض واحد اندازه گيرى

 فرض تفكيك شخصيت

يكي از اساسى ترين مفروضات حسابدارى فرض تفكيك شخصيت مى باشد. زيرا اين فرض بين واحد تجارى و مالك يا مالكين آن مرزى قائل مى گردد. براى مقاصد حسابدارى و گزارشگرى مالى هر موسسه يك شخصيت حقوقى مستقل فرض شده كه مى تواند دارايى تحصيل نموده، بدهى و هزينه و تعهد و درآمد نيز تحصيل نمايد.

 فرض تداوم فعاليت

در حسابدارى فرض بر اين است كه يك واحد تجارى براى يك مدت طولانى به فعاليت خود ادامه مى دهد. به عبارت ديگر، فرض بر اين است كه واحد تجارى، در آينده قابل پيش بينى به عمليات خود ادامه مى دهد. فرض تداوم فعاليت، توسط كميته استانداردهاى حسابدارى مالى، بشرح زير تعريف شده است:

(( فرض بر اين است كه هر واحد تجارى داراى تداوم فعاليت است، يعنى عمليات آن در آينده قابل پيش بينى ادامه دارد. به بيان ديگر فرض مى شود كه نه قصد بر اين است كه واحد تجارى منحل يا عمليات آن بنحو قابل ملاحظه اى كاهش داده شود و نه ضرورت اين كار احساس مى شود.))

 فرض دوره مالى

همانطور كه مى دانيم نتايج واقعى عمليات يك واحد تجارى را تنها در زمان تصفيه، يعنى خاتمه عمليات آن مى توان تعيين كرد. از طرف ديگر بستانكاران، اعتبار دهندگان و اشخاص ذينفع نمى توانند تا تاريخ انحلال، از نتايج آن بى خبر باشند. از اين رو عمر واحد تجارى به دوره هاى زمانى مساوى تقسيم مى شود كه هر دوره را اصطلاحا (( دوره حسابدارى )) گويند. دوره مالى ممكن است سه ماهه، شش ماهه يا يكساله باشد. هر دوره مالى را كه دوازده ماه طول بكشد در اصطلاح (( سال مالى )) گويند.

 فرض واحد اندازه گيرى

براى اندازه گيرى هر ويژگى يا كيفيت، در نگاه اول به يك مقياس اندازه گيرى نياز مى باشد. مثلا واحد اندازه گيرى طول متر، وزن كيلوگرم، انسان نفر، زلزله ريشتر و ... مى باشد. در حسابدارى نيز پول به عنوان واحد اندازه گيرى مبادلات فرض شده است. مثلا اگر واحد تجارى 50 دستگاه ماشين خريدارى نمايد، قيمت اين ماشين ها در دفاتر ثبت مى شود و اين بدان معناست كه اين مبادله با پول اندازه گيرى شده است. بهر حال پول يك واحد مشترك براى اندازه گيرى مبادلات اقتصادى است كه در ثبت مبادلات و تهيه صورتهاى مالى مورد استفاده قرار مى گيرد.

 اصول حسابدارى

علاوه بر مفروضات محيطى در حسابدارى، براى ثبت و گزارشگرى مالى، به رهنمودها و دستورالعمل هاى روشن تر و مشخص ترى نيز نياز مى باشد، اين دستورالعمل ها كه به اصول حسابدارى موسوم مى باشند در مقايسه با مفروضات حسابدارى، بيشتر جنبه اجرايي و كاربردى دارند. چهارچوب اوليه و زير بنايي حسابدارى ابتدا بوسيله مفروضات شكل مى گيرد و سپس بوسيله اصول حسابدارى عملى مى گردد. اصول حسابدارى عبارتند از:

1-  اصل بهاى تمام شده

2-  اصل تطابق

3-  اصل تحقق درآمد

4-  اصل افشاء كامل

 اصل بهاى تمام شده

 طبق اصل بهاى تمام شده، مبادلات حسابدارى در تاريخ وقوع به بهاى تمام شده در دفاتر ثبت مى گردند. منظور از بهاى تمام شده هر دارايى، ارزش مبادله اى نقدى آن در تاريخ تحصيل است. پرداختهاى اضافى به علت خريدهاى نسيه و مدت دار جزء بهاى تمام شده محسوب نمى گردند. نمونه ديگر اصل بهاى تمام شده اين است كه دارايى هاى خريدارى شده به قيمت مبادله اى زمان تحصيل، يعنى قيمت متعارف آن در دفاتر ثبت مى گردند.

بهاى تمام شده كه گاهى « بهاى تمام شده تاريخى » نيز ناميده مى شود دو نارسايي دارد:

الف -  تغييرات ارزش داراييهاى در طول سالهاى متمادى در نظر گرفته نمى شود.

ب -  چون داراييها در طول سالهاى متفاوت خريدارى مى گردند و مقياس اندازه گيرى بهاى اين داراييها پول مى باشد و از طرف ديگر، ارزش پول دائما يكسان نمى باشد، لذا بدليل اختلاف در مقياس اندازه گيرى، جمع كردن يك دسته از داراييهايى كه در طول سالهاى متفاوت خريدارى شده اند، خالى از اشكال نمى باشد. اما با وجود همه نارساييهاى فوق، به دلايل زير هنوز بهاى تمام شده تاريخى مبناى ثبت گزارشگرى قرار مى گيرد:

الف -  بهاى تمام شده، بر تخمين و ارزيابى مبتنى نبوده بلكه واقعى، قابل اندازه گيرى و قابل اتكاء است.

ب -  بهاى تمام شده تاريخى در زمان تحصيل، نشان دهنده ارزش متعارف دارايى در آن تاريخ است.

ج -  بهاى تمام شده تاريخى، قابل رسيدگى و رديابى است.

 اصل تحقق درآمد

اصل تحقق درآمد، زمان شناسايى درآمد و ثبت آن در حسابها و صورتهاى مالى را تعيين مى نمايد. طبق اين اصل، درآمد زمانى شناسايى مى گردد كه دو شرط زير برقرار باشد:

الف -  مبادله يا داد وستدى صورت گرفته باشد.

ب -  فرآيند كسب سود، كامل شده باشد.

تكميل فرآيند كسب سود شامل تكميل فروش يا انجام خدمت، انتقال مالكيت از فروشنده به خريدار، دريافت وجه نقد و يا اطمينان از دريافت وجه نقد در آينده است. اگرچه درآمد عبارت است از افزايش ناخالص در داراييها يا كاهش ناخالص در بدهيها، كه طبق اصول پذيرفته شده شناسايى و اندازه گيرى مى شود. طبق اصل تحقق درآمد، مبالغ پيش دريافت مشتريان نبايد به عنوان درآمد دوره محسوب گردد. زيرا فرآيند كسب سود در مورد اين مبادله هنوز تكميل نشده است.

 اصل تطابق

بر اساس اصل تطابق، هزينه هاى انجام شده جهت ايجاد درآمد، بايد به حساب دوره اى كه درآمد در آن تحصيل گرديده منظور گردد. به عبارت ديگر سود هر دوره تفاوت بين درآمدهاى تحصيل شده و هزينه هاى تحمل شده براى كسب درآمد در همان دوره مى باشد. هزينه ها به انحاء مختلف قابل شناسايى هستند، اما توجه به مبانى زير جهت تمايز ماهيت آنها ضرورى است:

الف -  روابط علت و معلولي -  تحصيل برخى درآمدها بدون تحمل يكسرى هزينه ها، امكان پذير نمى باشد. به عبارت ديگر، تحصيل درآمد و تحمل هزينه، به طور مستقيم ارتباط علت و معلولى دارند. نمونه اى از اين هزينه ها به عنوان هزينه دوره، بهاى تمام شده كالاى فروش رفته، هزينه كميسيون فروش و هزينه حمل و تحويل كالا مى باشد. بدين ترتيب ملاحظه مى شود كه زمانى فروش صورت مى گيرد (درآمد تحصيل مى گردد)، كه بهايى بابت كالاى فروخته شده پرداخت گردد( هزينه اى تحمل شود).

ب -  سرشكن كردن منطقى و سيستماتيك -  چنانچه بين درآمد و هزينه رابطه علت و معلولى وجود نداشته باشد، دارايى متقابل آن هزينه را مى توان بين دوره هايى كه بخشى از منافع بخاطر آن دارايى ايجاد مى شود به طور منطقى و سيستماتيك سرشكن نمود. به عبارت ديگر، انقضاى بخشي از بهاى داراييها طى دوره اى كه از اين داراييها استفاده مى شود، به عنوان هزينه دوره شناسايى مى گردد. به عنوان نمونه تخصيص هزينه استهلاك داراييهاى ثابت، هزينه بهره وامها، هزينه اجاره و هزينه بيمه از جمله هزينه هايى است كه به طور منطقى و سيستماتيك شناسايي و به دوره اى خاص ارتباط داده مى شوند.

ج -  شناخت بلادرنگ (تسريع در شناخت) -  برخى از هزينه ها را نه مى توان مستقيما به درآمد دوره ارتباط داد و نه مى توان آنها را به طور سيستماتيك بين دوره هاى مختلف سرشكن نمود، زيرا نه رابطه علت و معلولى با درآمد دوره  دارند و نه انتفاع آتى براى آنها متصور است. در اين حالت مى توان در شناخت بلادرنگ آن به عنوان هزينه دوره تسريع نمود. براى مثال هزينه هاى ناشي از دعاوى حقوقى، حقوق مديران، اغلب هزينه هاى ادارى و فروش از جمله هزينه هاى هستند كه بدليل عدم ارتباط علت و معلولى با درآمد دوره و عدم منافع آتى آن به عنوان هزينه دوره شناسايى مى گردند.

 اصل افشاء كامل

اصل افشاء ايجاب مى كند كه كليه رويدادها و وقايع مالى با اهميت مربوط به واحد تجارى، به طور مناسب و كامل افشاء گردد. اين اصل كه بر كليه جوانب گزارشگرى مالى تاثير دارد، واحد تجارى را ملزم به تهيه اطلاعات مورد نياز براى بستانكاران و اعتبار دهندگان مى نمايد. البته بايد توجه داشت كه اصل افشاء كامل هرگز به اين معنا نيست كه هر چيزى بايد افشاء گردد. بلكه در افشاء اطلاعات، اولا بايد هزينه تهيه و افشاء و ثانيا مربوط بودن آن، مورد توجه قرار گيرد. به طور كلى هرگونه اطلاعاتى كه بر تصميم گيرى استفاده كنندگان صورتهاى مالى موثر باشد( منجر به تغيير در تصميم گيرى گردد)، بايد افشاء گردد مگر اينكه هزينه تهيه و گزارش اين اطلاعات، بيشتر از منافع حاصل از بكارگيرى آنها باشد.

 محدوديت هاى اجرايي

بايد توجه داشت كه اصول و مفروضات حسابدارى كه در صفحات قبل تشريح شد، هميشه و در همه شرايط قابل اجرا نمى باشد. محدوديت هايى بر سر راه وجود دارند كه آن اصول و مفاهيم را تعديل مى نمايند. اين اصول محدود كننده، اصطلاحا «محدوديت هاى اجرايى» ناميده مى شوند عبارتند از:

1-  اهميت

2-  احتياط (محافظه كارى)

3-  فزونى منافع بر مخارج

4-  خصوصيات صنعت

 اهميت

هنگامى كه مبلغ اقلام و رويدادها در مقايسه با هزينه اعمال صحيح ترين روشهاى حسابدارى با اهميت نيست و نتايج حاصل از بكارگيرى دقيق قواعد و رويه هاى حسابدارى نمى تواند بر قضاوت و تصميمات استفاده كنندگان تاثير بگذارد، اصول حسابدارى به طور دقيق رعايت نمى شوند. مثلا يك خط كش بايد به عنوان دارايى در دفاتر واحد تجارى ثبت و طى عمر مفيد آن مستهلك گردد، اما در عمل، هزينه جنين تخصيصى معمولا بيش از بهاى تمام شده  خط كش مزبور خواهد شد و لذا اعمال صحيح ترين روش حسابدارى اقتصادى نمى باشد. از آنجا كه اهميت يك امر نسبى است و مستلزم اعمال قضاوت حرفه اى مى باشد. مثلا براى شركتى كه سرمايه آن بالغ بر صد ميليون ريال باشد، رقم 50000 ريال ممكن است بى اهميت تلقى گردد در صورتى كه همين رقم براى شركتى كه سرمايه آن يك ميليون ريال است مبلغى با اهميت به شمار مى رود.

بايد توجه داشت كه اهميت هرگز به معناى ناديده گرفتن اقلام فاقد اهميت نمى باشد. بلكه رويدادها صرفنظر از اهميت آنها بايد مدنظر قرار گيرند.

 احتياط( محافظه كارى )

در مواردى كه براى اندازه گيرى يك رويداد، روشها و رويه هاى متفاوتى كه همگى منطبق با اصول پذيرفته شده حسابدارى است وجود داشته باشد، احتياط ايجاب مى كند كه روش يا رويه اى انتخاب شود كه تاثير افزايش كمترى بر سود دوره و جمع داراييها داشته باشد. از جمله موارد رعايت محافظه كارى، بكارگيرى قاعده اقل بهاى تمام شده يا خالص ارزش فروش، در ارزيابى موجودى ها و سرمايه گذارى ها مى باشد.

 فزونى منفعت بر هزينه

بر اساس اين محدويت، هزينه تهيه اطلاعات حسابدارى بايد بر منافع حاصل از بكارگيرى اين اطلاعات فزونى نداشته باشد، به عبارت ديگر اطلاعات حسابدارى بايد مقرون به صرفه باشند. معنى صريح اين عبارت اين است كه هزينه تهيه اطلاعات حسابدارى بيشتر از منافع حاصل از بكارگيرى اين اطلاعات نباشد.

 خصوصيات صنعت

ويژگى ها و خصوصيات برخى از صنايع، روشها  و رويه هاى خاصى را مى طلبد. در برخى از موارد ممكن ويژگى يك صنعت خاص، بكارگيرى روشى را ايجاب نمايد كه مطابق اصول پذيرفته شده حسابدارى نباشد. اين ويژگى مى تواند استثناء در بكارگيرى اصول و رويه هاى حسابدارى را توجيه نمايد. مثلا درپيمانكارى قبل از تكميل فرآيند كسب سود و همزمان با پيشرفت كار، درآمد شناسايى مى گردد كه اين خود استثنايى بر اصول پذيرفته شده حسابدارى محسوب مى گردد.

علاوه بر اين چنانچه بكارگيرى يك روش مغاير با استانداردهاى حسابدارى، منجر به ارائه اطلاعات سودمندتر،  يا مانع نتيجه گيرى هاى گمراه كننده گردد، بكارگيرى آن روش با اينكه مغاير اصول پذيرفته شده به شمار مى رود مجاز است. مشروط بر اينكه بنحو مطلوب افشاء و دلايل مربوط ارائه گردد.


مطالب مشابه :


اصول 1

انجمن حسابداري ايران ; راهنماي جامع آزمون كميته استانداردهاى حسابدارى ايران با




حسابداري موجودي كالا

طبق بيانيه شماره 8 استانداردهاي حسابداري ايران جامع مديريت حسابداري دانلود




تعامل استانداردهاي حسابداري با قوانين مالياتي

تعامل استانداردهاي حسابداري با تحقيق جامع و مناسبي ايران و حسابداران




حسابرسی

پايگاه علمي حسابداري ايران ; راهنماي راهنماي جامع موسوم به استانداردهاي اجراي




چالشهاي حسابداري اسلامي در ايران

چالشهاي حسابداري اسلامي در ايران. هيئت استانداردهاي حسابداري بكارگيري بهاي




درباره دکتر محمد نمازی استاد تمام حسابداری دانشگاه شیراز

شيراز، و كتاب "بررسي عملكرد اقتصادي بازار بورس اوراق بهادار در ايران حسابداري و




حسابداري سرمايه گذاري ها

مقدمه‌اي‌ بر استانداردهايحسابداري بكارگيري‌ روش‌ ارزش جامع‌ تلفيقي




حسابرسی واحدهای اقتصادی کوچک

اطمينان‌ از حفاظت‌ داراييها و استقرار سيستم‌ مناسب‌ حسابداري بكارگيري استانداردهاي




حسابداری و زکات

301، 3 هيئت استانداردهاي حسابداري به‌عنوان راهنماي بكارگيري بهاي




برچسب :