بررسی عوامل مؤثر بر گرایش زنان به اشتغال در خارج از منزل (جامعه شناسی)

در دو دهه اخیر تحولات چشمگیري در مورد وضعیت زنان رخ داده است و کاهش نابرابریهاي جنسیتی، جزء جدایی ناپذیر فرآیند توسعه شده است و یکی از مهمترین تحولات در دیدگاه حاکم نسبت به زنان در این فرآیند می باشد. تقریباً در سالهاي پیش از 1975 در جهت کمک به این گروه اجتماعی (زنان) بیشتر مسائل رفاهی مطرح می گردید . تمامی تلاشها در جهت فراهم نمودن امکاناتی براي تأمین حمایتها از طریق اجراي پروژه هاي کوچک و برآورده نمودن مهمترین نیازهاي انسانی بود. دراین دوره مقرر شده بود که زنان از مزایاي برنامه هاي رفاهی برخوردار شوند. فائق آمدن در نابرابریهاي جاري هدف اصلی برنامه ها و پروژه هاي اصلی توسعه شده بود. اما این نگرش امروزه دستخوش تغییراتی شده است و دیگر زنان تنها دریافت کنندگان کمک

.( محسوب نمی شود بلکه خود نقش مشارکت را به عهده دارند (شادي طلب، 1375 ،ص 44

در سالهاي اخیر در کشور ما نگرش جدیدي مورد توجه قرار گرفته است. بر مبناي این نگرش زن تنها دریافت کننده نیست، بلکه تولید کننده، مشارکت کننده و درعین حال برخوردار شونده 9 و 12 اصل سوم ، امکانات به دست آمده در فرآیند توسعه نیز می باشد. همچنانکه در بندهاي 8 قانون اساسی قید شده است،مسئله مشارکت هاي مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادي، اجتماعی، فرهنگی خویش و نیز رفع تبعیض هاي ناروا و ایجاد امکانات عادلانه براي همه در تمامی زمینه هاي مادي و معنوي و دفع هر نوع محرومیت در زمینه تغذیه، مسکن، کار و بهداشت، تصریح شده است.

همه این موارد بیانگر این است که تغییرات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در سطح ر صورت

گرفته وگرایش ورود زنان به بازار کارتغییر یافته است. بنابراین انتظار می رود با ادامه ین روند درآینده میزان ورود زنان به بازار کار و افزایش مشارکت زنان در عرصه هاي مختلف خصوصاً درعرصه اقتصادي روبه افزایش باشد و تفاوت هاي میان ز نان و مردان در این حوزه به نحو متناسبی تغییر یابد.

طرح مساله

بررسی موقعیت اقتصادي جوامع گویاي آن است، جوامعی که هنوز از تعادل مطلوب و قابل مشارکت عادلانه زن و مرد در فعالیتهاي اقتصادي، اجتماعی و فرهنگی برخوردار نیستند و فرصت منصفانه، بروز خلاقیت و استعداد انسانها در آنان برقرار نشده است، فرآیند توسعه آنگونه که انتظار داشته اند موفق نبوده است و تداوم و شتاب توسعه هنگامی رخ داده که زن و مرد، دوشادوش یکدیگر مسئولیت توسعه را برعهده گرفته اند.

آگاهی و شناخت از تاریخ ورود زنان به فعالیتهاي اقتصادي و رسیدن به دیدگاهی درست در این زمینه خود در خور مطالعه و تحقیق خاص است، چه صعود و نزول مقام ومنزلت زنان معلول

.( شرایط وتحولات فرهنگی، دینی، اجتماعی و اقتصادي جوامع است (چنگیزي، 1380 ،ص 50

بطور کلی براي اشتغال زنان امکان دخالت داشتن چندین نیاز به صورت ترکیبی وجود دارد . آنان ضمن داشتن انگیزه هاي اقتصادي و نیاز به ایمنی و نیازهاي احترام و تعلق توجه دارند، همچنین در این مسیر براساس نیازهاي خود شکوفایی استعدادهاي بالقوه خود را به بالفعل درآورده و نیازهاي بعدي را هم ارضا نمایند برهمین اساس در تحقیقات انجام شده بر روي انگیزه هاي زنان براي اشتغال بالاترین نمره رضایت نیاز به احترام، نیازهاي اجتماعی و سپس نیاز ایمنی و نیاز به

.( خودیابی وجود دارد (مسجدیان، 1371 ،ص 42

چگونگی ارضاء نیاز به احترام و نیازهاي اجتماعی همچنانکه گفته شد انگیزه اشتغال را در زنان بالا می برد. زنان خانه دار داراي حوزه عمومی محدودي هستند و بیشتر اوقات روزانه خود رادر حوزه خصوصی درکنار خانواده سپري می سازند. در حالیکه حوزه عمومی زنان شاغل گسترده تر و روابط اجتماعی آنان را بیشتر میسر می سازد این زنان داراي فعالیت هاي گسترده تري هستند که علاوه بر گسترش سرمایه اجتماعی فرد نیازهاي روحی و روانی او را نیز دربر می گیرند.

مسائلی که در این تحقیق به بررسی و کاوش واداشته است انگیزه هایی است که باعث می شود زنان به کار خارج از خانه علاقمند بشوند.

در این تحقیق به ابعاد روان شناختی گرایش زنان که شامل احساس رضایت ازخود، نیاز به پیشرفت در زنان همچنین جلوگیري از ابتلا به بیماری هاي روحی روانی مانند افسردگی مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین این احساس رضایت نیاز به احترام و نیازهاي اجتماعی بر می گردد.

همچنین ابعاد جامعه شناسی انگیزه هاي گرایش که بین رابطه قدرت در زن و مرد و نیز هویت هاي زنان نیز هست بررسی صورت می گیرد. زنان در ایجاد و پیشرفت تمدن سهم ارزنده اي داشته و دارند . اما جایگاه آنان در زندگی اجتماعی، همواره متناسب با این سهم نبوده و نیست.

وظایفی که نظام آفرینش در پرورش فرزندان، چه در دوران جنینی آنان و چه پس از آن،

برعهده زنان قرار داده است. با وجود ارزش بسیار والاي معنوي و مادي، گاه به عنوان مانعی در راه کار و شغل جلوه گر می شود و در دیگر موارد هم تکالیفی چندجانبه را بر دوش آنان می نهد.

برخی بر این باورند که با توجه به وظایف مهم زنان در زمینه مادري و مدیریت داخلی خانه، اشتغال آنان در بیرون از خانه به وظایف دسته اول لطمه می زند و بهتر است که زنان به مادري و خانه داري بسنده کنند. اینان توجه ندارند که از دیرباز در روستاها زنان نه تنها وظایف خانه داري را بر دوش می کشند بلکه سهم عمده و اساسی دارند. در شهرها نیز بسیاري از خانواده ها نمی توانند به درآمد مرد خانه اکتفا کنند و زنان ناگزیرند در بخش غیررسمی (سازمان نیافته ) یا بخش هاي رسمی اقتصادي به فعالیت بپردازند.

از آنجائی که بحث اشتغال زنان و از آن مهمتر بررسی انگیزه هایی که زنان را به اشتغال خارج از منزل سوق می دهد پژوهشگر را وادار به بررسی و دقت در این موضوع می کند. در این تحقیق در پی بررسی گرایش زنان به اشتغال ( از بعد اقتصادي، اجتماعی، روانی و ... ) و عوامل موثر و شتاب دهنده بر این گرایش می باشد.

اهداف تحقیق

اهداف مورد نظر در تحقیق حاضر عبارت است از:

- مطالعه و بررسی میزان گرایش زنان به اشتغال و شناخت عوامل مؤثر بر فعالیت شغلی زنان یا عوامل موثر بر تمایلات آنان به داشتن شغل(در بعد اجتماعی، فرهنگی و...)

- مشخص کردن سهم هر یک از این عوامل در گرایش زنان به اشتغال.

ادبیات تحقیق

تک » مطالعه طولی کوهن، جانسون [ 1] ، لویس [ 2] و بروك [ 3] که از سال 1975 با عنوان

شروع شده بود بر روي گروه خانواده تک والدي با مادر «؟ والدینی و استخدام، خطر دوگانه

غیرشاغل، خانواده تک والدي با مادر تمام چهار وقت شاغل، خانواده دو والدي با مادر غیر شاغل

و خانواده دو والدي با مادر تمام وقت شاغل انجام شد. در شروع مطالعه سن بچه ها بین 1 تا 10

سال و در تعقیب بعدي 9 تا 18 سال بوده است.

چنانچه انتظار می رفت تعارض بین والدین در خانواده هاي طلاق گرفته بیشتر بود و همچنین در

خانواده هایی که زن شاغل بود کمی بالاتر بود . مادرها وقتی تنها بودند (طلاق گرفته بودند ) و

همچنین وقتی تحصیلات بالاتري د اشتند بیشتر مایل بودند که کار کنند . اختلالات در بچه ها با

تنها بودن و استخدام مادر هر دو رابطه داشت، و میزان رابطه با وارد شدن متغیرسن تغییر پیدا

می کرد. جنس کودك تأثیر آنچنانی در اختلال رفتاري در بچه هاي بزرگتر ( 16 ساله ) بیشتر از

بچه هاي کوچکتر ( 10 ساله) بود. از طرف دیگر، در حالیکه بچه هاي خانواده هاي دو والدي داشتند،

«. این آمادگی براي بچه هاي سن پایین تر ( 10 ساله) بیشتر بود

مطالعه دیگري تحت عنوان اثرات شرایط کاري مادر و توانایی کنترل (تسلط مادرانه بر )

هدف از این مطالعه بررسی نحوه » . مشکلات رفتاري کودکان توسط راجرز و دیگران انجام شد

انتقال کنترل اجتماعی در بین نسلها بوده است. لذا، میزان تاثیر حسن تسلط و شرایط کاري مادر را

روي ادراکات و تصورات وي ازمشکلات رفتاري کودکان به عنوان وسیله اي براي مطالعه انتقال

شامل مادران شاغل و بچه هاي 4 تا 6 ساله آنها (که در مطالعه ملی زمینه یابی طولی یا شاکو هورن

در سال 1986 شرکت کرده بودند) انتخاب شدند.

با توجه به شرایط کاري، مسائلی نظیر دستمزد ساعتی مادران، میزان ساعات کاري و تماس شغلی،

شامل سر و کار داشتن با اشیاء (در مقابل مردم)، سطح مورد نیاز فعالیت فیزیکی و پیچیدگی شغلی

مورد ملاحظه قرار گرفته است. همچنین،پیشینه مادر و کودك و خصوصیات رایج خانواده از قبیل

وضعیت زناشویی، بعد خانواده و محیط خانه مورد بررسی قرار گرفته است. تسلط مادرانه با پایین

بودن میزان مشکلات گزارش شده در کودکان آنها رابطه داشت. ارتباط کمتر با افراد و سروکار

داشتن بیشتر با اشیاي فیزیکی و نیز کمی میزان فعالیت بدنی رابطه معنی داري با سطوح بالاتري از

مشکلات مورد تصور مادران داشت . بعلاوه، تغییرات جدید در وضعیت زناشویی مادر شامل

ازدواج و ازدواج مجدد مادر باعث افزایش مسائل شده بود. این نتایج بدین دلیل تجزیه و تحلیل

شدند تا نشان داده شود که چگونه تجارب مادري کنترل، در محل کار و منابع کنترل شخص مادر

.(Rogers, 1991)

« می تواند درونی کردن را در کودکان تحت تاثیر قرار دهد

چهار چوب نظري تحقیق

نظریه پارسنز که مبنی بر نقش ابزاري مردان به عنوان تأمین کننده نیاز اقتصادي خانواده و نقش

بیانگر براي زنان به عنوان برعهده گیرنده جنبه عاطفی و احساس می باشد ولی جهت وجود توازن

در خانواده اشتغال را براي زنان نمی پسندند و به تثبیت نقشها درخانه تأکید دارد.

درمورد نظریه کارایی نیز که بر توسعه تأکید داشته و زنان را به عنوان نیمی از جمعیت مدنظر

دارد و حضور آنها را در عرصه هاي اقتصادي به افزایش برابري میان زن و مرد می داند او به

وظایف باروري و پرورش نیروي انسانی توسط زنان به لحاظ ندانستن و نداشتن دستمزد به دیده

اغماض نگریسته است مورد توجه بوده است.

نظریه عدالت که بر استقلال مالی زنان تأکید داشته و آنها از طریق نقشهاي تولیدي، باروري،

نگهداري و پرورش نیروي انسانی نقش مهمی در رشد اقتصادي دارند، این نظریه مخالف تقسیم

کار جنسی است.

تئوري بازار کار

در نظریه هاي جنسیتی بازارکار، کار مشاغل زنان را انعکاسی از کار خانگی بویژه در بعد

مراقبتی تأکید دارد و کارهایی در آن راستا که درآمدکمتر مهارت پایین تر، تأمین اجتماعی و

پیشرفت کمتري دارند مناسب زنان قلمداد شده است . این نظریه به دلیل توجه به مسئولیتهاي

نقش هاي حرفه اي و خانوادگی زنان که گاه می تواند با یکدیگردر تضاد باشد و همچنین توجه به

زمینه هاي فرهنگی و ارزشی مردسالارانه که زنان را تابع مردان می داند مورد توجه این پژوهش

بوده است.

دیدگاه اسلام اساس را به برابر زن و مرد، حضور در عرصه هاي اجتماعی و برخورداري از

حقوق اجتماعی زنان با توجه به نقش محوري زنان (مادري و ... ) تأکید دارد.

و در آخر نظریه تفاوت بیولوژیکی است که معتقد به تفاوت زنان به لحاظ تفاوتهاي بیولوژیکی

آنها من جمله بچه دار شدن، شیردادن و ... است و زن را فاقد قدرت می نماید و سلطه پدرسالاري و تحت سلطه داشن زنان توسط مردان را مانع از حضور آنها در بازار کار می داند.

به طور کلی نظرات جامعه شناسی پیرامون اشتغال زنان به دو دسته تقسیم می شود : نخست نظریات کلاسیک است. این نظریات با تأکید بر نقش سنتی زن، دخالت آنان را در امور اقتصادي سبب لطمه زدن به موقعیت اجتماعی هر دو خانواده دانسته و زنان را به خانه داري تشویق می نماید و گاهی تا آنجا پیش می رود که اشتغال را در خارج از خانه، دزدي از فرصتهاي زندگی، همسر و فرزندان می دانند.

در برابر این گروه، دیدگاههاي نوین جامعه شناسی بر لزوم کار براي همه افراد جامعه تأکید دارد و افکار مبنی بر ناتوانی زنان در عرصه هاي اجتماعی، اقتصادي را بازتاب فرهنگ جامعه و تأثیر آن را در انزواي اجتماعی زنان می دانند. این نظریات، اشتغال زنان را سبب درهم شکستن کلیشه هاي جنسیتی خانواده، تقسیم کار و نقش پذیري فرزندان می داند اما تأکید بر لزوم مشارکت همسران در امور منزل می باشد. به عبارتی فرآیند حاصل از همکاري زوجین را سبب تقویت موقعیت زنان در امور منزل، افزایش توانایی و کارآیی او در عرصه اجتماع و تربیت بهتر و کاملتر فرزندان می دانند . در عین حال این عوامل را زمینه ساز خوشبختی و رضایتمندي از زندگی مشترك می شمارند این نظریات تعارض نقش جنسیتی را در اشتغال زنان عامل موثر در عدم موفقیت و یا تضعیف توانایی آنان بر می شمارد اما از سویی دیگر، اشتغال و داشتن درآمد براي زن را عاملی جهت موفقیت اجتماعی او و جلوگیري از تحمیل و تحمل زندگی ناموفق و موقعیت پست براي او می داند اما برخی از تحقیقات نیز به این نتیجه دست یافته اند که عدم رضایت، مخالفت و عدم همکاري از جانب همسر در مورد اشتغال زن، سبب بروز نارضایتی در زندگی زناشویی می شود.

در مورد نظریه هاي اقتصادي پیرامون اشتغال زنان بر این امر اذعان دارند که اشتغال زنان وکسب درآمد آنان سبب استحکام و دوام مناسبات زوجی شده، نیازهاي مالی و اقتصادي آنان و فرزندانشان را مرتفع می نماید و علیرغم برخی نگرشها راجع به تأثیرات منفی اشتغال زنان از جمله خطر رقابت با همسر، احساس استقلال و به تبع آن سرکشی و ... در این زمنیه، دیدگاه هاي مثبت و مستدل گویاي تأثیرات مثبت و مؤثر این وضع بر موقعیت خانواده است. تا جائیکه نتایج آن نه تنها بر ابعاد اقتصادي، بکله بر وضعیت اجتماعی، سلامت روحی، تقویت انگیزه هاي فردي، تداوم و استحکام مناسبات زوجی و افزایش سطح رضایت از زندگی زناشویی قابل تأمل است. هر یک از ن ظریات توسعه در برگیرنده اهداف و ابعاد خاصی از وضعیت زنان و نیازهاي اجتماعی آنان و چگونگی بستر سازي مناسب جهت دستیابی به توسعه با کمک و مشارکت زنان و در جهت رفع نیاز آنان به عنوان نیمه فعال و موثر از پیکره اجتماعی می باشد.

با توجه به هر یک ازدیدگاه هاي توسعه و تعامل آن با موضوع اشتغال زنان، می توان براساس

زمینه هاي مورد تأکید و توجه آن نظریات، راهکارهاي خاص را دریافت و با توجه به بستر مناسب

« جدا ولی برابر » ، اجتماعی، در جهت برنامه ریزیهاي آتی جامعه به کار گرفت. نخستین دیدگاه

می باشد. که با تأکید بر نقش تولید مثل زنان، سه رویکرد جهت بهبود وضعیت زنان، ارایه می کند .

ابتدا رویکرد رفاهی است که به آسیب پذیر بودن زنان و لزوم حمایت دولتها از آنان تأکید دارد .

این رویکرد نیازهاي خاص زنان ( در دوران بارداري، شیردهی و .. ) را مورد توجه قرارداده و به

لزوم حمایت دولتها و تأمین امکانات در جهت رفع نیازهاي خاص و اساسی زنان اشاره دارد.

رویکردي بعدي فقر زدایی است که بازهم با تأکید بر نقش باروري زنان در انجام فعالیت هاي

اجتماعی به لزوم فراهم آوري امکانات مناسب جهت مبارزه با فقر زنان می پردازد. کسب مهارتهاي

خاص را زمینه ساز افزایش توانمندي زنان جهت فقر زدایی از خود می داند. در واقع زنان را مسئول

شناسایی توانمندیهاي خود و آموزش، رشد و پرورش این استعدادها می دانند . به عبارتی زنان

می توانند با آموزش و خود اشتغالی در حرف خانگی، دستی وبه فقرزدایی و توانمند سازي خود

اقدام نمایند، در واقع براساس این نگرش اگر زنان فقیرند ، خود مقصرند و آخرین رویکرد این

دیدگاه به موضوع کارآیی زنان پرداخته و لزوم فراهم آوري امکانات مناسب با وضعیت زنان را

بیان می نماید.

مدل نظري

فرضیه هاي تحقیق

فرضیه اصلی: بررسی عوامل مؤثر بر گرایش زنان به اشتغال خارج از منزل

فرضیه فرعی: بررسی میزان عامل قدرت بر گرایش زنان به اشتغال خارج از منزل


مطالب مشابه :


ثبت نام تسهيلات اشتغال صندوق مهر امام رضا(ع)

ثبت نام تسهيلات اشتغال صندوق مهر امام رضا ثبت نام وام فیش و حکم حقوقی جهاد کشاورزی;




بررسی عوامل مؤثر بر گرایش زنان به اشتغال در خارج از منزل (جامعه شناسی)

سایت ثبت نام وام ازدواج و منابع انسانی وزارت جهاد کشاورزی. بلکه خود نقش مشارکت




خودکشی رشته علوم اجتماعی

سایت ثبت نام وام ازدواج صندوق مهر




تحلیل نابرابری اجتماعی در قرن بیست و یکم / جهانی‌سازی و نوسازی، بازسازی کننده‌ی نابرابری

سایت ثبت نام وام معاونت توسعه مدیریت و منابع انسانی وزارت جهاد کشاورزی. و خود اشتغالی




شهر - روستا و توسعه

سازمان های خصوصی برای سود بیشتر خود وام گیری خود اشتغالی را وزارت جهاد کشاورزی




برچسب :