حاج علی اکرم : او یک «خمینی‌چی» تمام‌‌عیار بود

  حاج علی اکرام: منادی انقلاب اسلامی در جمهوری آذربایجان ما هم با ایران دوستیم، چرا؟ چون در ایران اهل بیت وجود دارد، ولایت وجود دارد، ما تا جان در بدن داریم از ایران جدا نخواهیم شد، حتّی فرزندانمان هم جدا نخواهد شد، مگر مسلمان از ولایت جدا می‌شود؟ مردم ایران به اندازه ما قدر انقلاب و رهبری را نمی‌دانند؛ چنانکه بزرگان گفته‌اند ماهی تا زمانی که در آب است قدر آب را نمی‌داند از آب که کنار افتاد قدر آب را می‌فهمد.
آن هایی که در سال های اول انقلاب روزنامه می خواندند و و تحولات ایران و جهان را از طریق جریده دنبال می کردند، شاید اولین شماره روزنامه «جمهوری اسلامی» یادشان بیاید. روز نُه خرداد پنجاه و هشت بود که جمهوری اسلامی به دکه ها آمد. علاوه بر سخنان مهم امام (ره) در روز قبل، این روزنامه تیتر مهم دیگری هم داشت: «مسلمانان باکو به نفع انقلاب اسلامی تظاهرات کردند.» ماجرای این تیتر از آن رو جالب‌تر می شود که بدانیم سال پنجاه و هشت، باکو هنوز جزو فدراسیون شوروی بود و بقایای لنین و استالین زداینده مذهب در این شهر و ولایات تابعه حکم می راندند. اما چه کسانی آن تظاهرات جسورانه را که منجر به دستگیری‌هایی هم شد، سامان داده بودند؟     حاج علی‌اکرام علی‌‌اف درگذشت.  این خبری بود که مقارن با ایام عید نوروز 1391 و در تعطیلی رسانه های خبری ایران منتشر شد. آیت الله مکارم شیرازی پیام تسلیت صادر کرد، امام جمعه های تبریز، اردبیل و ارومیه که آشنایی نزدیکی با حاج اکرام داشتند سخنانی در بزرگی شخصیت حاج اکرام گفتند و دو سه نشست چند ده نفره در بزرگداشت این مرد در کشور برگزار شد. اما این مرد که بود؟


در دوره حکومت شوروی نیز در ایام عاشورا
برای امام حسین (ع) دسته‌های عزاداری به راه می‌انداختند
در سال ۱۳۱۹ (۱۹۴۰) در نارداران متولد شد. مردم این منطقه را به شدت مذهبی می دانند؛ تا حدی که در دوره حکومت شوروی نیز در ایام عاشورا برای امام حسین (علیه‌السلام) دسته‌های عزاداری به راه می‌انداختند و اقدامات و فشارهای حکومت نتوانسته بود آنها را به سکوت وادارد. وی در میان چنین مردمی بزرگ شده بود و با برخورداری از روحیه شیعی، در حد امکان به اعمال مذهبی و تبلیغ دین می‌پرداخت. با وقوع انقلاب اسلامی در ایران بود که فصل تازه‌ای در دفتر زندگی حاج علی‌اکرام گشوده می‌شود. طی سی و سه سالی که حاج علی‌اکرام انقلاب اسلامی را درک کرد، زندگی خود را وقف مبارزه برای اسلام و انقلاب اسلامی کرد. با گشایش مرزهای آهنین شوروی بعد از سال ۱۳۶۸ و امکان تردد مسلمانان قفقاز به ایران و نیز سفرهای مردم و روحانیون و علاقمندان به قفقاز، خانه حاج علی‌اکرام به منزل و مسکن ایرانیان مذهبی و روحانیون تبدیل شد. حاج علی‌اکرام برای فعالیت به حزب جبهه خلق پیوست و با مشاهده وضعیت نابسامان و جهت‌گیری غربی و سکولار این حزب، شورای دینی حزب را با کمک دوستانش تشکیل داد، اما چنانکه خود می‌گفت: «دیدم این حزب دارد مملکت ما را به امریکا و صهیونیسم می‌فروشد و تشکیل شورای دینی در این حزب تاثیر چندانی در تصحیح جهت‌گیری آن نداشت.» حاج علی‌اکرام با دوستانش حزب اسلام را در سال ۱۳۷۱ (۱۹۹۲ ) تشکیل داد و دبیر کلی این حزب را بر عهده گرفت. در طی مدتی اندک شعبه‌های حزب اسلامی با مشارکت اسلامگرایان در نقاط مختلف جمهوری آذربایجان تاسیس شد. حاج علی اکرام به صراحت بارها اعلام کرد که هدف از تشکیل این حزب – که خود آن را حزب جمهوری اسلامی آذربایجان می‌نامید – برپایی حکومت جمهوری اسلامی است.

    از نوشتن «نامه درخواست عفو»
برای حیدر علی‌اف خودداری کرد
بعد از به قدرت رسیدن حیدر علی‌اف در سال ۱۹۹۴ حزب اسلامی با فشارها و محدودیت‌های فراوان روبرو شد. با این حال به دلیل مشی مسالمت‌آمیز حزب، اعضای آن در مقابل اقدامات خشن و سرکوبگرانه دولت هرگز به خشونت متوسل نشدند. حاج علی‌اکرام حدود چهار سال زندانی شد و در زندان به بیماریهای گوناگون از جمله بیماری قند و فشار خون و… مبتلا گردید. اما در زندان نیز دست از مبارزه برنداشت و علیرغم تلاشهای حکومت ، از نوشتن «نامه درخواست عفو» برای حیدر علی‌اف خودداری کرد. بعد از رهایی از زندان نیز در حزب اسلامی به فعالیت خود ادامه داد و بعد از کناره‌گیری از مسئولیت حزب، و انتخاب آقای نوری‌اف به ریاست حزب فعالیت‌های خود را در راستای اهداف نهضت اسلامی ادامه داد.

مرکز مبارزه: یک روستا بیست و پنج کیلومتر از شهر باکو – پایتخت جمهوری آذربایجان – به طرف ساحل دریای خزر که بروی، روستایی به چشم می‌خورد که مذهبی‌ترین مردم آذربایجان در آن هستند؛ مردمی که چه در روزگار تزار روس و چه در دوران حاکمیت هفتادساله کمونیسم، که دین‌ستیزی را شعار اصلی خود کرده بود، ترس و ارعاب و شکنجه را به جان خریدند اما از آرمانها و اعتقادات مذهبی خود دست نکشیدند. شاید به خاطر وجود بی بی رحیمه (س) خواهر امام رضا(ع) و حضرت معصومه (س) باشد که اهالی نارداران، مقیّد به آداب و رسوم شرعی و رعایت حلال و حرام الهی، مردانی مشتهر به دیانت و زنانی مشتهر به نجابت هستند.

سنگ بر کمر علمای آذربایجان می‌بستند و آنها را به دریا می‌انداختند خود حاج ‌اکرام تاریخ شفاهی مبارزات و مجاهدت های علما و فقهای بزرگ قفقاز و همین نارداران را که می گفت و به شیخ رسول، شیخ احمد، شیخ باقر، شیخ حسن آقا و شیخ محمّد امین ناردارانی که به دستور استالین اعدام شده بودند می رسید؛ و یا وقتی از شیخ غنی بادکوبه‌ای، رادمرد مبارز و شجاعی که تاریخ از بیان فضایلش ناتوان است سخن می‌گفت، اشک از چشمانش سرازیر می‌شد. حاجی تعریف می کرد: «پدرم دوستی داشت که در زمان میرجعفر باقراف در کشتی کار می‌کرد. او نقل کرد که خودم دیدم که سنگ بر کمر علما می‌بستند و آن‌ها را به دریا می‌انداختند. آنقدر عالم به دریا ریختند که عمامه‌های آنها که از دور شبیه پرندگان بود بر روی دریا شناور بود و یا نقل می‌کرد از شخص دیگری که گروهی از علما را به چاهی انداختند و سنگهای سنگین بر روی آنها ریختند که در هنگام احتضارشان سنگها تکان می‌خورد.»


برچسب «خمینی‌چی» را با سربلندی پذیرفته بودند حاج علی و مردانی از قصبه‌ی «نارداران»، که برچسب «خمینی‌چی» را با سربلندی پذیرفته بودند، به پای این باور، مردانه ایستادند و مرارت‌های ناشی از حصر و هتک را به جان خریدند اما از موضعِ عزت عدول نکردند. این پایمردی، از یک معرفتِ اصیل می‌جوشید؛ معرفتی که تشیع را نشانه است. این ریشه به قدری قدرتمند است که قطعاً با کوچ حاج علی نخواهد خشکید. و امروز تربیت‌یافتگان مکتب خمینی(ره) به اهالی قصبه‌ی نارداران محدود نمی‌شود. به برکت پایمردی امثال حاج علی‌اکرام، سلسله‌ای از شیفتگان انقلاب اسلامی به راه افتاده است که آینده‌ی منطقه‌‌ی قفقاز را رقم خواهند زد.
حاج اکرام رابط انقلاب اسلامی با قفقاز در ایام پیروزی انقلاب اسلامی ایران، همین مردم نارداران نخستین افرادی بودند که بر اساس علاقه‌ی درونی خود به زمره‌ی ارادتمندان امام راحل(ره) پیوستند و ناشر فرهنگ انقلاب اسلامی در آن دیار شدند که در این میان این برادران علی اف ناردارانی از همه تلاش کردند. حاجی مایل (برادر حاج اکرام) که شاعری توانا و ادیبی نام آشنا بود با ایجاد رابطه‌ای صمیمی میان شاعران و نویسندگان آذربایجانی و شاعران و نویسندگان ایرانی و تعامل مستمر مابین این دو گروه و حاجی علی‌اکرام با اقدامات انقلابی خود که منجر به تشکیل حزب اسلامی آذربایجان شد و با ایجاد رابطه با مراجع عظیم‌الشان تقلید، علمای دینی، حوزه‌های علمیه و مسئولان ایرانی توانستند نقشی ماندگار و فراموش‌ناشدنی به یادگار گذارند.

رادیو خریده و به افراد مستمند می‌دادم
تا با برنامه‌های مذهبی و سیاسی اردبیل و تبریز
مبانی اعتقادی خود را استوار سازند
در خصوص مسایل ایران و تحولات جمهوری اسلامی حاج اکرام می‌گفت: «من مسائل ایران را از سال ۱۳۵۵ شمسی پیگیری می‌کنم. در سال های نخست پیروزی انقلاب اسلامی ایران چون درآمد مالی‌ام خوب بود افرادی را در آستارا و اردوباد تعیین کرده بودم و ماهیانه مبالغی به آنها می‌دادم که برنامه‌های دینی و مسایل ضروری را از رادیوی اردبیل و تبریز ضبط کنند و به من برسانند و من مطالب را پیاده می‌کردم و بعد از تکثیر به کل آذربایجان می‌فرستادم و در مجالس رسمی به بیان آن مطالب می‌پرداختم تا این‌که در سال‌های بعد امکان دسترسی به امواج رادیوی اردبیل و تبریز فراهم شد. من رادیو خریده و به افراد مستمند می‌دادم تا به برنامه‌های مذهبی و سیاسی اردبیل و تبریز گوش دهند و مبانی اعتقادی خود را استوار سازند. من در دوران جنگ تحمیلی تمام حوادث جنگ را پیگیری می‌کردم چنانکه الان نام تمام عملیّات‌ها را می‌دانم. ما مدام برای شهدای ایران فاتحه می‌فرستادیم. وقتی از رادیوی ایران شروع عملیاتی اعلام می‌شد و یا وضعیت قرمز اعلام می‌شد ما قرآن را بر سر گذاشته و همراه کودکانمان با تضرّع و زاری مردم ایران را دعا می‌کردیم. وقتی اعلام می‌شد که در جبهه‌های جنگ به وسیله‌ای نیاز است وسایل مورد نیاز را می‌خریدیم و به وساطت کنسولگری ایران به صورت مخفیانه به ایران می‌فرستادیم.»

در محضر علامه جعفری- ۱۳۷۲ باکو اوّلین باری که حاج اکرام به زندان افتاد، جرمش جاسوسی برای ایران اعلام شد. در بازجویی ها حاج اکرام گفته بود: «ما مثل شما خودفروخته نیستیم که جاسوسی کنیم، ما مسلمانیم، مومنیم و ایران را چون مراجع عظام تقلید ما که احکامشان لازم‌الاجراست در آنجا هستند دوست داریم. شما اگر توان دارید در آذربایجان اجازه‌ی فعالیّت دینی دهید، حوزه‌های علمیه فعّال شوند، طلبه‌ها به مقام مرجعیت نایل آیند و ما به آن‌ها اقتدا کنیم.»
تا جان در بدن داریم از ایران جدا نخواهیم شد؛ مردم ایران به اندازه ما قدر انقلاب و رهبری را نمی‌دانند
بعدها در خلال گفتن این خاطرات، می گفت: «اویس قرنی در یمن بود و پیامبر در مدینه که با هم دوست شدند؛ ما هم با ایران دوستیم، چرا؟ چون در ایران اهل بیت وجود دارد، ولایت وجود دارد، ما تا جان در بدن داریم از ایران جدا نخواهیم شد، حتّی فرزندانمان هم جدا نخواهد شد، مگر مسلمان از ولایت جدا می‌شود؟ مردم ایران به اندازه ما قدر انقلاب و رهبری را نمی‌دانند؛ چنانکه بزرگان گفته‌اند ماهی تا زمانی که در آب است قدر آب را نمی‌داند از آب که کنار افتاد قدر آب را می‌فهمد.
یک عمر مبارزه در راه اعتقادات
حاج علی اکرام؛ بیان خاطرات در قم سال ۱۳۸۴
شجاعت و صراحت از دیگر شاخصه‌های بارز حاجی علی‌اکرام بود، او می‌‌گفت: من یک دقیقه در عمرم از اعتقاداتم دست نکشیده‌ام. من از دوران کودکی که می‌دیدم مادرم در حسرت شنیدن اذان از مأذنه‌های مساجد می‌سوزد و در هنگام شنیدن اذان گریه می‌کند با خدا عهد بستم که تا زنده‌ام اذان را زنده نگاه دارم. لذا در هر شرایط اذان می‌دادم. وقتی در زندان بودم اذان می‌دادم که مرا اذیّت کردند و گفتند تو شخص شناخته شده‌ای هستی و وقتی اذان می‌گویی زندانیان می‌فهمند که اینجایی و این برای ما بد است باید اذان نگویی، من در پاسخ گفتم من به خاطر اقامه اذان قیام کرده‌ام و الان دستگیر شده‌ام. اگر مرا پاره پاره هم کنید من اذان خواهم گفت و خلاصه هرچه کردند من به حرف آن‌ها گوش ندادم و هر روز سه بار اذان می‌دادم و با صدای بلند قرآن می‌خواندم.
خاطره‌ای از شجاعتش را خودش روایت می‌کرد: «قبل از فروپاشی من با قطار سفری به نخجوان داشتم در بین راه وقتی از نزدیکی مرز ایران می‌گذشتیم من با دیدن عکس امام که بر روی کوه نصب شده بود و سه ایرانی در کنار آن بودند، شروع به تکبیر گفتن و شعار «درود بر خمینی» کردم، ماموران قطار مرا دستگیر کردند و خلاصه پس از کش و قوس فراوان پس از کسب تعهّد رها کردند.»



حزب اسلام در دل حکومت لاییک؛ هیئت سیاسی امنیتی آمریکایی بعد از مشاهده تصاویر امام خمینی ( قدس سره )
در ساختمان حزب از حیدر علی اف می‌خواهند این حزب را تعطیل کند
حزب اسلامی به سال ۱۳۷۱ توسط حاج علی اکرام و یارانش تاسیس شده بود. تشکیل یک حزب اسلامی در سرزمینی که بعد از جدایی از ایران حدود ۹۰ سال تحت سیطره روسیه مسیحی و بعد از آن حدود هفتاد سال در سایه سهمگین استبداد الحادی یعنی حکومت کمونیستی قرار داشت، اتفاقی درخشان بود و به همین جهت شیعیان جمهوری آذربایجان از تشکیل این حزب به صورت گسترده استقبال کردند. چنان‌که خود حاج علی‌اکرام می‌گفت، حدود دویست هزار تن از اهالی جمهوری به عضویت این حزب درآمده بودند. حزب اسلامی به ریاست حاج علی‌اکرام گسترش می‌یافت… بعد از به قدرت رسیدن حیدر علی‌اف و انعقاد توافق‌نامه آتش‌بس با ارمنستان توسط علی‌اف پدر، حزب اسلامی آماج شدیدترین سرکوب قرار گرفت. چنان که حاج علی‌اکرام نقل می‌کرد، هیئتی از چهره‌های سیاسی و امنیتی امریکا به باکو سفر کرده و با احزاب مختلف ملاقات و گفتگو می‌کردند. این هیئت، در جریان دیدار از حزب اسلامی از مشاهده تصاویر امام خمینی در ساختمان حزب متعجب و ناراحت می‌شوند و در دیدار با حیدر علی‌اف، از وی می‌خواهند که این حزب را تعطیل کند. پس از بازگشت هیئت امریکایی از باکو، حمله‌های شبانه ماموران به رسم دوره کمونیسم– به ساختمان حزب و خانه‌های سران آن آغاز می‌شود. یکی از سران حزب بعد از دستگیری و زیر شکنچه در زندان به شهادت می‌رسد و حاج علی‌اکرام و برخی از یارانش به زندان‌های طولانی مدت محکوم می‌‌شوند.
حزب در سال ۱۹۹۶ از سوی دولت با لغو مجوز روبرو گردید لیکن به فعالیت سیاسی، اجتماعی و دینی خود ادامه داد و امروزه «تعمیق تدریجی آموزه‌های اصیل شیعی» در بین مردم مسلمان این کشور به عنوان مهمترین دستاورد این حزب، باعث نگرانی شدید دولت باکو گردیده است و از همین روست که رهبر کنونی حزب اسلام «دکتر صمداف» نیز در حال تجربه سرنوشتی دردناک مانند سرنوشت مرحوم حاج علی‌اکرام بوده و ماه‌هاست که در زندان به سر می‌برد، البته سرنوشت مردم مسلمان جمهوری آذربایجان به ویژه دینداران این کشور پس از قراردادهای گلستان و ترکمانچای، همواره سرنوشتی غم‌انگیز بوده است.

پشت تریبون سنا خطاب به حیدر علی اف
سخنرانی حاج‌علی‌اکرام در مجلس ‌ملی‌ جمهوری‌ آذربایجان در سال ۱۹۹۳ یکی از ماندگارترین سخنرانی‌هایی است که در تاریخ این کشور به ثبت رسیده است که به نوعی پیشگویی وی‌ از کسانی است که خط اسلام را از دست می‌دهند. ایشان در این سخنرانی خطاب به حیدر‌علی‌اف، رئیس جمهور وقت جمهوری آذربایجان، و سایر مقامات آذری و نمایندگان مجلس اظهار می‌دارد:
«ما نمی‌خواستیم مملکت‌مان به این روز مبتلا شود. [ایشان در حالیکه قرآن در دست دارد می‌گوید] من این قرآن را شاهد می‌گیرم. نه از روی غرض حرف می‌زنم و نه دشمنی در این کشور دارم. خداوند در قرآن می‌فرماید: من عشق و محبت خود را فقط به انسانها عطا کرده‌ام. اگر در یک انسان عشق و محبت الهی نباشد، انسان نیست. این عشق و محبت را خداوند در قرآن اینگونه معنی کرده‌ است که اگر انسان عشق و محبت الهی را به اولاد و مال و مقام منحصر کند، به عزت و جلالم او را نابود خواهم کرد. وضعیت کشور ما نیز به خاطر از یاد بردن این موضوع است. به ایلچی‌بیگ و سایر روسای حکومت‌ها نیز گفته‌ام. به جناب حیدر علی‌اف نیز می‌گویم: به عزت و جلال خداوند قسم چون آنها خداوند را از یاد بردند و از خدا دور شدند، به این وضعیت دچار شدند. سه اصل مهم مندرج در رنگهای پرچم کشور را با عدالت نگاه کنید و عمل کنید. به عدالت در کشور جای بدهید. من این موضوع را در کنگره‌ها و کنفرانس‌ها و به مقامات در مقاطع مختلف عرض کرده‌ام. با گریه و التماس از آنها خواسته‌ام به این سه اصل اهمیت بدهند. ما مسلمان هستیم و حالا که مسئولیت مهم کشور را جناب حیدر علی‌اف در دست گرفته‌ است‌، به عزت و جلال خداوند قسم می‌خورم که من زمانی به شما تبریک خواهم گفت که به این سه اصل اساسی جای بدهید. اسلام را در مرتبه اول جای بدهید. اگر به اسلام جایگاه خاص را بدهید ما نیز تا آخرین نفس با شما خواهیم بود ولی اگر غیر از این عمل نمائید به عزت و جلال خداوند قسم می‌خورم که وضعیت شما فلاکت‌بارتر از دیگران خواهد بود. هر کسی باید در کشور به خاطر خدا کار کند. اللهم صل علی محمد و آل محمد. خداوندا ما را به حال خود وا مگذار. شهدای ما را در کنف رحمت خود قرار بده.» ایشان در پایان سوره فاتحه را می‌خواند و از مقامات و نمایندگان مجلس می‌خواهد تا فاتحه را با وی تکرار نمایند.
به قول دوست عزیز و بزرگواری مهم ترین سابقه مبارزاتی حاج‌علی‌اکرام این بود که درست در قلب الحادِ کمونیستی، حقانیت امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی را با افتخار فریاد کرد، ما هم بی‌هیچ شبهه و تردیدی فریاد می‌زدیم که «آری؛ ما انقلاب‌مان را صادر کردیم».

حاج علی‌اکرام در واپسین روزهای سال ۱۳۸۹
شهادت‌گونه دار فانی را وداع گفت.

لحظه وداع تنها فرزند ذکورش، حسین، نقل می‌کرد که در ساعات آخر عمرش من و خواهرانم را فراخواند. وصیت‌های خود را جداگانه برای هر کدام از ما بیان کرد. سپس به من گفت سوره‌ی یاسین را تلاوت کن، من ده بار این سوره را تلاوت کردم، در نوبت دهم وقتی به آیه‌ی «وجعلنا من بین ایدیهم سدًا و من خلفهم سداً فاغشیناهم فهم لایبصرون» رسیدم، پدرم این آیه را خود با صدای بلند تلاوت کرد، سپس شهادتین را بر زبان خود جاری کرد و سه بار امام حسین(ع) را به استمداد طلبید و این نوحه را که زبانحال حضرت زینب است اما با شرح زندگانی‌اش سنخیّت داشت، زمزمه کرد: «حسین جور و جفای اشقیادن من دئیوم یا سن…» و سپس با صدای بلند نام حضرت فاطمه زهرا(س) را یاد کرد و جان به جان آفرین سپرد.

او یک «خمینی‌چی» تمام‌‌عیار بود شاید به جرات بتوان گفت که در تاریخ معاصر جمهوری ‌آذربایجان مردی به شجاعت، جسارت، خستگی‌ناپذیری و اسلام‌گرایی همچون حاج‌علی‌اکرام وجود نداشته است. ایشان در طول زندگی بابرکت و مبارزه‌جویی خود با حکّام الحادی و مستبد کمونیستی و همچنین به اصطلاح دموکرات‌مآبان بعد از فروپاشی شوروی و استقلال جمهوری‌آذربایجان‌، همیشه دفاع از ارزشهای دینی و مقدسات ‌اسلامی و ائمه‌‌ معصومین را در سر لوحه افکار و اعتقادات خود قرار داده بود و همواره تا آخرین لحظات زندگی خود از جدایی‌ناپذیری دین از سیاست دفاع می‌نمود. حاج‌علی‌اکرام در نزد حکومتهای قبل و بعد از فروپاشی شوروی سابق، به «خمینی‌چی» مشهور بود. اگر چه این عبارت در نزد عده‌ای منفی تلقی می‌شد، اما ایشان این لقب را افتخاری برای خود می‌دانست که به وی «خمینی‌چی» گفته شود چرا که عاشق حضرت‌امام‌(ره) بود. می‌گفت وقتی از تلویزیون مشاهده کردیم که حضرت‌ امام از پله‌های هواپیما پایین می‌آید، جرقه‌های امید در دلمان روشن گردید و فعالیتهایمان را برای ترویج و تبلیغ دین اسلام بیشتر کردیم. انقلاب اسلامی ایران و حضرت امام‌خمینی‌(ره) برکتی برای ما بود. از وجود ایشان ما رشد معنوی یافتیم.


مراسم بزرگداشت حاج علي اکرام
رهبر جنبش اسلامي معاصر آذربايجان در اروميه برگزار شد
به گزارش روابط عمومي اداره کل تبليغات اسلامي آذربايجان غربي، مراسم گراميداشت مجاهدتهاي شادروان حاج علي اکرام عليزاده رهبر اسلامگراين جمهوري اذربايجان دوشنبه پنجم ارديبهشت 90 قبل از ظهر به مناسبت اربعين در گذشت وي از سوي اداره کل تبليغات اسلامي آذربايجان غربي در محل اين اداره برگزار شد.


  آیت الله مکارم شیرازی:
حاج علی اکرام، الگوی جهاد و شهادت بود
آیت الله مکارم شیرازی ضمن تسلیت وفات رهبر شیعیان جمهوری آذربایجان، از دولت باکو خواست به محدودیتهای دینی در این کشور خاتمه دهد.
به گزارش اسلام آذری، آیت الله مکارم شیرازی با صدور بیانیه ای ضمن آرزوی علو درجات برای رهبر سابق حزب اسلام جمهوری آذربایجان اعلام نموده اند :« با یک دنیا تاسف ،خبر درگذشت رهبر شیعیان جمهوری آذربایجان ،ابوذر زمان ،مجاهد و مبارزه نستوه ،انسان وارسته حاج علی اکرام علی اف را دریافت نمودیم.»
این مرجع تقلید همچنین در پیام تسلیت خویش آورده اند : « حاج علی اکرام انسان فوق العاده ای بود که بخش اعظم عمر خویش را در زندانها و تحت شکنجه های سنگین سپری نمود. »
آیت الله مکارم شیرازی حاج علی اکرام را الگوی واقعی نسل جوان جمهوری آذربایجان معرفی نموده که بایستی در زمینه های جهاد ،شهادت،مقاومت ،مبارزه و سازش ناپذیری مورد استفاده قرار گیرد.
این عالم اسلامی همچنین در پیام خود ،توجه دولت جمهوری آذربایجان را به تحولات جهان اسلام جلب نموده و هشدار داده است که با توجه به علاقمندی مردم جمهوری آذربایجان به معارف اسلامی و شیعی، بایستی همه محدودیتهای دینی مانند تخریب مساجد،ممنوعیت چاپ و توزیع کتب اسلامی و ممنوعیت حجاب در این کشور خاتمه یابد.  گفتنی است رهبر پیشین حزب اسلام جمهوری آذربایجان پس از تحمل سالها رنج و مصیبت ناشی از شکنجه های روحی و جسمی دولت باکو ،پنج شنبه گذشته به دیار حق شتافت.

ماجرای تولد عجیب حاج علی اکرام از زبان خودش من علی اکرام علی زاده(علی اف) فرزند اسماعیل در سال 1940 در روستای معروف«نارداران» - 25 کیلومتری شمال باکو - در یک خانواده متدین به دنیا آمدم.نیاکان و خاندان ما در گذشته از شیعیان خاص در منطقه بوده اند.
تولد من عجیب بوده است.مادرم همیشه می گفت:«تولد تو عجیب بود،شش ماهه به دنیا آمدی،مژه و ابرو نداشتی... کسی باور نداشت که تو زنده بمانی،تو را به پارچه و قنداق می پیچیدم و روی وسایل خانه می گذاشتم،همه منتظر بودیم که کی خواهی مرد!... اما خداوند تو را نگه داشت،بزرگ شدی و از بهترین فرزندان ما شدی!...»
گفتنی است دوره تولد من هم از دوران شگفت انگیز تاریخ قرن بیستم بود؛یعنی سال های بین جنگ جهانی دوم،که انسان معاصر بدترین خاطره ها را از آن سال ها دارد: سال های خونین،قحطی،گرسنگی،آوارگی،مرگ و بدبختی. می توان گفت آثار شوم آن سال ها تا آخر قرن بیستم، بر سیمای بشریت سایه انداخته بود و هنوز هم در سال های آغاز قرن بیست و یکم باقی است.                  ( روحش شاد و راهش مستدام باد )

-----------------------------------------------------------
آخرین خبر ها جمهوری آذربایجان

مستند تلویزیونی حاج علی ‌اکرام

رهبر فقید جنبش اسلامی جمهوری ‌آذربایجان رونمایی شد

مستند، حاج علی اکرام گوشه‏هایی از زندگی و مبارزات حاج علی‌ اکرام علیزاده ناردارانی رهبر فقید جنبش اسلامی جمهوری ‌آذربایجان و رهبر اسبق حزب اسلام این کشور را به تصویر کشیده است  

به گزارش خبرگزاری اهل بیت (ع) ـ ابنا ـ ترسیم ویژگی‏های شخصیتی بارز حاج علی اکرام علیزاده ناردارانی که پس از سالها مجاهدت در راه اسلام و معرفی انقلاب اسلامی و تحمل زندان و شکنجه و ابتلا به بیماری در زندانهای جمهوری آذربایجان ، در اواخر اسفند سال گذشته دار فانی را وداع گفت از جمله نقاط توجه این مستند است و برای اولین بار به روایت تصویری ولایتمداری و  پایبندی وی به اصول مبارزه و مجاهدتی که حضرت امام خمینی(ره) برای پیشبرد اهداف جهانشمول انقلاب اسلامی ترسیم کردند، می‏پردازد.

این مستند همچنین ولایتمداری و ایستادگی این شخصیت آذری در راه مبانی و ارزشهای اسلامی را که از حاج علی اکرام علیزاده ناردارانی سیمایی برجسته و شاخص در عرصه فعالیتهای دینی نه تنها در جمهوری آذربایجان بلکه در تمامی منطقه قفقاز و جمهوری‏های شوروی سابق تبدیل کرده به نحوی که همچنان بسیاری از  تلاشگران راه اعتلای اسلام در این منطقه خود را مدیون و رهروی آن مجاهد نام آشنا می‏دانند، از زاویه نگاه دوربین تبیین می‏کند.

مراسم رونمایی از  مستند حاج علی اکرام در شهر تبریز  به همت دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی آذربایجان شرقی در دانشگاه پیام نور  این استان در شهر تبریز برگزار خواهد شد.

در این مراسم که ساعت 18 روز دوشنبه ۲۱ شهریور ماه در در سالن آمفی تئاتر دانشگاه پیام نور آذربایجان شرقی برگزار می‌گردد ، نویسندگان و شعرا و فعالان انقلاب اسلامی علاقمند به  تحقیق و پژوهش در خصوص مسایل جمهوری آذربایجان حضور خواهند داشت.

مراحل تولید این مستند از آبان ماه 89 شروع شده و تا پایان اردیبهشت ماه 1390 به طول انجامیده است.

مهدی نعلبندی که خود تهیه کنندگی، کارگردانی و تصویربرداری این برنامه را به انجام رسانده تصاویر مستند حاج علی اکرام را  در امامزاده رحیمه خاتون و مزارستان شهر نارداران و دفتر حزب اسلامی جمهوری آذربایجان در باکو ثبت کرده  است .

منابع او برای تحقیق در مورد این شخصیت آزادیخواه کتاب زندگی و خاطرات حاج علی اکرام چاپ  مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مصاحبه های حاج علی اکرام با نشریات مختلف مثل مساوات، نبض و ... در باکو ، کتابهای باکو 2001 و همسایه خانه زاد( به قلم  مهدی نعلبندی)و ارتباط های شخصی کارگردان با حاج علی اکرام بوده است

نعلبندی در این مستند 30 دقیقه ای گفت و گو با  قربان جبرئل سردبیر هفته نامه نبض، امیلیا تقی اوا، حاج واقف عبدالله اف، حاج فیاض تقی اف، دکتر حاج محسن صمداف و تعدادی از اهالی شهر نارداران و مصاحبه هایی با حاج علی اکرام را گنجانده است.

شبکه جهانی سحر ، این مستند را  در ماه مبارک رمضان  پخش کرد که با استقبال گسترده بینندگانی مواجه شده است که خواهان بازپخش آن شده اند.

مستند حاج علی اکرام از شبکه  استانی سهند آذربایجان شرقی نیز پخش شده است و شماری از بینندگان تلویزیون در استانهای اردبیل و زنجان و آذربایجان غربی هم پیشنهاد پخش مستند حاج علی اکرام  از شبکه های محلی این استانها را مطرح کرده اند.

حاج علی اکرام علیزاده ناردارانی در پنجم آوریل  سال 1940 در نخستین سال جنگ جهانی دوم که جمهوری آذربایجان نیز به عنوان جزئی از اتحاد جماهیر شوروی به شدت تحت تاثیر ویرانگری های این جنگ بود ، به دنیا آمد. همانطور که دوران کودکی حاج علی اکرام در سالهای کمبود و قحطی سالهای نخستین جنگ جهانی دوم سپری شد، این مجاهد نستوه  در سالهای پایانی عمر خود نیز  تقریبا تمامی بضاعت خود را  صرف مجاهدت و تبلیغ اسلام کرد و خود و خانواده اش ضمن تحمل  کمبودها و دشواری ها ، همواره عزت و شرافت مختص مجاهدان راه حق را در خود حفظ کردند.

* علی‌اف از سرنوشت شوم دیکتاتور‌های عرب منطقه عبرت بگیرد
* دولت آذربایجان شرایط سختی را برای شیعیان ایجاد کرده است
* سخنرانی حاج محسن صمداُف رئیس حزب اسلامی جمهوری آذربایجان
* سال 2012 در آذربایجان با بازدشت اسلامگرایان آغاز شد
* دومین کشور شیعه‌‌‌ی جهان در بند دیکتاتوری سکولار
* آیت الله مجتهد شیستری امام جمعه تبریز: دولت آذربایجان مسیر تبلیغات اسلام را مسدود کرده است
* ممنوعیت شرکت در مراسم عاشورا برای دانش آموزان جمهوری آذربایجان
* سه سال زندان، مجازات شرکت کنندگان در عزاداری‌های محرم در گنجه!

strong div align= /span


مطالب مشابه :


حاج علی اکرم : او یک «خمینی‌چی» تمام‌‌عیار بود

اردبیل و ارومیه که آشنایی ای، رادمرد مبارز و اسلام «دکتر صمداف» نیز




برچسب :