نامه ای دوستانه دریاره ی شعر چنار...

چنار<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />

 

چنار جلوي مسجد ، غده هايش بيشتر شده

غده هاي پوشالي با تخمهاي خاكستري

كه روايت عمر دراز سياه ديگري دارند

بهار امسال به جاي شكوفه بر درختان

كلاغ روييده

 

امین پاکنهاد

 

 

دوست عزیز

سلام

آنچه را که در پی می آید ، مختصری از نظرات من درباره ی این شعر است . اگر هم کم وکاستی هست ، بماند برای وقتی دیگر که هر چه می نویسم بداهه گویی است  ، غیر آنکه در احوال شعر بیان میدارم .

 

آخر نه گناهیست که من کردم و بس

منظور ملیح دوست دارد همه کس

 

میخواهم به شعر از دو منظر نگاه کنم .یکی از پنجره ی اندیشه و آن نگاه تیزتریست به آنچه انگیزه ی این شعر شده و شعر بر شالوده ی آن بنا شده تا منظور خود را با مخاطب به گفتگو بنشیند .

دوم ، ساختار شعر را به کنکاش می گذارم ، چه از زبان شعر و شعریت زبان و چینش واژه ها و هر آنچه به آن دخیل است و از این رهگذر کار بیشتر می توان کرد و من به وسعت این نامه اکتفا می کنم .

در آخر ملیح تر است بگویم که بحث این دو منظر را همزمان و در ارتباط با یکدیگر به دست نقد میگذارم تا ارتباط مکانیکی و دیالکتیکی آنها نیز پوشیده نماند . و نیز بایسته تر آنکه بگویم از برزن اندیشه هر چه به میان می گذارم صرفاً نظر من است و دور نیست اگر با منظور شاعر در تقابل باشد .

پس در این بابت شاعر اگر مقصودی دیگر داشته گناه من است نه واژگان او .

 

" چنار جلوی مسجد ، غده هایش بیشتر شده "

شعر با این جمله آغاز شده و بلافاصله خواننده را در دنیای تصاویر جهت درک و دریافت مقصود به کنش وا می دارد . تصویری که علارغم کوتاهی حامل پیامها و سر نخ های مهمی است که خواننده را به سمت یک غایت شاید بی پایان رهنمون است . بخشی از بار زیباشناسانه ی این بیت به خاطر ساختار زبانی آن است که به لحاظ نگارشی در این جمله از صفت و موصوف خبری نیست (بر خلاف اکثر شعرهایی که قصد آن است تا با صفت و موصوف گذاری به خودی خود فضا ایجاد کنند ) بلکه تماماً یک جمله ی خبری است که به لحاظ روانشناسی هم جملات خبری نوعی از انتظار یا عکس العمل را در پی دارند وبه غیر از ابتدای جمله " چنار جلوی مسجد " که آن هم مضاف و مضاف الیه است در این جمله زبان نیست که شعر می سازد ، بلکه خود شعر است که با تمام وجود زبان مخصوص به خود را اکتفا می کند و از این روست که معتقدم " شعریت زبانی " در این بیت بسیار قوی رخداده است . از این به بعد خواننده منتظر یا متعجب می خواهد بداند چنین تصویر یا صحنه ای چرا شاعر را چنین در التهاب آورده که توجه اش را جلب کرده و به همین خاطر به لحظ ذهنی هم خواننده فاکتورهایی بیشتر از این منظره را می طلبد تا با آشنایی بیشتر با خود صحنه امکان سیر و سلوک در اندیشه ی شعر را نیز داشته باشد . واینجاست که میفهمد که چنار جلوی مسجد :

" غده هاي پوشالي با تخمهاي خاكستري " دارد

و شاعر در این راه به بهترین شکل ممکن این انتظار را برآورده کرده و با دو جمله ی وصفیه ، جوانب صحنه ای که برایش مهم جلوه کرده را بیان می دارد و هم بخشی از منظور خود را منتقل می کند و این کار را در نهایت زیرکی با چنین توصیف هایی پیش میبرد : "غده هایی پوشالی" یک هسته ی وصفیه که خود موصوفی برای هسته ی وصفی دیگر یعنی " تخمهای خاکستری " می شود و در نهایتی تمرکزی را که شاعر بوسیله ی این سلسله مراتب وصفی از "غده" به دست میدهد خود به خود به ذهن خواننده رسوخ کرده و منتظر رخدادی در این ارتباط چه به صورت تصویری چه به صورت معنایی است و این اتفاق بالاخره می افتد، بدتر از حتی تصور خواننده ، دردور دست ، جایی بین زمان ،در گذشته یا آینده ای مبهوم . درست است ، آری براستی چه چیزی بدتر از غده هایی

 " که روایت عمر دراز سیاه دیگری دارند " .

بسیار جالب است که تا کنون سه بیت از یک قطعه ی ادبی را پشت سر گذاشته و از این سه بیت دو تایشان کاملاً  خبری و جمله ی وسط نیز صرفاً وصفی است دقیقا ً بر اصل همان قانون محکم نگارشی که می گوید بهترین مفاهیم در این بخش بندی است :

هسته ی خبری + هسته ی وصفی + هسته ی خبری = جمله ی کامل

 

تا اینجا جمله کامل شده و سیر دیالیکتیکی تصاویر و توصیف ها یک واقعه ی دردناک را در ذهن خواننده به ثبت رسانده و خواننده من بعد حیران خیال جادویی شاعر آمادگی هر نوع شوکی را در این فضا دارد و خود خواننده علارغم کامل شدن جمله انتظار پایان شعر را ندارد چون ذهن جستجوگر انسان امروز در این آشفته بازار اطراف همیشه به دنبال نتیجه گیری و جمع بندی است و هم از این روست که خواننده ی این اثر به دنبال این است که در یابد که این منظره و اتفاقی که نه اکنون بلکه در زمان افتاده چه بازتابی در ذهن شاعر دارد و اینجاست که در جستجوی این سوال پی میبرد که :

" بهار امسال به جای شکوفه بر درختان کلاغ روییده "

 

بله ، دوست عزیز معتقدم در مورد این شعر بیش از اینها می توان سخن راند ... بماند برای زمانی فراختر . من از روز اول با شعرهای شما الفت داشتم از این رو با توجه به شناختی که از مجموعشان دارم ، اگر معیار بهترین شعرتان 10 باشد به این شعرتان 9.5 میدهم .

به امید کارهای زیباتر   

 

 

 .


مطالب مشابه :


موضوع پایان نامه

موضوع پایان نامه - گعده های دوستانه. یک راه این است که به بررسی زیر مجموعه های




نامه دوستانه برای (عزیزان و دوستانم)

نامه دوستانه برای فقط دوباره یک خواهش ویک شاید گفت: زندگی اغاز نبود پایان




قضاوت عملکرد

عنوان و عبارات پایان نامه ی یک نمونه نامه دوستانه بر اساس نامه ( یک نمونه




نامه ای به خدا

کلبه دوستانه - نامه ای به یک روز کارمند پستی که به نامه هایی در پایان ۹۶ دلار جمع شد و




24 راه برای سرگرم کردن بچه ها در خانه (مطلب درخواستی)

دریافت مقاله ، پروژه و پایان نامه می‌توانید یک شخصیت پسر یا دختر روی مقوا بکشید و دور




نامه ای دوستانه دریاره ی شعر چنار...

نامه ای دوستانه دریاره ی های مهمی است که خواننده را به سمت یک غایت شاید بی پایان رهنمون




پایان نامه

پایان نامه ندارد، اگرچه از دید دانش آموزان بین فضای زیبای مدارس، ارتباط دوستانه




برچسب :