آلن تورن: سوالات

ج:آلن تورن

1:هدف الن تورن وهمکارانش از تاسیس مرکز تحلیل ومداخله جامعه شناختی چه بود؟

هدف آن‌ها از تأسيس اين مرکز بررسی جنبش‌های اجتماعی بود (از جنبش زنان گرفته تا جنبش‌های حمايت از محيط‌زيست، جنبش‌های جدايي‌طلبان، جنبش همبستگی در لهستان) که در دهة 70 و 80 از مسائل عمدة روز به حساب می‌آمدند و دامنة آن‌ها همواره در حال گسترش بود. تورن با اين گونه پژوهش‌ها مشاور علمی قابل احترام و تبديل به «روشنفکر عمومی» (public intellectual) شد

2:موضوع تحلیل های الن تورن در دهه 90چه بود؟

، تورن در دهة 90 به سراغ تحليل نظری و نظری_تاريخی جايگاه سوبژه و مبارزه او برای خودشکوفايي و کسب هويت رفت. او با اين مطالعات درگير بحث‌هايي شد که موضوع آن‌ها آسيب‌شناسی عصری بودند.

3:با توجه به چه موضع ای الن تورن در آثار اوله خود معتقدبود که سودمندی عناصر فکری ساختار گرایی کارکرد گرایی نمی تواند تغییرات اجتماعی در جوامع مدرن را تحلیل کند؟

با توجه به همين ديدگاه است که می‌توان دو موضع مشخص اورا توضيح داد: يکی فاصله گرفتن از بورديو - که به عقيدة او تحت تأثير اثرات باقی مانده از ساختارگرايي قرار داشت - و شيوة کارهای تجربي‌ که با فرض تغييرناپذيری و تعيين‌پذيری مناسبات اجتماعی انجام می‌گرفت؛ و ديگری انتقاد به مفاهيم انطباق (Adaption)، جامعه‌پذيری (Sozialisation) و يکپارچگی (Integration) که از مفاهيم کليدی نظرية کارکردگرايي ساختاری تأثيرگذار بر آگاهی جمعی جامعه‌شناسان هستند. به عقيدة او همين مفاهيم هستند که زمينه را برای ناديده گرفتن سوبژه، جنبه‌های غيراجتماعی و خلاق فراهم می‌کنند. خصوصياتی که به کمک آن‌ها می‌توان تغييرات اجتماعی را توضيح داد

4:ادعای الن تورن دررابطه با آگاهی کارگری را شرح دهید؟

تورن ادعا می‌کند که آگاهی کارگری را بايد به منزلة ارادی معطوف به آزادی و همچنين ارادة معطوف به مبارزه عليه بيگانگی تعريف کرد؛ مبارزه‌ای که جهت‌گيری به سمت ابتکار و توليد خلاق شکل‌های جديد ارزشی دارد

5:سه عنصر ساختی اگاهی کارگری الن تورن را بنویسید

: 1) پذيرش اين امر بديهی که کارگران سازمان‌يافته کنشگران اصلی دنيای کار صنعتی هستند (هويت)؛ 2) اذعان به وجود جريان مخالف که می‌خواهد از شکل‌گيری فرايند عقلانی واقعی کار جلوگيری کند (جناح مخالف)؛ 3) آگاهی به اين که جامعه عرصة قدرت و مبارزه برای نظارت بر تصاحب محصول کار است و مبارزه برای استقرار مدل فرهنگی جديد همواره در جريان (تمام‌گرايي) است.[1] تورن ادعا می‌کند که اگر هر سه عنصر موجود باشند

6:ازدیدگاه الن تورن کنشگراصلی جنبش اجتماعی در جامعه صنعتی چه کسی می باشد /توضیح دهید؟

. کنشگر اصلی يعنی کارگران در اين عصر درک می‌کنند که مسئلة اصلی نظارت و تکامل همين جامعه صنعتی يا نظام کنش تاريخی (اگر بخواهيم بار ديگر از يکی از مفاهيم کليدی تورن استفاده کنيم) است. تورن بر اين نظر است که آگاهی کارگری و طبقاتی - و اين حاوی موضع‌گيری آشکار در برابر تمام بلندپروازی‌های م

7:آلن تورن در اثر خود به نام جامعه شناسی علم در صدداثبات چه بود؟

). تورن در اين اثر در صدد توضيح واضح دليل خود برای خوداری از استفاده از همان مسير نظرية اجتماعی، از جمله رويکرد کارکردگرايي، برآمد. به عقيدة او آن نوع جامعه‌شناسی که به پديدة تغييرات اجتماعی حساسيت دارد، نبايد در سطح بررسی ارزش‌ها و هنجارهای موجود بماند و مانند پارسونز و هواداران به دنبال ارزش‌ها و هنجارها حرکت کرده و فقط روند نهادينه شدن و درونی کردن ارزش‌ها را بررسی و به عبارتی «مصرف کننده»[2] باشد

8:از نظر الن تورن مفهوم جامعه پذیری به چه معنا می باشد؟

! درک تورن از مفهوم جامعه‌پذيری نيز متفاوت است. تورن توانايي جامعه‌پذيری (Soziabilität) را - برخلاف کارکردگراها - «جهت‌گيری صرف سوبژه به سمت ديگران به‌منظور واگذاری اختيار کنشگر به جمع»[3] تعريف نمی‌کند، بلکه جهت‌گيری به سمت ديگران را همراه با رسيدن به نتايج نو، خلق ارزش‌ها و هنجارهای جديد ارزيابی می‌کند

9:الن تورن در مقابل انتقادهای مخالفین از جمله پیربوردیوکه او به نگرورزی های اجتماعی/فلسفی وتاریخی/فلسفی خود عنوان نظریه داده چگونه دفاع می کند؟

موضوع اصلی تحليل‌های او سوبژه‌های منزوی يا جمع‌های انتزاعی نيستند، بلکه ميدان‌های کنش و از اين طريق عرصه‌های روابط اجتماعی‌ هستند که کنشگران در آن کنش انجام می‌دهند. بنابراين هدف او از استفاده از اين مفاهيم فراهم کردن شرايط برای تعيين محيطی است که کنشگران برای کنش در اختيار دارند. فقط با طرح نظريه به اين شيوه است که می‌توان از رويکردهای فاقد پويايي مانند کارکردگرايي و ساختارگرايي خلاص شد، بدون آن که نيازی به افتادن در دام الگوهای استدلالی کشمکش از نوع الگوی دارندروف باشد

10:اهدف الن تورن در خلق کتاب جامعه فراصنعتی را تحلیل کنید؟1:موفق شد فرایندهای عمده تغییرات اجتماعی در جوامع غربی رابررسی کند 2:پیش بینی کرد که جامعه فرا صنعتی شدیدا تحت تاثیر معرفت و علوم قرار دادرد و به دلیل اراده معطوف به خود تولیدی از توانایی خود تاثیری بالایی بر خوردار است 3:توجه تورن به اهمیت معرفت برای دگرگونی اجتماعی ونقش مهارت های اموزشی بر ساختار اجتماعی است

11:موضوع مطالعات جنبش های اجتماعی الن تورن چه می باشد/نتیجه پژوهش های الن تورن چه شد؟

تورن با مطالعة تجربی جنبش‌های اجتماعی نو و با تحليل جنبش دانشجويي، جنبش حفظ محيط‌زيست، جنبش مبارزه با تأسيس نيروگاه‌های هسته‌ای، همچنين مطالعاتی در بارة جنبش‌های منطقه‌ای در فرانسه، جنبش همبستگی در لهستان و جنبش‌های اجتماعی در کشورهای امريکای لاتين يکی از برجسته‌ترين جامعه‌شناسان حوزة مطالعات جنبش‌های اجتماعی شد. نتيجة اين پژوهش‌ها انتشار اثر مهم نظری او تحت عنوان صدا و نگاه La Voix et le regard. در سال 1978 است

12:الن تورن در اثر خود با نام صداونگاه به دنبال چه چیزی بود ؟

. او در اين اثر با اشاره به کارهای تجربی از يک سو در صدد نشان دادن اين موضوع بود که چگونه کنش می‌تواند خالق ارزش‌های جديد باشد و از سوی ديگر کنشگران با چه اشتياقی برای نهادينه کردن همين ارزش‌ها مبارزه می‌کنند، به طوری که «نهادينه کردن» را نبايد به شکل فرايندی فهميد که بدون کشمکش و مشکل جريان دارد

13:الن تورن در پژوهش های خود رویکرد عقلانیت از کنش جمعی راچگونه نقد می کند؟

: تورن در پژوهش‌های خود رويکرد عقلانيت از کنش جمعی را نقد کرد که کنشگران را فقط موجودات در صدد تحقق ارزش‌های از قبل موجود و از پيش فرمول‌بندی شده تعريف می‌کند و با اين تلقی از کنشگر بررسی فرايند شکل‌گيری ارزش‌ها را از همان آغاز کنار می‌گذارد،[4] البته اين رويکرد از سوی ديگر به هيچ وجه ادعا نمی‌کند که ارزش‌ها به کنشگران تزريق می‌شوند، پس نمی‌توان فرايندهای اجتماعی را فقط رويدادهايي در درون نهادها فهميد، بلکه فرايندهای اجتماعی را بايد بيشتر رويدادهايي تفسير کرد که اساساً با نهادهای قديمی در کشمکش هستند و در اين کشمکش جريان به نفع نهادينه کردن ارزش‌های جديد ختم به خير می‌شود.

14:الن تورن در اثر اصلی خود به نام نقد مدرنیته چه چیزی را مورد بررسی قرار داد؟

. تورن در اين کتاب عوارض [اصطکاکات] (Friktionen) جامعة مدرن را بررسی کرد، به عبارتی اختلافات و کشمکش‌های اين عصر را واکاوی کرد. او اول فلسفه‌ها و طرح‌های اجتماعی را تحليل کرد که در جريان کشمکش‌ها در دوران مدرن شکل گرفتند. نتيجة اين بررسی‌ها فرضية مهم «سوبژه» است: به عقيدة تورن مدرن با ويژگی تنش اجتناب‌ناپذير ميان عقلانيت و خلاقيت، ميان عقلانی کردن و «سوبژه شدن» (Subjektivierung) مشخص می‌شود، اگرچه اين فرايند در آغاز دوران مدرن چندان چشمگير نيست، ليکن به تدريج چهره می‌نماياند. تورن دورة اول مدرن را عصر مدرن «کلاسيک» ‌ناميد که با آثار کسانی مانند روسو و کانت در اواخر قرن هيجده به اوج شکوفايي خود رسيد

15:الن تورن چه تصوری از سوبژه دارد توضیح دهید؟

برمی‌آيد تصوری منفی از«سوبژه» دارد. به عقيدة او فرد در فرايند صنعتی شدن و گسترش شهرنشينی به سادگی از وابستگی‌های سنتی خلاص نمی‌شود. او بر خلاف برخی از نظريه‌سازان فردی ‌شدن مفهوم سوبژه را با فرد منفرد و به حال خود رها شده يکی تلقی نمی‌کند! به عقيدة تورن - در اين نظر بار ديگر تأثيرات سارتر ديده می‌شود[5] - سوبژه شدن (Subjektwerdung) در وهلة اول در جريان مبارزه کسب می‌شود و آن‌هم مبارزه برای کسب امکانات کنش. اين نوع مبارزه اغلب با شرکت ديگر اعضای گروه، طبقه و جنبش‌های فرهنگی و اجتماعی انجام می‌گيرد و به معنای حل شدن يکپارچة سوبژه در مجموعة جمعی و آمادگی او برای سازگاری با گروه است.

16:از نظر الن تورن سوبژه مندی در چه شرایطی تحقق پیدا می کند؟

است سوژه‌زدايي (Entsubjektierung که سوبژه‌مندی (Subjektierung) به عقيدة تورن در جريان مبارزة (جمعی) عليه گرايش‌های) از طرف نظام‌ها و ساخت‌های حکومتی، عقلانی و اجتماعی سازمان‌يافته و متمرکزی تحقق پيدا می‌کند که تهديدی برای امکان بروز فرديت قلمداد می‌شوند، ليکن همزمان با فاصله‌گيری از جماعت‌هاي خفه‌کنندة [فرد] و حتی گروه، طبقه و جريان‌های «خودی» تحقق پيدا می‌کند[تورن به اين ترتيب ميان سوبژه شدن و سوبژه‌مندی قائل به تمايز است

17:رهیافت های نظری تورن در باره عوارض مدرن ومدرن شدن را به منزله تنش مستمر میان عقلانی کردن وسوبپه مندی را بنویسید؟

1: )، عصر مدرن را با معيارهای هنجاری از اعصار ديگر متمايز نکرد 2کتجارب متعالی برای سوبژه هم ابزار و هم امکان است تا او بتواند نه فقط خود را در برابر گرايش‌های سوبژه‌زدايي در جامعه حفظ کند، بلکه با نيرو کسب شده در نتيجة اين تجارب عليه آن مبارزه کند3: نکته جالب ديگر استنتاجات نظری تورن در بارة دموکراسی است. تورن در اين‌جا می‌بايست در چند «جبهه» می‌جنگيد، چراکه خواستار تجديد نظر و تصحيح نظرية اجتماعی گذشته در اين باره بود. تورن - اين می‌تواند نخستين «جبهه» باشد - يکی از نظريه‌سازان «جنبش‌های اجتماعی جديد» بود که جنبش‌های هوادار دموکراسی مستقيم دفاع می‌کرد

18:چراتورن همانند هابرماس به درستی سخنان جماعت گراها درباره نیاز به حفظ پیوندهای اجتماعی نسبتا پایدار برای کارکردجامعه تردیدداشت؟، زيرا اين نظريه به اندازه کافی به استقلال فردی بها نمی‌دهد، پس خطر سرکوب سوبژه در آن همواره وجود دارد. تورن ضمن توافق با هابرماس در اين باره با فرضيه بسيار با اهميت او مخالف است که براساس آن دموکراسی صرفاً به منزلة پروژه‌ای عمومی قابل تصور است. تورن بر خلاف هابرماس دموکراسی را شکلی از زندگی می‌داند که ممکن است ويژگی‌های عمومی يا خاص داشته باشد.[6] اگر سوبژه‌مندی از طريق مبارزة مشترک افراد و به شکل کنش جمعی تحقق پيدا می‌کند، بنابراين نيازی نيست به جنبش‌های خاص به آن ميزان بی‌اعتماد و بدبين باشيم که هابرماس به ما می‌آموزد. اين موضع را می‌توان به وضوح در قضاوت تورن در بارة ملی‌گرايي ديد. هابرماس از گذر ضروری به سمت شکل‌های اجتماعی شدن فراملی سخن می‌گويد،[7] در حالی که تورن محکوم کردن ملی‌گرايي و حرکات و جنبش‌های قومی را کار ساده‌ای نمی‌داند

[1] Touraine, A.: La Conscience outriere. Paris 1966, 311.

[2] Touraine, A.: Soziologie als Handlungsgewissenschaft. Darmstadt 1974, 59.

[3] A. A. O., 35.

[4] Vgl. hierzu grundlegend Joas, H.: Die Entstehung der Werte. Frankfurt/Main 1997.

[5] Sartre, J.-P.: Das Sein und das Nichts. Versuch einer phänomenologischen Ontologie. Reinbek 1993 (urspr. 1943), v.a.405-748.

[6] A. a. O., 28.

[7] Habermas, J.: Die Einbeziehung des Anderen. Studien zur politischen Theorie. Frankfurt/Main 1996, 8.

آلن تورن: سوالات

مطالب مشابه :

معرفی آلن کاردک Allan Kardec, فیلسوف شهیر و پدر علم روحی جدید

مشکل دانلود فایل ها

7 دهه کار هنری درخشان وودی آلن

آلن تورن: سوالات

آلن دلون

سوالات آلن تورن و ميشل فوکو

وودی آلن، سینماگری برای تمام فصول