متن کامل مصاحبه اخبارات سرپلذهاب و فرهاد تجری

 مردی که با اصولش «خوش» است.

فرهادتجری:گناه من همراهی با استاندار

 و دکتر لاریجانی بود

IMAGE634556574451875000.jpg

اخبارات سرپلذهاب:مرزبندی های متفاوتی  را برای انسانها قائل شده اند.در یکی از این مرزبندی ها انسانها را به چند دسته تقسیم کرده اند.عده ای انسانهای هستند که در گذشته زندگی می کنند و به آنچه حال در وقوع رخ دادن است کاری ندارند.عده ای به حال فقط فکر می کنند و به گذشته و آینده توجهی ندارند و عده ای هم انسانهای به اصطلاح آینده نگرند ودر استرس و اضطراب آینده شان زندگی می کنند.در این بین هستند اندکی معدود که نه به گذشته . نه آینده و نه حال کاری ندارند و اصطلاحا با اصولشان زندگی می کنند.اصولی که به عنوان ارزش و آرمان پذیرفته اند.فرهادتجری یکی از این افراد است که همواره بدون توجه به اتفاقات پیرامونیش با اصول خود زندگی می کند.اصولی که خدمت به مردم و رضایت خداوند از ارکان آن است.در زیر میتوانید متن کامل مصاحبه حاج فرهادتجری و وبلاگ اخبارات سرپلذهاب را مطالعه کنید.

 

*با سلام و تشکر از شما و پوزش از اینکه دیر وقت مزاحم شدیم مهمترین دستاوردهای دوران نمایندگی تان را بیان کنید.

با سلام و تشکر از شما که زحمت کشیده اید دستاوردهای یک نماینده از مناظر مختلف قابل بحث است.از بعد ملی،منطقه ای و...یک نماینده در مجلس شورای اسلامی وظایف فراوانی دارد که دارای اثر گذاری در ابعاد ملی و منطقه ای و بین المللی هستند.به هرحال بنده در مجلس شورای اسلامی این افتخار راداشتم که به عنوان نفر دوم یعنی نائب رئیس اول کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس که مرتبط با رشته تحصیلی و تخصصم بود انتخاب شوم که این خود اعتباری برای نماینده و حوزه انتخابیه ایجاد می کند و این افتخار را داشتم که به دلیل نظرات همواره کارشناسی ام مورد مشورت مقامات و وزرا قرار می گرفتم و به دلیل دانش تخصصی ام به عنوان یکی از اعضای تطبیق مصوبات دولت با قوانین برگزیده شدم که همه مصوبات دولت باید از این مجرا بگذارد و علاوه بر این در خیلی موارد مقامات و وزرا طرح ها و لوایح شان را برای طرح در مجلس شورای اسلامیبه بنده و امثال بنده می دادند چون بار کارشناسی آن بیشتر میشد و کمتر با مخالفت مواجه می شد.در بعد دیگر ارتباط با مسئولین تراز اول کشور سران سه قوه و وزرا توان مضاعفی برای حل مشکلات مردم ایجاد کرده بود و نیز ارتباط بسیار حسنه با مسئولین عالی استان نیز به عنوان مثال یکی از مصوبات سفر مقام معظم رهبری خرید دستگاه سی تی اسکن برای پاوه و کنگاور و اسلام آباد بود که نامی ازشهرهای منطقه ما در آن نبود و بنده زمانیکه در آخرین لحظات متوجه شدم رایزنیهای گسترده انجام دادم و علیرغم مقاومت شدید معاون وزیر بهداشت آنرا در مصوبات قرار دادم.یا پیشنهاد مطالعه تاسیس فرودگاه در یکی از شهرهای حوزه پیشنهادی ابتدایی بود که با مشورتی که بنده با جناب استاندار داشتم ما این را در قالب مصوبات سفر هیات دولت و مقام معظم رهبری قرار دادیم.یکی دیگر از مطالبات بحق ما بحث بازارچه پرویزخان بودکه سالهای سال بصورت غیررسمی فعالیت میکرد که با تلاشها و پیگیریهای بنده و استاندار وقت و رایزنیهای که در دستگاه دیپلماسی صورت گرفت سرانجام بعنوان یک اقدام ماندگار که تاثیر فراوانی هم در ایران و هم در عراق دارد رسمی شد.در کنار آن رسمیت تردد مسافر بود که به دلیل اشتراکات قومی و مذهبی لازم بود که صورت بگیرد که با رایزنیهای فراوان شدنی شد.به عنوان مثال در فرایند همین بحث بازارچه و تردد به یاد دارم که  در سفری که معاون وزیر بازرگانی،معاون راه،معاون اقتصاد  و بنده و استاندار نیز بودیم اقداماتی برای توسعه امور لازم بود که صورت گیرد که ازمسیر خسروی تا کرمانشاه به این جمع بندی رسیدیم که هماهنگیهای مابین معاون اول رئیس جمهور و وزرا برای این امر لازم است که در مسیر کرند غرب به اسلام اباد خود بنده بواسطه ارتباطاتی که داشتم با معاون اول رئیس جمهور و وزرا صحبت کردم و پروژه ای که در بوروکراسی حدود هفت،هشت ماه زمان می برد در همین فاصله کوتاه انجام گرفت. بحث دیگر بحث راه آهن کرمانشاه-خسروی بود که به لطف خدا و پیگیریهای بنده و استاندار به عنوان یک طرح ملی در سفر مقام معظم رهبری در بین مصوبات محقق شد.یک بحث دیگر که فوق العاده اهمیت دارد در زندگی مردم گردنه پاتاق است که به جهت استراتژیک بودنش با مخالفت و موانع زیادی روبرو بود و بالاخره مقاومت زیادی هم صورت گرفت و در جایکه حوزه نفوذ یک وزیر نیزمحدود است و ایشان نتوانست کاری انجام دهد با پیگیریهای که انجام گرفت و طرح این موضوع به عنوان یک مطالبه مهم ملی و منطقه ای و استفاده از سفر مقام معظم رهبری و طرح موضوع در حضور ایشان مجوزتعریض و به طبع آن اعتبارات لازم برای تعریض گردنه پاتاق صورت گرفت اما بعضی دوستان با تابلوبازی و اقدامات اینچنینی قصد دارند زحمات ما را نادیده بگیرندکه سوابق مکاتبات و ...موجود است.قبل از عید ما وزیر راه را به گردنه پاتاق آوردیم که ایشان در این سفر از مسکن مهر نیز بازدید کردند و نتایج آن هم مشخص است اما دوستان لطف کرده بگویند که این سفر اخیر وزیر چه نتایجی را در برداشت و آیا این یک سفرکاری بود یا یک شانتاژ تبلیغاتی ،آیا یک سفر واقعی بود یا کاذب و تبلیغاتی... دربحثهای مختلف یک بحث دیگر بحث راه آهن بود که از سالیان دور شروع شده بود و با حرکت لاک پشتی که داشت حدود 40 سال طول می کشید تا به منطقه ما برسد که با پیگیریهای بنده و سایر نمایندگان و البته استاندار و استفاده از سفر مقام معظم رهبری تا حدود زیادی آن را پیش بردیم.در بحث استفاده ازآب هم در بحث احداث سد و هم شبکه های پایین دشت هم بالاخره نیاز بود که اعتبار تامین شود که اقدامات خوبی انجام شد که بحث سدزاگرس بود،بحث شهدای گمنام تنگ حمام است،بحث گیلانغرب و شبکه های پایین دشت آن است و... که البته تغییر در جایگاه نمایندگی خیلی مطالبات را به عقب انداخت .سد کل کش است که نیاز به پیگیری دارد هرچند در لایحه بودجه سال 91 هم آمده است و پروژه های اینچنینی که بماند.بحث آب روستایی است که ما در یک اقدام بی سابقه حدود هفت و نیم میلیارد تومان بودجه برای آبرسانی به دهستانهای چله و حیدریه داشتیم که معادل بودجه یکسال یک وزارتخانه است.در بحث راه روستایی باز پروژه های داشتیم که با روندی که میرفت براوردمان بر این بود که در سه شهرستان تا پایان سال 91 هیچ راه روستایی غیر آسفالته نداشته باشیم که با توجه به تغییر در جایگاه نمایندگی امیدواریم آقای حسینی ادامه دهنده این موارد باشند.در بحث اعتبارات آموزشی و فرهنگی و توسعه فضاهای آموزشی دستور ایجاد دانشگاه منابع طبیعی و شیلات را در قصرشیرین داشتیم و در هر سه شهرستان ما در یک پروسه 3 ساله 41 رشته اضافه کردیم.کمک به تخصیص اعتبارات مبلمان  شهری و معابر و فضاهای سبز بود،تعریض و بهسازی جاده های مواصلاتی هر سه شهرستان بود.گیلانغرب به سرپلذهاب،گیلانغرب به قصرشیرین،گیلانغرب به سومار،گیلانغرب به سه راهی اسلام آباد غرب ،سرپل ذهاب به قصرشیرین که همگی در قالب بودجه هم آمدند و نیز در قالب مصوبات سفر معظم رهبری هم آمدند.در بحث بهداشت و درمان صدور مجوز خرید چندین دستگاه آمبولانس هم در شبکه بهداشت و هم هلال احمر بود.در بخش عمران و کشاورزی ایجاد شبکه های آبرسانی مدرن و خارج شدن از سنتی بود.در تقسیمات کشوری یکی از موارد ارتقا سطح تقسیمات کشوری منطقه بود که ما فقط یک بخش داشتیم و در روند بودجه نیز در تخصیص اعتبارات توجه بسیار زیادی به بخش می شودلذا تشکیل بخش قلعه شاهین علی رغم بسیاری شیطنتها یکی از موارد بود.بحث الحاق سرقلعه و جگیران بود که بحث ایجاد یک بازارچه در تیله کوه در آن بود که مورد تائید هیات دولت قرار گرفت و مراحل خود را طی می کند.بحث الحاق قسمتی از سومار به گیلانغرب بود که باعث مرزی شدن گیلانغرب شد و هم اکنون نیز مردمش از مزایای مرزنشینی استفاده می کنندو...

*یکی از برگترین انتقاداتی که همواره بر شما وارد بود خصوصا در زمان تبلیغات انتخاباتی مسئله عزل و نصب هاست.در این مورد اگر صحبتی دارید بیان کنید؟

عرض کنم خدمت شما نه اینکه بنده اشتباهی نداشتم،بله بنده نیز به طبع تحت فشارهای زیادی قرار گرفتم در مورد مدیران که طبیعی هم هست هر نماینده ای تحت این فشارها قرار می گیرد،اما اینکه استعدادهای منطقه را لگدمال نکردم و سرمایه های منطقه را هرز نکردم باعث افتخارم است.من معمولا تلاشم بر این بود که ورود به حوزه های ریز مدیریتی نکنم یعنی جنابعالی هیچ جا نمی بینید که من در مدیریت مجتمع آموزش و پرورش و حتی معاونت آموزش و پرورش دخالتی بکنم.اولا بیشتر از آنچه رنگ و بوی واقعی داشته باشد عزل و نصب ها یک شانتاژ و یک تبلیغات بود که متاسفانه عده ای به آن دامن زدند .به هر حال حوزه عمر مدیریت یک تعریف خاصی دارد و یک مدیر در یک محدوده زمانی خاص بازدهی خود را مشخص می کندو می رساند.مثلا عمر نمایندگی و ریاست جمهوری یک محدوده زمانی 4 ساله است،خبرگان محدود است ،عنوانهای مدیریتی نیز معمولا مقید به زمان است مثلا می گویند برای یک دوره 3 یا 4 ساله به این عنوان منصوب می گردید به این دلیل که سکون و در جا ماندن فساد می آورد به مرور زمان،تغیر لازم است اما این تغییر باید به گونه ای باشد که استعدادهای منطقه هرز نروند،با این رویکرد بنده اعتقادم بر این بود که هر کسی با هر تفکری ولو بر علیه نماینده اگر توانایی دارد باید استفاده شود .جایگاه نمایندگی یک جایگاه برای خدمت است نه یک عامل برای تسویه حساب با دیگران و ارتقا خود و دوستان،بنده با این رویکرد به جایگاه نمایندگی نگریستم به همین جهت اگر تماشا کنید پاره ای از مدیران با تفکرات مختلف و حتی وابستگی به رقیبان بنده مشهود بودند،انتصاب آقای فرزاد صادقی به عنوان رئیس دانشگاه پیام نور  فردی که جزء ستاد فتح اله حسینی بود حامل پیامهای زیادی بود که جایگاهی که خیلی از دوستان بنده که برای بنده تلاش کردند انتظار آنرا داشتند اما من میخواستم تعادلی در توزیع مدیریت منطقه برقرار باشد که خودبخود احساس اشتراک مردم در سرنوشت خود در جایگاه نمایندگی تبلور عینی پیدا کند،به هر حال جایگاه نمایندگی جایگاهی حتی متعلق به رقیب نماینده است وانحصاری در دست فرد نیست برای لج بازی و تسویه حساب و بزرگترین ظلم در حق این جایگاه این است که استفاده اختصاصی و رانت خواری از آن بکنند،جنابعالی اگر دقت بکنید آقای آبی زمانی به بعنوان رئیس آموزش و پرورش منصوب شد که دایی ایشان در حال تبلیغات انتخاباتی بود،آقای کشتمند زمانی بنده با ریاست ایشان موافقت کردم که پسرعمویش در حال تبلیغات انتخاباتی بودند،آقای صیدمرادی رئیس ستاد فتح اله حسینی بود که مدیر مدرسه بود و در زمان بنده ارتقا گرفت و معاون آموزش و پرورش شد اما افسوس برای الان که به جایگاههای کارشناسی و موقعیتهای شغلی عادی افراد هم رحم نمی شود بگونه ای که شاهدیم آقای بهمن نوروزی بعنوان یک فرزند ایثارگر و جانباز کارشناس حقوقی آموزش و پرورش است که بواسطه اینکه همراهی با نماینده ندارد برکنار می شود و هیچ جایگزینی نیز ندارد ،یک مقدار با توجیه و رنگ و بوی بالاخره ...و این نشان می دهد که بیشتر از بعد تخریبی جایگاه نمایندگی استفاده شده است تا سازندگی ،نمایندگی یک جایگاه متعلق به مردم است ،یکی از رویکردهای من استفاده از منابع مدیریتی و انسانی منطقه بود و با افتخار می گویم  که ما از لحاظ دانش منابع مدیریتی و قابلیت ارحجیت داریم بر سایر مناطق و با این رویکرد سهم مدیریتی ما تا قبل از نمایندگی بنده در سطح استان به مراتب پایین بود اما افتخار بنده این است که در زمان بنده 7تا8فرماندار وابسته به حوزه ما بودند که با حمایتها و رایزنی های بنده صورت گرفت،بنده هیچ جا دنبال عزل کسی نبودم بعنوان مثال در زمان بنده 3 فرماندار بازنشسته شدند این چه ربطی به من دارد؟ما مجبوریم کسی را جایگزین کنیمدر زمان بنده سعی کردم از سرمایه های منطقه دفاع و استفاده کنم ولو اینکه همراه بنده نباشند که بعضیها هم ثابت کردند که همراه بنده نیستند بگونه ای که بعضی فرمانداران سه شهرستان هنگام انتخابات شدیدا بر یکی از ا علیه بنده کار می کردند.بنده در چینش مدیریتی اصلا دنبال منافع خودم نبودم به همین جهت اگر دقت کنید آقای صیدمرادی مدیر مدرسه در زمان بنده به معاونت آموزش و پرورش رسید  و زمان تبلیغات نیز با آقای حسینی بود

*دلشادپرنور مدیر سابق اداره ارشاد اسلامی سرپلذهاب یکی از اشخاص و مدیران نزدیک به شما بود که به گفته خودش پس از آنکه درحاشیه نمایشگاه کتاب با فتح الخه حسینی روبوسی کرد برکنار شد.در این مورد چه صحبتی دارد

اصلا من روحم ار آن مطلب خبر نداشته کما اینکه خیلی از مدیران ما آن زمان با آقای حسینی رابطه نزدیک داشتند و خود من نیز با آقای حسینی رابطه نزدیک داشتم و اگر بنا بر سلام و علیک و ارتباط با آقای حسینی می بود خود من نیز در زیر سوال بودم چون بعد از انتخابات ارتباط حسنه ای آقای حسینی با ما داشت و بالاخره روابط بسیار خوبی حاکم بود لذا اصلا این صحبتها صحت ندارد و خیلی از مدیران ما و مدیران منطقه و مدیران استانی و حتی آقای استاندار نیز با آقای حسینی ارتباطاتی داشت آنزمان و این تقریبا کم لطفی بود که صورت گرفت و من اصلا روحم از دست دادن ایشان،حضور آقای حسینی اصلا خبر نداشت کما اینکه آقای دلشادپرنور خود از نزدیکان ما بود و این دست دادن ایشان با آقای حسینی نه تنها برای ما شبهه ای ایجاد نکرد بلکه به عنوان یک گفتمان و دیپلماسی انتخاباتی به عنوان یک حرکت پسندیده می دانستیم کما اینکه خیلی از نزدیکان ما هرجا بودند و حتی بعضی از اعضای خانواده ما آقای حسینی می رفتند سر می زدند و ارتباط متقابلی حاکم بود گفتم مهمترین آدرسش این بود که آقای صیدمرادی که رئیس ستاد ایشان بود شد معاون آموزش و پرورش و در انتخابات اخیر نیز خیلی برای آقای حسینی زحمت کشید و برنامه ریزی کرد و ما هنوز هیچ گلایه ی از کسی ننموده ام و این کم لطفی بود که صورت گرفت و من اصلا دخالتی در برکناری ایشان نداشتم تشخیص مدیر کل استان بود و بعدا من هرچه رایزنی کردم و صحبت نمودم ایشان راضی نشد از عملکرد و همکاری با آقای پرنور...

*اگر زمان چهار سال به عقب بر گردد همین تیم مدیریتی ومشورتی را که داشتید باز انتخاب میکنید ؟

قاعدتا نه مشورت بنده محدود به گروه و طیف و افراد خاصی نبود.من معمولا مطالب زیادی در حوزه های مختلف چه در دوستان خود من وچه در منتقدان خود من داشتم ولی خیلی جاها بود که شرایط نمی شد که بهتر از این باشد مثلا در مدیریت راه ناچاریم از مدیری استفاده کنیم که در آن حوزه تخصص داشته باشد و ناچاریم در آن بعد به حداقل ها اکتفا کنیم چون میدان انتخابش بسیار محدود است یا در حوزه  بنیاد شهید یک نهادی است که مدیریت و چینش مدیریتش در یک فرایند خاص تعریف میشود و خیلی نمیتوان اثرگذار بود و همین قاعده در مورد بانک ها یا ... وجود دارد ولی این اصلا به نماینده ارتباطی ندارد اما متاسفانه به غلط یا درست چنین جا افتاده که هر تغییری صورت میگیرد به حساب نماینده نوشته میشود یکی از ظلم هایی که در حق بنده صورت گرفت این بود که ما گفتیم اگر قرار است در مدیریت ها دخالت نکنیم در مدیریت های اثرگذار کلان استانی وفراتر دخالت صورت بگیرد نه در کارمندان ورده های پایین که به نوعی ورود به این مباحث ظلم بود در حق جامعه کارمندی و رده های پایین  لذا با این رویکرد بنده تیم خاصی نداشتم که بخواهم با آن مشورت کنم بنا بر فراخور یا مورد مشورت قرار گرفتم یا نظرخواهی از من شد که در این موارد با معدود افرادی چه در حوزه و چه در خارج از حوزه مشورت می کردم. اما مهم این بود که چالش وچینش و تغیرات مدیریتی گذراست ومهم اقدامات وپیگیری مسائل عمرانی منطقه است.

* اینکه گفته میشد که شما یکی از اشخاصی بودید که به نوعی بیشترین نقش را در استاندار شدن مهندس هاشمی داشتید چه میزان صحت دارد؟

به نوعی بله ،به جهت شناختی که بنده داشتم ما در زمانی قرار گرفتیم که بنا بود مدیریت استان تغییر کند وعده ای هم میگفتند که امکان ماندن ایشان هست.خود بنده با آقای مهندس غفوری از قدیم ارتباط داشتم وبه ایشان ارادت داشتم وهمین الان هم دارم وایشان را از چهره های متدین وخوب منطقه میدانم ودر زمان نمایندگی نیز تعامل خوب مفیدی با خود بنده داشتند وهمین الان هم با هم دابطه داریم.بحث تغییر در استانداری زمانیکه مطرح شد خود من با آقای رئیس جمهورصحبت کردم که اگر امکان دارد آقای مهندس غفوری بماند حالا اگر انتقادی یا نیاز به تقویت مدیریتها در حوزه است عنوان کنید تا ما هم کمک کنیم اما آقای رئیس جمهور اعتقادش بر آن بود که آقای غفوری از چهره های متدین است اما دیگر ظرفیت مدیریتهای ایشان در استان کرمانشاه پز شده است ودیگر امکان ندارد با ادامه کار ایشان موافقت کنند.به طبع رایزنی های مختلفی صورت گرفت ونمایندگان یک طرف مشورت با مقامات کشوری بودند با توجه به این که تصمیم قطعی به تغییر استاندار گرفته شده بود گزینه های متعددی در نظر گرفته شد.

*که خودشما یکی از آنها بودید

بله،یک رای گیری انجام گرفت که خود بنده بالاترین رای را داشتم یعنی بنده از هر هشت رای نمایندگان استان هر هشت رای را کسب نمودم ،بعد از بنده آقای هاشمی  باهفت رای آقای طلوعی با سه رای قرار داشتند بر روی پیشنهاد آقای هاشمی مطالعات انجام گرفت نظرات نفرات اثر گذار در استان وکشور مهم بود ،خود نظر وزیر مهم بود ،نظر نمایندگان خبرگان رهبری مهم بود،جمع بندی این نظرات هم مهم بود،نهایتا اینکه خود بنده هشت رای داشتم وکنار کشیدم نوعی حمایت از آقای هاشمی بود بنده با قابلیت و شناختی که از توان فنی مهندس هاشمی داشتم واشرافی که ایشان برمسائل استان داشتند وشناختی که از قابلیت هاو پتانسیل های استان داشتند وشناختی که از محدوده جغرافیای و زیرساختهای استان داشت من حیث المجموع ما ایشان راتشبیه کردیم به یک موتور که آماده حرکت است تا یک استانداری که هیچ شناختی از مدیریت استان کرمانشاه نداشت و در صورت حضور باید حدود هفت،هشت ماه مطالعه کند برای شناخت استان لذا من حیث المجموع به جمع بندی از آقای هاشمی رسیدیم و یکی از کسانی که محکم حمایت می کرد از آقای استاندار خود بنده بودم بحث اصلی بنده این بود که آقای هاشمی از سطح پایه شروع کرده تا به بالا رسیده یعنی ایشان ازکارشناسی سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور رسیده بود به معاونت برنامه ریزی استانداری و نحوه چانه زنی و رایزنی تامین بودجه را می دانست،قشنگ اهل اعداد و ارقام بود و اصلا اهل این کار بود.ما هم چون استانمان دچار عقب ماندگی اقتصادی بود دنبال استاندار فنی بودیم بیشتر تا سیاسی و بعدها عملکرد ایشان نشان داد هم در مصوبات سفر هیات دولت و هم در مصوبات سفر مقام معظم رهبری با تصویبهای که با نگاه کارشناسی ایشان برای استان انجام شد و زمینه ساز توسعه استان و خصوصا سه شهرستان حوزه خودمان شد  مشخص شد که ما اشتباه نکردیم لذا در جایی که خیلی از نمایندگان علیه استاندار موضع می گرفتند و سمپاشی می کردند بنده همواره حامی نگاه و دید کارشناسانه ایشان بودیم.

*شما یکی از نمایندگان بررسی حواشی و اتفاقات پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 بودید.یکی از مهمترین این حوادث بحث زندان کهریزک بود که در این مورد شما از سوی رقیبانتان به شدت مورد انتقاد قرار گرفتید در این مورد کمی توضیح دهید.

سوال من از دوستان این است که بنده چه نقشی در کهریزک داشتم؟بنده تعقیب کننده مباحث کهریزک بودم،بنده مطالبه مردمی از مبحث کهریزک داشتم،چرا این مبحث را قاطی می کنید؟چرا این سفسطه را به افکار عمومی می دهید؟بنده در جای پیگیر مباحث کهریزک بودم که بالاخره از سوی مجلس یه عنوان بک معضل به عنوان یک حرکتی که واقعا خیانت به مردم و نظام بود ورود کردم الان هم خواهان برخورد با خاطیان در هر رده و مقامی در مبحث کهریزک هستم و خواهم بود.اما افرادی مغرض و عوام فریب نتیجه دیگری استخراج کردند که عنه هو بنده در کهریزک دخیل بودم در حالیکه ما دنبال این بودم که با  خاطیان مبحث کهریزک برخورد صورت گیرد اما برخورد منطبق با واقعیت و عدالت نه برخورد سیاسی کارانه و دغل بازانه،بله در کهریزک افرادی از مسئولین مختلف دخیل بودند اما شدت و ضعف اینکه چه افرادی،و چه مباحثی و چه کسانی بودند اینها مباحثی است که باید در یک کفه ترازو و عادلانه قرار بگیرد نه اینکه با شانتاژبازی یک عده که مقصر اصلی در کهریزک هستند از زیر گیوتین و چرخ عدالت فرار کنند و یک افرادی که بالاخره به هرجهت ممکن است افکار عمومی رویکرد خوبی نسبت به آنها نداشته باشند و سابقه ذهنی جامعه نسبت به آنها مثبت نمی باشد تمام تقصیرات را گردن آنها بیندازیم.بنده در قضیه کهریزک خواهان برخورد با هر مقام قضایی از خود آقای مرتضوی گرفته تا فلان مامور و مسئول رده بالا بودم که در زیر مجموعه اش چنین اتفاقاتی افتاده است اما یک سیاسی کاری در فرایند کهریزک روی داده که تمام صورت مسئله را پاک کنند و این وسط تقصیر را بیاندازند گردن آقای مرتضوی که چون این پیش آمد خود بنده انتقاداتی از قبل به آقای مرتضوی داشتم و الان هم دارم اما بهرحال ظلم اینچنینی در حق مردم و مملکت را بیندازیم گردن یک نفر منطبق با عدالت و انصاف نبود لذا خیلی از مواقع برای تنویر افکار عمومی اشاراتی داشتم و می دیدیم که خیلی موارد شانتاژهای بود که افکار عمومی بجای اینکه سوق داده شود به طرف یک نفر یایک مسئول من سعی کردم افکار عمومی ببرم به مسیریکه تمام افراد مشاهده کنند لذا با این رویکرد ورودمان نیز به قضیه کهریزک 100درصد از مردم بود نه حاکمیت ،ما به عنوان مطالبه مردمی به این بحث ورود کردیم اما خیلی افراد این را به گونه ای دیگر تفسیر کردند که عنه هو بنده قاضی کهریزک بودم،دستور دهنده کهریزک بودم،دخیل در کهریزک بودم بنده یک نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی و پیگیر حوادث پس از انتخابات بودم که یک گوشه از آن کهریزک بود اما در کنار کهریزک خیلی افراد را داشتیم که باگناه یا بی گناه در حوادث پس از انتخابات در زندان بودند بنده به یاد دارم که در همان پیگیری اول در حوادث پس از انتخابات حدود 150 نفر از زندانیان و بازداشت شدگان بخاطر ورود ما به مبحث آزاد شدند،چگونه آقایان این بعد را تماشا نمی کنند؟چگونه این آقایان زمانیکه بالاخره خانم آقای ...خیلی مباحث است که  گفتنش شاید جایز نباشد اما چگونه زمانیکه خانم فخرالسادات محتشمی پور خانم آقای تاج زاده نزد ما در مجلس می آید و گریه می کند و از وضعیت شوهرش اظهار بی اطلاعی می کند مابلند می شویم به زندان اوین می رویم و به خانواده اش خبر می دهیم چگونه این اخبار را پخش و منعکس نمی کنند؟چگونه زمانیکه ما پس از انتخابات به دیدار آقای ابطحی و عطریانفر رفتیم  و با آنها رایزنی کردیم و مشکلاتشان را پیگیری کردیم بگونه ای که آنها هنوز هم سپاسگذار پیگیریهای ما هستند  و آن را به عنوان یک کمک می دانند یا ملاقات با آقای تاج زاده را مطرح و بیان نمی کنند؟ورود بنده به مباحث پش از انتخابات راباید از افرادی پرسید که دخیل در موضوع بودند اعم از مسئولین و قضات گرفته تا متهمین و بازداشتیان و در همان گروهی که من بودم جالب این است که آقای قدرت علیخانی هم در این گروه بود و در خیلیاز نشست و پیگیریها علی مطهری هم با ما بود،آقای بروجردی بود و افرادی متعادل از طیفهای مختلف سیاسی بودند ولی خوب خیلی از اطلاع رسانی ها که دارای بار حقوقی بود ناچارا باید من انجام میدادم و این را نیز به عنوان یک لوح افتخار در کارنامه زندگی خود می دانم که هرگز در قضایای سیاسی و هیجانی احساسی برخورد نکردم و مباحثی که مطرح کردم اطلاعاتی بود که بدست آوردم و مسقیما به مردم منتقل می کردم .بالاخره مسیر ما مسیری اصلاحی بود اعتقاد بنده بر این است که در قضیه کهریزک و اتفاقات اینچنینی که ظلم در حق مردم و حتی یک نفر بوده است باید برخورد شود اما اینکه شانتاژ و جریان سازی باعث شود که یک عده فرار کنند و یک عده ناحق زیر باور بروند من مخالف بودم و در اثرگذاری حوداث پس از انتخابات عرض کردم باید از همه سوال شود آنچه در این خصوص در منطقه بر علیه من بود بیشتر یک فریبکاری و یک دروغ بود و بجای اینکه نقطه قوتی برایمن و حوزه انتخابیه ام باشد که نماینده ما در بین 290 نماینده در این حد اثرگذار است متاسفانه در این موضوع ملی به جای تبدیل به نقطه قوت با چالش کشیدن و دادن اخبار کذب و دروغ تبدیل به یک نقطه ضعف کردند.

*اعتبارنامه فتح الله حسینی نماینده حوزه قصرشیرین یکی از آخرین اعتبارنامه های بود که مورد تائید قرار گرفت .در مورد تاخیر پیش آمده در تائید اعتبارنامه ایشان صحبتهای فراوانی شد و در این راه انگشت اتهام به سمت چند نفر از نمایندگان سابق و رقیبان ایشان در انتخابات بود که یکی از این افراد شما بودید لطفا بصورت شفاف نقش خود را در این مورد یعنی تاخیر در تائید اعتبارنامه ایشان بیان کنید.

نقش بنده نوعی یا هر رقیبی یک نقش رقیب است و اگر بنده به عنوان رقیب یک نماینده منتخب در هز حوزه ای ورود کنم به جای اینکه اثرگذار مثبت باشم اثرگذار منفی هستم  بعدا هم ابزار یک فرد رای نیاورده ابزاری نیست که بتوان از آن استفاده کرد قطعایک فردی چون آقای توکلی تا دلایل ومستنداتی در دست نداشته باشد نمی آید به حرف بنده نوعی یا ده کاندیدای دیگر که بخواهند همراهی با بنده کنند ورود به این موضوع کند.خصوصا آقای دکتر توکلی یک شخص شناخته  شده است ،یک شخصیتی که بخاطر سرسوزنی هم تعارف با هیچکس ندارد . اعتقاد شخصی بنده وانچه که مادرحرکات وسکنات وکردار اقای توکلی در مجلس دیدیم یک خدا ترسی ویک ایمان به خدا وعدالت در رفتاری بود که گاهی اوقات حتی اگر علیه خودش هم مبحثی بود ایشان سعی میکرد مطلبی که حق بود بیان کند ولو اینکه بر علیه خودش باشد. در این مبحث هم ایشان بر اساس مستنداتی ورود کرد که خیلی از انها شاید خارج از دسترس بنده وحتی رقبای ما بود حال منبع تحصیل این اطلاعات کدام است باید از خود اقای توکلی پرسید که این اسناد ومدارک توسط چه کسی چه سازمانی وچه نهادی در اختیار ایشان قرار گرفته است که ایا رقیب بوده است بوده است بنده نیز الان نمیتوانم نفی کنم که ایا کاندیداهای رقیب اثر گذار بوده اند؟ ایا جریان سازمان یافته ای بوده است؟ اما انچه که هست یقینا شخصیتی که اقای توکلی دارد بدون اسناد وبدون مدرک صحبت نمیکند اما انچه که خروجی بود و تصمیم نمایندگان نهایتا محترم است وقابل احترام.

 *حاج فرهادتجری در انتخابات مجلس هشتم کاندیدای مورد حمایت اصولگرایان بود اما در انتخابات مجلس نهم شاهد بودیم که شما نه توسط جبهه متحد اصولگرایان ونه جبهه پایداری مورد حمایت قرار نگرفتید دلیل چه بود

خوب جبهه متحد در سطح استان یک طیف ویک افراد خاصی بودند وشناخته شده بودند برای تمام استان،خیلی از اینها منتقد آقای استاندار بودند و خیلی از اینها اصلا دشمن آقای استاندار بودند.یکی از گناهان بنده این بود که حمایت از آقای استاندار کردم  و به همین جهت خیلی از جریانها دنبال اخذ تعهد از نمایندگان و کاندیداها علیه استاندار بودند،چون بنده این را نپذیرفتم  و روحیات بنده را می شناختند اصلا ورود به این مبحث با بنده نداشتند و به نوعی با بنده در این زمینه اصلا صحبتی نکردند.اما یک فرایند هم در این بود که بالاخره جبهه متحداصولگرایان آقای زاکانی را به عنوان رابط استانی معرفی کرد ،آقای زاکانی جزءتیم حدادعادل بود ،بنده در مجلس معمولا مواضعی که داشتم همسو با دکتر لاریجانی بود،یکی از گناهان بنده همراهی با استاندار و گناه بالاتر در سطح ملی همراهی با آقای دکتر لاریجانی بود.تیم جبهه متحد هم علیه آقای مهندس هاشمی بودند و هم علیه آقای دکتر لاریجانی لذا با البطع خیلی از اینها دنبال عزل و نصب نه فقط در استان خودمان که در خیلی از حوزه ها و استانهای دیگر بودند.جبهه پایداری هم  خوب یک جبهه شناخته شده با یک تفکرات شاید تندی است که این تفکرات،بنده در مجلس هیچ همراهی با اینها نداشتم و به هر حال همواره دنبال یک تعادل در رفتار و مواضع سیاسی بودم و چون با این رویه همراهی نداشتم لذا قاعدتا این جبهه بنده مورد پسندشان نبودم و قطعا من هم این تفکر مورد پسندم نبود با وجود اینکه ارتباط دوستی با خیلی از اینها داشتم و دارم اما همفکری و تفکر سیاسی ام با اینها نبوده است جبهه متحد هم گفتم که گزینش سیاسی مبتنی بر حذف لاریجانی و ارتقا حدادعادل،حذف استاندار در سطح استان و آوردن یک جانشین دیگر با دیدگاه و تفکرات بنده همراهی نداشت لذا این باعث شد که بنده در هیچ یک از دو گروه قرار نگیرم.

*کمی در مورد وظایفتان در پست جدیدتان در سازمان بازرسی توضیح دهید.

خدمت شما عرض کنم که در سازمان بازرسی کل کشور چهار معاونت است،معاونت فرهنگی،معاونت تولیدی و امور زیر بنایی،معاونت اقتصادی و معاونت سیاسی و قضایی.در زیر مجموعه معاونت سیاسی و قضایی دارای چهار اداره کل است که یکی از ادارت کل نظارت و بازرسی بر امور نظامی،انتظامی،امنیتی و نهادها است که قاعدتا حوزه انتظامی و وزارت رفاه و اطلاعات و ارتش و سپاه و بنیاد شهید و کمیته امداد و پانزده خرداد و مستضعفان و...را در بر می گیرد که فرایند بازرسی از اینها دارای یک ساختار و یک پروسه و مسیر مشخص است که حساسیتهای خاصی دارد.لذا با این رویکرد زمانیکه پیشنهاد ورود بنده به سازمان به بنده داده شد مطالعه ی که من داشتم بالاخره احساس کردم در این حوزه با توجه به سوابق خدمتیم که هم در سازمان قضایی بودم ،هم بعنوان جانشین دادستان بودم و هم عضو شورای تامین و مسئولیت رئیس دادگستری مرز را داشتم و تجربیاتی که در مجلس داشتم احساس کردم در این حوزه با توجه با پیشنهادی که حاج آقا پورمحمدی و حاج آقای امیری معاونت سیاسی داشتند بالاخره رفتیم نشستی داشتیم که حسب درخواست آقای پورمحمدی حضور،اقدام و پیگیری رئیس قوه قضائیه بنده محل خدمتیم به سازمان بازرسی کل کشور انتقال یافت.

*اولین چیزی که در مورد هر کلمه به ذهنتان می رسد بیان کنید.بهارستان:

مجلس

*دفاع مقدس

ایثارگری

*ایران

عزت

*فتح اله حسینی

(مکث و خنده حاج آقا تجری و پس از چندین ثانیه):نماینده

*زندان کهریزک

بازداشتگاه غیر قانونی

*گیلانغرب

پایتخت کلهر و مظهر مقاومت

*محمود احمدی نژاد

(باز هم مکث حاج آقا تجری و پس از چند ثانیه):رئیس جمهور پرحاشیه

*ضمن تشکر و سپاس فراوان از وقتی که تا الان که حدود 3 بامداد است در اختیار ما گذاشتید حرف ناگفته ای اگر دارید بیان کنید.

انشالله که موفق باشید شما افتادید زحمت،ما هم دوست داریم که واقعا رسانه های منطقه به عنوان کسانی که نقش هدایت را دارند سازنده باشند.آقای شیرزادی و بیگمرادی و علیمیر کرمی و جهانگیری و محمودی و جاسمی اجاق و...هرکدام که نماینده شوند گذراست  تمام شد و رفت اما اینکه بدانیم به عنوان یک انسان و یک شهروند چه حد اثرگذار بودیم واقعا مهم است و قطعا هم جامعه رسانه و مطبوعات هر منطقه نماد شعور سیاسی و فکر و آگاهی زمان خود است.هرچقدر منطبق با واقعتر،هرچه قدر خدامحورانه تر و هرچه قدر عادلانه تر باشد بودن بغض و حب هم نقش انسانی خود را انجام می دهند  و هم جامعه می تواند از اینها الگوبرداری بکند و قطعا مسیر کمال جامعه بهتر و عدالت اجتماعی در جامعه بیشتر شکل می گیرد. 

 


مطالب مشابه :


قابل توجه آموزش و پرورش سرپلذهاب...

اخبارات سرپلذهاب:سرپلذهاب یکی از گرمسیرترین شهرهای استان کرمانشاه است که منابع و گمانه زنی




قصرنیوز نوشت:

اخبارات سرپلذهاب - قصرنیوز نوشت: - فتح الله حسینی رئیس مجمع نمایندگان استان شد




شهرداري سرپلذهاب ميزبان ماهان كرمانشاه

اخبارات سرپلذهاب:تیم فوتبال شهرداری سرپلذهاب عصر امروز در نخستین دیدار خود از سری مسابقات




شهسوار بسطامی در گفتگو با سرپلذهاب نیوز:

اخبارات سرپلذهاب - شهسوار بسطامی در گفتگو با سرپلذهاب نیوز: -




در پی دستگیری سارقین در سرپلذهاب:

موجی از شادی در سرپلذهاب اخبارات سرپلذهاب:سرانجام و با اقدام ضربتی نیروی انتظامی سرپل ذهاب




مصاحبه ای با رضا جمشیدی

اخبارات سرپلذهاب - مصاحبه ای با رضا جمشیدی - به مناسبت سالروز مرگ مرحوم پرنیان اخبارات




متن کامل مصاحبه اخبارات سرپلذهاب و فرهاد تجری

اخبارات سرپلذهاب - متن کامل مصاحبه اخبارات سرپلذهاب و فرهاد تجری -




برچسب :