مشارکت مردمی در آموزش و پرورش

 در کشورما ایران مؤسسات و نهادهای مختلفی جهت تامین رفاه اجتماعی قشرهای فقیر و نیازمند جامعه فعالیت دارند که در این راستا کمیته امداد امام خمینی (ره) به عنوان بزرگترین دستگاه حمایتی کشور از حجم و تنوع فعالیتهای چشمگیری برخوردار است که در زمینه مشارکت مردمی تلاشهای قابل توجهی انجام داده است و امروز با توجه به نیازبه افزایش مشارکت مردمی ، راههای جدیدتری مورد نیاز است که در این تحقیق سعی می شود مشارکت مردمی و راههای بسط آن بررسی و تحلیل می گردد . 

تاریخچه مشارکت ایرانیان در آموزش و پرورش

تربیت در ایران باستان بیشتر بر عهده ی دو نهاد خانواده و دین بود . مشارکت مردم در امور آموزش و پرورش را می توان در پیوند با این دو نهاد بررسی کرد . همین که طفل زبان به سخن باز میگشود ، نخستین واژه که به او یاد می دادند نام ایزد بود ، سپس نام زرتشت که وی را راهنمای دو جهان می دانستند . پس از اینکه کودک به هفت سالگی می رسید سرپرستی او را به مؤبدی می سپردند تا آموزشهای دینی و غیر دینی لازم را به او دهد و شیوه ی زندگی و آداب معاشرت رابه او بیاموزند . بدین ترتیب همیاری خانواده و مؤبدان بنیاد آموزش را پایه ریزی کرد . دبستانها معمولا در محل آتشکده ها و بخشی از فضاهای آنها تأسیس می شدند . این نهاد مردمی برخاسته از مشارکت مردم و پاسداران دین بود . افزون بر همیاری خانواده ها و مؤبدان و آتشکده ها ، به احتمال زیاد یکی از دیگر راههای مشارکت مردم با نهادهای آموزشی و دینی ، وقف بوده است . این سنت در ایران باستان پیشینه ای روشن دارد . زیرا که برای نگهداری آتشکده ها و بر پاداشتن زراتشت و آسایش زندگی مغان و مؤبدان و هیربدان و .... از درآمد زمین و خانه و باغهای وقفی بهره می گرفتند . مشارکتهایی که در این زمان صورت می گرفت بیشتر جنبه فرقه ای و گروهی داشت . کوشندگان هر آئین و مذهب بر آن بودند تا فرزندان خود را بر مبنای آئین و مذهب خود بپرورند . در آموزشگاههای رسمی بیشتر فرزندان طبقه بالا جامعه را آموزش می دادند . بنابراین می گفتند که مشارکت توده های مردم بیشتر در پیوند با نهادهای خانوادگی و دینی بوده است تا آموزشگاههای رسمي[1]


تعریف مشارکت

مشارکت جاری شدن اختیارو قدرت از یک سطح سازمان به سطوح دیگر است به گونه ای که منجر به افزایش سطح توان متوسط آن سازمان شود .

دکتر کلباسی در تعریف مشارکت چنین می نویسد : مشارکت را می توان از دیدگاه وسیع و محدود تعریف کرد ، مشارکت در معنی وسیع خود عبارت است از : ایجاد نوعی احساس همبستگی و تعلق و تلاش دسته جمعی میان افراد یک جامعه به منظور نیل به یک نظام عادلانه اجتماعی ، در این معنی وسیع ساخت سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی طوری تحول می یابد که به نیازها و تقاضاها و آزمونهای اکثریت محروم که به صورت گروههای متشکل و سازمان یافته در نیامده اند و نقش مهمی در اخذ تصمیمات ندارند ، بیش از پیش پاسخگو می شود . [2]

از دید محدود مشارکت عبارت است از : متشکل ساختن گروههای محروم از مزایای اجتماعی به منظور تأمین برخی نیازهای ضروری آنها ( که بوسیله دولت تأمین نمی شود و یا خارج از توانائی مالی دولت است ) از طریق خودیاری .

تعریف دیگر مشارکت : هر نوع فعالیت اجتماعی ،اقتصادی ، تعاونی ، حقوقی ، تبلیغاتی و ... است که همه ی افراد به طور آزاد وداوطلبانه و با علاقه و میل شخصی خودشان ، در رابطه با مسائل اجتماعی به عمل می آورند .

در مفاهیم همبستگی ، اتحاد و تعاون که دیر زمانی به عنوان شالوده ی ظهور اجتماعی – مردم شناختی بشر به کار آمده اند ، افکار و تجربه های عملی مشارکت بطور ضمنی حضور دارند . مفهوم مشارکت چندین مرحله دارد : 1- مشارکت ((ابتدایی و رسمی )) ، که بیشتر به (( گفتگو با مردم )) شهرت دارد و نهادهای مذهبی ، در گذشته برای جلب مومنان به فرقه های خود ، از آن به نحو گسترده ای استفاده کرده اند .

2- مشارکت (( رفتارگرایانه )) و (( شرطی )) نوعی از بسیج اجتماعی است که با فنون اجتماعی – روانشناختی ، رسانه های آموزشی و ساختارهای فرهنگی انجام می شود . این نوع مشارکت اغلب توسط کارشناسان قدرتهای استعماری پیشین در کشورهایی که سابقا تحت سلطه ی استعمار بوده اند بکار می رود .

3- مشارکت ادغام گرا بر آن است که اتحاد یا جذب بهترین شیوه ی مشارکت است . کنش آن بر ادغام اجتماعی ، فرهنگی یا اجتماعی کردن مبتنی است . اما با آنکه در سطح اقتصادی غالبا کارایی دارد ، در سطح فرهنگی مشکل آفرین است .        

     4- مشارکت به عنوان یک فرآیند اجتماعی ، عام ، جامع ، چند جانبی ، چند بعدی و چند فرهنگی که سعی دارد همه ی گروههای مردم را در همه ی مراحل توسعه شرکت دهد . مشارکت فرآیندی چند بعدی است ، زیرا مشوعیت خود را تنها مدیون دولت نیست ، بلکه از منبع دیگری نیز مجوز می گیرد . مشارکت فرآیندی چند فرهنگی است ، زیرا در صدد است همه ی اجزای فرهنگی و قومی تشکیل دهنده ی جامعه را در بر بگیرد . این به معنای ادغام یا یکپارچه سازی نیست ، بلکه دخالت دادن اقوام و فرهنگها در زمینه ای برابر است . مشارکت به طور ضمنی حق متفاوت بودن ، تجربه کردن ، و حتی در مواردی ، اشتباه کردن را مشروع می سازد . [3]

راههای مشارکت مردم در دوره اسلامی[4]                             

1- هدایای خلفاء و حکمرانان : در زمانهای قدیم بخصوص از زمان اموی حاکمانی بر سر کار می آمدند که دانشمندان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت رابطه خوبی با این حکمرانان نداشتند و در مقابل کاری که انجام می دادند هیچ گونه چشمداشتی از حاکمان نداشتند چون رابطه آنها با هم خوب و حسنه نبوده است اما هرزمانی که خلیفه و حاکمی صالح بر سرکار می آمد دانشمندان با آنها همکاری می کردند و آنها نیز متقابلا با آن مدارس همکاری لازم را می کردند .

2- دستمزدهای خصوصی که با توافق میان استادان و دانشجویان تأمین می شد : برخی از استادان در مقابل آموزشی که می دادند دستمزد دریافت می کردند برخی از دانشمندان و معلمان دستمزد گرفتن را زشت می شمردند و معتقد بودند که آموزش یک امر دینی و عبادی است و باید به خاطر آن دستمزد دریافت نکنند اما برخی دیگر گرفتن دستمزد را مباح می دانستند و دریافت می کردند .

 

3- موقوفه ها : از نظر استمرار و پایداری درآمد بهترین و بیشترین منبع درآمد برای تعلیم اسلامی بوده است .

4- کمک و صدقات .

5- زکات شرعی .

در دوره قاجاریه نیز مردم در آموزش و پرورش مشارکت داشتند . در واقع رشد عمومی مدارس و مشارکت مردمی از زمانی سیر شتابنده و صعودی پیدا کرد که در زمان مشروطیت نیز این مشارکت بیشتر و بیشتر می شد . مشارکت مردم در گشودن و گسترش مدارس و مشارکت فکری آنان در امور آموزشی و سیاسی و اجتماعی ، مدارس ، میران تعاونیها علاوه بر رعایت اصول و ضوابط مدیریتی نوین ، رسالت ترویج اندیشه و اصول تعاون را نیز بردوش دارند . از این رو مدیریت منابع انسانی در تعاونیها محدود به اصول مدیریتی نمی باشد بلکه مهمترین وظیفه مدیران تعاونیها نظارت بر حسن اجرا ، رعایت و پایبندی کارکنان تعاونیها اعم از عضو یا غیر عضو ، به اصول تعاون در رعایت آن در تعاونیها نیست . چرا که بقای هر تعاونی در گرو احترام و اندیشه تعاونی می باشد . به منظور اجرایی نمودن اصول سازمانی در مدیریت منابع انسانی ، سیاستهای بخش تعاون آموزشی ایران ، حول دو محور اساسی ، تأمین نیروی انسانی توانمند و آموزش که در برگیرنده ی اهداف بهسازی ،ارتقاء و .... می باشد استوار گردیده است . [5]

شیوه های مشارکت مردمی [6]

1- شیوه سازمان نیافته و نامنظم    2- شیوه سازمان یافته و منظم

1-    شیوه سازمان نیافته و نامنظم

این شیوه ها ف شیوه هایی هستند که برای ایجاد رابطه مستقیم بین برنامه ریز و مردم طرح شده اند . در این حالت هیچ سازماندهی منظمی در مورد شرکت مردم وجود ندارد بلکه برنامه ریزان می خواهند بدانند که چه افرادی و با چه تعدادی از افراد در برنامه شرکت می کنند و یا اینکه چه اطلاعات مقدماتی می توان فراهم آورد . این شیوه ها بیشتر مربوط به هدف ویژه (( مبادله )) می شوند .

شیوه هایی که در این طبقه قرار می گیرند عبارتند از : الف ) مراجه برنامه ریزان به مراکز تجمع : در هر شهر محل هایی وجود دارند که برنامه ریزان و مردم می توانند با هم ارتباط رویارویی برقرار کنند . این مکانها مراکز پخش اطلاعات است و افراد می توانند به آنجا رفته و مطالبی را در مورد طرحها یا طرحهای تأثیر گذار محلی مطرح کنند و پرسشهائی را بپرسند .

ب ) تشکیل جلسه های اطلاع دهی به وسیله موسسه برنامه ریزی : منظور از این جلسه ها ، جلسه هایی است که معمولا یکبار تشکیل می شوند به این منظور که اطلاعاتی درباره ی فعالیت های مؤسسه ها و نهادهای برنامه ریز در اختیار مردم گذاشته می شود این جلسه ها اغلب به صورت داوطلبانه از سوی مؤسسه ها و نهادها به منظور دادن اطلاعات دقیق در باب یک برنامه یا طرح خاص به مردم می باشد . این جلسه ها می تواند در هر مرحله از انجام طرح برگزار شود .

پ ) تشکیل شوراهای برنامه ریزی محلی : برای بدست آوردن مشارکت مردم درباره برنامه ی خاص مربوط به منطقه جغرافیایی ویژه ای شوراهای محلی تشکیل می شود این شوراها منبع مشورتی برای مؤسسه های عمومی می باشند . هدف آن شناخت مردم محلی بخصوص مشخص کردن اهداف ، تعیین اولویت ها و کسب اطلاع از واکنش های مردم در برابر برنامه های پیشنهادی سازمان است .

2- شیوه های سازمان یافته و منظم :

 در این روش برنامه ریزان واقفند که چه کسانی و به چه تعدادی در برنامه مشارکت دارند در جلسه ای رسمی ، دست اندرکاران برنامه بوسیله مسؤلان برنامه برگزیده می شوند . اگر هدف مشارکت همه جانبه مردم می باشد برنامه ریزان باید اطمینان یابند که عموم طبقات جمعیت امکان مشارکت در برنامه را دارند بر عکس اگر برنامه به شرکت گروه ویژه ای عنایت دارد ممکن است شرکت کنندگان از آن زیر مجموعه ی خاص جمعیتی برگزیده شوند از این شیوه ها اغلب هنگامی استفاده می شود که هدف خاص از مشارکت ، آموزش یا جلب حمایت باشند .

شیوه هایی که در این گروه قرار می گیرند عبارتند از : الف ) کمیته های مشورت با مردم ، گروههایی از مردم هستند که به طور دائمی با مؤسسه ای در ارتباط هستند . در این روش مردم به دور هم جمع می شوند تا برنامه های مختلف را بررسی کنند و تصمیم بگیرند که کدام برنامه باید اجرا شود .                   

ب ) شوراهای محلی : این شوراها نیز مانند کمیته های مشورت با مردم است اما از قدرت بیشتری برخوردارند و تصمیم گیری در آنها بر عهده ی مردم گذاشته می شود . در این حالت افراد شرکت کننده بوسیله مردم برگزیده می شوند تا پس از بررسی برنامه های گوناگون تصمیم بگیرند که کدام برنامه باید اجرا شود .

پ ) نیروهای ویژه وظیفه خاص : گاهی کمیته ای از مردم که بوسیله مؤسسه ای رهبری می شود برای مدت مشخصی مشغول به فعالیت می شوند و در این زمینه کمک می کنند .

3- شیوه های فعال : مردم بصورت مستقیم در فعالیت های از پیش تعیین شده فعالیت می کنند و هدف برنامه ریز چگونگی و نوع اطلاعات است که در این زمینه بدست می آورد .

4- شیوه انتقالی : روشی است که مردم هیچ گونه ارتباط مستقیمی با برنامه ریزان ندارند روش آن پیمایش است . [7]

شرایط اجرای مشارکت [8]                                                                                                                                                                                                                               مشارکت را نمی توان به نحوی مؤثر به کار بست ، مگر آنکه علاوه بر وجود اراده ی سیاسی در دولت ، قوانین لازم و نهادها و سازمانهای اجتماعی متناسب برای ترویج  آن و برخی شرایط دیگر که به خود شرکت کنندگان ارتباط دارد ، موجود باشد . علل مشارکت نکردن به اندازه ی کافی روشن است : بی سوادی و نبود اطلاعات ، موانع زبانی و فرهنگی ، کمبود وقت و دسترس ناپذیری ، عادت به کناره گیری ، طرز تلقی شکاکانه درباره ی مؤثر بودن تلاشهای درخواست شده و مانند آنها . اطلاع رسانی در عمق مشارکت نهفته است و تقسیم عادلانه ی ان تا حدود زیادی معادل با سهیم شدن در قدرت است . اما تجربه نشان داده است که در موارد متعددی اطلاعات از بالا ، ناقص ، عقب افتاده و به خاطر ماهیت خشک فنی و اداری زبان آن ، غریب تلقی می شود . کارآیی و اثر بخشی مشارکت به سطح آموزش و صلاحیت کسانی که در این گفتگو شرکت دارند ، به حجم و کیفیت اطلاعات ارائه شده و به زمانی که به بررسی هر موضوع خاص و سوابق آن اختصاص یافته است ، بستگی دارد . اگر بناست که فعالیتهای مشارکت ف کارکرد اجتماعی مفیدی را هم برای مردم و هم برای مسئولان انجام دهد ، باید زمان بندی و ترکیبات مالی را تدارک ببیند و در بخش خدمات عمومی ف صنعت و تعاونیها به صورت نهادی در آید تا فرآیند مشارکت را ماندگار و دوام پذیر سازد .                                                                                                   

مشارکت یک بعدی و چند بعدی[9]

در این نوع مشارکت به ویژه در آموزش و پرورش یک بعد از مشارکت مطرح است . مثل کمک های مالی ، در چنین شرایطی وقتی که کمک مالی صورت می گیرد هم از نظر مشارکت کننده و هم از نظر مشارکت جو کار تمام شده تلقی می شود . این نوع مشارکت عام یا خودیاری است . مثل کمک مالی به مدرسه یا انجام برخی از کارهای عمرانی آن و سپردن بقیه ی مسائل آموزش و پرورش . مشارکت کننده در تصمیم گیری و سهیم شدن در برنامه ریزی و دیگر فرایند آموزشی این نوع مشارکت دخالت چندانی ندارد . مشارکت تک بعدی ممکن است آگاهانه یا نا آگاهانه باشد . آگاهانه به این معنی که کمک کننده مالی می داند که آموزش و پرورش نیاز به کمک دارد و باید به آن یاری برساند . نا آگاهانه به این معنی که مشارکت کننده نه از روی درک اهمیت آموزش و پرورش بلکه با انگیزه های گوناگون و به طور قطعی دست به این کار می زند . معمولا نا آگاهانه مستمر نیست .                                                               

مشارکت چند بعدی

در این نوع مشارکت ، در عرصه های گوناگون مادی و مالی مشارکت کنندگان فعال می شوند مثل مشارکت فکری یا مشارکت فکری و مالی . مشارکت کنندگان فکری برای بالا بردن تواناییهای عملی و علمی دانش آموزان و معلمان و دست اندرکاران با نهادهای آموزشی پیوند گسترده برقرار می کنند و در تصمیم گیری و برنامه ریزی و اجرا و به طور کلی در فرایند آموزشی و پرورشی مشارکت می کنند . در این مشارکت آگاهی و شناخت بنیاد مشارکت را تشکیل می دهد . مشارکت مالی برایند و نتیجه ی مشارکت فکری می تواند باشد . مشارکت یک امر ذهنی است .

راههای جلب مشارکت مردم در امور آموزش و پرورش

آگاه سازی : از عمده ترین راههای مؤثر در جلب مشارکت آگاه سازی است . که اکثر صاحب نظران پیوسته بر این امر مهم تأکید داشته اند . تا مردم و سیاستگذاران و دست اندرکاران از اهمیت مشارکت مردم در امور آموزش و پرورش و مفهوم مشارکت آگاهیهای کافی و دقیق نداشته باشند مشارکت در امور آموزش و پرورش به حد کافی گسترش نخواهد یافت . برای آگاه سازی چند پیشنهاد به شرح ذیل ارائه می شود : [10]

الف ) آگاه سازی از طریق عوامل و عناصر آموزش و پرورش :

1 آگاه سازی مدیران : مدیران می توانند در جلسات گوناگون اولیاء و جلسات دانش آموزان اهمیت و ضرورت مشارکت را توضیح دهند این امر مستلزم وجود مدیران آگاه و اندیشمند در مدارس است .

2- آگاه سازی از طریق معلمان : معلمان نقش عمده و کلیدی در ارتباط میان دانش آموزان و مدیران و اولیاء ایفاء می کنند چنانچه معلمان ضمن آموزش مطالب درسی دانش آموزان رانسبت به امور مشارکت علاقه مند سازند و خود نیز در این امر مشارکت کنند بسیاری از مشکلات آموزشی کاهش می یابد

3- آگاه سازی از طریق دانش آموزان : از طریق دانش آموزان می توان اولیاء را نیز برای مشارکت در امور مختلف آماده کرد . تشویق دانش آموزانی که در اشاعه ی فرهنگ مشارکتی نقشی داشتند می تواند دیگر دانش آموزان را در این امر خیر تشویق کند . ترتیب نمایشگاهی از انشاء ، نقاشی ، کاردستی دانش آموزان و عکس از مشارکت مردم و دعوت عموم برای بازدید از نمایشگاهها بویژه دعوت الز خیرین و علاقه مندان به امور آموزش و پرورش می تواند مؤثر باشد .

4- آگاه سازی از طریق کتابهای درسی : مطرح کردن نقش مشارکت در پیشبرد آموزش و پرورش و بیان داستانها یا خاطراتی از نیکو کاران در کتابهای درسی می تواند عامل انگیزش مهمی در گسترش این عمل خیر باشد . آوردن متونی از نوع مشارکت مردم در روزگاران گذشته در امور آموزش و پرورش و بحث درباره ی اهمیت مشارکت در زندگی اجتماعی می تواند در جلب دانش آموزان و اولیاء در مشارکت تأثیر داشته باشد .

5- آگاه سازی از طریق تشکیلات اداری و ستادی : مسؤلان اداری می توانند با تدابیر و کارشناسی ویژه راههای ساده و جذابی برای جلب مشارکت در پیش گیرد .

از عمده ترین آنها : به حداقل رساندن مراحل کاری جلب مشارکت است . دفتر مخصوص در هر اداره ای می تواند بدور پیچ و خم های اداری هم برنامه های جذابی برای جلب مشارکت را طراحی کند و هم در اجرای آنها به ساده ترین وضع انجام وظیفه کند داشتن اختیارات بیشتر و عدم تمرکز از ضروریات این کار است .

ب ) آگاه سازی از طریق عوامل خارج از آموزش و پرورش

1- اختصاص برنامه های خاص در صدا و سیما : راه اندازی شبکه ویژه برای مسائل آموزش و پرورش در صدا و سیما و مطرح کردن مسائل آموزش و پرورش و نشان دادن راههای مشارکت همراه دیگر برنامه های مربوط آموزش و پرورش می تواند مفید باشد . در حال حاضر برنامه هایی در مورد آموزش و پرورش و مشارکت در صدا وسیما اجرا می شود ولی با توجه به نیاز وسیع آموزش و پرورش و جامعه به آگاهی از وضیعت آموزش و پرورش این برنامه ها به هیچ وجه کافی نیستند .  

2- فعال کردن رسانه های گروهی در زمینه مشارکت و اهمیت آن

این امر به شکل های گوناگون انجام می گیرد :                                              

- مصاحبه کردن با دست اندر کاران و آگاهان و انتشار در سراسر کشور .

- نوشتن مقاله و توجیه مشارکت در مطبوعات کشور .

- صحبت درباره ی مشارکت در نماز جمعه و پخش آن در سراسر کشور .

- پخش اطلاعیه های گوناگون از طریق رسانه ها .

- تبلیغ در محل های کار ، شرکتها ، مزارع ، ادارات ، بازار و غیره و پخش تبلیغات رسانه های عمومی برای آگاهی همگان .

- گزارش برنامه ها ، سمینارها و کنفرانس ها و .... در مورد مشارکت از رسانه ها در سطح وسیع و بحث و تحلیل درباره ی مسائل مطرح شده ، تلاش در گسترش کاربست یافته ها و بحث های مطرح شده .

- تشویق روزنامه های محلی و درج اقدامات مربوط به مشارکت مردمی و معرفی خیرین و خدمات آنان .

- اختصاص روزنامه و مجله مخصوص برای امور مشارکت و توضیع آن در سطح گسترده در سراسر کشور .

2 - دولتمردان و نمایندگان مجلس : شرکت فعال دولتمردان در اجلاس مشارکت کنندگان در امور آموزش و پرورش نیز کشاندن بحث مشارکت عمومی به مجلس و هیأت دولت و تأکید بر اهمیت آنها و تدوین برنامه ها و مقررات لازم در این زمینه و تأ کید بر اهمیت این رسم نیکو در آموزش و پرورش و زنده کردن آن بصورتهای گوناگون و انعکاس آنان در سطح کشور و بطور گسترده می تواند در آگاه سازی عموم و دست اندرکاران و سیاستگذاران نقش مؤثری ایفاء می کند .

فواید مشارکت مردمی

1- مشارکت مردمی مهمترین شیوه سازماندهی فعالیتهای مردم در جهت حل مسائل است

2- با توجه به شناخت محلی ، مردم هر منطقه قادر به تصمیم گیریهای منطقی درباره محیط و وضع موجود خود هستند .

3- شرط لازم ایجاد الگوی توسعه این است که افراد ذی نفع فعالانه در برنامه ریزی آن دخالت داشته باشند . و نسبت به حسن جریان آن احساس مسؤلیت کنندو در صورت لزوم برنامه بتواند از نیروهای داوطلب و منابع محلی یاری گیرد .

4- نظارت محلی مردم در باب پیشرفت و دستاوردهای توسعه موجب حمایت آنان از پیامدهای توسعه می شود . [11]

موانع مشارکت مردمی

در واقع عوامل اصلی باز دارنده در امر مشارکت که از طریق تأثیر گذاری علل و عوامل دیگری پدید می آیند به دو دسته کلی قابل تفکیک اند .

نخست آندسته از عوامل که به خصوصیات فردی و شخصیتی افرادی مربوط می شود که می بایستی در فرایند برنامه ها و پروژه های اجتماعی و امدادی مشارکت جویند .

دسته دوم عواملی هستند که بواسطه نارسائی های عملی در کار سازماندهی مشارکت های مردمی بروز می کند . از جنبه های فردی می توان به روحیات افراد و طرز تفکر آنان در قبال جامعه و افراد دیگر یاد کرد در سطح روابط فردی انسانهائی که دارای روحیه انزوا طلبانه خود کم بینی ، ضعف اراده و بیگانگی با مسائل دیگران هستند فاقد دانش و جهان بینی که بتئاند حوزه اندیشه و عمل آنان را فراتر از ده و محله و شهرستان سوق دهد ، می باشد . [12]

نتیجه گیری                                                                                 

  مشارکت مردمی ، شرط بنیادی تدوین و عملی ساختن توسعه ی درون زاست ، توسعه ای که کاملا با نیازها و خواستهای واقعی مردم و با مضمون خاص هر جامعه سازگار شده است . شرایطی که طی آن ، مشارکت کارآیی خواهد داشت ، متعددند ، و تنها با رویکردهایی جمعی که به بسیاری از بخشها و جنبه های زندگی گسترش می یابد ، می توان به موفقیت دست یافت . این رویکردها بر حسب ویژگیهای هر جامعه متنوعند ، اما همه باید به سمت برنامه های واقعی اجتماعی که مستلزم سیاست گزینی اساسی است ، پیش روند . علاوه بر اراده سیاسی دولت ، ابزارهای قانونی و نهادهای مناسب اجتماعی که مکمل فرآیندهای سنتی پارلمانی و اداری باشند ، شرایط دیگری نیز درباره ی خود شرکت کنندگان ، باید وجود داشته باشد : سوا آموزی ، اللاع رسانی و ارتباطات ، آموزش بزرگسالان و آموزش مداوم . روشهایی که برای تقویت نگرشها ، انگیزشها و رفتارهای مشارکتی به کار می روند باید با برداشتی پویا و مبنی بر خودآگاهی هدایت شود که هدف آن کمک به افراد و جمعبندی مسائل خود و راه حلهای آنها باشد . هدف آموزش نیز بیدار کردن و افزودن آزادی انسان ، و در عین حال ، همبستگی او با دیگر اعضای جامعه و همنوعانش باشد .             

 

 



 


مطالب مشابه :


گزارش عملکرد 4 ماهه حوزه ی ابتدایی مدیریت آموزش و پرورش سراوان از زبان معاون آموزش ابتدایی

گزارش عملکرد 4 ماهه حوزه ی ابتدایی مدیریت آموزش و پرورش بم پشت. اجرای فیش حقوقی




دریافت کد منطقه آموزش و پرورش جهت ثبت نام در کنکور سوابق تحصیلی

دریافت کد منطقه آموزش و پرورش جهت ثبت نام در کنکور 4960 بم پشت. 4922 فیش حقوقی بازنشستگان




شهر محل صدور كد ملي

فيش حقوقي آموزش و پرورش; فیش حقوقی کارمندان آموزش و پرورش حقوق بازنشستگان آموزش و پرورش .




مشارکت مردمی در آموزش و پرورش

مشارکت مردمی در آموزش و پرورش فیش حقوق بازنشستگان تعاونی ، حقوقی ، تبلیغاتی و




گردهمایی روسای آموزش وپرورش مناطق وشهرستانهای استان سیستان وبلوچستان درخانه معلم زاهدان

تماس با ما وزارت آموزش و پرورش. امیری رئیس آموزش وپرورش بم فیش حقوقی بازنشستگان.




روش تدریس قرآن پایه سوم ابتدایی ابتدایی

حقوق شاغلان و بازنشستگان فیش حقوقی هر دو روش وزارت آموزش و پرورش روش باغچه بان




بیمه طلایی فرهنگیان بهتر از گذشته ا‌دامه می‌یابد.

فیش حقوقی فرهنگیان وزیر آموزش و پرورش معاون پشتیبانی نیز از مدارس بم و نرماشیر




زلزله در ایران، مرگ در پاکستان

با اولویت اخبار آموزش و پرورش فیش حقوقی نفری که در بم زیرآوار ماندند و برای




برچسب :