مامان یاسمین هرکول می شود

مهدی سرویس چوب اتاق یاسمین رو که چید گفت عالی شد از این بهتر نمی شه ، دیگه دست نزن ، همین از همه بهتره وسط هم خالی می مونه که هر وقت مامانت اینا اومدن ازش استفاده کنن و اینجا هم 2 نفر بتوتنن بخوابن

چون داداش و خواهرش اینجا بودن نزدم تو ذوقش ، فقط گفتم من زیاد به دلم نشست ، خیلی خسته بودیم گفتم دیگه هر کاری کردی بسه بریم بخوابیم بقیه اش باشه برا بعد

صبح از خواب پا شدم و ، آپ کردم و عکسایی که گرفته بودیم رو گذاشتم ، تا بعد از ظهر 40 بار رفتم تو اتاق یاسمین و هی تو ذهنم وسیله ها رو جابجا کردم

آخر سر طاقت نیاوردم و تنهایی آستینامو بالا زدم و کمدشو هول دادم تا جابجا کنم ، کمد و کشیدم یه طرف و رفتم سراغ تختش ، خیلی سنگین بود ، رفت پشت تخت و یه هول دادم ، نگو نصاب پیچ و مهره هاشو درست سفت نکرده با همون هول من ، تخت از هم وا رفت و متلاشی شد ، منو می گی

دیوار اتاق بچه ام رو که تازه رنگ شده بود هم زخمی کرد ، دیدم دیگه کاری از دستم بر نمی یاد ، سریع رفتم بیرون و در اتاقو بستم ، مهدی هم که زنگ زده بود ، گزارش دادم

کلی عصبانی شد از اینکه من چرا تنهایی چیز به اون سنگینی رو تکون دادم ، می گفت من نمی ذارم تو یه قابلمه رو جابجا کنی که برات خوب نیست و تو می ری تخت و کمد جابجا می کنی ، هرکول شدی واسه من

یه عالمه منو دعوا کرد ، خونه که اومد ، رفت تو اتاق یاسمین و و گارد تخت که رو هوا بود رو بلند کرد ، گفت به به اینم که شکسته

من تا اون موقع یه کم اعصابم خرد بود ، چون فکر می کردم فقط همه چی از اتصالاتش جدا شده ، نگو اونم شکسته من خبر ندارم

خلاصه اومد تکه ها رو جمع و جور کنه که من نذاشتم ، گفتم نصاب گند زده بذار خودش بیاد و ببینه چه خبر شده ، مگه می شه با یه تکون کوچولو یه تخت اینجوری از هم بپاشه

جونم براتون بگه به خاطر اتصالات ناراحت نبودم چون می گفتم گارانتی داره و میاد درست می کنه ، مهدی که گفت شکستکی شامل گارنتی نمی شه خیلی ناراحت شدم تا شب هم چند وعده گریه کردم که تخت بچه ام هنوز تو خونه نیومده شکسته

قرار بود امروز نصاب بیاد و گندش رو جمع کنه که نیومد هر چی هم زنگ زدیم موبایلش برنداشت ، عصبانی شدم و زنگ زدم دفتر شرکت آپادانا تو تهران و کلی گله و شکایت که به خاطر عدم دقت نصاب سرویس خواب بچه ام خراب شده ، اونا هم گفتن که پیگیری می کنن ، اگر هم شکسته موردی نیست باید فروشگاه رسیدگی کنه و قطعه شکسته شده رو تعویض کنه

این بهترین خبری بود که از دیشب تا اون موقع شنیده بودم ، زنگ زدیم نمایندگی که ازش خرید کرده بودیم و گفتم که با کارخونه تماس گرفتم و چی گفتن

نگو کارخونه هم از تهران زنگ زده و پیگیری کرده اونا هم از ترسشون گفتن قطعه شکسته رو بردارین بیارین تعویض کنیم

ما قطعه رو برداشتیم و رفتیم نمایندگی ، منم تا دلتون بخواد کولی بازی درآوردم ، بیچاره آقای فروشنده گفت خانوم اصلا ما اینو چسب می زنیم ، ببرین تا قطعه جدید رو سفارش بدیم بیارن و شما اونو بذارین سرجاش اینم که شکسته و چسبوندیمش مال خودتون

ما هم خوشحال و سرخوش اومدیم خونه و قرار گذاشتیم نصاب فردا بیاد و کار تخت وروجک ما رو دوباره به نحو احسن انجام بده

خلاصه دکوراسیون اتاق یاسمین خانوم هم عوض شد ، فردا که بیاد تختشو دوباره سرهم کنه ، من و بابا مهدی هم می ریم سروقت چیدمان بقیه وسایلش و رو تختی و گهواره و بقیه چیزاشو می چینیم سرجاش

تازه بابا مهدی گفته فردا میاد و عروسکایی که قراره از سقف آویزون کنیم هم می چسبونه ، من خودم که کلی جونم در می ره برای اون آویز گردون بالای تختش و منتظرم فقط تختشو دوباره سرهم کنن

طفلی بچه ام هم دیشب کلی با مامانش گریه کرده بود از الکی . ولی امروز خدا رو شکر همه چی به خیر گذشت و روبه راه شد

دوستان گرامی خودتونو آماده کنید می خوایم عکسای افتتاح فاز یکی مونده به آخر اتاق یاسمین رو طی جند روز آینده آپ کنیم ، بهمون سربزنید تند تند ، چون مامان الهام سرش خیلی شلوغه و نمی تونه بیاد براتون دعوت نامه بذاره

قربون همه ، فعلا بای

مامان یاسمین هرکول می شود

مطالب مشابه :

مامان یاسمین هرکول می شود

ادامه خريد سيسموني

تخت و کمد جدید

اولین خریدهای سیسمونی

سرویس چوب نی نی

دکوراسیون اتاق مشترک دختر و پسر

طراحی دکوراسیون اتاق دخترانه

عشق وسنگ2-58

تغییر دکوراسیون اطاق پانته آ