كتاب آرايي

كتاب آرايي

موضوعات وعوامل اصلي تشكيل دهنده كتاب آرائي :

  • تصوير سازي وتزئين درون وبيرون كتاب
  • خوش نويسي وخط وكتابت
  • كاغذ
  • ابزار و وسايل تزئين ونگارش خط وتجليد
  • صحافي وتجليد

شواهد تاريخي نشان مي دهد كه سنت نگارش وتزئين وساخت كتاب در دوره هاي تاريخي رايج بوده است و وقايعي كه اين سنت را تأئيد مي كنند نگارش كتاب است وبر روي 12 هزار پوست گاومي باشد. نسخه هاي خطي واسناد باقيمانده از هر دوره بهترين مدرك براي شناسايي وضعيت كتاب آرائي آن دوره مي باشد. اما بيشتر اسناد ونسخه هاي مكتوب پيش از اسلام در آتش سوزي ها از بين رفته است . وبه دليل ترويج كفر نابود شده است .

 مهمترين سندي كه اطلاعاتي در رابطه با كتاب آرائي ارائه مي كندكتابهاي مذهبي مانويان از قرن دوم وسوم هجري است كه از منطقه تورفان چين بدست آمده است ونشان مي دهد كه نقاشي وتزئينات كتابها در پيش از اسلام رواج داشته است حتي تأثيرات هنر مانوي بر روي نقوش سفالهاي دوره سلجوقي ديده مي شود .

تصوير سازي :

عوامل تزئيني مانند : جدول كشي ونقاشي كه در داخل وخارج كتاب اجرا مي شود معمولاً موضوع تصاوير و نقاشي مرتبط با موضوع كتاب مي باشد مانند : كتابهاي ادبي ، تاريخي ، جغرافيا ، نجوم .

خوشنويسي وخط وكتابت :

موضوع اصلي هر كتاب كه تأثير زيادي در هنر كتاب آرائي دارد نوع خط وخوانا بودن آن است ويژگي هاي يك خط خوب معمولاً مانند ساده بودن، زيبا بودن ، سريع نوشتن ، وقابليت انواع تزئين را داشته باشد . مثال : زبين خطوط اسلامي خط كوفي و خط ثلث قابليت تزئين ونگارش به صورت هاي مختلف را دارد اما خط نسخ قابليت تزئين را ندارد .

كاغذ :

درگذشته ازپوست ، چوب ، وپارچه براي نگارش استفاده مي شدامابعد از ابداع كاغذ بيشتر مورد توجه قرار گرفت زيرا پوست حيوانات زمان زيادي براي دباغي وآماده شدن صرف مي شود . سرعت نگارش بر روي كاغذ بيشتر است .درگذشته يكي از معيارهاي سنجش علم وسواد ميزان مصزف كاغذ در شهرها بوده، حتي برخي از شهرها اختصاص به توليدو هنر و صنعت كاغذ سازي بوده است.مانند: شهر سمرقند.

ابزار و وسايل تزئين ونگارش خط وتجليد :

بطوركلي شامل تمام مواردي است كه براي نگارش ،تزئين وجلد سازي مورد استفاده قرار گرفته است . مانند : قيچي ، قلم مو ، وسايل توليد كاغذوقلم چون هرخطي براي نگارش قلم مخصوص خود را داشته است .

صحافي وجلد :

صحافي بستگي به نوع جلد بكار رفته در كتاب دارد .مانند : جلد پوست يا جلد پارچه اي ، مقوايي ،چوبي. وصحافي جلد شامل انواع : ضربي ، معرق ، چرمي ، روغني ، مقوايي ، سوخت و كاغذي است . جلد نقش مهمي در محفوظ ماندن كتاب دارد .

مراحل ساخت وتوليد انواع كاغذ :

پس از اينكه كاغذ توليد شد عمليات 3 گانه بر روي آن آغاز مي شود :

·        رنگ آميزي

·        آهار زني

·        مهره زني

بطور كلي در رنگ آميزي كاغذ از مواد زير استفاده مي شود :

چاي ، گل گاوزبان ، پوست پياز ، پوست گردو ، پوست بادمجان ، زعفران ، حنا ، پوست انار ، نيل .

موادي كه در آهار زني از آن استفاده مي شود :

نشاسته ، گندم ، لعاب برنج ، سيريشم ، صمغ معروف به صمغ عربي ، گل ختمي ، تخم خيار ، لعاب اسپرزه يا اسپرفول ، انگم .

مراحل ساخت و توليد كاغذ :

در سال 105 ميلادي در چين فردي به نام تستا موفق مي شوداز قسمتهاي دروني مغزدرخت توت اولين كاغذ را بعد از پاپيروس توليدكند .به دليل پرورش كرم ابريشم در چين درخت هاي توت دراين كشور فراوان است . دراواخر قرن اول هجري نحوه توليدكاغذ توسط اسيران چيني به مسلمانان شرق ايران آموخته مي شودكه ابتداء درسمرقند كاغذسمرقندي ساخته مي شود و به تدريج وارد مناطق غربي ايران مي شود.

همچنين براي تهيه خمير كاغذ از مواد مختلفي مانند پارچه هاي كهنه ومندرس ، كاغذ باطله وچوب استفاده مي شود . براي افزايش سرعت تخمير موادي مانند آب وسركه به آن اضافه مي شود. خمير بدست آمده داراي سطحي ناصاف وناهموار مي باشد . براي يكدست شدن وهموار شدن كاغذ پس از توليد ، عمليات 3 گانه بر روي آن انجام مي شود .  

انواع كاغذ از نظر ابن نديم :

       1) كاغذ جعفري (جعفر برمكي )                                    4) كاغذ سليماني ( سليمان بن راشد )

       2) كاغذ طلحي ( طلحه طاهر )                                       5) كاغذ نوحي ( نوح بن سامان )

        3) كاغذ فرعوني ( والي خراسان )                                  6) كاغذ طاهري ( منسوب به طاهر دوم )

انواع كاغذ از نظر ياقوت :

1)      كاغذ جياني (ناحيه اي در خراسان )

2)      خان باليغ ( ناحيه اي در چين )

3)      كاغذ سمرقندي

4)      كاغذ سمعاني ( ابوالفضل منصور بن نصر بن عبدالرحيم )

5)      كاغذ مأموني ( منسوب به مأمون )

 پوست پياز :

پوست خشك پيازهاي قرمزو قهوه اي را جدا نموده و پس از شست شو با قدري آب مي جوشانند و پس از گذراندن از صافي نا خالصي هاي آن جدا مي شود وسپس داخل ظرف لبه دار ريخته مي شود وپس از خنك شدن كاغذ را براي مدتي معين در داخل آن قرار مي دهند وپس از رنگ گرفتن خشك مي كنند .

فوايد رنگ آميزي كاغذ :

1-    مسطح وهموار كردن كاغذ

2-    يكدست وهماهنگ بودن رنگ سطح كاغذ

3-    افزايش استحكام و دوام

4-    افزايش سرعت نگارش به دليل هموار بودن سطح كاغذ

5-    افزايش زيبايي وعلاقه واشتياق براي نويسنده و خواننده

فوايد آهار زني :

1-    افزايش استحكام ، مقاومت وايستايي كاغذ

2-    مسطح وصاف شدن كاغذ

3-    حالت گرفتن كاغذ

آهار زني :

كاغذ توليد شده داراي حالتي متحرك ولغزنده مي باشد و براي نوشتن منايب نيست بنا بر اين با مواد مخصوص آهار زده مي شود بطوري كه به عمق و درون كاغذ نفوذ مي كند ودر واقع كاغذ حالت گرفته واستحكام و مقاومت پيدا مي كند و مسطح و صاف مي شود . بطور كلي آهار زني فنون وروشهايي است كه سبب رفع خدشه و افزايش مقاومت كاغذ مي شود . 

آهار زني با نشاسته : پودر سفيد رنگ وخالص نشاسته داخل ديگ هاي بزرگ مسي با آب مخلوط مي شود .سپس آن را مي جوشانند تا قوام پيدا كند(نه خيلي رقيق ونه خيلي غليظ) . بطوريكه قطره اي از آن به انگشتان دست بچسبد. سپس مايع آماده شده را به كمك قلم مو بر روي كاغذ ماليده مي شود . مرحله آهار زني بايد بصورت يكدست واز يك طرف كاغذ شروع شده ودر طرف ديگر تمام شود .

مهره زني :

براي انجام مهره زني از مهره هايي از جنس (عقيق ، يشم ، صدف دريايي ) استفاده مي شود . عمل مهره زني سبب افزايش و استحكام و براق شدن كاغذ مي شود . مهره وسيله اي است كه معمولاً از جنس سنگ كه بصورت مسطح ويا مدور تراشيده مي شود تا لبه هاي آن تيز نباشد و كاملاً صيقلي است .گاهي مواقع براي راحتي كار دسته اي براي آن ساخته مي شود . براي انجام مهره زني زماني كه هنوز كاغذ خشك نشده آنرا مهره مي زنند. عمل مهره زني بصورت متوالي ، همسان ويكدست انجام مي شود . يعني يك بار تمام سطح كاغذ از بالا به پائين مهره زده مي شود سپس براي بار دوم در تمام سطح كاغذ تكرار مي شود .

بوم سازي :   

منظور از بوم زمينه كار است . در هنر كتاب آرائي زمينه كاغذ به عنوان بوم جهت نوشتن و تزئين بكار مي رود .

انواع بوم :        1- بوم ساده            2- بوم مرغش              3- بوم زرك              4- بوم ابري

بوم ساده :  

اگر زمينه كاغذ براي نوشتن عاري از هرگونه تزئينات باشد بوم ساده گفته مي شود.

 

بوم مرغش :

براي ساختن بوم مرغش از ذرات فلزات معدني خاص استفاده مي شود كه معمولاً در زرند كرمان وانار شهر وجود دارد.از پودر ذرات اين فلزات بصورت جامد ومتبلور استفاده مي شود.مشتقات داخل ظرفهاي سوراخ دار مانند نمكدان مي ريزند سپس سطح بوم را با روغن هاي خاص ( روغن ورني ، پولك ماهي ، سيلر) آغشته مي كنند وپس از ريختن ذرات مرغش آنرا مهره زني مي كنند . اين عمل ممكن است چندين بار تكرار شود كه بستگي به سفارش دهنده ونوع كتاب دارد. ودر سه سطح بكار مي رود .

بوم زرك :

در ساخت بوم زرك از ذرات طلا و نقره استفاده مي شود و پس از روغن زني و پاشيدن ذرات طلا ونقره عمل مهره زني صورت مي گيرد و يستگي به نوع كار چندين بار تكرار مي شود .

بوم ابري :

(بوم دودي يا دود زده) براي بوم ابري معمولاً از كاغذهايي به رنگ لاجوردي ويا طلايي استفاده مي شود در اين روش از شمع استفاده مي شود كه ابتداء زمينه كاغذ را روغن مالي كرده وشمعي را در زير آن قرار مي دهند تا كاغذ دود زده شده سپس عمل مهره زني بر روي آن انجام مي شود .گاهي مواقع از چراغهاي گردسوز براي اينكار استفاده مي شود.

 عمل واشور زدن :

پس از ساخت بوم زمينه كار مقداري چرب مي شود براي كاهش چربي كاغذ معمولاً از سريشم ويا لايه هاي نازك سيب زميني استفاده مي شود زيرا روغن كاغذ سبب كاهش ويا پخش شدن مركب و جوهر مي شود .

عمل واشور زدن به دو طريق انجام مي شود :

1-    استفاده از سريشم : لايه كاغذ با يك لايه سريشم پوشانده مي شود .

2-    سيب زميني : سيب زميني پوست كنده وبصورت لايه نازك بريده شده وبر روي كاغذ گذاشته مي شود تا اينكه نشاسته موجود در سيب زميني چربي كاغذ را جذب كند اين عمل ممكن است چندين بار تكرار شود.

نكته :  پس ازعمل واشور زدن ممكن است بقاياي سفيدك بر روي بوم ايجاد شود براي از بين بردن آنها از پارچه نرم سفيد و مرطوب استفاده مي شود و روي سفيدك ها كشيده مي شود تا پاك شود.

اصطلاحات كاربردي هنر نذهيب :

1-    حاشيه  2- عطف  3- جدول كشي  4- خطوط مضرس (دندانه دار- دندان موشي ) 5- كمند زرين .

1)      حاشيه : به كناره هاي چهار گانه صفحات نسخه خطي گفته مي شود كه معمولاً سفيد رنگ است( بياض ) .واز آن براي نوشتن محتويات وحواشي (توشيح : مطالب اضافي شرح دهنده در متن اصلي استفاده مي شود).كه گاهي مواقع بصورت ساده وسفيد و بدون نوشته مي باشد .

2)      عطف : به بخش مركزي كتابهاي خطي گفته مي شود كه محل اتصال و وصل شدن وچسبيدن كاغذ و صحافي گفته مي شود .

3)      جدول كشي : جدول به خطوط موازي ومستقيم گفته مي شود كه معمولاً با زر و نقره و گاهي مواقع با رنگ هاي مختلف در نسخه هاي خطي به منظور جدا كردن حاشيه و متن اصلي از يكديگر به شكل مستطيل در چهار طرف يك صفحه كشيده مي شود .

نكته (1) : عمل رسم جدول كاري ظريف و دقيق محسوب شده و توسط متخصصان اين رشته انجام مي گيرد كه به آنها جدول كش گفته مي شود كه بايد در حين كار تمركز خود را حفظ نموده ودچار لرزش نشوند .

نكته (2) : گاهي مواقع به جاي كشيدن خطوط سيستم از نقوش وطرحهاي اسليمي به صورت زنجيره اي استفاده مي شود كه كاربرد جدول داشته اند .

4)      خطوط مضرس (دندانه دار) : به حركات زنجيره اي ريز و خطوط به هم پيوسته مضرس وار گفته مي شود كه به رنگ طلايي يا لاجوردي در اطراف نوشته ها به منظور جلوه دادن به زمينه كار يا نشان دادن بهتر خط هاي متن ترسيم مي شود . انواع خطوط مضرس : 1- خطوط مضرس با دندانه هاي كوچك  2- خطوط مضرس زنجيره اي با فاصله زياد اما بصورت يكسان و يكنواخت   3- خطوط مضرس كه بصورت طلا كاري و به شكل ابري نشان داده شده ودر پايان  كار قلم گيري مي شود .

5)      كمند زرين : كمند زرين به خط نازك طلايي گفته مي شود كه توسط خط سياه از بيرون و درون احاطه شده است . كمند زرين معمولاً در بخش بالا ، پائين وبخش بيروني كتاب كشيده مي شود پس محل عطف داراي خط نمي باشد .   

اصطلاحات كاربردي :

1-    ترنج  2- سرترنج  3- نيم ترنج  4- شمسه  5- شرفه  6- ابرك  7- سرلوح  8- سرلوح مزدوج  9- سرلوح كتيبه دار  10- كتيبه  11- كتيبه بازوبندي  12- تاج  13- نيم تاج .

·        ترنج : نقشي به شكل ترنج ودايره مانند كه بخش داخلي آن با نقوش هندسي وتذهيب پر پيچ و خم آراسته شده ، گاهي مواقع در زمينه آن نام كتاب يا جزئي از قرآن با زر يا سفيد آب نوشته شده است .  

·        سر ترنج : به اشكال وطرحهاي لوزي شكل و كنگره دار گفته مي شود كه در بالا وپائين ترنج كشيده مي شود .

·        نيم ترنج : به دو نيمه ترنج گفته مي شود كه بصورت نيم دايره وجدا گانه در بالا وپائين صفحه ترنج وسر ترنج در آن قرار دارد كشيده مي شود .

·        شمسه : شمسه به طرحي گفته مي شود كه شكل آن مدور است ومانند خورشيد ترسيم شده وداخل آن با نقوش هندسي وتذهيب ترسيم شده است .

نكته : شمسه معمولاً در صفحه آغازين وپاياني كتاب ترسيم مي شود . همچنين در حاشيه قرآنهاي كوچك براي ذكر نام سوره و حزب به كار مي رود .

·        شرفه : به خطوطي گفته مي شود كه مانند شعاع خورشيد در اطراف شمسه كشيده مي شود .

·        ابرك : ابرك يا ابر كوچك به شمسه هاي كوچك گفته مي شود كه از تعدادي دايره هاي كوچك و مرتبط به هم تشكيل شده است و از مجموع آنها شكلي شبيه به ابر را بوجود مي آورد .

·        سر لوح : متني است كه در صفحه نوشته شده مانند : معمولاً بالاي صفحه و صفحه هاي آغازين كتاب ) وبا اشكال هندسي پركار تزئين شده ود بخشي از نخسه هاي خطي آغاز هر فصل يا بخشي از كتاب تكرار مي شود .

نكته : معمولاً سر لوح ها بيشتر به شكل مستطيل مي باشد .

·        سرلوح مزدوج : اگر يك سر لوح تزئيني بصورت منفرد استفاده شود آنرا سر لوح ساده مي گويند در صورتيكه از دو سر لوح كنارهم در دو صفحه مقابل هم كشيده شود آنرا سرلوح مزدوج مي گويند .

·        سرلوح كتيبه دار : گاهي مواقع در بخش پائيني سر لوح و متصل به آن كتيبه نوشته مي شود . كه درون آن عنوان ويا نام نوشته شده است كه به آن سرلوح كتيبه دار گفته مي شود .

كتيبه : معمولاً در سر فصل كتابها و نسخه هاي خطي وبخش هاي جديدي از كتاب كه مطالب آن آغاز مي شودطرحي مستطيل شكل ترسيم مي شود كه داخل آن با نقوش الوان تذهيبي تزئين مي شود و عنوان سر فصل ها و سر بخش ها و سر سوره ها درآن نوشته مي شود .

·        كتيبه بازو بندي : زماني كه دو طرف مستطيل كه كتيبه در آن نوشته شده به صورت گرد و نيم دايره ترسيم شود و انتهاي آن به ترنجي كوچك متصل شود به آن كتيبه بازو بندي گفته مي شود . 

·        تاج :  طرحي به شكل تاج كه داخل آن با نقوش تزئيني پركار تزئين شده ودر بالاي سر لوح صفحات اول نصب مي شود و گاهي مواقع قرينه آن در سمت ديگر صفحه طراحي مي شود وگاهي مواقع نقش چند تاج بصورت تكراري اجرا مي شود . تاجها داراي اشكال متنوع مي باشد و بيشتر به رنگ طلايي و لاجوردي هستند .

·        نيم تاج :   طرحي با نقوش تزئيني كه نيمي از تاج را تشكيل مي دهد و معمولاً از فاصله بين يك تاج كامل قرار مي گيرد .

·        افشان گري : در افشانگري گاهي مواقع حاشيه كاغذ و گاهي مواقع صفحات متن و گاهي هر دو قسمت زر افشان مي شود. عمل افشانگري بدين صورت است كه بوم ويا صفحه كاغذ بوسيله قلم مو وسريشم رقيق يا صمغ عربي آغشته مي شود سپس پودر ريز طلا به همراه چند گلوله ساچمه اي از جنس سرب داخل ظرفي سوراخ دار مانند نمك دان ريخته مي شود. سپس به ميزان كافي تكان داده و بر روي بوم مي پاشند ودر آخر كار بر روي آن مهره مي زنند تا ذرات داخل شوند. گاهي مواقع از محلول فلز طلا استفاده مي كنند . افشانگر معمولاً در مرحله اول با طلا ودر مرحله دوم با نقره ودر مرحله سوم با مس انجام مي دهد . طلا به دليل اينكه خالص ترين فلز مي باشد وجلا ودرخشدگي خود را حفظ مي كند و اكسيده نمي شود به عنوان مهمترين فلز محسوب مي شود. اما نقره افشان شده به مرور زمان اكسيده شده وسياه رنگ مي شود وزيبايي خود را از دست مي دهد وبه دراز مدت باعث از بين رفتن نسخه هاي خطي مي شود .فردي كه اين كار را انجام مي دهد به افشانگر معروف است .

اولين كسي كه افشانگري را انجام مي دهد مولانا غياث الدين محمد مذهب مشهدي در سال 942 هجري مي باشد .

افشانگري بر اساس ريز بودن و درشت بودن و شكل ذرات به 6 دسته تقسيم مي شود :

1)      افشان ميانه      2) افشان غبار      3) افشان سر موري      4) افشان پر پشه اي       5) افشان لينه         6)افشان بيخته

·        حل كاري  : نقاشي در حاشيه صفحه با آب طلا و محلول طلا كه فقط از رنگ طلايي استفاده مي شود . وبا نقوش جانوري و گياهي و موجودات اساطيري ( سيمرغ ، اژدها ، ققنوس) بدون طراحيه اوليه و بدون قلم گيري ثانويه صورت مي گيرد . ( قطاعي مهارت زيادي مي خواهد ) .

نكته :   در اهميت استفاده از طلا در تزئينات : طلا فلزي خالص ، با ارزش ، با دوام است .چون هنر كتاب آرائي در گذشته كار پر مشقت و سخت بود و سعي مي شد اثري ماندگار وجاودان ساخته شود وهمچنين از لحاظ تزئينات طلا مهمترين زيور آلات محيوب مي شود و آثار ماندگار با حمايت افراد بزرگ وپادشاهان صورت مي گرفت .همچنين با توجه به اينكه قرآن از تقدس و احترام ويژه اي برخوردار است براي تزئين آن از بهترين مواد مانند طلا استفاده مي شود وتبديل به يك عنصر مقدس شده است .

·        قطاعي :  ريشه آن از قطع مي باشد .به معني بريدن و قطع كردن . كسي كه اين كار را انجام مي دهد به قاطع معروف است . در اين روش قطاعان ماهر و مسلط خطوط استادان مشهور در خوشنويسي  برروي كاغذ ويا پوست نوشته شده را با ابزار ظريف و برنده در آورده و قطاعي مي كنند . قطاعي كاري ظريف و مشكل است و با استادي ومهارت زياد انجام مي شود بطوريكه كوچكترين لرزش در زمان برش باعث ايجاد لطمه به خط و متن مي شود. گاهي مواقع طرح ونقوش كشيده شده قطاعي مي شود و طرح مورد نظر از يك بوم خارج شده ودر صفحه ديگر با رنگي متفاوت چسبانده شده وتفاوت رنگ بوجود مي آيد . اولين كسي كه اين كار را انجام داده مولانا كپك هروي مي باشد .

  كپك هروي اهل هرات بوده است . اين هنر درآغاز قرن 10 هجري در زمان سلطان حسين ميرزا آغاز مي شود . و به   

      دليل سختي كار فرصتي زيادي رواج نيافته است .

·        عكاسي : زمانيكه عكس و طرح از يك صفحه اصلي قطاعي شده و بصورت ثابت در كل صفحات كتاب تكرار مي شود به آن صنعت عكاسي گفته مي شود. در واقع عكاسي نوعي قطاعي با نقوش ثابت و تكراري در كل صفحات است .

·        تذهيب معرق : در تذهيب معرق نقوش اسليمي وختايي به توسط مذهبان به طور منظم در حاشيه صفحات كتاب طراحي شده با ابزار مخصوص بريده و همان طرح را بر روي كاغذي ديگر با رنگي تيره تر مي چسبانند سپس اطراف آن با طلا قلم گيري شده ومهره زده مي شود .معمولاً از تذهيب معرق در حاشيه كتابهايي كه قامت كاغذ آنها بيشتر است استفاده مي كنند . اين روش در زمان شاه طهماسب در دورة صفويه رواج داشته است . و بعد از آن منسوخ مي شود .   

پيشينه و تعريف اسليمي :

سابقه استفاده از نقوش اسليمي به دورة پيش از اسلام بازمي گردد.در گچبري هاي دورة ساساني از نقوش اسليمي استفاده شده است كه نوع وحركات نقوش به صورت طبيعت گرا مي باشد. اما در دورة اسلامي بيشتر به صورت انتزاعي تجريدي است كه به آنها نقوش آراسبك يا عراسبك يا عريانه گفته مي شود .اما ريشة اين نقوش كاملاً ايراني است .

نكته :   براي نشان دادن مذهب از مفاهيم انتزاعي استفاده مي شود .پس آثار هنري مذهبي بصورت تجريدي ايجاد مي شود . با توجه به اينكه در صدر اسلام استفاده از نصوير و نقوش موجودات جاندار منسوخ و حرام مي شود واستفاده از آنها منع شده از نقوس گياهي بيشتر استفاده مي شود اما پس از مدتي به دليل اينكه با فرهنگ اسلامي مغايرت نداردمورد استفاده قرارمي گيرد .

تعريف نقوش اسليمي :

نقوش اسليمي طرح تزئيني است كه از نقوش گياهي و شاخ و برگهاي تجريدي و انتزاعي بصورت پيوسته با پيچ و خم هاي متعدد همانند درختي پيچان كه از ساقه و شاخه و برگهاي به هم آميخته ودرهم تنيده تشكيل مي شود . اين نقوش ميل به بي انتهايي و بي نهايتي دارد و بشتر مواقع پيوسته و بي پايان است .

عناصر و اجزاء اصلي تشكيل دهنده اسليمي :

1-    بند اسليمي     2- شاخه اسليمي     3- حركت اسليمي

1)      بند اسليمي :     كوچكترين بخش تشكيل دهنده اسليمي است كه از حركت هماهنگ و موزون آن بند اسليمي تشكيل مي شود.پس اسليمي مبتني بر بند مي باشد وتركيب وادامه آنها كل نقش آنرا تشكيل مي دهد .

2)      شاخه  اسليمي : چند بند اسليمي تشكيل دهندة شاخه اسليمي مي باشد .

3)      حركت اسليمي : بندها و شاخه هاي اسليمي داراي حركات منحني ، مدور ، و پيچاپيچ مي باشد كه داراي هماهنگي و تقارن است كه ابتداء و انتهاي آنها بي پايان است .

حركتها :

1-    قوس حلزوني        2- چنگ         3- بادامك

قوس حلزوني :   نوعي حركت دوراني شاخه هاي اسليمي از درون به سمت بيرون است معمولاً حركتهاي اسليمي و طرحهاي ختايي مبتني بر قوس حلزوني است .

چنگ :   شكل آن شبيه چنگ است كه از حركتهاي پيرامون شاخه و بندهاي اسليمي تشكيل شده است .

بادامك :   از حركت داراي تقارن دو چنگ از مقابل يكديگربصورت متقاطع شروع مي شود . زمانيكه يكي از آنان بسمت بالا وديگري بسمت پائين است از تقارن اين دو شكل شكلي بصورت بادام بوجود مي آيد .

نقوش اسليمي :

ساده :

اسليمي ماري (تبرمه ) :  شبيه مار است و پيچ و خم هاي بسياري دارد اصطلاحاً به آن تبرمه گفته مي شود .

اسليمي طوماري : از يك شاخه يا ساقه انعطاف پذير تشكيل شده است كه اين شاخه در بخش سمت چپ و راست داراي حلقه و نيم حلقه هاي دَوراني مي باشد كه گاهي مواقع بي پايان و يا گاهي مختوم مي باشد .

اسليمي خرطوم فيلي : شبيه خرطوم فيل است كه گاهي مواقع به صورت قرينه انتهاي آنها به يكديگر ختم مي شود . از تشكيل دو خرطوم فيل طرحي متقارن ساخته مي شود .

اسليمي دهن اژدري : اسليمي دهن اژدري از تشكيل دو اسليمي تركيب شده مشابه دهان اژدها تشكيل مي شود .

اسليمي توريقي : ازبرگهاي مشابه گياهان نازك و ساقه هاي نازك بصورت گياهي تشكيل شده كه گاهي مواقع ساده و گاهي مواقع بصورت پيچيده يا حلقه زده همديگر راقطع مي كنند.

تشعير : ازلحاظ لغوي از واژة شعر گرفته شده است و به معني موي باشد وطرحهاي آن بسيار ظريف و نازك است .در اصطلاح كتاب آرائي درحركت تركيبي ازنقوش تصويري واسليمي مي باشدوبه عبارت است ازنقوش گياهي و تركيب آنها با تصاويري از انسانها و جانوران افسانه اي واسطوره اي مي باشد. اين طرحها در حاشيه نسخه هاي خطي و يا مرقعات با رنگ وجلاي ويژه معمولاً طلايي تزئين شده و سپس قلم گيري مي شود .

انواع تشعير از نظر نقوش :

1)      تشعيري كه در آن فقط از طرحهاي گل وگياه و كوه و پرنده استفاده شده است .

2)      تشعيري كه داراي صحنه هاي كوچ قبايل و حيوانات اهلي و چوپانان است .

3)      تسعيري كه درگيري وجنگ حيئانات مختلف درآنهابه تصويركشيده شده است . مانند : جنگ اژدها وسيمرغ ، جنگ اژدها وشير،جنگ فيل وشير،جنگ شيروآهو وغيره كه اين جنگهاودرگيريهابه صحنه هاي (گرفت و گير ) موسوم است .

4)      تشعيري كه درحاشيه يك قطعه نقاشي كشيده شده است. اين تشعير در داخل اشكال مشبك ، هندسي نقوش پرندگان ترسيم شده ست .

5)      تشعيري بصورت يك اثر مستقل مانند تابلوي نقاشي.

انواع تشعير از نظر فني وشيوه طراحي :

1)      طراحي حاشيه كتابهاي خطي بوسيله طلا وسپس قلمگيري كه مبتني بر سبك و روش هردو باشد .

2)      طراحي به سبك سياه قلم درحاشيه و يا گاهي بصورت طرحي جدا از حاشيه .

3)      طراحي بصورت دانگ كه دراين روش ابتداءطراحي تشعيرونقوش صورت گرفته سپس داخل نقوش با رنگي كم مايه بصورت كمرنگ پر مي شود . سپس اطراف آن با رنگ طلايي قلمگيري مي شود .

قلم گيري :   زمانيكه خطاها و اشكالات تصويري نقوش پس از طراحي صورت مي گيرد در پايان كار با قلم گيري اصلاح مي شود.

انواع انگ :

1)      طرح گل وبوته وپرنده برروي بوم اصلي ترسيم شده سپس با نقوش بُرجدا مي شود . سپس طرح بريده شده درحاشيه نسخه هاي خطي يا كتابها گذاشته شده ورنگ آميزي مي شود، سپس طرح بريده شده را برداشته و طرح اصلي قلم گيري مي شود . اين عمل معمولاً در صفحات ديگر تكرار مي شود .

2)      در روش دوم طرح اسليمي با گل و مرغ تزئين شده و گاهي مواقع بصورت جداگانه ترسيم مي شود. اين طرح در حاشيه كتابها ترسيم مي شودوسپس رنگ آميزي وقلم گيري مي شود.

3)      درنوع سوم فقط طرح گل و بوته و اسليمي طراحي شده اما بخش خارجي آن رنگ آميزي مي شود وداخل طرح بصورت ساده و بدون رنگ باقي مي ماند . سپس با طلا قلم گيري مي شود .

4)      دراين نوع نقش ترنج بر روي كاغذهاي رنگارنگ ترسيم شده، سپس آن رابريده و بر روي كاغذ سفيد و ساده مي چسبانند و بعد آن را با طلا قلم گيري مي كنند.

پيشينة استفاده از نقوش تشعير :

 سابقة استفاده از نقوش تشعيروتزئينات به دوران باستان باز مي گردد.استفاده در نقوش حيواني و گياهي وانساني به صورت هاي مختلف درآثارهنري گوناگون از قبيل نقوش برجسته، حجاري، قلم زني، نقوش سفال ، نقاشي ، پارچه وآثار فلزي و حتي برروي اسلحه و جنگ افزارها ديده مي شود . منشاءبرخي از نقوش اساطيري مي باشد. برخي ديگر از نقوش داراي منشاء تقدس واعتقادي مي باشند.دردورة هخامنشيان نقوش جانوري بخصوص درحجاري هاو معماري تخت جمشيد بكاررفته است . نمونة آن سر ستونهايي با اشكال مختلف حيواني است . همچنين دركنارسردرورودي پلكان تخت جمشيد نمونه هاي حجاري حيوانات به عنوان نگهبان ديده مي شود. بر روي قليچه هاي هخامنشي مكشوفه ( پاتزريك ) در چهار رديف به صورت مربع شكل نقوش مختلف بكار رفته است . در حاشيه نقش اول سواركاران ايراني ، درحاشيه نقش دوم گوزن هاي شاخدار ودر حاشيه نقش سوم تابو هاي درباري وخدمه بصورت قرينه نشان داده شده است . در دورة اشكانيان به ويژه در ساغرهاي بدست آمده ازنسا نقوش اسطوره اي و نقوش تركيبي انسان وحيواني بر روي عاج ها حكاكي شده.در دورة ساسانيان استفاده ازنقوش تركيبي برروي ظروف نقره وطلا رواج داشته است همچنين درحجاري هاي طاق بستان نمونة نقوش تصويري شكار به كار رفته است . بر روي پارچه هاي ساسانيان از نقوش تركيبي انساني و حيواني استفاده شده است .

پيشينة تشعير در دورة اسلامي :

درصدراسلام بدليل حرمتي كه اسلام براي نگارگري موجودات جاندارو مجسمه سازي داشتنداز نشان دادن آنهاكراهت داشتند و براي مدت كوتاهي يك وقفة هنري ايجاد مي شود.دليل مخالفت آئيين اسلام باتصوير سازي داراي سابقة تاريخي و اعتقادي است . زيرادراقوام مختلف و ملتها اشخاص قدرتمند و با واسطة موجودات طبيعي و فوق طبيعي نيرو وقدرت خود را به دست آوردند وآنهادرنقوش ديده مي شوند.دين اسلام به دليل توحيدو يگانه پرستي و نفي شرك وبت پرستي با نگارگري موجودات مخالفت داشت. اما دراواسط دورة اسلامي بارواج نقوش گياهي استفاده از نقوش جانوري واساطيري رواج مي يابد . بخصوص با ورود مغولان نقوشي مانند : اژدها ، پرندگان ، نقش پليكان ، نقش غواصي ، نقش ققنوس رواج مي يابد. نمونة بارز اين نقوش دركتاب منافع الحيوانات درسال 755 هجري ديده مي شود. دردورة تيموريان رابطة تنگاتنگي ميان تذهيب و تشعير به وجود مي آيد.نمونة آن دركتاب ديوان سلطان احمد جلايرديده مي شود.كه درآن زندگي چادرنشينان نشان داده شده است . همچنين درشاهنامة دمرة تيموري فرشتگاني درحال حمل كتاب نشان داده شده اند. دردورة صفويه استفاده از نقوش تشعير به رنگ طلايي بيشتر رواج مي يابد. درزمان شاه طهماسب شيوة تشعير متأثر از نقوش جانوري و انساني به رنگ طلايي و نقره اي به سبك چيني به كار رفته كه در نسخه اي از نظامي با تاريخ 969 هجري ديده مي شود.

در نمونة تشعير بوستان سعدي در دورة صفويه صحنه هاي بازار همچنين تا جران در اين صحنه نشان داده شده است . صفحه هاي ديگر بوستان شامل چوپان در حال نواختن ني ، جواني درحال كشتي با پيرمرد ، نقش درويشان ، نقش گدايان نشان داده شده است . همچنين تركيبي از نقوش مينياتوروتشعير بكار رفته است .

اصطلاحات تشعير :

1-    كندي                                     6- قلم موي دم كل

2-    تندي                                      7- پرداز زدن

3-    دم قلم                                     8- ته رنگ

4-    قلم موي نيزه اي                      9- داغي              

5-    قلم موي گندمي

1)      كندي :   زمانيكه در طراحي تشعير از خطوط ضخيم و كلفت و پهن استفاده شود اصطلاحاً كندي ناميده مي شود .

2)      تندي :   زمانيكه در طراحي هاي تشعير از خطوط نازك و باريك استفاده شود اصطلاحاً به آن تندي گفته مي شود .

3)      دم قلم : زمانيكه رنگ مركب وياآبرنگ كه براي طراحي خطوط تشعيراستفاده مي شود ازكشش و غلظت مناسب برخوردار باشد اصطلاحاً آن مركب و يا قلم داراي دم قلم خوبي مي باشد .

4)      قلم موي نيزه اي : از قلم مو نيزه اي كه معمولاً داراي نوكي تيز و باريك است بيشتر براي غلط گيري و اصلاح نقوش استفاده مي كنند .

5)      قلم موي گندمي :  بيشتر قلم موهايي كه در طراحي هاي تشعير قرار دارنداز نوع قلم موي گندمي مي باشدقلم موي گندمي داراي انتهايي پهن و نوكي تيز است و مانند دانه گندم ضخيم و كپل و پرمو است چون اين قلم داراي ضخامت و پهناي مناسبي مي باشد مقداري از رنگ را نگهداري مي كند. همچنين در طراحي و نقاشي در جائيكه نيز به ايجاد لكه هاي پهن مي باشد كاربرد زيادي دارد .

6)      قلم موي دم كل : قلم مويي كه داراي نوكي بريده شده و پهن اما در عين حال باريك است براي ساخت اين قلم گاهي مواقع نوك آنرا مي سوزانند .بيشترين كاربرد اين قلم براي پرداز زدن استفاده مي شود .

7)      پرداز زدن : روشي كه براي ايجاد و طراحي نقوش از نقطه هاي كوچك وپشت سر هم استفاده مي شود از پرداز زدن براي طراحي صورت ،ريش،منظره ها و معمولاً سايه هاي نقوش مانند : لباس ودرخت استفاده مي شود كه بصورت نقطه هاي كوچك پشت سرهم اجرا مي شود .

8)      ته رنگ : زمانيكه طرح اوليه تشعير بر روي بوم و يا كاغذ ترسيم مي شود نقاش و طراح ابتداء رنگ هاي مورد نظر براي هر منظره و طرح انتخاب مي كند سپس آنان را ساخته و آماده مي كند. اصطلاحاً رنگي كه براي طراحي نقوش استفاده مي شود ته رنگ مي گويند .

9)      داغي :  زمانيكه قلم بر روي كاغذ گذاشته مي شود در انتهاي خطوط ترسيم شده و يا نگارش شده با فشار كمي كه به قلم وارد مي شود لكه هاي كوچكي بر روي كاغذ باقي مي ماند كه اصطلاحاً به آنها داغي گفته مي شود .

انواع پرداز :

الف) : پردازي كه با نقطه نشان داده شده اما زمان برداشتن قلم مو از روي كاغذ با كمي فشار ايجاد خط باريكي در كنار نقطه مي شود به عبارت ساده تر به آن پرداز خط و نقطه گفته مي شود .

ب) : در اين پرداز خطوط منحني شكل كوتاه و باريك ايجاد مي شود كه از بيشتر براي طرح زمين و چمن استفاده مي شود .

ج) : پردازي كه فقط بصورت نقطه مي باشد و با قلم موي دم كل انجام مي شود .

پيشينه و تعريف فنون صحافي :

صحافي عبارت است از فن تنظيم و بهم پيوستن صفحات كتاب و قرار دادن آنها بين دو پوشش كه اصطلاحاً جلد ناميده مي شود.هدف از اين كار يكجا نگهداشتن صفحات و جلوگيري از پاره شدن و فرسوده شدن آنها است . همچنين تسهيل در استفاده كردن از آنها مي باشد . صحاف شخصي است كه لبه هاي كاغذ را بريده و شيرازه مي زند و اوراق را به هم پيوند مي دهد تا اينكه بصورت يكنواخت به هم جلد شوند . نخستين كتابهاي صحافي شده معمولاً از دو تخته ضخيم استفاده شده است . صفحات كاغذ را بين آنان قرار داده سپس تخته ها را با نوار وبرگهاي چرمي مي بستند . در دورة اسلامي بيشترين ماده اي كه براي پوشش كتابها به كار رفته از جنس چرم مي باشد . همچنين گاهي مواقع از جنس پارچه هاي ابريشمي و مخملي و يا كاغذهاي ضخيم مقوايي استفاده مي شود . گاهي مواقع صفحات چوب رابا روكشي از چرم مي پوشاندند كه اصطلاحاً به آنها لوحين گفته مي شود .جلدهاي چرمي كه در آغاز مورد استفاده قرار مي گرفتند ساده و بدون نقش هستند در دوره هاي بعد از نقوش هندسي و گاهي مواقع از طرح هاي مختلف استفاده مي شود . در اواسط دورة اسلامي صفحة جلد از دو بخش اصلي تشكيل مي شد:

1-    بخش مركزي كه به آن متن گفته مي شود(در مركز متن معمولاً از نقوشي بخصوص نقش ترنج استفاده مي شود ) .

2-    بخش كناري كه به آن حاشيه مي گويند .

انواع جلد :

1-    جلد ضربي    2- جلد سوخت    3- جلد معرق    4- جلد روغني    5- جلدپارچه اي    6- جلد سوزني                  7- جلدكاغذي    8- جلد بلغاري    9- جلد تيماج    10- جلد ميشين         11- جلد شبرو.

1)      جلد ضربي : جلد ضربي معروف به جلد كوبيده شده يا منگنه شده مشهور است . براي ساخت اين جلد از دو صفحة برنجي استفاده مي شود.ابتداء نقوش مورد نظر بر روي صفحة فلزي برنجي با قلم طراحي مي شود.سپس نقوش مورد نظر با روش حكاكي كنده شده اما زمينة نقوش بصورت ساده باقي مي ماند .درصفحة ديگري زمينة نقوش حكاكي شده بنابر اين خود نقش بر روي صفحة برنجي بصورت برجسته باقي مي ماند .پس از آماده شدن قالبهاي برنجي مقداري حرارت داده شده و چرم مورد نظر در بين دو صفحه قرار داده مي شود.سپس با ايجاد ضربه و كوبيدن بر روي صفحات برنجي نقوش مورد نظر بر روي چرم بصورت برجسته و فرو رفته ايجاد مي شود . گاهي مواقع صفحات فلز را رنگ آميزي كرده و اولين رنگها و نقوش بر روي چرم منتقل مي شود .

نكته : معمولاً درمركزصفحه جلدازنقش ترنج كه داراي سرترنج و ته ترنج مي باشددرجلدهاي ضربي بيشتراستفاده مي شود. در چهارگوشه جلد از نقوش لچكي استفاده مي شود.گاهي مواقع در بالاي ترنج نام كتاب، موضوع، اشعار، تاريخ بصورت خوشنويسي استفاده مي شود .

2)      جلد سوخت : دليل نامگذاري اين جلدبه سوخت اين است كه ازچرم به رنگهاي قهوه اي تيره استفاده مي شود. اصطلاحاً رنگهاي تيره رنگهاي سوخته ناميده مي شوند. اما درساختن جلد سوخت ازعمل سوختن استفاده نمي شود . براي ساخت جلد نقوش مورد نظرتوسط مذهب برروي چرم ترسيم و طراحي مي شود سپس بريده شده كه معمولاً رنگ چرم آن روشن ترمي باشد. سپس چرم منقوش بريده شده بر روي زمينه از چرم قهوه اي تيره با مادة چسباننده و ضربات متعدد وصل مي شود .

3)      جلد معرق :   ازلحاظ لغوي معمولاً به هر چيزي كه رگه دار وكنارهم چسبيده شده باشد گفته مي شود . براي ساخت جلد معرق نقوش مورد نظر از چرم با رنگهاي مختلف جدا شده سپس در كنار يكديگر چسبانده مي شوند . براي اجراي اين كار ابتداء مذهب طرح مورد نظر را بر روي چرم ترسيم مي كند سپس آن را بريده واز چرم خارج مي كند و زمينة خالي شده را با چرم ديگري از رنگ متفاوت جايگزين مي كند به طوري كه هيچگونه درز و شكاف و برجستگي بين سطوح باقي نمي ماند . بنابر اين سطي صاف و يكدست ايجاد مي شود . ساخت جلد معرق به دليل دشواري كار مدت كوتاهي در زمان تيموري و صفوي رواج داشته است .

4)      جلد روغني : براي ساخت جلد روغني ابتداء چرم ، پارچه ، مقوا ويا چوب به اندازة كتاب مورد نظر بريده و آماده مي شود.سپس يك لايه روغن معروف به روغن كمان بر روي آن زده مي شود. پس از اينكه نقوش تذهيبي و اسليمي برروي آن طراحي شدچندلايه روغن كمان برروي آن زده مي شودبه طوري كه لايه اي براق وبه عنوان محافظ بر روي نقوش ايجاد مي شود . در دورة تيموريان از نقوش گل و پرندگان و وحوش بيشتر استفاده مي شود اما دردورة صفويه و قاجاريه از نقوش پرنده ، چهرة انساني ، مجالس بزم و رزم و پيكره هاي انساني استفاده مي شود . گاهي مواقع دو طرف جلد نقاشي شده كه اصطلاحاً جلد روغني دو رو ناميده مي شود. جلدي كه از بور تزئيني مرغش و روغن براي تزئين استفاده مي شود اصطلاحاً جلد روغني مرغش ناميده مي شود . 

5)      جلد پارچه اي : براي ساخت جلد پارچه اي پس از آماده كردن پارچه اي مخصوص معمولاً با روش ترمه دوزي يا قلم كاري ويازري دوزي تزئين مي شود.درپارچه هاي قلم كاراصفهان ابتداءنقوش مورد نظر بر روي چوب بخصوص چوب گلابي طراحي مي شود . سپس زمينه و نقوش مورد نظر حكاكي شده و پس از آماده شدن قالب چوبي به رنگ آغشته شده و برروي پارچه هاي حريرويا كرباس كوبيده مي شود و نقوش مورد نظر بر روي آن ايجاد مي شود .

6)      جلد سوزني : براي ساخت جلد سوزن دوزي شده از چرم هايي با جنس نرم ولطيف استفاده مي شود سپس در اندازه كتاب موردنظربريده مي شود. ابتداء طرح موردنظرنقوش رابرروي كاغذ طراحي كرده سپس باسوزن سوراخ مي كنند وبه صورت مشبك درمي آورند. كاغذ سوراخ كاري شده بر روي چرم قرار داده شده و بر روي كاغذ گِل گيوه قرار مي دهند با اين روش منقوش مشبك از روي كاغذ مشبك به روي چرم منتقل مي شود. سپس با استفاده از نخهاي ابريشمي با رنگهاي مختلف نقوش ايجاد شده بر روي چرم سوزن دوزي مي شود . به طوري كه سوزن چرم را سوراخ نكرده واز زير آن خارج نمي شود .

7)      جلد كاغذي : براي ساخت جلدكاغذي ابتداءنقوش مورد نظر بر روي كاغذ طراحي شده سپس بر روي مقوا چسبانده شده تا محكم شود از اين جلد بيشتر در دورة قاجاريه استفاده مي شود .

8)      جلد بلغاري : جلدي است محكم ، خوش بوو ضخيم از اين جلد بيشتر براي كار سوزن دوزي استفاده مي شود . چون اين جلد ضخيم است نيازي به استفاده از مقوا و يا چوب در داخل آن نمي باشد .

9)      جلد تيماج :   از پوست بز دباغي شده ساخته شده است .

10)  جلد ميشين :  اين جلد از پوست گوسفند دباغي شده ساخته شده است .

11)  جلد شبرو : براي ساخت آن از پوست نازك دباغي شده گوساله استفاده مي شود .

قطع ( اندازه هر كتاب ) كتابها ونسخه هاي خطي :

1

بازوبندي

20 × 30    ميليمتر

7

وزيري متوسط

160 × 240    ميليمتر

2

بغلي

40 × 60    ميليمتر

8

وزيري بزرگ

200 × 300    ميليمتر

3

جانمازي

70 × 120   ميليمتر

9

سلطاني

300 × 400     ميليمتر

4

حمايلي

70 × 120   ميليمتر

10

رحلي كوچك

250 × 400    ميليمتر

5

نيم ربعي

100 × 180   ميليمتر

11

رحلي متوسط

300 × 500     ميليمتر

6

وزيري كوچك

140 × 220  ميليمتر

12

رحلي بزرگ

350 × 600     ميليمتر

 


مطالب مشابه :


اسلیمی 2

نقوش گياهي اسليمي: اسليمي از ريشه ي «سِلم» به معني آشتي و صلح و سلامت گرفته شده است.




نقوش شاه عباسي

اين گل ها با اسليمي ها ، و ختائي ها وساير موتيف هاي معمول در نقش قالي نقوش اصلي را در حاشيه




نگارگري چيست؟

اسليمي هاي ماري نموداري از حركت پر پيچ و خم مار است. ختايي و اسليمي غالباً به صورت توأم و به




ايده‌آل‌هاي رموز معنوي اسليمي:

اسليمي‌ها از ايدة ساقه‌هاي برگ‌دار شكل پذيرفتند و مانند شاخه‌هاي طبيعي تحرك يافتند و به




كتاب آرايي

اسليمي توريقي : ازبرگهاي مشابه گياهان نازك و ساقه هاي نازك بصورت گياهي تشكيل شده كه گاهي




نگاهی به انواع طرح های فرش

در اين نوع اسليمي انتهاي هر شاخه به دو بخش متقارن منشعب مي‌شود و به صورت دهان اژدها در مي




اصطلاحات معماري اسلامي

اسليمي. تركيب نقوش گل و بته‌ي پيچ در




هندسه در هنر اسلامي

ترنج و شمسه كليتي ازنظامشكل يافته و هماهنگ در اسليمي و اشكال هندسي هستند. اين دو




طرح درس ادبیات 2- جلوه های هنر در اصفهان

كلمات كليدي درس جلوه هاي هنر در اصفهان ، اسليمي (هنر سنتي اسلامي)، ممال




تذهيب نقش و نگار اسليمي-طرح اسلیمی-Illumination and the role of journalist Slim - Arabesque design

دانلود رایگان نرم افزار - Free Software - تذهيب نقش و نگار اسليمي-طرح اسلیمی-Illumination and the role of journalist




برچسب :