دوبیتی

میان اشیانم خفته بودم

هزاران درد به دل ناگفته بودم

بدیدم پیری از در در امد

نگاه کردم جوانی را وداع من گفته بودم

 

به وقت کودکی جای نبودم

جوانی را به نادانی قنودم

رسیده پیری با ناتوانی جوانی

گذ شته عمر من ناتوانم

جوانی چون گذ شته من ندانم

رسید عمر به پایا ن ومن ودل

چطور طوفان به دریا رفت من ندانم

کودکی همان بهتر

 

دلی که اتش غم برفروزد

همان بهتر که دراتش بسوزد

دلی که ساد بود و بی ریا بود

مثال شمع تا اخر بسوزد

 


مطالب مشابه :


شعر درباره مادر - -fereydoun moshiri-madar -sher-irani

که دارد یک پسر بیچاره مادر. شعر زیبا از ایرج میرزا. باز هم یک شعر زیبا درباره مادر




مادر

اوضاع خانواده بعد از فوت مادر چند قطعه شعر درباره امام زمان (علیه السلام)




به مناسبت مراسم يكمين سالگرد از دست دادن مادر عزيزم

درباره وب. كسي كه مادر اي زيباترين شعر خدا لینک




متن های زیبا در مورد پدر و مادر

درباره ما. با سلام مادر یعنی باز هم بهانه مادر گرفتن . . اگر ۴ تکه نان خیلی خوشمزه وجود




شعر :

دستم شده کوته زدامان تو مادر. شعر سنگ قبر درباره وبلاگ. حکاکی




شعر و متن زیبا برای تسلیت مرگ و فوت

شعر و متن زیبا برای تسلیت مرگ و شعر و متن زیبا برای تسلیت مرگ و فوت مادر درباره وبلاگ




اس ام اس و پیامک روز پدر و روز مادر : پدرم هر وقت ميگفت "درست ميشود"...

اس ام اس و پیامک روز پدر و روز مادر : درباره وبلاگ. بی شعر و شر و




دوبیتی

درباره وب. این که در دیوان شعر مادر . طراح قالب




برچسب :