کافی شاپ درایرانcoffee shop too iran

                                                مطالب بیشتر کلیک کنید

مقالات علمی و کاربردی را در اولین بانک اطلاعات کافی شاپ مطالعه نمایید.

مقالات علمی

فرهاد زعفری هشجین مولفُ . محقق .و مدرس دانشگاه

k1 copy.jpg


قهوه وکافی شاپ درایران وجهان


درخت قهوه از جمله نباتات وحشی یکی از استانهای حبشه، اتیوپی کنونی بنام کافا بوده است . قهوه واژه ای است عربی که ریشه اش بدرستی معلوم نیست . برخی معتقدند که این کلمه اصلاً آفریقائی است و از کلمه « کافا» وطن اصلی درخت قهوه ، ساخته شده ، اما درستی این عقیده مسلم نیست . زیرا در حبشه و کشورهای مجاور آب بدرخت قهوه و میوه آن و مشروبی که از آن میوه ساخته می شد ، بن می گفته اند ، و این لغت بصورت بن ( بضم ب و تشدید نون ) به عربی انتقال یافته و تنها برای درخت و میوه بکار رفته است ، و هیچگونه دلیلی در دست نیست که لغت قهوه در حبشه به مشروبی هم که از جوشاندن میوه درخت «بن» می ساختند ، گفته شده باشد .
بعضی نیز واژه قهوه را اقهاء ، بمعنی کراهت و بی میلی به غذا ، دانسته اند . قهوه در زبان عرب از قدیم به معنی شراب سیاه تلخ و شیر خالص و بوی خوش یا ناخوش و مقداری از طعام که آدمی را سیر کند ، بوده است ( قاضی بن کاشف الدین محمد یزدی ، از معاصران شاه عباس اول ، در رساله ای که بعنوان جام جهان نمای عباسی نگاشته می گوید: « ... شراب عفص که ظاهر زبان و باطنش را بهم می کشد ...عرب قهوه می گوید و بختیشوع بن عیسی و ابن بیطار و ابن هبل می گویند که این قهوه باه را ضعیف می سازد و منع خواب می کند و بگمان این فقیر ،این باعث شده که مشهود شده است که این قهوه که در این اوقات طبخ آن در بلاد عراق متعارف شده و از یمن می آورند، مانع خواب و قاطع شهوه است ، چنانچه گفته اند :
آن سیه رو که نام النوم او و قاطع الشهوه است قهوه است مانع و چون استعمال میوه درخت « بن » نخست از یمن بوسیله صوفیه متداول گشته ، بعید نیست که آن را بزبانی شاعرانه ،از جهت سیاهی و تلخی ، قهوه نامیده باشند. در هر حال مسلم است که قهوه را پیش از قرن هشتم هجری ( 14 میلادی ) در عربستان جنوبی نمی شناخته اند . چنانکه از برخی اشعار عرب بر می آید ، نوشیدن قهوه در سال 917 هجری در شهر مکه متداول بوده و در آنجا قهوه خانه هائی نیز وجود داشته است که آنها را « بیوت القهوه » می گفته اند . مردم مکه از زن و مرد به قهوه خانه می رفته اند و در آنجا هم قهوه می نوشیده اند و هم از شنیدن موسیقی و بازی شطرنج سرگرم می شده اند. کم کم اجتماع اهالی در قهوه خانه ها مردم متعصب را به مخالفت برانگیخت و در سال 917 هجری قمری خائربیک نامی،که از جانب الملک الاشرف قانصوغوری ، سلطان ممالیک مصر،داروغه مکه بود ، جمعی از فقها را گردآورد تا در حرمت قهوه حکم دهند. ایشان نیز به بهانه اینکه دو تن از پزشکان قهوه را مضر دانسته اند ، نوشیدن آنرا حرام شمردند. ولی مفتی بزرگ شهر با این فتوی موافقت نکرد. داروغه گروهی از فروشندگان و نوشندگان قهوه را به زندان انداخت و آنچه قهوه در انبارهای مکه بود آتش زد... ولی یکسال بعد دوباره قهوه خانه ها باز شد و مردم بکار قهوه نوشی بازگشتند. (در همین زمان رساله هائی نیز از طرف دانشمندان درباره حلال بودن قهوه نوشته می شد. مثل رساله «آثار النخوه فی حل القهوه»از ابوبکر بن ابی یزید،که در حدود سال 908 هجری نوشته شده است.
در کشور مصر نوشیدن قهوه در ده سال اول قرن دهم هجری متداول شد و از آنجا به سوریه و خاک عثمانی و ایران سرایت کرد. در شهر استانبول و متصرفات اروپائی عثمانی هم، در زمان سلطان سلیمان قانونی( معاصر با شاه طهماسب اول صفوی ) مرسوم شد. در زمان سلطان مراد سوم ( 982 تا 1003 هجری )و سلطان احمد اول ( 1012 تا 1026 هجری )چند بار قهوه را در خاک عثمانی تحریم کردند، ولی همیشه دوباره آزاد می شد . سلطان مراد چهارم ( 1032 – 1049 هجری ) چون بسلطنت رسید، قهوه را رسماً حرام کرد و قهوه خانه ها را ویران ساخت و چند نفر را به جرم قهوه نوشی کشت ، ولی بعد از او بار دیگر قهوه خانه ها باز شد و با آنکه یکبار نیز در زمان سلطان محمد چهارم( 1058 – 1099 هجری)نوشیدن قهوه را ممنوع شمردند، این امر دیری نپایید.
(برای اطلاعات بیشتر رجوع شود به مقاله « س.وان ارندونک – C.Van Arendonk » درباره قهوه، در دائره المعارف اسلامی ، چاپ لیدن)
تاریخ قطعی ورود قهوه به ایران معلوم نیست ، ولی چون در آغاز پادشاهی شاه عباس بزرگ قهوه خانه در ایران وجود داشته است ، چنین بنظر میرسد که نوشیدن قهوه از زمان شاه طهماسب اول در ایران معمول شده باشد . ( درباره رواج قهوه در هندوستان نوشته اند که تخم قهوه را نخست یک حاجی مسلمان بنام بابا بودن از مکه به جنوب هند برد و در آنجا رواج داد – فرهنگ لغات انگلیسی – هندی موسوم به Hobson Jobson چاپ 1903.
قهوه خانه ها بسیار وسیع بود و دیوارهای سفید و پاکیزه داشت . درهای قهوه خانه از چهارسو به خارج باز می شد و بیشتر قهوه خانه ها را به یک صورت و یک اندازه ، پهلوی یکدیگر می ساختند ، چنانکه میان آنها هیچگونه دیوار پرده ای نبود و از درون هر یک از قهوه خانه دیگر نیز دیده می شد و چنان می نمود که آن همه یک دستگاه است .
در اطراف قهوه خانه طاق نماها و شاه نشینهائی ساخته بودند که با قالی و فرش های دیگر مفروش و نشیمن مشتریان و تماشاگران بود و همه در آنجا بر زمین می نشستند . شبها چراغهای فراوانی را که از سقف آویخته بود می افروختند . در میان قهوه خانه هم حوضی بزرگ بود که همیشه آب صاف و روشنی از اطرافش فرو می ریخت .
در زمان شاه عباس اول کارکنان قهوه خانه ها بیشتر از جوانان گرجی و چرکسی و ارمنی انتخاب می شدند . از قهوه خانه های معروف اصفهان در زمان شاه عباس ، قهوه خانه های عرب ، بابا فراش ، حاجی یوسف ، بابا شمس تیشی کاشی و قهوه خانه طوفان را نام برده اند .
شاه عباس گاه میهمانان عالیقدر و سفیران بیگانه را نیز با خود به قهوه خانه ها می برد و از ایشان در آنجا پذیرایی می کرد . از آن جمله در شب پنجشنبه هفتم رجب سال 1028 هجری قمری ، خان عالم، سفیر نورالدین محمد جهانگیر ، پادشاه هندوستان (برای گزارش کامل این سفارت و نتیجه آن به مجلد چهارم زندگانی شاه عباس اول تالیف نصرالله فلسفی صفحات 89 تا 93 و فصل بیست و دوم همان کتاب باید مراجعه کرد . ) و دن گارسیادوسیلوافیگوه روا سفیر فیلیپ سوم پادشاه اسپانیا ( رجوع کنید به مجلد دوم از زندگانی شاه عباس اول ، ص 312 تا 316 و مجلد سوم همان کتاب فصول بیست و دوم و بیست و سوم ) و سفیران عثمانی و دولت مسکوی ( روسیه ) و گروهی از کشیشان عیسوی را که از جانب پاپ رم به اصفهان آمده بودند با خود به یکی از قهوه خانه های میدان نقش جهان برد . در آنجا شاه در یکی از اطاقهای قهوه خانه روی قالی نشست ولی سفیر اسپانی را که نمی توانست بسبک ایرانیان به دو زانو بر زمین نشیند برابر خویش روی صندلی اذن جلوس داد . سفیر عثمانی نیز در جانب چپ وی نشست و در طاق نماهای مجاور سفیر مسکو و منشی وی و یک کشیش روسی جای گرفتند . نماینده انگلستان هم که آنروز منزلت و اعتبار زیادی در ایران نداشت ، با همراهان خویش در طاق نمائی دورتر نشست . میهمانان دیگر شاه مانند کشیشان مسیحی و یکی از بستگان شریف مکه و جمعی از رجال و سران دولت ، دسته دسته در طاقنماهای اطراف نشستند . خان عالم سفیر هندوستان هم که مردی بسیار محترم و از بستگان شاه هند بود روبروی شاه عباس نشست . در همان حال پیش شاه و سفیران ،سفره کوچکی گستردند و شام آورده شد . شاه چند لقمه بکار برد ولی سفیران یا به سبب سیر بودن و یا از آن نظر که صرف طعام را در چنان محلی مناسب شان و مقام خود نمی دیدند ، چیزی نخوردند ( دن گارسیا سفیر اسپانی، از اینکه شاه عباس او را در قهوه خانه ای پذیرایی کرده بود خشمگین و ناخرسند بوده و در سفرخانه خویش پس از بیان وضع قهوه خانه و رقاصان جوان ، به طعنه می نویسد که : « شاه ایران در چنان مکان پرافتخاری از سفیران بیگانه پذیرائی کرد ... ») و از نوشیدن قهوه هم ، که شاه بدست جوانان خدمتگر قهوه خانه پیش ایشان می نهاد ، خودداری کردند .
شاه عباس گاه بی خبر به قهوه خانه ها می رفت و با شاعران و هنرمندانی که معمولاً در آنجا جمع بودند ، به صحبت می نشست . از آن جمله نوشته اند که روزی به قهوه خانه «عرب قهوه چی » رفت ، و در آنجا که ملاشکوهی از شاعران اصفهان روبرو شد . از او پرسید چه کاره ای ؟ جواب داد : شاعرم . گفت : از اشعار خود چیزی بخوان . شاعر این بیت را خواند :
ما بیدلان به باغ جهان همچو برگ گل
پهلوی یکدگر همه در خون نشسته ایم
شاه عباس گفت : « شعر خوبی است اما شاعر را به برگ گل تشبیه کردن نا ملایم است ... روز دیگر شاه عباس به همان قهوه خانه رفت . ملاشکوهی با شاعری دیگر بنام میرالهی اسدآبادی آنجا بود . چون ملاشکوهی را می شناخت ، از او احوال پرسید . سپس روبه میرالهی کرد و گفت : تخلص شما چیست ؟ جواب داد : « الهی » . شاه پنجه گشاده بر سر او گذاشت و بشوخی گفت : « الهی ! ... »
در قهوه خانه شاهنامه و داستانهای حماسی دیگر نیز خوانده می شد و بسیاری از مردم برای شنیدن شاهنامه به آنجا می رفتند . شاهنامه خوانی کار آسانی نبود و شاهنامه خوانان غالباً خود شاعر و ادیب بودند .
شاه عباس نیز به شاهنامه فردوسی علاقه بسیار داشت و در مجلس او شاعران سخن شناس و خوش آهنگ شاهنامه می خواندند . از شاهنامه خوانان او یکی عبدالرزاق قزوینی خوش نویس بود ، که سالی سیصد تومان حقوق داشت و دیگری ملا بیخودی گنابادی که در شاهنامه خوانی مشهور بود و سالی چهل تومان می گرفت .
از شاعرانی که در قهوه خانه شاهنامه می خواندند ، یکی ملا مومن کاشی معروف به یکه سوار بوده است ، یکی نیز میرزامحمد فارسی بواناتی بود که در قهوه خانه داستان حمزه را می خواند . قصه گوئی و مدح علی (ع) و گفتارهای دینی هم در قهوه خانه ها مرسوم بوده است . شاعران و مداحان و نقالان در میان مجلس بالای منبر یا چهارپایه ای می ایستادند و شعر می خواندند یا نقل می گفتند و عصائی را که در دست داشتند بوضعی خاص حرکت می دادند .
وضع قهوه خانه ها از زمان شاه عباس اول تا آغاز سلطنت شاه عباس دوم بدین منوال بود . در زمان این پادشاه وزیر اعظم او خلیفه سلطان که مردی متدین و متعصب بود کارهای پست و ناشایست در قهوه خانه ها ممنوع کرد . از آن پس در قهوه خانه مردم از نوشیدن قهوه و کشیدن قلیان و چپق و بازیهای مختلف ، مانند شطرنج و نرد و تخم مرغ بازی و امثال آنها سرگرم می شدند .
بطوری که یکی از جهانگردان فرنگی در سفرنامه خود نوشته است در زمان شاه صفی گذشته از قهوه خانه در اصفهان مراکزی نیز برای نوشیدن چای بوده است که آنها را چایخانه یا چای ختائی خانه می گفته اند . او می نویسد که چایخانه محل تفریح مردم محترم و نجیب است که در آنجا در ضمن نوشیدن چای به بازی شطرنج می پردازند و شطرنج بازان ایرانی غالباً از شطرنج بازان مسکوی ( روسیه ) نیز زبردست ترند .

کافی شاپ درایران.

 

بعد از انقلاب اسلامی ایران فرهاد زعفری هشجین اولین کسی بود که کافی شاپ های حرفه ای را درایران هدایت میکرد.

farhad%20zafari%20ahmadreza.jpg

زعفری تلاش کرد طبق استانداردهای بین المللی انواع قهوه .بستنی،گلاسه،میلک شیک،کوکتل،وغیره که جزو منو های کافی شاپ درایران وجهان است را درکافی شاپ های سراسر ایران عرضه نماید.

بعداز سالها تلاش نام کافی شاپ رادایران تثبیت نمود و سال ۱۳۶۵شروع به تدریس کافی شاپ به صورت حرفه ای نمود ثمره این آموزشها هزاران کافی من وقهوه خور درایران میباشد.

کاخانه های لوازم کافی شاپ.تولیدکنندگان شیر .بستنی،کاکائو،قهوه،ودیگر تولیدکنندگان نیزسودزیادی نسیب خودکردند ازهمه مهم تر هزاران نفر درایران مشغول بکار شدند واز بیکاری نجات یافتند.

فرهاد زعفری تلاش کرد این رشته را درایران استانداردنموده ودراداره پژوهش سازمان فنی حرفه ای کشور به ثبت برساند.

درهمین راستا اولین کتاب استاندارد فنی حرفه ای کشور با کد بین المللی توسط سرمایه شخصی ایشان چاپ شد.

ketab.jpg


 

کتاب دنیای دسرها تنها منبع اموزشی کافی شاپ درایران میباشد.

سال ۱۳۶۹ کافی شاپ صدف را درخیابا ولیعصرتهران را خریداری نمود ومشتریان بخصوصی راجذب خودنمود.

آقای زعفری رییس کمسیون اتحادیه کافی شاپ داران علاوه برمربی گری در دانشگاه های هتلداری نیز مشغول تدریس در رشته های.آشپزی،میزبانی،تشریفات،کافی شاپ میباشد.

فرهاد زعفری هزاران کافی شاپ ورستوران رادر راه اندازی ودکوراسیون .استاندارد سازی یاری نموده است .

شرکت مشاوران فردای بهتر اسیا متعلق به فرهاد زعفری میباشد فعالیت این شرکت در امور آموزش.تجهیز،دکوراسیون،راه اندازی،تامین نیروی انسانی هتل،رستوران،تالار،فست فود،وکافی شاپ میباشد.

کافی شاپ به معنی فروشگاه قهوه میباشد اما درایران با نامهای دیگری هم فعالیت نموده مثال:

قهوه خانه،کافی تریا،کافه تریا،کافه،قهوه خوران،قهوه سرا ودر آخرکافی شاپ نام خودرا دراین تثبیت نمود ودولت وملت نام کافی شاپ رادرایران بالاخره پذیرفتند .

 کافی شاپ ازکجا تاکجا وتوسط چه کسانی.

هرکسی از مادرش قهر کرد ودو روز پول توجیبی پیداکرد ودر کافی شاپی یک قهوه خورد از فردا خودرا به عنوان کافی من به مردم عزیز معرفی کرد مردم خوش باورهم فکرکردند این بنده خداها متخصص قهوه قجری هستند.

از فردا مشاوران ومربی های مختلفی درایران رشد کرد آگهی های مختلفی درسایت های رایگان دادند وخودرا به عنوان مشاور و راه انداز کافی شاپ معرفی کردند.یک سری از مردم راتحریک نموده وعددورقمهای کاذب به مردم اطلاع داده فرش وطلا.خانه را فروخته دکانی رااجاره نموده بنام کافی شاپ راه اندازی نمودند.درمدت کمتری هم بنده گان خدا ورشکست شده دوباره ازصفر شروع کردند.

هزاران کاف شاپ درایران وتهران فعالیت دارند و نام کافی شاپ رایدک می کشند.ولی تنها چند کافی شاپ در ایران است که یک سری مطالب و مسائل را مراعات نموده وکافی شاپ داری می کنند.

این مطالب ومقالت روشنی درخصوص مقوله کافی شاپ نگارش شده واقعیت های این رشته و صنف کافی شاپ رادر آینده نگارش خواهم نمود.

آیا مرگ کافی شاپ درایران فراخواهد رسید؟

در اداره و راه اندازی کافی شاپ از دنیا چندسال فاصله داریم.؟

 


ماخذ مهم این مقاله
1-تذکره محمد طاهر نصرآبادی ، چاپ تهران .
2-تذکره عرفات عاشقین ، نسخه خطی کتابخانه ملی ملک .
3-سفرنامه دن گارسیا دوسیلوافیگوه را ، چاپ پاریس در سال 1669 میلادی .
4-سفرنامه توماس هربرت انگلیسی ، چاپ پاریس در سال 1663 میلادی .
5-سفرنامه آدام اولئاریوس ، چاپ پاریس در سالهای 1656-1666 میلادی .
6-وضع ایران ، تالیف رافائل دومانس چاپ پاریس در سال 1890 میلادی .
7-سفرنامه پی یتردولاواله ایتالیائی ، چاپ رون Rouen در سال 1745 میلادی .
8-تاریخ عباسی ، از جلال الدین محمد یزدی منجم مخصوص شاه عباس ، نسخه های خطی کتابخانه ملی پاریس و تهران و ملک .
9-سفرنامه شوالیه شاردن فرانسوی ، چاپ رون در سال 1723 میلادی .
10-سفرنامه ژان باپتیست تاورنیه ، چاپ پاریس در سال 1692 میلادی .
11-دائره المعارف اسلامی ، چاپ لیدن Liden .
12-ترجمه کتاب زهرالربیع ، تالیف نورالدین محمدبن سید نعمت الله شوشتری .
13-جام جهان نمای ، نسخه خطی متعلق بدانشمند محترم آقای محمد دانش بزرگ نیا.
14-عمده الصفوه فی حل القهوه از عبدالقهار الجزیری ، چاپ دوساسی De Sacy در » پاریس 1826

۱۵ـ کتاب دنیای دسرها ۱ و ۲ چاپ ۱۳۷۵ و ۱۳۸۵ مولف فرهاد زعفری هشجین..

                          مقالات ومطالب بیشتر درمورد کافی شاپ را کلیک کنید.


مطالب مشابه :


آموزش کافی شاپ با استاندارد بین المللی توسط بنیانگذار کافی شاپ حرفه ای در ایران با مدرک معتبر

فرهاد زعفری هشجین رییس کمسیون آموزشی اتحادیه کافی شاپ داران 09121490154 بانك اطلاعات پزشكي مشهد




کافی شاپ درایرانcoffee shop too iran

آقای زعفری رییس کمسیون اتحادیه کافی شاپ داران کافی شاپ به بانك اطلاعات پزشكي مشهد




ایرانشف فرهاد زعفری هشجین -مصاحبه روزنامه همشهری با رییس کمسیون آموزشی اتحادیه - توجیه اقتصادی کافی

coffee shop / كافي شاپ صدف كام / كافي شاپ صدف/ بانک اطلاعات کافی شاپ شاپداران مشهد بانک




استان گلستان

آن‌ها همراه با دام‌داران سمنان و سوی مشهد مقدس می سنتی ، کافی شاپ ، فست فود




مسابقه عجیب ترین ریش و سیبیل ها در نروژ !

ترین و دیدنی ترین ریش و سبیل داران این کافی شاپ و اتحادیه آبمیوه




در دنیای سفرهای مستقل دخترانه چه می گذرد؟

«ما دو روز بعد، بلیت قطار برای مشهد کافی شاپ ولی با رئیس اتحادیه هتل داران




یک مسئول: قیمت گوسفند زنده در عیدقربان ثابت است

رئیس اتحادیه گوشت گوسفندی تهران از و دام زنده به میزان کافی موجود است شاپ | دوستی. ووگیگ




فرمانده ای خادم

اتحادیه اروپا; ضد کافی شاپ دو دختر پرچم داران




برچسب :