واژه نامه چوب

چوب

کنده، قسمت‌های‌سفت ‌و سخت ‌درخت، آن‌قسمت ‌از زیر پوست

(اسم) 1 - ماده ای سخت که ریشه و ساقه و شاخ. درخت را تشکیل میدهد و آنرا برای سوزاندن یا ساختن اشیا بکار برند. 2- واحد پول است در معاملات بازاری این اصطلاح بسته بمقدار معامله است . اگر معامله کلان باشد و در آن گفتگو از هزار ( تومان ) بود یک چوب معادل یک هزار ( تومان ) است و در غیر این صورت مراد از یک چوب یک تومان است چوق . یا پای چوب ایستادن . در اصطلاح کاسبهای میدان حاضر شدن شخصی برای خرید جنس ( دست اول )در صبح زود در میدان و منتظر قپان کردن آن شدن پس از خرید .

تلفظی از چوب

اله چوب

همان آلاچیق یا الاچیق است و اصل کلمه الاچیق همین اله چوب است .

چار چوب

هر چهار چوب دروازه یعنی هر دو چوب بالائین و فرودین و هر دو چوب بازوی در . چار چوب در . چارچوبه . حاشی. چوبین در که دو مصراع یا لت در یک لته در آن جای گیرد . دریواس . یا چهار قطعه چوبی که در حاشی. چیزی قرار دهند .

چوب النگو

چوبیست مخروطی شکل که برای بزرگ کردن و صاف کردن النگو بکار میرود 0

چوب انداز

که چوب اندازد اندازنده چوب

 چوب ایمد

چوب گاو آهن که مزنی را با آن شیار کنند

چوب بازی

عمل چوب باز 0 بازی با چوب

چوب بازیدن

نیزه زدن یا با نیزه بازی کردن

چوب بالان

چوب تله - چه بالان معنی تله و دام است و یا بالان مبدل پالان است 0

چوب بر

که چوب برد 0 که قطع چوب کند

چوب بری

عمل چوب بر 0 قطع کردن

چوب بست

(اسم) 1 - چوبهایی که عمودی و افقی بهم متصل سازند و در کنار دیوار نصب کنند و عمله و بنا بر روی آن کار کنند چوب بندی. 2 - چوبهایی که بهم پیوندند و شاخه های مو را روی آن گسترند .

دهیست از دهستان مشهد گنج افروز بخش مرکزی شهرستان بابل 0

چوب بستن

متصل بساختن چوب بچیزی

چوب بندی

عمل چوب بستن و داربست یا خر پا ساختن

چوب پاره

پاره چوب 0 تراشه و قطعه ای از چوب

چوب پر

چوبی کوتاه که بر سر آن دسته از پر نرم بندند و استوار کنند 0

چوب پرده

چوب پهن و دراز بدرازای عرض دریا درگاه یا کمی طولانی تر که بر بالای در کوبند و از آن پرده را آویزند 0 و گاه آنرا از آهن نیز سازند و همین نام چوب پرده بدان دهند 0

چوب پوش

پوشند. چوب 0 یا از چوب پوشیده شده 0 پوشیده از چوب 0 مستور و پنهان در چوب 0

چوب تاشان

دهیست از دهستان بیلوار بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان 0

چوب تراش

تراشند. چوب خراشند. و ورقه ها از سطح چوب بر کننده 0 خط

چوب جارو

چوب راستی که بدست. جارو بندند و آنرا در دست گیرند و جارو کشند 0

چوب چوبی

دیواری مشبک از چوبها یا نرده هائیکه بفاصله بزمین فرو برده باشند 0 دیوار یا در مشبک و عمودی با چوب 0

چوب چینی

بیخسیت معروف و گیاه او بی گل و بی ثمر است برگش به زنبق وساقش به نی شبیه است و بهترین آن قطعه های بزرگ املس سرخ نیم رنگ شاخ جهانیده بی کرم و بی گره است و بسیار صلب و اندرون سیاه و ثقیل الوزن بحد افراط که صمغی نامند خوب نیست 0

چوب خانه

میان سر خیمه که از چرم کنند و دیرگ خیمه در آن جای دهند و خیمه بدان بر افرازند 0 یا انبار چوب 0

چوب خط

قطعه چوبی که بر آن هر دفعه که از کسی چیزی به نسیه خرند خطی یا بریدگی پدید آرند تا گاه محاسبه آن خطوط و بریدگیها بر دفعات خرید دلیل باشد 0

چوب خواره

ارضه 0 موریانه 0 اورنگ 0

چوب خوردن

فرو بردن و او بارید و بلع کردن چوب 0 اکل چوب 0 یا کنایه از آزرده شدن بچوب 0

چوب دانه

سنجد 0 میوه ایست که آنرا سنجد گویند و بعربی غبیرا خوانند 0

چوب دراز

دهیست از دهستان درو فرامان بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان 0

چوب دشت

از قرای بلوک چنارانست بسمت قوچان

 چوب دوک

غوش 0 ظاهرا نام مطلق ساز یا سازی بخصوص باشد 0

چوب ذرع

چوبی که برای اندازه گرفتن پارچه و مانند آن بکار رود اندازه آن 16 گره و یا 1.04 متر است 0 امروز بیشتر آن را از آهن میسازند و بهمین نام میخوانند گاهی اندازه آن 8 گره یا نیم ذرع است 0

چوب رخت

جامه آویز چوبی که افقی بر دیوار استوار کنند و جامه ها بروی آویزند 0 میخ رخت 0

چوب رختی

چوب رخت

چوب رست

رسته بر چوب 0 رستنی هائی که بر روی چوب میرویند 0

چوب زن

چوب زننده 0 یا فراش 0

چوب سرخ

دهی است از دهستان تل بزان بخش مسجد سلیمان شهرستان اهواز 0

چوب سفید

چوب که رنگ آن سفید باشد 0 خاصه درون آن 0 یا اصطلاحاچوب خشک بقطعات کوچک شکافته و قطع کرده که زود آتش گیرد 0 و در پختن غذا بکار رود 0 یا در اصطلاح گیاه شناسی چوبهائیکه درون چوب ندارند 0

چوب سید

نامی است که در شاه پسند گرگان به درخت زیتون دهند 0

چوب شکاف

شکافند. چوب 0 یا پانه و فانه 0 چوبی باشد که درود گران در میان چوب دیگر نهند تا شکافتن آن آسان گردد 0

چوب شکن

شکننده چوب 0 که چوب شکند 0 چوب شکننده 0

چوب شناس

شناسنده چوب . که چوب شناسد . شناسد. انواع چوب . کسیکه در شناختن انواع چوب خبره باشد .

چوب شناسی

عمل چوب شناس . یا علم شناختن چوبها

چوب شوی

شویند. چوب .

چوب فروش

فروشند. چوب . و بیشتر بر تیر فروش اطلاق شود چه غیر تیر را تخته فروش و یا الوار فروش گویند . خشاب ... تیر فروش .

چوب فروشی

عمل چوب فروش . یا مکان و دکان ومحل فروش چوب .

چوب فلک

قطعه چوبیست که هر دو سرش را سوراخ کنند و ریسمانی از آن دو سوراخ بگذرانند و معلمان آن طناب را که دو سرش در دو سوراخ چوب بند شده است گرد هر دو پای طفل بازی گوش افکنند و تاب دهند تا محکم شود آنگاه بر کف پای او چوب زنند .

چوب قلم

پاره چوب باریکی که یک سرش ستبر تر از سر دیگر باشد و هر چه از سر بدم رود رفته رفته باریکتر شود . امروز بیشتر آنرا از کائوچو و نظایر آن میسازند و بهمین نام مینامند .

چوب کاو

آنچه بدان چوب را بکاوند . کاوند. چوب . عتله .

چوب گز

چوبی که بدان پارچه و غیر آن پیمایش کنند . چوبیکه بدان چیز و یا جائی را به پیمانید .

چوب نظر

(اسم) تاقوت.  نامی است که در شمیرانات و اطراف تهران به داغداغان دهند .

چوب نهادن

قرار دادن چوب . وضع کردن چوب . شحط شحوط مشحط چوبی را در پهلو و بیخ رز نهادن تا بدان بروادیج خود بر آید .

چهار چوب

(اسم) چهار قطعه چوب تراشیده و متصل بهم که در چهار جانب چیزی قرار دهند ( مانند چهار چوب در ) چهار چوبه .

از اصطلاحات علم آمار

 دست چوب

(اسم) چوبدستی عصا .چوبدست یا کنایه است از دست راست

جلو چوب

سیخ کباب چوبین باشد و بکسر اول و ضم اول هم گفته اند .

گل چوب

دهی است از دهستان مشهد گنج افروز بخش مرکزی شهرستان بابل

 کار چوب

(اسم) آلات چوبین که جولاهگان پارچه های نبافت. فراز کرده را با آنها بافند نسج .مسط کار چوب که وقت بافتن راست ایستاده دارند

کلته چوب

چوبدستی گنده و ستبر و کوتاه مر درویشان را .

خره چوب

چوبهایی که بردیف پهلوی هم چیده باشند .

خشک چوب

چوب خشک چوبی که خشک شده باشد

خله چوب

چوب درازی که بدان کشتی رانند

پای چوب

(اسم) ستون دیرک تیرک .ستون دیرک

پله چوب

بازی الک دولک

پوسیده چوب

ظاهرا پاره چوبهای پوسیده است در زمینهای نمناک

سرمه چوب

میل سرمه . میل سرمه و در عرف هند سرمه چو بدو موحده شهرت دارد .

سه چوب

دهی است از دهستان ریوند بخش حومه شهرستان نیشابور

سیه چوب

درختی که من شیر خشت بر آن افتد

شش چوب

مبال اردو مستراح موقت که در اردو ها از چوب سازند . مستراحهای چوبین قابل حمل در اردو ها .

تخته چوب

دهی از پشتکوه در بخش اردل شهرستان ماکو است که در سیزده هزار گزی جنوب اردل و سه هزار گزی راه دوپلان قرار دارد کوهستانی و معتدل است و از جنگل بلوط تشکیل یافته و دارای 370 تن سکنه دارد آب آن از چشمه و محصولش غلات و حبوبات و بادام و گردو و انگور است شغل اهالی زراعت است و دارای زیارتگاهی است و راه مالرو دارد .

زرده چوب

چوبی که با آن رنگ زرد میکنند نوعی از سریش قطعه بزرگی از چوب درخت عشر

چوب پا

(اسم) چوب باریک و دراز که لنگان و یا بریدگان زیر بغل گیرند و بکمک آن راه روند

چوب پنبه

(اسم) نوعی چوب سبک که از پوست درختان مخصوص باندازه های مختلف سازند و برای بستن سر بطری و مانند آن بکار برند.

چوب زدن

(مصدر) 1 - کتک زدن . 2 - قیمت گذاشتن و تقویم اجناس از طریق حراج . توضیح در موقع حراج شخصی که عهده دار فروش کالاست دو قطعه چوی را که در دست دارد بر هم می زند و آخرین بهای پیشنهاد شده را با صدای بلند اعلام می کند .

غوک چوب

(اسم) دو چوب باشد که کودکان بدان بازی الک دولک کنند یکی به مقدار یک وجب و دیگری دراز باندازه یک گز چلک و چالیک الک و دولک .

پی چوب

(اسم) قسمی سپیدار پی جوب .

بلوط چوب پنبه

بلوط پیوسته سبزی که در اقلیم مدیترانه ای میروید . قسمت خارجی نرم پوست آن بنام چوب پنبه برای در شیشه و طبقات محافظ اشیائ صنعتی بکار میرود .

چوب انداز گفتن

تقویمی نه بر حقیقت 0 بها گفتن بتخمین 0

چوب پوش کردن

با چوب پوشاندن چنانکه سقف خان. را با چوب یا تیر بپوشانند 0

چوب خط زدن

علامت و بریدگی بر چوب پدید آوردن بنشانی یک دفعه خرید جنس 0 بر چوب خط زدن 0

چوب خم محمد درویش

دهیست از دهستان پایین جام بخش تربت جام شهرستان مشهد 0

چوب و فلک

از اتباع

چهار چوب فطرت

کنایه از چهار عنصر است .

قلعه چوب گرگ

ده کوچکی است از دهستان مزارعی بخش برازجان شهرستان بوشهر واقع در 60 هزار گزی شمال برازجان و ساحل رودخانه شاپور .

طبقه چوب پنبه

سلولهای طبقه چوب پنبه در زیر طبقه موهای کشنده قرار گرفته اند .

زان چوب قرمز

نوعی از زان است که نام آن فاگوس ویرجینیا است و در آمریکا به کثرت یافت می شود

غوک چوب باختن

(مصدر ) الک و دولک بازی کردن .


مطالب مشابه :


واژه نامه چوب

صنايع چوب و مبلمان چوب 0 یا پانه و فانه 0 چوبی باشد که درود گران در میان چوب دیگر نهند تا




اختلاف دیدگاه معماران کلاسیک و مدرن در چیست؟

ورق های کامپوزیت پانه مبلمان خانگی و اداری ایتال فوم ; دستگیره های




طراحی داخلی در معماری خانه های ایرانی

ورق های کامپوزیت پانه مبلمان خانگی و اداری ایتال فوم ; دستگیره های




معماری خوابگاه دانشجویی

ورق های کامپوزیت پانه مبلمان خانگی و اداری ایتال فوم ; دستگیره های




بررسی انواع مختلف کاروانسرا ها در ایران

ورق های کامپوزیت پانه مبلمان خانگی و اداری ایتال فوم ; دستگیره های




تحلیل و بررسی معیارهای طراحی فضاهای آموزشی

ورق های کامپوزیت پانه مبلمان خانگی و اداری ایتال فوم ; دستگیره های




موزه ملی هنر اثری از سزار پلی

ورق های کامپوزیت پانه مبلمان خانگی و اداری ایتال فوم ; دستگیره های




نمای پنجم در معماری ایران

ورق های کامپوزیت پانه مبلمان خانگی و اداری ایتال فوم ; دستگیره های




پلی کربنات جایگزینی برای شیشه

ورق های کامپوزیت پانه مبلمان خانگی و اداری ایتال فوم ; دستگیره های




برچسب :