جزوه ی درس متون فقه 3

بسم الله الرحمن الرحيم

           

متون فقه (3) وصيت و ارث

تعریف فقه: علمبهاحكام شرعي فرعي از ادله تفصيلي

حكم شرعي : حكمي كه منشأ آن خداست و به وسيله معصومين به ما نقل شده است.

حكم شرعي: اصلي و فرعي

حكم شرعي اصلي :حكم مربوط به اصول عقايد، مثل معاد.

حكم شرعي فرعي :1- عبادات ، 2- معاملات ، 3- قضائيات ، 4- جزائيات

فقيه كسي است كه فقاهت دارد به تمام احكام شرعي.

ريشه لغوي وصیت مورد اختلاف است، عده اي از فقها مي گويند ريشه وصيت از ايصاء است و مصدر باب افعال است، عده اي مي گويند مصدر باب تفعيل است و از توصيه مي آيد.

علاوه بر ریشه لغوی وصیت، ماهیت حقوقی وصیت نیز مورد اختلاف است. عده اي مي گويند وصيت تملیکی عقد است و وصیت عهدی ایقاع عده اي مي گويند وصیت در هرصورت ايقاع است.

وصيت {تمليكي= عقد ، عهدي= ايقاع

1- وصيت تمليكي عقد است وصيت عهدي ايقاع.(استادكتر كاتوزيان ومرحوم دکتر شهيدي و مرحوم دکترامامي )

2- وصيت در هر صورت ايقاع است.(استاد دكتر جعفری لنگرودي )

 

عقد: قصد انشاي متقابل دو يا چند شخص براي ايجاد يك ماهيت حقوقي.

چون عقد از امور اعتباري است قصد انشاء لازم دارد.

 

ايجاب و قبول بايد در ايجاد ماهيت حقوقي ركنيت در سبب داشته باشد يا هردو جزء سبب باشند.

ايقاع : ایجاد ماهیت حقوقی با یک قصد انشا و یا چند قصد انشا که با هم بدون وجود رابطه ی تقابل در ارداده ها ایجاد شود. مثلا وقتی چند نفر با هم شخصی را که به آنها بدهکار می باشد ابراء می کنند اگرچه چندین قصد انشاء در موضوع دخالت دارد لیکن این ابراء بازهم ایقاع است زیرا اراده ها در تقابل یکدیگر نیستند.

باید توجه داشت که تفاوت وجود دارد میان تقابل اراده و تعارض اراده.

وصيت عهدي يا ناظر به مال است يا سرپرستی طفل.

مثلأ كسي به ديگري مي گويد شما وصي من هستيد كه بعد از فوت من خانه من را بفروشي.

 

مقدمه :

1-  وصيت در لغت يعني پيوند دادن چيزي به چيز ديگر ، زيرا در قالب وصيت ، شخص اقدامات بعد از حيات را به اقدامات حال حيات پيوند مي دهد.

2- در باب تعريف وصيت و ماهيت حقوقي آن اختلاف است ، لذا قانون مدني وصيت را تعريف نكرده و مستقيم سراغ تقسيم بندي وصيت رفته است .

3- تعريف علمي وصيت: وصيت عملي است حقوقي و معلق به فوت كه به موجب آن انسان در حقوق مالي خود به مباشرت تصرف مي كند و يا در مورد مال يا مولي عليه خود براي ديگري ايجاد ولايت مي كند.

4- وقتي مي گوييم وصيت عملي است حقوقي يعني اعم است از عقد و ايقاع.

5- هر وصيتي معلق به فوت است و وصيت در زمان حيات صدق نمي كند.

6- اگر شخصي وصيت نكند و فقط تمليك غير معوض و معلق به فوت كند در حكم وصيت است.(مثل هبه معلق به فوت )

7- وصيت از اعمال انسان است و نه شخص.

8- منجزات مريض : از نظر برخي از فقها در شمار وصيت قلمداد مي شود ، ليكن نظر فوق در حقوق كنوني پذيرفته نيست.

9- تصرف به مباشرت در تعريف ارائه شده ما حاكي از وصيت تمليكي است.

موضوع وصيت : موضوع وصيت تمليكي هميشه مال است زيرا فقط مال قابليت تمليكي دارد.

موضوع وصيت عهدي مي تواند مال باشد و همچنين سرپرستي محجورين.

تفاوت وصيت تمليكي و عهدي :

1- محدود بودن قلمرو وصيت تمليكي خاص و وصيت عهدي عام است.

2- مستقيم و غير مستقيم بودن : انشاء تمليك در وصيت تمليكي متعلق به خود وصيت كننده است در حالي كه اگر وصيت عهدي ناظر بر تمليك اموال باشد، انشاء تمليك مربوط به شخص موصي نيست ، بلكه مربوط به شخص وصيت كننده به او اعطاي ولايت نموده است.

 

اصطلاحات :

1- موصي : كسي كه وصيت مي كند.

2- موصي له : كسي كه ذينفع وصيت تمليكي است و يا ذينفع وصيت عهدي در صورتي كه ناظر به تمليك مال باشد.

3- موصي به : مال مورد وصيت ( وصيت شده به آن ) اعم است از وصيت تمليكي و عهدي.

4- وصي : شخصي كه در وصيت عهدي از جانب موصي مأمور شده است.

نكته : وصيت تا يك سوم نافذ است.

به ترتيب :

1- هزينه كفن و دفن

2- پرداخت ديون

3- عمل به وصيت ، فقط يك سوم خالص تقسيم ميشود طبق وصيت.

تعريف علمي وصيت تمليكي : تصرف معلق به موت و به مباشرت انسان در حقوق مالي خود اعم از عين و منفعت كه متضمن تمتع مجاني ديگران باشد.

وصيت عهدي : استيفاي معلق به موت از حق خود از طريق استخلاف ( جانشين ) .

كسي را در وصيت نمي توان از ارث محروم نمود.

زماني كه ديون بيش از ماترك است ، در اصطلاح مي گويند دين مستغرق (غرق كردن ، پوشش دادن ،) ماترك است.

هر وصيتي قابل رجوع است مادام كه موصي زنده است.

نتيجه :

1- هيچ وصيتي دست موصي را نمي بندد.

2- ملاك آخرين اراده موصي است.

3- قابليت رجوع جزء ذات وصيت است و قابل اسقاط نيست.

 

عمل حقوقي : يك عمل اعتباري است كه آثار حقوقي دارد.

رخداد دنيا {مادي و حقوقي

حقوقي :

1- واقعه حقوقي : يك امر مادي است كه اثر حقوقي دارد . اثر حقوقي مسؤل شدن براي جبران خسارت.

2- عمل حقوقي : يك عمل اعتباري است كه آثار حقوقي دارد.قصد انشاء دارد.

عقد : قصد انشاي متقابل دو يا چند شخص براي ايجاد يك ماهيت حقوقي.

{ دو قصد انشاء يا بيشتربراي ايجاد ماهيت ملاك است.دو قصد انشاء بايستي نقش سببي در ايجاد ماهيت داشته باشد.

سبب – شرط – عدم مانع

سبب : يعني ركني كه وجود آن موجب ايجاد معلول و عدم آن موجب عدم معلول است.

شرط : ركني است كه وجود آن براي ايجاد يك معلول مورد نياز است اما از وجود آن وجود معلول حاصل نمي شود، اما از عدم آن عدم معلول حاصل مي شود.

عدم مانع : یعنی جمع سبب و شرط در صورتی می تواند باعث ایجاد یک ماهیت شود که موجه با مانعی نباشد.

ماده 190 ق . م

1- قصد طرفين = سبب ( اگر قصد نباشد عقد باطل است ولي رضا و اهليت نباشد غير نافذ است. ) البته منظور اهلیت ناقص است

2- رضا = شرط

3- اهليت = شرط

4- موضوع معين = شرط

5- مشروعيت جهت معامله = عدم مانع

 

منجزات مريض : ممكن است شخصي بيمار شود و در عين حال نسبت به اموالش تصرفاتي انجام دهد فرضأ هبه منجز يا صلح بلاعوض كند ، در اين صورت فقها معتقدند در صورتي كه شخص به همان مريضي كه در آن اقدام به تصرفات حقوقي فوق نموده است از دنيا برود در اين صورت تصرفات فوق در حكم وصيت است و در نتيجه داخل در همان يك سومي خواهد بود كه موصي قادر به وصيت مي باشد. ليكن حقوقدانان معتقدند با توجه به اصل آزادي اراده ها و هم چنين اين قاعده فقهي كه مالك مي تواند در اموال خود هر نوع تصرفي بنمايد و هم چنين اين كه مريضي موجب زايل شدن اهليت نمي باشد لذا تصرفات منجز مريض داخل در موضوع وصيت نمي باشد.

نكته : دليل اينكه فقها اين موضوع را منجزات مريض ناميده اند اين است كه اعمال فوق برخلاف وصيت معلق به فوت نمي باشد بلكه شخص في الحال و منجزأ اموال خود را تمليك مي نمايد

 

ارث

موجبات ارث { نسب و سبب

نسب : طبقه اول ، طبقه دوم ، طبقه سوم

نسب در خط مستقيم ، نسب در خط اطراف

موانع ارث : 1- قتل مورث ، 2- لعان ، 3- كفر ،‌4- ولادت از زنا

نسب يعني اتصال كسي بر اثر ولادت كه خود بر دو دسته است ، در خط مستقيم و در خط اطراف

نسب در خط مستقيم در حالتي است كه افراد متولد از يكديگرند ، مانند پدر و فرزند ، مادر و فرزند.

ليكن در خط اطراف افراد متولد از يكديگر نيستند ،‌مثل خواهر و برادر

سبب : ارث بردن از سبب در فقه به 4 صورت است :

1- ازدواج ، 2- ولاء عتق ( آزاد كردن بنده ) ، 3- ضمان جريره ( همسايه ) ، 4- امامت

از ميان اسباب ذكر شده تنها سببيت نكاح است كه در قانون مدني تصريح شده است بنابراين بر خلاف فقه ارث بردن به موجب سبب صرفا" ناشي از نكاح است ، آن هم نكاح دائم .

موانع ارث : 1- قتل مورث ، 2- لعان ، 3- كفر ،‌4- ولادت از زنا

طبقه                                                    دسته                                                     درجه

طبقه اول :

دسته اول : پدر و مادر = درجه اول از طبقه اول

دسته دوم : اولاد ، ( درجه اول از طبقه اول ) ، اولاد اولاد ( درجه دوم از طبقه اول )

طبقه دوم :

دسته اول : جد و جده ( اجداد ) ، در جه اول از طبقه دوم ، ابي و امي

دسته دوم : برادر و خواهر ( اخوه ) ، ( درجه اول از طبقه دوم ، ) ابي و امي و ابويني ( پسر عمو و پسر عمه ، در جه دوم از طبقه دوم )

طبقه سوم  :

دسته اول : عموها و عمه ها ( درجه اول از طبقه سوم ) ، ابي و امي و ابويني ( پسر عمو و پسر عمه ، درجه دوم از طبقه سوم

دسته دوم : خاله ها و دايي ها ( درجه اول از طبقه سوم ) ، ابي و امي و ابويني ( دخترخاله ها و دختر دايي ها و پسرخاله ها و پسر دايي ها ،‌درجه دوم از طبقه سوم )

در موجبات ارث به موجب نسب 3 طبقه داريم كه هر طبقه نيز به 2 دسته تقسيم مي شود و در هر دسته افراد داراي درجاتي هستند البته صرفا" در دسته اول از طبقه اول ( پدر و مادر ) درجات مختلف وجود ندارند .

نكته مهم : اولويت در ارث بردن با طبقه اول است و اگر در طبقه اول كسي نباشد در اين صورت سراغ طبقات بعدي مي رويم .

توضيحات طبقات :

طبقه اول :

در دسته اول طبقه اول فقط 2 نفر قرار مي گيرند و چون مستقيما" درجه ندارند .

بنابراين پدر و مادر بدون استثناء درجه 1 از طبقه اول ناميده مي شوند .

دسته دوم ، اولاد قراردارند ، اولاد مستقيم به مانند پدر و مادر درجه 1 از طبقه اول هستند .

اولاد اولاد ( نوه ) درجه دوم طبقه اول الي آخر .

طبقه دوم :

در دسته اول اجداد قراردارند كه عقلا" اجداد به 2 دسته ابي و امي تقسيم مي شوند .

بنابراين جد ابي و جده ابي و جد امي و جده امي درجه 1 طبقه دوم هستند .

در دسته دوم طبقه دوم اخوه قراردارد . ( اخوه جمع اخو و اخت است )

توضيح : امكانا" 3 نوع اخوه وجود دارد كه شامل ، ابي ، امي و ابويني مي باشد كه هركدام كه باشند مي شوند درجه 1 طبقه دوم . اولاد و برادر و خواهر مي شوند درجه 2 طبقه دوم و قسط علي هذا .

طبقه سوم :

در طبقه سوم اعمام ( عمه ها) ، اعمات ( عموها )‌، خالات ( خاله ها )‌، اخوال ( دايي ها ) .

اگر عموي من با پدرم فقط از سمت پدر برادر باشند در اين صورت مي شود عموي ابي و اگر عموي من با پدرم صرفا" از سمت مادر برادر باشند مي شوند عموي امي ، و اگر از هر دو سمت يكي باشند مي شود عموي ابويني . عموها ، عمه ها ،‌خاله ها و دايي ها از هر نوع ( ابي و امي و ابويني ) كه باشند درجه 1 از طبقه سوم مي باشند . اولاد آن ها مي شوند درجه دوم از طبقه سوم .

قاعده اقربيت ( الاقرب يمنع الابعد )

بر اساس قاعده اقربيت در صورت وجود طبقه مقدم ،‌طبقه مؤخر از ارث ممنوع است ، براي مثال با وجود هريك از اشخاص مندرج در طبقه نخست با هردرجه اي هيچ يك از اشخاص مندرج در طبقه دوم و طبقه سوم ارث نخواهند برد . همچنين در داخل هر طبقه و در داخل هر دسته همين كه وراث درجه مقدمي وجود داشته باشند نوبت به ارث بردن درجات بالاتر نخواهد رسيد .

نكته : وراث يك دسته ، وراث دسته ديگر را از ارث محروم نمي كنند .

توضيح حجب :

حجب موقعيتي است كه به لحاظ وجود يك وارث ، وارث ديگر سبب حجب شده ، حاجب و وراثي كه به علت وجود حاجب از ارث محروم شده محجوب مي نامند . ( ريشه حجب قاعده اقربيت است )

حاجب حرماني : وقتي وارث مقدم در درجه باشد باعث محروميت وارث مؤخر از درجه در همان دسته مي شود .

هم چنين وراث طبقه اول حاجب حرماني خويشاوندان طبقه دوم هستند . بنابر اين با وجود هر خويشاوند طبقه اول ، خويشاوند طبقه دوم و سوم از ارث محروم اند . بدين ترتيب خويشاوند طبقه اول حاجب حرماني خويشاوند طبقه دوم و سوم است .

در داخل هر طبقه نيز خويشاوندان درجه مقدم هر دسته خويشاوندان درجه مؤخر را از ارث محروم مي كنند . بنابر اين پسر حاجب حرماني نوه است .

 

بايد دقت كنيم كه اين حجر حرماني ناظر به فرضي است كه خويشاوندان ابويني و ابي هردو در يك درجه باشند . مثلا" با بودن برادر يا خواهر ابويني ، برادر يا خواهر ابي ارث نمي برند .

ولي اگر وحدت درجه نباشد ارث متعلق به كسي است كه طبق قاعده اقربيت وارث مقدم فرض مي شود مثلا" متوفي يك برادر و يك پسر برادر دارد . در اينجا ارث متعلق به برادر كه وراث مقدم است مي شود .

اين قاعده يك استثنا دارد و آن اين است كه هرگاه وارث متوفي منحصر باشند به 2 نفر ،‌يكي عموي متوفي و ديگر پسر عموي متوفي ( از يك عموي ديگر ) با اين توضيح كه عموي ابي است و پسر عموي ابويني است در اينجا هرچند قاعده اقتضا مي كند كه عمو ارث ببرد اما استثنائا" ارث به پسر عمو مي رسد .

حجب نقصاني :

وجود يكي از افراد باعث مي شود كه طرف ديگر از ارث تا حدود كمتري بهره مند شود .

مثلا" اولاد براي زوجه حاجب نقصاني اند چرا كه اگر اولاد نباشند زوجه ارث مي برد ولي اگر اولاد باشد ارث زوجه  است يعني از احد اعلا به احد ادنا مي رسد .

نمونه ديگر حجب نقصاني اين است كه اخوه متوفي اگر چه خود ارث نمي برد اما حاجب نقصاني مادر قرار مي گيرد و سهم الارث او از  به  تنزل مي يابد .

شرايط اخوه ( خواهر و برادر ) حاجب : اولا" به شرط اينكه پدر آن ها زنده باشد ، اين اخوه 2 برادر يا بيشتر باشد يا 4 خواهر باشد يا يك برادر و 2 خواهر باشد . هم چنين اين اخوه ابويني يا ابي باشد هم چنين آن ها به علت قتل يا كنيزي و بردگي از ارث محروم نباشند ،‌ هم چنان آن اخوه حاضر باشد يعني حمل يا جنين نباشد .

طبقه اول :

دسته اول : والدين ( پدر و مادر )

دسته دوم : اولاد ، اولاد اولاد و ...

طبقه دوم :

دسته اول : اجداد : جد و جده امي ، جد و جده ابي

دسته دوم : اخوه ابويني ، اخوه ابي ،‌اخوه امي

طبقه سوم :

دسته اول : بستگان مادري متوفي : ابي ، ابويني ، امي

دسته دوم : بستگان پدري متوفي : ابي ، ابويني ، امي

آيا نسب ناشي از زنا يا نطفه نامشروع ارث مي برد ؟ خير ، فقط نسب بايد مشروع باشد .

نطفه ناشي از نزديكي به شبهه در حكم نطفه مشروع است و نسبت به طرفي كه شبهه دارد ارث تعلق مي گيرد و نسبت به شخصي كه علم و اختيار (زنا) دارد ارث تعلق نمي گيرد .

نزديكي به شبهه به لحاظ آثار نكاح ، اصولا" تمامي آثار نكاح صحيح را دارد . از جمله نفقه و ارث را دارد .

ولد ناشي از شبهه به لحاظ مسئله توارث در حكم ولد ناشي از نكاح  صحيح است .

نسبت :

از يك طرف زن زنا و از يك طرف مرد شبهه . نسبت به پدر كامل و نسبت به زن ارث نمي برد . نسبت به شبهه ارث مي برد ولي نسبت به زنا نه .

ولد حاصل از شبهه به لحاظ مسئله حاصل از توارث در حكم ولد ناشي از نكاح صحيح است .

امكان دارد يكي به سبب و يكي به نسب ارث ببرد . در آن واحد به دو جهت مستحق ارث باشد .

مثلا" زن يك نفر دختر عمو يا دختر دايي شخص باشد . كه اگر بچه داشت  و اگر بچه نداشت  و اگر در طبقات نسبي كسي نبود ممكن است ارث ببرد .

شرايط تحقق رابطه توارث ( ارث بردن ) :

1- فوت مورث ( فرضي ، واقعي )

2- وجود وارث حين الفوت .

3- وجود تركه براي متوفي

شرايط مورد 2 :

اولا" شخص بايد موجود باشد ، ثانيا" حين الفوت مورث باشد .

در زوجيت :

در طلاق بائن هيچ ارثي وجود ندارد ولي در طلاق رجعي در هنگام رجوع ارث محقق خواهد شد .

در مورد جنين :

1- انعقاد نطفه در زمان حين الفوت به عمل آمده باشد .

2- زنده متولد شود .

شرايط گزينه 3 :

1- كفن و دفن+ بدهي + وصيت + ارث = ترتيب بعد از فوت

اول منجزات مريض بعد ساير وصايا ، اگر چيزي ماند اعم از هبه معلق به فوت و وصيت تمليكي .

5 قاعده بسيار مهم :

1- قاعده اقربيت : الاقرب يمنع الابعد . داخل هر دسته درجه مقدم مانع ارث بردن درجه بعدي مي شوند ( مثلا" اولاد در دسته دوم طبقه اول مانع ارث بردن اولاد اولاد مي شوند .

مثلا" در صورت وجود پسر عموي ابويني ، عموي ابي ارث نمي برد در صورت عدم وجود هيچ وراث ديگر .

2- قاعده قائم مقامي : مثلا" رسول در تاريخ 10/6/91 فوت كرده و دو فرزند به نام ماندانا و بيژن دارد .

ماندانا و بيژن در تاريخ 9/6/90 در جاده شمال تصادف مي كنند و فوت مي كنند . ماندانا پسري به نام رستم دارد و بيژن دختري به نام سميرا .

با وجود اينكه پسر 2 تا و پسر يكي مي برد در اينجا سميرا چون دختر بيژن است به قائم مقامي از پدر 2تا و رستم يكي مي برد .

تنها استثنائي كه دختر 2تا و پسر يكي مي برد قاعده قائم مقامي است .

در دسته هايي كه درجه دارند چنان چه در هر دسته وراث مقدم وجود نداشته باشند وراث مؤخر جانشين وراث مقدم مي شود ، بر اين اساس آن وراثي كه اين شخص را به متوفي وصل مي كند اين جانشين سهم الارث او را مي برد . مانند زوجه و مادر .

ارث بردن از راه قرابت : ارث بردن از راه قرابت مربوط به وراثي مي شود كه سهم الارث مشخص ندارند و سهم الارث آن ها از پيش تعيين نشده است مانند پسر يا برادر ابي و برادر ابويني .

در هنگام تقسيم ارث ابتدا سهم فرض برها داده مي شود و سپس آنچه كه باقي مانده است به وراث يا وراث قرابت بر مي دهيم . بنابراين در مورد اينكه آيا وراث قرابت بر كمتر ارث مي برد يا زيادتر ،‌ جواب در واقع تابع اين است كه بين وراث آن متوفي چه تعداد وراث فرض بر وجود داشته باشد . طبيعتا" اگر وراث فرض بر زياد باشند ،‌ سهم وراث قرابت بر زياد خواهد بود .

مثال: متوفي دارد يك مادر و يك پسر .

مادر فرض بر و پسر قرابت بر .

 ( زوجه )‌و   ( مادر )  ( پدر )

   =  =      +   +

در اين فرمول مخرج مشترك مي گيريم و ميبينيم كه 8 و 6 به عدد 24 تقسيم مي شوند .

پس بهتره 24 را بعنوان مخرج مشترك قراردهيم .

3 گونه وراث وجود دارد :

برخي از وراث هميشه فرض برند . مانند مادر و اخوه امي يا كلاله امي ( خواهر و برادر ) ،‌متوفي اگر بچه داشته باشد مادر   اگر نداشته باشد   .

برخي وراث هميشه قرابت برند . مانند پسر ،‌ برادر ابي و ابويني هميشه قرابت برند .

جد و جده ابويني هميشه به قرابت ارث مي برند .

دسته سوم وراث گاهي به قرابت و گاهي به فرض ارث مي برند . مانند پدر ، دختر و دخترها ، خواهر و خواهران ابي و ابويني . اگر متوفي اولاد داشته باشد پدر فرض بر است و سهم او  است اما اگر اولاد نداشته باشد سهمش هر چه مانده مي شود .

قاعده 3 : محروم بودن خويشان ابي از ارث : در فرض وجود خويشان ابويني در طبقات دوم و سوم در صورت وحدت درجه . خويشان امي در هر صورت ارث مي برند .

مثلا" دو برادر ابي ارث نمي برند ولي 3 برادر ابويني ارث مي برند .

يك برادر امي ارث مي برد ،‌ 2 برادر ابي ارث مي برند ولي 1 برادر زاده ابويني ارث نمي برد .

قاعده 4 : دوبرابر بودن سهم ذكور نسبت به سهم اناث در اولاد ، اجداد ابي ، اخوه ابويني ،‌ اخوه ابي ،‌ اعمام ابي و اعمام ابويني .

قاعده 5 : تساوي سهم ذكور و اناث در پدر و مادر ( هرگاه متوفي اولاد داشته باشد )‌، اخوه امي ، اجداد امي ،‌ اعمام امي و اخوال .

متوفي دارد :

جد و جده امي + 1 خواهر امي +‌ 1 برادر امي

جد و جد ابي + 3 برادر ابويني + 2 خواهر ابويني

آنچه به خويشاوندان امي مي رسد به نسبت مساوي مي رسد به نسبت مساوي ميانشان تقسيم مي گردد . برخلاف خويشاوندان ابي و ابويني كه نسبت 2 به 1 ميان زن و مرد تقسيم مي شود .

مثلا"   به امي ها و   از قرابت به ابي

مثلا" 90 ميليون ما ترك است ،‌30 ميليون به امي ها و 60 ميليون به ابي . در امي ها 30 تقسيم بر 4 مي شود ولي در ابي 2تا پسر و يكي دختر .

فرض و صاحبان فرض : ارث بردن يا از راه فرض است و يا قرابت .

ارث بردن از راه فرض : سهم الارث هاي مشخصي هستند كه از جانب شرع مشخص شده و هركدام يك عدد كسري هستند و به وراثي كه سهم الارث معين دارند ،‌ در اصطلاح فرض بر گفته مي شود .

فرض ها :

      

     

فرض   متعلق است به تك دختر ، تك خواهر ( ابي يا ابويني ) شوهر اگر متوفي اولاد نداشته باشد .

فرض   شوهر اگر متوفي اولاد داشته باشد زوجه يا زوجه ها در صورت فقدان اولاد براي متوفي .

فرض   صرفا" متعلق به زوجه يا زوجه هاست .

فرض   متعلق است به چند دختر خالص ( پسر نداشته باشد ) چند خواهر ابويني يا ابي خالص ( برادر نداشته باشد )

فرض   متعلق است به مادر در صورتي كه متوفي اولاد و حاجب اخوه نداشته باشد و اخوه امي متعدد   مي برد .

فرض  متعلق است به پدر و مادر در صورتي كه متوفي اولاد داشته باشد يا اخوه امي واحد .

ارث بردن از راه مازاد بر فرض به 2 صورت است :

1- همه وراث فرض بر باشند .

2- مجموع فرض ها از مجموع ما ترك كمتر باشد .

در صورتي كه وراث همه فرض بر باشند و در اين بين هيچ قرابت بري وجود نداشته باشد . مانند اينكه وراث منحصر باشند به يك مادر و پدر و دختر ،‌ در اين صورت با توجه به اينكه سهم پدر  ، سهم مادر  و سهم دختر   و مجموع سهام آنها  خواهد شد لذا ملاحظه مي شود كه  از مجموع ماترك باقي مي ماند ،‌در اين صورت بايستي كه براي تقسيم ما ترك باقي مانده سهم هريك از وراث فرض بر را در مجموع سهام همه وراث تقسيم نمود .

  =  =  +  +  

دختر   ، پدر و مادر هركدام    و باقيمانده   

 مازاد    تقسيم بر 3 نفر ( پدر و مادر و  دختر ) مي شود .

   =  =

 =  =

زوج و زوجه از رد مازاد بر فرض منتفع نمي شود ، استثنائا" در صورتي كه به جز زوج فرض برديگري نباشد در اين صورت مابقي به او رد مي شود .

پدر اگر اولاد داشته باشد فرض براين است كه    ارث مي برد و اگر اولاد نداشته باشد قرابت بر است . مادر هميشه فرض بر است كه اگر اولاد داشته باشد   و اگر نداشته باشد   .

توزيع سهام وراث طبقه نخست :

به طوري كه مي دانيم وراث طبقه اول مشتمل بر دو دسته اند ، دسته اول والدين و دسته دوم اولاد ،‌اولاد اولاد و ... در اين ميان مادر هميشه فرض بر است و پسر هميشه قرابت بر . دختر و دختر ها و پدر گاهي به فرض و گاهي به قرابت ارث مي برند . سهم الارث ادناي مادر    و سهم الارث اعلي او   است كه در فرض فقدان اولاد به او تعلق مي گيرد . پسر هميشه قرابت بر است و پس از كنار گذاشتن سهم وراث فرض بر ، مابقي ماترك به پسر داده مي شود . اما پدر چنانچه متوفي اولاد داشته باشد پسر فرض بر بوده و سهم الارث او    است و چنان چه متوفي اولاد نداشته باشد سهم الارث پدر به قرابت خواهد بود .

سهم الارث دختر و دختر ها : در صورتي كه متوفي فرزند ذكور نداشته باشد در اين صورت دختر و دختر ها فرض برند . تك دختر   ، چند دختر   ، و اگر متوفي فرزند ذكور داشته باشد دختر و دخترها قرابت بر هستند كه به قاعده 2 به 1 بين دختر و پسر ما ترك تقسيم مي شود . در صورت نبودن اولاد ، اولاد اولاد حصه آنها را به قائم مقامي ارث مي برد و هر نسل حصه كسي را مي برد كه به واسطه او به ميت مي رسد . بنابراين اولاد دختر متوفي سهم الارث دختر متوفي را مي برند و اولاد پسر متوفي سهم الارث پسر متوفي را مي برند .

صورت هاي گوناگون وراث :

الف ) انحصار وراث به والدين :

پدر تنها : در اين صورت تمام تركه به قرابت به پدر مي رسد .

مادر تنها : در اين صورت مادر   به فرض و   تركه را به رد به ارث مي برد .

متوفي دارد پدر و مادر :

در اين صورت مادر   به فرض به ارث مي برد و پدر با توجه به اينكه در اينجا قرابت بر محسوب مي شود   قرابت مي برد . و اگر از ناحيه اخوه متوفي حاجب داشته باشد مادر    به فرض و پدر  به قرابت به ارث مي برد .

نكته : در اين 3 صورت هريك از زوجين كه زنده باشد فرض اعلاي خود را مي برد چون متوفي اولاد ندارد ، زوجه  و زوج   مي برد .

انحصار وراث به اولاد :

پسر تنها : كل تركه را به قرابت مي برند .

تك دختر : تك دختر   به فرض به ارث مي برد و   باقي مانده را نيز به رد مي برد .

دختران : دختران در صورت تنها بودن   به فرض و   باقي مانده را به رد مي برند .

پسر و دختر يا پسران و دختران : در اين صورت ما ترك را به قرابت ارث برده و ميان آن ها به نسبت 2 به 1 تقسيم مي شود .

والدين با اولاد :

پدر با يك دختر : دختر   به فرض و پدر    به فرض و مابقي به نسبت فرمولي كه پيش از اين گفته شد به رد تقسيم مي شود .

مادر با يك دختر : مادر   به فرض و دختر   به فرض و مازاد به رد تقسيم مي شود نسبت به هردو .

هر دو والدين با يك دختر : مادر   ، پدر   ، دختر   ، مابقي به رد تقسيم مي شود .

پدر و مادر با چند دختر : پدر   ، مادر   ، چند دختر   ، كه مجموع آن ها مي شود  و چيزي باقي نمي ماند .

پدر و مادر با پسر و دختر يا با پسران و دختران :  به مادر ،   به پدر ، مابقي به قرابت بين دختر و پسر يا دختران و پسران به نسبت 2 به 1 تقسيم مي شود .

والدين ، چند دختر ، زوج : پدر   ، مادر   ، چند دختر   ، زوج  .

   =  =   +   +  +  

در اين فرض تركه كم مي آيد و مجموع سهام وراث از عدد ما ترك بيش تر است در اين صورت نقص بر دختران وارد مي شود لذا با آن ها همچون قرابت بر برخورد مي شود .

=     =   +   +

توزيع سهم الارث طبقه دوم : به طوري كه مي دانيم وراث طبقه دوم دو دسته مي باشند :

دسته نخست اجداد هستند اعم از اجداد ابي و اجداد امي و دسته دوم اخوه قرار دارد ( خواهر و برادر ) و اولاد آن ها اعم از اخوه ابي ، امي ، ابويني .

احكام اخوه :

1-  با وجود اخوه ابويني ، اخوه ابي از ارث محروم است .

2-  اخوه ابويني و ابي هيچ كدام اخوه امي را از ارث محروم نمي كنند .

3-  تقسيم ارث بين اخوه امي به قاعده تساوي است ولي تقسيم ارث بين اخوه ابي و اخوه ابويني به قاعده 2 به 1 است .

4- اخوه امي هميشه فرض بر است ، اگر واحد باشد بر امي ها   ، متعدد باشد   .

5- درمورد اخوه ابويني يا ابي خالص خواهر فرض بر اين است واحد باشد   و متعدد باشد   . ولي خواهر كنار برادر ارث او از باب قرابت بوده و به قاعده 2 به 1 ارث مي برند .

6-  در مورد اجداد امي بايد دانست كه اجداد امي همواره فرض برند . فرض جد يا جده امي واحد   است و فرض اينكه جد يا جده امي كه هر دوي آنها باهم باشد   ارث مي برند .

نكته ( مهم ) : در فرض اجتماع جد يا جده امي چه واحد و چه متعدد ، سهم همه آن ها باهم   است .

نكته : در طبقه دوم هرگاه مجموع فرض ها بيشتر از مجموع تركه باشد ، نقص بر خواهران ابويني يا ابي وارد مي شود ، مثلا" متوفي دارد زوج   ، اخوه امي متعدد   ، دو خواهر ابويني   .

در اين صورت با توجه به اينكه مجموع سهام بيش تر مي شود خواهران ابويني به قرابت   باقي مانده را مي برند .

حالتهاي وراث طبقه دوم :

الف ) انحصار وراث به اخوه :

همه امي ها :   به فرض مي برند و   به رد مي برند .

همه ابي : ارث بردن تمام تركه از باب قرابت .

همه ابويني : تمام تركه را به قرابت ارث مي برند .

اخوه ابي با اخوه امي ، اخوه امي با اخوه ابويني ،‌اخوه امي با اخوه ابي و اخوه ابويني ( ابي ارث نمي برد ، اگر امي ها واحد است   و اگر متعدد است   .  باقي مانده به ابويني .

انحصار وراثت به اجداد : هر 2 امي ( جد و جده امي ) :   به فرض ،   به رد .

هر دو ابي تمام تركه را به قرابت به ارث مي برند .

برخي ابي و برخي امي :   به جد يا جده امي ، مابقي به قرابت به جد يا جده ابي مي رسد .

اجتماع اخوه با اجداد : پدر بزرگ و مادر بزرگ مادري 2 تا برادر امي و 1 خواهر ابي .   به فرض

پدر بزرگ و مادر بزرگ پدري ابي ،‌ برادر و خواهر ابويني   به قرابت .

متوفي سمت پدري و سمت مادري و يك زوج دارد .

پدر بزرگ و مادربزرگ مادري و اخوه مادري .

پدر بزرگ و مادر بزرگ و اخوه ي ابي يا ابويني و زوج .

  =  =   +  

باقي مانده   از بابت قرابت به پدري ها مي رسد .

طبقه سوم : هرموقع 2 طبقه نبودند و فقط طبقه سوم بود .

منصوبين مادر متوفي ( دايي و خاله )

منصوبين پدر متوفي ( عمو و عمه )

متوفي 1 دايي ، 1 خاله ،‌3 تا عمو ، 4 عمه دارد .

منسوبين مادري مي روند يك طرف و   ارث مي برند و از باب فرض و به نسيبه تقسيم مي شود .

منسوبين پدري   ارث مي برند و از باب قرابت مي برند به نسبت 2 به 1 .

پايان

 


مطالب مشابه :


جزوه ی درس متون فقه 3

بسم الله الرحمن الرحيم متون فقه (3) وصيت و ارث. تعریف فقه: علم به احكام شرعي فرعي از




دانلود جزوات حقوقی

دانلود جزوه متون فقه شهید ثانی بحث




دانلود کامل جزوات ارشد بخش اول

دانلود جزوه متون فقه شهید ثانی بحث




منابع ارشد

دكتر شيرواني- جزوه متون فقه(1) دكتر شكاري 19) خلاصه شرح لمعه شهيد متون فقه




منابع ارشد رشته فقه و حقوق اسلامی

دکتر شیروانی- جزوه متون فقه(1) دکتر شکاری 19) خلاصه شرح لمعه شهید متون فقه




منابع کارشناسی ارشد حقوق

جزوه درسی حقوق مدنی (3) دکتر درودیان - کتاب سقوط تعهدات دکتر 3) حقوق تجارت 4) متون فقه .




منابع لازم برای مطالعه کارشناسی ارشد...

جزوه درسی حقوق مدنی (3) دکتر درودیان - کتاب سقوط تعهدات دکتر متون فقه: 18) لمعه دمشقیه




برچسب :