آيين هاي نوروزي در تاكستان

متن اصل مقاله :

 « نوروز جشن بزرگ ملي ‌»

نوروز چيست؟

نوروز بزرگترين جشن ملي ايرانيان است.جشن رستاخيز طبيعت و تجديد زندگي است.جشن حركت ،جنبش، تكاپو و كار است.جشن طبيعت است، عيد نوروز و گرامي بودن آن نزد ايرانيان بسيار قديم و كهن مي باشد.

ابوريحان بيروني كه نوشته هايش در زمينه ي نوروز غني ترين و معتبرترين آثار مكتوب است، مي گويد: «نخستين روز است از فروردين و ازاين جهت روز نو نام كردند كه پيشاني سال نو است.»5

 لغت پهلوي كلمه ي نوروز  نگ روز(Nogruz)است.در لغت نامه دهخدا آمده است كه خداي تعالي در اين روز (نوروز) عالم را آفريد و هر هفت كوكب در اوج تدوير بودند و اوجات همه در نقطه اول حمل بودند.

مهرداد بهار در كتاب «اساطير ايراني » بر آن است كه مي توان اين جشن را به روزگار اني  منسوب داشت كه اقوام  ايراني و هند خورشيد را ايزدي بزرگ مي شمردند.

همه متون كهن نوروز را به جمشيد نسبت داده اند ،علتش محبوبيت چهره و شخصيت جمشيد است كه تنها جلوه ي اسطوره اش براي ما بازمانده .

گروهي از انديشمندان برآنندكه نوروز نمادي از يكتا پرستي ايرانيان است زيرا به گفته برخي از خاور شناسان ايرانياني كه اززمان فرمانروايي تهمورث ستاره پرست بوده اند در عهد جمشيد مزدا پرست شده اند.

جشن نوروز يكي از جشن هاي كهن ايراني است البته اين بدان معنا نيست كه نوروز خاص ايراني ها است و ديگر

اقوام چنين جشني نداشته اند ، مي دانيم كه جشن سال نو در مصر،بين النهرين ،هند،تاجيكستان ،افغانستان و ممالك ديگر برگزار مي شد.اما ايراني ها شايد جزء اقوام معدودي اند كه اين جشن را به شيوه ي خاص خود هر ساله بر گزار كرده اند و تاكنون زنده نگاه داشته اند.

پس از اسلام هم با گذاشتن قرآن و كتاب آسماني بر سر سفره هاي نوروزي به قداست آن افزودند تا اين سنت را هر چه پر بارتر حفظ كنند.

اما مردم تاكستان از جمله وفاداران ميراث باستاني ايران عزيز هستند وبا برخورداري از فرهنگي والا يكي از قديمي ترين سنن مناسك و آداب و رسوم را به شيوه سنتي حفظ نموده اند .فرهنگ اين منطقه ميراث ريشه دار و گسترده اي است كه با پيشينه ي چند هزار ساله بر تارك فرهنگ ايران كهن مي درخشد. آزاد مردان بزرگ و دلاوري در اين سرزمين زندگي كرده اند و در احياي سنت ها ،مواريث قومي  وملي خويش كوشا بوده اند.دراين مقوله كه جنبه تحقيق ميداني دارد سعي و همت ما بر آن بوده كه با كنكاش پيرامون گوشه اي ازآداب و رسومي كه مربوط به آيين هاي نوروزي در بين تات زبانان تاكستان است واز اذهان و يادها فراموش شده يا خواهد شد را معرفي مي نمايم، در اين راستا بود كه در رگهاي دود زده ،مسدود و پير شهر با تعدادي  از فضلاي شهر به مصاحبه و گفتگو نشستم و حاصل آن مصاحبه و گفتگو ،تحقيق ذيل است كه ارائه مي گردد.

معمولا مجموعه ي آيين هاي نوروزي تات هاي تاكستان از چها رشنبه سوري آغاز مي گردد وبا آيين سيزده بدر نوروز پايان مي پذيرد.اما در تاكستان اين آيين در ده يا پانزده روز مانده به نوروز با ترانه هاي  پيش قراولان نوروز (نوروز نامه خوان ها) كه به « نوروز نو سال» معروف اندشروع مي شود.

نوروز نامه خوان ها و نوروز نامه خواني

نوروز نامه خوانها اكثرا اهل شمال يا طالقان بودند و چند روز مانده به چهار شنبه سوري مي آمدند و ترانه هاي نوروزي مي خواندند وبه عنوان يادآوري كننده نوروز و نوروز نوسال معروف بودند .اينها در به در مي رفتند و ترانه هاي نوروز ي مي خواندند نوروز نوسال خوانان دو نفر بودند و كيسه اي به گردنشان آويزان مي كردند و شعر ها و ترانه هايي براي آمدن سال نو مي خواندند ، از جمله اشعار و ترانه هاي معروف آنها اين ابيات ذيل مي باشد:

« نوروز نوسال باشد مبارك                 شما را امسال باشد مبارك»6

«نوروزِ نوسال بومي پٌشت بَر                  عيد خو ماجه ترونه اَز وَر»

«خوشه رون خوآندي يه خبر          اَ نو مش موگو سرخه پنج قرون »

آي وارون وارون            اَمونه بوار گندم جارون »

 هر خانواده اي نيز به فرا خور وسعش به نوروز نامه خوان ها هديه اي مي دادند هديه ها يا نقدي از قبيل پول ويا غير نقدي از قبيل قند ، چاي ،كشمش  وبادام بودند.

 چهارشنبه سوري  (كُله  چهارشنبه Kole carsanbe )

يكي از كهن ترين رسم هايي كه از دير باز مردم تات زبان تاكستان با شور و شوق خاصي انجام مي داند آيين كُله چارشنبه يا چهارشنبه سوري است كه همين نام بيان كننده ي  شادي و سرور آن است.

فلسفه ي كُله چارشنبه

كُله چارشنبه و برپايي آن نماينگر برپايي آييني است كه به قصد زدودن ناپاكي ها، پلشتي ها،تمناي بركت وبهروزي است.چهارشنبه سوري در ميان تات هاي تاكستان روز بدرود و خداحافظي باسالي است كه گذشته وازسوي ديگر استقبال از سالي است كه در آستانه ي حلول است و احتمال زياد فلسفه آن در ايران باستان نيز غير از اين نيست چرا كه هر يك ار مراسمي كه در اين روز برپا مي شود تاييد ي بر اين ادعاست نذر و نياز كردن، شكستن كوزه به قصد رفع بلا وسختي وپيسي سال گذشته ،كك چيني باداس در خانه هاي اندورني وبيروني و… كه همه و همه نشان از گريز از ناراحتي ها،افسردگي ها و ناملايمات است كه هركس در حدود زندگي خود در طي سالي كه گذشته است باآن مواجه بوده« چون در ايران كهن روزهاي هفته رايج نبوده است از اين رو آتش افروزي پيش از نوروز در سه شنبه آخر سال انجام نمي گرفته است،بلكه اين آتش افروزي درست پيش از آغاز جشن هَمَسپَتمدم Hamaspatmadam يعني در سيصد وشصتمين روز سال كه آغاز روزهاي گاسانيك  يا «پنجه وه» است انجام مي گرفته  زيرا آنان بر آن بودند كه فرورهاي نياكان در آغاز اين روز به زمين فرود مي آيند وبركت ونيك روزي براي خاندان مي آورند در همين روز ها بود كه براي راهنمايي آنان به هنگام آغاز شب در بالاي بام يا صحن خانه ها آتش مي افروختند و مايه ي آتش را هم از آتش دان ويژه خانه فراهم مي آوردند  تا آنها راه خاندان خود را باز يابند و به سوي خانواده شتابند.ولي گويا اين آتش افروزي درنخستين دوره هاي اسلامي بهانه اي براي يك قيام سياسي و مذهبي گشته ودراين روز سنتي و ملي ايرانيان براي رهايي از زير يوغ بيگانگان  قيام كرده اند و جنبشي ملي پديد آمده است در بيشتر روستاهاي ايران-] وبه خصوص مردم تات زبان تاكستان[-

نيز بر اين باورند كه اين قيام را مختار بن ابي عبيده ثقفي و ابراهيم بن ملك براي خون خواهي  امام حسين (ع) ]كه داماد و مورد احترام ايرانيان بوده است 8  [كرده است .به هر حال اين آيين بعدها در سه شنبه شب آخر سال  بر جاي ماند و هنوز هم پايدار است .9» بنابراين رسم آتش افروزي در ميان تات هاي  تاكستان از دوجنبه حايز اهميت است يكي از جنبه ي  باستان و ديگري از جنبه ي اسلامي وجنبه ي اسلامي آن به حمايت از قيام مختار و خروجش مي باشد.

رسم آتش افروزي كُله چارشنبه

آتش در نظر تات زبانان مظهر روشني ،پاكي، طراوت ،سازندگي ،زندگي ،سلامت  و تندرستي ودرنهايت مظهر خداوند بود. تات زبانان تاكستان بر اين با ورند كه شعله ها و شراره ها ي آتش آنها رااز هر گونه پليدي و پلشتي پاك مي سازند وبه نور مطلق كه ذات باري تعالي است مي رساند.بيماريها ،زشتي ها،بديها و آفات و بلايا در عرصه ي تاريكي و ظلمت و مأوا  جاي دارند.

شايع ترين و معمولي ترين رسمي كه تقريبا در سراسر فضاي سرزمين تاكستان و همانند مناطق ديگر ايران زمين انجام مي گيرد رسم آتش افروزي است.

بدين صورت كه معمولا سه توده آتش بر پشت بام ها مي افروزند و حال در كوچه و برزن آتش مي افروزند اين سه توده  آتش رابا خار (ورگ) يا درختچه هاي مو، هيزم و غيره مي افروزند و گاه روي آتش اسپند مي ريزند كه چه دانه هاي آن براي زخم چشم حسودان مي باشد و افراد خانه با شادي و هلهله و سرور از روي آتش مي گذرند و مي گويند :

«زَردِيم بَا اِشته   سُرخي با چِمِه »surxi  ba  cemeh    /     zardim  ba estah       »       

يعني : زرد  رويي، بيماري  وناتواني را از من بستان و سرخي ، شادابي و تندرستي  را كه در خود داري به من ببخش .

ويا اخيرا به فارسي مي گويند «كُله كُله چارشنبه ،چرا دير آمدي  ، حلواي شيراز آمدي ،سرخي تو از من ،زردي من از تو»

يعني :زرد رويي ،رنج ،پيسي و هر چه بلا و نكبت است تواي آتش اي رها ننده از من بگير و سرخ رويي ، شادابي  و طراوت را به من ارزاني دار.

مردم تات زبان تاكستان پس از پايان آتش افروزي خاكستر آن را داخل آب جاري مي ريزند  و معتقدند كه هر كشت گاه با آن مشروب شود حاصلش پربركت مي شود.

نكته ي ديگر اينكه حتي كوچكترها را نيز بزرگتر ها بغل مي گيرند واز روي آتش مي گذرانند .

واژه ي كُله Kole  در كُله  چارشنبه

كُله به معني «آتش  و محل آن» مي باشدوكُله چارشنبه يعني مكاني كه در آخرين چهارشنبه سال آتش مي افروزند وبيشترين معني كه مورد توجه است كُله به معناي يك توده آتش است يعني يك توده (يك گُل يا گُله)از آتش هست يك گُل ،دو گُل و سه گُل .

رسوم متداول د رچهارشنبه سوري بين تات زبانان تاكستان :

1-رسم كوزه شكستن (تاكِنِه  بِشكِستن  Takene beskestan)

معمولا در چهار شنبه سوري صبح زود كد بانوي خانه كوزه يا ظروف سفالينه  را بيرون از خانه مي برد آنها را به زمين مي زند و مي شكند و مي گويد: «كهنه بشو،تازه بيا»  (كهنه برو، تازه بيا) فلسفه ي اين كار اين است  كه ماهر چه پليدي ،پيسي،بدي ،درد، رنج و بلا و نكبت  هست را دور ريختيم ويا  اين كه اين سال اگر كسي به ماظلم  و بدي كرده است ما كينه و كدورت اورا از دل زدوديم و اين كه ديگر عهد صلح و صفاست وبا كسي كدورت و قهري نداريم اين رسم اگر از لحاظ ديگر بررسي شود از لحاظ بهداشت حايز اهميت است بدين منظور كه ظرفهاي چركين نيز نو مي شوندوبا اين آيين به بهداشت خانواده ياري كرده ايم وبيماريها را در سال نو از خانه دور ساخته ايم هم چنين براي پيسي  سال زن ها يك جاروي كهنه را صبح زود به جاي كوزه به بيرون مي اندازند  تا به پيسي و نحوست سال گذشته پايان دهند.

2-فال گوش

اين آيين بيشتر اخيرا در بين دختران رواج دارد معمولا وقتي كه رسم آتش افروزي به پايان رسيد دختران دم بخت حاجات و تمناهاي دروني خود را با خداوند در ميان مي گذرانند واين شب ،شب برآورده شدن حاجات و نيازها است هركس كه دراين شب هرحاجتي داشته باشد، بر آورده خواهد شد و بدين منظور دختران دم بخت در كوچه و خيابان و چهارراه ها به گوش مي ايستند ، اگر در آن مكان صحبت رهگذران در باره ي مسايل شادي بخش و اميدوار كننده مانند عيد، عروسي ، پول گرفتن و مهماني رفتن باشد به فال نيك مي گيرند و اگر احيانا صحبتها از روي تندي ،عصبانيت و دعوا زده شود ويا موضوعاتي از قبيل مريضي ،مرگ و قرض مطرح شود به فال بد گرفته ميشود.

اعتقاد به كُله خاله (Kole xale) يا چهارشنبه خاتون

زنان تات  زبان تاكستان به موجودي خيالي به نام كُله خاله كه زني كوتاه قد و پير كه معمولا ايراد گير مي شود معتقدند وبراين باورند كه بايد قبل از عيد نوروز و چهارشنبه سوري خانه تكاني كرد، خانه هاي اندورني و بيروني را تميز كرد كه مورد سرزنش و نكوهش كُله خاله قرار نگيرند.

3-براي بارور ساختن درختان كم بار

عصر روز سه شنبه آخر سال باغداران از قبرستان كهنه چند قطعه سنگ بر مي دارند و اعتقاد بر اين بودكه اگر درختي كم بار بود يا بار نمي آورد يك قطعه سنگي در شب  چهارشنبه در لابلاي شاخه هاي درختان با رآور مي گذراند و معتقدند بدين وسيله گًل و ثمر درختان ميوه ي بيشتري مي آورند ،بنده از خيلي پيرمردها ي مسن تات در باره ي اين رسم سوال كردم گفتند كه ما اعتقادمان بر اين بود و درخت بارورتر نيز مي شد.

4-بخت گشايي دختران شوي نكرده

معمولا زنهايي كه دختر مانده و شوهر نكرده داشتند از مغازه يك قفل بسته مي گرفتند و هنگام مراسم آتش افروزي شب هنگام آن قفل را به نيت باز گشايي بخت دخترشان باز مي كردند و معتقد بودند كه دخترشان به زودي شوهر مي كرد وبه خانه ي بخت مي رفت.

5- سنت كَك چيني با داس

شب چهارشنبه آخر سال كدبانوي خانه داس غله را تيز مي كند بچه ها مي گويند : «ماما» چه مي كني؟ جواب داده مي شود:«كَك بچينم ،كَنه جُل و جونور بچينم .» و در اتاق ها مطبخ ، اندروني ،بيروني و طويله ها  مثل درودگر داس غله را مي كشد و در اين رسم سنت بر اين بود كه مادر دهنش را مي بست و مي گفت :«كَك مي چينم،كَنه مي چينم ،جُل و جونور مي چينم .» يعني تمام جانوران موذي آن خانه را دروميكرد.

نوروز در فرهنگ تات

نوروز جشن ملي ايران و تات زبانان ،جشن تجديد پيمان دوستي ،صميميت و زدودن غبار كينه و دشمني است در اين ايام عواطف عميق تات ها را رنگي سبز و تازه زده مي شود . نوروز راكه قرن ها ست در هر فراز و نشيب  در حد توان با شكوه در خور توجه برگزار مي شده مغتنم شمرده اند و بين تات ها جشن تجديد ميثاق صميميت و جشن مهر وآشتي است.

نوروز يكي از شاديهاي هزاران ساله و گرامي ترين جشن همبستگي قومي و ملي ايران ، علل الخصوص برگزاري آن نمايان گر اصالت ،هويت ،جاودانگي و نشانه اي از جلوه هاي روح ملت تات زبان تاكستان است.خردمندي و دانايي قوم تات در وفاداري نسبت به سنن و مواريث ملي شان به وضوح مشاهده مي شود . تات ها ايام نوروز را مقدس مي دانند و تقدس اين ايام و احترام به آن و تجليل از اين ايام به حدي براي تات زبانان گرامي و درخور توجه است كه تات زبانان تاكستان در پاييز هر سال كه محصولاتشان را جمع آوري مي كردند ضمن تدارك لباس و غذا و غيره سهم نوروز را اول جدا مي كردند به طوري كه حتما خودشان را پايبند به رسومات نوروز مي دانستند و حتي از لباس خود مي زدند يا اينكه براي خوردن پلوي عيد ديگ يا شيئي را گرو مي گذاشتند تا اينكه نسبت به بجاي آوردن رسوم قصوري از خود نشان نداد باشند .در نوروز تمام كينه و كدورت ها رخت بر مي بستند و دوران صلح ،صفا ،صميميت و آشتي بود.

مقدمات نوروز

 براي جشن نوروز از اسفند ماه هر سال مقدماتي فراهم مي شود تا به مرور براي روز عيد تمام كارها آماده باشد بعضي از مقدمات نوروز بدين شرح است :

1-          از چند روز پيش از عيد جنب و جوشي جدي و تداركاتي حساب شده در خانه ها بوجود مي آيد . خانه ها را زنهاي تاكستاني تميز و نظيف مي كنند . در خانه ها بايد تمام وسايل گردگيري ، پاك و تميز شود . ظرفهاي مسي را به رويگر مي دهند و به اصطلاح « سفيد » مي كنند . ظروف غيره مسي را هم بايد حتماً براي عيد سشتشوي مجدد داد تمام فرش هاي خانه را زنها از قالي ، قاليچه، گليم ، نمد و غيره را در منزل يا خارج از منزل كنار موتور خانه هاي آب كه در سطح شهر وجود دارند مي شويند. لحاف و تشك را مي شكافند رويه و آستر آنها را مي شويند پشم آنها را تجديد مي كنند . يا دوباره مي شويند و به حلاجي مي دهند حياط و اتاق ها را تا جايي كه برايشان مقدور است تميز مي كنند و بدين صورت كه ابتدا گل سفت را با كاه مخلوط مي كنند و به وسيله آن چاله چوله هاي ديوار خانه هاي اندروني و بيروني را مي پوشانند و ديگر اينكه خاك رُس را داخل آب له مي كردند و به صورت گل آلود مي شد و كاه نرم را كه از قبل غربيل شده بود به آن اضافه مي كردند و به وسيله ي پارچه اي به نام «ليته» Liteh با آن آغشته مي كردند و به ديوارها مي ماليدند كه آثار خرابي خانه را از بين ببرد گل سفت همراه كاه را «سيم گيل» Simgil و گل آغشته به خاك رُس با كاه نرم را «لاويّه» Laviyh مي ناميدند و يا اينكه از گچ و خاك رُس دوغابي درست مي كردند و يك متر بالاتر اصطلاحاً «لاويّه» را از اين دوغاب گچ و خاك رس سفيد مي كردند و اصطلاحاً به آن «ايسبيه لاويّه» Esbiyh  Laviyh مي گفتند و به اصطلاح فارسها خانه سفيد كني مي كردند . تا آثار دود و كثافت كرسي زمستان برطرف شود و آنچنان كه سال نو مي شود حياط اندرون و بيروني هم يك لباس نو بپوشند .

2-                    از چند روز قبل زا عيد آجيل معمولي تاكستاني ها كه مخلوطي از كشمش ، مغز بادام ، مغز هسته زردآلو ، نخود و نقل بود تهيه مي شد .

3-          شيريني هاي عيد غالباً نان ولي عهدي ، زنجفيلي و غيره بود اما تات ها چند روز قبل از اينكه نوروز فرا رسد نان هاي شيرين محلي بخصوصي براي ايام عيد تدارك مي ديدند يكي نان شيريني بنام « شيرينه گيرديِهِ» Sirineh  girdiyh كه شبيه شيرمال است و مخلوطي از دوشاب انگور ، شير‌،آرد ، آب ، زردچوبه و جوش شيرين كه روي آن را با زرده تخم مرغ و شير تزيين و رنگ مي كردند و در تنور طبخ مي شد . هم چنين نوعي نان شيرين كلوچه اي مانند بنام «اَگِردَك» Agerdak بود كه مخلوطي از همان نان شيرمال فوق است به اضافه ي اينكه آن را با روغن طبخ مي كردند و بسيار لذيذ و خوشمزه مي باشد و هم چنين نوعي نان قندي به نام «قاق» از شهر مي خريدند .

4-          از دو هفته به عيد تهيه سبزه ي عيد را مي بينند ، يعني مقداري گندم ، عدس ، ماش يا تره تيزك سبز مي كنند در تهيه ي سبزه ي عيد بعضي ها تفنن زيادي به خرج مي دهند و سليقه هاي بخصوصي دارند .

5-          يكي ديگر از مقدمات نوروز تهيه تخم مرغ رنگي و آب پز شده است . تخم مرغ را با ادويه هاي رنگي يا پوست پياز و يا پوست انار و … رنگي مي كنند و به رنگهاي گوناگون در مي آورند و براي دادن عيدي يا گذاشتن بر سر سفره عيد آماده مي كنند .

مراسم هنگام تحويل سال

1-         حدود يك ساعت قبل از موقع تحويل سال ، اگر تحويل سال ، در نيمه شب باشد معمولاً شب عيد سفره ي عيد را مي چينند ، در سفره ي عيد در حال حاضر هفت سين شهرستاني ها كه در تمام ايران رايج هست به انتخاب هفت چيز كه اول آنها «س» است ( يعني با حرف «س» آغاز مي شوند . ) بايد بر سر سفره چيده شود مانند : سبزه ، سركه ، سمنو، سيب، سنجد ، سير و سكه . حتماً بايد قرآن ، گلاب ، آينه ، تخم مرغ و ماهي قرمز در سفره باشد . در تاكستان از منه ي قديم بر سر سفره فقط قرآن ، سبزه ، شيريني «گيرديه» ،«اَگِردَك» ، آينه ، گلاب و آجيل معروف تاكستاني ها به اضافه ي تخم مرغ رنگ كرده ، «قيسي» ( زردآلوي خشك شده )، انجير و غيره رويت مي شد اما اقلامي كه بر سر سفره ي عيد ديده مي شود هر كدام فلسفه اي دارند، قرآن بر سر سفره  به خاطر عامل مذهب است معمولاً هنگام تحويل سال چند آيه اي تلاوت مي كنند . آينه را به عنوان روشنايي به فال نيك مي گيرند به علاوه بعد از خواندن و يا ديدن قرآن ، در آينه نگاه مي كنند . چون بعضي تصور مي كنند كه ديدن روي برخي از مردم در اول سال خوب نيست و به اصطلاح شگون ندارد و اگر اول سال ، اول ماه و اول صبح چشم انسان بر روي اشخاص نحس بيافتد به  آنان در طي سال ، ماه و روز خوش نمي گذرد و هر كدام از هفت سين فلسفه اي دارد كه مجال آن نيست .

2-         يكي ديگر از مطالبي كه مربو.ط به تحويل سال است عقيده ي به منسوب بودن آن سال به حيواني است كه آن سال به اسم آن حيوان مي گردد به عبارتي مي گويند سال بر فلان حيوان مي گردد نام دوازده جانور كه عقيده دارند عبارتند از : موش ، گاو ، پلنگ ، خرگوش ، نهنگ ، مار ، اسب ، گوسفند ، ميمون ، مرغ ، سگ و خوك .

مردم تات عقيده دارند هر سال كه روي حيواني كه مي گردد در آن سال خوي آن جانور در زندگي عمومي اثر دارد ، تصور مردم اين است كه سال موش ، پلنگ ، خرگوش ، نهنگ ، مار ، ميمون ، و خوك خوب نيست و در آن سال خصوصيات مشابه با خوي آن جانوران در مردم ظاهر خواهد شد ولي سال گاو، اسب ، گوسفند ، مرغ و سگ خوب است مثلاً مي پندارندكه سال مار مردم از سختي زندگي مانند مار پوست مي اندازند و حال آنكه در سال گاو و گوسفند فراواني و وفور نعمت و امنيت بر قرار است .

3-                 از مسايل مهم به تحويل سال اين است كه اهل خانه ي تات سعي مي كنند كه همه با هم بر سر سفره ي تحويل سال حاضر بشوند .

4-         همين طور سعي مي كنند كينه ها و اختلافات را بر طرف كنند و روز عيد همه با شادي ، خوشحالي و روي خوش به هم برسند و با خوش رويي از يك ديگر پذيرايي كنند ، اگر در خانواده اي بين افراد خانواده كينه و كدورتي باشد به پيشنهاد و وساطت بزرگان خاندان رفع مي شود .

مراسم شب عيد نوروز

1-         تمام مردم بايد در اين شب قيمه پلو ، ماهي پلو با سبزي قورمه ، يا مرغ و پلو بخورند و پلو خوردن شب عيد ما تات ها ضرب المثل است . گاهي هم مردان خيّر تات وسيله ي پلوي شب عيد افراد فقير يا همسايه را فراهم مي كردند و بدون ريا و تظاهر به خانه ي آنها  مي فرستادند . 

2-         اگر كسي نامزد كرده است بايد شب عيد از طرف خانواده اش براي نامزد (عروس) در مجموعه ي مسي بزرگي كه به اصطلاح «تفت» Taft ناميده مي شود پلوي شب عيد آنها را بفرستد اين شام كه شب عيدي معروف است معمولاً يك بشقاب پلو، ميوه جات ، كشمش، شيريني ،بادام ، لباس ،حنا ،صابون ،تخم مرغ ، نقل ، چارقد ، چادر ، كفش ، جوراب ، شانه ، آينه ، طلا و زيور و غيره در چند مجموعه ي مسي «تفت» كه سرش را با پارچه اي مي كشيدند مي بردندو هرچه اين مجموعه مسي بزرگ «تفت » و عيدي عروس را ديرتر مي بردند براي ابهت عروس بهتر بود و بعد صاحب خانه موظف بود براي آورندگان عيدي و پلوي عروس سفره ي شام بيندازد و اين رسم را مي بايست حتماً بجاي آورند در قبال به آورندگان عيدي و پلوي عروس نيز عيدي از قبيل جوراب و غيره مي دادند .

3-         در سال اول زناشويي و گاهي تا چندين سال در شب عيد پدر و مادر عروس براي داماد شب عيد عيدي هديه مي فرستادند اما اين شب عيديها ديگر عوض ندارد و به اصطلاح ديگر « جايي ندارد » يعني چيزي به جاي آن به خانواده عروس بر نمي گردد .

4-         شب عيد را اهل خانه با سرور و نشاطي وافر به سر مي كردند و وسايل فردا  را آماده مي ساختند به طوري كه ممكن بود در اين شب دير نيز بخوابند .

5-          يكي از مراسم عيد نوروز حنابستن و آرايش زنان است . البته اين شيوه ويژه نيم قرن پيش بوده و اكنون به آرايشگاههاي مجهززنانه مراجعه مي كنند ولي در سابق حمام رفتن و حنا بستن حتماً انجام مي گرفت خاصه در مورد تازه عروسها .

زنان نيز به حمام مي رفتند تا آثار خانه تكاني و تداركاتي كه براي عيد ديده بودند اثر آنها را زايل كنند و باطن و روح پاك و جامه ي  تميز و نو به پيش واز عيد بروند .

6-         تات زبانان دو روز پس از چهارشنبه سوري يعني در شب جمعه آخر سال و آخرين روز سال و يا در روز عيد بنابر يك رسم قديمي با مراسم فاتحه خواني بر مزار درگذشتگان و زيارت اهل قبور مي روند و فاتحه اي مي خوانند و خيراتي مي دهند .

مراسم روز عيد

1-         در روز عيد هيچ كس به دنبال كار نمي رود از قديم الايام اين روز تعطيل ملي و عمومي بوده است با روشن شدن هوا و قبل از طلوع آفتاب مراسم نوروزي آغاز مي گردد . قبل از طلوع در خانه هاي تات ها باز است و جلوي در آب و جارو شده آماده پذيرايي است‌، شروع مراسم عيد بيشتر از طرف بچه ها است .

2-         ديد و بازديدها از صبح روز عيد آغاز مي شود بچه ها ( پسرها و دخترهاي خردسال) با لباس نو براي گرفتن عيدي مي روند و به خانه هاي بزرگان مي روند و به بانو و يا پدر خانه سلام مي دهند و روي آنها را مي بوسند  و بعد از خوردن آجيل و شيريني عيدي را كه شامل حال پول يا تخم مرغ و … است مي گيرند و تا ظهر معمولاً به تمام خانه هاي فاميل مي روند .

بچه ها از لحاظ عيدي گرفتند دو دسته اند : بعضي اينكه زندگي مرفه اي دارند فقط به خانه بستگان و نزديكانشان مي روند و از بزرگترها عيدي مي گيرند و عده بسياري كه از خانواده فقير هستند سعي مي كنند به تمام خانه ها بروند و از آنها عيدي بگيرند ولو اينكه عيدي ناچيز باشد . غير از عيدي گرفتن بچه ها مراسم ديد و بازديد عيد از اين قرار است كه : كوچكترهاي خانواده به ترتيب از بزرگترها ديدن مي كردند و رسم بر اين بود كه به ديدار بزرگتران خاندان از نظر سن و شخصيت  بروند و روي آنها را مي بوسيدند بزرگترها نيز روي آنها را مي بوسيدند و بعد از صرف شيريني و آجيل عيدي مي گرفتند عيدي بزرگترها جوراب و يا گاهاً پول مي باشد .

به همين ترتيب عمل مي كردند تا نوبت به ديدن بزرگ خاندان كه معمولاً پدر بزرگ يا مسن ترين فرد خاندان بوده برسند در آنجا همه پذيرايي مي شوند همه عيدي مي گرفتند سپس افراد بزرگتر خاندان براي ديدن بزرگتران خاندان ديگر محل و كدخدا و ريش سفيدان مي رفتند طوري برنامه را انجام مي دادند كه از تمام كساني كه لازم مي دانند در نوروز ( روز اول عيد ) ديدن شده باشد . ديدار در اين روز تمام مي شود ولي بازديدها تا 13 نوروز وقت دارد . جملات تبريك با اختلاف مورد عبارتند است از : عَيدي مُبارك Aydi mobarak ، نُو سالي مُبارك Nosali  mobarak  ، صَد بي يَن سالُون بَرسي Sad  biyan  salon  barasi  در جواب عيد شما مبارك ، تِيِده همچنين Taydeh  hamcenin ، پِير مارِ وِي Payr marivi  .

3-         اگر ايام عيد مصادف با سوگواريهاي مهم مذهبي  باشد بجاي تبريك گفتن صلوات مي فرستند يا مثلاً « لعنت بر يزيد » در مورد روز عاشورا در ماه محرم و يا « لعنت بر ابن ملجم » در باره قتل حضرت امير (ع) در ماه رمضان و اگر در ماه رمضان اتفاق افتد معمولاً ديد و بازديد ها صورت مي گيرد و يا براي افطار دعوت مي شوند و ديد بازديدها صورت مي پذيرد .

4-                 در روز عيد نبايد اوقات تلخي كرد و عصباني شد و نيز نبايد هيچ گدا وسائلي را محروم از در خانه رد كرد .

5-         عيد كساني كه عزادار بوده و در ضمن سال يكي را از دست داده اند:كساني كه يكي از بستگان و عزيزان خودرا از دست داده اند عيد نمي گيرند ، يعني زنان حنا نمي بندند و مردان هم سر و صورت خود را كوتاه نمي كنند سفره انداخته نمي شود و فقط خرما مي گذارند و سبزه ، قرآن و آينه نيز مي گذارند . البته دوستان و بستگان به ديدار آنها مي روند و از ديدار كنندگان با شربت ، چاي ، خرما و ميوه پذيرايي مي شود . اما محاسن و نيكي هاي اين رسم به ياد ماندني اين است كه مردم دسته دسته به خانه مصيبت زدگان مي روند تا آنها فارق از غم سنگين عزيزي كه در طول سال از دست داده اند ، زندگي تازه اي را آغاز كنند. اين آيين كهن مردم تات از لحاظ روانشناسي و جامعه شناسي از ارزشهاي بسيار بالايي برخوردار است زيرا آنان را از حزن و اندوه بيرون مي آورد بسياري از آيين هاي ما تات زبانان نيز با گرامي داشت شادي ها و دوري گزيني از حزن و اندوه همراه است .

رسم شال اندازي ( لوكه ويجينه) Luke  vijineh

در شب عيد داماد شالي را كه از پشم گوسفند بافته مي شد و طول تقريبي آن به سه متر يا بيشتر مي رسيد به كمر بسته به بام خانواده ي عروس ـ آن زمان بام خانه ها گنبدي بوده و بالاي گنبد سوراخي جهت تهويه هوا گذاشته بودند . ـ مي رفت و شال را از سوراخ بام به درون خانه آويزان مي كرد در اين موقع مشاجرات لفظي كه بيشتر جنبه ي شوخي داشت وغرض از آن كشف هويت شال انداز بود درمي گرفت . شرط بر اين بود كه به هيچ وجه نام آويزان كننده شال نبايد فاش گردد چون كشمكش بين آويزان كننده ي شال و افراد خانه به زورآزمايي منجر مي شد  بسا اتفاق مي افتاد كه شال از دست آويزان كننده رها شود به درون خانه مي افتاد و شال انداز بدون نتيجه و دست آوردي برمي گشت هرگاه اين عمل صورت مي گرفت يعني آويزان كننده شال فايق مي آمد  و شال در دستش باقي مي ماند ساكنين خانه هدايايي كه به تناسب استطاعت متناسب بود در شال بسته و به بالا مي فرستادند به تاتي به اين رسم « لوكه ويجينه» مي گويند .

بازيهاي نوروزي 

 1.                    تخم مرغ بازي «كرخاوازي»Karxa  vazi

يكي از بازيهاي نوجوانان  وجوانان علاوه بر ساير بازيهاي محلي تاكستان جنگ با تخم مرغ يا تخم مرغ بازي است . از چند روز به عيد مانده تا پايان سيزده نوروز در كوچه و برزن اين بازي به چشم مي خورد . سر و ته تخم مرغ را به هم مي زدند و هر تخم مرغي كه شكسته شود طرف تخم مرغ را باخته است .

 

2.                 تيله بازي «تله وازي» Teleh vazi

3.                 قاپ بازي «قاپه وازي» Qapeh vazi

سيزده بدر «سينزم»Sinzam

رسم بيرون رفتن از خانه در روز سيزدهم فروردين ماه و آن روز را به شادي و خرمي و خوشي گذراندن از رسوم ديرين ايرانيان و تاتهاست . فلسفه روز سيزده در تاتهاي تاكستان اين است كه با تمام شده سيزده جشن نوروز نيز تمام مي شود و به پايان ميرسد . روز سيزده را اعتقاد بر اين بوده است كه نحس است خلاصه اينكه به آيين هاي نوروزي عيد نوروز كه از چهارشنبه سوري شروع مي شود پايان مي دهد و روز چهارده همگي مردم به امور روزانه خود مي پردازند و براي ديد و بازديدها نيز عذري باقي نمي ماند .

تداركات روز سيزده

معمولاً عصر روز دوازده همه وسايل خريداري يا از خانه برداشته مي شود بقاياي ميوه و آجيل عيد گردآوري مي شود و رسم بر اين است كه در اين روز از سبزي ، كاهو و برنج در غذاي روزانه استفاده شود . معمولاً هر چند خانواده با هم قرار تداركات سيزده بدر را مي گذارند .

مكان هاي تعيين شده براي سيزده ي نوروز

اما تات ها در روز سيزده ابتدا اعتقاد آنها و عزم آنان بر اين است كه سبزه را به آب بياندازند و نيز معتقدند كه سبزه را به آبي بياندازند و بگذرند . در تاكستان بيست متر پايين تر از ريل آهن قناتي بود به نام «هفتم مهر» كه مردم اكثراً از اين آب رد مي شدند و سبزه را درون آب مي انداختند و برمي گشتند . عده اي بالاتر از اين قنات يك باغ بادامستان كه معروف به فلاحت – (كه از املاك سلطنتي محسوب مي شد واقع در خيابان امام (ره) بانك ملي و شهرداري فعلي) – بود مردم به آنجا مي رفتند و دخترها و پسرهاي جوان ، زنان و مردان لحظاتي به خوشي و شادي به سر مي بردند . مكانهاي ديگر سيزده نوروز «كريزابي» Karizabi «آق داق» Aqdaq باغات ، كوهستانهاي اطراف و «خُندا» Xonda مي باشد خندا تپه اي نزديك تاكستان هست و امامزاده اي منسوب به محمد حنفيه فرزند امام موسي كاظم (ع) در آنجا واقع است . دختران جوان از سبزه هاي اطراف آن به عنوان فال زدن و گره زدن سبزه استفاده مي كردند و شعرها و ترانه هايي مي خوانند از قبيل : «ا‏‏َدل بدل سيزده بدل سال ديگه خانه شوهر بچه بغل» اما كساني كه نمي توانستند به باغات و كوهستانهاي اطراف بروند در بالاي بام خانه فرشي پهن مي كردند و بساط چاي و نهار را تدارك مي ديدند و دايره (دف) و دنبك مي زدند رقص و پاي كوبي مي كردند و خلاصه آنروز را به خوشي و شادي به سر مي بردند در كوهستانها و باغات اطراف دختران دم بخت و پسران جوان در حالي كه شوخي و خنده مي كردند در ميان مزارع آن روز را به خوشي و شادي مي گذراندند هميشه تاتها از روز سيزده ي نوروز خاطره ي خوشي به ياد دارند . اما نكته ي بسيار مهم اين كه روياندن سبزه در ايام نوروز و بردن آن به دشت و صحرا نشان دهنده ي علاقه ي عميق مردم تات زبان به سر سبزي و خرمي است .

بدين ترتيب مراسم نوروز در تاكستان جلوه اي از نمادهاي فرهنگ ملي ايران و باورهاي كهن و در ضمن آن رنگ و بوي اسلامي و مذهبي نيز به خود گرفته است .

اميدواريم كه اين نوشته حلقه اي براي پيوند يادمان هاي كهن با دست آوردهاي جديد مردم تات تاكستان گردد و علي رغم بيان اصالت تاريخي مردم تات سكويي براي ترقي فكري و فرهنگي مردم شود . 

  پي نوشت ها و منابع :

1-گيتا شناسي كشورها

2-آمار نامه استان زنجان (1370) –بدون احتساب بخش اسفرورين

3-شناسنامه جغرافياي طبيعي ايران

4-بررسي گويش تات تاكستان نوشته ي استاد عباس طاهري (اثر چاپ نشده است).

5-التفهيم لاوائل صناعه التنجيم ،به تصحيح استاد جلال همايي ،تهران 1350 ص 253

6-منظومه ي شعري « ته آبادابي  سيادن» اثر محقق فرزانه استاد علي پدرام

7-دفتر شعري «آي وارون » استاد محمد حسين طاهري بند 14:

ترانه خوان نوروزي  پشت درب آمده –از عيد ترانه از حفظ مي خواند –از روزهاي خوشي خبر مي دهد –

اسكناس پنج ريالي انعام مي خواهد –اي باران جز به مزارع گندم مبار

Noroz no sal bumi postbar- Aede  xo maje trane az var

 Xose revon xo andiy xabar –Anomos mogo sorx panj qaron

Ai varon varon –Amone  bevar gandome  jaron

8-« هنگامي كه مختار ثقفي به خون خواهي حضرت امام حسين (ع) قيام كرد دستور داد بر فراز پشت بام ها آتش بيفروزند تا با اين آتش ياران حضرت آگاه شوند كه مختار قيام كرده است و مردم در ميدان شهر گرد آيند و نبرد را آغاز كنند.»«برخي ديگر بر اين عقيده اند كه چون مختار ثقفي بر دشمنان چيره شد ، دستور داد به نشانه ي اين پيروزي بر پشت بام ها آتش بيفروزند و سرور و شادي كنند.»

9-جهان فروري –دكتر بهرام فره وشي –ص 43 سال 1364

گردآورنده : روح اله طاهرخاني تاكستاني

عضو پژوهشكده شهرستان تاكستان و عضو انجمن قصه و داستان

 اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي شهرستان تاكستان

http://iras.ir

 


مطالب مشابه :


مراسم نوروز در لرستان

"عيد گپ" Aeyde gap دور كوزه بصورت تزيين، خود را براي مراسم او هستند مبلغي پول بعنوان عيدي مي




عید نوروز در لرستان

" الوسي" در بلوغ الارب نوروز و مهرگان را دو عيد تزيين ، خود را براي پول بعنوان




عيد در آذربايجان‌شرقي

شستن فرش‌ها، گردگيري، رنگ كردن خانه و تزيين پول به ساياچي عيد نوروز فرصتي است براي




عید نوروز و سال نو و سفره هفت سین.

دوستان يکي از کارهاي بسيار خوبي که رعايت آن براي هر براي برگزاري عيد براي تزيين




آداب و رسوم ازدواج در مازندران

مادر عروس در سيني اي كه معمولا با يك بقچه ي زيبا تزيين براي تهيه جهزيه پول و عيد بيست شش




عروسی (هیش،عیش)در قشم

در آن مواد معطر و حنا مى‌گذارند و براى چنان تزيين مى‌کنند عيد سعيدفطر




مراسم سال نو در کشورهای مختلف جهان

در اين زمان تمامي اعضاي خانواده براي عيد مي گويند و در و گل و پول و شمع تزيين مي




آيين‌هاي نوروز در مناطق كردنشين ايران...

شعار،' كوسه هاتوه بو هيلكه خاوه ن مال زو به ريي كه'، به معني كوسه براي عيد نوروز تزيين




نگاهي به آداب و رسوم قديم نصرآبادي‌ها در نوروز

نان كاك مي‌پختيم و روي نان لواشي كه براي عيد درست مي‌كرديم با روغن و زردچوبه تزيين پول هم




آيين هاي نوروزي در تاكستان

وسعش به نوروز نامه خوان ها هديه اي مي دادند هديه ها يا نقدي از قبيل پول براي عيد تزيين




برچسب :