قابل توجه دانشجویانی که در جلسه سوم درس اخلاق غایب بوده اند این متن را مطالعه و مطالبی از خودشان ب

اخلاق داش اندوزی

چگونه فهم و شعور خود را بالا ببریم؟

در تجربه مشاهده کرده¬ایم، کسانی که ظرفیت کمی دارند با کوچکترین حادثه پرخاشگری می¬کنند اما کسانی که ظرفیت بیشتری دارند، در برخورد با مشکلات زندگی تحمل بیشتری دارند. در واقع در این بحث می خواهیم رابطه ی علم و ظرفیت را پیدا کنیم.                            معیار اصلی در ارتباطات اجتماعی ما، احساس ما نسبت به خودمان و حتی ارتباط ما با خدا چیست؟ در روابط اجتماعی مشاهده می کنیم که احساس ما نسبت به افراد مختلف متفاوت است. بعضی جاذبه ی بیشتر و بعضی دافعه ی بیشتری دارند و این مربوط است به میزان درک و فهم و شعور و معرفت انسان. هر چه انسان دارای معرفت بیشتری باشد، جاذبه ی او هم بیشتر شده و دیگران به او نزدیکتر میشوند. افزایش درک و معرفت انسان نه تنها در بحث اجتماع بلکه در خود فرد هم تأثیر گذار است. مثلاً کسی که این ویژگی را دارد اعتماد به نفس بالاتری را هم داراست. پس عزت نفس و اعتماد به نفس با آگاهی های انسان نسبت مستقیم دارد. البته آگاهی هایی که تبدیل به شعور و معرف شده باشد و روی روح انسان اثر بگذارد. بسیاری از انسانها هستند که اطلاعات بالایی دارند ولی چون به آن عمل نمیکنند چیزی جز یک کتابخانه ی سیار نیستند.                  درواقع کسانی از نظر ما جاذبه ی بیشتری دارند که در عمل آگاهی های     خود را به کار می برند.                                                                                    در رابطه ی انسان با خدا هم، معرفت انسان تأثیرگذار است. این نوع از انسانها در ارتباطاتشان با خدا خاشع و خاضع اند و در مقابل امر و نهی های خداوند مطیع اند. میدانند که این دستورات هر چند که دشوار باشد به مصلحت اوست.           باید به این نکته توجه کرد که بین دانستن و فهمیدن تفاوت وجود دارد. دانستن مقدمه ی فهمیدن است و هر دانستنی الزاماً منجر به فهم نمیشود. ممکن است انسانی خیلی از مطلبها را بداند ولی تأثیری در او به وجود نیاورد و او همچنان ضعیف النفس و مردد و شکاک باقی بماند. این فهم و درک به سادگی بدست نمیآید رابطه ی فهم و ظرفیت انسانها مثل رابطه ی چشمه با برکه است. اگر برکه به چشمه وصل باشد، آبش تازه و زلال و پاک باقی می ماند ولی اگر ارتباط برکه با چشمه قطع شود، کم کم میزان آبش کاهش یافته و کیفیت آن عوض میشود و غیر قابل استفاده میگردد. فرق دیگری که دارد این است که اگر داخل برکه یک سنگ کوچک بیاندازیم، انبوهی از امواج ایجاد میشود ولی اگر یک سنگ بزرگ هم در داخل دریا بیافتد، موجی ایجاد نمیشود، چون دریا وسیع است. همینطور انسانهایی که فهم و شعور بالایی دارند، ظرفیتشان دریایی است و هر حادثه ای آنها را شکست نمیدهد. ولی انسانهایی که ظرفیت وجودیشان کم است کوچکترین حادثه، برایشان به منزله ی مشکلی بزرگ و غیر قابل حل است.                                           

                                                                                                                            

برای بالا بردن فهم و شعور خود دو راه کار اصلی وجود دارد:   

الف- راه کار عادی:

1-      انسانهایی که مطالعه ی بیشتری دارند، ظرفیت وجودیشان افزایش پیدا می  کند. مطالعه عامل مهمی در بالا رفتن فهم و شعور انسان است و با بالا رفتن فهم و شعور ظرفیت وجودی انسان نیز افزایش می یابد.                                                            2- تجربه نشان داده است که انسانها در زندگی اجتماعی بر یکدیگر اثر میگذارند. افرادی که با آنها رفت و آمد داریم در صورتی که انسانهایی در فاز مثبت باشند باعث افزایش سطح فهم و شعور انسان میشوند ولی اگر در فاز منفی باشند کاهش سطح شعور انسان را موجب میشوند. رابطه ی انسانها حتی اگر فقط به صورت فیزیکی باشد و گفت و گو هم انجام نشود باز میتواند بر فرد تأثیرگذار باشد.                                                          3-  مرور و مطالعه ی سرگذشت انسانهای موفق در طول تاریخ و آشنایی انسان با این الگوها باعث افزایش سطح فهم و شعور انسان میشود.    

4-  مشورت کردن نیز از عوامل تأثیرگذار بر شعور و درک انسان است. کسانی هستند که در مواردی که در موضوعی اطلاعات کافی دارند، خود را از مشورت بی نیاز میدانند ولی انسانهای عاقل برای افزایش ضریب اطمینان مشورت می-کنند. مشورت گیری و حتی مشورت دادن در بالا بردن سطح شعور و آگاهی انسان مؤثر است.                                      البته مواردی هم هستند که باعث کاهش سطح شعور انسان میشوند. از جمله افرادی که با آنها سر و کار داریم، مکان و زمان و حتی تغذیه میتواند مؤثر باشد. کسانی که در موقعیتهای مختلف زندگی تحقیر شده اند در درک و شعورشان تأثیرگذار است. به همین دلیل علمای اخلاق همواره تأکید میکنند که مراقب باشید شخصیت کسی را خرد نکنید و باعث تحقیر او نشوید.                ب- راه کار غیر عادی:

هزاران عامل تأثیرگذار بر درک و شعور انسان در زندگی وی وجود دارد که فقط پاره ای از آنها محسوس و ملموس اند و تعداد زیادی از آنها پنهانند و ما خود اینها را مشاهده نمیکنیم ولی اثر آن را می بینیم. که به آن عوامل تأثیرگذار معنوی، متافیزیکی و غیر عادی میگوییم. مثلاً کسی که در دوره ای از زندگی اش به حرامی وارد میشود ممکن است تأثیر آن را در دو سال بعد، ده سال بعد و یا ... مشاهده کند. یعنی تأثیر آن حتماً در زندگی وی وجود دارد و فقط زمان وقوع آن متفاوت خواهد بود.در این مورد که عوامل غیر عادی چه تأثیری بر میزان فهم و درک انسان دارد مثالی ذکر میکنیم.                                        

 

پیرمردی نود ساله، پیش امام صادق (ع) می آید و میگوید که میخواهم فهم و شعورم بالا برود. امام صادق (ع) به بهانه های مختلف او را از ملاقات با خود منع می کند. روز چهارم به مسجدالنبی میرود و پیامبر را قسم میدهد که بتواند با امام ملاقات کند. روز بعد امام صادق (ع) ملاقات او را می پذیرد. و این سوال را از امام می پرسد که دلیل این که بعد از مدتی اجازه دادی که با شما ملاقات کنم، چیست؟                                    امام فرمودند: چون میخواستم میزان جدیت تو را در گرفتن جواب این سوال ببینم. پیرمرد سوال خود را از امام میپرسد. جواب این سوال در تاریخ به عنوان حدیث «عنوان بصری» معروف است. این حدیث شامل این مطالب است که: علم و فهم و شعور نور است و این نور از سوی خداست و خدا بر قلب هر آنکه بخواهد، می تاباند. فعل بخواهد می تواند شامل دو معنی باشد. یک معنی این که خدا بخواهد که در اینجا معنای ضعیف است و دیگری این که خود انسان بخواهد و مصمم باشد. فهم و شعور مانند نور انسان را در انتخاب و تصمیمگیری درست یاری میدهد.      

پیر مرد میپرسد که چگونه می تواند قلبش را آماده ی این نور کند. امام صادق (ع) میفرمایند:                                

1-  همه چیز پیش خداست. اولین شرطی که باعث میشود خدا به انسان از این معرفت ببخشد این است که بنده از خدا بخواهد و در این درخواست مصمم و جدی باشد.                                      

2-  به آن چیزهایی که می داند عمل کند تا خدا نیز چیزهایی که نمیداند به صورت الهام در اختیارش بگذارد.                             

3- بنده ی حقیقی خداوند باشد. ویژگی بنده ی حقیقی خدا شامل سه پارامتر است:

الف) بنده ی حقیقی خدا خود را مالک هیچ چیز نمی داند و معتقد است که هر چه دارد از خداست. نظام خلقت هم به این صورت است که برای مثال اگر کسی مقداری پول به نیازمندی ببخشد، بیشتر از آن پول به خودش باز میگردد.

ب) بنده ی حقیقی خدا، خود را مدیر و مدبر زندگی اش نمیداند. به همین دلیل اگر حادثه ای غیر منتظره در زندگی اش روی داد آن را حاصل تدبیر خود نمیداند که باعث شود احساس حقارت بکند بلکه آن را آزمایش و تدبیری از طرف خداوند میداند و آن را تحمل میکند. امام صادق (ع) نیز میفرماید کسی که این ویژگی را داشته باشد، سختی های زندگی برایش قابل تحمل میشود.                              ج) بنده ی حقیقی خداوند وقت اضافی برای انجام گناه ندارد. پس پاک است و قلب و دلش آماده ی گرفتن نور فهم است. اگر انسان مهمترین مسئله ی زندگی اش را امر و نهی خداوند بداند، زندگی اش را باطل نخواهد گذراند.                    

 

   

     

            

   

 


مطالب مشابه :


"ظرفیت انسانها"

ما همسفران - "ظرفیت انسانها" - لژیون همسفر مرجان - کنگره 60 - ما همسفران




ظرفیت در انسانها

فرزند هنر - ظرفیت در انسانها - ملایر زادگاه عشق




ارتقا ء ظرفیت ها 307 L - M

اگر ظرفیت انسانها در نظامهای سیاسی جوامع مختلف ارتقاء یابد، دیگر هیچگاه موقعیتی دست و پا .




سلامت بدن انسانها به آب سالم بستگی دارد

动物科学论坛网站 تارنمای تخصصی علوم جانوری - سلامت بدن انسانها به آب سالم بستگی دارد -




چه گونه ظرفیت وجودی خود را بالا بریم؟

اما انسانهای کم ظرفیت ، همین دو رکعت نماز خود ظرفیت وجودی انسانها قابل تغییر بوده و کم و




قابل توجه دانشجویانی که در جلسه سوم درس اخلاق غایب بوده اند این متن را مطالعه و مطالبی از خودشان ب

این فهم و درک به سادگی بدست نمیآید رابطه ی فهم و ظرفیت انسانها مثل رابطه ی چشمه با برکه است.




کارگاه آموزش جهان بینی کنگره 60 با استادی آقای مهندس دژاکام با دستور جلسه ( ظرفیت ، مسئولیت و قبله گ

پس هر چیزی گنجایش و ظرفیت خود را داراست که آن گنجایش و اندازه را ظرفیت می گویند . انسانها نیز




جزئیات طرح توجیه فنی ، مالی و اقتصادی پرورش قارچ خوراکی با ظرفیت 50 تن در سال

با ظرفیت 50 تن در مواد پروتئینی ، یكی از مهم ترین اجزای مواد غذایی مورد استفاده انسانها است.




روابط انسانی در سازمان- دکتر ایوالفضل بختیاری , مهرنوش رئوف

2- انسانها احساس تعلق خاطر می‌کنند و می خواهند به عنوان فر انسانها شناخته شوند.




برچسب :