درباره شهرستان کاشان

وجه تسمیه کاشان

در مورد وجه تسميه کاشان سخن بسيار است. ليکن با در نظر گرفتن معني واژه هاي کاس، کاسه و کاس آب و موقعيت کاشان در قديم اين واژه مي تواند گرفته شده از کاس باشد که در اصل کاشان و به مرور زمان به کاشان تغير شکل يافته است.

ربان شناسان بر اين باورند که نام کاشان به معني خانه هاي تابستاني است، که با چوب و ني ساخته مي شده است ولي برخي ديگر نام کاشان را ماخوذ از کلماتي چون کاسيان، کاشيان، کي آشيان و کاه فشان، کاسو يا کاشو مي دانند.

در کل در مورد وجه تسميه کاشان و نام اوليه آن از طرف مورخين و باستان شناسان عقايد گوناگوني ابراز شده که به چند مورد آن اشاره مي شود:

1ـ از آنجا که اين شهر در قرون متمادي مرکز ساخت بهترين کاشيها بوده آن را کاشيان و کاشان ناميده اند.

2ـ گروهي از باستان شناسان پس از حفاريهاي باستان شناسي در تپه هاي سيلک به اين نتيجه رسيده اند که نام کاشان مشتق از کلمه کاشو يا کاسو است و آن نام قومي کهن بوده که در بين النهرين مي زيسته اند و سپس به اين سامان نقل مکان کرده و نام محل اسکان آنها کاسيان يا کاشيان خوانده شده است.

3ـ ملک الشعراء بهار در ديوان خود وجه تسميه کاشان را معبد و جايگاه جشن و دل آسايي دانسته است.

4ـ مولف کتاب فرهنگ واژه هاي فارسي در زبان عربي مي نويسد: کاشان به خانه هاي تابستاني اطلاق مي شود که با چوب و ني ساخته مي شد.

5 ـ مولف کتاب آثار تاريخي کاشان و نطنز مي نويسد: چون اولين جايگاه آباداني در اين ناحيه به امر پادشاهان اساطيري در کنار چشمه فين ساخته شده آن را کي آشيان يعني جايگاه حکام گفته اند.


تاریخ کاشان

در دوران باراني بين آخرين دوره هاي يخچالي (زمين شناسي) به نظر مي رسد در مرکز ايران درياي پهناوري گسترده بود. اين دريا با شروع عهد خشکي به تدريج کوچک و خشک شد که اکنون در محل آن کوير بزرگ مرکزي برجاست و بشر در دوره استقرار در روستاها در اطراف اين محل اسکان يافته است چنان که قديمي ترين تمدنها را مي توان در حاشيه هلالي شکل کوير يافت.
يکي از قديمي ترين تمدنهاي اين حاشيه تمدن سيلک است. تپه هاي موسوم به سيلک واقع در 2 کيلومتري جنوب غربي کاشان يکي از کهن ترين مراکز استقرار بشر در فلات مرکزي ايران به شمار مي آيد. حدود هفت هزار سال پيش مردم سيلک پايه و اساس تمدني را بنيان نهادند که در دوره هاي مختلف پيشرفت شاياني را بدست آورد. نشانه هايي از اين پيشرفت و ترقي را مي توان در آثار سفالين و اشياء مسي و مفرغي بدست آمده از اين تپه ها (تپه هاي شمالي و جنوبي سيلک) که امروزه زينت بخش اکثر موزه هاي معتبر ايران و جهان است، مشاهده کرد. اقوام سيلک كه داراي ابداعات و نوآوريهاي فراواني در صنايع آن دوران بوده اند، با تمدن بين النهرين و مناطق ديگر ايران ارتباطات فرهنگي و اقتصادي داشته اند. تمدن سيلك به عنوان يكي از نخستين تمدن هاي دشت نشين براي باستان شناسان از اهميت قابل توجهي برخوردار مي باشد. خاصه آنكه در كوزه گري و نگارگري و استفاده از آجر پخته در بناي ساختمانها و موارد متعدد ديگر به پيشرفتهاي قابل ملاحظه اي رسيده بودند. گرچه ردپاي اين تمدن ناگهان در تاريخ گم مي شود و مردم سيلك بر اثر هجوم اقوام تار و مار و گريزان مي شوند، اما برخي بر اين عقيده اند كه ساكنان سيلك پس از ويراني شهر و ديارشان به چشمه ساران به ويژه نياسر و نوش آباد پناه برده و آباديهايي را بوجود آورده اند. با توجه به اينكه در منطقه كاشان آثاري از دوره هخامنشي و اشكاني وجود ندارد و پژوهشهاي باستان شناسي نيز در اين منطقه بسيار محدود بوده است از تمدن اين دوره در كاشان اطلاعات زيادي در دست نيست ليكن كشف سكه هاي نقره متعلق به دوران هخامنشي و اشكاني در اين منطقه نشان از ردپاي تاريخ دوره هخامنشي و سلوكي دارد. كشف گنجينه اي متعلق به اواخر هزاره اول قبل از ميلاد در روستاي مرق گواهي بر امتداد مدنيت در منطقه كاشان تا اواخر دوره هخامنشي است. گرچه اخبار و مداركي از دوره اشكانيان در اين منطقه بدست نيامده است اما قراين متعدد تاريخي خبر از آباداني و رونق كاشان در دوره ساسانيان مي دهد. وجود آتشكده هاي نياسر ، خرمدشت و نطنز، اشارات مولف تاريخ قم به مناطق باستاني چون نياسر و نوش آباد ، اخباري مربوط به يك شهرك دوره ساساني به نام سارويه درمنطقه كاشان كه به گزارش تاريخ نويسان تا دوره اوليه اسلامي نيز آثاري از آن برجاي بوده است همگي گواهي بر اين مدعاست.
كاشان در دوران اسلامي همراه با قم، اصفهان، همدان و ... از جمله شهرهاي بلاد جبال يا عراق عجم محسوب مي شود. تاريخ نويسان فراواني از مردان نام آور و جنگجوي كاشان در اين عصر (دوران ساساني) سخن به ميان آورده اند كه در جنگهاي بسيار شركت كرده اند » اعثم« كوفي تاريخ نويس بزرگ عرب از حضور 20 هزار سوار جنگجوي قم و كاشان ياد كرده است كه در جنگ »نهاوند« حضور داشتند.
مورخان و سفرنامه نويسان اوايل دوران اسلامي از عقربهاي فراوان در كاشان و شيعه بودن مردمانشان به عنوان اصلي ترين ويژگي آن ياد كرده اند و كاشان را به عنوان شهر كوچكي معرفي نموده اند.
كاشان در نخستين دهه هاي قرن اول هجري با هجوم عربها روبرو شد و پس از مقاومتهاي بسيار با از دست دادن استحكامات خود، تسليم شده به تاراج رفت، حمداب مستوفي در »نزهه القلوب« بناي شهر كاشان را در دوران اسلامي به »زبيده خاتون« همسر هارون الرشيد نسبت داده و در اين مورد مي نويسد:
در قرن دوم هجري مسلمانان در جايي به نام چهل حصاران زندگي مي كردند.
كاشان در دوران آل بويه از رونق و آبادي خاصي برخوردار بود و صنعت سفالگري و فلزكاري آن شهرت فراوان داشت چنان كه مقدسي در اين زمان از كاشان چنين ياد مي كند: «كاشان شهري آباد و روستاهاي نيكو دارد، كشتزارهاي بسيار ، گرمابه نيكو و نعمت فراوان و داراي دژ و خندقي است.»
كاشان در دوران آل بويه بواسطه ظهور سلاطين شيعي و نفوذ آنان بر خليفه بغداد مورد توجه بيشتري قرار گرفت و به همراه قم از عنايت آل بويه و وزير دانشمند آنان صاحب بن عباد بي نصيب نماند.
با آغاز قرن پنجم و روي كار آمدن حكومت سلجوقيان ، كاشان اهميت و اعتبار روز افزوني يافت و در اين زمان مردان بزرگ و نام آوري از اين شهر به خدمت حكومت درآمده و به مدارج عالي رسيدند. چنان كه راوندي مي نويسد: «اغلب وزارء و مستوفيان و دبيران دربار، كاشاني بودند، هنر و علم در اين زمان كمال يافت و كاشان محل و منشاء فضل و ادب شد. در اين دوره ، شهر توسعه يافت و بناهاي عمومي فراوان و گوناگوني مانند مسجد، مدرسه، خانقاه، دارالشفاء و كتابخانه ساخته شد.»
بيشتر بناهايي كه در دوره سلجوقيان بنا شده است به دليل زلزله هاي پي در پي ويران شده و از ميان رفته اند‏، ليكن آنچه باقي مانده، نشاني از توسعه و آبادي كاشان در اين عصر مي باشد. مهمترين آثار بجاي مانده از اين بناها مسجد جامع است كه در اين دوران (سلجوقيان) بازسازي شده و داراي گنبدي آجري و مناره اي مزين به خط كوفي با تاريخ 466 هـ . ق است. علاوه بر آن مناره »پنجه شاه « »برج و باروي شهر« » بند قمصر« و »قلعه جلالي« از ديگر بناهاي معروف اين عصر به شمار مي روند.
در دوران سلجوقيان‏ كاشان به ترقي و آباداني قابل ملاحظه اي رسيد. كثرت آثار تاريخي در اين دوره و وجود مدارس متعددي كه در اين دوره در كاشان تاسيس شد و نيز ظهور دهها دانشمند كاشاني در اين مقطع گواهي بر مدنيت و پيشرفت اين شهر بوده است. كاشان دراين دوره آنچنان كه در كتاب راحه الصدور و ديوان ابوالرضا راوندي آمده است دوبار توسط مياجيق يكي از سرداران خوارزمشاهي و ملك سلجوق بن محمد بن ملكشاه سلجوقي مورد هجوم قرار گرفته است.
در هر دو هجوم شهر كاشان به واسطه برج و بارو و پايمردي و جوانمردي اهالي در امان مانده است. اما روستاهاي بي دفاع مورد قتل و غارت واقع شده اند.
كاشان در قرن هفتم با حملات وحشيانه مغولان صدمات فراواني ديد و بخشي از شهر ويران شده و به غارت رفت ولي ديري نپائيد، که به دليل رونق كارگاهها و بافت انواع قالي، پارچه، ساخت كاشي و سفال دوباره حيات خود را بازيافت. در اين دوره بناهاي تازه اي ساخته شد و بازار نيز گسترش يافت . در زمان جهانشاه »قراقويونلو« بناهاي معتبر ديگري هم ساخته شده كه برخي از آنها هنوز پابرجاست از جمله ميدان سنگ و بناهاي اطراف آن كه به همت عماد الدين محمود بنا گرديد. پس از برقراري حكومت مغولان در ايران و قبول اسلام و تشيع توسط ايلخانان مغولي، كاشان از شهرهاي آباد و پررونق ايران به حساب مي آمده است. حتي غازان خان سلطان مغولي پس از اينكه به مذهب شيعه درآمد، عنايت خاصي به كاشان داشته و عمارات قابل توجهي در اين شهر بنا كرده است. معروفترين عالمان كاشاني دوره سلجوقي و مغول عبارتند از:
محمد بن علي بن سليمان راوندي مولف راحه الصدور درباره تاريخ سلجوقيان ـ علامه قطب راوندي ـ سيد فضل ا... ضياء الدين ابوالرضا عالم فقيه و اديب ـ حكيم فضل الدين كاشاني معروف به باباافضل ـ عارف نامي عبدالرزاق خان كاشاني از شاگردان مكتب ابن عربي ـ عزيزالدين محمود كاشاني و غياث الدين جمشيد كاشاني، حكيم، منجم و رياضي دان نامي كه به سبب تبحر و تاليفات در رياضي و نجوم شهرت جهاني دارد.
با روي كارآمدن حكومت صفوي در قرن دهم هجري، اهالي كاشان، شيعياني مومن بودند و از حكومت آنان استقبال كردند. اگر چه زلزله ويرانگر سال 982 هـ . ق ضربه سختي به بناهاي شهر وارد آورد ليكن در اين دوره از تاريخ كاشان در شئون مختلف ترقي فراواني كرده و به منتها درجه شهرت دست يافت. صنعت و هنر بافندگي در اين شهر به اوج ترقي و شكوفايي رسيده و بهترين و زيبا ترين انواع پارچه هاي ابريشمي، كتان، مخمل، مرغوبترين قالي هاي پشم و ابريشم در كارگاههاي نساجي كاشان بافته مي شد. چنانكه شاردن سياح فرانسوي مي نويسد: اساس ثروت و حيات مردم كاشان از صنايع نساجي و ابريشم بافي و تهيه قطعات زربفت و نقره بافت تشكيل شده است. عصر صفوي بهترين دوره رونق و آباداني كاشان بوده است. دهها اثر تاريخي در شهر و حومه آن و ظهور دهها عالم و فقيه كاشاني در اين دوره همگي نشانگر عصر طلائي كاشان در اين دوره مي باشد. سلاطين شيعه صفوي پس از اينكه اصفهان را به عنوان پايتخت برگزيدند و به كاشان كه از مهمترين كانونهاي شيعه نشين بود توجه شاياني كرده و ضمن سفرهاي متعدد به اين شهر اماكن رفاهي و مذهبي بسياري را به يادگار گذاشتند. اهميت كاشان در اين دوره به حدي است كه سفرنامه نويسان از اين شهر به عنوان پايتخت مذهبي ايران ياد كرده اند.
بازار كاشان در اين دوره نيز رونق و گسترش يافت، شاه عباس در وسط بازار، چهارسوق تازه اي به نام قيصريه مشتمل بر دكانها و كاروانسراهاي مجلل بنا نهاده، دهها بقعه متبركه بازسازي و نوسازي گرديده و كاروانسراها و مساجد با شكوهي ساخته شد. يكي از ارزنده ترين و مجل ترين بناهاي اين دوران باغ فين است كه در 5 كيلومتري جنوب كاشان بنيان نهاده شد.
مشهورترين عالمان دوره صفوي عبارتند از:
ملافتح ا... كاشاني، متكلم، فقيه، مفسر و اديب و صاحب آثار متعدد ـ ملامحسن فيض كاشاني كه از وي دهها آثار در زمينه هاي حكمت، كلام، اخلاق، عرفان و ... برجاي مانده است ـ كليم كاشاني ـ محتشم كاشاني، مديحه سراي نامي دورن صفويه.
در اواخر دوران صفويه كاشان دوبار مورد هجوم افغانها قرار گرفت در يكي از اين هجومها كه در زمان حسنقلي خان حاكم افشاري كاشان صورت گرفت. اهالي روستاهاي كوير كاشان همانند نوش آباد و نصرآباد مورد قتل و غارت قرار گرفتند اما اين بار نيز برج و بارو و تيراندازهاي فراز آن مانع از ورود اين مهاجمان به داخل شهر كاشان شدند.

كاشان در دوران قاجار روزگار را به آرامي مي گذراند و با آنكه زلزله مهيب سال 1192 هـ . ق در واپسين سالهاي حكومت زنديه شهر را ويران كرده بود و رونق زمان صفويه را نداشت ولي هنوز صنيعش بر ساير شهرها برتري داشت. شهر در اين زمان گسترش يافته و بناهاي فراواني بدان افزوده شد. از جمله بناهاي اين دوران خانه بروجرديها، طباطبائيها، عباسيان و ... مسجد و مدرسه آقا بزرگ، مدرسه امام و ... است كه از شاهكارهاي هنري اين عصر به شمار مي روند. »ديولاخوا« كه در سده سيزدهم كاشان را ديده است آن را چنين توصيف مي كند: «خانه ها با خشت و گل تميز ساخته شده، كوچه ها سنگفرش و بازار وسيع و آباد است». از مهمترين رويدادهاي اين دوره مي توان به قتل اميركبير، طغيان نابينايان و جنب و جوش مشروطه خواهان كاشاني اشاره كرد. در اين دوره كاشان از بلاياي طبيعي همچون سيلهاي مخروب، خشكسالي و قحطي در امان نبوده و در اين حوادث هزاران نفر از اهالي به كام مرگ افتادند.
در اين دوره نيز عالمان بزرگي در اين شهر پا به عرصه وجود گذاشتند، كه مشهورترين آنان عبارتند از: استاد ملامهدي نراقي، فيلسوف، متكلم، فقيه، منجم و ... ملا احمد نراقي فرزند ملا مهدي از عالمان نام آور و فقهاي معروف اين دوران است ـ ملاحبيب ا... شريف، عالم ديني و ادبي عصر خويش ـ ملا عبدالرسول مدني.
كاشان در همه ادوار تاريخي و هنري از چنان غنا و تنوعي برخوردار شد كه نظري حتي به اجمال و اختصار بر آنها فرصتي طولاني را طلب مي كند. اين شهر ضمن معرفي چهره هاي استثنايي از ايمان و علم و ادب و هنر همچون: ملامحسن فيض ـ غياث الدين جمشيد كاشاني ـ باباافضل ـ سهراب سپهري ـ محتشم كاشاني ـ ملا احمد و مهدي نراقي و ... عنوان دارالمومنين را نيز براي خود به ارمغان آورد و آثار بازمانده از آنان كاشان را در رديف پربارترين گنجينه هاي علمي و هنري جهان قرار داد.




مذهب و زبان

مذهب مردم اين شهر، شيعه اثني عشري است چنان که بواسطه ايمان راسخ، زهد و تقواي بي نظير شيعيان آن از صدر اسلام تا کنون با نام دارالمومنين در صدر شهرهاي شيعه نشين قرار گرفته و به نيکي از آن ياد شده است. به طوري که در زمان صفويه کاشان پايتخت مذهبي ايران شناخته شده بود. از قرنها قبل عده اي از يهوديان نيز در کاشان ساکن بوده اند که از دوره صفوي تعداد آنها زياد بوده ليکن امروزه تعداد کمي از آنان در اين شهر اقامت دارند. ياقوت حموي نيز در معجم البلدان در مورد ايمان مردم کاشان مي نويسد:
«عده اي از علويان ساکن کاشان منتظرند که صبح فردا قائم آنان ظهور کند و در هر طلوع، مسلح سوار بر اسب به خارج از شهر مي روند و متاسف بر مي گردند.»

 
زبان مردم اين شهرستان فارسي است. ولي در روستاهاي حاشيه شهر، زبان رايجي و تاتي رواج دارد که اصل آن در واژه هاي فارسي دري يا فرس قديم است. ضرابي در تاريخ کاشان مي نويسد: مردم بلوک (حومه) را زباني ديگر است که اهل شهر از فهم معاني آن بي خبرند و آن را زبان رايجي گويند که داراي واژه هاي دري فراواني است.

جمعیت

طبق اولين سرشماري نفوس، جمعيت کاشان در سال 1311 شمسي در حدود 40.000 نفر ، در سال 1317 به 46.490 نفر، در سال 1345 به 58.428 نفر در سال 1355 در يک رشد سريع به 84.836 نفر رسيد. جمعيت کاشان در حال حاضر بیش از 300.000 نفر مي باشد.

اقتصاد


اقتصاد كاشان از ديرباز بر روي صنعت كشاورزي و توليد محصولاتي مانند پنبه، پياز، غلات، صيفي‌جات و انواع ميوه‌ها (انار، انگور، هندوانه، طالبي، انجير و …) و گياهان داروئي، گلاب‌گيري و تهيه عرقي‌جات و صنايع دستي مانند مسگري، كاشيگري، ابريشم بافي، مخمل بافي، شعر بافي، گليم بافي، زيلو بافي، زري بافي و قاليبافي تكيه داشته است. صنعت فرش دستباف كاشان در ابعاد، طرحها و نقشها و رنگهاي زيبا و دلفريب روزگاري طولاني زبانزد و نقل محافل هنري، اقتصادي، نمايشگاهي و علمي بوده است. افسوس كه با روي كار آمدن فن‌آوريهاي ماشيني اين صنعت و حرفه با ارزش به همراه حرفه‌هاي جانبي آن در حال ركود و فراموشي مي‌باشد. كشف معادن مس، آهن، سولفات سديم، سنگهاي مرمر و تراورتن در سالهاي اخير بر رونق اقتصادي شهر و منطقه كاشان افزوده است. صنايعي مانند فرش ماشيني، چيني و ملامين‌ سازي، كاشي سازي، ريسندگي و ابزارآلات صنعتي نيز در حال گسترش مي‌باشد و به همين جهت كاشان تبديل به يكي از قطبهاي صنعتي كشور شده است.





علم و ادب

منطقه اي كه شهر كاشان در آن واقع است يكي از سكونت گاهاي شهري انسان ما قبل تاريخ بوده است . كاوشهاي باستان شناسي نشان مي دهد كه ناحيه سيلك ( واقع در 4 كيلومتري غرب شهر كاشان ) چند هزار سال پيش از پيدايش شهرهاي آريائي فلات ايران نخستين جايگاه رشد شهرنشيني بوده است.
با اين همه آنچه در اين گفتار اهميت دارد بررسي كاشان به عنوان يك شهر اسلامي است زيرا ساختار كنوني شهر كاشان در دوره اسلامي شكل گرفته است و در اين دوره ( خصوصا در عصر سلجوقيان و نيز در قرن هاي نهم و دهم هجري در عهد صفوي ) رونق بسياري پيدا كرده و يكي از شهر هاي مهم ايران شده است ليكن در دوران حكومت زنديه با وجود حاكماني چون آقا سليم آراني و خصوصا عبدالرزاق خان كاشي كه در جهت آباداني اين شهر از هيچ كوششي فرو گذار نكردند، زلزله مهيب سال 1192 ه ق خرابيهاي بسياري بجاي نهاد و عمده آثار مهم تاريخي اين شهر را تخريب نمود . و از طرف ديگر عناد و خصومت بنيانگزار سلسله قاجار ( آقا محمد خان ) با كاشان و همچنين طغيان ياغيان محلي باعث گرديد كه اين شهر در دوران قاجار با ركود مواجه شود.
كاشان و حومه با حدود 000/400 هزار نفر جمعيت داراي مردماني مهربان و باهوش و ذوق ادبي و استعداد هنري و همچنين تعصب مذهبي فراوان يكي از قديميترين و تاريخي ترين شهرهاي ايران محسوب مي شود و از قديم الايام به « دار المؤمنين » معروف گشته است.
نژاد مردم كاشان از ريشه اصيل آريايي است و اختلاط آن با نژادهاي اقوام مهاجم تازي و ترك بسيار ناچيز بوده است كه يكي از دلايل اين امر حفظ زبان فارسي قديم در ميان اهالي سكنه خصوصا دهات اطراف است .
در مورد وجه تسميه كاشان كهن ترين مأخذ فارسي و عربي از آن به نامهاي قاسان ، كاس رود ، كاشانه ، كاسان ياد مي كنند.
كاشان در ادوار مختلف تاريخ فراز و نشيبهاي فراواني را پشت سر گذاشته و شاهد حوادث طبيعي و تاريخي فراوان بوده است . در دوران اسلامي ( سده سوم هجري ) صدها هنرمند و شاعر و عالم از اين شهر برخاستند كه يكي از آنها ابوالحسن علي بن محمد كاشاني ، صاحب جامع الكبير في الفقه متوفي به سال 220 ه ق از اصحاب خاص حضرت جواد « ع» بود.
كاشان كه بنابر گفته مولف حدود العالم در سده چهارم هجري كانون دانش و ادب ايران به شمار مي رفت در عهد سلاجقه نيز چنانكه راوندي مورخ آن عصر در كتاب معروف راحه الصدور و آيه السرور نگاشته است منشأ فضلا و هنرمندان و علماء‌بود به طوري كه هر كجا خطي خوش و زيبا يا انشاء و ترسلي بليغ ديده و شنيده مي شد مي گفتند كه از كاشانيان است و يا از آنها آموخته اند. چنانكه اغلب وزيران ايران‌. مستوفيان و حاجبان پادشاهان بزرك سلجوقي از مردم كاشان و يا تربيت يافتگان آن سامان بودند . به هر حال در اين عصر كاشان از جهت دانش و ادب چنان مشهور گشته بود كه پيشرو و سرآمد بلاد ايران بشمار مي رفت. از جمله فضلا و دانشمندان اين دوران ابوعلي عبدالجبار طوسي كاشاني ، سيد ابوالرضا راوندي ، سيد الامام ضياء الدين راوندي مي باشند.
با آغاز دوران مغول و هجوم وحشيانه اين قوم خون ريز كه گويي تزيانه اي عبرت آموز بر ملت ايران بود .تحولات شگرفي روي داد. قوم وحشي با قدرت نظامي فائق آمدند ولي ايرانيان با نيروي فرهنگ و هنرهاي زنده خويش مبارزه بزرگ رواني و نبرد بدون كشت و كشتاري را آغاز نموده و عاقبت توانستند برتري فرهنگ و هنر و ذوق و انديشه و خلق و خوي لطيف خود را چنان آشكار و جلوه گر سازند كه دشمنان سر سخت و زورمندش دوستان وفادار او گردند.
از جمله فضلا و دانشمندان اين دوران كمال الدين عبدالرزاق و همچنين افضل الدين محمد مرقي مشهور به باباافضل ( به روايتي خالو و به روايتي استاد و مرشد خواجه نصير الدين طوسي ) است كه آثار قلمي كم نظير آنها از ذخائر گرانبهاي فرهنگ و زبان فارسي به شمار مي رود.
عصر صفوي را مي توان عصر طلايي هنر در دوران اسلامي دانست با شروع اين دوران ادبيات و هنر و علم نيز عرصه تازه اي پيدا نمود . وجود دهها محقق ، هنرمند ،‌عالم و شاعر و دانشمند در اين عصر خود گواه زنده اي بر اين هاست.
كاشان در اين عصر بر اثر سوابق تاريخي در مذهب شيعه مورد نهايت توجه قرار گرفت . بطوري كه گويندگان از اطراف و اكناف مملكت روي بدين ديار نهادند و مجامع ادبي در شهر رواجي تام يافت تا حدي كه در اين دوران كاشان بيش از 150 تن شاعر داشت و عده اي نيز رهسپار هند گرديدند تذكره هايي كه در اين دوره نوشته شده شاهد اين مدعاست.)
در عهد شاه طهماسب اين شهر مركز علمي و مرجع امور ديني و نظارت كلي بر محافل و مشاغل شرعي كشور گرديد و بدنبال آن نيز نهضت بزرگ علمي در آنچا پديد آمد كه تا اوايل سده جهاردهم همچنان توسعه و ادامه يافت دانشمنداني نامدار و گران مايه در علوم و فنون عصري بوجود آمدند كه نه تنها مظهر كامل معارف سه قرن متوالي آن ديار به شمار رفته ، بلكه هر يك در فن خود سرآمد و شاخص فرهنگ و دانش ايران در زمان خويش شناخته شده اند، همانند شمس الدين محمد ،حكيم و رياضي دان‌، ملا فتح الله كاشاني در حديث و تفسير قرآن ، ملامحسن فيض ، در حكمت الهي و حديث و ملا مهدي و ملا احمد نراقي و ملا حبيب الله شريف ، در فقه و از متأخرين نيز مرحوم آيت الله سيد مير علي يثربي ، را مي توان نام برد.
با شروع دوران قاجار مجامع علمي تقريبا پراكنده شد ولي در اين عصر كاشان در پرتو شخصيت علمي و جامعيت ملا مهدي نراقي مركز پرمايه ترين حوزه فرهنگي ، اسلامي ايران گرديد چنانچه طلاب حوزه هاي درس عتبات نيز در پايان تحصيلات خود به كاشان آمده ، علوم و فنون عقلي و نقلي را حضوري تكميل مي نمودند.
جاذبه حوزه علميه كاشان حتي شيخ مرتضي انصاري را نيز به اين شهر كوچانيد. وي مدتي در اين شهر با ملا احمد نراقي و حاج سيد محمد تقي پشت مشهدي مباحثه داشت. پس از در گذشت نراقي اول مركزيت علمي كاشان در پيرامون حاج ملا احمد نراقي و برادران وي و فرزندان آنها كه هر يك مسلم عصر خويش بودند همچنان داير و پايدار ماند تا آنكه از محيط علمي آن ديار دانشمندان بزرگ و نامور در علوم و فنون گوناگون پديد آمدندكه ترجمه احوالات آنها در منابع و مأخذ آمده است .
از جمله مشاهير اين دوران آيت الله حاج سيد محمد رضا حسيني والد سيد جلال الدين مويد الاسلام ، حاج سيد حسين كاشاني ، حاج سيد مصطفي كاشاني ، حاج محمد حسين نطنزي، سيدابوالقاسم كاشاني ، آخوند ملا محمد كاشاني و غيره مي باشند.
سروده اي از مرحوم استاد حسينعلي منشي كاشاني در توصيف ديار ايمان و علم و ادب كاشان :

 

شهر كاشانست آن شهري كه در ايام پيش      داشت در علم و هنر هر جا به عالم اشتهار
اطلس گلدار آن ميرفت تا روم و فرنگ      مخمل زرتار آن مي بود در چين و تتار
نقش كاشي هاي زيبايش به چندين آب و تاب      داده زينت بر در و ديوار هر شهر و ديار
اين همان شهر است كز آن مردمي برخاستند       كز همه در صفحه تاريخ باشد يادگار
فاضل فحل نراق داشت در بومش مكان       فيض و باباافضل الدين داشت در خاكش مزار
گه بدامانش صباحي بود گاهي محتشم       گه سپهر و گه صبا را بود مهد و گاهوار
گاه شيباني نمودي تربيت گاهي كليم        گه غياث الدين جمشيد آن شهير نامدار
هم صنيع الملك ها آورده است اندر وجود       هم كمال الملك ها پروده است اندر كنار

و در جاي ديگر ملك الشعراء بهار در پاسخ نامه منظوم پرتو بيضائي آراني به هنر و هنرمند كاشان اشاره دارد و مي گويد:

ياد آباد مهين خطه كاشان كه مدام      مهد هوش و خرد و صنعت و بينائي بود
هر كه برخاست بهر پيشه ز شهر كاشان      در فن خويشتنش فرط توانائي بود
لفظ كاشانه و كاشان بلغت هاي قديم       معبد و جايگه جشن و دل آسائي بود
صنعت كاشي از اينجا بد گر جاي رسيد      كاين هنر ويژه اين شهر به تنهائي بود
فرش زيباش كنون شهره دهر است چنانك      زري و مخمل او شاهد هر جائي بود




مراسم سنتی

   




















محرم در فرهنگ مردم كاشان

بنا بر مدارك و منابع و ماخذ، دوستداري اهل بيت (ع) و نيز علاقه به «آل عصمت و طهارت» در كاشان به اواخر قرن اول هجري قمري بر مي گردد كه بارزترين شواهد آن را مي توان در اجراي مراسم سوگواري و نيز نماد و نشانه هاي متعدد عزاداري پيدا كرد. مردم كاشان در قالب دستجات عزاداري در ماه محرم با تشكيل مجالس عزاداري هفتگي تحت عنوان مجالس «فوق العاده» به استقبال محرم مي روند. از نيمه دوم ذيحجه دستجات عزاداري خيابان ها، معابر و كوچه هاي هر محله را با نصب پرچم هاي مشكي، سبز، قرمز آذين بندي مي كنند. در طول اين مدت اكثر دستجات به چاپ و انتشار اعلاميه مبني بر زمان، مكان و مدت عزاداري و همچنين تعيين روز سوگواري در بازار شهر مي پردازند. غبار روبي و سیاه پوش نمودن حسينيه ها، تكايا و مساجد با پرچم هاي سیاه، پخش پرده ها و كتيبه ها چند روزي قبل از ماه انجام مي گيرد. به طور كلي در كاشان مجالس عزاداري از شب اول محرم شروع و تا اواخر ماه صفر ادامه مي يابد كه اوج برپايي اين مجالس از شب اول تا شب شانزدهم محرم است كه به شب «شش امام حسين (ع)» معروف مي باشد. در طول اين شب ها هيات ها در مراكز خود به روضه خواني و عزاداري پرداخته و اغلب در پايان مراسم با صرف شام از عزاداران پذيرايي مي كنند. هر دسته عزادار در حسينيه، تكيه، مسجد محله مربوطه به عزاداري مي پردازند. برخي از دستجات كه فاقد مركز يا حسينيه هستند در منازل شخصي افرادي كه براي كسب ثواب، خانه خود را به حسينيه يا تكيه تبديل مي كنند، به سوگ مي نشينند.
دسته هاي عزاداري كه تعداد آنها به بيش از سيصد دسته مي رسد در قالب دسته هاي سينه زني و زنجير زني با نام يكي از ائمه (ع) و چهارده معصوم (ع) شكل گرفته اند كه خود را غلام، و ائمه را كه هيات خود را به آن منسوب مي دهند «ارباب» خود خطاب مي كنند. هر كدام از اين هيات ها داراي تشكيلات هيات امنا يا هيات ريسه، رييس، ناظم، ميان دار و .....است . مسئله قابل توجه ديگر تقسيم كار در بين اعضا يك دسته است. صندوق دار (حساب دار) برقي، تاسيساتي، قهوه چي (چاي ريز) چاي بده، آشپز، سفره بده، (مسئول وسايل صوتي) و ديگبر (فردي كه در گذشته ديگ هاي آشپزي هيات را به نقاط ديگري مي برد) و غيره از جمله وظايفي است كه افراد عهده دار مي شوند و افرادي هم كه قادر به انجام كار اجرايي نيستند با كمك مالي و نذورات در اداره هيات خود سهيم مي شوند.
به هر حال گروهي از دسته هاي عزادار نمادها و نشانه هائي را در اختيار داشتند كه اغلب به آن شناخته مي شدند. علم، كتل، توغ جريده يا جريته، شش گوشه، نهر علقمه، شط فرات و نخل از جمله نماد هايي هستند كه در پيشاپيش هيات عزادار نشان مي شدند.
بنا بر سنتي ديرينه و نوبت از پيش تعيين شده تقريبا تمام دسته هاي عزاداري در يكي از روزهاي دهه اول ماه محرم با تشريفات و برنامه ريزي قبلي به بازار شهر رفته به عزاداري مي پردازند. كه رفتن دسته عزاداري به بازار با همياري و كمك چند دسته همجوار كه حالت رقابتي در بين آنها نباشد صورت مي پذيرد. معمولا رسم بر اين است كه شب قبل از روز بازار هيات ها در پي دعوت به حسينيه هيات كمك خواه رفته تا بتوانند 1 روز بازار با آن همنوا و هماهنگ شوند كه در پايان مراسم شب و نيز مراسم عزاداري روز بازار با شام و ناهار از عزاداران پذيرايي مي شود. ورود دسته ها به بازار از سمت دروازه دولت و بازار مسگرها و سمت پا نخل و بازار گذرنو است كه پس از طي كردن بازار و بازارچه ها در تيمچه (امين الدوله) مراسم را ختم مي نمایند.
اولين دسته عزاداري كه به بازار مي رود، دسته اي است به نام «چاووش عزا» كه در آخر ين روز ذيحجه يعني يك روز قبل از شروع ماه محرم به بازار شهر مي آيد و مردم را از فرا رسيدن ماه محرم مطلع ساخته و نيز كسبه ها و بازار را از جهت استقبال از هيات دستجات عزادار آماده مي كند. اكثر اعضا اين هيات مداحان اهل بيت (ع) هستند كه هر كدام در مسير راه اشعاري را در رثاي امام حسين (ع) و واقعه عاشورا مي خوانند. در پيشاپيش آن پيرمرد سالخورده اي كه پيراهن ، قبا، عبا و كلاه مشكي به تن مي كند و بيرق «سياه به دوش مي گيرد اين اشعار را مي خواند:

چاووش حزن غم از بيابان كربلا شد قاصد عزاي شهيدان كربلا
اين ماه منع آب رندان گشته شيعيان از ظلم اهل كوفه به مهمان كربلا

و كمي عقب تر عزاداران مرثيه خوان، اين بيت شعر را قرايت مي كنند:

محرم شد محفل به روي ناقه ها بسته    همه اسباب ماتم را به سوي كربلا بسته

اين دسته عزا مربوط به محله پشت مشهد كاشان است، از سمت بازار مسگرها وارد شده در تيمچه امين الدوله مراسم خود را ختم مي كنند.
سقاها گروه ديگري از عزاداران هستند كه در طول دهه اول ماه محرم بابستن لنگي به كمر و انداختن مشك سقائي به دوش و جام هاي فلزي به دست در بازار شهر بين عزاداران ظاهر مي شوند و به سقايي ميپردازند.
تشرف به مسلك سقايي در سنين نوجواني بر اساس نيت پدر و مادر مبني بر اين كه فرزندشان هميشه سالم و تندرست بماند طي مراسمي به تشريفات خاص انجام مي گرفته است كه شرح آن از حوصله اين بحث خارج است. البته در كاشان چهار دسته عزاداري به نام دسته ي سقاها از روز اول تا چهارم محرم به بازار شهر مي آيند كه ذكر مخصوص آنها دو بيت ذيل است :

ماه عزاي خسرو لب تشنگان شد         بانك مصيبت بر زمين و آسمان شد
چون خسرو لب تشنگان عزم سفر كرد          يكباره اندر راه جانان ترك سفر كرد

دسته هاي ديگر هم در هنگام ورود به بازار اشعار خاص خود را مي خوانند.

رمضان در فرهنگ مردم كاشان

رمضان ماهي است كه در هر شهر و دياري براي خود آداب و رسوم خاصي دارد. از آن جمله در كاشان بعضي مراسم وجود دارد كه شايد در كمتر شهري چنين مراسمي يافت شود.

كلوخ اندازي
قبل از شروع ماه مبارك رمضان خاصه پنجشنبه و جمعه نزديك این ماه مردم به گردش و مسافرت مي روند و به تفرج و تفريح مي پردازند. اين روزها را روزهاي كلوخ اندازي نامیده اند.

هديه رمضان
يكي از رسمها و سنتهاي پسنديده هديه ايست كه از طرف بزرگتر خانواده به فردي كه برای اولين بار روزه مي گیرد، اهدا مي شود. هنگام افطار روزه دار تا هديه خود را از بزرگتر نگيرد روزه خود را باز نمي كند و بعد از گرفتن هديه دست و صورت بزرگتر خانواده را مي بوسد و بزرگتر براي او دعا مي كند.

روزه واكني
رسم است در شب دوم ماه رمضان از طرف خانواده عروس؛ داماد و خانواده داماد را به افطاري دعوت مي كنند. در اين مهماني از طرف داماد هديه اي به عروس خانم مي دهند و پس از دريافت هديه عروس خانم روزه خود را افطار مي كنند. همچنين از طرف خانواده عروس نيز هديه اي به داماد داده مي شود. اين رسم و مهماني را روزه واكني مي گويند.
همچنين بعضي خانواده ها شب نيمه رمضان را نيز چنين رسمي است كه از طرف داماد هديه اي براي عروس مي برند كه به شب نيمه معروف است.

آشتي كنان

از كارهاي خوب و پسنديده در ماه رمضان آشتي كنان و حلاليت طلبيدن است. بسياري افراد كه از هم کدورت و ناراحتي داشته اند با ديدن يكديگر از همديگر حلاليت مي طلبند. همچنين بزرگتر خانواده و يا بزرگتر محله با دادن مهماني و دعوت از كسانيكه در فاميل و بستگان با يكديگر قهر هستند آنها را آشتی می دهند و با روبوسي از يكديگر حلاليت طلبيده و شادماني را به جمع خود اضافه مي نمایند.

آش نذري
افراد بسياري نذر مي كنند در روز 21 ماه مبارك رمضان براي افطار آش رشته پخته و درب منازل همسايگان و آشنايان بدهند در پاي ديگ آش نيز افراد زيارت اميرالمومنين(ع) يا زيارت عاشورا و ... را مي خوانند آنگاه درب ديگ را براي مدتي مي گذارند و آتش آن را نيز خاموش مي كنند و اعتقاد بر آن است كه مولي علي (ع) خود نظر به آش مي افكند.

حلواي نذري
خانواده هاي بسياري در شبهاي 23 و 27 ماه رمضان حلواي نذري مي پزند و درب منازل هنگام افطار پخش مي كنند، به اين اعتقاد كه شب بيست و سوم چون شب ختم امام علي(ع) و شب بيست و هفتم شب هفتم آن مولاست حلوا مي دهند.

رسم هوم بابايي
يكي از رسمهاي قابل توجه كه از قديم در ماه مبارك رمضان در كاشان برگزار مي شده رسم «هوم بابايي» است. اين رسم قديمي توسط بچه ها و جوانها از شب اول ماه رمضان آغاز و تا شب پانزدهم كه مردم كاشان به آن «شب نيمه» مي گويند ادامه دارد. تعداد هر دسته اي كه هوم بابايي مي روند چهار تا بيست نفر و گاهي بيشتر است و هر محله براي خود دسته اي دارد. اين عده بنا به قول و قراري كه بين خودشان مي گذارند بعد از افطار در محل معيني جمع مي شوند و از بين خود يك صندوق دار و يك ميدان دار انتخاب مي كنند. وظيفه صندوق دار جمع آوري پول يا خوراكيهايي مثل برگه زردآلو، برگه قيصي، جوزقند، كلوچه، خرما، گردو و بادام است. ميدان دار هم بايد خوش صدا باشد و وظيفه اش خواندن آيات هوم بابايي است.
بقیه جوانها و بچه ها هم باید همصدا جواب میدان دار را بدهند.
پس از انتخاب صندوق دار و میدان دار بچه ها سه صلوات بلند می فرستند تا اگر از افراد گروه کسی جا مانده باشد، حاضر شود. پس از اینکه همه جمع شدند از اولین خانه هوم بابایی را آغاز می کنند. در خانه را می کوبند و پس از شنیدن جواب، میدان دار شروع به خواندن می کند و بقیه جواب می دهند:

میدان دار:امشب، شبِ نیمه است که ما میهمانیم
بچه ها:هوم بابا، هوم بابا

میدان دار:از ما حرجی نیست که ما طفلانیم
بچه ها:هوم بابا، هوم بابا

میدان دار:بشقاب را پر از کلوچه و حلوا کن
بچه ها:هوم بابا، هوم بابا

میدان دار:بردار و بیار به دامن ماها کن
بچه ها:هوم بابا، هوم بابا

بعد از خواندن این اشعار میدان دار شروع می کند به دعا کردن به صاحبخانه و بچه ها آمین می گویند:

میدان دار:حق عمرش بده

بچه ها:آمین

میدان دار:میدان دار:برکتش بده

بچه ها:آمین

میدان دار:سروریش بده

بچه ها:آمین

میدان دار:تاج سرش بده

بچه ها:آمین

مراسم قالي شويان

يكي از سنن ديرين مردم فين کاشان، از قرون اوليه اسلامي تاكنون، مراسمي است به نام «قالي شويان» كه در نزديك ترين جمعه به روز 17 مهر ماه در مشهد اردهال کاشان به ياد شهادت سلطان علي فرزند امام محمدباقر (ع) برگزار مي شود.
از چند روز قبل، سيل جمعيت از قبیل پير، جوان، زن و مرد براي شركت در اين آيين به مشهد اردهال هجوم مي آورند.
در صبح اين روز هزاران تن از فيني هاي چوب به دست (اهالی فين كاشان) در محل چشمه ی آبي كه در كنار بقعه شاهزاده سلطان حسين قرار دارد (محل شستن قالی) گرد هم مي آيند و با شعار ياحسين ياحسين به طرف مرقد سلطان علي بن محمدباقر (ع) حركت مي كنند و در صحن «صفا» همراه با سايرين و با حضور چند تن از علماء و شخصيتهاي مذهبي مراسم را با تلاوت آياتي چند از قرآن مجيد آغاز مي كنند. در ادامه مردم به نوحه خواني و عزاداري مي پردازند و پس از دقايقي چند فيني های چوب به دست يكي از قالي هاي داخل حرم را جهت شستن از خدام امامزاده تحويل مي گيرند. سپس قالي را لوله كرده و بر دوش مي كشند و با حمايت چوبهاي خود آن را از صحن «صفا» خارج مي نمايند و در حالي كه الم و كتل هايي در جلو حمل مي نمايند حسين حسين گويان، قالي را به طرف چشمه آبي كه در كنار بقعه شاهزاده سلطان حسين روان است مي برند. سپس قالي شويان قالي را به آب انداخته، چوبهاي خود را به آب زده و قالي را خيس مي كنند و بعد از دقايقي چند در حالي كه قالي خيس را در پناه چوبهاي خود سر دست گرفته اند حسين حسين گويان به طرف محل برگزاري مراسم «مرقد سلطان علي بن محمدباقر (ع) » برمي گردند و در «ايوان سرداري» (در ورودي حرم) به خدام تحويل مي دهند. هنگام تحويل قالي مراسم به اوج خود مي رسد. قالي شويان يك پارچه شور و هيجان بر سر و روي خود مي زنند. زيرا دلشان رضا نمي دهد كه قالي را تحويل دهند و پس از دقايقي عزاداري مراسم پايان مي پذيرد.
اين قالي سمبل جنازه مطهر امامزاده است و قالي شويان همانند جسدي كه مي خواهند به خاك بسپارند دل نمي پوشند كه قالي را (جنازه را) تحويل دهند. در طول مراسم حمل قالي غير از اهالي فين هيچ كس ديگري حق دست زدن به قالي را ندارد و تنها با عزاداري و سينه زني مي توانند جمع قالي شويان را همراهي كنند.

اعياد مذهبي

عید غدیر
شهر کاشان به روایت تاریخ و تاریخ نویسان از آن جمله شهرهای متعصب و وفادار به تشیع علوی است که زبانزد خاص و عام است و حتی در فرهنگ عامه مردم این تعصب به ولایت و نفرت از دشمنان اهلبیت را می توان به وضوح دید.
عید غدیر بعد ازعید باستانی نوروز مهمترین و با ارزش ترین عید در نزد مردم کاشان است. شور و حال وصف ناپذیری که در این عید وجود دارد در اعیاد دیگر همچون فطر و قربان دیده نمی شود و دلیل آن همانطور که بیان شد به خاطر عشق و علاقه ای است که مردم این شهر به مولا علی بن ابیطالب(ع) دارند.
در عید سعید غدیر خم رسم بر آن است که صبح روز عید به دیدار و دست بوسی سادات و ذریه امیرالمومنین(ع) می روند و با مصافحه کردن و گفتن این عبارت درحالت ملاقات «الحمد الله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمومنین والائمه علیم السلام» ادای احترام به سادات می نمایند و سادات نیز ضمن پذیرائی با شربت و شیرینی و اهداء هدیه ای به رسم یاد بود از مهمانان قدردانی می نمایند.
در این روز مردم بهترین و زیباترین لباسهای خود را می پوشند، خود را معطر به بهترین عطرها می نمایند و با چهره ای خندان و شادمان به خواهران و برادران ایمانی خود تبریک می گویند. در این روز افراد بسیاری روزه می گیرند و به مومنین قرض و اطعام می دهند.
مردم اعتقاد دارند پولی که به عنوان هدیه از سادات گرفته اند نباید خرج نمایند بلکه به عنوان تبرک و برکت در نزد خود نگهداری کنند.
در شب عید غدیر در مساجد و حسینیه ها مراسم جشن و سرور و مولودیه خوانی برپاست. همچنین در منازل سادات و علما نیز مداحان و شاعران در وصف مولا علی(ع) و غدیرخم مولودیه خوانی می نمایند.
سادات نیز چند روز مانده به عید غدیر خم اقدام به خانه تکانی و گردگیری منازل خود می کنند و خود را آماده پذیرایی از شیفتگان ولایت علوی می نمایند.

عید قربان
از اعیاد بزرگ اسلامی عید قربان است که در این روز مومنین نماز عید را می خوانند. در کاشان علاوه بر برپائی نماز عید قربان رسمی ست که در هیچ شهر دیگری وجود ندارد و آن هم سنت شترکشی است. هر چند که با جلوگیری نیروی انتظامی این سنت رو به فراموشی است اما هنوز این رسم برگزار می شود هرچند به صورت محدود و با اخذ مجوز. سابقاً که این رسم عمومیت داشت مراسم به اینگونه بود که هر محله ای برای خود شتری تهیه می کرد و با زدن گل و پرچم به شتر در درب منازل برای شتر قربانی وجه یا هدیه ای می گرفتند و در روز عید قربان شتر را با مراسم خاصی که با علم و کتل و شیپور و موزیک همراه بود حرکت می دادند و در محلی که از قبل تعیین شده بود دعا می خواندند سپس شتر را نهر (می کشتند) می کردند و گوشت شتر قربانی را به اهل محل و مستمندان و همچنین به نیت تبرک بین همگان توزیع می کردند.



مشاهیر کاشان

در طول تاريخ پرفراز و نشيب ايران در دوران‌هاي مختلف از زمان ساسانيان، آل‌بويه (كه زبيده خاتون همسر هارون‌الرشيد كاشان كنوني را بنا نهاد) تا عهد سلجوقي، صفويه و قاجاريه و پس از آن انسانهاي بزرگي در اين ديار پرورش يافته و به دنيا معرفي شده‌اند از جمله: غياث‌الدين جمشيد (رياضي‌دان و منجم بزرگ)، كمال‌الملك و صنيع‌الملك (نقاشان نامدار)، ملامحسن فيض و ملااحمد و ملامهدي نراقي (عالم، حكيم، عارف و دانشمند)، ملافتح‌اله كاشاني (مفسر)، محتشم كاشاني، بابا افضل مرقي، سپيده كاشاني، كليم كاشاني و سهراب سپهري (شاعران نامي) و صدها چهره برجسته ديگر.



مطالب مشابه :


درباره شهرستان کاشان

نماز عید قربان رسمی ست که در هیچ شهر دیگری وجود ندارد و آن هم سنت شترکشی است.




لُرستان فارس زایشگاه تمدنهای بزرگ

، «هیشیما» در ده کهنه فهلیان، «سورکوتور» منطقه گزباغ و تل مشکی و شترکشی عالیوند




شهرستان ممسنی زایشگاه تمدنهای بزرگ

، «هیشیما» در ده کهنه فهلیان، «سورکوتور» منطقه گزباغ و تل مشکی و شترکشی عالیوند




گزارش خواندنی گردشگر خارجی از میدان توپخانه در 127 سال پیش!!

ماشاءالله خان و اصغر در دوره پهلوی، می‌توان به رسم وحشیانه‌ی شترکُشی در زمان قاجار




تحقیقی درباره شهرستان کاشان

نماز عید قربان رسمی ست که در هیچ شهر دیگری وجود ندارد و آن هم سنت شترکشی است.




شهرمن کاشان (2)

پیوند اول تا ششم ابتدايي - شهرمن کاشان (2) - آموزشی - نمونه سئوال - سخنی با اولیا - پیام برای




برچسب :