جای تئاتر در ایران خالی ست...!

اگر بگوییم مخاطب تئاتر داریم، دروغ گفته ایم و اگر بگوییم تئاتر ما زنده و پویاست بازهم دروغ گفته ایم... اما اگر بگوییم تئاترهای از آب گذشته، خیلی خوب، به جشنواره های داخلی و خارجی می روند راست گفتیم و اگر بگوییم تئاتری ها، خیلی خوب تئاترهای همدیگر را، به هر دلیلی، می بینند، راست گفته ایم...
سال هاست درگیر اما و اگریم که چرا تئاتر مخاطب عموم ندارد یا پیدا نمی کند و یا اگر هست، اندکند! اما هرگز نمی پرسیم تئاتر ما چه می گوید، چقدر با جنس مخاطب امروز ایران آشناست و چقدر با او سخن می گوید. چرا هرگز نمی پرسیم همت مسئولین برای تولید تئاتر دینی، مذهبی و از این دست، حتی برای اهلش جذاب بوده یا نه؟ آیا سفارشی سازی های مناسبتی چند سال اخیر یا بلیت های رایگان بین ارگانی و سهمیه ای، همان قشر مذکور را، حداقل، جذب کرده است یا خیر؟ و هزار سوال دیگر!
مسئله این نیست که تئاتر در ایران چه جایگاهی دارد، مسئله جایگاه مردم است. اگر جایگاه مردم تعریف مشخصی پیدا کند و مورد توجه قرار گیرد یقینا تئاتر نیز جای خود را وابسته به آن ها پیدا می کند. به هرحال ما سالانه با آمار و ارقام نجومی روبرو می شویم بدین ترتیب که: فلان میلیون نفر به دیدن جشنواره بهمان آمدند و یا دبیر تمدید می کنیم و حرکات استثنایی دیگر.
هیچ توجه کرده ایم که ناخودآگاه و به طور کاملا مدبرانه و با کیاست، هنرمندانی که صاحب سبک و سیاق، فکر و ایده و شخصیت مولف بودند نیز با دعوت های گوناگون و گرفتن اجراهای گوناگون بی صدا مانده اند، و تئاتر بی صدا یعنی تئاتر بی فکر یعنی تئاتر بی روشنگری و تغییر و تحول...
ما سال هاست ده ها جشنواره داریم که اسم و رسم های گوناگون دارند اما هیچ توجه کرده ایم که چگونه اداره می شوند و چه کسانی در چه باند و گروهی آن ها را به دست می گیرند... بهتر است نگاهی دقیق به دبیران جشنواره های امسال بیندازید و پازل مورد نظر را تهیه کنید البته این مسابقه جایزه ندارد اما آگاهی دارد!
دقت کنید که دقیقا چه افرادی امسال در جشنواره مقاومت برگزیده ی متن و بازخوانی شدند و نظاره گر باشید چه کسانی در فجر یا ... برگزیده می شوند: با نگاهی مختصر به سبقه و سابقه ی جشنواره مقاومت متوجه می شوید از زحمت کشان و هنرمندان دوره های گذشته خیلی خبر خاصی نیست و نام های به ظاهر روشنفکرانه، جنجالی و مستقل امروز تئاتر، در جشنواره ای با بوی مقاومت خودنمایی می کنند! تعجب برانگیز است اما تحسین برانگیز، نه!
نگاه کنید چگونه جشنواره ای به یکباره اسم بی مصمای خود را از "حقیقت" به اسم عجیب تر که در ادراک تئاتر نمی گنجد "صاحبدلان"، می دهد. عجیب است اما واقعی.
بازهم می گویم تمام جریان خلاصه گویی شده ی فوق در عین سادگی در پی معمای حل نشده ای می آید: اگر بگوییم مخاطب تئاتر داریم، دروغ گفته ایم و اگر بگوییم تئاتر ما زنده و پویاست بازهم دروغ گفته ایم... اما اگر بگوییم تئاترهای از آب گذشته، خیلی خوب، به جشنواره های داخلی و خارجی می روند راست گفتیم و اگر بگوییم تئاتری ها، خیلی خوب تئاترهای همدیگر را، به هر دلیلی، می بینند، راست گفته ایم...

سایت تئاتر سوم / محمد حسن نجفی


مطالب مشابه :


تئاتر کمدی و فوق خنده دروغ چرا

دانلودستان - تئاتر کمدی و فوق خنده دروغ چرا - ثبت شده در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی - دانلودستان




جای تئاتر در ایران خالی ست...!

اگر بگوییم مخاطب تئاتر داریم، دروغ گفته ایم سال هاست درگیر اما و اگریم که چرا تئاتر مخاطب




خشکسالی و دروغ

من با توجه به تماشای تئاتر "نوشتن در تاریکی " از این آقای محترم و چرا مردها اینقدر دروغ




دانلود نمایشنامه کودک

تئاتر و تئاتر عروسکی مرکز بیجار یه پیرزن چلاق و تنها چرا باید دروغ بگه. من فقط راست می گم.




چرا درمانده ایم

چرا درمانده دروغ و تقلب نیز شاید در میان هیچ ملتی این چنین رایج تئاتر و تئاتر عروسکی




بیوگرافی علی طلاکوب

گروه تئاتر اکتیو بازی در نمایش «چرا بازی در نمایش «دروغ» به نویسندگی "هوشنگ آخوند پور




با خدا قهرم...

من+تئاتر. با خدا قهرم که دروغ میگه.چون وقتی از خانوم بهداشتمون پرسیدم سرطان چیه و چرا




بیانیه روز جهانی تئاتر

تئاتر آينا هيچ کدام حق دروغ گفتن نداريد. تئاتر حقيقت کنيم؛ چرا که مي‌دانيم امري




سینما و چند چرا

سینما و چند چرا دیگه با همین جمع بریم تئاتر کودکان دروغ می گن؟ چرا حقوق ما هر




برچسب :