آستان جانان |استاد شجریان آهنگساز: پرويز مشكاتيان - دستگاه: شور (بيات ترك، بيات كرد، دشتستاني) - اجر

آستان جانان 

 

 

 

 لینک دانلود ها به صورت دمو هستند

ساز: پيشدرآمد سرانداز (يك)

ساز: تکنوازی سنتور (دو)

چهارمضراب سروناز (سه)

آواز: خاطر حزين (چهار) - كلام: حافظ

كي شعر تر انگيزد خاطر كه حزين باشد يك نكته از اين معني گفتيم و همين باشد

از لعل تو گر يابم انگشتري زنهار صد ملك سليمانم در زير نگين باشد

غمناك نبايد بود از طعن حسود اي دل شايد كه چو وابيني خير تو در اين باشد

هر كاو نكند فهمي زين كلك خيالانگيز نقشش به حرام ار خود صورتگر چين باشد

جام مي و خون دل هريك به كسي دادند در دايره قسمت اوضاع چنين باشد

در كار گلاب و گل حكم ازلي اين بود كاين شاهد بازاري وآن پردهنشين باشد

آن نيست كه حافظ را رندي بشد از خاطر كاين سابقة پيشين تا روز پسين باشد

آواز: دوبيتي (پنج) - كلام: باباطاهر

سري ديرم كه سامانش نميبو غمي ديرم كه پايانش نميبو

اگر باور نداري سوي من آي ببين دردي كه درمانش نميبو

خوش آن ساعت كه يار از در در آيو شو هجرون و روز غم سر آيو

ز دل بيرون كنم جون را به صد شوق همين واجم كه جايش دلبر آيو

تصنيف: آستان جانان (شش) - كلام: حافظ (ترتيب متفاوت)

راهي بزن كه آهي بر ساز آن توان زد شعري بخوان كه با آن رطل گران توان زد

شد رهزن سلامت زلف تو وين عجب نيست گر راهزن تو باشي صد كاروان توان زد

بر آستان جانان گر سر توان نهادن گلبانگ سربلندي بر آسمان توان زد

تش در آن توان زد Ĥ درويش را نباشد برگ سراي سلطان ماييم و كهنه دلقي ك

قد خميدة ما سهلت نمايد اما بر چشم دشمنان تير از اين كمان توان زد

در خانقه نگنجد اسرار عشقبازي جام مي مغانه هم با مغان توان زد

اهل نظر دو عالم در يك نظر ببازند عشق است و داد اول بر نقد جان توان زد

گر دولت وصالت خواهد دري گشودن سرها بدين تخيل بر آستان توان زد

عشق و شباب و رندي مجموعة مراد است چون جمع شد معاني گوي بيان توان زد

حافظ به حق قرآن كز شيد و زرق بازآي باشد كه گوي عيشي در اين جهان توان زد

آواز: استغناي عشق (نه) - كلام: حافظ

سينه مالامال درد است اي دريغا مرهمي دل ز تنهايي به جان آمد خدا را همدمي

چشم آسايش كه دارد از سپهر تيزرو ساقيا جامي به من ده تا بياسايم دمي

زيركي را گفتم اين احوال بين خنديد و گفت صعب روزي بوالعجب كاري پريشان عالمي

سوختم در چاه صبر از بهر آن شمع جو گل شاه تركان فارغ است از حال ما كو رستمي

آدمي در عالم خاكي نميآيد به دست عالمي ديگر ببايد ساخت وز نو آدمي

اهل كام و ناز را در كوي رندي راه نيست رهروي بايد جهانسوزي نه خامي بيغمي

در طريق عشقبازي امن و آسايش بلا است ريش باد آن دل كه با درد تو خواهد مرهمي

خيز تا خاطر به آن ترك سمرقندي دهيم كز نسيمش بوي جوي موليان آيد همي

گرية حافظ چه سنجد پيش استغناي عشق كاندر اين طوفان نمايد هفت دريا شبنمي

تصنيف شيدايي (يازده) - كلام: حافظ

در همه دير مغان نيست چو من شيدايي خرقه جايي گرو باده و دفتر جايي

دل كه آيينة صافي است غباري دارد از خدا ميطلبم صحبت روشن رايي

شرح اين قصه مگر شمع برآرد به زبان ور نه پروانه ندارد به سخن پروايي

كشتي باده بياور كه مرا بي رخ دوست گشته هر گوشه چشم از غم دل دريايي

زين دايره مينا خونين جگرم ميده تا حل كنم اين مشكل در ساغر مينايي

آواز: دوبيتي (ده) - كلام: باباطاهر

دلا از دست تنهايي به جونم ز آه و نالة خود در فغونم

شوان تار از درد جدايي كره فرياد مغز استخونم

عزيزون از غم و درد جدايي به چشمونم نمونده روشنايي

گرفتارم به دام غربت و درد نه يار و همدمي نه آشنايي

فلك كي بشنوه آه و فغونم به هر گردش زنه آتش به جونم

يك عمري بگذرونم با غم و درد به كام دل نگرده آسمونم

نميدونم دلم ديوونة كيست اسير نرگس مستونة كيست

نميدونم دل سرگشتة مو كجا ميگردد و در خونة كيست

نصيب كس نوي درد دل مو كه بسياره غم بيحاصل مو

كسي بو از غم و دردم خبردار كه داره مشكلي چون مشكل مو

دلي ديرم كه بهبودش نميبو نصيحت ميكرم سودش نميبو

به بادش مينهم، نش ميبره باد بر آتش مينهم دودش نميبو

بود درد مو و درمونم از دوست بود وصل مو و هجرونم از دوست

اگه قصابم از تن واكره پوست جدا هرگز نگرده جونم از دوست

مو آن آزردة بيخانمونم مو آن محنتنصيب سختجونم

مو آن سرگشتهخارم در بيابون كه هر بادي وزه پيشش دوونم

به صحرا بنگرم صحرا ته وينم به دريا بنگرم دريا ته وينم

به هر جا بنگرم كوه و در و دشت نشان از قامت رعنا ته وينم

مو كه افسرده حالم چون ننالم شكسته پر و بالم چون ننالم

همه گويند فلاني ناله كم كن ته آيي در خيالم چون ننالم

به آهي گنبد خضرا بسوجم فلك را جمله سر تا پا بسوجم

بسوجم ار نه كارم را بساجي چه فرمايي بساجي يا بسوجم

غم عشقت بيابون پرورم كرد هواي بخت بي بال و پرم كرد

به مو گفتي صبوري كن صبوري صبوري طرفه خاكي بر سرم كرد


مطالب مشابه :


زندگی نامه استاد محمدرضا شجريان همراه با دانلود البوم بیداد

آشنايي با سنتور اين اشتياق را در وي شدت مي‌بخشد كه با نت و فراگیری سنتور نزد آقای جلال دمو




دمو از کیبورد A2000

روژيــــــــــنـ مــــــوزيـــكــ - دمو از کیبورد a2000 - آوازهــ آهـــنـگــ و هــنــر




آستان جانان |استاد شجریان آهنگساز: پرويز مشكاتيان - دستگاه: شور (بيات ترك، بيات كرد، دشتستاني) - اجر

لینک دانلود ها به صورت دمو پيشدرآمد سرانداز . ساز: تکنوازی سنتور دانلود آرشیو نت های




برچسب :