ژئوپلیتیک تروریسم

بحث ژئوپلیتیک تروریسم موضوعی حساس است و طبیعتاً همه دنیا به این موضوع توجه خاص دارند. اگر کتاب اصول و مفاهیم ژئوپلیتیک دکتر حافظ¬نیا را که گرایش¬های موضوعی ژئوپلیتیک را مطرح می کنند، مطالعه کرده باشید، در آنها موضوع ژئوپلیتیک از دیدگاهها و مباحث مختلف بررسی شده است. مانند ژئوپلیتیک انرژی، ژئوپلیتیک زیست محیطی، ژئوپلیتیک سلطه، ژئوپلیتیک ورزش، ژئوپلیتیک هسته¬ای، ژئوپلیتیک فرهنگی و غیره، در همین ارتباط امروزه یک گرایش موضوعی دیگری در مباحث ژئوپلیتیکی تحت عنوان ژئوپلیتیک تروریسم نیز مطرح شده که ما در این جلسه به آن می¬پردازیم. تروریسم را می¬توان اینگونه تعریف کرد: یک نوع ایجاد وحشت سازماندهی شده و غیر قانونی برای صدمه زدن به منافع اشخاص و دولتها جهت رسیدن به اهداف سیاسی و یا اجتماعی مورد نظر. امروزه بیش از همه بحث تروریسم جهانی مطرح است. تروریسم، بر دولتها و سیاستهای داخلی و خارجی آنها اثر عمیقی گذاشته است. در حقیقت تروریسم جهانی، نتیجه جهانی شدن تمامی مسائل از جمله فرهنگ؛ اقتصاد، سیاست و غیره است چرا که با توجه به پیشرفت تکنولوژی امکاناتی فراهم شده که در دسترس همگان بویژه گروههای تروریستی قرار گرفته و آنها از این امکانات برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کنند و کُنش آنها به نحوی است که تأثیرات جهانی دارد. در حقیقت می توان گفت که امروزه تئوریسین های تروریسم، جهانی فکر می کنند و جهانی نیز عمل می کنند. هدف اصلی بحث ما ریشه یابی تروریسم جهانی است؟ این گروهها برای شکل¬گیری و ادامه حیات خود احتیاج به منابع اقتصادی و فضای سیاسی و اجرایی مناسب دارند. امروزه سمبل تروریسم جهانی گروه تروریستی القاعده است. برای ریشه¬یابی شکل¬گیری این گروه اشاره می¬کنیم که در 1928 سه تفکر ایدئولوژیک در مصر به تدریج شکل گرفت: 1- تفکر اخوانی: که حسن البنان این تفکر را ترویج داد. اساس این تفکر بر این مبنا بود که چون در اسلام سیاست از دین جدا نمی باشد، بنابراین باید یک حکومت دینی را تشکیل داد و آن را جهانی کرد. 2- تفکر جماعت المسلمین: که رهبر آنها شکری مصطفی بود. آنها معتقد بودند، همانطور که پیامبر اکرم(ص) از مکه یعنی نماد جاهلیت به مدینه یعنی نماد اسلام مهاجرت کردند ما هم باید از سرزمینهایی که امروزه نماد جاهلیت هستند به جاهای دور دست برویم و در آنجا حکومت اسلامی را تشکیل دهیم به نحوی که این حکومت در درجه اول الگویی برای مسلمانان باشد و در مرحله بعد الگویی جهانی از این نماد مطرح و تعریف شود. 3- تفکر سوم مربوط به گروههای جهادی بودند که در دهه 70 شکل گرفتند. آنها معتقد بودند که باید مبارزه کنیم تا بتوانیم حکومت های فاسد را سرنگون کنیم. همین افکار، مبانی اعتقادی بنیادگرایی است که امروزه منجر به شکل¬گیری تروریسم جهانی از دیدگاه بسیاری از کشورها شده است. البته این افرادی که این تفکرات را ترویج دادند شاید هیچ وقت فکر نمی¬کردند که امروز سازمانی به نام القاعده ایجاد شود و این¬چنین در سطح جهانی ایجاد وحشت کند. اما طبیعتاً آنچه که امروز شکل گرفته است، یک گروه بزرگ با تأثیرگذاری جهانی می باشد که فکر تمام دولتها را به خود مشغول داشته است. می توان گفت، امروزه در همه کشورهای اسلامی و برخی کشورهای غیر اسلامی تروریسم جهانی ریشه یافته و دارای پایگاهی می¬باشد. اما برای تقویت این مبانی اعتقادی یک فضای سیاسی هم در جهان پدید آمد که کمک کرد تا به این شکل که امروزه می¬بینیم شکل گیرد. در این راستا باید دوفاکتور را در نظر بگیریم: - فاکتور اول تهاجم رژیم کمونیستی شوروی به افغانستان و حضور 100 هزار نیروی شوروی سابق در این کشور بود که از نظر گروههای اسلامی ، می¬بایستی با این نیروها به عنوان سمبل کفر مبارزه می¬شد تا از سرزمین اسلامی بیرون رانده شوند. در حقیقت، این مسئله زمینه ساز شکل¬گیری گروههای مسلح اسلام¬گرا را فراهم ساخت. - فاکتور دوم که کمتر به آن توجه شده است و باید ریشه یابی شود، مسئله استقلال هند است که بسیار نقش مهمی در شکل¬گیری پایگاه و مأمن این گروهها داشته است. همانطور که می-دانید در زمان استعمار انگلیس بر منطقه، بخشهای گسترده¬ای از بلوچستان ایران و قسمتهای وسیعی از افغانستان شامل وزیرستان و مناطق پشتون نشین از این کشور جدا و به هندوستان(پاکستان امروز)، یعنی مستعمرات انگلستان داده شد. در زمان اوج آزادی خواهی در شرق که هندوستان را نیز فرا گرفت، این موج به مسلمانان شبه قاره هم رسید. این جریان همزمان با دوران شکوفایی افکار علامه اقبال لاهوری بود. علامه اقبال لاهوری، شاعر پارسی زبان، روشنفکر و تحصیل کرده آلمان و انگلیس بود و زمانی که به شبه قاره برگشت تاکید کرد که مسلمانان باید از علم و فناوری غرب حداکثر بهره را ببرند اما نسبت به مسائل فرهنگی غرب از خود حساسیت نشان دهند. ایشان تاکید می¬کرد که مسلمانان برای رهایی از زیر سلطۀ غربیها راهی به غیر از مبارزه ندارند. از طرفی دیگر، همزمان با وی محمد علی جناح، در پاکستان روی کار آمد و رهبری جنبش سیاسی پاکستان را به عهده گرفت. در این میان علی رغم تلاشی که گاندی رهبر فقید هند نمود تا بتواند مسلمانهای شبه قاره را به نحوی با یکدیگر متحد کند و استقلال هند را بدون تقسیم آن بدست بیاورد، ناموفق بود. محمد علی جناح و علامه اقبال تأکید داشتند که باید کشور مجزایی از مسلمانها شکل بگیرد تا بتوانند به رشد و شکوفایی خود ادامه دهند. هرچند گاندی تلاش ¬کرد تا استقلال هند بدون تقسیم آن بدست آید و حتی در اواخر استقلال به محمد علی جناح پیشنهاد کرد که دولت را تشکیل دهد و بخشی از اعضای دولت هندی و بخشی نیز مسلمان باشند، اما محمد علی جناح آن را قبول نکرد و با شروع درگیری ها و کشتارها بین دو طرف، گاندی به دلیل دوری از جنگ، اعلام کرد که با استقلال پاکستان موافق است. از سوی دیگر، طرف مقابل هم اعلام کرد که تنها یک کشور مسلمان می¬خواهد، کشوری پاک که به دور از هندوهای کافر باشد. این جدایی و تشکیل کشور پاکستان باعث شد تا کلید بنیادگرایی در منطقه زده شود. در توافقاتی که بین هند و پاکستان پدید آمد، سرزمینهای مسلمان نشین به پاکستان داده شد. پس از جدایی، بسیاری از هندوها از منطقه پنجاب، سند، بلوچستان مهاجرت کردند. البته در زمان مهاجرت، بسیای از زیربنا های اقتصادی، کشاورزی و ترابری پاکستان امروز را خراب کردند. از سوی دیگر بسیاری از مسلمانها نیز از داخل هند به پاکستان مهاجرت کردند. در این میان یک منطقه به نام کشمیر باقی ماند که مسئله آن حل نشد. علت اینکه کشمیر به پاکستان ملحق نشد این بود که مردم کشمیر در این مورد سه نوع دیدگاه داشتند: یک دیدگاه به دنبال استقلال بود. دیدگاه دوم به دنبال پیوستن به هند بود. و دیدگاه سوم به دنبال پیوستن به کشور جدید التأسیس پاکستان بود. اما دیدگاه های غالب دیدگاهی بود که به دنبال استقلال و یا پیوستن به هند بود. در این ارتباط جهت الحاق کشمیر به پاکستان، محمد علی جناح، تعدادی از مردمان قبایلی پاکستان را با لباس مبدل کشمیری به منطقه کشمیر ¬فرستاد تا با قیام و شورش موقعیت را به نفع افکار پیوستن به پاکستان تغییر دهند و همزمان با این موضوع ارتش پاکستان به نفع مردم کشمیر وارد صحنه شود. نهرو، نخست وزیر هندوستان زمانی که از موضوع مطلع شد، قبل از وارد شدن نیروهای پاکستان به کشمیر، سرنیگر را تصرف کرد و در واقع طرح محمد علی جناح شکست خورد. اما محمد علی جناح به خوبی می دانست که مسئله کشمیر، قابل حل نیست و این امر موجب مشاجره بین هند و پاکستان خواهد بود. از این رو منطقۀ وزیرستان و منطقه پشتون نشین را آزاد گذاشت تا بتواند در شرایط مناسب از آنها برای درگیری با هندوستان وارد مبارزه شوند. در حقیقت این منطقه از ابتدای استقلال پاکستان به صورت یک منطقه خود مختار عمل کرده چرا که اسلحه به راحتی در آن منطقه خرید و فروش می شود و این منطقه یکی از مراکز عمده قاچاق مواد مخدر به حساب می آید و پول حاصل از این کار امروزه صرف درگیری نظامی می شود. در این میان در پاکستان، ضیاء الحق بر سر کار آمد. با شروع به کار وی، سیلی از کمکهای غربی و عربی به پاکستان سرازیر شد. ضیاء الحق درهای پاکستان را به روی برادران مسلمان و بویژه برادران مسلمان عرب خود باز نمود. اعراب در منطقه پشتون نشین و دره های آن منطقه یعنی جایی که هم پول و هم سلاحهای پیشرفته داشت، سکنی گزیده و خود را برای جنگ با نیروهای روسی آماده نمودند. از سوی دیگر نیروهای مجاهدین افغان نیز به این منطقه آمدند منطقه ای که زمانی متعلق به افغانستان بود که انگیسیها آن را جدا کرده بودند و در نهایت پایگاهی از مجاهدین شد. از طرفی دیگر، آمریکا، پاکستان، عربستان سعودی و بسیاری از کشورهای اسلامی به مجاهدین کمک می کردند تا در این منطقه خودشان را برای درگیری با نیروهای شوروی آماده کنند و پیشرفته ترین سلاحها را در اختیار آنها گذاشتند. شکست نیروهای شوروی و خروج نیروهای روس از افغانستان منجر به روی کار آمدن مجاهدین در افغانستان شد. مجاهدین به جای اینکه یک دولت- ملت نیرومندی را تشکیل بدهند، سالها به مبارزه با یکدیگر پرداختند. پاکستان، غرب و عربستان به این نتیجه رسیدند که نیروی دیگری را در کابل بر سر کار آورند. در آن زمان خانم بوتو در پاکستان قدرت را بدست گرفت. خانم بوتو در سال 2003 در مصاحبه ای با روزنامه لوموند می¬گوید: " ما طرحی را با آمریکا، عربستان و انگلیس به تصویب رساندیم تا بتوانیم با استفاده از گروههای چریکی، مسلمان و مجاهدین، یک سازماندهی را ایجاد کنیم تا آنها بتوانند در کابل یک دولت متحدی را تشکیل دهند. فکر این کار با انگلیسی¬ها بود، مدیریت آن را آمریکا بر عهده داشت، عربستان کمک مالی می کرد و ما هم قرار شد آن را اجرا کنیم." قرار شد از نیروهای موجود در مدارس اسلامی پاکستان بعنوان جنگجو استفاده شوند، لذا این مدارس بیش از گذشته تقویت شده و طلاب دینی آنها برای جنگ در داخل افغانستان تربیت می شدند و در واقع طالبان به همین صورت شکل گرفت. در زمان ضیاء الحق 8000 مدرسه اسلامی ثبت شده و 23000 مدرسه اسلامی ثبت نشده وجود داشت. سالیانه 000/500/1 نفر طلبه در این مدارس ثبت نام می¬کردند و 000/000/1 نفر فارغ التحصیل می شدند. سالیانه 5/1 میلیارد دلار کمک به این مدارس می شد که این میزان برابر بود با درآمدی که دولت پاکستان از مالیات دریافت می¬کرد. اکثریت این طلبه ها که پاکستانی و بخشی از انها افغانی و بخشی دیگر از کشورهای دیگر اسلامی بودند، از خانواده های فقیری بودند که بین 5 تا 18 سال داشتند که پس از فارغ التحصیلی به عنوان جهادگر وارد کار می شدند. امروزه، در هر کجا از دنیا، در فیلیپین، اندونزی، تایلند، آفریقا و غیره که عملیاتی انجام می¬گیرد حاصل چنین تفکراتی است که از اندیشه سلفی نشأت می¬گیرد. و اما القاعده چگونه شکل گرفت؟ زمانی که این گروههای اسلامی به سمت افغانستان و پاکستان مهاجرت کردند، رهبران اخوانی نیز فعالیت خود را در این منطقه آغاز کردند. بن لادن شاگرد ایمن الظواهری و ایمن الظواهری شاگرد محمد قطب بود. پس از مهاجرت این دو گروه القاعده شکل گرفت. این گروه در مرحله اولیه 20000 نفر جنگجو داشت. و کمهای نقدی زیادی از مناطق حوزه خلیج فارس بویژه عربستان برای این گروه سرازیر می شد. ضمن آنکه در مراحل اولیه شکل گیری که با نیروهای روسی درگیر بودند، کمکهای فراوانی نیز از سوی آمریکا، اتحادیه اروپا و کشورهای عربی به این گروه صورت می گرفت. با شکست روس ها و شکل¬گیری گروه القاعده، گام بعدی ایجاد خلافت در کابل یعنی تشکیل حکومت طالبان در افغانستان بود. به عقیده این گروه تشکیل حکومت طالبان باید الگویی برای سایر مسلمانان باشد و پس از آن باید به دنبال حکومت جهانی می بودند. از این رو پس از شکل گیری طالبان بسیاری از این گروه ها از طریق آسیای مرکزی به سمت چچن رفتند. با ورود به منطقه آسیای مرکزی افکار و اندیشه آنها بر توده های منطقه تأثیر گذار بود واین منطقه به ویژه ازبکستان دچار مشکل بنیادگرایی شد. همچنین در حمایت از مبارزین چچنی عملیاتی را در چچن جهت استقلال طلبی انجام دادند که البته با مشت آهنی روسیه مواجه شد. گروهی دیگر به سمت بوسنی رفتند و باعث شدند قضایای جنگ از حالت یک طرفه با تسلط صربها خارج شده و منجر به مذاکراتی جهت استقلال بوسنی و هرزگوین از صربستان شود. بخشی دیگر از این گروه که بعد از جنگ با روسیه به عربهای افغان معروف شده بودند به سرزمینهای خودشان در اردن، فلسطین، شمال آفریقا، شرق آفریقا بر گشتند و با قدرت مدیریت نظامی بالا باعث تحولات سیاسی بسیاری در این مناطق شدند. همانطور که می¬دانید در آن زمان تونس، الجزایر و ... دچار بحران شدند. بمب گذاری های پی در پی در شروع گردید و بیشتر توریست ها مورد هدف قرار می گرفتند. به ویژه زمانی که در دولت سودان نیز کودتا شد، آنها امکاناتی را در اختیار این گروهها گذاشتند. این همکاری دو طرفه بود به طوری که آقای بن لادن نیز یک اتوبان در سودان احداث کرد. می توان گفت که بعضی از امور توسعه سودان همچون راه آهن، جاده و .... با ثروت بن لادن بوده است که از سوی دولت سودان نیز ممانعتی برای این کار صورت نمی¬گرفت. قبل از حادثه 11 سپتامبر، در بسیاری از کشورها بویژه شرق آفریقا تعدادی از سفارتخانه ها توسط این گروه منفجر شد. در دانشگاههای اروپا بویژه در دانشگاههای آلمان فضای زیادی برای آنها ایجاد شد که تحصیل کنند. پس از آن حادثه 11 سپتامبر در آمریکا رخ داد. در حقیقت با دانشی که این گروه بدست آوردند توانستند به نحوی از تکنولوژی استفاده کنند که هواپیمای مسافربری را به عنوان یک سلاح پیشرفته تبدیل کنند. بطور مثال؛ برج های دوقلو در آمریکا که سمبل اقتصادی آن کشور بود را تخریب نمودند و هواپیمای سومی را به ضلع پنجم پنتاگون، سمبل قدرت نظامی آمریکا زدند. و هواپیمای بعدی را قبل از اینکه بخواهد عملیاتی را انجام دهد، ضد هوایی های آمریکا با تمامی مسافرینش منفجر کردند. فاز جدید که شکل گیری تروریست جهانی را تقویت نمود بهانه ای برای سقوط صدام حسین در عراق بود. با سقوط صدام، شیعیان در عراق به قدرت رسیدند. به قدرت رسیدن شیعیان باعث گردید تا این گروه، بار دیگر بر روی منطقه تمرکز کنند. برای این گروه حیاتی بود تا یک قدرت شیعه به عنوان دشمن در منطقه شکل نگیرد. بویژه اینکه این بار دولت عربستان، اردن، مصر و سوریه هم به این گروهها کمک می¬کردند تا دولت شیعه در عراق شکل نگیرد. هنوز هم پس از 7 الی 8 سال از سقوط صدام، هیچ کدام از این دولتهای عربی حاضر نیستند که با دولت شیعه عراق همکاری کنند. همچنین کشور عربستان به طور مستقیم یا غیر مستقیم به گروههای تروریستی کمک می کند تا بتواند از این طریق دولت عراق را تضعیف کند. اشاراتی که صورت گرفت شکلی از پراکندگی این گروه تروریستی در دنیا بود. تولیداتی که به طور مرتب در مدارس پاکستان و همچنین در منطقه پشتون¬نشین افغانستان عرضه می کنند و سپس به سرزمینهای خودشان باز می¬گردند بر توان آنها می افزاید. امروزه بسیاری از توده ها در کشورهای منطقه و حتی در کشورهای غربی و از جمله در غرب از این تفکر حمایت فکری و مالی می¬کنند. این مدارس همچنان در پاکستان دایر است چون این تفکر مردمی شده است و با پول نفت حمایت می شود و پولی را که مسلمانهای شبه قاره در غرب بدست می آورند بخشی از منابع مالی بحساب می آید. و سخن آخر اینکه، امروزه آمریکا، ناتو و غرب به دنبال این هستند که با این تفکر به مذاکره بنشینند زیرا مورد حمایت است و قابل ریشه کن شدن نیست و اعتقادش بر این است که باید این گروه را در حکومت افغانستان شریک کرد. در راستای اجرای این سیاست فشارهایی را به دولت آقای کرزای اعمال نموده¬اند. در نهایت، با توجه به حوزه پیرامونی ایران و جمعیتی که در اطراف مرزهایمان مسکون است، گرایشهای مختلفی که وجود دارد و پول های هنگفتی که سعودی ها خرج می کنند بویژه پس از شکل گیری حکومت شیعی در عراق، این خطر امنیتی را نیز برای کشور مان باید جدی بگیریم. پایان


مطالب مشابه :


قالب پرسپولیس و استقلال

دیوان و فال حافظ برای قالب پرسپولیس و استقلال




آموزش وبلاگ نویسی(بلاگفا)

برای ارسال و نمایش همین به شما می گویم برای ورود به سایت بلاگفا استقلال;




مقالات ISI

نام این موسسه “در ایران” به خاطر ارزش گذاری بر اساس آن برای استقلال، در بلاگفا. آرشیو




ژئوپلیتیک تروریسم

به نام خالق هستی إِنَّ فِي اخْتِلاَفِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا خَلَقَ اللّهُ فِي




آشنایی با اصطلاحات و مکتب های سیاسی :

و این اصطلاح عنوان برای قدرت این اصطلاح را "جورج واشنگتن" در آغاز استقلال قالب بلاگفا.




سازمان کنفرانس اسلامی

راه حفاظت از کرامت، استقلال و برای هماهنگی اعضا در کدقالب-کدهای بلاگفا.




برچسب :