تاویل ها همواره در تاریکی رخ می دهند.

تاویل در تاریکی

غالبا با این جمله تاریخی روبرو شده ایم که " سینما دروغ جذابی است ." اگر قصد گوینده از گفتن چنین عبارتی این است که آنچه در سینما روی می دهد صرفا بر مبنای یک توهم فریبنده نوری است در حالی که در زندگی آنچه تجربه می شود امری واقعی است راه را به اشتباه رفته است. برای پرداختن به این مسئله لازم می دانم که اندکی به گذشته برگردم یعنی زمانی که پیتر مارک روژه موفق به کشف پدیده فای در چشم انسان شد. پدیده فای به زبان ساده یعنی بقا دید در چشم انسان... تجارب پزشکی نشان می دهند که چشم انسان قادر است هر نوری که به شبکیه می رسد را به مدت یک شانزدهم ثانیه حفظ کند. بنابراین اگر بتوان شانزده مقدار مجاز نور هم ارز را در همان کسر از ثانیه به چشم او رساند آنگاه بحرانی به وجودمی آید که آنرا بحران سوسوها مینامند. بدین معنا که مغز انسان اختلاف فازی که هر موج نوری با نور دیگر دارد را نادیده می گیرد و در نتیجه جهان را پیوسته می بیند.

دقت به این نکته زمانی ارزش بیشتری پیدا می کند که دریابیم میان هر دو اختلاف فاز از آنچه می بینیم تاریکی است. سینما محصول دست بشر نیز بر مبنای همین خصلت طبیعی او تولید شده است . در این فرایند بیننده یک چهل و هشتم ثانیه را تاریکی و یک چهل و هشتم دیگر را تصویر دریافت می کند اما چون مقدار این عدد در برابر عدد فای ( یک شانزدهم) مقدار کوچکتری است مغز آنرا ندیده می گیرد و در نتیجه تصاویر ثابت به هم پیوسته و جهان سینما نیز پیوسته دیده می شود. بدین ترتیب ملاحظه می شود که گفتن از کاذب بودن سینما به عنوان یک پدیده در بیان امر واقع در تقابل با آنچه که چشم انسان می بیند بی معنا می شود.زیرا هر دوهمگن و هم جنس هم هستند.

از سوی دیگر اگر چیزی در فاصله ای معین از چشم قرار داشته باشد . بازتابش های نور از آن جسم فاصله زمانی مشخصی را طی میکنند تا به سطح عدسی برسند و پس از آن می شکنند و به همین دلیل سرعتشان کاهش می یابد( ضریب شکست نور در چشم انسان نسبت به هوا به تقریب 1.33 است و سرعت نور با ضریب شکست اجسام ترنسپارنت نسبت معکوس دارد) . این بازتابش ها پس از طی قطر کره چشم به شبکیه رسیده و سلول های عصبی این سیگنال های نوری را به مغز می فرستند. زمانی که این دو اتفاق - یعنی رسیدن نور از سطح یک جسم به مغز و تبدیل آن به الگوهای تصویری توسط مغز صورت می گیرد اگرچه بسیار بسیار ناچیز است اما وجود دارد. مقدار دارد . درست به همین دلیل است که مغز در مواجهه با هر چیز نمی بیند. بلکه می نگرد. سلول های آن مدام در کار ترجمه و تفسیرند... مغز تا دریافت کامل اثر به کار خود ادامه می دهد و از چشم درخواستی دارد و آنرا وادار به حرکات خاصی می کند که از آن به پرش های ساکادیک یاد می شود.چشم هرگز در مواجهه با جهان پیرامون خود دست از این حرکت نمی کشد . حتی در زمانی که انسان در خواب است اگر به چشمان او در زیر پلک دقت کنیم پرش های ساکادیک را می بینیم. اختلاف این پرش ها یک درجه است که به آن زاویه نگرش گویند. این بدان معنا است که چشم در آن واحد به بیش از یک شاخص بصری نمی تواند متمرکز شود و به همین دلیل وقتی با انبوهی از نشانه های بصری روبرو می شود مجبور می شود تا مدام از یک نقطه به نقطه ای دیگر بپرد. فاصله بین این دو نقطه را چشم در لحظات بعدی برمی گردد و پر می کندزیرا الزاما به هر نقطه ای که می رود به همان نقطه برنمی گردد. عواملی که چشم را در نگاه به خود تحریک می کنند بیش از هر کسی توسط ایتن بررسی شده است . کنتراست های هفت گانه اگر نه همه عوامل ، دست کم مهمترین عامل هایی هستند که چشم را تحریک به نگاه کردن - ارزش گذاری- تفاوت و تمایز- و... می کنند. ( برای مطالعه بیشتر - نک به : چگونگی درک فیلم - نوشته : جیمز موناکو- ترجمه : حمید احمدی لاری )

ناتمام...


مطالب مشابه :


نور و تاریکی در معماری اسلامی

در تاریکی مطلق ی شیشه ای تصور کرد ر معماری اسلامی ماسجد نور را به صورت تابیده در نقطه




بررسی اجمالی نقش نور در هنر

تنها نقطه پایدار - بررسی اجمالی نقش نور در هنر - تمامی نیروها پیوستن است, پیوستن به یک نقطه واحد




تاویل ها همواره در تاریکی رخ می دهند.

تاویل در تاریکی. با انبوهی از نشانه های بصری روبرو می شود مجبور می شود تا مدام از یک نقطه




خط در هنرهای تجسمی

خط زاویه دار یا شکسته، حامل دو نیروی متحد است که در نقطه برخورد ایجاد تاریکی و روشنی با




هنر هاي تجسمي

نقطه در هنرهای تجسمی اثر هر چیزی ایجاد تاریکی و روشنی با استفاده از خطوط یک اندازه که




عناصر بصری

خط زاویه دار یا شکسته، حامل دو نیروی متحد است که در نقطه برخورد ایجاد تاریکی و روشنی با




نقد فیلم "رقصنده در تاریکی" ( Dacer in the Dark )

نقد فیلم Dancer in the Dark (رقصنده در تاریکی) نویسنده و کارگردان: Lars Von Trier محصول: سال 2000




عناصر بصری ( نقطه، خط، سطح و حجم)

نقطه در زبان هنر تجسمی چیزی حد فاصل دو صفحه را خط می نامند و همچنین فصل مشترک تاریکی و




شکل گیری نیروها

وقتی که انسانی در تاریکی فرو میرودآنگاه درجهت هر حسی که به نقطه تحمل در همین زمان دادن و




برچسب :