اشکال فرسایش بادی

می کردند. حتی در حاشیه جزیره ساغند آن زمان که تا اندازه ای با بیابان لوت امروزی تطبیق میکند، مردابهای وسیعی وجود داشت. وجود لایه های ذغال سنگی گسترده ای که امروزه در بخش مهمی از البرز اطراف طبس و کرمان و آثار پرندگان نیز در البرز مرکزی و کرمان دلیل بر این ادعاست.

 در آپسین(حدود110 میلیون سال پیش) با پیشروی آب دریا، دریایی در شمال ایران(تقریباً در محل البرز فعلی) وجود داشت و در مغرب و جنوب غربی ایران اقیانوس عظیمی مستقر بود که لبه ساحلی آن تقریباً در حد امتداد سنندج و سیرجان بوده ، حتی تا 70 میلیون سال پیش ، شاخه هایی از این اقیانوس در کشور ما گسترش داشت به نحوی که بلوک لوت - طبس جزیره ای بزرگ بوده که اطراف آن را اقیانوس عمیق احاطه کرده است.

 در همین ایام در حد بین برآمدگی البرز فعلی و فلات مرکزی ایران یعنی تقریباً در محل دشت کویر فعلی شیار ژئو سینکلیانی به طول 500 کیلومتر وجود داشت. یعنی دریایی که عمق متوسط آن به حدود 1000 متر می رسید. در آن رسوبات آهکی و مارن و ... ته نشین می شد.

 ولی چهره ایران بدنبال کوهزایی آلپی میانی دچار دستخوش شد. به نحوی که در نتیجه فشارهای جانبی لبه های اقیانوس تنگ و باریک داخل ایران بهم دوخته شد. و به جای آن ارتفاعات افیولیتی تیغه مانندی بوجود آمد. با بسته شدن اقیانوس بزرگ نئوتتیس، ارتفاعات زاگرس مرتفع هم شکل گرفت.

 با حرکت شبه قاره هندوستان به سمت ثبت رشته اقیانوس شرقی احاطه کننده بلوک لوت هم بسته شد. به این ترتیب سرزمین ایران از هر طرف فشرده گردید. که نتیجه آن پیدایش ارتفاعات البرز- زاگرس، سلسله کوههای مشرق، جنوب و رشته کوههای مرکزی ایران است.

 در واقع مرفولوژی از همین زمان ترسیم شد. این ارتفاعات سرزمین مرکزی را از هر طرف محصور ساخت و در عین حال بخش های مرکزی را نیز به حوضه های تقسیم کرد . این واقعه منجر به از بین رفتن اقیانوس ها و دریا ها از یک طرف و محصور ماندن ایران مرکزی از بین دیوارهای کوهسانی از طرف دیگر گردید. و این خود مانع نفوذ رطوبت به نواحی مرکزی شد. به این ترتیب محیطی گرم و خشک در مرکز ایران بوجود آمد که شاهد این مدعا و فور رسبوبات کلنگو مرایی و ماسه سنگی است( در بخش مهمی از کرمان، لوت ، طبس)

رسوبات ماسه سنگی، آهک در نواحی یزد و اردکان، نشانه ای از استقرار هوای گرم و خشک در ایران مرکزی است. که بعضی مناطق با رسوبات تبخیری در جنوب سمنان و اطراف اردکان همراه بوده اند. منشاء کوههای نمکی سمنان و اردکان از همین نمک ها است . این وضعیت در کپه داغ و زاگرس نیز نشانه هایی از خشکی هوا و شرایط قاره ای بچشم می خورد. از همین زمان ایران در زمره مناطق بیابانی در آمد و حوادث بعدی زمین شناسی هم این موقعیت را تشدید کرد. بطوریکه بعد از فاز کوهزایی ائوسون پایانی (40 تا 37 میلیون سال پیش ، فاز پیرنه) در بین کوههای سربه فلک کشیده البرز در شمال ، زاگرس مرتفع، نوار آتش فشانی سهند، بزمان در امتداد شمال غرب جنوب شرق، کوههای بشاگرد در جنوب شرقی و سلسله کوههای  مشرق لوت، منطقه گود افتاده ای در ایران مرکزی بوجود آمد و بعد از یک دوره بیرون ماندن از آب و فرسایش عمومی، رسوبات تبخیری و قرمز رنگ که نشانه فرسایش شدید در آب و هوای گرم و خشک بر جای مانده و در آن شیل های قرمز تاسبز، گدازه های آتش فشانی نمک و گچ به ضخامت 500 تا 1000متر ته نشین شده و منشا کوه نمک در شال غرب قم را که بصورت گنبد نمک ظاهر شده از همین سازند می دانند.

 تعریف بیابان

 تعریف دقیق بیابان بر اساس وضعیت اقلیمی بخصوص میزان بارندگی و نحوه توزیع آن از نظر متخصصان امکان پذیر نیست. ولی در کل به مجموعه ای مناط با بارندگی سالانه کمتر از 250 میلی متر بیابان می گویند. آمبرژه نواحی بسیار خشکی را که در آن بارندگی نظم و فصلی ندارد و دوره محرومیت از بارندگی بیشتر از یکسال است اقلیم بیابانی و نواحی خشک دیگری که بطور منظم در تمام سال ها باران دریافت می کنند و نحوه بارندگی نیز تابع نظم است، اقلیم صحرایی نامیده اند.

 منطقه مورد نظر میزان بارندگی کمتر از 200 میلی متر و تمام بارندگی در فصل زمستان (6 تا 8 ماه بدون بارندگی)

فرساایش: بادی، آبی، یخچالی، تغییر درجه حرارت و ...

 فرسایش بادی:

بادهای فعال و نیرومند که به سلاح ماسه مجهز باشند می توانند فعالیت فرسایشی داشته باشند. بنابراین سرعت باد از میزان تراکم (فراوانی باد) مهمتر است. باتوجه به مشاهدات محلی، بادهای فرعی شدید و توفانی، بیش از بادهای مسلط در یک منطقه نقش فرسایش دارند. (در ایران بادهای مسلط از مغرب و شمال غرب می وزند)

ریگ ها ی جنوب دشت کویر، ریگ لوت، ریگ جازموریان...

بادهای محلی ایران می توانند توفانهای بوجود آورند که در پهنه ای به وسعت چندین ده کیلومترتا ارتفاع چند هزار متر، میلیون ها تن ماسه بسیار ریز را جابجا کنند و از منطقه خارج کنند.

 بادجنوبی دشت لوت

 آلودگی هوا در این مناطق نیز بدلیل وجود دائمی گرد و غبار در این مناطق است. به استثنای نواحی ساحلی شمالی و تا حدودی شمال غرب ایران ، سایر نواحی کشور تحت تاثیر این پدیده قرار می گیرند. (رطوبت عامل بازدارنده فرسایش بادی است)

 ضمناً بادهای غالب از طریق کانالهای خاصی می وزند.

 چهره کاوشی فرسایش بادی:

1-   دشت ریگی

2-   چاله های بادی

3-   یاردانگ

4-   کلوت

5-   کندوهای بادی

6-   تخته سنگ های قارچی

در رژیم های پایدار بتدریج بین جریان نسبی هوا و امکان جابجایی یا ثبت موقت ماسه ها تعادلی برقرار می شود . چنانچه به هر دلیلی تغییری در سرعت باد بوجود بیاید، این تعادل بهم خورده و برحسب افزایش یا کاهش سرعت باد به ترتیب پدیده کاوش(حفر) و با تراکم رخ می دهد. چنانچه سرعت بادبالا رود مرحله برداشت ماسه انجام می شود اما حاصل آن فرسایش کاوشی است، به جهت کاهش سرعت باد جابجایی ماسه ها متوقف شده و مرحله رسوبگذری شکل می گیرد.

1-   دشت ریگی :REG

هنگامی که پهنه های تحت تاثیر باد از رسوبهای تخریبی ریز و درشت پوشیده شده باشند، در جریان توفان دانه های ریز بوسیله باد از محل خارج شده و دانه های درشت، شامل شنها و ریگها و احتمالاً تخته سنگهای باقی می مانند اتصال این عناصر درشت در طول زمان بصورت یک سنگ فرش ظاهر می شود و رسوبهای ریز دانه زیرین را حمایت و حفاظت می کند این پهنه را دشت ریگی می نامند که از عوارض مشخص نواحی بیابانی است. و سطح وسیعی از دشتهای بیابانی را تشکیل می دهد.

2-چاله های بادی:

چنانچه نسبت به دانه های بسیار ریز در محلی بیشتر از دانه های درشت باشد، برداشت ماسه تداوم یافته و حجم قابل توجهی از آن بطور محلی تخلیه می شود. در این شرایط به تدریج حفره ها یا چاله های غالباً وسیعی متناسب با گسترش ماسه های ریز دانه فراهم می شود. چنانچه فرسایش باد شدید و مداوم باشد ، عمق این چاله ها حداکثر تا سطح آبهای زیرزمین پایین می رود. از آن به بعد  به علت وجود رطوبت و چسبندگی دانه ها ، فرسایش بادی متوقف می شود این عارضه در تمام بیابان های ماسه ای دنیا به فراوانی یافت می شود. (بیابان لیبی- دشت لوت مرکزی) محققین عقیده دارند که وجود آبهای سطحی در شرایط خاص و تا حدودی در توسعه این حفره ها دخالت دارند . به همین دلیل اغلب آنها را چاله های آبی- بادی می نامند.

 (عمق این چاله ها در دشت لوت ایران حداکثر به 40 متر می رسد.)

یاردانگ:

 در دشتهای بیابانی گاهی نقاط پستی وجود دارد که بصورت حوضه های انتهایی محل تمرکز سیلابها می باشد.

  پس از قطع سیلابها و تبخیر و نفوذ آبهایی راکد آن، رسوبهای ریزدانه چاله ها پهنه های همواری بوجود می آورند که در اصطلاح ساکنین ایران مرکزی دق و اصطلاح بلوچی دگال یا دغال نامیده می شوند

 وسعت این حوضچه های رسوبی از چند ده متر تا چند صد کیلومتر مربع و بیشتر متفاوت است . که از رسوبهای بسیار ریزدانه رسی، مارنی یا لیمونی تشکیل شده اند. هنگامی که توفان مسلح به ماسه بخصوص ماسه سیلیس دار از این عوارض می گذرد بتریج بخشی از رسوبهای در کف آن را خراشیده و شیارهایی در امتداد باد بوجود می آورند، که کم کم با عمیق شدن این  شیارها بقایای دشت بصورت پشته های کشیده ای به جا می مانند که به علت شباهت به اشکال استپهای بیابانی ترکمنستان یاردنگ نامیده می شوند. این اشکال بتدریج بصورت گلابی شکل تحول می یابند که قسمت باریک در جهت روبه باد و بخش پهن آن در پشت باد بادهای طوفانی شکل می گیرد.

 دشت سیستان ، دشت لوت، مغرب دشت لوت مرکزی در حوضه انتهایی رود شور بیرجند.

 کلوتها:

 یکی از عجیب ترین و مهمترین اشکال کاوش بادی، پیدایش  تپه های متعدد و بسیار طولانی است که در ایران بنام کلوت شهرت دارند. قبلاً در مورد یاردانگ توضیح داده شد . اگر توفانهای نیرومند ماسه ای که بر اثر تمرکز در شیارها شتاب بیشتری می گیرند، سبب گسترش این شیارها شوند ، و عرض آنها افزوده شده و بصورت دره های واقعی ظاهر می شوند حال اگر جهت بادها در جهت درز و شکافهای این زمین ها منطبق باشد، بصورت دالانهای واقعی و تقریباً موازی در آمده و زمین پرعارضه و غیر قابل عبوری بوجود می آورند. یکی از نمونه ها ی مشخص این عارضه در ماسه سنگهای قرمز بامبه شه در کشور چاد و نمونه منحصر به فرد آن از لحاظ عظمت و وسعت در مغرب دشت لوت مرکزی ایران قرار گرفته . در مغرب دشت لوت بادهای 120 روزه سیستان با جهت غربی- جنوب شرقی در رسوبهای تبخیری میوسن، اشکال خارق العاده ای را بوجود آورده است که وسعتی معادل 60×150 کیلومتر گسترش دارند. بسیاری از محققان عقیده دارند که تمرکز آنها نیز در پیدایش آنها نقش دارند. عمق دالانها به 80 متر می رسد که به دالانهای مرگ مشهورند. اغلب این تپه ها چندین ده کیلومتر طول دارند گاهی تپه ها موازی و گاهی بصورت مورب به یکدیگر متصل می شوند در شمال کلوتها و در حوضه انتهایی رود شور بیرجند، دخالت فراوان آب ، سبب از بین رفتن این تچه ها شده که باقی مانده بصورت تپه های کوچک از چند متر تا چندین ده متر کشیده شده اند. که شباهت زیادی به یاردانگ ها دارند. واصطلاحاً کلوت نامیده می شوند.

 شهر ویران:

در حاشیه غربی کلوتها و شمال آن در لبه پرتگاه دشت شمالی لوت فرسایش بادی اشکال دیگری بوجود آورده که در ارتباط با نسبت مقاوت لایه ها متفاوت تشکیل دهنده، آنها بصورت دیواره ها، برجه ها و ستون ها و قلعه ها و خانه های ویران شده شکل گرفته اند بدلیل غیر قابل دسترس بودن به شهر لوت یا شهر ویران معروف شده اند.

 کندوهای بادی:

 در جبهه روبه باد کوهستانها در نواحی بیابانی، اغلب حفره های کوچک یا بزرگ در اثر دخالت توفانها ماسه ای بوجد می آیند که آن رابه کندوی زنبور عسل تشبیه کرده اند و بنام کندوی بادی می نامند. این عارضه در شرایطی تشکیل می شود که شیب دامنه ها بصورت یک مانع در برابر جریان توفان ظاهر شود. در این عارضه بدلیل اختلاف یا نسبت فشردگی کانیهای تشکیل دهنده سنگ، نقاط پست تر بتدریج تخلیه شده و حفره های متعددی بوجود می آیند. ایجاد این حفره های بر پرتگاههای قائم سنگی با توجه به زاویه برخورد ماسه های سیلیسی آسانتر است این عارضه در سنگ های خارا، ماسه سنگها، و مجموعه سنگهای تخریبی بیشتر تشکیل می شود.

مشخص ترین نمونه این عارضه و در جبهه کوهها مسلط به ساحل دریای عمان و بویژه روستای طبس (مجاور چابهار) فراوان است.

 تخته سنگ قارچی:

 یکی از کمیاب ترین اشکال کاوش بادی هستند که نتیجه دخالت و جابجایی ماسه های در حال جهش می باشند. نتیجه تمرکز محله بادهای مسلح به ماسه به پای تپه هایی که از سنگ های کم مقاومت تشکیل شده اند ، بتدریج باعث سائیدگی پای تپه ها شده در حالیکه راس آن از فرسایش دور می ماند ادامه فرسایش  سرانجام نابودی آن را بدنبال خواهد داشت.

 (در صحرای آفریقا و شمال لوت مرکزی در حاشیه انتهایی رود شور بیرجند)

اشکال فرسایش تراکمی باد:

 1-     پیکان ماسه ای هنگامی که بادها به هر دلیل قطع می شوند یا سرعت آنها پایین تراز سرعت حد لازم برای جابجایی ماسه می رسد، رسوبگذاری آغاز می شود. نحوه رسوبگذاری برحسب نحوه جابجایی ما سه ها متناوت خواهد بود. ذرات معلق پس از رفع آشفتگی هوا به آرامی به زمین باز می گردند و بدون اینکه شکل خاصی را بسازند بصورت پوشش نازکی، قلمرو مسیر خود را می پوشانند. گاهی این ذرات معلق به شکل بارانهای گلی به زمین می ریزند( بارانهای خونی)

2-      نبکا یا تل نباتی

3-      پیکرا (برخان)

4-     سیف( شمیشه)

5-     هرمهای ماسه ای

6-      ریپل مارک یا چین و شکن ماسه ای

 

پیکان ماسه ای:

 بیشترین حجم ماسه بادی از طریق جهش جابجا می شوند. چنانچه در مسیر سقوط این دانه ها  موانعی وجود داشته باشد به علت کاهش سرعت باد در برخورد با موانع دانه به زمین می افتد این دانه ها در محلی که کمترین میزان فشار وجود داشته باشد روی هم متراکم می شوند. مناسب ترین محل در این زمینه ، بیابانهای با پوشش استپی هستند هر اندازه تراکم بوته ها بیشتر باشد ماسه های بیشتری بدام می افتند. تراکم ماسه همیشه در جهت پشت به باد مانع صورت می گیرد.زیرا جبهه روبه باد مستقیماً در برابر فشار هوا قرار می گیرد.ماسه هایی که در ارتفاع کوتاهتر از ارتفاع بوته ها جابجامی شوند بلعت برخورد با بوته مستقیماً روبه باد سقوط کرده و تحت تاثیر فشار باد به پشت مانع انتقال می یابند. اما دانه های که در پشت مانع به زمین می افتند چون در پناه باد قرار می گیرند در همان جا باقی می مانند. در نتیجه پس از هر طوفان متناسب با حجم بوته، مقداری ماسه در پشت آن جمع می شود که پهنای آن متناسب با پهنای بوته است و هر اندازه که بوته فاصله می گیرد ، از عرض آن کم می شود . وسرانجام به شکل یک پیکان ظاهر می شود جهت فلش ها، جهت بادهای مسلط وتوفان را در محل نشان می دهد.

 چنانچه مانع سنگی ویا بصورت تپه، حجم بزرگتری را داشته باشد ماسه ها بصورت یک پشته متراکم و اغلب بی شکل در جهت پشت به باد روی هم انباشته می شوند که آن اصطلاحاً تل ماسه ای می نامند. یکی از مشخص ترین تل ماسه ای پیکرا(برخان)است

 نبکا- تل نباتی:

 هنگامی که تراکم ذرات ماسه و توفان ها زیاد باشد و از مسیرهای بگذرند که پوشش  نباتی نسبتاً متراکمی داشته باشد حجم قابل توجهی از ماسه ها دور تا دور بوته ها متراکم شده بتدریج براثر رطوبت بیشتر خاک در حاشیه بوته ها، بیشتر می شود بوته نباتی به خاطر امکان ادامه حیات و جلوگیری از مدفون شدن در زیر ماسه به رشد خود ادامه می دهد. بطوریکه با افزایش ارتفاع ماسه، هر یک از شاخه های بوته اولیه بصورت بوته ای جداگانه در سطح ماسه نمایان می شوند . این تحول تا زمانی که امکان رشد گیاه وجود داشته باشد ادامه می یابد.

 بطوریکه تل نباتی بصورت تپه ای پر حجم شکل می گیرد که برفراز آن بوته های متعددی به چشم می خورند برش یکی از این تپه ها نشان می دهد که ساختمان لایه ای دارند. لایه ها از تناوب ماسه و برگ بوته های بوجود آورنده تپه تشکیل می شوند. سپس در سالهای بعدی و توفان های دیگر تناوب این لایه ها تکرار می شود. بطوریکه می توان از شمارش این لایه های گیاهی با ماسه ای سن آن را به احتمال قریب به یقین تشخیص داد. تازمانی که گیاه امکان حیات داشته باشد نبکا به رشد خود ادامه می دهد. اما به محض خشک شدن بوته تخریب آغاز شده  شاخه های خشک شده گیاه در محل باقی می ماند.

 وسیع ترین نبکازار ایران جازموریان در بلوچستان و مرتفع ترین آن با قطر چندین ده متر است

 سیف یا شمشیر:

 رشته های عرضی مارپچی شکلی نیز وجود دارند که خط الراس بسیار مشخص و تیز دارند. به همین دلیل در شمال آفریقا بنام سیف و در ایران شمشیر نامیده می شوند( بدلیل شباهت به لبه تیز شمشیر) مقارن دامنه ها در طول این رشته ها مرتب تغییر می کند. یعنی دیگر در یک محل شیب دامنه کم باشد در طرفین آن روی همان دامنه شیب به یکباره افزایش می یابد. در دامنه مقابل قضیه عکس است. یعنی همیشه در برابر شیب ملایم در یک دامنه، شیب تندی در دامنه مقابل وجود دارد بنابراین به تنها رشته های سیف نامتقارن می باشند بلکه شیب دامنه های متقابل در این عارضه، مرتباً تغییر می کند. این عارضه براثر جریان بادهای متقابل بوجود می آید.

 هرم های ماسه ای:

 عالی ترین و مرتفع ترین شکل تراکم ماسه ، هرم های ماسه ای است که از تراکم برخان ها روی یکدیگر و اتصال سیف ها با دخالت گرد وبادها بوجود می آید . این عارضه همیشه درمحل تلاقی بادهای مختلف الجهت شکل می گیرد.

 هرم ها با قلل مرتفع و مشخص، اشکال عظیمی هستند که در تلاقی بازوهای بسیار عظیمی بوجود آمده اند. در حد فاصل این بازوها حفره های گود و بسیار بزرگ بدون ماسه وجود دارند . بسته به موقع و شرایط محلی هر هرم ماسه ای ممکن است حداقل 3 و حداکثر 6 بازوی همگرا داشته باشد. قله هرم در محل همگرایی بازوها قرار دارد. مرتفع ترین هرم های ماسه ای دنیا 300 متر ارتفاع دارند(لیبی) اما در ایران ارتفاع تعدادی از هرم های ماسه ای به حداکثر 475 متر می رسد که مرتفع ترین هرم ماسه ای دنیا نیز خواهد بود . تعداد هرم های بیش از 300متر ارتفاع دردیگر لوت فراوان است. وسعت قاعده ی بعضی از این هرم ها ماسه ای دیگر لوت به دو کیلومتر می رسد.

( ارتفاع حداکثر ده متر در دشت تکاب در شرق شهداد(غرب دشت لوت) شناسایی شده)

 پیکرا- برخان:

یکی از فراوان ترین و مشخص ترین چهره های تراکم ماسه، تپه های هلالی شکلی هستند که در بیابانها ترکستان به برخان در ایران پیکرا شهرت دارند. برخانها از ماسه های متحرک هستند، اما در اثنای حرکت، شکل خود را حفظ نموده وقتی اغلب بر حجم آن ها هم افزوده می شود. برخان از یک بدنه هلالی شکل با شیب ملایم در جهت رو به باد تشکیل شده و در دو انتهای هلال دو بازوی مشخص دارد. که در امتداد باد کشیده شده اند. وجود بازوها نشانه سرعت بیشتر باد در حاشیه این عوارض است. زیرا در قسمت مرکزی جبهه پشت به باد پرتگاهی وجود دارد که در پای آن فشار باد به حداقل ممکن می رسد. حرکت ماسه دانه به دانه بر سطح شیب ملایم روبه باد انجام می شود. هنگامی که ماسه ها به قله می رسند براثر دخالت نیروی جاذبه به پای پرتگاه سقوط می کنند بنابراین جابجایی دانه به دانه ماسه هابا حفظ شکل آن موجب حرکت و جابجایی برخان در مسیر باد می شود حجم برخان ها متغیر است بزرگترین پیرا شناخته شده حدود 80 متر ارتفاع دارد.

 هر اندازه حجم پیکرا کوچکتر باشد حرکت آن سریعتر است. میانگین حرکت 40 تا 30  متر اما در طوفان های شدید به چندین صدمتر هم می رسد. در اثنای حرکت بدلیل اختلاف سرعت اغلب پیکرها به یکدیگر متصل می شوند بر حسب چگونگی اتصال اشکال متنوعی می سازند

 (ریک جازموریان رشته های طول  ریگ لوت رشته های عرضی و هرم ماسه ای )

باد مجموعه ای از اشکال ماسه ای را در محلی دور  خود جمع می کند که وسعت آنها بسیار متفاوت است. در بیابان های مختلف دنيا اسامی گوناگونی دارند امارایج ترین آنها ارگ است که معادل آن در ایران ریگ نامیده می شود . ریگ لوت، ریگ حلون و ... وسیع ترین ریگ دنیا در ربع الخال عربستان 000/500 کیلومتر مربع است . در حالیکه  ریک ایران لوت فقط کمی بیش از 000/100 کیلومتر مربع است، اما یکی از پیچیده ترین ریگ های دنیا است

 ریپل مارک یا چین و شکن ماسه ای:

 یکی دیگر از فراوان ترین اشکال بادی چین و شکن هاي سطحی بصورت امواجی موازی و یکدست است که حتی نوعی از آن  برسطح کلیه اشکال بادی شکل گرفته اند. ارتفاع از چند سانتی متر تجاوز نمی کند.


مطالب مشابه :


بررسی اقلیمی ابنیه سنتی ایران

جریان و جهت باد، عرض بم ، سیرجان ، قو چان غالب مساجد این سواحل جهت تأمین




تفسیر گلباد(windrose) توسط کارشناس پیش بینی هواشناسی استان اردبیل

هواشناسی سیرجان. (مکان یابی ، چگالی و توان باد ، ایستائی صنایع آلاینده در جهت باد غالب




باد و پوشش گیاهی و جانوری استان کرمان

خشک هستند که در ماه‌های اسفند، فروردین و اردیبهشت می‌وزند و جهت غالب این دشت سیرجان




✿ عنوان √ نقش بادگیر در معماری اسلامی

هنگامی که درمنطقه باد مطلوب،باد غالب است از حسب سرعت و جهت باد سیرجان و به




اشکال فرسایش بادی

سنندج و سیرجان بوده ، حتی غالب از طریق است، به جهت کاهش سرعت باد جابجایی




برچسب :