نامه ای به همسر آینده ام....

نامه ای به همسر نادیده ام...

می نویسم چرا که میدانم روزی تو را به سرزمین عاشقانه هایم دعوت خواهم کرد... 

همسر عزيزم سلام...

سلام به سايبون خستگي هام...

سلام به تو كه جوهر عشق را به قلم بخشيدي اي پري قشنگم...

اين عشق شايد سلامي ناگهاني و لبخندي آسماني و سر انجام عشقي جاوداني باشد

ميان دو دوست ، دوقلب سر شار از مهربوني...

شمردن لحظه ها و به اتمام رساندن ثانيه ها زمان مي برد ؛ و انتظار چقدر سخت است...

شمردن لحظه ها براي تو را ديدار كردن و جان تازه گرفتن ، و در كنارت آرام شدن...

امروز ميخواهم كبوتر سفيد قلبم را عاشقانهبه سوي تو به پرواز در آورم

 و تو نيز با رويي باز آغوشت را به نشانه دوستي بگشايي و كبوتر سفيد رنگ مرا در پناه خود نگاه داري....

مبادا كبوترم را درون قفس سينه ات حبس نمايي ، آنوقت از تو دلگير ميشوم

و تنها ميمانم ، در تاريكي شب همچو نيلوفر مرداب ميگريم....،،

              

آة همسر دلبندم....

كاش صداي قلبمرا كه آغوش گرم و مهربانت را فرياد ميزند را مي شنيدي

كاش با چشمي بازتر پشت سرت را مي ديدي....

دختري كه هر بار با چشماني تر و قلبي نگران سرنوشت را به نظاره مي نشيند...

آيا با تو خوشبخت خواهم شد...؟؟  

نميدانم......!؟

نميدانم و از خدايم هم نخواهم پرسيد ، زيرا طاقت شنيدن چيزي جز اين را ندارم....

           

هر نميمه شب در عمق سكوت ، روح بي تابم وجود مهربان تو را مي طلبد...

و تا صبح به انتظارت مي نشينم اما....

تو نيستي ...؛ و من بي تو تنهاي تنها لحظه ها را پشت سر ميگذارم....

چقدر دوست دوست دارم در كنارم بودي تا سرم را روي شانه هايت بگذارم

آرام بگيرم و تو نيز مرا در پناه خود نگاه داري و نوازشم كني ،

دستان مهربانت را بوسه باران مي كنم و قلب عاشقم را تقديمت ميكنم ، فقط به قيمت اينكه :

يك لحظه سر بر سينه ات بگذارم و گرماي تنت را احساس كنم....

مي دانم.....!!

ميدانم كه تو هم از عتش وجود من به جود خواهي آمد و مرا تنگ تر به آغوش خواهي كشيد...     

   

آرام جانم...

به آسمان تاريك روشن غروب مي نگرم ،

امشب ماه كامل است و همچو الماس مي درخشد...

دلتنگم ...؛

براي تو....

و براي همه آنهايي كه شايد صفات تو را دارند.... .

آه چقدر دوست دارم با كسي حرف بزنم و درد و دل كنم و از دلتنگي هايم بگويم....

چقدر دوست دارم اينجا كسي مرا دريابد و گريه هايم را باور كند....اما خبري نيست..!!

همسر نازنینم...              

از دياري دور و يا شايد هم خييلي نزديك كسي تو را فرياد مي زند ، آيا مي شنوي...؟؟

كسي كه هر روز چشم به راه توست....

و كسي كه لحظه لحظه را طي مي كند تا زمان با تو بودن را دريابد....

و امروز قلب كوچكش را نثار وجود پاكت مي كند ،

پس تو هم به رويش لبخند بزن و قلب كوچكش را مرنجان...

                          

امروز مي خوام غرورم را به دست جلاد عشق بسپارم و آن را قرباني راهت كنم....

تكه هاي قلبم را با تو تقسيم ميكنم ، شايد هيچ اثري بر اين سرماي زمستاني نداشته باشد ، اما...

براي لحظه اي گرماي عشق واقعي را در وجودت حس مي كني....                      

                   

بهترينم....

و اگر مي دانستي كه چقدر دوستت دارم هيچ گاه براي آمدنت باران را بهانه نمي كردي....

رنگين كمان من....

به كدامين كتاب مقدس دنيا سوگند بخورم كه از ياد عاشقان واقعي ات نخواهي رفت...

حتي اگر تو را به آخرين صفحات تاريخ تبعيد كنند...

   

 


مطالب مشابه :


نمونه هايي از تقديم و تشكر براي صفحه تقديم پايان نامه

صفحه تقديم / تشكر در پايان نامه يكي از مهمترين صفحات در تمامي پايان نامه هاست ... تقدیم به پدرم به استواری کوه، مادرم به زلالی چشمه، همسرم به صمیمیت باران، دخترم




نمونه هايي از تقديم و تشكر براي صفحه تقديم پايان نامه

این پایان نامه را به پدر و مادرم، اساتید عزیز و خواهر مهربانم تقدیم میکنم امیدوارم قادر به درک ... به همسر مهربانم که در تمام طول تحصیل همراه و همگام من بوده است . - به استادان




تمامیت طلب یا تقدیم به مادرم پدرم و همسرم!

اما صد بار به روم آوردی و به خاطر یه جمله لعنتی اول اون پایان نامه ببین چه دردسری به پا شد! از همون اول یعنی حدود 6 ماه پیش می دونستم! اون حس به هم می گفت ... بعد از جلد




تقديم به پدر تقدير از مادر (نامه فرزند به پدر)

درسهایی برای بهتر زیستن - تقديم به پدر تقدير از مادر (نامه فرزند به پدر) - ... به زنان از اخلاق انبيا ست ) و خوشرفتاري شما با مادرِ ما ، اين موجود مقدس و آن همسر پاكدامن ... حمل كرد و با سختي به دنيا آورد و زمان حمل تا پايان شيرخوارگي 30 ماه طول كشيد .




متن هاي زيبا براي تشكر پايان نامه

این پایان نامه را به پدر و مادرم، اساتید عزیز و خواهر مهربانم تقدیم میکنم. امیدوارم قادر به .... به همسر مهربانم که در تمام طول تحصیل همراه و همگام من بوده است . - به استادان




تقدیم. نیمی از برو بچ خوابند و نیمی بیدار،من بی‏توجه به این که فرصتی تا ... برداری سری به پایان نامه ها میزنند اول به تقدیر و تشکر یه نگاهی میندازن، ودیگه ... به محمدرضای عزیزم و همسر مهربانش به پاس محبت های بی دریغشان که هرگز فروکش نکرد.




نامه های نادر ابراهیمی به همسرش(2)

حکیمانه - نامه های نادر ابراهیمی به همسرش(2) - ادبیات ایران و جهان - حکیمانه. ... به نام « زندگی، مستقل از زندگان » ، آهسته آهسته ما را به جنگ خشونتی پایان ناپذیر ..... خریدن یک کلاه برای بچه ای در راه، لحظه ی تقدیم یک سکه ی طلا به تو و دلتنگی عمیق تو




چهل نامه کوتاه به همسرم - نادر ابراهیمی / نامه های سی ام تا چهل ام

چهل نامه کوتاه به همسرم - نادر ابراهیمی / نامه های سی ام تا چهل ام - دو خط چایی، یک فنجان ... بچه ای در راه، لحظه ی تقدیم یک سکه ی طلا به تو و دلتنگی عمیق تو از من، لحظه ی آخرین نگاه تو ..... و عطری ست باقی که از آغاز تا پایان این راه، همیشه می توان بوییدش.




نامه ای به همسر آینده ام....

نامه ای به همسر نادیده ام... می نویسم چرا که میدانم روزی تو را به سرزمین عاشقانه هایم دعوت خواهم کرد. ... آری آغاز دوست داشتن است ، گرچه پایان راه نا پیداست ، من به پایان دگر نیندیشم ، که همین دوست داشتن زیباست. .... تقدیم به چشمای نازت:::.. .•* *•.سعیده و




تقدیم به همسر مهربانم

موعد دیدار - تقدیم به همسر مهربانم - ... یاد یکدیگر را از ضمیرمان مزدای و چنان کن که به پایان نمازها و در دل شب ها و روزها از محبت های یکدیگر یاد ... بیمه نامه الکترونیکی




برچسب :