برنامه ریزی درسی ویژه ی پیش دبستان ودبستان

باسمه ی تعالی

عنوان تحقیق

برنامه ریزی درسی ویژه ی پیش دبستان ودبستان

تهیه وتنظیم

رضا نادریان

کارشناسی ارشد تاریخ و فلسفه ی آموزش و پرورش

آذرماه1391

فهرست مطالب                                                                                                صفحه

          

مقدمه  1

معنی ومفهوم برنامه ریزی درسی   1

برنامه ریزی کودکان  پیش دبستانی   4

اساسنامه دوره پیش دبستانی   5

برنامه ها و تجهیزات مراکز پیش دبستانی: 6

روشهای آموزش پیش دبستانی: 7

نقش آموزش پیش دبستانی: 7

مربی پیش دبستانی باید ویژگیهای خاصی داشته باشد: 8

برنامه ریزی درسی مدارس ابتدایی   8

تعريف آموزش و پرورش دوره ابتدايي   9

اهميت آموزش ابتدايي   10

اهداف آموزش و پرورش ابتدايي   10

ویژگیهای دانش آموزان دوره ابتدایی   12

الف ) ویژگی های بدنی   12

ب ) ویژگی های ذهنی وتحول روانی   12

روشهای تدریس در دوره ابتدایی   13

روش سخنراني   13

روش نمايشي   14

روش ايفاي نقش    14

روش اکتشافي يا يادگيري اکتشافي   14

روش پرسش و پاسخ   14

استفاده از روشهاي سمعي – بصري   15

روشهای ارزشیابی درمقطع ابتدایی   16

موارد مهم درارزشیابی مقطع ابتدایی   16

نتیجه گیری   17

پيشنهادها 17

منابع  18

       

مقدمه

طبق تحقيقات انجام شده ،يكي از ويژگي هاي بارز انسان ،قدرت تفكر وانديشه است .انسان در طول زندگي خود ،هرگز از تفكر و انديشه جدا نبوده است وبا تفكر صحيح توانسته است به حل مسائل ومشكلات خود بپردازد و به رشد و تعالي نائل آيد»؛بنابراين، در طراحي برنامه درسي مي تواند با استفاده ازتفكر صحيح ،مسير رسيدن به هدف خود را اانتخاب كند.

در اینجا یادآوری این نکته ضروری است‏ که برنامه‏ریزی آموزشی،با درسی تفاوت دارد.برنامه‏ریزی آموزشی، شامل کاربرد منظم روشهای تحلیلی در مورد هریک از اجزای نظام آموزشی‏ بوده و هدف آن،استقرار یک نظام‏ آموزشی کارآمد است،درحالی‏که برنامه‏ریزی درسی،عبارت است از: برنامه‏ریزی فعالیت‏های یاد دهی،یادگیری‏ به منظور ایجاد تغییرات مطلوب در رفتار یادگیرنده،و ارزیابی میزان تحقق‏ این تغییرات.به تعریف دیگر، برنامه‏ریزی درسی،به عنوان جزئی از فعالیتهای مربوط به برنامه‏ریزی آموزشی‏ محسوب می‏شود

آموزش و پرورش و به‏ویژه برنامه‏ریزی درسی از یک سو با چالش‏های جهانی و از سوی دیگر با چالش‏های درونی خود نظام آموزش و پرورش مواجه است. با توجه به چالش‏های جهانی،برنامه‏ریزی درسی با مسائلی هم‏چون:فرایندهای جهانی شدن و به‏ تبع آن وابستگی ملت‏ها به هم،شتاب روزافزون رشد علمی و فناوری،به‏ویژه در حوزه‏ی اطلاعات‏ و ارتباطات،افزایش نابرابری‏های اجتماعی و شکاف بین کشورها بر حسب ثروت،و توزیع نابرابر دانش بین ملت‏ها و...افول اخلاقیات و نیاز شدید به تجدید حیات اخلاق و ارزش‏های اخلاقی‏ روبه‏روست،هم‏چنین،با عنایت به چالش‏های درونی،نظام آموزش و پرورش و ارتقای کیفیت‏ و اثربخش‏تر کردن آن با مشکلاتی مواجه است.همه‏ی این موارد،توجه مسئولان،سیاست‏گذاران‏ آموزش و پرورش و به‏ویژه برنامه‏ریزان آموزشی و درسی را روی این نکته متمرکز می‏کند که برای غلبه‏ بر مسائل یادشده-که روز به روز هم بر دامنه و وسعت آن‏ها افزوده می‏شود-تغییرات و اصلاحات‏ باید در ساختار،هدف‏ها،برنامه‏ها،و روش‏های آموزش و پرورش صورت پذیرند.

معنی ومفهوم برنامه ریزی درسی

از برنامه ریزی درسی تعاریف گوناگونی ارایه  شده است .این گوناگونی ناشی از رویکردها وموضع گیریهای مختلفی است که در باره آموزش وپرورش وجود دارد .این رویکردهای مختلف بر برنامه ریزی درسی نیز تأثیر می گذارد .گروهی با توجه به آموزه های "آموزش وپرورش پیشرفته " که برمحوریت کودک تأکید دارد ، وبر آنند که آموزش وپرورش وبرنامه های آن باید متناسب با نیاز های کودکان باشد وگروه دیگر بر نیاز های جامعه ومسائل زندگی در جامعه تأکید می ورزند مطالعه "جامعه شناسی بر برنامه ریزی درسی " را ضروری می دانند   گروه دیگر از دانشمندان بر ارزش دانش و یادگیری آن تمایل دارند وبر "برنامه ریزی "موضوع محور " یا دیسپیلین محوری "تأکید می ورزند وبر توسعه تفکر اسرار دارند.مربیان تربیتی ودانشمندانی نیزهستند که آموزش وپرورش وبه تبع آن برنامه ریزی درسی راساخت "فرهنگی –سیاسی "میدانند.به نظر این گروه "ایده ها"،نظرات وتفکرات درباره  آموزش وپرورش وبرنامه ریزی درسی تحت تأثیر ایده ها واستراتژی های " حکومت ها " قرار می گیرند تعیین هد فها ،منابع ،محتوا ،روش ها وفرایند های آموزشی و پرورشی تحت نظارت وکنترل آن ها انجام می گیرد .ازاین رو،تفاوت در مفاهیم وتعاریف برنامه درسی محصول روشهای متفاوت برنامه ریزان ومربیان در درک فهمیدن روابط  میان مدارس ،حکومت ها وجامعه است .علاوه بر آن،گروهی دیگر برایده وواقعیت های "جهانی شدن"  و "دهکده جهانی" نظر دارند .تغییر بنیادی آموزش وپرورش،درنتیجه  تغییر الگو های برنامه ریزی راپیشنها دمی کندوبربازسازی "هویت انسانی " برای هزاره سوم و"انسان  فراملی  "علاقه نشان می دهند .به نظر این گروه  که بر"توسعه ظرفیت گزینش های انسانی در یک جامعه قابلیت زا" تأکید دارند آموزش وپرورش نه تنها باید معلمان با صلاحیت ،ساختمان وتجهیزات جدید ومتناسب با ویژگی های هزاره سوم تدارک ببیند ،بلکه در همان زمان باید برنامه های خود رامتناسب وسازگار با شرایط جدید زندگی دردهکده جهانی بازسازی کند.تأثیر کامل مسایل جنگ،افزایش جمعیت ،کنترل سلاحهای کشتار جمعی (سلاحهای اتمی )،مسئله حقوق مدنی شهروندان،فقر،آلودگی آب وهوا،گسترش حاشیه شهر نشینی ،ماشینی شدن وسایر مسائل که بی گمان در آینده پیش خواهد آمد رو در روی کودکانی هستند که هم اکنون در مدارس ابتدایی حضور دارند.

         آیره لوی‌در دیباچه دایرة المعارف بین المللی برنامه درسی می‌نویسد: «فرآیندهای تربیتی بدون توصیف کامل عناصر برنامه درسی امکان‌پذیر نیست».مفهوم‌ واقعی و مورد نظر عبارت بالا این است که اگر ما تعلیم و تربیت را انتقال میراث فرهنگی‌ در یک جامعه خاص و یا خلق و ایجاد شرایط رشد فردی بدانیم و آن را راهنمای رشد رفتار فرد در جهت مطلوب تلقی کنیم و یا هدف ازتعلیم و تربیت را آماده کردن فرد برای اجرای کامل نقش‌ها و وظایف جامعه تعبیر نماییم،صرف‌نظر از همه تعابیر و مفاهیمی که ما از آن در ذهن داریم،دو نظام تعلیم و تربیت رسمی و غیر رسمی، مشتمل بر اطلاعات،دانش،احساسات،ارزش‌ها و مهارت‌هایی است که به زبان‌ تخصصی،تشکیل دهنده محتوای برنامه‌های درسی خواهند بود.

مسایل مربوط به انتخاب چنین محتوایی و سازمان دادن آن به نحوی که تسهیلات‌ امر یادگیری را در فرآیند تعلیم و تربیت به طور کامل و برنامه‌های مدرسه را با تمام‌ جزییات فرام آورد،موضوع مطالعات برنامه درسی خواهد بود.با چنین برداشتی‌ دیرنگی برنامه درسی به دیرینگی تعلیم و تربیت می‌رسد.

ویلیام هنری شوبرت‌در اثر برجسته‌ی خود با عنوان کتاب‌های برنامه درسی چنین می‌نویسد:

دیرینگی برنامه ی درسی غیر رسمی به زمانی بازمی‌گردد که انسان‌ها در جستجوی آموزش‌ میراث فرهنگی اندوخته شده برای جوانان بودند و بزرگسالان قبایل عصر ماقبل تاریخ در خصوص اینکه چه مطالبی را کودکان باید بیاد بگیرند تا عضو گروه جامعه تلقی شوند تصمیم‌گیری می‌کردند.

در دوران قرون وسطی،محتوای برنامه‌های درسی جنبه مدنی و خانوادگی داشته و بیشتر حول محور اعتقادات دینی بوده است.در قرون جدید بعد از رنسانس تا اوایل‌ قرن بیستم،منافع ناسیونالیستی،دین،طبیعت‌گرایی و نیازهای فنی جوامع صنعتی، جهت دهنده برنامه‌های درسی بوده‌اند.این دوران را،دوران غیر رسمی برنامه درسی‌ خوانده‌اند.در مجموع فعالیت‌های برنامه درسی در این دوران به صورت جزیی از سایر علوم-به خصوص علوم تربیتی-به حساب می‌آمده است.قرن بیستم،آغاز دوران رسمی حوزه تخصصی برنامه درسی است.عوامل اجتماعی‌ و نیازهای فنی جوامع صنعتی،تعیین کننده راه و رسم نظام‌های تربیتی شده است.در حقیقت از سال1900 به تدریج کتاب‌های تخصصی در زمینه برنامه‌های درسی به رشته‌ تحریر درآمد.با این وجود،کتاب برنامه درسی فرانکلین بابیت که در سال 1918منتشر شد به عنوان نخستین کتاب برنامه درسی تلقی می‌شود.بدین ترتیب، زمینه‌های استقلال رشته برنامه درسی از خانواده علوم تربیتی فراهم شد و برنامه‌ درسی صاحب تحقیقات ویژه خود گردید.به تدریج این دانش سازمان یافته به نحوی تقویت شد و رشد کرد که نخستین‌ دایرة المعارف بین المللی برنامه درسی در سال 1991 منتشر شد و غنای نظری و تجربی‌ حوزه پیچیده آن را فراهم کرد.

راهنماي برنامه درسي سندي است كه با فراهم نمودن نقشة فعاليتهاي ياددهي- يادگيري،زمينة تحقق اهداف نظام تعليم و تربيت را فراهم مي سازد. هدف در برنامه درسي، يك نقطه مطلوب است كه فرايند آموزش به سمت آن سوق داده مي شود. هدف در برنامه های درسي موجب هماهنگي فعاليتها مي گردد، به معلم و دانش آموز انگيزه مي دهد و به عنوان معيارارزشيابي پيشرفت تحصيلي دانش آموزان مورد استفاده قرار مي گيرد. اهداف آموزشي به عنوان حد يادگيري يا انتظارات پيش بيني شده، تعيين كنندة جهت هاي فعاليت هاي ياددهي- يادگيري در برنامه هاي درسي هستند. اهداف آموزشي نيازهاي آموزشي و پرورشي دانش آموزان را مرتفع مي سازند و رسالت و مأموريت هاي آموزش و پرورش را جامه عمل مي پوشانند. تحقق اهداف،بيانگر آن است كه برنامه درسي در فراهم نمودن نقشه فعاليت هاي ياددهي- يادگيري، منجر به يادگيري، موفق بوده است.

برنامه ریزی کودکان  پیش دبستانی

آموزش هایی که، قبل از ورود به تعلیمات ابتدایی به کودکان سه تا شش سال تمام، ارائه می دهند، آموزش پیش دبستانی نام دارد. آموزش پیش دبستانی را به مهد کودک (سه تا چهار سالگی) و آمادگی (پنج و شش سالگی) تقسیم می کنند. مهد کودک به منظور راحتی و آسودگی مادران، به ویژه مادران شاغل است، ولی در دوره پیش دبستانی، به آموزش جنبه های مهم و ضروری زندگی نیاز داریم.
آموزش پیش دبستانی، با فردریک فروبل، پدر آموزش پیش دبستانی در سال ١٨٣٨ میلادی ، بنیان گذاشته شد. این فرد معروف آلمانی اولین باغ کودکان را در شهری کوچک در آلمان تأسیس کرد و از این طریق، مبنای دوره پیش دبستانی نهاده شد. بعدها دانشمندان بزرگی مثل مونته سوری، در این زمینه کار کرده اند.

 در ایران ما موسس آموزش پیش دبستانی و اولین کودکستان، باغچه بان است. وی در سال ١٣٠٣ هجری شمسی در شهر تبریز و در سال ١٣٠٧ در شیراز، دومین پیش دبستانی را تأسیس کرد.  آئین نامه دوره پیش دبستانی، در شورای عالی معارف و فرهنگ تصویب شد و در سال ١٣٤٣، آموزش پیش دبستانی عملاً به صورت نظام همگانی در آمد. تشکیل آموزش پیش دبستانی، به عنوان یک واحد مستقل، بنام آموزش " پیش دبستانی "، در ایران زودتر از فرانسه صورت گرفته است.  آموزش پیش دبستانی، کودکان را برای دوره دبستان آماده می کند و یک مرحله انتقال و گذار است که اگر این مرحله گذار نباشد، کودک قادر به تطبیق با مقررات مدرسه نمی باشند. به طور کلی، آموزش پیش دبستانی بسیار ضروری است، زیرا زمینه های آموزش دبستانی در این دوره تشکیل می گردد.  آموزش مفاهیم اساسی از قبیل عدد و مکان، در دوره دبستان انجام می شود، در حالیکه در پیش دبستانی، زمینه های تشکیل مفهوم و مکان در ذهن او شکل می گیرد، برای مثال، جهت های بالا و پائین و نیز زمینه های مفهوم زمان، دیر ، زود ، امروز ، دیروز در ذهن بچه شکل می گیرد.

با شمارش، کودک با مفهوم اعداد آشنا می شود. در غیر این صورت، کودک در تشکیل مفاهیم اساسی دوره دبستان مشکل پیدا می کند. آیا آموزش پیش دبستانی باید از پیش طراحی شده باشد یا اینکه باید مبتنی بر فعالیت های آزاد خود کودک باشد ، یعنی تا چه حد، باید کودک را در کارها کنترل کرد یا آزاد گذاشت؟

در تعلیم و تربیت رسمی، هیچ کاری بدون برنامه ریزی امکان پذیر نیست. به طور مسلم، آموزش پیش دبستانی باید طراحی شده، با برنامه ریزی صورت بگیرد و فعالیت ها از قبل مشخص شده باشد ( زمان، نوع فعالیتها و فرصتهای یادگیری ). ساختاری بودن پیش دبستانی، دلیل بر نداشتن آزادی عمل دانش آموز نیست بین ساختار فعالیتهای آزاد، باید توازن وجود داشته و انعطاف پذیری در چارچوب برنامه ها باشد، زیرا انعطاف پذیری، یکی از اصول حاکم بر آموزش پیش دبستانی است.

اساسنامه دوره پیش دبستانی

اساسنامه دوره پیش دبستانی مصوبه ششصدو نودو نهمین جلسه شورای عالی آموزش و پرورش مورخ 28/7/1382

مقدمه:(لازم به ذكر است كه در سال 1388 اساسنامه بازنگري شده اين دوره مورد تصويب قرار گرفت)

نظر به نقش و اهمیت آموزشهای پیش از دبستان در فراهم کردن زمینه های رشد وآماده سازی کودکان برای ورود به مدرسه، به استناد مصوبه چهارصدو بیست و دومین جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی تاریخ 16/4/77 مبنی بر طرح مسائل آموزش پیش از دبستان در شورای عالی آموزش و پرورش  و همچنین قانون تاسیس مدارس غیرانتفاعی مصوب مجلس شورای اسلامی در تاریخ 5/3/1367 که آموزش و پرورش  را مسئول صدور مجوز و نظارت بر فعالیت های این مراکز – از جمله کودکستان ها- معرفی نموده، ایجاد هماهنگی و همسویی درخصوص فعالیت های مراجع متعدد این عرصه از سوی وزارت آموزش و پرورش ، یک ضرورت است. بنابراین اساسنامه دوره پیش دبستانی به شرح زیر ابلاغ می شود:

ماده 1- تعریف دوره پیش دبستانی

دوره پیش دبستانی به دوره دو ساله ای اطلاق می شود که کودکان گروه سنی 4 تا 6 سال را تحت پوشش برنامه های تربیتی قرار می دهد.

تبصره – در صورت عدم تأمین امکانات مورد نیاز، اجرای دوره مذکور به صورت یکساله بلامانع است.

ماده2- اهداف کلی دوره پیش دبستانی

-  پرورش قابلیت های جسمانی و ذهنی، هماهنگ سازی و رشد مهارت های حرکتی کودکان.

- کمک به رشد عاطفی کودکان، افزایش حس اعتماد به نفس، درک شرایط محیطی و تقویت درک زیباییها.

-  فراهم ساختن زمینه علاقه و احساس شادی از مشارکت در فعالیت های گروهی.

- تقویت علاقه به ارزش های دینی، اخلاقی و هویت ملی.

- ایجاد رفتارهای مطلوب فردی واجتماعی در کودکان متناسب با سن آنان.

ماده3- اصول حاکم بر آموزش و پرورش  دوره پیش دبستانی:

در برنامه ها و فعالیت های دوره پیش دبستانی اصول زیر مورد توجه قرار می گیرد:

- رعایت تفاوت های فردی و توجه به شرایط فرهنگی و بومی کودکان

-  توجه به ویژگی های مراحل رشد و پرورش حواس گوناگون کودکان

- اولویت دادن به بازی و فعالیت های نشاط آور و پرهیز از روش های آموزش انتزاعی و حافظه مدار

- هماهنگی و همسویی با اهداف دوره ابتدایی           

ماده 4- دوره پیش دبستانی در نظام آموزش و پرورش کشور به صورت های زیر تشکیل می شود:

الف- دولتی با مشارکت مردم

ب- غیردولتی براساس قوانین مربوط

تبصره 1- دوره پیش دبستانی توسط اشخاص حقوقی وحقیقی با اخذ مجوز از وزارت آموزش و پرورش تشکیل می شود. تأسیس این گونه مراکز قبل از کسب مجوز از وزارت آموزش وپرورش  ممنوع می باشد.

تبصره2- کلیه مراکز پیش دبستانی دایر موظفند از تاریخ ابلاغ دستورالعمل های اجرایی ایناساسنامه حداکثر ظرف مدت یک سال از وزارت آموزش و پرورش  مجوز دریافت کنند.

ماده 5- راهنمای برنامه آموزشی و پرورشی دوره پیش دبستانی توسط وزارت آموزش و پرورش تهیه و به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش  می رسد. در چارچوب راهنمای مذکور مواد آموزشی به صورت غیر متمرکز تهیه می شود.

ماده 6- تعیین صلاحیت های نیروی انسانی و استانداردهای فضا، تجهیزات و مواد آموزشی دوره پیش دبستانی و نظارت بر حسن اجرای فعالیت های آموزشی و پرورشی این دوره به عهده ی وزارت آموزش و پرورش  می باشد.

تبصره- وزارت آموزش و پرورش  وظیفه ی مدیریت تامین نیروی انسانی مورد نیازدوره یپیش دبستانی رابااستفاده از ظرفیت های مراکز آموزشی بخش های دولتی و غیردولتی برعهده دارد.

ماده 7- دستورالعمل های اجرایی این مصوبه ظرف مدت سه ماه توسط وزارت آموزش و پرورش تهیه و ابلاغ خواهد شد.

برنامه ها و تجهیزات مراکز پیش دبستانی:

آموزشهای پیش دبستانی،کودک محورند،نه موضوع محوروبرنامه ها بر اساس کودک محوری طراحی و تهیه می شوند.منظورازکودک محوری،این است که علایق ، نیازها و توانایی های کودک اساس برنامه ریزی قرار گیرد . در دوره پیش دبستانی ، موضوعات درسی مهم نیست ، بلکه رشد کودک اهمیت بسیاری دارد و آموزش های آن رشد محور هستند . در دوره پیش دبستانی و دبستان ، به کودک به عنوان موجود در حال تکوین و تحول می نگرد . در دوره پیش دبستانی ، کودک قادر به درک مفهوم قاعده و مقررات نیست و در برنامه ها ، اخلاق مبتنی بر ایجاد عادات نیکو ، پرورش داده می شود، اما تربیت اخلاقی در دوره دبستان ، مبتنی بر مقررات و قاعده است و این امر، تعلیم و تربیت تکوینی نام دارد ، یعنی با توجه به مراحل رشد کودک ، برنامه ریزی می کنند . برنامه های این دوره ، کودک محور و رشد محورند ، این برنامه ها بر خلاف برنامه های آموزش دبستانی، رسمی نیستند ، بلکه بسیار انعطاف پذیرند، در این دوره کلاس درس ( به آن صورت که مدنظر ماست ) وجود ندارد، امتحان محور هم نیستند، هر چند ارزشیابی تکوینی صورت می گیرد. این برنامه ها، فرایند محور هستند و بیشتر به فرایند یادگیری توجه می کنند.
محیط پیش دبستانی، از یک انضباط خشک و رسمی برخوردار نیستند، زیرا موجب بدبینی کودک به کلاس درس می شود. مسأله بسیار مهم در برنامه آموزش پیش دبستانی، این است که این برنامه، پیش زمینه آموزش دبستانی می باشد. در برنامه های پیش دبستانی، خواندن، نوشتن و حساب کردن به کودکان آموزش داده نمی شود، بلکه زمینه ها و مبانی آمادگی کودک فراهم می شود تا او در دوره دبستان، خواندن، نوشتن و حساب کردن را یاد بگیرد. یکی از اهداف مهم آموزش پیش دبستانی، این است در که کودکان نگرش مثبتی نسبت به محیط کلاس و مدرسه ایجاد کنیم تا کودک به خود انضباطی برسد و انضباط را رعایت کند.

روشهای آموزش پیش دبستانی:

روش آموزش پیش دبستانی، بیشتر بازی محور است و فعالیت های آن آزادی محورند. بازی، نقش بسیار مهم و کلیدی در آموزش پیش دبستانی دارد. این روش، مبتنی بر بازی است و کودک در دوره پیش دبستانی، در همه فعالیت ها، فعالانه شرکت داشته و نباید منفعل باشد ما گفتیم که ارزشیابی ها در دوره پیش دبستانی، باید تکوینی باشند. در اینجا، بین نگرش ها و فعالیت های والدین در خانه و فعالیت ها و روش های تدریس معلمان در دوره پیش دبستانی، تضاد وجود دارد. از طریق ایجاد ارتباط منظم با والدین و ارائه آموزشهای منظم و نظام دار به آنها، باید تضاد بین نگرش های والدین و معلمان پیش دبستانی را از بین برد.

 

نقش آموزش پیش دبستانی:

انتظارات والدین از کودک پیش دبستانی، با واقعیت هماهنگ نیست. برای مثال، همه والدین فرزندان خود را تیزهوش می دانند و انتظارات بیش از حدی از آنها دارند یا از فرزندانشان انتظار دارند، از یک تا پنج بشمارند، اما این توقعات، باعث مشکلاتی می شود که همان تعجیل بیش از حد در آموزش پیش دبستانی نام دارد و به هیچ وجه صحیح نیست.

مربی پیش دبستانی باید ویژگیهای خاصی داشته باشد:

به راحتی رابطه برقرار کند، تا حدودی به روانشناسی کودک آشنا باشد، به وسایلی که در اختیار کودک قرار می دهد، شناخت داشته باشد، به کودک کمک کند، به کار عشق و علاقه داشته باشد، از الفاظ ساده استفاده کند، از لحاظ تیپ ظاهری خوب باشد، ظاهری آراسته و در عین حال ساده داشته باشد، بتواند جایگزینی برای مادر باشد، بچه را در آغوش بگیرد و به وی محبت بورزد. فضای آموزش، بسیار مهم است و باید شاد باشد و تجهیزات و وسایل مختلف در اختیار بچه باشد. ما باید از طریق فراهم آوردن وسایل متنوع، یک محیط یادگیری غنی برای کودکان ایجاد کنیم تا بچه ها آزادانه، با این وسایل بازی کنند و به رشد کافی دست یابند. به طور کلی سنین سه تا شش سالگی، مرحله شکل گیری شخصیت، تربیت حواس و تخیل کودک است. اساس ساختار شخصیتی و رفتاری انسان، در دوران کودکی پایه ریزی می شود و به این ترتیب ، آموزش قادر است، در سرنوشت بعدی کودک تأثیر مثبت و سازنده ای بگذارد. از آنجا که برای یادگیری محدودیت زمانی وجود دارد و احتمال وقوع این محدودیت در دوران کودکی بیشتر است، از این رو پاسخ به سوالاتی مانند اینکه کودکان چه چیز را، چگونه و به چه وسیله باید آموزش ببینند ، از اهمیت بسزایی برخوردار است. دوره پیش دبستانی، برای تربیت کودکانی که در سن پنج سال تمام هستند، در نظر گرفته شده و کودک را برای دوره مدرسه و مهارتهای مورد نیاز آن آماده می کند. کودک به تدریج از محیط خانه جدا شده، با کودکان دیگر انس می گیرد و با کار در مدرسه آشنا می شود. روش آموزش پیش دبستانی، روش بازی است، یعنی بر اساس بازی و فعالیت، کودک را با مفاهیم و مهارت های جسمی و گفتاری مورد نیاز برای دوره ابتدایی آشنا می کند و زمینه ارتقاء رشد ذهنی، جسمی، اجتماعی او را فراهم می سازد. طبق یافته های پژوهشی، کودکانی که دوره پیش دبستانی را گذرانده اند، نسبت به آنهایی که در این دوره شرکت نکرده و به صورت مستقیم وارد دبستان شده اند، موفق ترند. در ضمن، هزینه ها و خدمات بعدی مورد نیاز برای گروه آموزش ندیده، از نظر افت تحصیلی و کلاس های تقویتی، حدود هفت برابر گروه آموزش دیده است.  

برنامه ریزی درسی مدارس ابتدایی

کارکرد برنامه درسی دوره ابتدایی به وسیله دو عامل اساسی تعیین می شود .از یک سو،میلیونها کودک مدرسه رو در کشور وجود دارند. کودکانی با پتانسیل بسیار زیاد برای زندگی در جامعه ،اما متفاوت از نظر توانایی  وظرفیت یاد گیری .از سوی دیگر ،در جامعه مسائل بیشماری وجود دارند وباید برای بهبود وغنی تر کردن زندگی انسانها کار هایی انجام بگیرد .از این دیدگاه برنامه ریزی درسی تفکر ابزار گونه ای است که این دو عامل اساسی را بهم پیوند می دهد.  پس برنامه درسی دوره ابتدایی شامل تجاربی است که کودکان ازطریق آن به خود - شکوفایی می رسند ودرهمان زمان یاد می گیرند .در ساختن جامعه خوب،وبرای بهتر زیستن همگان مشارکت کنند .بعضی دلالتها ومفاهیم ضمنی این تعریف وسیع برنامه درسی در ابتدایی از این قرار است :

1-برنامه درسی تنها شا مل تجربیات کودکان است ،برنامه درسی تنها در کتابها ی درسی یا درموضوعهای درسی ویا دربرنامه وعلاقه و توجه معلمان به موضوعها ی ومسائل خاصی نیست.موضوعهای یادگیری درواقع همان نقشی را دارند که نقشه جاده ها برای مسافرت لازم است.در ارزشیابی برنامه درسی بررسی دقیق کیفیت زندگی که پیامد برنامه درسی است ضرورت دارد.

 2-برنامه درسی فراتر از موضوعهای درسی است که باید آموخته شود .گرچه انتخاب محتوای مفید ومناسب مهم ترین مسئولیت برنامه ریزان درسی ومعلم است.اما محتوا تنها برنامه درسی را تشکیل نمی دهد،مگر اینکه محتوا بخشی از تجارب کودک باشد.

3-مهمترین کار برنامه درسی ،هدایت زندگی است.برنامه درسی باید محیط ویژه (به جای محیط بی نهایت وسیع )ونظام دار،بررسی شده وساده برای مقاصد ویژه باشد.

4- کار برنامه ریزان درسی ،کار یادگیری تخصصی است که آگاهانه وبمنظورهدایت استعداد ها وعلاقه های کودکان به سوی مشارکت فعال وموثر درزندگی اجتماعی محلی وجامعه بزرگتر انجام می گیرد .هم چنین کا ر برنامه ریزان درسی کمک به کودکان درغنی تر کردن زندگی خودشان ومشار کت در بهسازی جامعه از طریق آشنا کردن آنان با اطلاعات ،مهارتها ونگرشهای سود مند است.

5-مسئله برنامه ریزی درسی تنها توجه به این نیست که کدام موضوع باید آموخته شود ،یا ذهن یاد گیرنده تقویت شود ویا دانش او افزایش پیدا کند بلکه باید برای بهبود زندگی فرد واجتماع نیز توجه شود.

 تعريف آموزش و پرورش دوره ابتدايي

در جوامع بدوي ، مجموعه ميراث فرهنگي بسيار اندک بوده و سطح دانش و مهارت ها آن چنان وسيع نبود ، در نتيجه نيازي به نظام آموزشي منسجم با سبک برنامه خاص احساس نمي شد . آموزش ، بيشتر از طريق خانواده ها انجام مي شد و جنبه غير رسمي داشت . با گذشت زمان در کشورهاي مختلف ، نظام هاي آموزشي رسمي با ساختار بسيار منظم و برنامه ريزي شده ، شکل گرفت . در ايران با وجود تاريخ و تمدن کهن ، سيستم آموزشي در طول تاريخ دچار تحول گرديده و تحولات بسيار وسيعي در مقاطع مختلف رخ داده است؛ البته دوره ابتدايي با اين اسم ، در نظام آموزشي ايران وجود نداشت . قبل از تشکيل نظام آموزشي نوين ، در ايران بيشتر مکتب خانه و مدارس ديني وجود داشت ، افراد روحاني ، مکتب خانه را اداره مي کردند و دروس قرآن و ادبيات فارسي به کودکان آموخته مي شد . بعد از انقلاب مشروطه در سال ١٢٩٠ هجري شمسي ، قانون معارف براي اولين بار تصويب شد ، در نتيجه آموزش ابتدايي را به عنوان اولين مرحله ساختار نظام آموزشي نوين ايران معرفي نمود و لزوم بسط و گسترش آموزش ابتدايي نوين در تاريخ ايران ، براي اولين بار مطرح شد . در سال ١٣٢٢ طبق قانون تعليمات اجباري ، آموزش ابتدايي به عنوان يک دوره آموزش عمومي و تعليمات اجباري ، مطرح و همگاني شد .
طبق ماده دوم قانون تعليمات اجباري ، طول دوره آموزش ابتدايي ، شش سال تعيين شد ، ولي در سال ١٣٤٥ هجري شمسي ، مدت اين دوره به پنج سال تقليل پيدا کرد .ومجدداًدر سال1391با اضافه شدن پایه ی ششم به آن دوباره به شش سال تبدیل گردید.

اهميت آموزش ابتدايي

آموزش ابتدايي ، به عنوان اولين مرحله آموزش همگاني مطرح است .آموزش ابتدايي ، کودکان را براي مقاطع بالاتر آماده مي کند و چنانچه از نظر کمي و کيفي در سطح بالاتري ارائه شود ، افت تحصيلي و ترک تحصيل در مقاطع بعدي ، کمتر مي شود . اگر آموزش ابتدايي در سطح گسترده اي صورت بگيرد و اکثريت يا تمام کودکان واجب التعلم ايراني را تحت پوشش قرار بدهد ، مي تواند ، بي سوادي را در کشور ريشه کن کند در سال ١٣١٣ نظام نوين آموزشي ايران گسترش پيدا کرد ، دانشسرا و تربيت معلم در ايران ، به نام " دارالمعلمين " و " دارالمعلمات " و سپس دانش سراي مقدماتي تأسيس شد. تا سال ١٣٤٥ نظام آموزشي ايران داراي سيستم شش سال ابتدايي، سه سال دوره اول دبيرستان و سه سال دوره دوم دبيرستان بوده است. از سال ١٣٤٥ طول دوره ابتدايي از شش سال به پنج سال کاهش يافت. بدين ترتيب ، دانش آموزان براي ورود به سه سال دوره راهنمايي آماده مي شوند تا استعداد آنها دقيقاً شناسايي شده و بر مبناي استعدادهايشان ، در دوره متوسطه ، در رشته خاصي ادامه تحصيل بدهند. در حقيقت، نظام آموزشي ايران در سال ١٣٤٥ به صورت کلي تغيير کرد و از مهر ماه سال ١٣٥٠ دوره اول راهنمايي تحصيلي شروع شد . واینک با ایجاد سند تحول بنیادین  آموزش وپرورش مرحله ی جدیدی را شروع نمودهایم .

اهداف آموزش و پرورش ابتدايي

اهداف آموزش و پرورش ابتدايي ، مبناي تعيين روشها ، محتوا، سازماندهي محتوا ، ارايه محتوا و ساير اجزاء تعليم و تربيت مي باشند.  

 1-مهمترين هدف در دوره ابتدايي، پرورش استعدادهاي کودکان مي باشد. منظور ازاستعداد، توانايي و قابليتهاي بالقوه دانش آموزان است. استعدادها دو دسته عمومي و خاص مي باشند . استعدادهاي عمومي، بايد در همه افراد جامعه شکوفا شوند وگرنه، افراد قادر به مشارکت در فعاليتهاي گروهي و اجتماعي نيستند . براي مثال ، در اين زمينه مي توان به پرورش قواي تفهيم در کودکان اشاره کرد. در دوره ابتدايي ، بايد بين افراد تفاهم و توافق عمومي ايجاد شود ؛ چون اين امر سبب تقويت وجوه تشابه افراد مي گردد. استعدادهاي خاص، استعدادهايي هستند که در همه افراد به يک اندازه وجود ندارند و افراد ، از نظر استعدادهاي خاص متفاوت هستند. برخي از افراد در يک استعداد خاص از بقيه بالاترند و عده اي در استعداد خاص ديگري، مانند استعداد رياضي، موسيقي ، نقاشي برتر هستند.  

پرورش استعداهاي خاص ، در دوره دبيرستان صورت مي گيرد . هر چند که زمان بروز برخي از استعدادهاي خاص در اواخر سالهاي دبستان مي باشد، اما اکثر آن استعدادها از دوره راهنمايي به بعد شکوفا مي شوند و زمينه شکوفايي آنها در دوره دبيرستان فراهم مي شود . به عبارت ديگر دوره راهنمايي ، زمان تشخيص استعدادهاي خاص ، از طريق مشاهده منظم و پرسشنامه است ، ولي دوره متوسطه ، زمان پرورش استعدادهاي خاص مي باشد . پرورش استعدادهاي خاص ، در همه افراد صورت نمي گيرد ، نيازي به پرورش همگاني نيست و فقط بايد در برخي از افراد که داراي استعدادهاي خاص هستند ، تحقق يابد . اين استعدادها به آساني شکوفا نمي شوند و شناسايي و پرورش آنها ، به سهولت صورت نمي گيرد. استعدادهاي خاص ، افراد مي شوند.  

2-آشنا باعث تقويت وجوه تمايز در افراد مي گردند، برعکس استعدادهاي عمومي که سبب تقويت وجوه تشابه در نمودن دانش آموزان با معارف ديني : در دوره ابتدايي ، بايد دانش آموزان را با ساده گويي متناسب با هوش و توانايي هايشان با رموز خلقت ، زندگي پيامبران، ائمه معصومين

3-تقويت حس نظم ، مسووليت پذيري و رعايت حقوق ديگران : در اين دوره، بايد نظم و انضباط ، حس مسووليت پذيري ، احترام به حقوق ديگران و کنترل خود را به کودک ياد داد تا خود مداري و خود محوري کودک ، به تدريج تعديل گردد . در اينجا بايد تناسب اصل سنديت و اقتدار نيز رعايت شود .  

4-ايجاد بينش کافي نسبت به تمدن : در دوره ابتدايي ، بايد کودکان را با علومي چون تاريخ ، جغرافيا و اجتماعي آشنا نمود . هدف از آموزش چنين علومي در اين دوره ، اين است که کودکان با زمان و مکان پيرامون خود ارتباط برقرار کرده و نسبت به تمدن کشور خود ، احساس تعلق کنند . 

5-آموزش اطلاعات بهداشتي ، ايمني ، قوانين و هنجارهاي اجتماعي : کودکان در اين دوره ، از نظر فکري قادر به درک قواعد هستند ، در نتيجه مي توان هنجارهاي اجتماعي، آموزشهاي بهداشتي و ايمني را به آنها ارايه نمود. مدرسه در دوران ابتدايي، از طريق آموزش هنجارها و ارزشهاي اجتماعي به کودکان، به آنها مي فهماند که لازمه زندگي اجتماعي ، رعايت حقوق ديگران است.  

 

 

 

 

ویژگیهای دانش آموزان دوره ابتدایی

دوره سوم کودکی از حدود شش سالگی تا یازده سالگی است .در این دوره شخصیت کودک سازمان یافته تر و پیچیده تر میشود واز نظر توانایی های جسمی و ذهنی واجتماعی تغییرات مهمی در او بوجود می آید ؛ از این رو شناخت کودکان دبستانی برای برنامه ریزان و مدیران ومعلمان دوره ابتدایی ضرورت دارد .

اهم ویژگی های بدنی وذهنی کودکان هفت الی ده ساله ها به شرح ذیل است :

الف ) ویژگی های بدنی

- هماهنگی چشم ودست کامل می شود

- یاد گیری مهارتهای حرکتی،دقیق تر ،سریعتر وپیچیده تر می شود .

- ماهیچه های کوچک ،کاملاً رشد می کنند .

- سرعت رشد دختران در این دوره از پسران بیشتر می شود .

- درپایان این دوره ،علایم بلوغ ( صفات ثانویه ) دردختران بتدریج ظاهر میشود .

- در کاربرد صحیح و سریع اندامهای حسی وحرکتی مهارت کافی کسب کرده است .

- رشد جسمی کودک بخصو ص از نظر تکامل مراکز عصبی ، به جایی رسیده است که میتواند به تحریکات رسیده ازخارج ، پاسخهای کاملاً اختصاصی بدهد .

 

ب ) ویژگی های ذهنی وتحول روانی

- تقلید در این دوره آگاها نه انجام میشود .

- خود میان بینی یا خود مداری کودک تعدیل میشود .

- بزرگسالانی که از نظر او ارزشمند ومورد احترامند الگو قرار می دهد .

- احساس مالکیت در او قوی میشود .

- از تخیل به واقعیت نزدیک میشود .

- به مرحله تفکر محسوس میرسد .

- قدرت تشخیص میان خوب وبد در او ظاهر میشود .

- کم کم آرامش وثبات عاطفی پیدا می کند .

- دارای ابتکار عمل وسلیقه شخصی می شود .

- قواعد را درک می کند ورعایت قاعده در کار ها را لازم می داند .

- قدرت درک علت امور طبیعی را بتدریج پیدا میکند .

- دراین دوره کودک دارای حافظه نیرومندی است .

- به حرف زدن علاقه فراوان دارد .

- به رقابت با کودکان دیگر وهمسالان علاقه مند است .

- قبل از اجرای هر کار قادر ا ست طرح ونقشه آن را بریزد .

- به یادگیری علاقه زیاد دارد .

- قدرت درک مشکلات پیرامون خود را پیدا می کند .

- کنجکاوی کودک جهت دار وهدفمند میشود .

با توجه به ویژگی های کودکان دردوره دبستان تعلیم مفاهیم اساسی ،تربیت اخلاقی واجتماعی وجسمانی اوضرورت دارد .

روشهای تدریس در دوره ابتدایی

درفرایند آموزش و پرورش روشها وفنون تدریس وهمراه با تربیت جایگاه مهمی دارد . روش یعنی "راه انجام دادن کاری " وروش تدریس یعنی "راه منظم ،با قاعده ومنطقی برای ارایه کردن درس "و روش آموزش "مجموعه تدابیر واندیشه هایی منظمی که معلم برای رسیدن به هدفهای تربیتی با توجه به شرایط وامکانات اتخاذ می کند " تدریس تعامل بین معلم وشاگرد است که بر پایه طراحی منظم وهدفمند معلم، برای ایجاد تغییر در رفتارشاگرد انجا م می گیرد .

معلمی موفق است در استفاده از روشهای تدریس که به تناسب شرایط مهارت داشته باشد ؛زیرا شیوه تدریس محور تعلیم وتربیت است ومعلم بدین وسیله میتواند هم سطح معلومات شاگردان را بالا ببرد وهم رسالت تربیتی خودرا ایفا کند .

روشهای تدریس مورد استفاده در کلاس از جمله :

روش سخنراني

 در اين روش ، معلم مطالب درسي را به دانش آموزان انتقال مي دهد. وظيفه اصلي معلم ، انتقال معلومات و اطلاعات درسي به دانش آموزان است . وظيفه دانش آموزان ، گوش دادن ، نوشتن و يادداشت برداشتن است . در اين روش مي توان ، ذهن دانش آموز را به بانکي تشبيه نمود که بايد در آن پول اندوخته شود ، در اينجا نيز ، ذهن دانش آموز بايد مملو از معلومات گردد ، مطالب را در ذهن نگه دارد و هنگام امتحان يادآوري نمايد . روش سخنراني ، محاسن و معايبي دارد . در يک جلسه سخنراني ، مي توان مطالب زيادي را به دانش آموزان انتقال داد ، صرفه جويي در زمان و امکانات و نياز کم به وسايل و امکانات تکنولوژي آموزشي ، از محاسن اين روش مي باشد . با توجه به امکانات کم در برخي از مناطق ، معلم مي تواند با استفاده از اين روش ، حجم بسياري از اطلاعات را به افراد انتقال بدهد .  

روش نمايشي

 در اين روش ، معلم مهارت و کار خاصي را به طور عملي در برابر دانش آموزان انجام مي دهد و دانش آموز پس از مشاهده مراحل کار، سعي مي کنند ، کار را به همان ترتيب انجام بدهند. در اين روش، مشاهده و سپس تقليد از معلم ، بسيار مهم مي باشد .

روش ايفاي نقش

 در اين روش ، معلم از دانش آموزان مي خواهد که يک قطعه نمايش يا تئاتر را اجرا کنند ، به گونه اي که در اين فرايند ، هر يک از فراگيران ، ايفاي نقش خاصي را به عهده بگيرند . از طريق اين روش ، مي توان بسياري از مهارتها ، از قبيل فن بيان ، ايجاد ارتباط و ابراز وجود را به دانش آموزان ياد داد .روش ايفاي نقش ، محاسن و معايبي دارد که به ترتيب زير مي باشد:اين روش ، موجب درمان افراد خجالتي مي گردد . البته بايد توجه نمود که در ابتدا، نقشهاي ساده را به آنها واگذار نمود . اين مسأله در مورد دانش آموزان بسيار فعال نيز ، کاربرد بسياري دارد ، زيرا آنها مي توانند ، فرايند ايفاي نقش را به خوبي دنبال کنند . عيب آن نيز اين است که نياز به امکانات بسياري دارد و در همه دروس قابل استفاده نيست

روش اکتشافي يا يادگيري اکتشافي

 در اين روش ، معلم کاري انجام نمي دهد ، بلکه دانش آموزان را در برابر مسائل مختلفي قرار مي دهد . دانش آموز بايد ابتدا مسأله را درک کرده و بداند که مسأله چيست ؟ سپس از طريق ارائه شواهد و اطلاعاتي در مورد آن مسأله ، فرضيات و راه حلهايي ارائه مي کند ، فرضيات را در معرض آزمايش قرار مي دهد کنند. در يادگيري اکتشافي ، دانش آموز را در برابر اطلاعات و يادداشتهاي قبلي قرار نمي دهيم ، بلکه سعي مي شود که وي در جريان آموزش، مسائل متفاوتي را کشف نمايد و راه حلهايي را براي مسأله پيدا کند . زيرا اکتشاف، به معناي کشف معلومات ندانسته مي باشد .

روش پرسش و پاسخ

اين روش ، در اکثر مواقع مکمل روش سخنراني است و اکثر معلمان ، اين دو روش را با يکديگر اين روش ، در اکثر مواقع مکمل روش سخنراني است و اکثر معلمان ، اين دو روش را با يکديگر تلفيق مي نمايند تا از طريق آن ، نقاط ضعف دانش آموز را برطرف نمايند. در اين روش ، معلم پرسشهايي را مطرح نموده و بر اساس پاسخهاي ارائه شده توسط فراگيران ، سوالات جديدي مطرح مي شود و در طي يک روال منطقي ، فراگيران را به سمت راه حل مسأله و مسائل مورد نظر هدايت مي نمايد . در اين روش ، دانش آموزان از طريق سوالات درست، حساب شده و سنجيده ، به سمت يافتن راه حلهاي درست سوق داده مي شوند . از اين طريق ، جنبه انفعالي روش سخنراني تا حدي از بين رفته و دانش آموز در جريان يادگيري ، مشارکت فعالي پيدا مي کند.  

استفاده از روشهاي سمعي بصري

استفاده از وسايل آموزشي از قبيل رایانه ،دیتاشو، اوپک ، اورهد ، اسلايد ، ويديو ، تلويزيون و حتي ضبط صوت ، سبب تنوع کلاس درس مي شود ، ، در دوره دبستان، بايد به منظور ايجاد انگيزه بيشتر در يادگيري ، کاهش خستگي و کسالت دانش آموز و جذاب کردن محيط آموزشي ، حداکثر استفاده را از اين وسايل به عمل آورد . تفکر کودک در دوره دبستان ، عيني است . بنابراين ، هر چه مطالب عيني تر باشند ، دانش آموز آنها را بهتر درک مي کند. در اين دوره ، بهتر است که از تلفيق روشها استفاده نمود . براي مثال ، موردي را نمايش مي دهيم يا کودک اضافه کردن يک ماده شيميايي به ماده ديگر را مشاهده مي کند و ما در حين نمايش ، توضيح مي دهيم . در برخي از مواد درسي ، مثل تعليمات اجتماعي ، تلفيق روش نمايشي و روش سخنراني، مي تواند از ساير روشها موثرتر باشد .در بين روشهاي مذکور آزمايشي در دوره دبستان ، کدام روش موثر تر است؟با توجه به دو شعار فعال بودن و مشارکت دانش آموزان در امر يادگيري و آموزش چگونه ياد گرفتن ، مي توان گفت که يادگيري اکتشافي، دقيقاً مبتني بر آن دو روش است ؛ البته يادگيري اکتشافي ، بايد در همه مراحل تدريس اعمال شود ، نه در کليه دروس . در اين زمينه ، مي توان گفت که روشها مطلق نبوده ، بلکه در دوره ابتدايي، با توجه به امکانات ، ماده درسي ، سن کودک ، ويژگيهاي دانش آموز، فضاي آموزشي ، زمان و به طور کلي ، تمامي شرايط موثر در آموزش يادگيري اکتشافي ، بهترين روش مي باشد . هر چند که تنها روش نيست و گاهي اوقات ، معلم به ناچار بايد از روشهاي ديگر استفاده کند . در دوره ابتدايي ، نوع مسأله بايد بسيار آسان باشد تا دانش آموز از عهده حل آن برآيد .در صورتي که يادگيري اکتشافي منطبق با توانايي و ميزان ر


مطالب مشابه :


برنامه کودک و کارتون های سال های قدیم

اگه نبینی ضرر می کنی (@@) - برنامه کودک و کارتون های سال های قدیم - وبلاگی برای همه ی فصول




برنامه ی هفتگی کلاس ها

مهد کودک شاپرک - برنامه ی هفتگی کلاس ها - آدرس : ارومیه , پشت اداره مخابرات , کوی هاله - مهد کودک




برنامه ی واكسيناسيون کودک

من و کودک من - برنامه ی واكسيناسيون کودک - خواننده گرامی برای مشاهده نوشته های پیشین به




تفکر و پژوهش : برنامه کودک و نوجوان

6shom-iran - تفکر و پژوهش : برنامه کودک و نوجوان - کلاس ششم ابتدایی




برنامه ریزی درسی ویژه ی پیش دبستان ودبستان

معلم پژوهنده سمیرم-اصفهان 91-90 - برنامه ریزی درسی ویژه ی پیش دبستان ودبستان - - معلم




کلاس های فوق برنامه مهد کودک

پیش دبستانی و مهـد کـودک صـد گل مرند - کلاس های فوق برنامه مهد کودک کلاس فوق برنامه ی




ویژه برنامه کودک پیک شادی (هفته ی ملی کودک)

به مناسبت هفته ی ملی کودک ، ویژه برنامه ای با عنوان کودک پیک شادی در تاریخ 15/7/92 ، با حضور آقای




برنامه های شبکه دو برای عید فطر اعلام شد

بازیگران کودک،نوجوان - برنامه های وی در پایان از تولید و پخش یک برنامه‌ی کودک جدید با




برچسب :