نیمه دومی (پسرونه)

من ساکن یکی از روستاهای سرسبز شمال ایران هستم. الان که دارم براتون این خاطره را می نویسم دانشجوی ترم 3 دندانپزشکی هستم. خاطره من مربوط میشه به زمانی که قرار بود تازه به مدرسه بروم. نزدیکای مهر که میشد بچه های محل برای رفتن به مدرسه پیش عباس آقا سلمونی می رفتند و موهاشونا کوتاه می کردند. عباس آقا مردی بود که زیر یه درخت بزرگ یک بیست لیتری خالی می گذاشت و با یک پیشبند و یه آیینه کوچک به کوتاه کردن موهای مردم مشغول میشد. دو سه هفته مونده به مهرماه بازار کچل کردن عباس آقا داغ داغ بود و بچه ها تک تک زیر دست عباس آقا می نشستند و ایشون لُنگ قرمز رنگی را به دور گردنشون می بست و با ماشین مکینه ای شروع به کچل کردن می کرد. بعد از گذشت یه تابستون داغ دو هفته ای مونده به مهرماه بود که هم سن و سالای من با سرهای سفید و براق توی محله دیده می شدند. آخه عباس آقای ما فقط یه ماشین مکینه ای نمره سفر داشت که اون را روی سر بچه ها تاب می داد و سرهاشون را می تراشید. یه روز عصر از مامان پول گرفتم تا بروم و برای خودم تنقلات بگیرم. در مسیر راه به عباس آقا برخوردم که داشت سر یکی از بچه های محل را می تراشید. ایستادم و چند لحظه ای به موهای مشکی رنگ و بلند اون پسر که توی هم لوله می شد و روی زمین میریخت نگاه کردم.. در همین حین عباس آقا نگاهی به من کرد و گفت چیه تو هم می خوای کچل کنی. بیا بیا بشین اینجا تا نوبتت بشه. من هم با سکوتی سنگین به عباس آقا زل زده بودم که دوباره پرسید مگه تو شش ساله نیستی. پس امسال میری مدرسه و باید قبل اون با موهات خداحافظی کنی.پیش خودم گفتم عباس آقا درست میگه من شش سالمه و باید امسال بروم مدرسه. رفتم و روی زمین در گوشه ای نشستم. یواش یواش تراشیدن سر اون آقا پسر تموم شد و عباس آقا اون پیشبند قرمز را از دور گردنش باز کرد و با گرفتن پولی از اون پسر با اشاره به من گفت که بیام و روی اون بیست لیتری بشینم. از جایم بلند شدم و آروم آروم رفتم و روی بیست لیتری نشستم. عباس آقا تکانی به اون پیشبند داد و بستش دور گردن من.موهای من حالت فر ریز داشت و در موقع شانه کردن مقداری اذیت می شدم. عباس آقا یه شانه بزرگ برداشت و در حالیکه با من صحبت می کرد شروع به شانه کردن موهای من کرد. هر شانه ای که به موهای من می زد چشمانم را به علامت درد به هم فشار داده و شانه هایم را بالا می انداختم.

عباس آقا گفت چیه پسر جان. الان از این موها راحتت می کنم. از توی صندوق کنار دستش ماشین مکینه ای را برداشت و با روغن چکان چند قطره روغن روی اون ریخت و چند بار باز و بسته اش کرد. سپس از جلوی پیشانی من شروع به تراشیدن سرم کرد. ماشین لابلای موهام گیر می کرد و من چشمانم را بسته و شانه هایم را بالا آورده بودم. سردی ماشین مکینه ای روی پوست سرم احساس می شد و صدای باز و بسته شدن ماشین توی گوشم می پیچید. هر از گاهی چشمانم را باز کرده و به موهای فرفریم که توی اون پیشبند لنگی قرمز ریخته شده نگاهی می کردم. بعد از 10 دقیقه ای کار عباس آقا تمام شد و ایشون لنگ را از دور گردنم باز کردن و گفتند 20 تومان میشه پسر جان. مشتم را باز کردم و از توی اون مقدار پولی که مامان برای خرید تنقلات داده بودند را به عباس آقا دادم و راهی خانه شدم. در بین راه هر از گاهی دستم را به رویم سرم می کشیدم و از اینکه دستم قلقلک میشد حالت خوبی به من دست می داد. احساس خوبی داشتم ازینکه خودم به سلمونی رفته و کچل کرده بودم. با همین افکار به خانه رسیدم و وارد شدم. مادرم سرحوض مشغول شستن لباس ها بودن. با دیدن چهره من لباس از دستشون رها شد و افتاد داخل حوض. با صدای متعجبانه ای گفتند علی... موهات کو. من هم با غروری گفتم.آخه امسال باید بروم مدرسه.مادرم با تعجب نگاهی به من کردند و گفتند چه کسی این حرفو زده. من هم گفتم مگر من 6 سالم نیست. خوب من هم باید مثل دوستام برم مدرسه. مادرم خنده ای کردند و گفتند اما آخه علی جان تو نیمه دومی هستی و باید سال آینده به مدرسه بروی. متوجه شدی. اون روز من منظور مادرم را درست نفهمیدم ولی هر چه بزرگتر شدم فهمیدم که بچه هایی که در 6 ماه دوم سال به دنیا می آیند یک سال دیرتر باید به مدرسه بروند و من هم متولد آبان ماه بودم. حالا من بودم و یه سر تراشیده و خنده دوست و آشنا که چه بلایی سر موهایم آورده بودم. اما خداروشکر تا نزدیکای عید همون سال موهایم بلند شدند و من فهمیدم که هیچ وقت بی هماهنگی با مامان و بابا نباید کاری را که از اون مطلع نیستم انجام بدهم.


مطالب مشابه :


شنیون باز..بسته..دخترونه..مدل موی فر

شنیون باز بسته دخترونه مدل موی فر ♥♥♥ ¨°o.O مـدل هاى جـــدیدلباس وآرایــــــش♥♥♥




جدیدترین مدل موی باز و شینیون باز عروس 2015

جدیدترین مدل موی باز و شینیون باز عروس 2015 - انواع باز و شینیون باز عروس 2015, مدل موهای




نیمه دومی (پسرونه)

بهترین وبلاگ در مورد تراشیدن سر.انواع مدل باز کرده و به موهای انواع مدل موهای




باز هم خاطره ای برای دوستان سرطانی- نوشته یاسمین

بهترین وبلاگ در مورد تراشیدن سر.انواع مدل مو زنان و دختران




رنگ مو گیاهی

یا عکسها به درستی باز نمیشوند حتما انواع مدل رطوبت كافی را به موهای خشك باز




داستان کچل کردن مینا

بهترین وبلاگ در مورد تراشیدن سر.انواع مدل پیشبند و باز کرد و انواع مدل موهای




مدل لباس برای انواع صورت

کنید در غیر این صورت باز صورتتان از مدل موهای جدید و مدل لباس برای انواع




اموزش مرحله به مرحله انواع بافت مو

اموزش مرحله به مرحله انواع فرق باز کرده و این لایه را جدا می کنید. می توانید موهای پشت




ده مدل موی سال 2009

این مدل کوتاهی با وجود کوتاه بودن باز حالت زنانه این مدل سال ٧٠ مناسب موهای کلفت و




داستان کچلا جمع بشین

بهترین وبلاگ در مورد تراشیدن سر.انواع مدل را براش باز میکنم و انواع مدل موهای




برچسب :