سفر به همدان

همدانHamedanغار عليصدرAli-Sadr Cave

مزارع قزوين

برنامه سفر به همدان، پایتخت تاریخ و تمدن ایران، در يك سفره دو روزه، به هدف بازديد از بزرگ‌ترین غار آبی جهان، غار عليصدر، غاري كه زمین شناسان قدمت سنگهای غار را به دوره ژوراسيك از دوران دوم زمین‌شناسی (۱۹۰-۱۳۶ میلیون سال قبل) نسبت می‌دهند. )شروع شد. مسير را از كرج به سمت قزوين (باراجين) با اتوبوس هاي تبريز رفتيم.از آنجا با خانواده همسرم همراه شديم.به سمت تاكستان مسير را ادامه داديم تا از جاده خلوت به شهرستان آوج رسيديم.براي صرف ناهار و استراحت در بوستان ابتداي آوج توقف كرديم. از مسير كه مي آييد آلاچيق هاي بوستان مشخص هستند و مسافران زيادي آنجا را براي استراحت و كمي توقف و تجديد قوا انتخاب مي كردند. مادرخانم فسنجاني محلي درست كرده بود و ما هم پلو را بار گذاشتيم.سفرهاي خانوادگي اين حسن ها را هم دارد.من و همسر تا مي توانيم سبك سفر مي كنيم و اين لحظه برايمان هم خاطره انگيز بود و هم متفاوت.ظرف و ديگ و يخدان و پيك نيك و كارتن دور پيك نيك كه از سرعت باد جلوگيري كند و خيلي مخلفات ديگه. دو ساعتي آنجا مانديم و سرآخر به سمت غار عليصدر از دوراهي قبل از ورودي همدان راهي شديم.

تاكستان

حدود يك ساعت و نيم در جاده رفتيم و با توجه به تابلوهاي راهنما مسير كبودرآهنگ را تا عاز طي كرديم.حدود ساعت هفت عصر به مجتمع تفريحي و گردشگري غار عليصدر رسيديم.حدود 75 كيلومتري آمده بوديم. تعداد زيادي مسافر ديديم كه نشان مي داد خبري از بليط براي بازديد امشب نيست و ما را كمي نگران كرد. اول به سرعت خودم را به باجه بليط رساندم و با صف نسبتا طويلي مواجه شدم.بليط هاي آن روز تا ساعت دوازده شب فروش رفته بود.مجبور شديم براي فردا ساعت هفت بليط تهيه كنيم. قيمت بليط غار نفري 12000 تومان بود.

سوغات همدان

***
صنايع دستي در بازار مجتمع غار عليصدر

***
محوطه مجتمع تفريحي

***

طلوع خورشيد

بعد از تهيه بليط، دنبال سوئيت براي اقامت بوديم كه همه پر بودند.ما هم مجبور شديم كنار ماشين چادر بزنيم.فرصت را غنيمت شمرديم و از محوطه مجتمع و بازارچه ديدن كرديم و كمي هم سوغات خريديم.شب گذشت و سر صبح قبل از طلوع آفتاب بيدار شدم و بساط صبحانه را مهيا كردم.سر ساعت جلوي در سالن انتظار غار بوديم.قبل از ورودي در سه تخته سنگ، اطلاعاتي از غار و چهار كاشف غار را حكاكي كرده بودند.

كاشفان غار شگفت انگيز عليصدر

سالن انتظار

بعد از ورود و دريافت جليقه و عبور از گيت با كارت الكترونيكي كه در بليط فروشي به ما داده بودند، كمي منتظر مانديم و سوار قايق شديم كه از بد واقعه بنده را براي پدال زدن انتخاب كردند و سه قايقي كه به قايق پدالي جلو وصل بود را بايد مي كشيديم. نفر كناري بنده هم به عنوان راهنما بود كه از خستگي و بي خوابي داشت از حال مي رفت. خلاصه پدال زديم و پدال زديم و به تماشاي جذابيت هاي بي نهايت شگفت انگيز اين غار هم مشغول بوديم.نورپردازي هاي رنگارنگ در سراسر غار زيبايي اين جاذبه گردشگري را دوچندان كرده بود.تصور اينكه براي اولين بار اين غار در تاريكي مطلق و در هيجان و استرس و ترس كشف شده بود من را در تالارهاي غار گم مي كرد. تالار آزادي، تالار استالاگميت بزرگ را طي كرديم. در انتهاي مسير به گفته اي سيصد پله داشت كه شما را به بيشترين فضاي غار هدايت مي كرد. به لحاظ ویژگیهای منحصر به فرد این غار زمین شناسان لقب «غار زنده» را به آن داده اند. غار زنده را برگشتيم و اينبار من عقب تر ماندم تا كسي ديگر براي اين وظيفه خطير انتخاب شود.گزينش انجام شد و ما هم قايق آخر را انتخاب كرديم و اين فرصت بيشتري ايجاد مي كرد تا عكس و فيلم بگيرم. سنگ نماهاي سوسمار، كبوتر، شير دو سر و رسوبات به صور مختلف استالا كتيت هايي ( چكنده ) را و در كف غار و در جاهايي كه آب وجود ندارد استالاكميت هايي ( چكيده) با اشكال متنوع و جذاب به فور ديده مي شد.وقتي خارج شديم دو ساعتي بود كه غارنوردي كرده بوديم.

سوسمار

سر سوسمار

كبوتر

شير دوسر

خلق الله السماوات و الارض بالحق

بازي رنگها

بازار

***

آرامگاه باباطاهر

Baba Taher Oryan Hamadani

آرامگاه ابوعلي سينا

Ibn Sīnā

بعد از غارنوردي بي وقفه به سمت همدان حركت كرديم. 35 كيلومتر به همدان مانده بود.آرامگاه باباطاهر اولين انتخاب بود. بليط ورودي 1500 تومان بود.دو نكته به نظرم مهم آمد بازگو كنم و كلي جاي تاسف داشت.اول اينكه باجه اطلاعات، فقط به فروش بليط تخفيف سورتمه و تله كابين مجتمع تفريحي گنجنامه مشغول بودند و وقتي ما از باجه اطلاعاتي درباره آرامگاه و كاتالوگ درخواست كرديم با لبخند گفتند نداريم!دوم اينكه آخه بابا دور آرامگاه باباطاهر، بازار ترشي فروشي و كيف و كفش چرم و دوغ محلي؟!بگذريم.

قبل از ورود سنگ قبري توجه ما را جلب كرد.آرامگاه شاعر و عارف نامي مفتون همداني بود.(مفتون همدانی یا سید میرآقا از شاعران قرن چهاردهماست. وی متولد ۱۲۶۸ هجري شمسيدر همدانو متوفی به سال ۱۳۳۰ هجری شمسی است. سیدمیرآقا در سرودن شعر از سرآمدان معاصر بود و تخلص خود را مفتون انتخاب کرد. از دیوانی حجیم به نام دیوان مفتون به یادگار مانده است که استادسعيد نفيسي مقدمه ای بر آن نوشته است.عشق سرشار و علاقهٔ مفرط وی به ورزش باستانی و جسم نیرومند و پرتحرک او باعث شد که در عنفوان جوانی در ردیف پهلوانان نامی این رشته قرار گیرد. مفتون شیفتهٔ ورزش بود و ورزشکاران بسیار را تربیت کرد. او طبع شعر خود را در این زمینه نیز آزموده است و شاید تنها شاعری است که در اشعارش فنون و اصطلاحات ورزش باستانی و کشتی را که بالغ بر شصت فن است نام برده و در ترجیح‌بندی بالغ بر ۲۶ بند گنجانده است.دیوانش به همّت فرزندش سیّد رضا مفتون «پیمان» چاپ شده است.)

چندي از ابيات روي سنگ آرامگاه

آفرين مفتون از اين شيرين كلامي آفرين

غيرت شيراز كردي دامن الوند را

***

نيست مفتون شكوه اي ما را ز يار خويشتن

آنچه او بر ما روا دارد روا داريم ما

***

وارد آرامگاه شديم و فاتحه اي نثار روح دل سوخته اين عارف بزرگ كرديم. (باباطاهر معروف به باباطاهر عریان،عارف،شاعر و دوبيتيسرای اواخر سده چهارم و اواسط سده پنجم هجریمعاصر طغرل بيك سلجوقيبوده است بابالقبی بوده که به پیروان وارسته می‌داده‌اند و عريانبه دلیل بریدن وی از تعلقات دنیوی بوده است.در میان مردم لرلقب بابا به پیران و مرشدان اهل حقنسبت داده می‌شود.) صداي پيري مي آمد كه گوشه نشسته بود و داشت اشعار باباطاهر را زمزمه مي كرد.من هم با صدايي آرام ابياتي كه در سنگ هاي مرمر اطراف آرامگاه حكاكي شده بود را در آواز دشتي زمزمه مي كردم. فرصت زيادي نداشتيم پس آرامگاه باباطاهر را به قصد آرامگاه ابوعلي سينا ترك كرديم.

امامزاده عبداله (ع)

مجسمه هاي بوعلي

دقايقي بعد در آرامگاه شيخ الرئيس ابوعلي سينا بوديم.(ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا، مشهور به ابوعلی سینا و ابن سینا و پور سینا ( زادهٔ ۳۵۹ ه. ش در بخارا -درگذشتهٔ ۲ تیر ۴۱۶ در همدان، میلادیپزشک و شاعرايراني و مشهورترین و تاثیرگذارترینِ فيلسوفان و دانشمندانایران است که به ویژه به دلیل آثارش در زمینه فلسفه ارسطوييو پزشکی اهمیت دارد. وی نویسنده كتاب شفایک دانشنامه علمی و فلسفی جامع است و القانون في الطب یکی از معروف‌ترین آثار تاريخ پزشكياست. وی ۴۵۰ کتاب در زمینه‌های گوناگون نوشته‌است که شمار زیادی از آن‌ها در مورد پزشكي و فلسفهاست.جرج سارتندر کتاب تاریخ علم وی را یکی از بزرگترین اندیشمندان و دانشمندان پزشکی می‌داند. همچنین وی او را مشهورترین دانشمند ایران می‌داند که یکی از معروف‌ترین‌ها در همهٔ زمان‌ها و مکان‌ها و نژادها است.)آنجا هم باجه اطلاعات به روال قبل بود.در بدو ورود اولين سنگ قبر آرامگاه ابن سينا و مجسمه عارف قزويني به چشم مي خورد. ابوالقاسم عارف قزوینی يكي از شعرا و تصنيف سرايان بنام دوره مشروطه هم بود.

عارف اگر از عشق گل جان خسته بر باد داد

بر بلبلان درس عاشقي خوش در اين چمن ياد داد

سنگ قبر ابن سينا را ديدم به ياد فيلم ابوعلي سينا با بازي بي نظير استاد امين تارخ (نویسنده و تدوین و کارگردان این مجموعه مرحوم کیهان رهگذاربوده‌است) افتادم.آن زمان كه بانوي ري مي گفت در ري بمان و ابن سينا مي گفت: بو علي بايد برود.بوعلي مرد سفر است.بوعلي مرد سياست نيست، بوعلي مرد حكومت هم نيست.بوعلي آمده است بخواند و بنگارد و برود.اين ديالوگي بود كه زمزمه كردم.

كماج شريني سنتي همدان هم يادتون نره خيلي خوشمزه است

موزه دفاع مقدس

War Museum

كتيبه هاي گنجنامه

Ganjnameh

آبشار گنجنامه

Ganjnameh Waterfall

بعد از ظهر به ييلاق همدان، منطقه خوش آب و هوا رفتيم.در پارك بساط ناهار را فراهم كرديم و به حسن حضور خانواده غذاي محلي به نام ترش كباب خورديم.در اين بين من هم گفتم از موزه ي دفاع مقدس كه كمي آنطرف تر بود ديدن كنم.برگه اي روي در ورودي زده بودند كه ساعت بازديد بعد از نماز مغرب و عشاء است و من هم فقط از محوطه چند عكس گرفتم.

بعد از صرف ناهار به سمت گنجنامه راه افتاديم.ماشين را كمي پائين تر پارك كرديم.تفرجگاهي سرسبز و خنك براي مسافراني كه تعدادشان هم كم نبود، فرصتي ناب براي استراحت در سايه هاي درختان ايجاد مي كرد و لحظات شادي را در كنار همديگر رقم مي زد.از پله هاي تاريخ بالا رفتيم و در دل كوه دو كتيبه با خط ميخي كه به گنجنامه معروفند،نمايان بود.در سمت چپ كوه بر چهار سنگ ترجمه آن هم موجود بود(سنگ‌نبشته‌های گنج‌نامه نوشتارهایی از دوران داريوشو خشايارشاه هخامنشياست که بر دل یکی از صخره‌های كوه الونددر فاصله ۵ کیلومتری غرب همدانو در انتهای درهٔ عباس‌آباد حکاکی شده‌است. کتیبه‌ها هر کدام در سه ستون ۲۰ سطری به زبان‌های پارسي باستان،بابلي و عيلاميقدیم نوشته شده‌اند. متن پارسی باستان در سمت چپ هر دو لوح جای گرفته‌است و پهنایی معادل ۱۱۵ سانتی متر دارد. متن بابليدر وسط هر دو کتیبه نوشته شده و متن عيلاميدر ستون سوم قراردارد.).

كتيبه هخامنشي

شيربلاله شير بلال

باقالي

تله كابين كه مسير چند كوه را طي مي كرد
كمي آنطرف تر همه آبشار گنج‌نامه با ۱۲ متر ارتفاع در مسیر صعود به ارتفاعات كوه الوندعكس مي گرفتند.به سرم زد برم از بالاي آبشار به تماشا بنشينم.از سمت راست كوه از صخره ها بالا رفتم و خودم را به بالاي آبشار رساندم .همسرم پايين ماند.از بالا ديد متفاوتي خواهيد داشت.تعداد مردم بيشتر مي شد به نظرم.آب خروشان از سينه كش كوه سرازير بود.سر به هوا شده بودم.تا جلوي فنس رفتم تا چنتايي عكس بندازم.هميشه به تماشاي آبشارها از بالاي آنها علاقه داشتم كه اينبار تا حدودي ميسر شد.همسرم راپائين منتظر مي ديدم كه به من لبخند مي زد و شايد به همهي بازي گوشي ها و يا كنجكاوي هاي من مي خنديد.اما در انتهاي لبخندش مهربان بود و از شوق من ذوق مي كرد.به يكباره دلم برايش تنگ شد.زود پائين امدم و با هم قدم زنان از كوه سرازير شديم.از تله كابين و سورتمه و بانجي جامپينگ گذشتيم و قصد برگشت كرديم ولي به علت تاريكي هوا شب را در پارك بسيج ابتداي مسير تهران چادر زديم.چادرهاي مسافران پارك را رنگارنگ كرده بود.فردا صبح زود به سمت رشت براي يك سفر يكروزه رهاي شديم