گردهمائی دوستان 74 نمایشگاه کتاب اردیبهشت 90

دوستان خوبم در ابتدای امر تشکر از دکتر رستم زاده و عذرخواهی بدهکارم به دکتر زحمتی که شب قبل با من تماس داشتند و در بین راه که قصد پیوستن به ما را داشتند به علت بیماری مریم خانم برگشتند و جای ایشان در بین ما خیلی خالی بود و عذرخواهی کوچولو به امیر محمد کوچولو که بسیار بسیار به کتاب علاقمند است و ما از قلم انداختیم که حکما به پدربزرگ مادری کشیده شده .( ناسلامتی آن بزرگوار 3 غرفه در نمایشگاه کتاب داشتند)

بالاخره با هزار دردسر عکس ها آپلود شد ومن برای اینکار مجبور شدم پست قبلی را حذف، و تمام مطالب آن را در پست جدید کپی کنم تا عکسهای آپلود گردد و از این بابت خوشحالم که بالاخره موفق شده چون عکس های بسیار ارزشمندی است که بسیار هم به آنها دل بسته ام، به خصوص که توسط عکاسان زیباچهره منتخب اخذ گردیده است!!! شب به خیر.


http://up.vatandownload.com/images/qise8elook3brb5o8zi.jpg


با جای خالی دوستان لحظاتمان را به شادی گذراندیم  


http://up.vatandownload.com/images/g6owmrxomyb3xejxqp.jpg


دوستان خوب من لحظه ای را در نظر بگیرید که من و آقای صفر علیزاده بعد از ۱۰ سال فاصله از فارغ التحصیلی و ۱۵ سال قهر به هم روبرو شدیم با لاله(رستم زاده) و آقای مهرزادیان کنار نرده ها ایستاده بودیم آقای رستم زاده وارد سالن مترو شده بود تا توحید را پیدا کند همه به موقع سر قرار اومده بودیم. عکسی که مشاهده کردید درست لحظاتی بعد از روبرو شدن با دوستان و آشتی کنان گرفته شده که چهره همه ما بسیارشاد و سرمست از دیداری تازه می باشد.

اصلا انگار نه انگار که قهری در کار بوده انگار نه انگار که من باعث شدم کتکی حسابی که البته حقش بوده از پدرش خورده دعوا دانشجوئی بود ولی من با رندی پای قضیه را به خانواده شون کشیدم و خلاصه..... با محمد علی تیوای هم قهر بودم یعنی با هر دوتا سر یک موضوع درگیر شدیم ولی روز دفاعیه ام که با تیوای همزمان شد مجبور شدیم اول آشتی کنیم و بعد ساعت های دفاع را تنظیم کنیم که من امروز از این قضیه خیلی خوشحالم.

این همه احساس به آشتی من و صفرعلیزاده از منشا زلال معرفتی سرچشمه گرفت که خدا می داند چقدر قدردان دوست خوبم دکتر رستم زاده هستم و افتخار می کنم که تا زنده ام این دوستی با چشمه جوشان محبت دکتر رستم زاده جز جدائی ناپذیر زندگی ام است.

نمایشگاه خیلی شلوغ بود و جدای شلوغی نایلونی که به جای سقف کشیده بودند گرمای بی حد و شرجی بودن هوای داخل غرفه ها با اون روز گرمی که ما قرار داشتیم تقریبا گشت و گذار داخل غرفه هارو غیر ممکن کرده بود.

دکتر مهرزادیان که پدرخانمشون ناشر نشر مبتکران هستند مارا داخل غرفه بردند و سولماز(مهرزادیان) خانم بسیار خونگرم و یک مدیر واقعی اند که کل غرفه را مدیریت می کردند. انقدر سر سولماز خانم شلوغ بوده که ما از اینکه حواسشون به ناهار ما بوده و برای ناهار مهمون ایشون بودیم خیلی هم شرمنده هستیم و جای همه تون خالی که ببینید پسرشون امیر محمد چقدر به خود دکتر مهرزادیان شباهت داره.همانطوریکه آقای مهرزادیان نماینده فعال و پرکاری برای کلاس بودند سولماز خانم نیز نمونه کاربن گذاشته ایشان هستند و یاد این جمله معروف که خدا خوب در و تخته را بهم جور می کند.

و اما سه نکته از امیر محمد اول اینکه مثل آقای زحمتی به تلویزیون خیلی وابسته است دوم اینکه مثل ناصر ابراهیمی با دهان باز تلویزیون نگاه می کنه و دیگه اینکه نمی دونم مثل کی به شیر پاکتی علاقمنده و روزی شاید 10 لیتر میخوره این یکی را دیگه باید از دوستان سمت مادری به ارث برده باشه!!!

و اما از لاله یکی عین خودمون عین همه ۷۴ انگار نه انگار که دیدار اول بوده باشه و انگار تمام این شش سال با ما بوده و لازمه که یک شماره دانشجوئی به ایشون اختصاص بدیم و همچنین یک مدرک دامپزشکی که بازهم تاکید می کنم خدا خوب در و تخته را بهم جور می کند.


http://up.vatandownload.com/images/s88hl8p97yjt2lxs6rmk.jpg


جناب صفرعلیزاده که تنها اومد و اما ما زمانیکه تازه نامزد شده بودند ایشان را در خیابان اما دست در دست هم دیدیم ولی چون قهر بودیم رد شدیم که رد شدیم و همسرشون به ما افتخار حضور ندادند یک دختر شش ساله بنام هستی دارند که امیدوارم در دیدارهای بعدی حضور بهم رسانند.


http://up.vatandownload.com/images/bwqw79bwxowdsq02jvtq.jpg


بستنی هم خوردیم روی چمن ها هم نشستیم عکس هم گرفتیم بهتاش نشمیل و حمید حقیقی تماس گرفتند و دلتنگ از اینکه در جمع ما نیستند.

غزاله هم که امتحان برد داشت و خیلی متاسف بود و حتی اصرار داشت تاریخ قرار را بهم بزنیم خدا میدونه که خیلی دلش میخواست که بیاد اما نشد و امیدوارم که ناراحت نباشه بالاخره امتحان برد مهمتره و حتما طی قرار های بعدی باز هم دور هم جمع می شویم. البته با درایت و مدیریت دکتر رستم زاده که خیلی زحمت کشیدند.

زیر سایه درختان روی چمن ها:


http://up.vatandownload.com/images/4m1erm065d6p9k507t4.jpg


عکاس همه این عکس ها را توحید انتخاب کرده و تا عکاس را نمی پسندید اجازه نمی داد که از ما عکسی گرفته شود و کاملا این مسئله را مدیریت می کرد.افتاد!!!!!!

از محضر مبارک دکتر رستم زاده دو تا سوال دارم اول اینکه اگر ایشان لاله هستند پس ندا کیه؟؟؟؟؟ دوم اینکه بالاخره ایشون گل چیدند یا لاله خانم؟؟؟؟

مهر و محبت همه دوستان بر ما ثابت شده است و می دانم که با دیدن عکس ها حتما هوای همان روزها برایمان تداعی می شود یادش به خیر و افسوس از اینکه رفت و شادمان از اینکه در موقعیت های بهتری بهم می رسیم و یادی از روزهای رفته می کنیم. 

زندگی خاطره آمدن و رفتن ماست

لحظه آمدن و رفتن ما تنهائی ست

من دلم میخواهد

قدر این خاطره را دریابیم


http://up.vatandownload.com/images/8beul7c3624enzq3ry90.jpg


 

دل من دیر زمانی ست که می پندارد:
« دوستی » نیز گلی ست
مثل نیلوفر و ناز ،
ساقه ترد ظریفی دارد
بی گمان سنگدل است آن که روا می دارد
جان این ساقه نازک را
-دانسته-
بیازارد!

در زمینی که ضمیر من و توست
از نخستین دیدار،
هر سخن ، هر رفتار،
دانه هایی ست که می افشانیم
برگ و باری ست که می رویانیم
آب و خورشید و نسیمش « مهر » است .

گر بدان گونه که بایست به بار آید
زندگی را به دل انگیزترین چهره بیاراید
آنچنان با تو در آمیزد این روح لطیف
که تمنای وجودت همه او باشد و بس
بی نیازت سازد ، از همه چیز و همه کس

زندگی ، گرمی دل های به هم پیوسته ست
تا در آن دوست نباشد همه درها بسته است
در ضمیرت اگر این گل ندمیده ست هنوز
عطر جان پرور عشق
گر به صحرای نهادت نوزیده ست هنوز
دانه ها را باید از نو کاشت

آب و خورشید و نسیمش را از مایه جان
خرج می باید کرد
رنج می باید برد
دوست می باید داشت

با نگاهی که در آن شوق بر آرد فریاد
با سلامی که در آن نور ببارد لبخند
دست یکدیگر را
بفشاریم به مهر
جام دل هامان را
مالامال از یاری ، غمخواری
بسپاریم به هم
بسراییم به آواز بلند
- شادی روح تو !
ای دیده به دیدار تو شاد
باغ جانت همه وقت از اثر صحبت دوست
تازه ، عطر افشان
گلباران باد

شاعر: فریدون مشیری

 

l22332krnj13qcb1at7b.jpg

 

دم گرمی و دلسردی ما بود که گاهی

مرداد مه و گاه دی اش نام نهادند 

 

باقی بقایتان، جانم فدایتان



مطالب مشابه :


گردهمائی دوستان 74 نمایشگاه کتاب اردیبهشت 90

دوستان خوبم در ابتدای امر تشکر از دکتر رستم زاده و عذرخواهی بدهکارم به دکتر زحمتی که شب قبل




در وصف شهید دکتر مصطفی رستم پور

مرکز فرهنگی هنری شهرستان بیجار - در وصف شهید دکتر مصطفی رستم پور - س. ی. هاشم زاده;




گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) از سخنرانی دکتر مریم دارا

آران - گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) از سخنرانی دکتر مریم دارا - سخن ماند از تو همی یادگار




نطق میان دستور 22 مرداد به روایت ایرنا

وبلاگ دکتر مهدی کوچک زاده اگر در دوران رستم قاسمی و وزیری هامانه که هردو در دولت شما به




چکیده ای از سخنرانی دکتر مریم دارا

چکیده ای از سخنرانی دکتر در شاهنامه، زمان زاده شدن رستم به نقش اژدها کُشي او




نشانی و تلفن پزشکان اطفال در تهران

* دکتر رستم باستانی زاده متخصص بیماری های کودکان آدرس : خیابان شریعتی - بالاتر از پل رومی




چاه آزمایی دکتر گرامی(۱۶ جلسه برگزار شده)

چاه آزمایی دکتر گرامی(۱۶ جلسه برگزار شده) حجم : ۱۲٫۱۲ [ رضا رستم زاده ] .: Weblog Themes By Pichak:.




برچسب :