استاد مرحوم دکتر مهدی شهیدی

استاد مرحوم دکتر مهدی شهیدی

  • اتوبیوگرافی ( زندگی نامه خودنوشت ) مرحوم دکتر مهدی شهیدی ( ره )
به طور خلاصه اینجانب مهدی شهیدی ، استاد دانشكده حقوق دانشگاه شهید بهشتی (ملی سابق) [در سال 1313] در یك خانواده فرهنگی علمی در شهر قزوین زاده شدم و پدرم را در سنین كودكی از دست دادم.
پس از دوره ابتدایی و متوسطه به اخذ دیپلم ریاضی و مدارك دانشگاهی به موازات مطالعات در ادبیات عرب، منطق، فلسفه، فقه، اصول و سایر علوم مربوط و اخذ گواهی اجتهاد نایل آمدم.
پس از موفقیت در مسابقه ورودی دانشگاه در رشته های مختلف ریاضی، ادبی، طبیعی مانند علوم ریاضی، پزشكی، حقوق و اقتصاد، رشته حقوق دانشكده حقوق دانشگاه تهران را برگزیدم. پس از گذراندن دوره های لیسانس و فوق لیسانس حقوق خصوصی با درجه ممتاز و با گذراندن دوره كارآموزی ، پروانه وكالت دادگستری را به دست آوردم. سپس به كشور فرانسه عزیمت كردم و ظرف مدت كوتاهی كه تا آن زمان سابقه‎ای برای آن معلوم نشده ، دوره D.E.S را در حقوق خصوصی و D.E.S. در علوم كیفری را طی كردم و دكترای دولتی (Etat ) را در حقوق خصوصی اخذ كردم و رساله دیگری برای دكترای علوم كیفری در پاریس ثبت كردم كه پس از بازگشت به ایران به علت اشتغال زیاد مجال گذراندن رساله این رشته را نیافتم.
پس از بازگشت از فرانسه به عضویت هیئت علمی دانشكده حقوق دانشگاه ملی ایران آن زمان با مرتبه استادیاری درآمدم و به موازات تدریس، به طور محدود به كار وكالت دادگستری نیز پرداختم.
در دعاوی بین‎المللی به عنوان صاحب نظر و یا وكیل مدافع شركت كردم و سالها برای كانون وكلای دادگستری مركز در اختبار و كمیته استفتائات فعالیت كردم.
ساعات تدریس من زیاد بود و در شروع فعالیت آموزشی و برای سه نیمسال تحصیلی پنجاه ساعت در هفته در دانشكده‎های حقوق و نیز علوم سیاسی و اقتصادی و موسسات دیگر تدریس كردم. تا كنون استاد راهنمای بیش از یكصد و بیست پایان نامه كارشناسی ارشد و دكتری بوده‎ام.
كتابهایی چون، تشكیل قراردادها و تعهدات، اصول قراردادها و تعهدات، آثار قراردادها و تعهدات ،سقوط تعهدات و ارث از اینجانب منتشر شده است..
مقالات و سخنرانی های متعددی در رشته های حقوق مدنی، تجارت، بین‎الملل خصوصی و علوم كیفری و نیز در موضوعات مستحدث، مانند تلقیح مصنوعی انسان و ناباروری و غیره از اینجانب چاپ و منتشر شده است.
در سال ۱۳۷۲ به عنوان استاد نمونه دانشگاه شهید بهشتی و در سال ۱۳۸۰ به عنوان استاد نمونه دانشگاههای كشور برگزیده شدم. مدتی نیز به تدریس قضات دادگستری تهران، اشتغال داشته و دارم.

اكنون به تدریس در مقاطع كارشناسی و كارشناسی ارشد ودكترای دانشكده حقوق دانشگاه شهید بهشتی و نیز دكترای دانشگاه تربیت مدرس و به طور محدود به و كالت دادگستری اشتغال دارم.

سوابق تحصیل:
گواهی اجتهاد در مورد علوم فلسفه،ادبیات ، فقه واصول ،كارشناسی وكارشناسی ارشد رشته حقوق بارتبه‌ممتازی ازدانشكده حقوق تهران ، دوره D.E.S ‏حقوق خصوصی ) دیپلم مطالعات عالی دولتی ( ازفرانسه ،دوره D.E.S ‏علوم كیفری ) دیپلم مطالعات عالی دولتی (ازفرانسه ، دكترای دولتی حقوق خصوصی از فرانسه ،تدریس در دانشكده حقوق دانشگاه شهید بهشتی ودانشكده اقتصاد وعلوم بانكی وخدمات اجتماعی.

زمینه های علمی و تحقیقاتی:
لوایح قانونی قانون مجازات ، ط‌رح قانون اساسی، اصلاح قانون تجارت ، مسائل معضل حقوقی استعلام شده از ط‌رف كانون وكلای دادگستری ،دعاوی مطروح بین سازمانهای دولتی واشخاص حقیقی وحقوقی خارجی ،مسائل استعلام شده از سوی بانك مركزی و دفتر خدمات حقوقی بین المللی دركمیته های تخصصی و شورای حقوقی وزارت راه وترابری.

زمینه علمی مقالات:
مسائل متنوع حقوقی ،حقوق مدنی بازرگانی وادله اثبات دعوی ،مسائل حقوقی مربوط به موضوعات مستحدث حاوی بحثها و تحلیلهای حقوقی برای اولین بار نظیر تلقیح مصنوعی انسان ،وضعیت حقوقی كودك آزمایشگاهی و مسائل كیفری.

استاد مهدی شهیدی در تاریخ ۲۵/۱۱/۸۳ به رحمت حق پیوست.
(منبع : نشر مجد)
  به یاد استاد نوشتار ذیل گزیده ای از مطالبی است که در یادنامه شادروان دکتر مهدی شهیدی به ضمیمه مجله تحقیقات حقوقی (پائیزـ زمستان ۱۳۸۴) دانشگاه شهید بهشتی منتشر و اینجانب که فقط با استفاده از آثار استاد افتخار شاگردی نزد ایشان را داشته ام  به بهانه ششمین سالگرد درگدشتش برای استفاده جامعه حقوقی آن را گردآوری نموده ام . روحش شاد و روانش پاک باد

فرشاد خلعت بری
                                            ****************************   
همسرم..                                             دکتر ایراندخت نظری

     در سال 1353 شمسی،دانشجویان دانشکده حقوق دانشگاه ملی ایران (شهید بهشتی فعلی) در کلاسهای درس حقوق مدنی با استادی آشنا شدند که به تازگی از کشور فرانسه به ایران بازگشته بود . پس از اولین جلسه کلاس ، دانشجویان دریچه های تازه ای از دنیای حقوق را پیش خود گشوده دیدند؛ استاد با صدایی رسا و گرم با اطمینانی که برخاسته از تسلط کامل او بر مسائل و مباحث حقوقی بود، دروس حقوق مدنی را به دانشجویان می آموخت . حضور او در دانشکده حقوق،شور و هیجانی در کلاسهای درس برپا کرده بود . بی گمان کسانی که در آن سالها شاگرد او بوده اند ، همچون کسانی که بعدها در کلاس او حاضر شدند ، خاطرات خوش آن روزها را و صدای گرم او را هنوز با خود به همراه دارند .

    نامش مهدی بود و به مناسبت واقعه کشته شدن جدش حاج ملا محمد تقی برغانی که از علمای قزوین بود و در محراب مسجد به شهادت رسید و شهید ثالث نام گرفت ، نام خانوادگیش شهیدی ، در سال 1313 در قزوین به دنیا آمد، به قول سعدی " همه قبیله او عالمان دین بودند " پدرش از دانشگاه تهران لیسانس زبان فرانسه گرفت و رئیس فرهنگ نهاوند بود ؛ همسرم همواره یاد او را در دل داشت و وی را مشوق اصلی خود در تحصیل وپیشرفتهای علمیش می دانست. اما افسوس که او را در کودکی از دست داد و همیشه به خاطر از دست دادن پدری تحصیلکرده، مهربان و آزاداندیش ، خود را مغبون می دانست . هرگـــاه به یاد پدر می افتاد ضمن تجلیل و تکریم او این شعر را می خواند :

         مرا باشد از حال طفلان خبر                                        که در خردی از سر برفتم پدر

    پس از فوت پدر ، تحت سرپرستی جد مادریش که او نیز از علمای قزوین بود قرار گرفت ؛ به موازات تحصیل در دبیرستان به فرا گرفتن فقه ، اصول ، ادبیات عرب و فلسفه نزد استادان به نامی مانند آیت الله بروجردی ، مرحوم محقق داماد و علامه طباطبایی پرداخت. 

     دیپلم خود را در رشته ریاضی گرفت ؛ او علاقه زیادی به این رشته داشت و معتقد بود که رابطه نزدیکی بین حقوق و ریاضی وجود دارد که می توان به کمک آن ، حکم مسائل حقوقی را با استدلال و دقیق بیان کرد . او با حفظ کردن مطالب حقوقی مخالف بود وشیوه صحیح استنباط احکام را به روش خاص ، به دانشجو می آموخت .

     عشق و علاقه او به تحصیل و کسب مدارج عالی علمی  وصف ناپذیر بود . در هر رشته که قدم می گذاشت تا بالاترین مدارج را به سرعت طی می کرد ؛ چنانکه پس از گذراندن دروس خارج فقه به اخذ گواهی اجتهاد نائل آمد و با شرکت در کنکور دانشکده های مختلف ، در رشته های ریاضی ، پزشکی و حقوق پذیرفته شد ، اما  رشته حقوق را برای ادامه تحصیل انتخاب کرد . در سال 1344 لیسانس حقوق قضایی و در سال 1347 فوق لیسانس حقوق خصوصی را با رتبه ممتاز از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران اخذ کرد . وی همچنین در سال 1346 در امتحانهای اختبار کانون وکلای دادگستری مرکز رتبه اول را کسب کرد و به این ترتیب به جامعه وکلای دادگستری پیوست.

    عشق وصف ناپذیر او به تحصیل ، وی را در سال 1969 میلادی به کشور فرانسه کشاند ؛ در این کشور نیز خوش درخشید و در مدتی حدود دو سال ، دو مدرک "S.E.D" حقوق جزا و حقوق خصوصی و دکترای دولتی "Etat" حقوق خصوصی را از دانشگاه مونپلیه فرانسه اخذ نمود. کسانی که در کشورهای خارجی به تحصیل در دوره های عالی اشتغال داشته یا دارند، به خوبی میدانند که اخذ این مدارک در مدتی به آن کوتاهی از عهده هرکس بر نمی آید . کما اینکه تا آن زمان نیز سابقه نداشت دانشجویی در مدت زمانی چنان کوتاه موفق به اخذ دو مدرک "S.E.D" و یک مدرک دکترای دولتی شده باشد .

     دکتر شهـــــیدی همواره از هر چه آموخته بود به بهترین نحـــو استفاده می کرد. او تحصیلات حوزوی خود را بسیار مفید می دانست و معتقد بود که حقوق مدنی ایران با پشتوانه پرباری که از فقه دارد ، دارای مفاهیم ظریف و دقیقی است که به دشواری می توان آن مفاهیم را در نظام های حقوقی بیگانه یافت . به این مناسبت در رساله دکتری خود با موضوعی تطبیقی تحت عنوان " مالکیت موضوع عقد در حقوق اسلام و تصبیق با حقوق فرانسه " ، مباحث جالب توجهی را از تطبیق این دو نظام حقوقی ایران مطرح کرد . او همیشه می گفت : استادان فرانسوی از اینکه در نظام حقوقی ایران چنین مسائل فقهی مورد بحث قرار گرفته تعجب می کردند.

     یکی از ویژگی های دکتر شهیدی ذهن پویای او بود ؛ هیچ مسئله حقوقی نزد او لاینحل باقی نمی ماند. با قاطعیت و بدون تردید در خصوص مسائل مطروحــــه اظهارنظر می کرد؛ این اطــمینان و قاطعیت از هوش سرشــــار و آموخته های او نشات می گرفت؛ چه اینکه فقه و حقوق ایران و حقوق اروپا را تا عالیترین مدارج و نزد بهترین استادان و در بهترین مراکز علمی آموخته بود . این ویژگی ، او را که در دعاوی بین اللملی زیادی به عنوان صاحب نظر حقوقی یا وکیل مدافع شرکت کرده بود ، نزد وکلای خارجی طرف دعوی شاخص کرده بود . کسانی که با استاد در این جلسات شرکت داشتند ، خاطره دفاعیات او و نظر وکلای خارجی را در مورد ایشان به یاد دارند و همواره از آن به نیکی یاد می کنند.

      دکتر شهیدی مدت بیست و سه سال در برگزاری امتحانهای اختبار کانون وکلای دادگستری مرکز و کمیسیون استفتائات ، با این کانون همکاری داشت.

    اما آنچه استاد را شاخص کرده بود ، روش تدریس و در کنار آن اخلاق و سلوک او بود ؛ کلاسهای او کلاس بحث و گفتگو و سوال و جواب بود . هیچکس سوال بی جوابی از او به یاد ندارد. او هیچگاه از بحث با دانشجویان خسته نمی شد. چنان عاشق کار خود بود که هرگز حاضر نشد تدریس در دوره کارشناسی را رها کند. او می خواست دانشجویان را از پایه و اساس با نحوه استدلال و استنباط مسائل حقوقی آشنا سازد . او که مدت سی سال به امر تدریس در دوره های کارشناسی ارشد و دکتری نیز اشتغال داشت ، بیش از یکصد و بیست پایان نامه را راهنمایی کرد.

    او نه تنها در تدریس ، شیوه و روش خاصی را بوجود آورد، بلکه در طرح سوالات امتحانی نیز تحولی ایجاد کرد که تا آن زمان سابقه نداشت . او به دانشجویان عشق می ورزید و برای اندیشه و تفکر آنان اهمیت و ارزش قائل بود؛ هرگز ندیدم و نشنیدم که نظر دانشجویی را سبک بشمارد یا با نظرات آنان بی تفاوت برخورد کند. قطعا دانشجویان او که بسیاری از ایشان امروز در زمره استادان دانشگاه ، وکلای برجسته ، قضات عالیقدر و صاحب نظران حقوق هستند ، اذعان دارند که دکتر مهدی شهیدی در نحوه تدریس و اداره کلاس و آموختن نحوه استنباط احکام حقوقی ، اگر نگوییم بی نظیر ، کم نظیر بود .

     استاد در مقالات و سخنرانی های خود مسائل و موضوعات بدیع حقوقی را مطرح می ساخت ؛ نگارش مقاله " تلقیح مصنوعی انسان " در سال 1345 که در مجله کانون وکلای دادگستری مرکز چاپ شد و مقالات متعدد دیگری که در نشریات و مجلات حقوقی به چاپ رسید و در کتاب مجموعه مقالات وی گرد آمده ، گواه خوبی بر این ادعاست.

     اگر ادعا کردم که همسرم در هر مرحله ای از تحصیل یا تدریس ، ممتاز بوده ، سخن به گزاف نگفته ام ؛ چه اینکه علاوه بر مدارج عالی علمی که در مقاطع مختلف با رتبه های ممتاز طی کرد ، در سال 1372 به عنوان استاد نمونه دانشگاه شهید بهشتی و در سال 1380 به عنوان استاد نمونه دانشگاه های ایران انتخاب شد . او همچنین مدتی به تدریس کلاسهایی که برای قضات دادگستری تهران برگزار می شد اشتغال داشت و به موجب نظر سنجی به عمل آمده از قضات ، به عنوان استاد نمونه این دوره ها انتخاب گردید.

    اشتغال همسرم به تدریس که ساعات بسیاری را در بر می گرفت ، او را از نوشتن باز می داشت ، اما آنچه نوشته است نشان از احاطه کامل او به مسائل خقوق ایران ، فقه و حقوق اروپا دارد .او معتقد بود که مطالب حقوقی را نباید به بهانه ساده نویسی ، سبک و بی محتوا ساخت ؛ در تفسیر قوانین و احکام حقوقی روش خاصی داشت و معتقد بود نمی توان بدون توجه به اصول و قواعد حاکم بر نظام حقوقی ایران ، در هر مورد و به دلخواه به بهانه عدالت و انصاف ، احکام را به میل خود تفسیر نمود. او خود شیفته عدالت بود ؛ این شیفتگی در رفتار و منش و گفتار او کاملا آشکار بود ، اما در تفسیر احکام حقوقی بی توجهی به نظام حقوقی ایران و قواعد حاکم بر آن را نمی پسندید . روش و تبحر او را در تفسیر مقررات قانونی در نوشته های وی می توان یافت .

    نظریه "پول" را که نخستین بار در کتاب سقوط تعهدات در سال 1368 مطرح کرد ، در مقررات قانونی مختلف از جمله ماده 522 قانون آیین دادرسی مدنی و قانون نحوه تقویم مهریه به نرخ روز می توان یافت .

    همواره از استادان خود به نیکی یاد می کرد و قدرشناس ایشان بود . همیشه می گفت بیشترین بهره را در طول تحصیل در دانشکده حقوق دانشگاه تهران از مرحوم دکتر سید حسن امامی برده ام . آن استاد برجسته نیز علاقه خاصی به دکتر داشت و بارها شنیدم که می گفت دکتر شهیدی بزرگترین حقوقدان ایران خواهد شد .

    زندگی پربار همسرم در غروب 22 بهمن 1383 پس از یک دوره کوتاه بیماری ، خاتمه یافت . چنان آرام به خواب رفت که گویی کودکی است تازه تولد یافته . اینک ناباورانه یک سال را بی او سپری کرده ایم . همسرم با ایمان و اعتقاد قلبی به خداوند و توکل به او می زیست ؛ آنچنانکه دوست داشت زندگی کرد و به آنچه می خواست دست یافت و همواره خدا را برای آنچه به او داده بود شکر می کرد . تا آخرین لحظه زندگی ، سرشار از امید و توکل به هستی مطلق بود . افسوس که تقدیر چنین بود که نابهنگام از وجود نازنین وی محروم بمانیم ؛ اینک آنچه تحمل این اندوه را بر من آسان می سازد نام نیک و آثار جاودانی است که از او به یادگار مانده است . قدرشناسی دانشجویان که عقیده دارند از او علاوه بر درس حقوق ، درس اخلاق گرفته اند ، همواره به یادم می آورد که دکتر شهیدی جاودانه است . هرچند اینک او در میان ما نیست ، اما می دانم که روح بزرگ او در کلاسهای درس حقوق مدنی حضور دارد و حتی اغراق نیست اگر بگویم با گوش جان هنوز می توان صدای گرم او را در کلاس شنید . همسرم با افتخار زیست و با افتخار دنیای فانی را ترک کرد . می دانم که افکار بلند او سینه به سینه دانشجویانش نقل خواهد شد و این افسوس که دکتر مهدی شهیدی روح جاویدان حقوق ایران ، دیگر در میان ما نیست ، همواره با ما خواهد بود .

     دکتر شهیدی در طول حیات علمی پربارش ، آثار متعددی به یادگار گذاشت که فهرست آن به شرح زیر می باشد:

   آثار دکتر مهدی شهیدی

1-      تشکیل قراردادها و تعهدات

2-      اصول قرارداها و تعهدات

3-      آثار قراردادها و تعهدات

4-      سقوط تعهدات

5-      ارث

6-      مجموعه مقالات حقوقی

7-      حقوق مدنی 3 ( تعهدات)

8-      حقوق مدنی 6 ( عقود معین 1)

     وبالاخره شروط ضمن عقد که متاسفانه تالیف آن با درگذشت استاد نیمه کاره مانده ، ولی به یاری خداوند به همان صورت به عنوان یادگاری گرانبها از وی به چاپ خواهد رسید .

    سخنرانی های دکتر شهیدی در مراکز دانشگاهی و کانونهای وکلای دادگستری استان های مختلف ایران و دادگستری ها و مجامع علمی و متن لوایح و مدافعات وی در دعاوی داخلی و بین المللی هر یک حاوی مسائل بسیار ارزشمند حقوقی است که امید است با جمع آوری و چاپ آن بتوان خدمتی به علاقمندان موضوعات علمی باارزش و شیفتگان دانش آنها دانشمند فرزانه نمود .

                                                      
  یاد استاد

                                           بهمن کشاورز

     
 نوشتن به یاد رفته ای که رفتنش را انتظار نداشته ای و با اشتیاق منتظر استفاده از آثار جدیدش بوده ای ، سخت و تلخ است.
  با وصول خبر رحلتش برخی شنیده ها و خوانده ها که مفهومشان برایت مبهم بود معنی پیدا می کنند :
    " هرگاه دانشمندی فرمان یابد ، رخنه ای در جهان پدید می آید که هیچ چیزش پر نتواند کرد ."

  کریم فرزند و همکارم که اهل شوخی و مطایبه است ، گهگاه آگهی ختمی را نشانم می داد و می گفت چرا ننوشته اند :" از شمار دو چشم ....". گاهی هم  آ گهی هایی را که این بیت درباره کسانی که نباید ، در آنها به کار رفته بود ، بریده با لبخند به دستم می داد .

وقتی خبر عروج استاد رسید با هم بودیم ، از مضمون گفتگو خبر را فهمید. تا گوشی را گذاشتم بلافاصله گفت :
از شمار دو چشم یک تن کم                                                          وز شمار خرد هزاران بیش
این بار نه لبخندی به لبش بود و نه لحن ظنزی در گفتارش ، اما در نگاهش این سوال را به وضوح می شد خواند: "چرا استاد؟" و این سوالی است که در مواردی از اینگونه بسیار به ذهن می آید . در پاسخ مقدرش شعری از ابن یمین به یادم آمد :

             
هر بلایی از آسمان آید ، بر بزرگان روزگار رسد

                                                  نه بدیدی که صرصر ار بوزد چون به دلمان جویبار رسد

                            سروهای گران بیندازند                   

                                                    کی از او سبزه را غبار رسد

گویی آن ولی نعمت اولین و آخرین ، آنان را که شایسته تر می داند زودتر به نزد خود فرا می خواند .

                                                *****************************

فروتنی همراه با سرافرازی و ملایمت توام با ابهت ، جمع اضداد است و اخیار جامعه اضدادند و استاد از اخیار بود.
وابستگی به خاندانی مشهور و بزرگ ، توان علمی و استعداد کم نظیر ، ظاهر آراسته ، چهره دلپذیر و قامت بلند و صدای رسا و قدرت بیان و قوت استدلال ، موقعیت اجتماعی و علمی ممتاز ، داشتن همسری پارسا و دانشمند و فرزندانی صالح و فرزانه ، او را در موضعی قرار داده بود که بالقوه ، می توانست محسود همگان باشد ( که این درد تاریخی جامعه ماست ) و شگفت اینکه، بالفعل ، محبوب همگان بود و این را در روزگار و دیار ما جز به لطف و رحمت خداوندی نمی توان تعبیر کرد.

     نه شخصا و نه به نقل قول نشنیدم از کسی بد بگوید یا کسی را تخطئه کند یا سخن درشتی بر زبان آورد یا از موضع بالا به مخاطب بنگرد و ناآگاهی و قلت بضاعت علمی او را به تمسخر بگیرد .

     حال آنکه سابق تحصیلات حوزوی- که گفته اند بسیار عالی و درخشان بوده – و نحوه و مدت تحصیل در فرانسه – که نمونه ای اگر نگوییم بی نظیر ، قطعا کم نظیر است – برای استاد موقعیتی ایجاد کرده بود ، که درجاتی بسیار پایین تر از آن در دیگران کبر و خود بزرگ بینی را باعث می شود . اما در وجود استاد ذره ای غرور و نخوت نبود .

                                           *******************************

بر این عقیده هستم که نقش مدرسین در رشته های مختلف علوم انسانی ، من جمله حقوق ، در سه دهه اخیر ، کم رنگ تر از گذشته شده است ، زیرا دانشجو اگر پیگیر و سختکوش باشد – در بسیاری از دروس می تواند با تفحص در کتابخانه ها و تصفح کتب ، پاسخ سوالات و ابهاماتش را بیابد و مشکلاتش را حل کند . به این ترتیب استادی که حق استادی ناشی از تعلیم و تعلم – ونه حق مجرد استادی – بر گردن دانشجو داشته باشد ، ناچار دارای ویژگی های کاملا خاص خواهد بود .

    من افتخار شاگردی استاد را داشتم و او از معدود اساتیدی است که ذمه ام مشغول او است و حقی بزرگ بر گردنم دارد. گمان می کنم کسی را از شاگردان  بی شمارش – در مقاطع مختلف تحصیلی – نتوان یافت که احساسی مشابه من نداشته باشد .

    همیشه شکیبایی و توانایی اساتید و مدرسین – که قادرند یک مطلب و موضوع را بارها تکرار کنند – باعث شگفتی و تحسین من بوده است ، اما کلاس و درس استاد چیزی ورای اینها بود .

     چون معلوم بود که جلسه بعد به چه موضوعی خواهد پرداخت ، مطلب را در کتاب خود استاد و کتابهای دیگر مولفین ، پیشاپیش ، می خواندی و می پنداشتی که درباره آن مبحث همه چیز را میدانی و درس استاد تکراری خواهد بود از دانسته هایت. اما وقتی استاد سخن آغاز می کرد ، همه چیز را نو می یافتی. چنان حرارت و اشتیاق و نشاطی در وجودش بود که گویی بار اولی است که به این مقوله می پردازد و طرفه اینکه این حرارت و اشتیاق و نشاط به دانشجویان هم منتقل می شد .

     در روزگاری که روش وحشتناک و درد آور " جزوه گویی" هنوزرایج بود ، استاد با روش جدلی و دیالکتیکی درس می داد. مطلبی را تا انتها به طور کامل و مستوفی ، تشریح می کرد و تو می پنداشتی کار به پایان رسیده است ، اما معلوم می شد این "تز" ، "آنتی تزی" دارد و چه بسا " سن تزی " که در مرحله سوم می آمد ، خود تزی بود برای انتی تز بعدی . روش استاد نحوه استدلال شیخ انصاری را در مکاسب به یاد می آورد ، که خواننده مشتاق را مدتها به دنبال خود می کشاند و سرانجام با    " اللهم" و " الله اعلم " به او میفهماند که حقوق , عالم اعتبار است و اطلاق و جزم در این عالم چندان محلی و جایی ندارد.

     باید اعتراف کنم که پس از درک محضر استاد ، هیچیک از مواد قانونی- به ویژه قانون مدنی – را نتوانستم به عنوان متنی ساده که هیچ معنی مضمر یا مفهوم مخالفی یا مطلب پوشیده ای در آن نیست ، بخوانم . حتی وقتی ماده ای را برای چندمین بار و یا – حسب مورد – چند صدمین بار می خوانم همواره ذهنم و فکرم در حال انتباه است که مبادا نکته ای یا رمزی نادیده و ناگشوده مانده باشد .

    در کلاس ، متکلم وحده نبود و بر خلاف بسیاری که در اولین جلسه درس دانشجویان را از هرگونه سوال منع و به یادداشت کردن پرسشها سفارش می کنند – تا بعدا که که معمولا زمانش کمتر فرا می رسد ، پاسخ گفته شود – از سوال – و حتی جدال – استقبال می کرد و رشته افکارش را پرسشهای ناگهانی و بی هنگام نمی گسست . پرسش را با خوشرویی پاسخ می گفت و گاه با پرسش کننده وارد بحث و جدل طولانی می شد و پس از پایان بحث ، مطلب را دقیقا از همان نقطه ای که رها کرده بود پی می گرفت .

     در این مباحثات- علی رغم برتری علمی و مقامی اش نسبت به مخاطب – هرگز از موضع بالا سخن نمی گفت و هیچگاه به حرب " این است و جز این نیست " متوسل نمی شد . همدرسان آن روزگار ، که اینک به میان سالی رسیده اند – و من همکلاس میانسال آن سالها شأن کهنسالی را تجربه می کنم- بحث های طولانی – و گاه نفس گیر- آقای دکتر قاسمی حامد امروز را با استاد به خاطر دارند که برای درک محضر استاد وارد بحث و مناظره می شد و بحث و جدلی که طی آن هرگز نه لبخند از لب استاد دور و نه کوچکترین اثری از خستگی یا کج خلقی در چهره اش آشکار می شد.

    خوب یاد دارم که در مبحث " تعلیق در انشا و تعلیق در منشا " استدلالات آقای دکتر قاسمی حامد آن قدر ادامه پیدا کرد که بالاخره استاد – کماکان با لبخند – فرمود : " آخر سید یک کمی هم گوش کن ! " .

     اغلب اساتید در مورد امتحان و پاسخهای قابل قبول می فرمایند که به استدلال درست و موجه نمره می دهند ، ولواینکه نتیجه اش چیزی بر خلاف عقیده استاد گوینده این سخن باشد که در کتابش آمده است .اما در عمل نمره کامل را معمولا دانشجویانی می گیرند که همان عقیده استاد را نقل کرده باشند . به همین جهت به دوستان جوان توصیه می کنم وقتی کتابی را برای امتحان و آزمون می خوانند ، زیر قسمتهایی را که با کلماتی نظیر " به نظر می رسد ..." یا " نظر این است ..." آغاز می شود ، خط بکشند  و به عنوان پاسخ سوالات ، این قسمتها را به خاطر بسپارند !

     اما استاد در این مورد هم قائل عامل بود . پیش از امتحان اعلام می کرد : " هر کس به نمره اش اعتراضی داشت بگوید . ورقه را می آوریم و من و خودش و یک نفر دیگر از همکلاسان آن را بررسی می کنیم تا نتیجه معلوم شود ." به یاد ندارم کسی از این امتیاز استفاده کرده باشد ، زیرا هیچکس در صحت و عادلانه بودن نمره ای که گرفته بود تردیدی نداشت .

    استاد وکیل دادگستری هم بود .از اینکه عملا وکالت می کرد یا نه ، بی خبرم اما این را می دانم که به محض برقراری مجدد کارآموزی و اختبار ، دعوت مدیریت وقت کانون وکلای دادگستری مرکز را برای شرکت در کمیسیون کار آموزی و اختبار را پذیرفت و به این ترتیب – به قیمت رنج فراوان استاد و وقت بسیاری که از وی تلف شد – نسلهایی از وکلا ، که به دوره ها ی بعد از 1366 تعلق دارند ، این امکان را یافتند به اینکه در اختبار حقوق مدنی پاسخگوی سوالات استاد دکتر مهدی شهیدی بوده اند ، تفاخر کنند .

    با وجود ضیق وقت و مشغله فراوان ، استاد همواره از سخنرانی برای کار آموزان وکالت و آموزش آنان استقبال می کرد . به جرات می توانم بگویم که علم حقوق و آموزش آن هرگز به عنوان کاری برای امرار معاش و تحصیل مال برای آن بزرگوار مطرح نبود .

     سعادتی بزرگ است در سرزمینی که تعظیم آنانکه بالذات حقیرو بالعرض مهترند و تحقیر کسانی که ذاتا مهتر و ظاهرا کهترند مذهب مختار و عادت مرسوم است و آنها که خود در بالا رفتن ناتوانند ، حل مشکل خویش را در پایین آوردن آنان که بالایند می دانند ، شخصی چنان زندگی کند که حیات معنوی اش همواره در مسیر تعالی باشد .استاد چنین زیست.
 
 یادش به خیر و روانش شاد باشد

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------
مطلب ذیل در سال ۱۳۸۷ توسط اینجانب در روزنامه اعتماد ملی (ستون وکیل الرعایا)نوشته شده است:

به یاد استاد
  فرشاد خلعتبری
اصل خبر:  طرح و ابتکار استاد به نام حقوق ایران دکتر مهدی شهیدی در باب نظریۀ حقوقی تلقیح مصنوعی انسان، 42 ساله شد.
موضوع از چه قرار است؟ تلقیح مصنوعی و انتقال جنین از موضوعات مهم امروزی است که به جهت آثار حقوقی بی­شمارش، مورد بحث و بررسی حقوقدانان و فقها قرار دارد. شادروان دکتر مهدی شهیدی که اندیشه های بدیع و ابتکاری بسیاری داشت، برای اولین بار در سال 1345 این موضوع را در مقاله­ ای تحت عنوان «تلقیح مصنوعی انسان» مطرح نمود که در مجلۀ حقوقی وزارت دادگستری در همان سال به چاپ رسید و سپس فروض جدیدی از موضوع مورد بحث را در کتاب مجموعه مقالات حقوقی خود مطرح کرد. این استاد شهیر و وکیل برجستۀ دادگستری، چهار سال پیش در چنین روزهایی دار فانی را وداع گفت و چشم از جهان فرو بست.
تحلیل موضوع: او معتقد بود تلقیح مصنوعی زنا نیست؛ انتقال جنین هم به زن دیگری  زنا محسوب نمی­ شود. بنابراین، هرگاه نطفۀ مرد و زنی با هم ترکیب شود و سپس در رحم زن دیگری قرارداده شود و پس از انقضای دورۀ حمل، طفلی از آن متولد گردد، بین مادر اجاره­ای و طفل مذکور هیچ گونه نسب قانونی وجود نخواهد داشت، چرا که نسب عرفاً و لغتاً رابطه­ ای اعتباری است که از پیدایش یک انسان از نطفۀ انسان دیگر انتزاع می­ شود، حال آنکه در این حالت، تخمک زن اجاره­ ای در پیدایش کودک شرکت نداشته است. در نتیجه، طفل ناشی از تلقیح مصنوعی را باید ملحق به صاحبان نطفه دانست و پذیرفت که رابطۀ حقوقی و شرعی کودک شامل نسب، ارث، محرمیت و حضانت با صاحبان نطفه برقرار خواهد شد؛ اگرچه احساسات و عواطف بین مادر اجاره­ ای و کودک قابل انکار نیست. اشکالی که ممکن است در این مساله در ذهن متبادر گردد این است که از کلمۀ«نزدیکی» در مواد 1158 تا1160 قانون مدنی اینگونه استفاده می­ شود که قانونگذار در اثبات نسب، نزدیکی و آمیزش طبیعی زوجین را معتبر نموده است. بنابراین در لقاح مصنوعی نمی­ توان حکم به نسب نمود زیرا نزدیکی واقع نشده است. ولی با دقت بیشتر این ایراد برطرف می­ شود؛ زیرا در مواد مذکور، کلمۀ« نزدیکی» به عنوان فرد شایع و مصداق معمول بیان شده است و قانونگذار در مقام بیان این نبوده است که ایجاد رابطۀ مشروع را منحصر به آمیزش طبیعی نماید و تکیه کردن بر کلمۀ «نزدیکی» در این مواد، به منظور انحصار نسب مشروع، دور از روش استنباط احکام حقوقی است.
تکمله: آنچه گفته شد، بهانه ای بود که از شخصیتی یاد کنیم که جامعۀ حقوقی ایران در سه دهۀ اخیر، مدیون خدمات بی شائبۀ اوست. کاش  پس از چهار سال از درگذشت این استاد برجستۀ حقوق ایران، نهادهائی که از خدماتش بهره برده­ اند و به نامش افتخار کردند، بیش از این از او یاد می­ کردند. «وکیل الرعایا» خاطرۀ استادش را گرامی می­ دارد؛ یادش به خیر و روانش شاد باد...


مطالب مشابه :


جزوه گزیده مواد قانونی در اصول فقه

با سلام خدمت عزیزان جزوه گزیده مواد قانونی در اصول فقه نوشته جناب آقای استاد بخشی را برای




جزوه گزیده مواد قانونی در اصول فقه

وبلاگ حقوقی حقوقخوان - جزوه گزیده مواد قانونی در اصول فقه - ارائه جزوات و مطالب موردی حقوقی و




قاعده تحذیر؛ در رویکرد فقهی و حقوقی

قانونگذار نسبت به مواد قانونی، حسب گزیده سخن اینکه با بنای عقلا در اصول فقه




تظاهر و مداخله در امر وکالت

تخصصی حقوق و فقه. چنین عنوانی را بر گزیده و یا بصورت غیر قانونی در امر وکالت دادگستری




اصل عدم قابلیت استناد به ایرادات در اسناد تجاری

چارچوب یك نظام قانونی خاص كه در این باره و سایر مواد قانونی مربوط به اصول فقه




اصل عدم قابلیت استناد به ایرادات در اسناد تجاری

نظام حقوق زن در اسلام; اصول فقه; سایر مواد قانونی مربوط به جزوه درسی دوره




منبع وظایف و حقو‌ق زن در واقعیت جوامع غربی

کلام و اصول فقه ١٠ سری جزوه در خصوص مواد قانونی که با




آثار مورد حمایت در حقوق مالکیتهای ادبی و هنری ایران و شرایط آن

حمایتهای قانونی در کشور در جزوه‌هایی که که در مواد 5 و 7 آیین




استاد مرحوم دکتر مهدی شهیدی

فلسفه، فقه، اصول و سایر هیچیک از مواد قانونی- به نزدیکی» در مواد 1158 تا1160




تلخيص حقوق جزای عمومی (1) از کتاب آقاي اردبيلي

برا مصرف مواد مخدر خصای که در نصوص مختلف قانونی در گذشته به اصول




برچسب :