درس صنایع فرهنگی


بسم الله ارحمان الرحیم
صنایع فرهنگی :
مقدمه :
شکر کثیر خالق ، یکتا ،عالم و حکیم را که به انسان قدرت تفکر واندیشیدن بخشید تا با استفاده عقلانی از این موهبت راه رشد وتعالی را طی نماید .و با توکل به ذات اقدس الهی در حد وسع  هر چند کم این جزوه را برای خدمت به جامعه اسلامی بخصوص جوانان عزیز مهیا نمودم که انشا الله مفید واقع شود .
در همین راستا با بهره گیری از تجربیات اساتید واهل فن  و تحقیق ،مولفان  ومترجمان  این جزوه را  آماده کردم . و به امید اینکه این مقال مجموعه ای مناسب برای ترویج علم و. فرهنگ ایران اسلامی گردد.و از اساتید ، دانشجویان ، خوانندگان عزیز تقا ضا دارم با ارائه انتقادات و پیشنهادات خود در جهت پر بار نمودن این مقاله یاریم نمایند .
 ایمل : [email protected]
پیشگفتار :
فرهنگ اساسی ترین و محوری ترین موضوع قابل طرح و پیگیری  برای توسعه واقعی وپایدار جوامع مطرح می باشد . فرهنگ  به معنی واقعی معرف مجموعه باورها و ارزشهای عمیق اجتماع انسانی است . که می تواند  در مصنوعات فرهنگی  اجتماع متبلور گردد و آثار صنایع فرهنگی را در رفتار انسانها ی یک جامعه می توان  مشاهده نمود. فرهنگ تولید شده به وسیله صنایع فرهنگی موتور محرک حرکت نیرویهای اجتماعی محسوب می گردد.
 فرهنگ مبنای عمل و رفتار مردم بوده و بدون فرهنگ هیچ عملی از فرد بروز نمی یابد و برای ورود فرهنگ در وجود انسان نیاز به ابزار خاص خود ،و طریق خاص نیاز است . دارد به طوری که برای نفوذه فرهنگ بر درون وجودی هر جامعه ای هم  ابزار و صنایع مخصوص آن جامعه لازم است .
  فعالیت فرهنگ را می توان در حوزه های منطقه ای ، ملی ، سازمانی ، حرفه ای  و وظیفه ای به خوبی دریافت نمود این حوزه های فرهنگی بر روی همدیگر وافراد  درون آن اثر گذار است و برای تدوین و اجرای استراتژی هایی برای استفاده از این حوزه ها فرهنگی نیاز به صنایع مربوط  می باشد .تا به راحتی بنیاد های توسعه پایداررا مسجل نماید .
وآشنایی مدیریت فرهنگی با صورتهای مختلف صنایع تولید فرهنگی یکی از موارد لازم این رشته می باشد . صنایع تولیدی مانند کتاب ، مجله ،  انواع نشریات ،انواع مکتوبات ، گرامافون ، رادیو ، تلویزیون و غیره ...
 در این مقال سعی می گردد با تعدادی از این نوع صنایع وتولیدات وحوزه اثر گذاری و مخاطبان آنها آشنا شویم    
بخش اول
مفاهیم وکلیات :
فرهنگ:
همانطور که در قسمت مقدمه اشاره گردید واهمیت فرهنگ را گوش زد نمودییم برای اینکه بتوانیم فرهنگ و طریق تولید واشاعه وفراگیری فرهنگ را در جامعه فرابگیریم نیاز است که به مفاهیم بکار رفته در فرهنگ را مورد تجزیه وتحلیل قرار دهیم تا با این مفاهیم آشنا شویم لذا در ذیل به تعدادی از مفاهیم اشاره وتعایف آنها رابیان می نماییم .
اولین مفهومی که مورد توجه قرار می کیرد ، کلمه فرهنگ است که برای آن تعاریف بسیار ومختلفی نقل نموده اند ،
"فرهنگ را می توان به مجموعه رفتارهای اکتسابی و ویژگی اعتقادی اعضای یک جامعه معین تعریف کرد، کلید مهم در این تعریف کلمه اکتسابی است که موجب تفاوت فرهنگ از دیگر رفتارها برگرفته از وراثت وویژگیهای محیطی می شود ." فرهنگ در حقیقت یک رفتاری است که از جامعه به دست آمده ودر حقیقت فرهنگ مولود جامعه است چرا که اگر جامعه ای وجود نداشته باشد فرهنگی هم وجود نخواهد داشت البته تعداد این را این طور باید توضیح داد که فرهنگ از رفتار انسان نشات می گیرد حال اگر تعداد انسانها از یک نفر شروع وبه تعداد بسیار می رسد وهر چه تعداد افراد بیشتر باشد احتمال بروز رفتار در آن جمع بیشتر ومتنوع خواهد بود و رفتار انسانها می تواند متفاوت وگوناگون باشد و وقتی یک نوع رفتار در تعدادی از مردم کرارا انجام گرفت به عنوان یک هنجار شناخته می شود و زمانی که این هنجار در جامعه به عادت و سنت تبدیل شد به یکی از رفتارهای انسان ویا یک مو.رد از مجموعه رفتار اکتسابی تبدیل می شود .
 منبع : مبانی جامعه شناسی /تدوین بروس کوئن / ترجمه دکتر غلام عباس توسلی و رضا فاضل /1372/ سمت    
 
فرهنگ وجامعه :
در قسمت فوقانی فرهنگ را تعریف نمودییم و در این مبحث  یک تعریف مختصری از جامعه که بستر فرهنگ است . بیان می نماییم . "جامعه به گروهی اطلاق می شود که در طول هزاران سال با یکدیکر زندگی کرده ودر سرزمین معینی سکنی گزیده اند و سر انجام خود را به عنوان یک واحد اجتماعی متمایز از گروههای دیگر سازمان داده اند ." ه جامعه  دارای فرهنگ مشترکی است که همه افراد آن را در بر می گیرد همانطور که در تعریف بالا گفتیم فرهنگ از جامعه نشات می گیرد و متعلق به آن جامعه ای است که در آن شکل گرفته است . واین فرهنگ اکتسابی از یک نسل به نسل دیگر وآینده همان جامعهه انتقال داده می شود یعنی تمام اجزای فرهنگ اعم از دین ها ، زبانها ، ارزشها ، باورها ، قوانین ، سنن ، علوم و صنایع و دیگر مولفه ها واین مجموعه یا سینه به سینه ویا به وسیله نهادهای رسمی به نسل آینده انتقال می یابد .  
منبع : مبانی جامعه شناسی /تدوین بروس کوئن / ترجمه دکتر غلام عباس توسلی و رضا فاضل /1372/ سمت
هنجارهای فرهنگی :
هنجارهای فرهنگی ، معیار رفتارهای ثابتی است که گروه ، به لحاظ فکری یا رفتاری ، از افراد انتظار دارد یا آن را تایید می کند . این انتظارات و رفتارهای حاصل از آن ، غالبا از فرهنگی به فرهنگ دیگر تغییر می کند . هنجارهای فرهنگی صورتهای مختلفی به خود می گیرد که برخی از آنها به شرح زیر است .
ارزشها :
 احساسات ریشه دار وعمیقی است که اعضاء جامعه در آن شریکند ، این ارزشها اعمال ورفتار جامعه را تعیین می کند .
مثال : هر جامعه ای برای زندگی خانوادگی ،  حفظ موازین دینی ، رعایت حقوق والدین ، حفظ ادب واحترام به بزرگترها ارزش بلسیاری قایل است. گرچه از این ارزشها تعبیر وتفسیر های مختلفی می شود ، به صورت وسیع وعمیقی در هر جامعه رواج دارد .
آداب ورسوم :
به آن دسته از شیوه  های رفتاری عادی اطلاق می شود که در جامعه رواج دارد
عرف :
عبارت از رسومی  است که ویژگیهای معنا داری از رفتار های صحیح و غلط  را در بر می گیرد ، عرف هر جامعه در آموزش مذهبی و نظام حقوقی  آن جامعه متبلور می گردد . وقوانین جاری  یک قسم از عرف می باشد که به شکل قواعد و مقررات در آمده و هر کس بر خلاف این مقررات رفتار کند با مجازات قانونی مواجه خواهد شد .
 
فرهنگ آرمانی و فرهنگ موجود :
 بسیاری از رفتارهایی که در منظر عموم نهی می گردد.  اغلب به صورتهای مختلف در مکانهای مختلف خصوصی رواج دارند و فرهنگ آرمانی آن است که الگوی های رفتاری آشکار و به طور رسمی مورد تایید می باشد در صورتی که فرهنگ موجود در حال اجرا در جامعه عمل می گردد.
سازمان فرهنگ :
هر فرهنگ به شیوه نظام یافته ای سازمان می یابد تا امکان روابط متقابل موثر را برای افراد وگروهها فراهم کند.
عنصر فرهنگی : به کوچکترین واحد فرهنگ اطلاق می شود که ممکن است یک عبارت ، شیء ، حرکت ویا نماد باشد .
مجموعه فرهنگی : به مجموعه پیچیده ای از عناصر منسوب به آن فرهنگ بر می گردد.
نهاد : نظام روابط اجتماعی الگو شده و سازمان یافته ای است که در قالب آن ، کارکرد ها وبر آوردن نیازهای ضروری فردی وگروهی ممکن می شود .
همه جوامع بشری ، برای انجام کارکرد های ضروری وتامین نیازهای حیاتی  اجتماعی اعضائ گروه خود ،پنج نهاد اجتماعی اساسی را بنیاد نهاده اند ، به این عبارت نهاد خانوادگی ، پرورشی ، سیاسی ، اقتصادی و دینی . مضاف بر آن ، جوامع دجدید نهادهای دیگر را نیز به فهرست یاد شده اضافه نموده اند  . مانند نهاد نظامی و تفریحی
خرده فرهنگ :
گروهی کوچک تر از جامعه است . خرده فرهنگ منسوب به فرهنگ وسیعتر است ، زیرا بسیار ی از هنجارها و موازین فرهنگ بزرگتر را می پذیرد. اما از سوی دیگر ، خرده فرهنگ از فرهنگ کل جامعه متمایز است ، زیرا برخی هنجارهخا و موازین خاص خود را دارد.
مثال : غالبا فرهنگ بزهکاران را یکی از نمونه های یاد شده ذکر می کنند . گروههای بزهکار وخرده فرهنگ آنها ، ارزشهایی را که طبقه متوسط جامعه در سخت کوشی ، انضباط و آرزوهای دور ودراز جای می دهد ، طرد می کنند. ( این گروه ها شاید ارزشهای دیگری همچون رقابت را که در فرهنگ غالب نیز پذیرفته شده است بپذیرد. ) اعضاء خرده فرهنگ از جامعه وسیعتر جدا نیستند ؛ زیرا از بسیاری جهات با نهادهای طبقه متوسط سنتی تماس دارند . کسانی که ارزشهایشان ارزشهای فرهنگ غالب را به وجود می آورند و ، افراد وابسته به خرده فرهنگ ها را در میان خود نمی پذیرند و آنها را طرد می کنند.
 ضد فرهنگ :
 به گروههایی اطلاق می شود که با هنجارها و موازین فرهنگ غالب در جدال است وآن را شدیدا طرد می کنند .
برای اینکه فرهنگ به شکل موثر ومطلوب در جامعه فرا گیر و نهادینه شودتا فرهنگ جامعه رو به رشد وتوسعه حرکت نماید باید عناصر موجود در آن به خوبی وصحیح با یکدیگر هماهنگ گردند .
وحدت فرهنگ :
انسجام سازمانی وعملیاتی همه عناصر ومجموعه های فرهنگی است که کارکرد واحدی دارند .
مثال : فرهنگ یکپارچه ، فرهنگی است که عناصر ومجموعه های پیچیده آن پیوند نزدیکی با یکدیگر دارند  ،  چنانکه دگرگونی در یک مجموعه ، موجب دگرگونی در مجموعه های دیگر ، و نیز  در کل فرهنگ می شود ، مثال : زمانی که سرخپوستان امریکا شمالی در دشتهای وسیع قلع وقمع شدند  وبه زندگی در اردوگاه ها  واقامتگاه های مشخص  ومحدود محکوم شدند ، از تنها منبع مرسوم تغذیه خود که گاو میش بود ،  قطع امید کردند  . از آن زمان به بعد عادت گرد آوری مواد غذایی در بین ایشان تغییر آشکاری کرد وبدین ترتیب ، برخی ارزشها واعتقادات  آنان در باره مقدس شمردن گاومیش یا اهمیت دادن به شکار آن در هنگام آزمایش فرزندان پسر سست شد ودر واقع تغییر در بخشی از فرهنگ یکپارچه موجب تغییر در بخش دیگری از آن شد.
فرهنگ پذیری :
بعضا فرهنگی یک عنصر فرهنگی را از فرهنگ دیگر به عاریه میگیرد و به مرور زمان داخل فرهنگ  او قرار می گیرد به این طریقه  فرهنگ پذیری می گویند البته  در تعاملات فرهنگی هر دو فرهنگ دچار تغییر وتحول می گردند و احتمال اینکه هر دو فرهنگ به یک اندازه تحت تاثیر  قرار بگیرند  کم است لذا یکی از فرهنگها که از لحاظ سازمان فرهنگ   قوی تر است کمتر تحت نفوذ فرهنگ دیگر قرار می گیرد .
دگر گونی فرهنگی :
در جوامع بشری مردم به سختی از فرهنگ خودی دست بر داشته وعناصر فرهنگ دیگر را می پذیرند ولی گروهایی از مردم  هستند که زودتر تحت تاثیر عناصر فرهنگی فرهنگهای دیگر قرار می گیرند ولذا از درون بر گروهای دیگر جامعه خویش تاثیر می گذارند وموجب تغییر عناصری از مجموعه فرهنگ خودی می شوند . به این عمل تغرات فرهنگی اطلاق می گردد. البته زمانی مقاومت در مقابل این عناصر فرهنگی بیشتر می شود که که موجب انحراف دیگر عناصر ارزشی فرهنگ می گردد. 
نسبیت فرهنگی :
در سازمان فرهنگ یاد آوری نمودیم که فرهنگ از عناصر مختلفی تشکیل شده است واین عناصر از جامعه ای به جامعه دیگر فرق دارد ولذا نمی توان همه فرهنگها را در تمام جهات شبیه به هم دانست لذا احتمال اینکه یک رفتار فرهنگی در جامعه ای خوب و در جامعه دیگر مضموم شمرده شود لذا به این خاطر نسبیت فرهنگی مطرح می گردد.
 واپسماندگی فرهنگی :
هر فرهنگی از دو بعد مادی وملموس وغیر مادی وغیر ملموس تشکیل شده است و غالبا صورتهای ظاهری ومادی فرهنمگی زودتر در جامعه ای پذیرفته می شود . چرا که اغلب افراد نا آگاه در صورتهای ظاهری عناصر توجه لازم را نداشته ونمی دانند که به همراه صورت مادی عناصر فرهنگی صورتهای غیر مادی هم نهفته است لذا صورت مادی را بهتر قبول می نمایند و لذا در پناه شکل مادی عناصر ی مانند ارزشها و هنجارها وباورها به به جامعه نفوذ می نمایند
انواع صنایع فرهنگی :
 
فصل دوم :
 
روش ابتدایی وآسان انتقال فرهنگ وارتباطات انسانی
یکی از اولین وساده ترین صورت انتقال فرهنگ به دیگران ارتباطات انسانی است که به شکل ذیل انتقال ارتباط صورت می پذیرد .
 ارتباط انسانی :
عبارت است از رفتار انسانی  که موجب  برقراری ارتباط بین یک فرد با فرد دیگر یا ارتباط یک فرد با  افراد دیگرمی شود . که از خلال آن روابط انسانها  میان افراد ، گروه ها ، اقوام ، ملتها پدیدار می شود .
در مسیر عمل ارتباط ، پیامی از یک فرستنده به یک گیرنده ، با وسیله ارتباطی یا بدون وسیله انتقال صورت می گیرد .
به طور کلی ارتباط انسانی به سه شکل زیر صورت می گیرد .
الف . ارتباط فردی :
ارتباط فردی  رابطه ای است که یک شخص معین با خود بر قرار می کند . به این صورت که در دو طرف سیر ارتباطی  ، فقط یک نفر وجود دارد ، مثل ایراد یک سخنرانی ، تصمیم گیری یا تفکر که از انواع مختلف ارتبطات فردی به شمار می آید ، یک شخصی که نتواند با خودش ارتباط تفکری ایجاد نماید ، نمی تواند از یک ذهن منسجم برخوردار باشد وبه طور طبیعی از برقراری رابطه منطقی با دیگر اشخاص هم عاجز خواهد بود .
ب  . ارتباط بین فردی :
این نوع ارتباط ،  رابطه بین دو نفر را بیان می نماید ، که می تواند با واسطه ویا بدون واسطه عمل گردد. مثل ارتباط رو در رو ، نامه نوشتن ، ارتباط شبکه ای و مانند آن . در ارتباط میان فردی ، حتی اگر مبادله خبر یک  سویه  و بدون  انعکاس خبر باشد . رابطه بر قرار می شود . یعنی ممکن است گیرنده خبر را دریافت کند ولی نیازی به جواب نباشد مثل : نحوه ارتباط در شعر زیر :
صد نامه بدادیم و جوابی نفرستاد          ..........      این خود  که جوابی نفرستاد جواب است
ج .  ارتباط جمعی :
در این نوع ارتباط ، یک جمع با یک جمع در یک طرف یا هر دو طرف مبادله خبر وجود دارند و ارسال خبر دو طرفه صورت می پذیرد .
ارتباط فردی و بین فردی وارتباط جمعی به دو صورت انجام می پذیرد .:
ارتباط کلامی  و ارتباط غیر کلامی
 ارتباط کلامی رایج ترین وساده ترین نوع ارتباط با اشخاص دیگر است .
1-       ارتباط گفتاری : این نوع ارتباط می تواند به صورت رسمی ، دستور اداری ، یا به شکل غیر رسمی مثل صحبتهای دوستانه باشد .
2-      ارتباط مکتوب : این نوع ارتباط  خمیر مایه ای از کلام است که به صورت مکتوب تدوین می شود که به صورت رسمی وغیر رسمی  می باشد . مثل نوشتن گزارش اداری و نوشتن نامه دوستانه (غیر رسمی ).
 
ارتباط غیر کلامی :
در ارتنباط غیر کلامی ، از روشهای غیر زبانی و از نشانه ها واشارات بهره گرفته می شود .که به دو طریق زیر صورت می گیرد .
1-       ارتباط حسی ونشانه ای :  در این نموع ارتباط از ایما واشاره وحرکت های بدن یا نشانه ها وتصویر وصدا استفاده می شود .
2-      ارتباط فراحسی : در این نوع ارتباط حواس پنجگانه نقشی نمی توان دید .، یا بسیار کم نقش است ، دریافت انرژؤی مثبت ومنفی و.یا ارتباط عرفانی ویا هیپنوتیزم . 
 
اهمیت صنایع فرهنگی :
توسعه صنایع فرهنگی و به‌کارگیری روزافزون  وگسترده آن، سطح کیفی زندگی جوامع  انسانی را در مسیر توسعه و ترقی تغییر داده و خط‌ مشی فرهنگ را به آنچه ملک لوهان آن را «دهکده جهانی» خوانده است، سوق می‌دهد و از  طرف دیگر صنعت فرهنگ با تمرکز بر فعالیت و تولید خلاقانه وابداعی و با رویکرد بر نمادهای اقتصادی توسعه می‌یابد و موقعیت خویش را به عنوان هادی منافع اقتصاد فرهنگ مستحکم می‌نماید.  صنایع فرهنگی به عنوان مجاری انتقال محتوای فرهنگی همواره با دو ساختار فکری متفاوت روبرو بوده است؛ این صنعت می‌تواند در کنار تولید انبوه و با نگرشی بر فرهنگ، ذهن انبوه مخاطبان و نخبگان جامعه را در زیر رگبارهای اطلاعاتی برگرفته از ارزشهای یک جامعه مسلط هدایت نماید  و نیز می‌تواند نظام مبادله خواسته‌ها و انتظارات بین افراد مختلف جامعه را با استفاده از ویژگی‌های مشترک، ارتباط میان پیشینه، فرهنگ، جامعه و جهان را میسر گرداند.  صنعت فرهنگی، با بهره‌گیری از گفته‌های نظریه‌پردازان، نقش اصلی و اساسی این صنعت را در توسعه فرهنگی بازنمایی کند و نشان دهد بهره‌گیری از صنایع فرهنگی به توسعه اقتصاد فرهنگ نیز منجر خواهد شد. 
برای ابنکه اهمیت صنایع فرهنگی را بررسی نماییم می بایست اول صنعت فرهنگی را در این مباحث مورد تجزیه وتحلیل قرار دهیم وبعد ابعاد دیگر صنایع فرهنگی را مورد بررسی قرار داد.
اطلاق صنایع "صنایع فرهنگی " به گستره وسیعی از فعالیت های بشر که از فعالیت های انتشاراتی تا فعالیت های هنری ادبیات ،سینما ، موسیقی ، تئاتر ، هنرهای تجسمی ، موزه داری ، طراحی مد لباس ، تولید و پخت غذا های محلی ، ورزش ، سرگرمی وتفریح تا گردشگری وجهانگردی وحتی صنایع دستی را شامل می شود ، دلالت های مهمی دارد که هر کدام به اندازه کافی شایسته توجه اند . اینها عباراتند از :
1-      صنعت با تولید ، توزیع و تجارت نظامند کالاها سروکار دارد وفعالیت هایی به مراتب پیشرفته تر وپیچیده تر از فعالیت های کارگاهی را تداعی میکند " صنعت" دلالت بر یک مجموعه از فعالیتهای " علمی " –  "مهندسی "  و نه صرفا تجربی واستاد – شساکردی دارد. بنابر این طیف فعالیت های یاد شده در بالا آنگاه می توانند واقعا مصداق فرهنگی باشند که فعالیتها و فرایند های جاری در آن ها عموما تابع شیوه های مهندسی وصنعتی مدرن بوده واز حالت کارگاهی وسنتی فاصله بگیرند .
2-      صنعت " بر شالوده ای از " فناوری " بنما می شود ، وبا آن هم تنیده است . به بیان دیگر ، فناوری را می توان جان وجوهره صنعت تلقی کرد وفناوری معمولا از دو راه به دست می آید . متاخرها آن را از طریق " انتقال فناوری " از متقدم ها تحصیل می کنند . در حالی که متقدم ها آن را تاز طریق آنچه پژوهش وتحقیق ویا به عبارت دقیق تر " تحقیق وتوسعه " نامید ه می شود ، به دست می آورد.
3-      صنعت نیاز به تعریف یک " زنجیره ارزش " دارد که بر اساس آن می توان " زنجیره تامین " را طراحی کرد . در صنایع متعاف ، زنجیره تامین اشاره به مراحل مختلفی دارد که طی آن مواد اولیه ، قطعات ومتعلقات مورد نیاز هر محصول تامین می شوند.
4-      قرار گرفتن طیف گسترده ای از فعالیت ها زیر چتر " صنایع فرهنگی " به این معناست که مدیریت وتوسعه آن ها نیاز به برنامه ریزی جامع وهماهنگ در سطوح ملی ، بخشی وشهخری دارد. گرچه ممکن است تولیت هرکی از شاخه های صنایع فرهنگی در یک کشور با دستگاه ویا سازمتان خاصی باشد. اما سیاست ها واستراتژی های توسعه صنایع فرهنگی باید به صورت یکپارچه طراحی شوند، به همین جهت است که صنایع فرهنگی را " صنایع بین رشته ای " می نامند.که سیاست گذاری برای آنها باید از نوع " بین دستگاهی " و به عبارتی " فرا دستگاهی "  باشد. 
 
http://faridtaak.blogfa.com/post-15.aspx   نقش رسانه ها در تبلیغات    منبع
 
 
حال که صنعت را در صنایع فرهنگی از ابعاد مختلف مورد توجه قرار دادیم لذا اکنون به اهمیت آن از زوایای دیگر مورد بررسی  مباحث فرهنگی اهتمام می ورزییم .
برای اشاعه ونشر فرهنگ نیاز به ابزار مربوط دارد تا به وسیله آن  ابزار فرهنگ توسعه وگسترش پیدا نماید لذا اهمیت صنایع فرهنگی به میان می آید چرا که صنعت می تواند با ابعاد فردی وجمعی  فرهنگی تولید شده ودر اختیار مخاطبین قرار بگیرد .
اهمیت صنایع فرهنگی به عنوان فن وهنری مستقل وبومی واصیل ودارای هویت فرهنگی بوده وکاربرد فرهنگی ، اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی  دارد. بطوری که در عصر کنونی بسیاری از کشورها بهره برداری از صنایع فرهنگی برای تولید محصولات فرهنگی را جهت ارائه به مشتذریان در اولویت کاری خویش قرار داده اند  . چرا که تولید محصولات فرهنگی یکی از کم هزینه ترین صنایع در اقتصاد می باشد چرا که به لحاظ بومی بودن تمام (مراحل طراحی ، تولید ، وتوزیع و مصالح خام ) آن موجب می شود که هزینه تولید نسبت به صنایع ماشینی هم گون کمتر بوده واز ارزش افزوده بالاتری برخوردار است .
 
تعاریف صنایع فرهنگی :
برای صنایع فرهنگی تعاریف مختلفی بیان شده است که در ذیل به دونوع  تعریف  اکتفا می نماییم .
تعریف اول :
صنایع فرهنگی : به صنایعی اطلاق می شود که ابداع وخلق  طراحی ، تولید ،و توزیع  آن  برای اشاعه  ونشر فرهنگ جامعه مفید  بوده و فرد و جامعه را مورد تاثیر فرهنگی قرار دهد  .  
و یا  تعریف دیگر به این صورت بیان گردیده است .
تعریف دوم :
صنایع فرهنگی گونه ای از صنعت است که به خلق ، ایده ، تولید ، توزیع محصولات وخدمانی می پردازد که ماهیت فرهنگی دارند ومخاطب آنها جنبه ها وابعاد فرهنگی فرد وجامعه است . از آنجایی که تولید محصولات و خدمات فرهنگی بر خلاقیت ، مهارت دانش ، واستعداد تولید کنندگان آن استوار است. به همین لحاظ صنایع فرهنگی را صنایع خلاق نیز می نامند.
انواع صنایع فرهنگی :
صنایع فرهنگی  از لحاظ تولید محصول  به چند قسمت قابل تقسیم است مانند.
صنایع فرهنگی هنری : شامل سینما ، تئاتر ، هنرهای تجسمی ، موسیقی و نمایشگاه های هنری صنایع دستی و دکوراسیون و طراحی
صنایع فرهنگی چند رسانه ای : ماهواره ، رادیو ، تلویزیون ، وب سایتها اینترنتی و تبلیغات
صنایع فرهنگی مکتوب : کتاب ، نشریات ( روز نامه ، مجلات )
 
 
تاریخ صنایع فرهنگی :
انسان از بدو حضور در روی زمین به خاطر رفع نیازهای خود از اولین امکانات موجود در اطراف خود مورد استفاده قرار داد . واولین مواد خام که به سهولت در دست رس خود داشت سنگ وخاک وگیاه بود که از این مواد خام به شکلهای مختلف بهره برد تا نیازهای روزمره خود را رفع نماید . ویکی از نیازهای انسان ارضاء خواسته های روحی ودرونی خود بود لذا با مواد موجود اقدام به طرح و.زایش تراوشات ذهنی خود نمود و اولین تراوشات ذهنی انسان با انگشت بر روی زمین حکاکی شد و به مرور زمان با بهره برداری از تجربیات روزهای گذشته به طراحی  خود جهت داد و همراه با طراحی وهنر اولیه ابزار وآلات مختلف برای رفع نیاز خود می ساخت وهر روز که می گذشت ایده جدید وطرحی نو بر می انداخت وروز به روز بر مهارت خویش می افزود و هرمحصول تولیدی  که ایجاد می نمود دارای بار فرهنگی وهویتی خاص بود و با گذشت نسلها وروزها تنوع ساخت وتولید صنایع جدید بیشتر می گردید و با استفاده از تجربیات فرهنگی گذشته تولیدات فرهنگی جدید پر بارتر و غنی تر می شد . و با مبادله پای به پای که محصولات مختلفی را تعویض می نمودند همراه با آن محصولات فرهنگ نیز خود به خود مورد مبادله قرار می گرفت و در این بین هر محصول تولید شده از جنبه فنی وهنری و کاربردی غنی تر بود اثر بیشتری بر فرهنگ مقابل می گذاشت .
البته لازم به ذکر است که صنایع  تولید شده بعضا به عنوان صنایع تولید کننده فرهنگی هم محسوب می شدند .در ضمن صنایعی که توسط انسانها تولید می شد دارای بار فرهنگی  دارای توان مولد وغیر مولد هستند که در ذیل به آنها اشاره می شود.
1-       صنایعی که دارای بار فرهنگی  (مولد) هستند .
به طور مثال یک نی معمولی که توسط شخصی تولید می شد هم از نظر ساخت یک تولید  دست ساز به شمار می آید و هم خود نی که یک وسیله تولید صدا  می باشد ، کاربرد نواختن دارا است . لذا به وسیله نواختن نی بار فرهنگی انتقال می داد . و می توان از این وسیله بسیار ساده جهت تولید فرهنگ برای قومی مورد استفاده قرار بگیرد . وامثال این نوع صنایع  تولیدی بسیار است مانند کمانچه ، چنگ ، کتاب ، وغیره  را می توان نام برد .
2-      صنایعی که دارای بار فرهنگی  (غیر مولد) هستند . به طور مثال تولید فرش گرچه یک صنعت دستی است وکاربرد در زندگی انسانها دارد وبه لحاظ دارا بودن طراحی ، نقشه وغیره .. دارای بار فرهنگی می باشد ولی دیگر تولید دوباره ندارد . همانند نی ذکر شده بالا که بعد از تولید خود نی نیز زصدا تولید می نمود ویک نوع تولید فرهنگ است.همانند انواع کلاه ، کفش ، جوراب و غیره...
 
وهمانطور که در خطوط فوقانی توضیح داده شد این روند تولید صنایع ادامه داشت وروز به روز از نظر فنی روتکنولوژی نسبت به قبل پیشرفته تر می نمود. و اولین نوعهای صنایع تولیدی بشر که جزء صنایع دارای بار فرهنگی زیاد می توان از  نوشتارها ،کتاب  و مکتوبات نوشتاری بود که با انواع مصالح موجود ساخته و برای انتقال فرهنگ مورد بهره برداری واقع می شد. البته قبل از تولید کتب انسان داشته های ذهنی وفرهنگی خویش را با طراحی ونقاشی بر روی دیواره های غار وبر روی تخته سنگها حکاکی می نمود و به یک نوعی انتقال فرهنگ صورت می پذیرفت ولی کار کرد کمتری نسبت به کتاب داشت چرا که کتاب یک صنعت تولید شده سیال بود و قابل حمل وجا بجای و از کار برد بالاتری برخوردار بود ولی سنگ نوشته ها در یک مکان ثابت ودر نتیجه کمتر در دید عموم قرار می گرفت .
و به جرئت می توان گفت که نوشتارهای تک ورقی بر روی چرم ، چوب وگاها سنگهای با قطع کوچک به عنوان کتاب و نامه تولید می شد . و بدین وسیله فرهنگ انتقال می یافت . و به مرور زمان انواع چاپ ها روی پارچه ، سنگ و،چوب وغیره متداول گردید و این روند همچنان در حال سیر مسیر طبیعی رورشد وتوسعه بود تا دبه مرحله ای رسیده است که دستگاههای مدرن چاپ با تکنولوژِ بسیار بلا وپیچیده در امر چاپ وتکثیر مورد استفاده قرار می گیرد.
وتقریبا تا اواسط قرن نوزدهم فرهنگ های دنیا اعم از فرهنگ عامه ویا فرهنگ نخبگان عموما از یک رشته نمادها والمانهای متعلق به جوامع مذهبی بود که در آن دوران  از طریق تولید وانتشار وتوزیع  منحصر به فرد وبا تعداد محدود و با تکنیکها وتجربیات کاری بود . واین نوع عملکرد را در بعضی از کشورها ومناطق دور از صنعت قابل مشاهده می باشد.
از نیمه  قرن 19 میلادی به بعد که انقلاب صنعتی رخ داده و جامعه  رو به جلو حرکت نمود صورتهای مختلف پیشرفت واختراعات وابداعات را در تمام زمیینه ها را شاهد هستیم .حرکت صنعتی که در اروپا شروع شده بود به تدریج در نقاط مختلف ذجهان رو به رشد نهاد و اکنون شاهد هستیم که نو آوریهای صنعتی به طور مستمر ، به خصوص در زمینه ارتباطات و از همه مهمترهم زمانی  تسلط تفکرات اقتصادی  وسرمایه داری سبب تحولی بنیادی در تولید وارسال انواع مولفه های فرهنگی شده است .
 که بعضا این موارد دربحث تولید وانتقال مولفه های فرهنگی بکار می روند . همانند  نشریات مختلف ، گرامافون ، رادیو ، کاست نوار ، تلویزیون ، دوربین ، سینما ، آپارات ، ویدئو ؛ کامپیوتر و غیره ...که هرکدام در موارد خاصی مورد بهره برداری قرار می گیرد . و اکنون که علم الکترونیک موجب جهش شدید کمی  وکیفی گردیده است و موجب شده آن دسته از پیامهای فرهنگی که قابل تبدیل به کالا ، با ارزش هستند رشد پیدا کنند.
 و اخیرا استفاده از دانش پیشرفته  کامپیوتر  که در آن واحد با پیامهای متفاوت جدید ، روابط جدیدی مبین" ارسال کننده" و" دریافت کننده " و ایجاد یک تعادل مناسب اجتماعی، اقتصادی، یا فرهنگی بین ارسال کنندگان پیامهای فرهنگی که قدرت را اعم از سیاسی ،اقتصادی وفرهنگی در دست دارند . با توده وسیعی از مردم استفاده کننده از صنایع فرهنگی ، چه از لحاظ وجه اقتصادی کوتاه مدت (مردم به منزله بازار مصرف ) وچه به صورت اهرم کنترل سیاسی – اجتماعی ( مردم به منزله افکار عمومی ) بر قرار شود .
 البته این موضوع در رابطه با کشورهای صنعتی صدق می کند و در رابطه با کشورهای در حال توسعه کمتر صدق می کند .
چرا که در کشورهای در حال توسعه رشد بی هدف  ویا بی برنامه ویا با برنامه ریزی ناقص صنایع فرهنگی اساسا نه به معنای توسعه فعالیتهای داخلی به شکل متناسب با نیازهای شناخته شده کشور ، بلکه به شکل انتشار انبوه و افسارگسیخته پیامهای است که در اکثر موارد هیچ سنخیتی با فرهنگ محلی ندارند . وچه بسا که با هویت فرهنگی محلی چالش هم داشته باشند .
لذا می بایست برای در اختیار گرفتن این تکنولوژی از قبل آموزش لازم به کاربران داده شود . یعنی اینکه لازم است مردم وبخصوص جوانان بهخ طور اعم با ابداعات کاملا جدید که به وسیله صنایع فرهنگی بخصوص رسانه های جمعی پخش می شود آشنا شوند .
و به این نکته  نیز باید توجه نمود که پیشرفت در طریقه ارتباطات ، دامنه پیامهای فرهنگی را که در دسترس انسانها قرار می گیرند به بطور فزاینده ای توسعه یافته است . و در ضمن موجب کاهش هزینه تولید نیز گردیده است . و استقبال از این محصولات افزایش یافته است . و در ضمن در کشورهای ثروتمند این محصولات به آسانی وبه وفور در دست رس قرار دارد.
صنایع فرهنگی از بعد کاربردی :
 
صنایع فرهنگی  را از بعد کاربردی می توان به سه  بخش عمده تقسیم نمود.
1-      ارتباط یک طرفه ،"حق انتخاب توسط مخاطب نامحدود " :   مثل کتاب و مجلات
2-      ارتباط یک طرفه "حق انتخاب توسط مخاطب محدود":    رادید وتلویزیون
3-      ارتباط دو طرفه " حق انتخاب توسط مخاطب نامحدود".   کامپیوتر . تلفن
 
1-      ارتباط یک طرفه :
2-      1 -- وقتی صنایع فرهنگی را بر اساس معیار فرهنگی ونه صرفا اقتصادی ، تقسیم بندکرد . کتاب ، صفحه گرامافون و ویدئو به مصرف  کننده امکان می دهد که در میان محصولات گوناگون دست به انتخاب بزند ، که هرگاه مناسب بداند آنها را مورد استفاده قرار می دهد . قرض می دهد ، قرض می گیرد ، و از آنها درونوشت برداری می کند ومورد استفاده مجدد قرار می دهد . در این دسته از محصولات ، شخصیت ناشر نقش مهمتری دارد وعرضه مهم تر از تقاضا است ، در حالی که در صنایع فرهنگی انبوه ف تقاضا بر عرضه مقدم است . مانند شعر ، موسیقی ، فلسفه این گونه صنایع را می توان صنایع انتشاراتی نامید .
2- ارتباط یک طرفه نامحدود :
1- 2   --گرچه بینندگان وشنوندگان فیلم ، رادیو ، تلویزیون تعداد بیشتری از جمعیت را تحت پوشش قرار می دهند . اما امکان انتخاب در بین آنها در هر شب محدود است وقابل تولید مجدد نیست .(" البته سیستم تلویزیون وتکنولوئژی آن به سمتی می رود که امکان ذخیره برنامه های تلویزیون امکان پذیر شده است ولی همه گیر نگردیده است به طوری که هر کس هر زمان بتواند از این تکنولوژی بهره ببرد . " ) تولید بیشتر سبیه تولید محصولاتی است که مصرف انبوه دار هستند . ولی بیشتر جنبه گذرا داشته ، وبه سرعت منسوخ می گردد. واز طریق تبلیغ یا مصرف دیگر کالاهای غیر فرهنگی مرتبط هستند . از نظر تحلیل بهتر است که آنها را "خدمات " بنامیم تا کالا های فرهنگی تولید شده .
  ---   3 --ارتباط دو طرفه :
 1--3-  شبکه اینترنت و کامپیوتر در حقیقت یک رسانه دو طرفه محسوب می گردد. چرا که به طروق مختلف بین فرد ارسال کننده وفرد گیرنده خبر ارتباط بر قرار می گردد. وو با توجه به اینکه صورتهای مناسب تکنولوژی به وجود آمده است لذا با دوربینهای متصل به اینترنت می تو.انند دو طرف ارتباطات هم دیگر راد دیده و تبادل اطلاعات بنمایند . و در ضمن با گوشی های موبایل نیز این نوع ارتاطات می شود بر قرار نموده و تبادل اطلاعات نمود.
کتاب ، صفحه ، فیلم ، تکثیر آثار هنری ، رادیو ، تلویزیو ن از نظر اقتصادی ، بخشی از صنایع فرهنگی را تشکیل می دهند ، اما هنگامی که ازمنظر فرهنگی نگریسته شوند . می توان آنها را از یگدیگر متمایز ساخت .مفهوم گسترده ای از صنایع فرهنگی باید تبلیغات را مورد نظر داشته باشد . این تبلیغات بخش بزرگی از صفحات روزنامه ها وانتشارات ، وزمان پخش برنامه  رادیو و تلویزیون را اشغال می کند . در این زمینه از تولید کنندگان برنامه ها وهنرمندان گرافیست مشابهی در اکثر موارد استفاده می شود . این برنامه ها بر مردم ، نیروی تصور و شیوه درک وتصاویر وزبان توسط آنها ، تاثیر فرهنگی دارد .
تکامل وسایل ، خدمات وشبکیه های دید وشنودی ، ودستگاه های ویدیو ، ماهواره ها وتمام شیوه هایی که از ارتباط فن آوری رایانه ای ، تلفن و صفحه تلویزیون سر چشمه می گیرند ، در کوتاه مدت ویا بلند مدت ، آینده کلیه محصولات فرهنگی دیگر را تعیین خواهد کرد.
تنوع ، تفاوت ، اختلاف در موضوع و .... وکثرت ویژگی ها از خصوصیات ذاتی محصولات فرهنگی است. این موضوع شاید از علل اصلی ارتباط شدید محصولات فرهنگی با اوقات فراغت یا صرفا تفریح وسر گرمی مردم باشد .
 
 از نظر تاثیر فرهنگی ، صنایع فرهنگی که بیشترین نفوذ را بر بخش های مختلف جامعه دارند ، به ترتیب اهمیت عبارتند از : برنامه های تلویزیونی ، برنامه های رادیو ئی ، روز نامه ها ومجلات ، صفحه های موسیقی ، فیلم وکتاب بدون شک این سلسله مراتب از نظر اقتصادی اندکی متفاوت خواهد بود .
 
نگاه کشورها به صنایع فرهنگی :
 
اهمیت فرهنگی در هر جامعه ای با جامعه دیگر تفاوت دارد که در واقع  آن نگاه متاثر از سابقه فرهنگی و نظام سیاسی حاکم بر آن جوامع است . که به تعدادی از این نگاه ها اشاره می شود .
1-      در بعضی از کشورها ، صنعت فرهنگی ابزاری است که در کشمکش های سیاسی ومردمی مورد استفاده قرار می گیرد ،
2-      در دسته ای دیگر از کشورها ، ماهیت تجاری در اولویت اول  است .
 
3-      در بعضی کشورها ابزاری برای تاثیر گذاری مردمی ومسلکی می شود که در انحصار دولت است .
 
 
 
نقش صنایع فرهنگی در اقتصاد کشورهای در حال توسعه :
کشورهای در حال توسعه :
کشور در حال توسعه یا کشور رو به رشد کشوری است با استانداردهای نسبتا پایین زندگی ، ویا کشوری با پایه صنعتی توسعه         .           (ldc))Least  developed   country یافته      .   ( . 
کشوردر حال  توسعه اقتصادی  : کشوری است که از لحاظ اقتصادی کمتر توسعه یافته است ،  اصطلاحی است که از طرف جغرافیدانان جدید برای توصیف کشورهایی استفاده می شود که بطور دقیقتر به عنوان کشورهای در حال توسعه طبقه بندی شده اند با این خصوصیات که آنها از لحاظ اقتصادی کمتنر توسعه یافثه اند و معمولا بیشترین همبستگی را با عوامل دیگری همچون توسعه پایین انسانی دارند .
منبع :  وبلاگ اقتصاد دان http://salek2011.mihanblog.com/post/90 یبب
توسعه بین المللی : توسعه مستلزم ساختار ی جدید ( هر دو صورت فیزیکی و سازمانی ) ، و نوعی فاصله گیری از بخشهای با ارزش افزوده پایین همچون کشاورزی واستخراج منابع طبیعی است. کشورهای توسعه یافته ، معمولا در این مقایسه دارای نظامهایی مبتنی بر رشد اقتصادی خود جوش در بخش ثالث و بخش چهارم صنعت واستاندارد های بالای زندگی می باشند . منبع بالا  
در توضیحات فوق مشخص گردید که دو عامل مهم ادر توسعه یک کشور می تواند موثر واقع گردد. یعنی از نظر ساختار فیزیکی و سازمانی کشور اقدام به بر داشت قدم نمایید قدمهایی همانند برنامه ریزی بسیار منظم و منطبق با استانداردهای اقتصادی جهانی و لحاظ شرایط اقتصاد محلی تا در جهت توسعه رو به جلو رشد ذحرکت نماید .
وبرای اینکه در امر توسعه موفق باسیم می بایست بجز در کشاورزی واستخراج معادن در به وجود آوردن صورتهای دیگر صنعت نیز تحرک مناسب را داشته باشیم . و یکی از صنایعی که نسبت به بعضی از صنایع از سرمایه گذاری کمتری  برخورداراست . ودر عوض سود ارزش افزوده با لایی دارد صنایع فرهنگی است ودر ضمن از لحاظ فرهنگ نیز سود سرشاری می تواند عاید کشور نمایید .لذا با یک برنامه ریزی استراتزیکی مناسب وبا در نظر گرفتن چشم انداز چند ساله می توان و رعایت استانداردها در تمامی زمیینه  قدمهای مثبت بر داشت .  در ضمن بسیاری ازتفکر ابداعات ، وخلاقیتها و طراحی ، برنامه ریزی ،   مواد خام ومصالح   صنایع فرهنگی در داخل کشور موجود است لذا از خروج ارز برای وارد نمودن این اقلام جلو گیری می شود. و  هر چه ارز کمتر از کشور خارج شود آن را می توان سود محسوب نمود.
و با توجه به وجود زمینه واستعداد بسیار در جهت تولید محصولات صنایع فرهنگی وایجاد اشتغال برای عموم مردم بخصوص جوانان جویای کار می توان از معضل بیکاری و آثار مخرب بیکاری در جامعه جلوگیری به عمل آورد . و با ایجاد رمیینه اشتغال می توان منبع درآمدی برای بسیاری از خانوار ها تامین نمود . و در نتیجه با افزایش در آمد سرانه برای خانوارها بسیاری از امکانات و مایحتاجات زندگی عموم مردم رو به بهبود گذارده و لذا استانداردهای اقتصادی رعایت شده و در نتیجه کشور روبه رشد راه خواهد پیمود . 
 نقش صنایع فرهنگی در احیای شهرها و رشد منطقه ای :
پیشرفت وتوسعه فنی واقتصادی و در نتیجه تاثیر آن در روشهای تولید صنایع فرهنگی موجب موفقیت ووموقعیت صنایع فرهنگی در شهر ،استانها و کشور خواهد شد. مطالعات اخیر در باره زندگی فرهنگی جمعیت وبه عنوان یک کل آمار راجع به عادات فرهنگی ومصارف خانگی ، مطالعات تحلیلی نشانه شناسی وبررسی های جامعه شناختی هر روز با وضوح نیشتری اهمیت محصولات فرهنگی را که به شیوه صنعتی تولید وموجب دستیابی بیشترین تعداد مردم به فرهنگ می گردد ، نمایان می سازد .
اگر بگوییم که "ماشینهای فرهنگی " طی سی سال اخیر بیش از یکصد سال گذشته موجب تغییرات شدید در زندگی فرهنگی اکثریت بزرگی از مردم غیر روشنفکران گردیده اند به خطا نرفته اند .
از این رو با مرور بر مطالب پیش تر باید اذعان نمود که با توجه به ترکیب جمعیتی شهرها و منطقه ای که ما در آن زندگی می نماییم که میزان بافت جمعیتی جوان آن غالب است نیاز به برنامه ریزی دقیق و جامع برای پیشرفت وتوسعه این نسل که خود به خود پایه گذار نسل آینده شهری  ومنطقه ای  هستند. بیش از پیش نمایان می نماید. واین مسئله باعث می شود که این افراد به عنوان سرمایه های انسانی و اجتماعی آینده مطرح گردند و اجرای دقیق این برنامه خها نتایج مناسبی در گذر از مسیر پیشرفت وتوسعه را رقم خواهند زد وبه وضوح موجب کاهش بیکاری ، ازایش تولید محصولات متنوع فرهنگی ، کاهش فقر فرهنگی ودر نتیجه افزایش ثروت ملی شده وبه عدالت اجتماعی نزدیکتر خواهد شد . و در آن صورت متغیرهای کلان اقتصادی شاخص مناسبی را نشان خواهد داد . ودر صورت برنامه ریزی مناسب این چرخه موجب شکوفایی جامعه خواهد شد .  
منبع : صنایع فرهنگی  وهویت ملی   /   حسین خزایی
 
هنرهای خلاق به مثابه صنعت :
با توجه به اینکه فلات ایران از گذشته های دور مسیر گذر اقوام مختلف بوده وهمچنین محل زندگی بسیاری از اقوام  در این فلات بوده است  و دارای سابقه شهرنشینی با قدمت 10 الی 15 هزار سال است ودر این مدت ایل ها و اقوام مختلف بر این منطقه حاکم بودند  مسجل می باشد و با کاوشهای باستان شناسی  مختلفی که در جا ی جای این فلات  انجام گرفته که نشان از ذوق وهنر ساکنین می باشد . (_ به طورمثال معروف که از هر گلستانی یک گل چیده ) این کشور دارای صنایع وهنر است که در طی گذشت قرون رشد نموده است واکنون به کمال رسیده وهمچنان این مسیر را طی می نماید . و از نظر تئوریکی هم پشتوانه عظیم دینی وفرهنگی اسلام را دارا می باشد که موجب شده است که افراد خلاق وبا ذوق پرورش یابند . همانطور که می دانید در جوامعی که در آن« یک نژاد وقوم خاص زندگی می کند آبش خور فکری و ذوقی وهنری یک بعدی خواهد داشت وبر اساس مفهوم فرهنگ پذیری این نوع فرهنگها از نظر تعامل فرهنگی در حد پایین قرار دارند .) ولذا ایران اسلامی که از قرون گذشته در آن اقوام متعددی وارد شده اند وهر کدام مدتی بر این فلات حکومت نموده اند لذا همراه خود فرهنگ خاصی را وارد نموده اند که از ترکیب این همه نوع آداب ورسوم وسنن یک  فرهنگ مختلط متولد شده است  و با همراهی فرهنگ اصیل و متفکرانه  اسلامی همه این فرهنگها را شکل صحیح وعقلانی داده که آینه این پیشرفت در میراث فرهنگی معنوی ومادی ما در جامعه اسلامی  نمایان است .
 و در بعضی از صنایع فرهنگی خلاقیتهای قابلیت مطرح جهانی هستیم مانند فرش وقالی اصیل ایرانی مانند فرش تبریز که از ابعاد مختلف این صنعت اثرات مثبت جهانی دارد. یا صنایع مظروفی که در شهرهای مختلف تولید می شوند که سر آمد « در دوران طلایی صفوی در اصفهان نمایان است. یا در هنر نقاشیهخای دوران سلجوقی هنوز هم با گذشت سالیان متمادی هنوز قابلیت نشر وفرهنگ سازی را دارا است . و یا در شعر افراد خلاق و بنامی در اعصار مختلف ایران با شعرهای انسان ساز خود هنوز تولید فکر واندیشه می نمایند . مثل مولوی ، گنجوی ، فضولی ، حافظ ، سعدی و شهریار تبریزی وبسیاری دیگر که هرکدام در تولید فرهنگ سر آمد جامعه هستند .  
 
دولت تکنولوژی و صنایع فرهنگی :
در این مبحث با چند مفهوم جدید آشنا می شویم که در مرحله اول باید این مفاهیم را معنی وتعریف نماییم وبعد به کنه مسئله برسیم
دولت الکترونیک :
دولتی است که در آن رابطه مردم با دولت در فرآیند محیط الکترونیکی مردم با نهادها و ارگانهای تولید کننده خدمات بدون کاغذ تماس برقرار می کنند و خدمات مورد نظر خود را در کوتاهترین زمان و یا کمترین هزینه دریافت می دارند . در واقع دولت الکترونیک دولتی است  که در آن ارتباط بین دستگاه ها و ادارات از طریق مکانیزاسیون فرآیندها به ساده ترین و سهل ترین شکل ممکن صورت می پذیرد .
بشر برای تسلط بر طبیعت واستخدام آن جهت رفع نیاز های خود ، استعداد فکری خویش را بکار می برد وبا کسب علم و آگاهی از قانونمندی های طبیعت ، ابزار لازم ( تکنولوژی ) را کسب می نماید. همین فرآیند مستمر است که تمدنهای بشر راشکل می دهد وبا توسعه علم وآگاهی خود وبکارگیری تکنولوژی های پیشین ، به تکنولوژی های جدید و پیشرفته تری دست یافته است وبا تکیه براین دستاورد های تکنولوژی بر طبیعت نیز مسلط تر شده است. .
اما شواهد نشان می دهد که هر چه تکنولوژی در جوامع پیشرفته رشد یافته تر می گردد. از خود بیگانگی انسان واز دست دادن مفهوم حیات انسان ودوری اواز من حقیقی (فطرت) بیشتر خود را جلوه می سازد .
تعریف تکنولوژی :
تکنولوژی مجموعه ای از اکتسابات  فکری وعملی انسان در طی اعصار  است که اکنون با تجمیع آنها توانسته است بر محیط خویش تسلط پیدا کرده ، و به صورت نوین  نیازهای خو.د را بر طرف  می نماید .
تکنولوژی دو صورت کلی دارد
1-       تکنولوژی مادی : تمام صورتهای مادی اکتسابی انسان در طی اعصار که روز به روز با  استفاده از تجربه های گذشته آنها را به روز نموده است .
2-      تکنولوژی غیر مادی : تمامی عقاید و سننی که در طی روند اعصار  در اجتماع انسانی وجود داشته ، و اکنون صورت جدید ی یافته است .
 
ابراهیم انتظامی / بهنام احمدی http://rahroeandisheh.blogfa.com/post/21/خلاصه-تحقيق-و- دولت-تكنولوژي-و-صنايع-فرهنگي
 
کارکرد تکنولوژی در صنایع :
همانطور که گفتیم انسان متفکر که امید به آینده دارد سعی می کند برای رفع نیازهای روزمره خود نسبت به دیروز خود سریعتر بهترین امکانات را مهیا کند لذا از تجربیات گذشته استفاده می نماید واین امر موجب نو آوری وتوسعه ورشد او را فراهم می کند . وانسان همیشه در فکر حرکت است وحتی در فکر آینده خویش است و یکی از رازهای موفقیعت انسان همین می تواند باشد که خود را می خواهد به تعالی برساند . و این امید او را بر آن می سازد که جهت ترقی خود دست به ابداعات وخلاقیت بزند .
و صنعت فرهنگی نیز در این مبحث دارای جایگاه ویژه ای است چرا که آن انسانی که ما مد نظر داریم می خواهد در تمام زمیینه ها رشد داشته باشد بخصوص در موارد روحی وروانی ولذا با ایجاد تکنولوژی می تواند نیازهای معنوی خود را بهتر وجدید تر بر طرف نماید. لذا از تکنولوژی در ایجاد وتولید وتوزیع اقلام فرهنگی بهره می برد .
 
ماهیت تکنولوژی :
با تعریفی که از تکنولوژی بیان  نمودیم متوجه می شویم که تکنولوژی صورت مادی ومعنوی که دارد در نتیجه در صورتهای مادی و ظاهری الکترونیک ودستگاههای مختلف و غیره .. واقتصادی و  موجود در اطراف انسان را شکل داده است ودر بعد معنوی محیط فرهنگی ورفتارهای اجتماعی را رقم می زند .
 
تکنولوژی وارزشهای فرهنگی :
تکنولوزی خود به خود با ارزش انسانی منفاتی ندارد چرا که تکنولوژی در حقیقت استفاده از نعمات الهی است که با نیازهای امروزی همخوانی دارد و آن چیزی که موجب می شود که تکنولوژی صورت بد وزشتی پیدا نماید در حقیقت تفکرات شیطانی است که از تکنولوژی سوء استفاده می نمایند و در جهت امیال شخصی وخود خواهانه بهره می برند . به طور مثال اگرکسی صدای خوبی دارد ومی تواند در جهت پر نمودن اوقات فراغت خود ودیگران از این صدای خوب استفاده  نماید وسر


مطالب مشابه :


مدیریت جهانگردی و گردشگری ( کتاب شناخت گردشگری )

جهانگردی و گردشگری ( گزمک) - مدیریت جهانگردی و گردشگری ( کتاب شناخت گردشگری ) - طراحی و برنامه




طرح توجیهی

جهانگردی و گردشگری ( گزمک) - طرح توجیهی - طراحی و برنامه ریزی و مشاوره و ارائه اطلاعات مناسب و




مدیریت صنایع دستی قسمت دوم

جهانگردی و گردشگری ( گزمک) - مدیریت صنایع دستی قسمت دوم - طراحی و برنامه ریزی و مشاوره و ارائه




درس صنایع فرهنگی

جهانگردی و گردشگری ( گزمک) - درس صنایع فرهنگی - طراحی و برنامه ریزی و مشاوره و ارائه اطلاعات




باستان گرایی و تحریف تاریخ

جهانگردی و گردشگری ( گزمک) - باستان گرایی و تحریف تاریخ - طراحی و برنامه ریزی و مشاوره و ارائه




آشنایی با وازه های صنعت جهانگردی

جهانگردی و گردشگری ( گزمک) - آشنایی با وازه های صنعت جهانگردی - طراحی و برنامه ریزی و مشاوره و




سوالهای مربوط به درس قوانین و مقررات جهانگردی و هتلداری

جهانگردی و گردشگری ( گزمک) - سوالهای مربوط به درس قوانین و مقررات جهانگردی و هتلداری - طراحی و




فلسفه تاریخ علیجان سعیدی

جهانگردی و گردشگری ( گزمک) - فلسفه تاریخ علیجان سعیدی - طراحی و برنامه ریزی و مشاوره و ارائه




تاریخ و فلسفه تاریخ

جهانگردی و گردشگری ( گزمک) - تاریخ و فلسفه تاریخ - طراحی و برنامه ریزی و مشاوره و ارائه




برچسب :