تاتی و تات ها

تاتی یکی از کهن ترین زبانهای ايرانی است که بسیاری از ویژگی های زبانهای باستانی ایرانی را حفظ کرده و به عقیده برخی از زبان شناسان و محققان بازمانده زبان مادی است. گویش های  تاتی ، از گویشهای مرکزی ایران است  که به دستة شمال غربی زبانهای ایرانی (شاخه ای از زبانهای هند و اروپایی ) تعلق دارند. گویش تاتی از یک سو با سمنانی و از سوی دیگر با تالشی پیوند دارد. گایگر گویش تاتی را زیرگروه لهجه های خطة خزر می داند (اورانسکی ، ص 317) . واژه تات در تاريخهاي ايراني قبل از صفويه به چشم مي‌خورد، و از زمان شاه عباس كبير به بعد، اكثراً در نوشته‌هاي جهانگردان خارجي اين واژه به تعبير و تعريف درآمده است. اصطلاح تات در ادبیات مکتوب و بیشتر از آن در ادبیات شفاهی ترکی فراوان به کار رفته است (رجوع کنید به دده قورقود کیتابی ص 40 قدری همانجا). با اینکه استعمال این واژه در میان ترکان ساکن ایران رواج داشت (سومر ص 9) و همسایگان فارسی زبان و یکجانشین آنان نیز با آن آشنا بودند انعکاس آن در ادبیات فارسی بسیار اندک است . ظاهرا مولوی (رجوع کنید به ج 3 ص 65 دهخدا همانجا) نخستین شاعر ایرانی است که تات (به معنای ایرانی ) را به کار برده است .

واژه تات یعنی چه ؟

تات در لغت نامه دهخدا چنین آمده است : « تات به قومی فارسی زبان و طایفه ای از ایرانیان اهالی  ولایات شمالی که به لهجه ملی سخن رانند گفته می شود . در قفقاز آن قسمت از ایرانیان را که هنوز زبانشان فارسی مانده تات  گویند . در ایران لرها خود را از ایرانیان تات می دانند. »

آنچه در صد سال اخیر سبب توجه پژوهشگران ایرانی به واژة تات شده است وجود یک دسته گویشهای قدیمی ایرانی در نواحی مختلف نیمة غربی و شمالی ایران است که ترکان ایران و بومیان و فارسی زبانان همان نواحی به تأسی از ترکان آنها را تاتی نامیده اند .
نخستین اشارات به زبان و مردم تات در ادبیات فارسی متعلق به نیمة قرن سیزدهم است . در 1257 عباسقلی باکیخانوف در کتاب گلستان ارم برای نخستین بار به «زبان تات ...که یکی از اصطلاحات فرس قدیم است » و مناطق تات نشین داغستان و شیروان و آذربایجان ــ که بنابر عقیدة رایج در آن زمان اصلشان از فارس بود ــ اشاره کرده است (ص 18ـ 19). پس از او رضاقلی خان هدایت (متوفی 1288) در ذکر وقایع 1247 تا 1248 از اتفاق نظر «ترک و تات» فارس بر ضد خاندان دیوانسالار نوری سخن گفته است (1339 ش ج 10 ص 73). سالها بعد هنگامی که کسروی در حدود 1320ش به تألیف رسالة آذری یا زبان باستان آذربایگان پرداخت گزارشهایی به دست او رسید که حاوی اطلاعات مفیدی دربارة تاتها و زبان تاتی در نواحی آذربایجان بود (رجوع کنید به کسروی ص 357ـ366).
مردمی که امروزه تات نامیده می شوند در نواری منقطع از کوهستان قفقاز تا کوههای خراسان پراکنده اند(برخی از محققان حدس می زنند که ایرانی زبانان تاتی در دورة ساسانیان ، برای نگهبانی از مرزهای شمال غربی پادشاهی ساسانی ، به قفقاز گسیل شده باشند). شمار تاتهای قفقاز در قرن سیزدهم و پیش از آن بسیار بیشتر از امروز بود. به نوشتة باکیخانوف در ناحیة بزرگ باکو بجز شش روستای ترکمن نشین بقیه به زبان تاتی سخن می گفتند (ص 19). تاتهای قفقاز از سه گروه مسلمان و یهودی و مسیحی تشکیل شده اند. تاتهای مسلمان در طبرسران دربند داغستان قبه و شماخی و شبه جزیرة آبشوران در جمهوری آذربایجان ساکن اند. تاتهای یهودی ــ که خود را یهودیهای کوهستانی می نامند ــ در باکو قبه و شماخی آذربایجان دربند و ماخاچ قلعه و بویناک / بویناق داغستان و گروزنی چچنستان سکونت دارند. در جمهوری آذربایجان تا چند سال پیش چند روستای تات زبان مسیحی وجود داشت که در سرشماریها اهالی آنها جزو ارامنه به شمار می آمدند. از جمعیت تاتهای قفقاز آمار دقیقی در دست نیست اما طبق آخرین سرشماریها تاتهای مسلمان حدود پانزده هزار تن و تاتهای یهودی بیش از 000 26 تن بوده اند. این آمار در سالهای اخیر کاملا دگرگون شده است . از سابقة حضور تاتها در قفقاز اطلاع دقیقی در دست نیست بنابر عقیده ای رایج آنان خود را از اعقاب ایرانیانی می پندارند که در دورة ساسانیان به سرحدات شمالی ایران فرستاده شده بوده اند (اورانسکی ص 315ـ317 331 آکینر ص 292ـ296 برجیان ص 222 227 نیز رجوع کنید به حمزه توف ص 245).
در ایران پراکندگی تاتها دامنة بیشتری دارد. تا قرن گذشته مردمی که در سرزمینهای میان مانقوطای سراب و نیر اردبیل سکونت داشتند مخلوطی از تاتها و شاهسونها بودند و طول مسیر رودخانه های بالق لو و قره سو تا رودخانة ارس نیز در دست تاتها بود. اینان در همان زمان مدتها بود که زبان خود را فراموش کرده بودند و به ترکی سخن می گفتند (اوبن ص 134). درة شاهرود خلخال بزرگترین محل تجمع تاتها در آذربایجان و اردبیل است . حدود چهل روستا در این دره و یکی دو ناحیة دیگر خلخال تات نشین است (ناصر دفتر روائی ص 284 291ـ292 بازن ج 2 ص 83 دانشنامة ایران و اسلام ج 1 ص 64). در نیمة قرن سیزدهم مردم یکجانشین رحمت آباد و اهالی رودبار زیتون به زبانهای تاتی و گیلکی سخن می گفتند (میرزا ابراهیم ص 183 189). در قزوین نیز انبوهی از تاتها سکونت دارند. در 1276 به دستور علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه وزیر علوم و صنایع و تجارت لغات رایج در میان تاتهای بلوک رامند و دیگر روستاهای تات نشین جنوب قزوین جمع آوری گردید و کتابی تألیف شد با عنوان رسالة لغات فرس قدیم : رساله در لغات اهل قزوین (رجوع کنید به ستوده 1334ش ص 22ـ23). اعتمادالسلطنه طایفة تات زبان جیرسابات (از طوایف بلوک زهرا و دشتابی ) را از قبایل قدیم ایران و مردمی پهلوی زبان معرفی کرده است . شمس العلما محمدمهدی عبدالرب آبادی از مؤلفان نامة دانشوران از این طایفه بود (ص 226). امروزه از جنوب غربی تا جنوب شرقی قزوین گروههای بزرگی از مردم بخشهای رامند شمالی رامند جنوبی بخشی از بوئین زهرا دودانگه افشاری دشتابی و اشتهارد تات نامیده می شوند (آل احمد ص 18 ستوده 1334ش ص 24ـ 27 بازن ج 2 ص 85 دانشنامة ایران و اسلام همانجا).
امروزه گروهی از کشاورزان بومی دماوند تات نامیده می شوند (اورکاد ص 132). و در حال حاضر تاکستان با جمعیتی قریب به 120000  به عنوان بزرگترین شهر تات نشین محسوب می شود. نکته ای که قابل توجه است مردم این منطقه با وجود هزارام مصائبی که در طی قرون متمادی با آنها روبرو گردیده اند ، معذالک هنوز هم زبان اجدادی خود را تا اندازه ای نگهداری کرده اند  و هنوز هم زبان پهلوی شایع و رایج است.  حضور تاتها در مازندران و استرآباد نیز سابقه ای طولانی دارد از قرن دهم به بعد تاتها یکی از گروههای جمعیتی ولایت استرآباد بوده اند. سلطانعلی تات در صفر 1005 استشهادنامة رعایا و مالکان قریه چوپلانی استرآباد را دربارة «حقابة » آن روستا تأیید کرده بود (ستوده 1349 ش ج 7 ص 222ـ223). در دورة نهضت مشروطه زبان تاتی در ولایت استرآباد رایج بود و گروههایی از تاتها در بلوک سدن رستاق استرآباد و شهر اشرف (بهشهر امروزی ) سکونت داشتند (رابینو ص 106 115). تاتها در شمال غربی خراسان نیز حضور دارند. جلگة رشتقاق جرگلان از بخشهای شهرستان بجنورد تات نشین است (ستوده 1349 ش ج 5 ص 512) و اهالی خوئین در شصت کیلومتری جنوب غربی زنجان و تعدادی روستاهای کوچک در اطراف خوئین و  بعضی از روستاهای دهستان گیفان بجنورد و مناطقی از سمنان  ، اردبیل ،اراک ، همدان ،خلخال و طارم ، هرزند و دیزمار و   نقاطی از قفقاز در جمهوری آذربایجان و داغستان و در میان برخی از یهودیان کوهستانی که خود را داغ ـ جَفود می نامند (اورانسکی ، ص 315) تات  نامیده می شوند. تاتی قفقاز به زبان فارسی امروز بسیار نزدیک و به گروه جنوب غربی زبانهای ایرانی منتسب است و در نتیجه با دیگر گونه های تاتی تفاوت کلی دارد ( د. اسلام ، چاپ دوم ، ذیل "Tat" ).
یارشاطر در <دستور لهجه های تاتی جنوبی > گویش تاتی را به دو دستة کلی شمالی و جنوبی تقسیم می کند. علاوه بر این تقسیم بندی ، از آنجا که تاتی هر منطقه با تاتی منطقة مجاورش نیز تفاوتهایی دارد، در معرفی گونة گویش بهتر است که هر منطقه را به همراه گونة آن آورد. مهمترین این گویشها چنین اند: تاتی کَرینگان ، تاتی گلین قیه ، تاتی هرزندی (هرزنی ) از دستة تاتی شمالی ؛ و تاتی بلوک زهرا، سگزآباد، ابراهیم آباد، اشتهارد وتاتی  تاکستان از دستة تاتی جنوبی .
تاکستانی (تاتی تاکستان ):  تاکستان بزرگترین شهر تات نشین جهان که تا 1317 ش به سیادُهُن / سیادَهَن معروف بود. این گویش گونه ای از گویش تاتی جنوبی است که به سبب شمار زیاد گویشوران ،  گاهی گویشی مستقل دانسته می شود.
مشخصات عمومی تاتی جنوبی ، تفاوت جنس در مورد اسم ، ضمایر، افعال ، استفادة زیاد از پسواژه یا حرف اضافه پس از اسم و تفاوت صرف در افعال لازم ومتعدی در زمان گذشتة ساده و داشتن حالت متمم است .

متاسفانه تاتی به دلیل مجاورت با مناطق ترک زبان ، و فارس زبان  در معرض تهدید و نابودی است .

گردآورنده  : الهام  رحمانی

منابع :

تات ها / گیتی شکری /

تات ها چه کسانی هستند؟ / علی پورصفر قصابی نژاد /

پراکندگی قومی استان قزوین  / جامعه زنان پژوهنده قزوین /


مطالب مشابه :


نحوه تنظیم و نوشتن استشهادیه محلی

وبلاگ دفتر اسناد رسمی 4 سبزوار - نحوه تنظیم و نوشتن استشهادیه محلی - سردفتر: غلامرضا لندرانی




چگونه یک استشهادیه محلی بنویسیم؟

طغراجه - چگونه یک استشهادیه محلی بنویسیم؟ - نوشتن مطالب اجتماعی فرهنگی وتاریخی - طغراجه




افراز واملاک مشاع

به ثبت هم نرسيده باشد رسيدگي به درخواست افراز اشكالي ندارد و استشهادنامه يا




خواسته اصلاح تاریخ تولد(ادعای ولی قهری)ورای وحدت رویه

نموده و به استناد‌استشهادنامه و گواهی پزشک تقاضای رسیدگی نموده است.




شرح درس سوم کاوه­ی دادخواه

معنی بیت: وقتی که کاوه استشهادنامه­ی ضحّاک را خواند، فوراً به سوی بزرگانِ دربار رو نمود.




معنی اشعار ادبیات 4

من این استشهادنامه را امضا نمی کنم و هرگز از پادشاه ( ضحاک) نمی ترسم. 23.




دوستان سلام :متن توبه نامه جهت تقدیم به دادگاه بدین شرح خالی ازلطف نیست.

۲-استشهادنامه محلی مبنی برسرزنش وی یا تصدیق اطرافیان مجرم به ثبوت توبه .




تاتی و تات ها

سلطانعلی تات در صفر 1005 استشهادنامة رعایا و مالکان قریه چوپلانی استرآباد را دربارة «حقابة




برچسب :