جواب سوالات 1 تا 5 ویژه غدیر وزرارت علوم و، تحقیقات و فن آوری ( قسمت اول)

 

 

 

1-    - میزان اعتبار حدیث غدیر چقدر است و کلمه «مولی» در حدیث غدیر به چه معنی است؟

 

در رابطه با مسأله حجة الوداع و غدیر خم، عین واقعه را به نقل از ترجمه الغدیر (ج 1، ص 29 - 37) تقدیم میداریم. لازم است بدانید که این واقعه و خطبه پیامبر اکرم(ص) در آن، مورد اجماع و اتفاق جمیع مسلمانان شیعه وسنی است و جایگاه ویژه‏ای در نصوص دینی و ادبیات و اشعار مسلمانان - اعم از عرب و غیر عرب - دارد. در متون اسلامی هیچ روایتی به اندازه این واقعه به حد فوق تواتر نرسیده است و احدی را یارای تردید در آن نیست. در میان صحابه پیامبر(ص) 110 نفر و از تابعین 89 نفر آن را نقل کرده‏اند و طبقات راوی آن، به 360 نفر رسیده است. شاعران بسیاری نیز این جریان را به نظم آورده‏اند؛ از جمله:

در قرن اول: امیرالمؤمنین(ع)، حسان بن ثابت انصاری، قیس بن سعد بن عباده انصاری، عمر و بن عاص بنوائل، محمد بن عبداللّه‏ حمیری.

در قرن دوم: کمیت بن زیاد، سید اسماعیل بن محمد حمیری، شعیان بن مصعب کوفی.

در قرن سوم: ابو تمام حبیب بن اوس طایی، دعبل بن علی بن رزین الخزاعی و در قرون بعد ده‏ها نفردیگر.

از اهمیت این واقعه، همان بس که علامه امینی یازده جلد کتاب ارزشمند «الغدیر» را پیرامون این حادثه به نگارشدرآورده است.

اکنون این سؤال رخ مینماید که اگر این واقعه در میان همه مسلمین، اجماعی و مورد اتفاق است، پس اختلاف درچیست؟ اساس اختلاف بر سر همان ماهیت و دلالت این واقعه است:

1ـ برادران اهل تسنن اظهار میدارند که این حادثه عظیم تاریخی و سخنان و تأکیدات پیامبر اکرم(ص)، صرفا به معنای لزوم «محبت و دوستی» حضرت علی(ع) است، و هیچ دلالتی بر امامت و زمامداری و لزوم پیروی از ایشان ندارد. دلیل آنان نیز آن است که «ولایت» چند معنا دارد و یکی از معانی آن «دوستی» است. بنابراین تا زمانی که به این معنا قابل حمل است، نمیتوان به معانی دیگر آن تمسّک جست.

2ـ دیدگاه شیعه این است که ماهیت این حادثه و سخنان پیامبر اکرم(ص)، نصی صریح و قاطع بر امامت و پیشوایی حضرت علی(ع) است و قراین و شواهد حالی، مقالی و مقامی به گونه‏ای است که هرگز نمیتوان آن را تنها به دوستی و محبت تفسیر کرد. البته باید توجه داشته باشید که شیعه ادله بیشمار دیگری از قرآن و عقل و سنت بر امامت آن حضرت در دست دارد و این مسأله یکی از آن ادله میباشد، نه تنها دلیل. در عین حال این رخداد، حجتی قاطع وخلل ‏ناپذیر است و به هیچ روی نمیتوان از آن دست برداشت. دلایل و قرائنی که بر صحّت دیدگاه شیعه گواهیمیدهد، عبارت است:

ـ معنای ولایت: لغت شناسان و کتاب‏های برجسته و ممتاز لغت، کلمه ولایت را به معنای سرپرستی، عهده‏داری امور، سلطه، استیلا،رهبری و زمامداری معنا کرده‏اند. در این جا معنای این کلمه را با برخی از مشتقاتش فقط از کتاب‏های لغت اهل سنت برایتان نقل میکنیم:

- راغب اصفهانی مینویسد: «وِلایت؛ یعنی، یاری کردن. و وَلایت؛ یعنی، زمامداری و سرپرستی امور و گفته شده است که ولایت و ولایت ماننددِلالت و دَلالت است و حقیقت آن «سرپرستی» است. ولی و مولی نیز در همین معنا به کار میرود»، (المفردات الراغب، ص 570).

- ابن اثیر مینویسد: «ولیّ؛ یعنی، یاور... و هر کس امری را بر عهده گیرد، «مولی و ولیّ آن است». سپس خودش میگوید: «و از همین قبیل است حدیث «من کنت مولاه فعلی مولاه»... و سخن عمر که به علی(ع) گفت: «تو مولای هر مؤمنی شدی»؛ یعنی، «ولی مؤمنان گشتی»، (النهایة، لابن اثیر، ج 5، ص 227).

- صاحب صحاح اللغة مینویسد: «... هر کس سرپرستی امور کسی را به عهده گیرد ولی او است»، (الصحاح فی لغة العرب، ج 6، ص2528).

- صاحب مقاییس مینویسد: «.. هر کس زمام امر دیگری را به عهده گیرد «ولیّ او است»، (معجم مقاییس اللغة، ج 6، ص ص 141).

اکنون با این گفته‏های مصرّح ارباب لغت، چگونه میتوان «من کنت مولاه فعلی مولاه» را به «دوستی» صرف معنا کرد و سرپرستی اجتماعی وزمامداری را از آن جدا ساخت؟! مگر نه این است که «ابن اثیر» لغت‏ شناس معروف عرب و سنی، خودش تصریح میکند که کلمه «مولی» درروایت «من کنت مولاه فعلیّ مولاه» از زبان پیامبر(ص) و در گفتار عمر در همین معنا به کار رفته است؟

ـ خطاب تند و قاطع الهی: آیا اگر حادثه غدیر صرفا برای اعلام دوستی حضرت علی(ع) بود، آن قدر اهمیت داشت که خداوند به پیامبرش وحی کند، که اگر آن را ابلاغ نکنی، رسالت الهی را انجام نداده‏ای؟ خداوند میفرماید: «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لن تفعل فما بلغت رسالته واللّه‏ یعصمک من الناس ان اللّه‏ لایهدی القوم الکافرین»، (مائده، آیه 70). آیا این اخطار شدید اللحن به خوبی نشان نمیدهد که مسأله بالاتر از این حرف‏ها است؟ البته محبت امیرالمؤمنین(ع) جایگاه بسیار بلندی دارد و یکی از نشانه‏های ایمان است؛ لیکن بحث در این است که این خطبه بنا به دلایل ذکر شده، قطعا منحصر به «ولایت محبت» نیست.

ـ دلداری خدایی: در آیه یاد شده، خداوند پیامبر را دلداری داده، میفرماید: در راستای اجرای این مأموریت، خداوند تو را در مقابل توطئه‏های مردم محافظت میکند «واللّه‏ یعصمک من الناس». آیا این مسأله نشان نمیدهد که این مأموریت، مسأله مهمی بوده است که پیامبر(ص) بیم آن داشته که برخی بر اثر هواهای نفسانی به مقابله برخاسته و توطئه کنند؟ آیا فقط با اعلام دوستی حضرت علی(ع) جای چنین خوفی بود؟

ـ گزینش مکان: آیا این که پیامبر(ص) جحفه را - که مکان جدا شدن و انشعاب مسافران است - انتخاب کردند، تا همگی قبل از انشعاب در سخنرانی آن حضرت حضور داشته باشند و نیز این که پیامبر(ص) دستور دادند کسانی که از آن مکان گذشته بودند برگردند، و صبر نمودند تاکسانی هم که عقب مانده بودند، از راه برسند و... نشانه چیست؟

این که دستور دادند که شاهدان به غایبان اطلاع دهند و این «نبأ عظیم» را به گوش همگان برسانند، دلالت بر این ندارد که مسأله، برای امت اسلامی فوق‏العاده مهم و حیاتی است؟ آیا عاقلانه است که پیشوای بزرگ مسلمانان در آخرین سخنرانی برای جمعیت باشکوه حج‏گزاران و در آن گرمای سوزان، مسافران خسته و کوفته را گرد آورد و با این تأکیدات، با آنان سخن بگوید و تنها مقصودش این باشد که بگوید: «علی را دوست داشته باشید»؟!

ـ نزول آیه اکمال: این که پس از اجرای این مأموریت، آیه نازل شد که: «الیوم اکملت لکم دینکم و رضیت لکم الاسلام دینا»،(مائده،آیه 3). آیا دلالت بر این ندارد که مسأله بالاتر از صرف محبت بوده و آیا فقط با دوستی حضرت علی(ع) - نه رهبری و پیشوایی آن حضرت -دین کامل شد و خداوند اسلام را پسندید؟

اگر مسأله فقط دوستی و مودّت بود، که در این رابطه قبلاً آیه‏ای نازل شده و از این جهت نقصی در دین نبود؛ زیرا آیه « قل لا اسألکم علیه اجرا الا المودة فی القربی»، (شوری، آیه 23) قبلاً نازل گشته بود. پس نتیجه میگیریم که آیه اکمال، پیام دیگری را در بر دارد.

6ـ چرا پیامبر(ص) در آن حادثه، به مسائل اعتقادی استشهاد نموده و در کنار آنها مسأله ولایت را مطرح کردند؟

7ـ چرا پیامبر(ص) عترت را در کنار قرآن و به عنوان «ثقل اصغر» ذکر نمودند؟

8ـ چرا پیامبر(ص)فرمودند: قرآن و عترت از یکدیگر جدا نمیشوند و فرمودند: امت باید به هر دو چنگ زند؟ آیا صرف دوست داشتن قرآن کافی است یا باید از آن پیروی کرد و آن را امام و پیشوای خود دانست؟ وحدت سیاق نشان میدهد که در مورد اهل بیت(ع)، نیز باید همین‏گونه رفتارکرد و آنان را سرمشق، الگو و پیشوای عملی خود قرار داد.

9ـ چرا پیامبر(ص) به مسأله ایفای رسالت و سپس به «اولویت» خود بر مؤمنین انگشت میگذارد و بلافاصله مسأله ولایت را طرح میکند؟

10ـ چرا پیامبر(ص) مسأله ولایت را سه یا چهار بار تکرار میکند؟ این همه تأکید برای چیست؟

11ـ چرا پیامبر(ص) بعد از این حادثه فرمودند: «اللّه‏ اکبر» بر اکمال دین و اتمام نعمت و خشنودی خدا به رسالت من و ولایت علی «بعد ازمن»؟

نکته مهم در اینجا این است که اگر مقصود از «ولایت» محبت باشد دیگر قید «بعد از من»، زاید است؛ زیرا محبت حضرت علی(ع) مقیدبه زمان پس از مرگ پیامبر(ص) نیست و بسیار مسخره است اگر منظور پیامبر(ص) را این بگیریم که بعد از رحلت من، علی را دوست بدارید؟زیرا محبت علی(ع) با حیات پیامبر(ص) قابل جمع است و این رهبری امام علی(ع) است که پس از پیامبر(ص) مورد نظر میباشد؛ زیرا دریک زمان وجود دو پیشوا در عرض هم ممکن نیست.

12ـ چرا بعد از این ماجرا، مردم با حضرت علی(ع) بیعت کردند؟ مگر دوستی بیعت دارد؟ بیعت در لغت به معنای التزام به فرمان‏برداری و تبعیت است و حتی ابوبکر و عمر نیز با آن حضرت بیعت کرده و هر یک گفتند: «بخّ بخّ لک یا علی، اصبحت مولای و مولی کل مؤمن».

13ـ نکته دیگر آن که همه حاضران در آن جلسه از خطابه پیامبر(ص) مسأله «امامت و پیشوایی حضرت علی(ع)» را فهمیدند و بلافاصله «حسان بن ثابت انصاری» از پیامبر(ص) اجازه گرفت و اشعاری زیبا سرود که در یکی از ابیات آن از زبان پیامبر(ص) چنین میگوید:

 

........... قم یا علی فانّنی

رضیتک من بعدی اماما و هادیا

 

یعنی: ای علی! برخیز، خرسندم که تو امام و هادی بعد از من میباشی.

 

------------------------------------------------------------------------------------

 

  1. آیا حدیث غدیر در رابطه با شبهه‏ای بود که پس از جنگ تبوک پیش آمده است؟توضیح دهید.

 

حدیث غدیر در کتاب حدیثی اهل‏سنّت و شیعه به گونه‏ای نقل شده است که جای هیچ گونه شک و شبهه‏ای در اصل صدور آن نیست، ابن حجر عسقلانی که یکی از علمای اهل‏سنّت است در ذیل حدیث غدیر مینویسد: این حدیث را سی تن از صحابه روایت کرده‏اند و بیشتر سلسله سند آن صحیح و حسن است.{1} ذهبی که یکی دیگر از علمای اهل‏سنّت است میگوید: حدیث غدیر جداً عالی است و متن آن به صورت متواتر میباشد.{2}

بنابراین جای این نیست که برخی در صدور آن تردید نمایند و تردید و شک نتیجه ناآگاهی است. اما دلات حدیث بر خلافت امام امیر المؤمنین(ع) بسیار روشن است. بررسی و دقت در حدیث غدیر، شواهد و قرینه‏هایی که در خود روایت و زمان و مکان صدور روایت وجود دارد به خوبی روشن میسازد که حدیث غدیر برای ابلاغ رسالت بسیار مهمی بوده که معرفی جانشین پیامبر(ص) بوده است که به نمونه‏هایی اشاره میکنیم:

1. ابلاغ این رسالت در بیابان خشک و بسیار گرم، چرا در مکه نفرمود؟

2. همراه با خبر رحلت خود؛

3. شاهد و گواه گرفتن مردم بر ابلاغ رسالت و اقرار گرفتن از آنان؛

4. بیان حدیث ثقلین در آغاز خطبه (انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی، اهل‏بیتی///)؛

5. بیان این جمله که «ألست أولی بکم من انفسکم» آیا من از شما به خود شما سزاوارتر نیستم؛

6. تبریک گفتن صحابه به امام(ع) پس از معرفی آن حضرت؛

7. شأن نزول آیه (الیوم اکملت لکم دینکم...);{3} (یا ایها الرسول بلغ ما أنزل الیک...);{4} که در این رابطه نازل شده و همچنین روایاتی که در ذیل این آیات وارد شده است/

بنابراین دقت در حدیث غدیر هر نوع تصور و توهم دیگری را باطل میسازد. و آنچه در پرسش آمده که پیامبر(ص) پس از جنگ تبوک فرموده است این صحیح نیست چون حضرت علی(ع) در جنگ تبوک حضور نداشتند بلکه خود پیامبر(ص) همراه مسلمانان بودند و حضرت علی(ع) را در مدینه جانشین خود قرار دادند. آنچه اهل‏سنّت در این‏باره گفته‏اند این است که حدیث غدیر مربوط به برخوردی است که بین خالدبن ولید و آن حضرت پس از اعزام به یمن پیش آمده است، اولاً اختلاف بین حضرت علی(ع) و خالد بن ولید در سفر دیگری بوده که در آن سفر به مکه نیامدند بلکه به مدینه رفتند چون حضرت علی دو سفر به یمن داشته‏اند. دلیل بر این مطلب روایتی است که ترمذی در کتاب سنن خود نقل میکند که پس از برگشت از سفر یمن، خالدبن ولید تصمیم گرفت خدمت پیامبر(ص) برود و از آن حضرت شکایت نماید، پس از آن که خدمت پیامبر(ص) رفت و از آن حضرت شکوه و گلایه نمود، چهره مبارک پیامبر(ص) دگرگون شد و سه مرتبه فرمود: «ما تریدون من علیّ ما تریدون... علیّ منی و أنا من علی»، از علی چه میخواهید؟ از علی چه میخواهید؟ از علی چه میخواهید؟ علی از من است و من از علی. پس از بیان بسیار پرمحتوای آن حضرت، حقیقت برای خالد روشن شد، از این‏رو نیازی نبود تا پیامبر(ص) یک برخورد و اختلاف جزیی را که بین دو تن پدید آمده، در جمع تمام مسلمانان یادآور شوند. مقام پیامبر(ص) و اختلاف ایشان بالاتر از آن است که چنین برخوردهایی را به گوش تمام یاران خود برساند. بر فرض که این برخورد در سفر دوم باشد، پیامبر(ص) در جمع خصوصی یادآور میشدند چنان‏که در حدیث ترمذی آمده است/

بنابراین هیچ‏گونه ارتباطی بین حدیث غدیر و شبهه‏ای که در اعزام یمن پیش آمده وجود ندارد. از این‏رو برخی از نویسندگان اهل‏سنّت برای خدشه و ایراد بر حدیث غدیر چنین توهمی را نموده‏اند، چرا که در سند و دلالت حدیث نتوانسته‏اند ایراد بگیرند/

بر فرض که حدیث غدیر را در رابطه با اختلاف خالد بن ولید فرموده باشند، چه اشکالی دارد که پیامبر اسلام(ص) ضمن اصلاح ذهنیت افراد ناآگاه مانند خالدبن ولید، حضرت علی(ع) را به عنوان جانشین و رهبر آینده امت خویش معرفی فرماید، مگر بین معرفی جانشین و برطرف نمودن دشمنیها با علی(ع) ناسازگاری و منافاتی وجود دارد؟

حدیث غدیر را میتوانید در کتاب‏های اهل‏سنّت ملاحظه نمایید{5}

[1].صواعق المحرقْ، ص 122/

[2].سیراعلام النبلأ، ج 8، ص 335 - 334/

[3].سوره مائده، آیه 3/

[4].همان، آیه 67/

[5].- صحیح مسلم، ج 5، کتاب الفضایل، باب فضایل اهل‏بیت النبی(ص)، ص 25، حدیث 36/

- مسند احمد بن حنبل، ج 7، ص 75، ح 19285/

- خصایص امیرالمؤمنین، نسائی، ص 84، ح 76/

- صحیح ابن خزیمه، ج 4، ص 62، ح 2357/

- المستدرک علی الصحیحین، الحاکم النیسابوری، ج 3، ص 109، 533/

- تلخیص المستدرک، ذهبی، ج 3، ص 533 و 109/

- السنن الکبری، النسائی، ج 5، ص 45، ح 12/8148/

- جامع المسانید و السنن، ابن کثیر، ج 4، ص 436، ح 2827 و ج 6، ص 200، ج 5، ص 457/

- البدایْ و النهایْ، ج 5، ص 184/

- تفسیر ابن کثیر، ج 5، ص 199.

- السیرْ النبویْ، ابن کثیر، ج 2، ص 445/

- مصابیح السنْ البغوی، ج 4، ص 185، ح 4800/

- مشکل الاثار، طحاوی، ج 4، ص 368/

- جامع الاحادیث، سیوطی، ج 16، ص 306، ح 8073 - 8072/

- جامع الاصول، ابن الاثیر، ج 10، ص 102، ح 6695/

 

------------------------------------------------------------------------------

 

3  - درمورد انتخاب حضرت علی"ع" به امامت از سوی پیامبر در روز 18 ذیحجه، چرا پیامبر این مورد را درکعبه بیان نکردند تا حجت بر همه تمام شود؟

 

آنچه از روایات متعدد استفاده می شود، پیامبر اکرم"ص" قبلاً مأمور شده بودند که امامت امیرالمؤمنین"ع" را رسماً اعلام کنند ولی بیم داشتند که مبادا مردم این کار را حمل به نظر شخصی آن حضرت کنند واز پذیرفتن آن، سرباز زنند، از اینرو در پی فرصتی بودند که زمینة این کار فراهم شودتا اینکه این آیه شریفه نازل شد "یا ایهاالرسول بلغ ما انزل الیک من ربک وان لم تفعل فمابلغت رسالته والله یعصمک من الناس" "1" (ای پیغمبر آنچه از خدا برتو نازل شد به خلق برسان که اگر نرسانی تبلیغ رسالت و اداء وظیفه نکرده ای و خدا تو را از شر وآزار مردمان محفوظ خواهد داشت)

و ضمن تأکید بر لزوم تبلیغ این پیام الهی نرساندن آن بمنزلة ترک تبلیغ کل رسالت الهی بیان کرده و به آن حضرت مژده داده که خدای متعال تو را از پیامدهای آن مصون خواهد داشت.

با نزول این آیه پیامبراکرم"ص" دریافتند که زمان مناسب فرارسیده وتأخیر بیش از این روا نیست،‌از این روی در غدیر خم به انجام این وظیفه مبادرت ورزیدند""2"

از مفاد آیه برداشت می شود که عده ای درصدد بودند که اگر پیامبر"ص" امیرالمؤمنین را بعنوان جانشین معرفی کنند به جان پیامبر و امام علی"ع" تعرض کنند واز دلایل دیگر معرفی نکردن حضرت علی"ع" در حجه الوداع، کنارخانه کعبه، بعنوان جانشین بعد از پیامبر"ص" می تواند این باشد که اگر این کار صورت می گرفت معرفی ایشان تحت الشعاع مراسم بزرگ حج قرار می گرفت، وکم رنگ تر جلوه می کرد. از این روی درغدیر خم پس از اینکه پیامبر"ص" از حجة الوداع به غدیرخم که نزدیک جحفه است رسیدند قافله را متوقف واعلام کردند که می خواهم دربارة موضوعی با مردم صحبت کنم بعد دستور دادند

که آنهایی که جلوتر رفته بودند برگردند کسانی که به غدیر خم رسیده اند صبر کنند تا افرادی که عقب تر هستند به آنها ملحق شوند در روایات هست که جمعیتی بالغ بر 120 هزار نفر وآن هم در بیابان سوزان جمع شدند سپس پیامبر بر بالای منبری که ا زجهاز شتر درست شده بود رفتند مفصل صحبت کردند.

"الست اولی بکم من انفسکم؟ قالو بلی" آنگاه فرمود : "من کنت مولاه فهذا علی مولاه" بعد از این بود که آیه نازل شد"الیوم یئس الذین کفرو من دینکم فلا تخشوهم واخشون الیوم اکملت لکم دینکم واتممت علیکم نعمتی""3"

بنابراین خود این صحنه پردازی در روز 18 ذیحجه وآن اجتماع اختصاصی درآن مکان (غدیرخم) و درآن شرایط (گرمای سوزان واجتماع کاروانیان) خود حجتی بر اعلام امر مهمی است که همان معرفی علی بن ابی طالب(ع) بعنوان امام وخلیفه بعداز پیامبر "ص" می باشد.

"البته آنچه اختصاص به این روز داشت اعلام رسمی و گرفتن بیعت از مردم بود وگرنه رسول خدا در طول دوران رسالتشان بارها وبه صورتهای گوناگون، جانشینی امیرالمؤمین علی"ع" را گوشزد کرده بودند ازآنجمله می توان اشاره کرد به همان سالهای آغازین بعثت، هنگامی که آیه "انذر عشیرتک الا قربین" نازل شد در حضور همة خویشاوندان فرمودند : نخستین کسی که دعوت مرا بپذیرد جانشین من خواهد بود و به اتفاق فریقین نخستین کسی که پاسخ مثبت داد علی بن ابی طالب بود""4" وهمچنین جانشینی حضرت علی در جریان جنگ تبوک وقتی پیامبر"ص" برای جنگ با رومیان به طرف تبوک حرکت کردند بعلت خطر جریان منافقین درشهر مدینه حضرت علی"ع" را بعنوان جانشین انتخاب کردند واز این قبیل موارد بسیار زیاد در تاریخ صدر اسلام وجود دارد که درصورت تمایل می توانید به کتابهای تاریخ اسلام نوشته استاد جعفر سبحانی یا کتاب آموزش عقائد آیت ا...مصباح ویاکتاب امامت ورهبری استاد شهید مطهری مراجعه نمایید.

 

 

 

(1) سوره مائده/67

(2) آموزش عقائد آیت ا...مصباح،ص313

(3) سوره مائده/3

(4) آموزش عقائد آیت ا...مصباح،ص313

 

-------------------------------------------------------------------

 4 - در بحث غدیر خم،‌ اهل سنت این بحث را مطرح می کنند دور از ذهن است که 120 هزار نفر شرکت کننده در روز 18 ذی الحجه همه فراموش کنند وصیت پیامبر( را، و از این جهت مورد شبهه قرار می دهند.چه پاسخی دارید؟

 

همانطور که مرقوم فرموده اید، حدیث غدیر از احادیث متواتری است، که احدی نمی تواند در صدور آن از پیامبر اکرم( تردید کند. تا آنجا که نویسنده محقق، علامه امینی، در کتاب معروف "الغدیر" این حدیث را از صد وده نفر از صحابه و یاران پیامبر( ، و از سیصد و شصت دانشمند و کتاب معروف اسلامی، نقل کرده است.

اما مسأله اصلی اینست که اختلاف بنیادین شیعه و سنی، به نحوه نگرش آنها به معنای امامت بر می گردد. از نظر شیعه، امام چنانکه از عنوانش پیداست، به معنی پیشوا و رهبر مسلمان است. و در اصول عقاید شیعه، امام معصوم به کسی گفته می شود، که در همه چیز جانشین پیامبر( است. با این تفاوت که پیامبر مؤسس مکتب می باشد، و امام حافظ و پاسدار مکتب است؛ بر پیامبر وحی نازل می‌گردد، ولی بر امام نه؛ او تعلیماتش را از پیامبر( می گیرد، و دارای علم فوق العاده ای است. از نظر شیعه، امام معصوم تنها به معنی رهبر حکومت اسلامی نیست، بلکه رهبری معنوی و مادی، و ظاهری و باطنی، و خلاصه رهبری همه جانبه جامعه اسلامی را برعهده دارد. او پاسداری از عقاید و احکام اسلامی را بدون هیچگونه اشتباه و انحراف، بر عهده دارد؛ و بندة برگزیده خداست.(1)

و شیعه با توجه به معنای امام، معتقد است که هیچکس جز خدا و پیامبر( (آنهم به الهام الهی)، نمی تواند امام و خلیفه مسلمین را تعیین کند. زیرا شرط امامت طبق این تفسیر، داشتن علم وافر به تمام اصول و فروع اسلام است. علمی که از منبع آسمانی مایه بگیرد، و متکی بر علم پیامبر باشد؛ تا بتواند شریعت اسلام را حفاظت کند. و شرط دیگر آن است که امام باید معصوم باشد، یعنی از هرگونه خطا و گناه مصونیت داشته باشد؛ تا بتواند مقام امامت و رهبری معنوی و مادی، و ظاهری و باطنی است را بر عهده بگیرد. بنابراین امامت مقام بسیار والایی بوده است. و جز خداوند، کسی توانایی تعیین امام را ندارد. همانگونه که قرآن کریم، در ارتباط با امامت حضرت ابراهیم می فرماید : "و اذا ابتلی ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن قال انی جاعلک للناس اماماً" (2) (خداوند ابراهیم را آزمایشهای بزرگی کرد. هنگامی که از عهده آزمایشها به خوبی بر‌آمد؛ خداوند به او فرمود : "من ترا امام و پیشوای خلق قرار دادم.") قرائن قرآنی و تاریخی مختلف، نشان می دهد که رسیدن به این مقام،‌ بعد از مبارزه با بت پرستان بابل، و هجرت ابراهیم به شام، و ساختن خانه کعبه، و بردن فرزندش اسماعیل به قربانگاه بوده است. و جائی که نبوت و رسالت، باید از طرف خدا تعیین گردد، مقام امامت و رهبری همه جانبه خلق، که اوج تکامل رهبری است، به طریق اولی باید از سوی خدا تعیین گردد. (3)

اما اهل سنت، امامت و مقام امام را چنین تفسیر نکرده، بلکه آن را به معنی رئیس حکومت جامعه اسلامی می دانند. و به تعبیر دیگر، زمانداران هر عصر و زمان را خلفای پیامبر( وائمه مسلمین می شمرند.(4) و به خاطر همین مسأله، جمعی از کسانی که سند حدیث غدیر را غیر قابل انکار دیده اند، سعی داشته اند در دلالت آن به مسأله امامت و خلافت، تردید کنند. لذا معنای ولایت را در حدیث مذکور، صرفاً به محبت و ارادت خاصی،‌که مردم باید نسبت به حضرت علی( داشته باشند، تفسیرکرد.(5) معتقد است که دقت در مضون حدیث، وشرایط مکاتی و زمانی آن، و قرائن دیگر، به خوبی گواهی می دهد که هدف از آن، چیزی جز مسأله امامت و ولایت، به معنی رهبری همه جانبه خلق نبوده است :

1.طرز پیاده شده حدیث، با آن همه مقدمات، در آن بیابان سوزان، با آن خطبه مفصّل، و با اقرار گرفتن ازمردم، و در آن شرایط حساس زمانی و مکانی، همه دلیل بر این مدّعا است.

2. تبریکهایی که از ناحیه گروهها و اشخاص مختلف، به علی( گفته شد، و نیز اشعاری که شعرا در همان روز و بعد از آن سرودند، همه بیانگر این واقعیت است، که سخن از منصب علی( و مقام والای امامت و ولایت بوده، نه چیز دیگر. (6)

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

منابع و مآخذ :

1. پنجاه درس اصول عقاید برای جوانان، ناصر مکارم شیرازی، ص237

2. سوره مبارکة بقره/ آیه 124

3. پنجاه درس اصول عقاید برای جوانان، ناصرمکارم شیرازی، ص268

4. همان، ص238

5. استاد مطهری در کتاب "ولاء و ولایتها"، ص45،می فرمایند : "معنای آیه الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور"، این نیست که خدا دوست اهل ایمان است، بلکه معنا این است که خداوند با عنایت خاص خود، متصرف در شؤون اهل ایمان بوده. آنها در حفظ و صیانت خاص پرودرگارند.

پنجاه درس اصول عقاید برای جوانان، ناصر مکارم شیرازی، ص283

 

------------------------------------------------------------

 

 

 5- پیام غدیر چیست؟

 

پیام غدیر این است که امامت یکی از دو رکن اساسی اسلام است (رکن اول قرآن است). منهای امامت قانون اسلام به درستی اجرا نمی شود و مردم در صراط مستقیم قرار نمی گیرند. نبوت با امامت تکمیل می شود


مطالب مشابه :


پاسخ مسابقه کتابخوانی، کتاب خطبه غدیر

پاسخ مسابقه کتابخوانی، کتاب خطبه غدیر تعداد جواب های درست : 23. پاسخ سوالات مطالب




جواب سوالات 6 تا 10 ویژه غدیر وزرارت علوم و تحقیقات و فن آوری ( قسمت دوم)

فقط جواب سوالات در کتاب ما نزل من در حجةالوداع و خطبه غدیر بیان




نمونه سوالات خطبه غدیر

نمونه سوالات خطبه غدیر. این جواب ، خشمناک واى بر کسانى که کتاب را با دستان خود مى




جواب سوالات 1 تا 5 ویژه غدیر وزرارت علوم و، تحقیقات و فن آوری ( قسمت اول)

جواب سوالات 1 تا 5 لازم است بدانید که این واقعه و خطبه حدیث غدیر در کتاب حدیثی




پاسخ مسابقه سايت كتابخواني ( دوشنبه 2 آذر )

جواب سوالات تبیان و آله بالاترين امر به معروف را در خطبه غدير چه کتاب : خطابه غدیر.




برچسب :