حکم زکات حلی

بسم الله الرحمن الرحیم

طلایی که استعمال می شود به دو دسته تقسیم می گردد و یکی آنچه شریعت استعمال آن را حرام دانسته مانند ظرفها و لیوانهای طلاونقره و طلایی که مرد آنرا بپوشد.
و دیگری آنچه مورد استفاده ی زن قرار می گیرد و زن آن را به عنوان زینت و خود آرایی استفاده می کند که این دومی از دیدگاه شریعت مطهر اسلام حلال و جایز است.
و در اینکه برطلایی که استعمال آن حرام میباشد زکات لازم است هیچ اختلافی نیست.
حکم زکات طلایِ مستعمل و زیورآلات
1- ظروف و لیوان های طلا و نقره
هیچ اختلافی بین علماء در مورد اینکه آنچه استعمال کردن او از طلا و نقره حرام است، اگر استعمال کرده شود بر او زکات لازم می گردد،وجود ندارد.
مانند ظرف های طلا و نقره که نشانه ای از تکبر و اسراف می باشد که اسلام استفاده کردن از آن را حرام دانسته و برای کسی که آن را استعمال کند وعید بیان نموده چرا که اینها به عنوان نقدینگی هزینه شده و ثروت معطل به حساب می آید تمام اینها اگر به تنهایی به نصاب برسد یا به وسیله اضافه شدن به رأس المال شخص به حد نصاب رسید بر آن زکات لازم می گردد. (المغنی15/3-16)
زکات مستعمل مرد نیز همین حکم را دارد چرا که استفاده کردن طلا مانند انگشتر و دستبند و گردنبند از فطرت مرد نیست و اسلام استفاده آن را بر مرد حرام نموده است مگر طلایی که به عنوان ضرورت استفاده کند مانند بینی عرفجه بن سعد که در روز کلاب قطع شده بود پیامبر اجازه دادن بینی از طلا بگیرد.




حکم زکات زیور آلات زن
زیور آلاتی که غیر از طلا باشند مانند گوهرهای قیمتی و لؤلؤ و مرجان و زمرد والماس ومانند اینها اجماع بر این است که برآن زکات لازم نیست. (تستخرجوامنه حلیة تلبسونها) نحل 14

واما زیور آلات زن که از طلا و نقره باشد در مورد آن اختلاف وجود دارد.

در مورد آنها در کتابهای صدقات النبی صلی الله علیه و سلم هیچ امری بیان نشده و نص  صحیحی و صریحی که بیانگر وجوب زکات در آنها باشد و یا آن را نفی کند وجود ندارد. بلکه احادیثی وجود دارند که فقها در ثبوت و دلالت آن اختلاف کرده اند.
و یکی دیگر از علل اختلاف این است که جمعی گفته اند که اصل ماده ی آنها همان معدنی است که خداوند آفریده تا برای مردم نقدینگی شود. و از آنجا که بر نقدهایی که مردم بین خود به آنها تعامل دارند زکات لازم است همچنین بر این زیور آلات نیز زکات لازم می شود.
در حالی که چنین نیست زیرا این مجوهرات با کارکردن روی آنها از مشابهت با نقود خارج گشته و از چیزهایی شده که برای پر کردن حاجت های شخصی از آنها استفاده می شود. لذا کاملاً مانند لوازم شخصی و لباس و زینت است که به اجماع بر آن زکات لازم نیست چه بسا در این زمان لباسهای خیلی قیمتی ظاهر شده که هر دست آن بیش از یک میلیون تومان قیمت دارند.
دوستان ما که قائل به زکات بر حلی(زیورآلات) زن هستند عمده ی دلائل آنها به شرح ذیل می باشد:
1- بیهقی و غیراو از علقمه روایت نموده اند: که زن ابن مسعود از او در مورد حلی خود پرسید جواب داد وقتی به 200درهم رسید بر آن زکات است فرمود: آن را بر برادرزاده هایم که پیشم هستند قرار دهم؟ گفتند: بله. بیهقی فرمود:این مرفوعاً از پیامبر روایت شده- ولی چیزی نیست.(سنن کبری 4/134)
همچنین بیهقی در((باب من قال فی الحلی زکاة))فرمود: از شعیب بن یسار از عمر رضی الله عنه روایت است که ایشان به ابوموسی نوشت: به زنان مسلمین امر کن که زکات حلی شان را پردازند.(همین مصدر)
ولی این از عمر ثابت نیست.چرا که شعیب عمر را درک نکرده و روایتش مرسل می باشد .
(قال البیهقی: هذا مرسل؛ شعیب بن یسار لم یدرک عمر ) به همین خاطر ابن ابی شیبه از حسن روایت می کند که فرمود: کسی را از خلفای راشدین نمی دانیم که گفته باشد در حلی زکات است. (مصنف 4/28)

همینطور بیهقی از عایشه روایت می کند که فرمود: در پوشیدن حلی ( زیورآلات) اشکالی نیست اگر زکات آن پرداخت شود (بیهقی 4/134)
ولیکن خلاف این امر از ام المومنین در قول صحیح ثابت شده که به آن اشاره خواهیم کرد. همچنین استدلال می کنند به روایت عبدالله بن عمرو که به خزانه دارش سالم، نوشت که در هر سال زکات حلی دختران او را بیرون کند.
ولی این اسناد صحیح نیست. و ابوعبید فرموده: زکات حلی نزد ما از هیچ یک از صحابه ثابت نیست مگر از ابن مسعود.(المحلی 6/75)
این قول از سعید بن مسیب. سعید بن جبیر، عطاء، مجاهد، عبدالله بن شداد، جابر بن زید، ابن شبرحه، میمون بن مهران، زهری،ثوری، ابوحنیفه و اصحاب او و اوزاعی و حسن ابن حی ثابت می باشد.                      
  مصنف 4/27- الأوال ص 441-442- محلی 6/76 مغنی 3 /100

و همچنین برای اثبات زکات حلی اولاً به عموم قول خداوند استناد کرده اند. .« الَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ «توبه/34»
واز عموم قول رسول الله که فرموند: لیس فیما دون خمس اواق صدقة. یعنی به پنج اوقیه رسید زکات برآن واجب است و بر کمتر از آن زکات لازم نیست.
و همچنین به حدیث «ما من صاحب ذهب لایؤدی زکاته» و به روایاتی که بعضی از ائمه آنها را صحیح کرده اند،استدلال میکنند.

مانند روایت عمرو بن شعیب از پدرش از پدر بزرگش که زنی از یمن پیش پیامبر صلی الله علیه و سلم آمد که دخترش همراه او بود و در دست دخترش دو دستبند غلیظ از طلا بود. پیامبر صلی الله علیه و سلم به او فرمود آیا زکات اینها را می دهی؟ جواب داد نه پیامبر فرمودند: آیا دوست داری که خداوند تورا در قیامت دو دستبند از آتش بپوشاند فرمود(راوی): پس آنها را بیرون آورد و پیش پیامبر انداخت گفت اینها برای خدا و رسولش است.
ابوداود درمورد این حدیث سکوت نموده منذری در مختصر سنن می گوید: ترمذی مانند این روایت آورده و گفت:در این باب از پیامبر صلی الله علیه وسلم چیز صحیحی نیست و نسائی مسند و مرسل این روایت را آورده و فرموده المرسل أولی با الصواب. مختصر سنن منذری 2/175
و در کتاب زکات نیز آن را با صیغه ی تمریض روایت کرده که دلالت بر ضعیف بودن آن می کند و نیز استدلال می کنند به روایت ابو داود و دارقطنی و حاکم و بیهقی از عایشه که فرمودند پیامبر بر من داخل شد و در دست من انگشتریهای بزرگی از ورق مشاهده نمود فرمود این چیست ای عایشه؟گفتم یا رسول الله اینها را ساخته ام تا خود را برای شما زینت نمایم .گفت آیا زکات آن را پرداخت می کنی؟گفتم نه یا آنچه خدا خواست بگوید، گفتند: او برای تو ازآتش کافی است حافظ فرمود اسناد آن بر شرط صحیح است ولی این با عمل خود عایشه مخالف است چرا که ایشان زکات حلی برادر زاده هایش را خارج نمی کرد در حالی به طریق صحیح از ایشان ثابت است که زکات مال ایتام را خارج می نمود .
همچنین به آنچه ابوداود و غیر او از ام سلمه روایت کرده اند که فرمود: من زیور آلات از طلا می پوشیدم ،گفتم یا رسول الله آیا این گنج است گفت اگر به نصاب زکات برسد زکات آن را پرداخت کن پس گنج محسوب نمی شود.در اسناد آن عتاب بن بشیر است که متکلم فیه می باشد . مختصر السنن 2/175.  
انس بن مالک  رضی الله عنه گفته است : زکات حلی فقط یک بار در عمر پرداخت شود از بعضی از صحابه و تابعین روایت شده که زکات حلی عاریت دادن آن است.
ابن حزم در المحلی می گوید : جابر بن عبدالله و ابن عمرفرمودند در حلی  زکات نیست و این قول أسماء دختر ابوبکر است و از عایشه نیز روایت شده واین از ایشان صحیح می باشد و این قول شعبی و عمرة بنت عبدالرحمن و ابو جعفر محمد بن علی است و از طاووس و حسن و سعید بن مسیب نیز روایت شده و از سفیان ثوری اختلاف قول است باری فقط یک بار در عمر بر آن زکات را لازم دانست و باری لازم ندید . المحلی .6/176
وهمین است قول قاسم بن محمد بن ابی بکر (برادر زاده عایشه ) و بر آن مالک بن انس و احمد بن حنبل و اسحق بن راهویه رفته اند و ثابت ترین قول شافعی چنانچه خطابی  در معالم السنن صفحه 3/176 گوید، همین است.مذهب معتمد در نزد شافعیه چنانچه امام نووی فرموده ( المجموع 6/136 ) و مذهب ابوعبید هم همچنین است.
 اولاً اصل بر برائت ذمه از تکالیف می باشد تا مادامی که دلیل صحیح شرعی بر اثبات آن نباشد و در مسئله زکات حلی نه نص صحیحی وجود دارد و نه قیاس بر منصوص .
 و دوماً زکات بر اموالی واجب می شود که قابلیت نمو داشته و برای تجارت باشند و یا برای آن آماده باشد. و حلی از این مورد نیست چرا که آن استمعال  می شود  و از آن برای زینت استفاده می گردد و این مانند شترها و گاوهایی است که از آنها برای آبیاری و زراعت استفاده می شود ( برای بر طرف نمودن نیازها ) و مانند ماشینهایی که جهت سواری استفاده می شود. وآنچه با سند صحیح از صحابه روایت شده نیز همین مذهب را تایید می کند . امام مالک در موطا از قاسم بن محمد بن ابی بکر خواهر زاده عایشه که یکی از هفت فقیه مدینه بود عدم وجوب زکات حلی را روایت می کند عایشه رضی الله عنها که پیش او برادر زادهایش که زیور آلات می پوشند بودند وایشان زکات آن را پرداخت نمی کرد
 از نافع از عبدالله بن عمر رضی الله عنهما روایت شده که ایشان به دختران وکنیزک های  خود زیور آلات پوشانده بود و زکات آن را پرداخت نمی کرد ( الموطأ  باب ما لا زکاة فیه من الحلی و التبر و العنیر)8/250             
ابن ابی شیبه از قاسم بن محمد روایت می کند:گفت آنچه از ما پیش عایشه بود زکات ان را پرداخت می کرد مگر زیور آلات.وعمره فرمود ما یتیم و دردامان عایشه بودیم و برای ما زیور آلات بود پس ایشان زکات آنها را بیرون نمی کرد  وابن ابی شیبه وابوعبید وغیر ایشان ازجابربن عبدالله واسماء بنت ابی بکر به اضافه از طرف عایشه و ابن عمر مثل همین را  روایت می کند .(مصنف 4/28) ( الأموال ص443 )
 از ابو الزیبر از جابر رضی الله عنه روایت است که گفت که در حلی زکات نیست و از اسما بنت ابی بکر روایت است که زکات زیور آلات را بیرون نمی کرد و امام شافعی گوید: از ابن عباس و انس بن مالک روایت شده که ایشان گفته اند:در حلی زکات نیست.امام شافعی گوید:از این قول سخنی از انها  ثابت تر نیست. ( الام 41/2 ) 
و قول عدم زکات حلی را از انس ابو عبید روایت کرده (الأموال 442 - البیهقی 4/138) قاضی ابوالولید باجی در شرح موطا گوید: این مذهب آشکار بین صحابه است و اعلم ترین مردم به آن عایشه رضی الله عنها می باشد. چرا که ایشان همسر پیامبر صلی الله علیه وسلم بود و کسی هستند که چنین امری بر وی پوشیده نمی شود .
 همچنین عبدالله بن عمر، چرا که خواهرش حفصه همسر پیامبر صلی الله علیه و سلم  بود و امر زیور آلاتش بر پیامبر صلی الله علیه و سلم پوشیده نبود و حکم زکات حلی بر حفصه نیز پوشیده نمی شود .
( المنتقی شرح موطاء 2/107)
و از آنچه که دلالت بر انتشار این مذهب بین صحابه و تابعین می کند قول یحیی بن سعید است که فرمود: از عمره در مورد زکات حلی سوال کردم . فرمود : کسی را ندیدم که آن را پرداخت نماید . ( مصنف 4/28- الأموال 442)
از حسن روایت است  گفت: از هیچ یک از خلفای راشیدن سراغ نداریم که بگوید : در حلی زکات است ( مصنف 4/28 - الأموال 442 ابن جوزی در التحقیق از حدیث عافیه ابن ایوب ازلیث ابن سعد از  ابی الزبیر از جابر از پیامبر صلی الله علیه وسلم زوایت کند که فرمود:در حلی زکات نیست.بیهقی در ((المعرف))گوید:حدیث عافیه از لیث از ابوالزبیر از جابر اصلی ندارد و گفته شده عافیه ضعیف است. ابن جوزی گوید :در مورد عافیه هیچ جرحی سراغ نداریم بیهقی گفته : عافیه مجهول است. ابن ابی حاتم رازی توثیق اورا از امام ابوزرعه نقل کرده است .( التلخیص ص183) از ابوزرعه در مورد ایشان سوال شد،گفت مصری است و در او اشکالی نیست . وابن ابی حاتم بیشتر از این چیزی نقل نکرده ( جرح و تعدیل قسم 2 ج3 ص245
شیخ تقی الدین ابن دقیق العید گفته : به خط شیخ ما منذری دیدم که فرموده: عافیه بن ایوب؛به من چیزی که موجب  تضعیف وی شود نرسیده .
( نصب الرایه 2/374-375- المرعاه 3/82)
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: (ا ی گروه زنان صدقه دهید و لو از زیور آلات تان ) ( بخاری و ترمذی )
 امام ابن العربی مالکی در شرح ترمذی بعد از این حدیث می گوید : از ظاهر حدیث چنین لازم می گردد که بر حلی زکات نیست و اگر صدقه از آن واجب می بود به آن  مثال داده نمی شود ( شرح ترمذی 3/130- 131) یعنی درست نیست که گفته شود : صدقه دهید و لو از شترهای سائمه و یا از آنچه از حبوبات  از زمین بیرون می آید و یا از ثمره ی درختان خرما . چرا که صدقه در این چیزها لازم و فرض است بلکه چنین گفته می شود : صرقه کنید و لو از شیر گوسفندان و گاوهایتان و یا  از غذایتان .
 این قول که بر حلی زن زکات نیست با مبادی عامه در امول زکوی موافق است.
چرا که زکات در اموالی که نمو دارند و قابلیت رشد در آن هست لازم می گردد مانند نقدینگی ها که باید در تجارت بکار برده شوند و کنز نمودن آنها  جایز نیست و حلی کاملا خلاف این است چرا که آن برای زن از زینت و کالای شخصی او محسوب می شود و حاجت او را که تزین وتجمل است  و این را خداوند در فطرت او قرار داده بر آورده می کند .
 خداوند زینت های را که بر مردان حرام نموده بر زنان حلال کرده است مانند طلا و زیور آلات و لباسهای ابریشمی .
ودر مورد زن زیور الات طلا و نقره مانند زیور آلات دیگرمثل لولو و مرجان و یاقوت و زمرد و الماس و سنگهای گران قیمت و لباسهای فاخر و قیمتی می باشد .چگونه لازم کنندگان زکات در زیورالات طلا و نقره بر این چیزها زکات را لازم نمی دانند در حالی که چه بسا قیمت شان خیلی از انگشتریها و النگوها و گوشواره  و سنجاقها طلا ، بالاتر باشد و وگاهاً می شنویم که بعضی از این دوستان  می گویند : این مالی است که کنز شده و هرگاه به آن نیاز پیدا کنند آنرا می فرشند و نیازشان را برآورده می کنند!!حال در اینجا از ایشان می پرسم آیا انسان در وقت نیاز خانه ی خود را می فروشد و یانه و یا دیگر وسایلش چی؟
 و چه بسا ساعتهای گران قیمت که شاید به تنهایی بسیاری که آنها به حد نصاب پرداخت زکات برسند ولی از آن  معاف هستند .
 و در مقابل شخص را در نظر بگیرید که با هزار مشکل  ازدواج نموده و در زمان ازدواج به وسیله بجار ( مالی که داماد قبل از عروس از خویشان و دوستان و عشیره ای خود جمع می کنند ) و گاها به وسیله ی قرض ، تهیه می کند و به وسیله آن 30یا 40 مثقال طلا و یا بیشتر تهیه می نماید و انرا به خانواده ی عروس تقدیم می کند .
 و بعداً از یک سال با وجود اینکه برای نان شب خود محتاج باشند و به تعبیری خودشان زکات گیر باشند ، ولی بر آنها پرداخت زکات فرض می باشد!!!
 و در آخر متذکر می شوم که این مساله از همان ابتدا اختلافی بوده و هدف من کوبیدن قول مخالف نیست بلکه از دیدگاه بنده این قول راجح تر است و الله بهتر می داند. لذا اگر کسی با این دلایل به قناعت نرسد بر قول مخالف عمل نماید و زکات پرداخت کند .
وما رای خود را بر کسی الزامی نمی دانیم و هدف بنده نیز بررسی مساله ای از مسائل دین بوده و صرفاً جهت رضای الله به آن پرداخته امی
ما ارید إلا الإصلاح ما استطعت و ما توفیقی إلا باالله علیه توکلت والیه انیب.
فما اصبت فمن فضل الله و توفیقه و ما أخطات فمنی و من الشیطان
سبحانک اللهم و بحمدک لا اله الا أنت استغفرک و أتوب الیک
عبدالواحد دهواری


مطالب مشابه :


فروش طلای مستعمل

سؤال: شستن طلای مستعمل، وآویزان نمودن آن در کنار طلاهای جدید، وفروختن آن به عنوان طلای جدید




فروش طلای مستعمل

آیت الله صادق شیرازی دامت مدظله - فروش طلای مستعمل - فداعیان تنها مرجعیت احیاگر شعائر حسینی




قیمت طلا

3-آبشده معمولی-به طلای آبشده زیرعیار (مصنوعات مستعمل یاشکسته که به دلایل مختلف عیارمشخص




انواع خرید عمده طلا

برچسب‌ها: خرید طلا, شمش سوئیسی, شمش معمولی, شمش تیزآبی, طلای مستعمل : موضوعات




طلا و سکه

در مورد خرید طلای مستعمل هم دوستان در پایان خوبه که بدونید از هرتن خاک طلای معدن معادل 15




قیمت سکه و طلا در بازارهای جهانی و داخلی چگونه تعیین می شود؟

فرمول1 - بدست آوردن مظنه طلای ایران از طریق اونس جهانی قیمت یک اونس طلا ضرب در قیمت یک دلار




خريد و فروش طلا در ايران

فرمول1-بدست آوردن مظنه طلای ایران ازطریق انس (مصنوعات مستعمل یاشکسته که به دلایل مختلف




همه چیز درباره طلا

- طلای متفرقه: در اصطلاح زرگری به مصنوعات مستعمل و یا شکسته که به دلایل مختلف عیار آن مشخص




حکم زکات حلی

حکم زکات طلایِ مستعمل و زکات مستعمل مرد نیز همین حکم را دارد چرا که استفاده کردن




طلا در بازار گلستان از عیار افتاد/ سرگردانی طلافروشان

راسته خیابان خمینی گرگان در رابطه با وضعیت این روزهای بازار طلای و طلای مستعمل




برچسب :