آرماگدون بیو تکنولوژیک!

 

                آرماگدون بیو تکنولوژیک!

 

 

 

 

 

حوزه مواد غذایی ودارویی، جبهه جدید گشوده شده  از جانب  ائتلاف صلیبی – صهیونی علیه جامعه بشری و خصوصا مسلمانان است. اندیشه "قوم برتر" مندرج در تورات تحریف شده ، یعنی" مانیفست" و راه نمای عمل " خود برگزیده گان" داعیه دار حاکمیت مطلق بر جهان، و پردازندگان اسرائیلیاتی همچون" نظم نوین جهانی" ، " مشرکان و کافران جدید"را برای توطئه ای بر اندازانه علیه بشریت و خاصه مسلمانان ، به ائتلافی راهبردی وا داشته است.

 توسط این "جبهه ائتلاف صلیبی- صهیونی" ، رویارویی جدیدی تحت عنوان" نبرد  بیو تکنوژیکی" سازمان داده شده است ؛  که طی آن انعدام نژاد های بشری ای که "پست" می خوانندشان ،  با هدف ایجاد" نژاد برتر"در قالب اقدامات متنوعی تحت پوشش " سناریوها و پروژه های دارویی و غذایی"   برنامه ریزی شده و به اجرا گذارده میشود. این گروه اقدامات ،  در کمال آرامش و بدون اینکه صدای اعتراض جدی ای راموجب شود با حمایت همه جانبه کانونهای قدرت سیاسی و مالی  ،با کمترین سرو صداو در کمال خفا به پیش برده میشود. استراتژیی که باید آن را" استراتژی کشتار خاموش " نام نهاد.

 

 استراتژیستهای این کشتار خاموش ، خاندانهای "خودبرگزیده" پر نفوذی اند که "حلقه قدرت و ثروت جهانی" را تشکیل میدهند .این خاندانها ، یا تباری یهودی دارند - هر چند که امروزه خود را مسیحی معرفی می نمایند- ویا مسیحیانی هستند با روی کردعهد عتیقی، که به نظریه الحادی" قوم برگزیده " و ایجاد نظامی جدید توسط این قوم برگزیده مطابق آموخته های مندرج در تورات تحریف شده باور دارند. به این ترتیب این خاندانها  عموما از "عصبیت تباری و نژادی "ویژه ای برخوردارندکه  که ریشه در عهد عتیق – نه به عنوان کتابی آسمانی که به عنوان مانیفستی کاملا قومی  دارد.

 

استراتژیستهای این رویارویی  بزرگ و یا " آرماگدون بیو تکنولوژیک " شرکتهای غول آسای انحصارات  بیو تکنولژیکی همچون مونسانتو ، دوپوینت ،  پایونیر های - برید ، سینگنتا ، گروه بین المللی تحقیقات کشاورزی (CGIAR) ، و حامیان مالی و جهانی  آن ،  خاندانهای خود بر گزیده ای همچون راکفلرها ، روتچیلدها ، فوردها ، هریمن ها ، بیلگیتس ها ،و نهادهایی جهانی همچون بانک جهانی ، صندوق بین المللی پول ، سازمان بهداشت جهانی ، و دولت آمریکا ، به عنوان متروپلیتن شرکتها غول آسای غذایی ، دارویی و تولید کننده مواد شیمیایی وجنایت کاران نظامیی همچون دونالد رامسفیلد از سهام داران بزرگ شرکت داروسازی Gilead Sciences میباشند.

 

هدف" نبرد آرماگدون بیو تکنولوژیک "، براندازی نژادهای پست و ایجاد" تک جامعه " ای آرمانی و نظامی نوین، بر اساس نظمی تعریف شده از جانب قوم برگزیده ! و"ایجاد دولت جهانی" به سروری " ماشیح" است، که درتفسیرکابالایی  تورات تحریف شده ، از او به عنوان" نجات دهنده وسروری بخش قوم یهود " ونه یک پیامبر، نام برده شده است !

 

در این رویا رویی ناجوانمردانه و بر اندازانه پروژه ها و برنامه های متنوعی بکار گرفته شده است از جمله "عقیم و نازا کردن" زنانی که عموما در سنین باروری قرار دارند،"مقطوع النسل کردن" مردان به اجرا گذاردن  برنامه هایی از قبیل" تنظیم خانواده "وشعارهایی مثل "جمعیت کمتر و زندگی بهتر"! عمومی و اجباری کردن کشت بذرها و دانه های تغییر ژنتیک داده شده (GMO) که دارای اثرات مخرب و مرگ آوری بر محیط زیست و سلامتی و حیات انسان است، مثل پروژه های تولید" ذرت عقیم کننده"توسط و" برنج سرطان" زا به عنوان دست آورد مهندسی ژنتیک ، دستکاری ژنتیکی DNAحیوانات و تغییر ماهیت طبیعی آنها ودر نتیجه" بیماری زا نمودن گوشت و محصولات لبنی و گوشتی "حاصل از آنها که حامل بسیاری از بیماریهای کشنده و مرگ آفرین ،"مثل سرطان پروستات" درمردان و "سرطان سینه" در زنان، به عنوان حاصل اینگونه اقدامات ژنتیکی اعلام شده است،  تولید داروهای مرگ آفرین، یا تعبیه اضافه نمودن مواد عقیم کننده در داروها ، تولید و فروش بیماریها! و....

 

آخرین توطئه براندازانه به اجرا در آمده در فرایند" آرماگدون  بیوتکنولژیکی "، از سوی کانونهای صلیبی- صهیونی "خود برگزیده گان" و "حلقه قدرت و ثروت" که متاسفانه از طرف محافل و نهادهای سیاست گذار و تصمیم ساز جهان ! با سکوت وبی اعتنایی  معنی داری رو به رو گردیده، پروژه ایجاد" انبار و مخزن بذر و دانه اسوالبارد " است. پروژه ای که به "انبار روز قیامت "معرف گردیده است . این پروژه از سال 2007 عملیاتی گردیده است. توطئه ای که متاسفانه هنوز اهداف خطر ناک آن پوشیده نگاه داشته شده است. تامل و دقت در اهداف مربوط به این پروژه روشنگر ابهادخطر ناکی است که آرماگدون بیو تکنولوژیکی به آن نایل شده است. دست اندر کاران این پروژه به طور مشخص بنیادها ی راکفلر و بیل گیتس و شرکتهایی همچون مونسانتو، بیرد،سینگنتا،و گروه بین المللی CGIARمیباشند . با این پروژه نبرد آرماگدون بیولوتکنولژیکی علیه  ملتها و خصوصا مسلمانان وارد مرحله تازه ای گردیده است. هدف  در این پروژه در انحصار گیری نمونه های بذرهای موجود در پهنه جهانی ، نابودی و انعدام دیگر بانکهای بذر موجود در اقصی نقاط دنیا ، جایگزینی بذرهای تغییر ژنتیکی در انحصارشرکتهای غول آسای چندملیتی  بذر و دانه  ، اعمال  سیطره جهانی در خصوص تامین مواد غذایی و در نهایت استفاده از سلاح غذا و موادغذایی در کاهش جمعیت جهان و نهایتا نابودی نژادهای پست ! ودست یازی به "ایجاد نژاد برتر"و نظام جهانی جدید است.

آنچه در ادامه خواهید خواند داستان مربوط به این انبار دست اند کاران ، اهداف اعلام شده تبلیغاتی و اهداف حقیقی ای است که در راستای این پروژ بعنوان بخشی از استراتژی نبرد آخرالزمانی " خود برگزیده گان صلیبی- صهیونی "است که با استفاده ازنوشته های  ولیام انگدال F.William Engdahl /  محقق و پژوهشگر آمریکایی آلمانی الاصل و نویسنده کتاب افشا گرانه بذرهای مرگ طرح شيطاني  موسوم به "  تغيير ژنتيك  ارگانيزم " ها / Moratorium on Genetically Manipulated(GMO)Food/ بیان گردیده است

 

·       غولهاي مواد غذايي و نادانسته هاي ما

 

بیلگیتس کیست؟

 

در سن 14 سالگي به برنامه نويسي روي آوردودر 20 سالگي در حالي كه هنوز

 

دانشجوي هارووار بود ميكروسافت را بنيان نهاد

 

در سال 1995 وي به بزرگترين شريك ميكروسافت بزرگترين شركت انحصاري در بازار كامپيوتر هاي شخصي تبديل شده و از طرف Forbes ثروتمند ترين شخصيت جهان نام گرفت

 

بيل گيتس در سال 2006 تصميم گرفت تا تمامي توان مالی خود را به بنياد Bill&Melinda Gates منتقل نمايد.  

 

صاحب اين موسسه 6/34 ميليارد دلاري معاف از ماليات كه براي حفظ وجهه بشردوستانه خود سالانه 5/1 ميليارد دلاربه پروژه هاي جهاني  به اصطلاح بشردوستانه كمك ميكند ، بزرگترين بنياد غير دولتي قانوني و شفاف دنياست.

 

در سال  2006، با افزوده شدن سهم 30ميليارد دلاري شركتBerkshire Hathaway متعلق به  Warren Buffet غول سرمايه گذاري و دوست او، بنياد گيتس مخارجي معادل بودجه سالانه سازمان بهداشت جهاني ملل متحد دارد

 

·       سرمايه گذاري 30 ميليون دلاري بيل گيتس در پروژه انبار قيامت

 

هيچ چيز به اندازه سرمايه گذاري ميليونها دلاري بيل گيتس در پروژه جالب توجه  به اجرا در آمده در اسوالبارد در 1100 كيلومتري قطب شمال واقع درنزديكي هاي اقيانوس شمالي قابل تامل نيست.

 

اسوالبارد(1) جزيره سنگي عرياني است كه نروژ آنرا وابسته به خود ميداند و درسال 1925 بر اساس يك توافقنامه بين المللي مجبور به ترك آن گرديده است.

 

بيل گيتس به همراه بنياد راكفلر ، شركت مونسانتو، بنياد سينگنتا ، حكومت نروژ و ديگران در پروژه اي موسوم به " انبار بذر روز قيامت" ده ها ميليون دلار سرمايه گذاري نموده است.اين پروژه كه د رجزيره اسپي دسبرگن (2) يكي از جزاير مجمع الجزاير اسوالبارد به اجرا در آمده است ، به عنوان بزرگترين انبار و محل نگه داري جهاني بذر ودانه شناخته ميشود.

·       انبار تخم و بذر روز قيامت

 

پروژه ساخت دپوي تخم و بذر، درنزديكي روستاي "لانگير بين " واقع در  جزيره اسپيدس برگن و در داخل يك كوه به اجرا در آمده است.

 

 

                          طرح پروژه انبار قيامت

 

اين انباركه قرار است 3 ميليون تخم و بذر نباتي و گياهي درآن ذخيره گردد.از ساختار فني ويژه اي بر خوردار است از جمله ديوارهاي مسلح به فولاد به ضخامت يك متر، دربهاي فولادي و سيستم كنترل بسيار پيشرفته را دار ميباشد.بذر ها و دانه هاي موجود دراين انبار براي حفظ و به دور نگه داشتن از رطوبت در ظرفهاي ويژه اي نگاهدار ميشوند. اين دپوپرسنل تمام وقت نخواهد داشت. اما د رشرايط غير مترقبه و پيش بيني نشده ، نظارت انساني بر آن به آساني صورت خواهد پذيرفت.

 

در تبليغات مربوط به اين انبار گفته ميشود كه در اين انبار گونه ها ي مختلف (بذرها و تخم هاي )توليدي براي آينده حفظ خواهند شد.

اما بايد پرسيد كه براستي سرمايه گذاران و حاميان مخزن بذر در صدد حفظ اين بذر ها در كدام آينده و در قبال كدام تهديات "غير قابل دسترسي ساز"جهاني به اين تخم ها و بذرها يند؟

 

اولين نكته قابل تامل در اين رابطه هويت حاميان و سرمايه گذاران انبار قيامت است. همانطور كه پيشتر گفته شد بنياد Bill&Melinda Gates در ارتباط با پروژه ياد شده به شركتها و بنيادهاي ذيل پيوسته است:

1.    شركت آمريكايي بیرد(3) بزرگترين شركت انحصاري بذرهاي تغيير ژنتيك داده شده /GMO/ و مواد شيميايي مرتبط با آنها .

2.    شركت سينگنتا(4) ، شركت بزرگ بذرهاي GMO سويسي الاصل كه با  واسطه بنياد سينگنتا در اين پروژه شركت كرده است.

2.    بنياد راكفلر، كه  بيش از   100 ميليون دلار در ارتباط با " انقلاب ژنتيكي" از سال 1970 سرمايه گذاري  نموده است.

3.    "گروه بین المللی تحقیقات کشاورزیCGIAR" (5) كه توسط بنياد راكفلر با هدف حمايت از دست يابي به خلوص ژنتيكي ايده آل به وجود آمده است.

4.    دولت نروژ

 

·       نقش CGIAR در پروژه

در سال 1960 انستيتو بين المللي تحقيقاتي برنج (6) توسط بنياد راكفلرها ، شوراي توسعه كشاورزي جان دي راكفلر سوم و بنياد فورد  با هدف تاسيس انستيتوي بين المللي تحقيقات برنچ (IRRI) در لوس بانوس فيليپين ، عزم خود را جزم نمودند.(7)

بنياد راكفلر در سال 1971 مركز بين المللي بهبود ذرت و گندم در مكزيك و ديگري انستيتوي بين المللي كشاورزي نواحي گرمسيري/ IITA / (8) را با مشاركت بنياد فورد در نيجريه و همينطور /IRRI / را فليپين  بوجود آوردند.

 

تاسيس و بنيانگذاري CGIAR طي يك رشته كنفرانسهاي برگزار شده در مركز كنفرانس بنياد راكفلر واقع در شهر بالاجيو(9) در ايتاليا قطعي گرديد.كساني كه در همايشهاي بلوجيو شركت داشتند عبارت بودند از جورج هارار(10)از بنياد راكفلر ، فورست هيل(11) از بنياد فورد،  روبرت مكنامارا(12)،  از بانك جهاني و موريس استرونگ (13) ، از سازمان محيط زيست بين المللي خاندان راكفلر و عضوو هيئيت متولي بنياد راكفلر كه اجلاس بين المللي" سطح زمين " سازمان ملل را در استكهلم در سال 1972 سازماندهي كرد. اين كنفرانس بخشي از پروژه فرآوري نژاد خاص(14) بود كه در طول تلاشهاي ده ها ساله پيگيري ميشد.

 

CGIAR جهت نهايت تاثير گذاري، سارمان غذا و كشاورزي سازمان ملل ، برنامه توسعه سازمان ملل و بانك جهاني را در اين پروژه در گير كرد.بنياد راكفلر ابتدا منابع خودرادر چنين شرايط برنامه ريزي شده اي قدرتمند ساخت ،  و آنگاه در اوايل دهه 1970موقعيت و شرايط محقق ساختن سياستهاي جهاني كشاورزي خود را بدست آورد وآن سياستها را به اجرا گذارد. CGIAR كه از طرف بنياد هاي راكفلر و فورد حمايت مالي ميشد، دانشمندان كشاورزي و بذر شناسان كشورهاي جهان سوم را با هدف آموزش با هدف آموزش انديشه هاي مدرن و نوين تجارت توليدات كشاورزي و نهادينه نمودن آن و باز گردانيدن شان به كشورهاي خود به آمريكا آورد. در فرايند اين اقدام آمريكا با هدف حمايت از  تجارت كشاورزي خود، به ويژه " انقلاب ژنتيكي" /GMO/ در كشورهاي در حال توسعه ، حوزه نفوذ كارآمدي  را تحت عنوان بازار آزاد كشاورزي پديد آورد.

 

·       پديد آوردن نژاد برتر ژنتيكي

 

دپو و مخزن اسوال بارد در چنين جايگاهي است كه اهميت مي يابد. پروژه اي كه به آن اشاره شد پروژه اي است كه از دهه 1920 با هدف پديد آوردن يك نژاد برترژنتيكي و مشروعيت بخشيدن به آن كه بعدها به علم ايوژنيك موسوم گرديد توسط بنياد راكفلرو محافل پرقدرت مالي  سود جومورد استفاده قرار گرفت.پروژه اي كه هيتلر و نازيها آن را ،  پروژه نژاد برتر و خالص نام نهاده بودند، همانند پروژه مخزن قيامت  از طرف بنياد راكفلر مورد حمايت مالي  قرار داشت. دانشمندان ايوژنيك هيتلر كه بعد از جنگ جهاني دوم بدون سرو صدا به آمريكا منتقل شدند با بخششهاي سخاوتمندانه بنياد راكفلر تا دوران رايش سوم مورد حمايت آشكار قرار داشتند توانستند درارتباط  با شكلهاي مختلف حيات بنيادهاي مهندسي ژنتيك را استوار سازند.(15) وباز همان بنياد راكفلر، پس از سفر هنري والاس(16) وزيركشاورزي سابق دوران نيو ديل (17) و نلسون راكفلرو بنيانگذار شركت بذر و دانه  Pioneer Hi-Bred در سال 1946به مكزيك انقلاب به اصطلاح سبز را پديد آورد.

 

انقلاب سبز مدعي حل مسئله گرسنگي در مكزيك ، هندوستان ودر تعدادي از كشورهاي انتخاب شده اي كه راكفلرد رآن فعاليت داشت گرديد. نورمان بورلاگ (18) متخصص كشاوردزيبنياد راكفلر به دليل فعاليتهايي مشابه فعاليتهاي هنري كيسينجر جايزه صلح نوبل را دريافت داشت.

 

 پروژه انقلاب سبز، با هدف ايجاد يك تجارت جهاني كشاورزي انحصاري ، همانند انحصاري ساختن نفت دنيا در 50 سال پيش طرحي روشن ار جانب خاندان راكفلر است. كشاورزي تجاري و انقلاب سبز راكفلر در فرايند ي" تودر تو" شكل گرفت ؛ هردو آنها نيز بخشهايي از استراتژي بزرگي بودند كه از طرف بنياد راكفلر و با هدف فراوري مهندس ژنتيكي در خصوص حيوانات و گياهان طي سالهاي بعد مورد حمايت مالي قرار گرفتند. جان هـ.داويس (19) كه معاون وزير كشاورزي  دولت ديوايت آيزنهاوردر اوايل دهه 1950 بود ،و در سال 1955 وارد مدرسه اقتصاد هاروارد گرادويت (20) شد، در سال 1956 در مجله "هاروارد بوزينس ريوايو"(21) مقاله اي منتشر نمود و نظريه اي به شرح ذيل را در آن عنوان ساخت:

        " تنها راه حل نهايي و هميشگي مشكل كشاورزي و راه خلاصي از برنامه هاي خسته كننده حكومت ، گذار از كشاورزي (سنتي) به كشاوزي تجاري است". درحالي كه در آن روزگار در اذهان بعضي از افراد  تنها گمانهايي دراين رابطه  وجود داشت اما داويس در اين خصوص به قطع ويقين رسيده بود:

        " سلب كنترل موجود بر روي زنجيره غذايي توليدات كشاورزي كه به صورت سنتي در اختيار مزرعه داران خانوادگي منتي قرار دارد و د راختيار شركتهاي چند مليتي گذاشتن آن ، يك انقلاب است". (22)

 

يكي از راه هاي سودافزايي مهم ينياد راكفلر و شركتهاي كشاورزي تجاري آمريكايي الاصل فراگير شدن ابتياع بذرهاو تخمهاي دو رگه غير قابل بذر گيري مجدد حاصل از انقلاب سبز بود.يكي از ويژه گيهاي زيستي  بذرها وتخم هاي دورگه غير قابل بذرگيري مجدد بودن  آنهابود اين بذرها از مكانيزم دفاعي و مقاومي در برابر بذرگيري مجددبرخوردارند. آنها برخلاف خانواده هاي طبيعي  و مقاوم درمقابل تلقيح باز در نسلهاي بعدي كشت خود محصولشان  كمتروكمترميگردد. خصوصيت افت بار دهي  بذرها وتخمهاي دورگه  براي كشاورزاني كه در پي بدست آوردن محصول بيشتر بودند، به طور طبيعي به  مفهوم نياز به خريد هر ساله اين بذرها وتخمهاي دو رگه بود.روي هم رفته به دليل كاهش محصول دهي نسل دوم تخمها وبذرهاي دورگه امكان خريد و فروش بذر بدون اجازه توليد كنندگان آن را غير ممكن مي ساخت. در عين حال امكان عرضه مجدد آنها از جانب واسطه ها را نيز مانع ميگرديد. در صورت امكان كنترل بر نهادها و مراكز نگه داري اعقاب و نسلهاي پيشين بذر و دانه  توسط  شركتهاي چندمليتي ، ديگر هيچ رقيبي ويا كشاورزي وجود نخواهد داشت كه در زمينه توليد بذر هاي اصلاح شده با آنها رقابت كند.افزايش انحصارات   بذر ودانه ،توسط شركتهاي چندمليتي كم شمار تحت زعامت دو شركت" پيونر – هاي بريد"، وابسته به "دوپوينت" وشركت "دكالب" وابسته به" مونسانتو" ،پديد آمدن  انقلاب بعدي مربوط به  بذرها ودانه هاي ژنتيكي را موجب گرديد.(23)

درحقیقت باورود تکنولوژی کشاورزی مدرن آمریکایی،کودهای شیمیاییو بذرهای اصلاح شده تجاری به محیط ، تمامی کشاورزان  بومی کشورهای درحال توسعه به ویژه توانمندان آنها ، به شرکتهای خارجی غالبا آمریکایی "کشاورزی تجاری" و "پترو شیمی" وابسته گردیدند . این اولین مرحله از برنامه ای بود که با دقت برای دهها سال طراحی شده بود.

کشاورزی تجاری بر آمده از انقلاب سبز از نظر صادر کنندگان آمریکایی راههای مهمی بودند که  ورود به بازارهای محدود را ممکن می ساختند. این روند بعدها همراه با "بازار کشاورزی دچار افت و خیزگردید.در اصل، این کشاورزی بودکه توسط "کشاورزی تجاری" کنترل میشد.

بنیاد رکفلر و سپس بنیاد فورد دست در دست هم به واسطه انقلاب سبز اهداف بین المللی آژانس توسعه سازمان ملل و اهداف سیاست خارجیCIA مورد حمایت قرار داده و آنهارا محقق ساختند.

یکی از تاثیرات مهم انقلاب سبز کاستن از جمعیت روستاییانی بود که بالاجبار در جستوجوی کار به شهرها مهاجرت کرده و  به کپر نشینهای حاشیه شهرها تبدیل شده بودند.این امر یک اتفاق نبوده؛ بلکه بخشی از طرحی بود که درراستای ایجاد نیروی کار برای شرکتهای تولیدی چندملیتی آمریکایی ای که در چارچوب" جهانی شدن "به این کشورها قدم نهاده بودند.

نتایج حاصله از انقلاب سبز بسیارمتفاوت از  شعارها و تبلیغاتی بود که در راستای آن داده میشد. استفاده بی رویه از سمهای شیمیایی غالبا موجب تهدید جدی سلامتی و پدیدآمدن مشکلاتی مهم گردید.  کاشت  بذرها و دانه های اصلاح شده به روش تک کاشتی در طول زمان موجب فرسودگی و کاهش قدرت محصول دهی خاک و کاهش محصول گردید. اولین نتایج به دست آمده تاثیر گذار بود: گندم و سپس ذرت و محصولات مشابه آن در بار اول کشت دوویا سه برابر افزایش یافت. اما متعاقبا کاهش یافت.

یکی ازنمونه های مشابه اعمال شده در انقلاب سبز استفاده از اعتبارات اعطایی بانک جهانی  به منظور ایجاد سدهای بزرگ در مناطق مناسبی که در آن قرار داشتندومتعاقب آن  اجرای پروژه های بزرگ آبیاری و تحت آبیاری قرار دادن زمین های کشاورزی حاصل خیز بود. علاوه بر آن کشت گندم ویژ، با استقاده ازکودهای شیمیایی(به منطور تقویت زمین ) تازمان برداشت محصول ، موجب افزایش قابل توجه محصول میگردید.کودهای مورد استفاده نیز ازتولیدات شرکتهای بزرگ نفتی تحت حاکمیت راکفلرها موسوم به "هفت خواهران نفتی" بود که کنترل نیترات و محصولات جانبی نفتی را در اختیارداشتند. استفاده به مقدار زیاد از سمهای شیمیایی نیز موجب پدیدآمدن بازارهایی فرعی برای شرکتهای غول آسای شیمیایی گردید. همانگونه که  تحلیلگری در این رابطه اعلام داشته است؛ انقلاب سبز در اصل یک انقلاب شمیایی بوده است. امکان باز پرداخت بدهی های کلان پدید آمده از  محل خرید کودها و سموم شیمیایی برای کشورهای در حال توسعه به هیچ وجه ممکن نبود. آنها مجبور بودند که با وساطت دولت آمریکا از اعتبارات اعطایی بانک جهانی  چیسن بانک و دیگربانکهای بزرگ نیویورک وامهای ویژه دریافت دارند. سلسله وامهای اعطایی به کشورهای در حال توسعه توسط زمین داران بزرگ جذب شد. برای کشاورزان و مزرعه داران  کوچک شرایط کاملا فرق داشت. آنها توان خرید کود و دیگر ادخالات پیشرفته رانداشته و در این برنامه ها شرکت نداشتند مجبور به استقراض از بخش خصوصی بودند. به علت افزایش سود  وامهای در یافتی عقب افتاده  بسیاری از کشاورزان آنگونه که انتظار میرفت از افزایش محصول منتفع نگردیدند. آنان مجبور بودند تا بخش بزرگی از محصولات به دست آمده را به منظور باز پرداخت وامها و سود آن به فروش برسانند آنان زیر سلطه ربا خوارن و تجار قرار گرفتند و بسیاری از آنان زمینهای خود را از دست دادند. وامهای دریافتی کم بهره  از موسسات دولتی از جانب کشاورزان نیز موجب کشاورزی خود کفایی روستایی را به کشاورزی پولی تبدیل کرد (24).

ده ها سال بعد ،همانگونه که “گوردن کونوی”(25) رئیس بنیاد  راکفلر ،چند سال پیش اظهار داشته است؛ گروه های منافعی حامی اولین نقلاب سبزراکفلر دومین انقلاب ژنتیکی که در پی گسترش صنایع کشاورزی و اقلام تجاریی در بر دارنده دانه ها و بذز های تغییر ژنتیک نیزبود  را مورد حمایت قرار دادند.

·       گیتس راکفلر و انقلاب سبز آفریقافآا

 

با تامل در طرحهای پشت پرده انقلاب سبز راکفلردر دهه 1950 سرمایه گذاری میلیونها دلاری امروزهمان راکفلرهمراه با بنیاد گیتس با هدف حفظ همه اقلام دانه ها و بذرها در مقابل سناریوی احتمالی "قیامت" از یک طرف ، و سرمایه گذاری میلیونها دلاری  مشترک این دو در پروژ موسوم به انقلاب سبز آفریقا از سوی دیگر، جالب توجه نموده است.

جریانی که نام AGRA (26)را برخود نهاده گروهی است که انقلاب ژنتیکی را پدید آورده و بنیاد راکفلر را نیز شامل میگردد. ترکیب گروه مدیریت" آگرا  " به شرح ذیل است:

1        رئیس هیئت مدیره آن کوفی عنان دبیرکل سابق سازمان ملل متحد است. کوفی عنان در سخنرانی تشکر آمیز خود در نشست اقتصاد جهانی در جون سال 2007 در شهر کیپ تاون آفریقای جنوبی در این خصوص اظهار داشته بود"من ضمن سپاس گذاری، این دعوت بنیاد راکفلر، بنیاد  Bill & Melinda Gates و تمامی کسانی که از برنامه تبلیغاتی ما در خصوص آفریقا حمایت به عمل آوردند را میپذیرم".

2         استیو ماسییوا(27)، عضو هیئت متولی بنیاد راکفلر از آفریقای جنوبی

3         خانم سیلویا م. متیوز(28)، از بنیاد بیلگیتس مالیندا

4         مامفلا رامفله (29)،  مدیراجرایی سابق بانک جهانی ( از 2000تا2006)

5         راجیو جی . شاه(30)، از بنیاد گیتس

6         نادیا کی. اشما ونیان(31) ،از بنیاد گیتس

7         روی استینر(32)  از بنیاد گیتس

8          گری تونیسن (33)مدیر عامل بنیاد راکفلر

9         آکین ومی آدسینا(34)معاون مدیرعامل بنیاد راکفلر

10     پتر ماتلون (35)،مدیر عامل پروژ AGRA از بنیاد راکفلر

11    جوزف دی وریس(36)، مدیر برنامه سامانه بذر ها و دانه های آفریقا

همانند انقلابهای سبز مکزیک و هندوستان ، انقلاب سبزجدید آفریقا نیز ازاولویتهای برجسته بنیاد راکفلر به حساب می آید

در حال حاضرمونسانتو وغولهای بزرگ تجاری بذر ها و دانه های تغییر ژنتیک داده شده( GMO ) ،علیرغم نمای کلی نچندان موفق" آگرا"ی کوفی عنان ، انحصاربذرهای GMO توسط او ، تحت عنوان فریبنده "بیوتکنو لوژی" و توزیع گسترده واستفاده ازبذرها ودانه های انحصاری حاصل از مهندسی ژنتیک در آفریقا از صمصم قلب راضی اند.

تاکنون آفریقای جنوبی تنها کشورآفریقایی است که اجازه کشت قانونی محصولات GMO را صادر نموده است. بورکینافاسو در سال 2003 اجازه داد تا کشت آزمایشی GMO در این کشور صورت پذیرد. درسال 2005 غنا کشور زادگاه کوفی عنان پیش نویس قانون امنیت غذایی را منتشر کرد و مسئولین مهم کشوری اعلام داشتند که قصد دارند تا به تحقیقات و پژوهشهای مربوط به کشت محصولاتGMO به پردازند.

آفریقا هدف جدید حکومت آمریکا در راستای  تبلیغات جهانی GMO به حساب می آید. درحالی که برای وارد نمودن GMO  به سامانه کشاورزی آفریقا پروژه های متعدد بیو تکنولوژی و مهندسی ژنتیک به اجرا گذاشته شده است، تعداد زیادی از حکومتهای آفریقایی نیز-هرچند با تردیدی جدی - در حال نزیک شدن به حامیان GMO  هستند.

در میان این پروژه ها ، از پروژه های حمایتی دولت آمریکا از آموزش دانشمندان آفریقایی در زمینه مهندسی ژنتیک گرفته  ، تا پروژه های امنیت غذایی مورد حمایت آژانس توسعه بین المللی  آمریکا(37) و بانک جهانی و تحقیقات و پژوهشهای GMO در ارتباط با محصولات غذایی بومی آفریقا وجود دارد.

 بنیاد راکفلر در راستای حمایت از پروژه وارد نمودن محصولات GMO به آفریقا  طی سلیان درازی – هرچند ناموفق ، تلاش نموده است. ازتحقیقات و پژوهشهای مربوط به کشت پنبه GMO در دشتهای ماخاتینی آفریقای جنوبی حمایت به عمل آورد.

مونسانتو شرکتی که در صنایع مربوط به بذرهای پیوندی GMO  آقریقای جوبی نقشی قدرتمند دارد، پروژه ای راتحت عنوان "بذر های امید" در ارتباط با گروه کوچکی ازکشاورزان  آفریقای جنوبی را به اجرا گذارده است، که د راصل در راستای انقلاب سبز و ترغیب به کشت بذرها و دانه های GMO انحصاری خوداست. (38)

یکی از چهار سهامدار عمده انبار قیامت یعنی شرکت سویسی الاصلSyngenta AG در ارتباط  با تولید گلخانه ای ذرت تغییر ژنتیک داده شده  مقاوم در مقابل حشره و کرم در نایروبی (پایتخت کنیا) میلیونها دلار هزینه می نماید.شرکت سینگنتا د رعین حال بخشی از CGIARمیباشد(39)

·    سفر به اسوال بارد

آیا میتوان همه اینها را نوعی فریب فلسفی نامید؟  براستی عامل حمایت بنیاد های گیتس و راکفلراز گسترش کشت بذرها و دانه های انحصاری و همینطور بذرهای ترمیناتوردر سطح آفریقا چیست؟ در آفریقا نیز همانند دیگر نقاط دنیا،  تلاش برای گسترش کشاورزی تجاری  تک کاشتی صنعتی ، اقدامی است همزمان برای نابودی و امحاء تنوع بذرها ودانه های گیاهی . در عین حال آنهابا شعار " حفظ گونه های محصولات برای آینده"، میلیونها دلار  برای نگه داری و حفظ نمونه های  تمامی بذرها و دانه های  گونه های مختلف گیاهی یافته شده، درمخزن مقاوم درمقابل  انفجار ایجاد شده در  حوزه قطبی سرمایه گذاری نموده اند. همکاری و اقدامات گروهی بنیادهای راکفلر و گیتس در آفریقا به منظور ایجاد انقلاب سبز در آفریقا ازیک سو ، و سرمایه گذاری بی سرو صدای آنها د ر ارتباط با مخزن موسوم به قیامت اسواالبارد ، امری تصادفی به نظر می رسد. غولهای کشاورزی تجاری GMO  تا خرخره درپروژه مربوط به اسوالبارد فرورفته اند.

 

درحقیقت پروژه اسوالبارد و تمامی دست اندرکاران آن یا آوردکتاب تخیلی پرفروش میخائیل کریچتون موسوم به Andromeda Strain است .دراین کتاب نویسنده از بیماریی با منشاء غیر زمینی سخن به میان آورده است که تمامی انسانها را تهدید میکند ، بیماریی که به سرعت موجب لخته شدن خون گردیده و مرگ را به همراه دارد.

 

 

 

 

اسوالبارد به عنوان امن ترین مخزن بذر و دانه دنیا برای آینده ، از جانب پاسداران انقلاب سبزGMO یعنی بنیادهای راکفلرو گیتس ، سینگنتا ، دوپیونت و CGIAR حراست خواهد شد.

 

پروژه اسوالبارد از جانب سازمانی بنام " تراست  گونه های  مختلف محصولات جهانی" GCDT (40)، مدیریت خواهد شد. بدین ترتیب باید پرسید ، چه کسانی صاحب این تراست ترسناک بذرها و دانه ها موجود بر روی این سیاره خواهند بود؟

 

GCDT، از سوی از سوی سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد،FAO  و تشکیلاتی وابسته به CGIAR به نام سازمان بین المللی تنوع زیستی(41) - انستیتوی جهانی تحقیقات ژنتیکی نباتی(42) سابق ایجاد گردیده است مرکز این تراست در رم واقع است . رئیس هیئت اداری این تراست برعهده خانم مارگارت کتلی کارلسون (43) کانادایی،  که هم زمان مشاور بزرگترین شرکت آب دنیا یعنی Group Suez Lyonnaise des Eaux میباشد. کارلسون پیش از این تا سال 1998 ، رئیس شورای جمعیت نیویورک بوده است ، که در راستای پیش برد برنامه" ایوژنی" خاندان راکفلر در سال 1952 ایجاد شده، و  برنامه " کنترل خانواده " و  " توزیع ،وسائط جلوگیری از بارداری "  و" عقیم سازی " در کشورهای درحال توسعه را بر عهده داشت.

 

از دیگر اعضای هیئت مدیره GCDT میتوان نام ها یذیل اشاره نمود

1." لویس کولمان " (44) رئیس  سابق Bank of America و رئیس فعلی Hollywood DreamWorks Animation هولیود. کولمان ، همچنین از اعضای هیئت مدیره شرکت Northrup Grumman از تدارکاتچی های بزرگترین صنایع نظامی آمریکا یعنی پنتاگون است.

2. "جوریو داوستر(45)" (برزیلی) ، وی همزمان رئیس شرکت Brasil Ecodiesel میباشد. او سفیر سابق برزیل در اتحادیه اروپا، و رئیس هیئت مذاکره کننده بدهی های خارجی برزیل بوده است . او هم زمان رئیس انستیتوی قهوه برزیل و هماهنگ کننده پروژه مدرن سازی سامانه های انحصاری برزیل در جهت رفع ممنوعیت از  قانون انحصار بذرها و دانه های تغییرژنتیک داده شده است.

3. "کری فاولر"(46) مدیر اجرایی تراست ، استاد و مدیر بررسیها وتحققات  دانشکده زیست شناسی و برسیهای  زیست محیطی  و توسعه بین المللی دانشگاه نروژ ، مشاور ویژه  مدیر کل اموربین الملل  تنوع زیستی گیاهان  ، وی در عین حال در آنجا نمایندگی گروه مذاکرات کننده مربوط  به توافقات بین المللی  منابع ژنتیکی گیاهان و مشاورین تحقیقات وپژو هشهای بین المللی کشاورزی (CGIAR) در ارتباط با مراکز آتی گندم را  بر عهده داشت.

وی در دهه 1990ریاست برنامه منابع ژنتیک گیاها در فائو را بر عهده داشت. در سال 1996 طرح پیش نویس مذاکرات مربوط به برنامه بین المللی  فائو در ارتباط  با نقشه  جهانی منابع ژنتیکی گیاهان را که از طرف 150 کشور پذیرفته شده بود ، تهیه نمود و برمذاکرات مربوط به آن نظارت داشت. یکی از اعضای قدیمی هیئت متولی  "مرکز جهانی بهینه سازی گندم و ذرت" در مکزیک، در پروژه جدیدی که توسط کمیته ملی ذخایرژنتیک نباتی(47)، بنیاد راکفلر و CGIAR به اجرا در آمده بود.

5. دکتر مانگالا رای(48) عضو هندی GCDT دبیربخش آموزش و  تحقیقات کشاورزی و مدیر کل شورای تحقیقات کشاورزی هند(49)، همزمان عضو هئیت مدیره IRRI حامی پروژه شکست خورده برنج فراوری شده ژنتیکی موسوم به " برنج طلایی" ؛عضوهیئت مدیره" مرکز بین المللی بهینه سازی ذرت وگندم" (50)  و عضو شورای اداری CGIAR .

 

 درمیان حامیان مالی و سرمایه گذاران "تراست " ، علاوه بر بنیادهای راکفلر و گیتس غولهای GMO ، مثل دویوینت- پیونیر ، سینگنتا

های- برید ، CGIAR و حامی جدی GMO یعنی کمیته حمایت از توسعه وزارت امور خارجه آمریکاUSAID) )حضور دارند.

در مخزن جهانی بذر و دانه اسوالبارد ،  احتماعی  گردآمده از تمامی روباهان پیر کار کشته در امور GMO وکاهش جمعیت در حال فعالیتند.(51)

 

·    چرا اسوالبارد؟

 جای این سوال ووجود داردکه بنیاهای راکفلر و بیگیتس ، بهمراه غولهای بزرگ کشاورزی تجاری همچون سینگنتا و دو پوینت  حوزه  مهندسی ژنتیک مشغول فعالیت اند از یک سو، و CGIAR از سوی دیگراز به چه منظوری انبار قیامت را در کرانه های قطب شمال بنیان نهاده اند. و قبل از هرچیزباید پرسید که چنین مخزن بزرگی مورد استفاده چه کسانی است؟

 

آنها پرورش دهندگان پژوهشگران و محققان و مهمترین استفاده کنندگان از بانکهای ژنی ؛ بزرگترین عمل آورندگان نباتات، شرکتهای شیمیایی وغولهای انحصار ات GMO  موجود یعنی شرکتهای "مونسانتو" "،سینگنتا"،" دوپیوینت "و "داو" میباشند. شرکت مونسانتو ازآغاز سال2007 به ای سوی همراه با دولت آمریکا در صدد در اختیار گیری انحصارات تکنولوژی عقیم سازی ژنتیکی موسوم به" ترمیناتور" است (52). ترمیناتور تکنولوژی مصیبت باری  است که پس از عقیم سازی دانه ها درپی نابودی آنهاست. هف آن اعمال کنترل وانحصار گرایی مطلق شرکتهای بذر ودانه است.ایجاد چنین کنترل و حامنیتی بر زنچیره غذایی در تاریخ بشر تاکنون مشاهده نگردیده است. ترمیناتور به عنوان یک تکنولوژی هوشمند، کشاورزان را از نقطه نظر بذر و دانه مورد احتیاج برای کشت برنج ،لوبیای سویا، ذرت، گندم ویاتولید هر عامل غذایی مورد احتیاج  دیگربرای سیر کردن شکم مردم ، به تولید کنندگان بذرهای اصلاح شذه ژنتیکی  همچون مونسانتو  ویا دیگر شرکتهای GMO وابسته میسازد. در صورتی که کشت بذرهای ترمیناتور در سطح دنیا گسترده شود شاید در طول کمتر از ده سال دنیا به صورت "سرف" های فئودالی  سه یا چهار شرکت بزرگ چند ملیتی در آیند. صد البته که از دیگاه شرکتهای خصوصی یادشده،دولت کشور میزبان  آنها یعنی دولت واشنگتن در راستای خواسته ها و در فرآیند سیاستهای خود ازآن تکنولژی در رابطه با کشورهای داری استکاک باخوداستفاده ابزاری به عمل آورده، صدور آنرا  ممنوع سازد. کسانی که با این نظر مخالفند میتوانند به وقایع و رخدادهای جهانی نظر دقیقتری بیندازند.تمرکز اقتدار و قدرت در دستان سه و یا چهار شرکت  بزرگ کشاورزی تجاری غیر دولتی  آمریکایی آلاصل ، میتواند به مفهوم زمینه سازی  قانونی اعمال ممنوعیت درخصوص  محصولات GMO در شرایط مقتضی باشد.شرکتها یخاصی مثل مونسانتو ، دو یوینت و داو شیمیکال  سابقه قابل اعتمادی  در ارتباط با بشریت ندارند.این شرکتها تولید کننده  مواد شیمیایی دیوکسین و PCB ها (53) بودند که درجنگ  ویتنام کار برد داشته  است. و پدید آورندگان بعضی از نوپیداها مثل Agent Orange ها وفراگیری آنها بوده ،  دلایل روشن زیانبا ر و سرطان زا بودن آنها را ده ها سال از افکار عمومی پنهان داشته اند.ماده اصلی سم نباتی Roundup که به صورت فراگیر در دنیا مصرف میشود  چراکه مصرف آن برای بسیاری از بذرها در کشاورزی ضروری است،و محصولی از مهندسی ژنتیکی مونسانتو می باشد گلیفسفات است. این ماده درصورت واردشدن در آب آشامدنی اثرات بسیار زیانباری از خود بجای میگذار موضوعی که گزارشهای علمی مربوط به آن پنهان نگاه داشته شد.(54)  کشور دانمار استفاده از گلیفسفات را به دلیل آلوده نمودن آبهای زیرمینی از سال 2003 ممنوع ساخت.(55)

 

نگه داری گونه های مختلف در بانکهای ژن، مواد خام فرآوری های گیاهی وبخش بنیادی مهمی از تحقیقات بیولوگیکی به حساب می آید. برای این اهداف سالان هزارن نمونه ترویج میگردد. موسسه FAO وابسته به سازمان ملل متحد اعلام نموده است که 1400 بانک بذر و دانه در دنیا وجود دارد که بزرگترین آنها دراختیار دولت آمریکاست پس ازآن به ترتیب بانکهای بذر ودانه چین ،روسیه، ژاپن، هندوستان، کره جنوبی، آلمان و کنیا قرار دارن د.   علاوه بر آن  CGIAR  در زنجیره ای از این بانکها را در نقاط خاصی از دنیا مدیریت می نماید. این تشکیلات که در سال 1972 از طرف بنیاد راکفلر و باهدف گسترش مدل های انقلاب سبز در سطح جهان بوجود آمد بسیاری از بانکهای بذر و دانه را از فلیپین گفته تاسوریه و کنیا را تحت کنترل خود دارد.در این بانکهای بذر و دانه حدود دو میلیون نمونه متفاوت از 5/6 میلیون بذر  ودانه موجود رانگاه داری می میشود. درانبار قیامت  اسوالباردنیزقرار است که نمونه های 5/4 میلیون بذر و دانه مختلف ذخیر گردد.

 

·       GMO ها ابزاری برای جنگ های بیولوژیک

 

حالا به مرکز ثقل خطر و بهره گیریهای سوء بنیاد های بیلگیتس و راکفلر از ظرفیتهای موجود در پروژه اسوالبارد پی میبریم. آیا انحصار بر روی  مواد غذایی استراتژک و حیاتی همچون برنج، گندم، لوبیای سویا و دیگر اقلا مهم میتوانند در یک رویارویی ترسناک بیولوژیک مورد استفاده قرار گیرد یاخیر؟   هدف روشن و مشخص مهندسی ژنتیکی  (ایوژنیک )که از ده 1920 توسط خاندانهای برگزیده و ثروتمندی همچون راکفلر، کارنگی ، هاریمن، و دیگران مورد حمات مالی قرا گفته است ، چیزی به غیر از  نابودی و به اصطلاح  اصلاح نژادی منفی (56) وبه تعبیری دیگر امحاء سیستماتیک نژادی نیست.مارگاریت سانگر(57) بعنوان  بنیانگذار "موسسه بین المللی تنظیم خانواده" و از دوستان نزدیک خانواده راکفلر در سال 1939 در هارلم پروژه ای را تحت عنوان پرو زنگی  به اجرا گذ ارد. وی در نامه ای به یکی از دوستان خود مینویسد مینویسد خود ضمن تشریح این پروژه ،آرزوی خود مبنی بر نابودی نژاد سیاه را مطرح می نماید.(58) درسال 2001 شرکت کوچک بیو تکنولوژیکی Epicyte اعلام داشت که به روش مهندسی ژنتیک ذرتی را تولید نموه است که کشنده اسپرم و عقیم سازنده مردان است. این شرکت در آن زمان با شرکتهای سرمایه گذار در انبار قیامت اسوال بارد یعنی سینگنتا و دو یوینت برنامه مشترکی را در دست اجرا داشتند. این شرکت بعدها توسط یک شرکت بیوتکنولژیکی کارولیناییایی خریداری شد. علیرغم مخالفت جهانی با حمایت وزارت کشاورزی مآمری آمریکا ازتولید ذرت عقیم کننده توسط شرکت Epicyte حمایت آن وزارت خانه از پرو ژه توسعه تکنولوژی ترمیناتور حیرت انگیز است.

 

در سال 1990سازمان بهداشت جهانی سازمان ملل  طی برنامه ای وکسیناسیون میلیونها  زن بین 15 تا 45 سال را درکشورهای نیکارا گوا، مکزیک، و فیلیپین به بهانه پیش گیری از ابتلاء به بیماری تتانوس (59) به اجرادر آورد.این واکسیناسیون،شامل مردان که احتمال ابتلای آنان نیز به این بیماری به اندازه زنان بود رادر بر نمی گرفت. یک سازمان کلیسایی کاتولیک به نام Comite Pro Vida de Mexico که به این پروژه مشکوک شده بود واکسنهارا مورد تست قرار داد . تستها نشان داد که واکسنهای تتانوس توکسیودبا حامل خود Human chorionic gonadotropinموجب نازایی زنان  مورد تزریق واکسن قرار گرفته میگردد.

 

بعدها معلوم گردیدکه  بنیاد راکفلر ، شورای جمعیت راکفلر، بانک جهانی به غنوان حامی CGIAR، به همراه انستیتوهای سلامت ملی از سال 1972 در قالب یک پروژه بیست ساله  در خصوص  تولید واکسن کورتاژباحامل تتانوس برای  سازمان بهداشت جهانی سازمان ملل اقدام بصورت پنهانی توافق نموده بودند. علاوه بر  آن  دولت نروژبه عنوان کشوری که پروژه اسوالبارد موسوم به  انبار بذرها ودانه های قیامت  در آن قرار دارد، برای  تولید واکسن ویژه کورتا ژ تتانوس 41 میلیون دلار هدیه نموده است(60) آیا رویارویی در ارتباط با بانک بذر ودانه اسوالبارد از نروژگرفته نا بنیاد راکفلر و بانک جهانی و دیگر سازمانه و نهادهای مشابه صرفا یک تصادف است؟ بنا بر نظر پرفسور "فرانسیس بویل" که قانون  سلاح های بیولوژیک ضد تروریزم کنگره آمریکا را به رشته تحریر در آورده است ،پنتاگون بخشی از  دودستور العمل استراتژی  ملی  بوش در سال 2002 که ازنظارت و اطلاع  افکار عمومی پنهان نگاه داشته شده است ، مبنی بر "پیش برد جنگ بیولوژیک و پیروزی در آن" را دنبال می نماید. و اضافه می نماید که حکومت فدرال ایلات متحده آمریکا از سال 2001 تا 2004 در ارتباط با مطالعات  تحقیقات مربوط به جنگهای بیو لوژیکی 5/14 میلارد دلار هزینه نموده است

 

ریچارد ابرایت(61) بیولژیست دانشگاه راجرز نیز متقد است که درحال حاضر در آمریکا بیش از 300 موسسه علمی و حدود 12000 واحد در حال در ارتباط با جنگهای بیولوژیک  فعالیت میکنند.در ارتباط باتحقیقات و مطالعات مربوط به  بیماریهای مسری ای که میتوانند درجنگهای بیولژیکی بکار روند ، 497  موسسه ملی بهداشت ودرمان آمریکا(62) در چارچوب برنامه های حمایتی دولت آمریکا در حال فعایتند. البته همه اینها درحال حاضر تحت پوشش  دفاع در مقابل حملات تروریستی در حال انجام است. بخش بزرگی ازهزینه های تحقیقات مربوط به جنگهای بیولوژیکی آمریکا در ارتباط با مهندسی ژنتیکی  است. جاناتان کینگ استاد انستیتوی تکنولوژی ماساچوست(63) میگوید :" برنامه در حال توسعه تروریسم بیولوژیکی  تهدیدی فزاینده علیه ملتمان است". او اضافه می نماید: برنامه های مذکور همیشه برنامه هایی دفاعی نامیده شده، همراه با سلاحهای بیولوژیک پس از مدت زمان کوتاهی با برنامه های تهاجمی انطباق پیدا میکنند (63). این که این بار بانک بذر و دانه روز قیامت اسوالبارد، بخشی از راه کار نهایی راکفلر و بیلگیتس دررابطه با نابود ی جهان است ویاخیر، آینده روشن خواهد ساخت

 

·       توضیحات و پی نوشتها

 

1.  Svalbard

2.  Spitsbergen

3.  Bred

4.  Syngenta

5.  Consuitive Group on International Agricultural reseach

6.  International Rice Reserch Institute

7.  1 F. William Engdahl,Seeds of Destruction, Montreal, (Global Research, 2007). (Türkçe’de: Ölüm Tohumları, Çeviren: Özgün Şulekoğlu, Bilim+Gönül, 2009).

8.        International Institute of Trapical Agriculture

9.  Bellagio

10.          George Harrar

11.Forres Hill

12.Robert Mc Namara

13.Maurice Strong

14.eugenics

15. Age, s.72-90

16. Henry Wallace

17. New Deal

18. Norman Borlaug

19. John H. Davis

20. Harvard Graduate School of Business

21. Harvard Business Review

22. John H. Davis, Harvard Business Review, 1956, Geoffrey Lawrence, Agribusiness, Capitalism and the Countryside, Pluto Press, Sydney, 1987.

علاوه برآن نگاه كنيد به:

 Harvard Business School, The Evolution of an Industry and a Seminar: Agribusiness Seminar, http://www.exed.hbs.edu/programs/agb/seminar.html.

23. Engdahl, age., p. 130

24. Age. S. 123-30.

25. Gordon Conway

26. Alliance for a Green Revolution in Africa

27. Strive Masiyiwa

28. Sylvia M. Mathews

29. Mamphela Ramphele

30. Rajiv J. Shah

31. Nadya K. Shmavonia

32. Roy Steiner

33. Gary Toenniessen

34. Akinwumi Adesina

35. Peter Matlon

36. Joseph De Vries

     37. United States Agency for International Development (USAID

38. Myriam Mayet, The New Green Revolution in Africa: Trojan Horse for GMOs?, May, 2007, African Centre for Biosafety, www.biosafetyafrica.net.

39. ETC Group, Green Revolution 2.0 for Africa?, Communique Issue #94, March/April 2007.

40. Global Crop Diversity Trust -GCDT

41. Bioversity International

42. International Plant Genetic Research Institute

43. Margaret Catley Carlson

44. Lewis Coleman

45. Jorio Dauster

46. Cary Fowler

47. U.S. National Plant Genetic Resources Committee

48. Dr. Mangala Rai

49. Indian Council of Agricultural Research (ICAR)

50. International Maize and Wheat Improvement Center

51. Global Crop Diversity Trust website, in http://www.croptrust.org/main/donors.php.

52. Genetic Use Restriction Technology (GURT)

53. Polychlorinated Biphenyls

54. Engdahl, age., pp.227-236

55. Anders Legarth Smith, Denmark Bans Glyphosates, the Active Ingredient in Roundup, Politiken, September 15, 2003, organic.com.au/news/2003.09.15

56. negative eugenics

57. Margaret Sanger

58. Tanya L. Green, The Negro Project: Margaret Sanger’s Genocide Project for Black American’s, www.blackgenocide.org/negro.html içinde.

59. Tetanos

60. Engdahl, age., s. 273-275; J.A. Miller, Are New Vaccines Laced With Birth-Control Drugs?, HLI Reports, Human Life International, Gaithersburg, Maryland; June/July 1995, Volume 13, Number 8.

61. Richard Ebright

62. National Institutes of Health (NIH)

63. Jonathan King Jonathan King

64. Massachusetts Institute of Technology

65. 13 Sherwood Ross, Bush Developing Illegal Bioterror Weapons for Offensive Use,’ December 20, 2006, www.truthout.org’de.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


مطالب مشابه :


دختری که هنوز عاشق احمدی نژاد است

به گزارش العربیه، سیلویا به این خبرگزاری گفت: "می خواهم با احمدی نژاد رییس جمهوری ایران




دختر سال ایتالیا که می‌خواست با احمدی‌نژاد ازدواج کند!

سیلویا والریا که دو سال پیش کاندیدای دختر سال ایتالیا شده بود گفته است می خواهد با احمدی




آرماگدون بیو تکنولوژیک!

3 خانم سیلویا م. متیوز(28 بنیاد راکفلر در راستای حمایت از پروژه وارد نمودن محصولات gmo به




گزارشی کامل از مراسم فیفا گالا (2013)؛ از اشک های رونالدو تا اهدای توپ طلا افتخاری به پله...

فرا رسید؛ پس از یک سال تلاش و مسابقه و مصاحبه، بالاخره نوبت دروی محصولات سیلویا ناید




اهدای جایزه بین المللی گلسنگ شناسی سیلویا شارنوف به وب سایت ایرانی مایکو-لیک

ایجاد کارخانه برای تبدیل محصولات دشت گوردیان و شناخته شد و جایزه سیلویا شارنوف




روشنایی iGuzzini ESPAÑA SA

مشاوران: MIAS های معماری [سیلویا Brandi (رهبر پروژه) نمايندگي رسمي محصولات مخابراتي




فراخوان نخستین جشنواره مجازی مستند منتشر شد

حجاب و پوشاک ، موسیقی ، محصولات غذایی ) یک شب دیگر بمان سیلویا/گروه تاتر چیستا/




ترو من شو Truman show

وقتی سیلویا می گوید " تو چه حقی داری که زندگی یک کودک را نمايندگي رسمي محصولات




برچسب :