ویژگی ...انسان مقاوم-مرکز مشاوره و رواندرمانی دکتر دارابی.

ویژگی عصبی-روانی انسان مقاوم


(این مقاله توسط  استاد گرامی  دکتر نهضت فرنودی نوشته شده است که از سایت پیام اشنا عینا نقل میشود. . )



در دو ماه گذشته دو مقاله از مجله علمی مانیتور در رابطه با بحران اقتصادی در آمریکا و تاثیر آن بر روان انسان و خانواده ترجمه کردم که مورد استقبال خوانندگان «پیام آشنا» قرار گرفت و دوستانی نیز محبت و قدردانی خود را مستقیما  ابراز داشتند.
در پایان دومین مقاله که در شماره قبل بچاپ رسید، ترجمه را به این شکل پایان دادم که:
غم ز دل هرچه بریزد یا برد
بی گمان آن چیز بهتر آورد
روزگار سخت همیشه و برای همگان میتواند پیش بیاید و بدنبال سختی، غم نیز معمولاً ظاهر می شود.  تغییر، بخصوص اگر ما به آنچه که داریم سخت وابسته باشیم، هم دشوار است و هم اثرگذار.
اما چه کسانی از این بحرانها بیرون می آیند و قوی تر و پر صلابت تر به زندگی ادامه می دهند؟
شاید پاره ای از سطحی نگرهای ظاهراً جستجوگر که فقط آئین گفتگوگری، آنهم از نوع پُر ادعا و بی محتوای آنرا می دانند، خیلی راحت به برخی از باورهای فرهنگی ما به چشم تحقیر نگاه می کنند و آنرا نشانه نادانی و ناتوانی و نیازمندی می دانند و مباحثی مانند قناعت، بی نیازی، صبر و شکیبائی، آبرو داری و تحمل را به تمسخر می کشند و فکر می کنند که راه نجات مردم سرزمین ما، چوب حراج زدن و پاکسازی از این مزخرفات است.

من برای این گروه خبری دارم: نه از قلب ادبیات و عرفان شرق که بحث امروزی و علمی بنظر نمی رسد. نه از درون قصه های ملی، که گویا سرچشمه عقب ماندگی ماست.  بلکه از دل علم عصب شناسی رفتار و از بطن مطالعات جدید رفتار شناسی و شناخت انسان مقاوم، استوار و آرام با ذهنی پویا و انعطاف پذیری بسیار.

در ابتدای این نوشتار باید ویژگیهای انسان مقاوم، استوار و آرام  با پویایی ذهنی و انعطاف پذیری سالم را از دیدگاه عصب شناسی رفتار با شما در میان بگذارم:

یکی از  شگفتی های مطالعات جدید عصب شناسی این است که ما را قادر می سازد تا یافته های علمی را مبنای درک درست از مفاهیمی مانند بهداشت روان، ذهنیت سالم و انسان مقاوم قرار بدهیم و در پرتو یافته  های علمی-تجربی به ادراکی جدید دست یابیم.
«دانیال سیگال»  روانپزشک و پژوهشگر رقتارشناسی در دو کتاب  «ذهنی متحول» وپرنتینگ فرام اینساید اوت و همکاری هایی که با نظریه پردازان دلبستگی ودلبندی های انسانی کرده است به دو مفهوم کلیدی اشاره و تأکید  جدی دارد و این دو مفهوم عبارتند از: انتیگریشن  به معنای انسجام، هم آئی و وحدت بین دو چیز یا دو سیستم که تعادل و هم آهنگی بیشتری ایجاد می کنند و دیفرینتی ایشن یا تمیز و تفکیک و جدایی دو واحد که هر کدام به تنهایی به کار خود ادامه می دهند.
برای تجربه های پی در پی این دو حالت که اساس وصل و فصل های سازنده خویشتن مستقل و ارتباطی انسان است، انسان باید دارای ثبات - تعادل و انعطاف پذیری و قدرت سازگاری با وضعیت های جدید باشد.
این مفاهیم را از نظریه سیستم های پیچیده  استخراج کرده اند.  سیستم های پیچیده باز بین دو وضعیت کاملا ثابت و ایستا و خشک  و سیستم های  هرج و مرجی کامل، قرار دارد.  یعنی سیستمی که می تواند از وضعیت موجود خارج شده و با تغییر روبرو شود و در میان بی نظمی ناشی از تغییر، دوباره به خود نظمی نوین ببخشد و به هم آهنگی و تعادل برسد.
قدرت سلف اورگانیزیشن یا نظم بخشی به خویشتن که برابر با اصطلاح سلف رگولیشن در نظریه های رشد و تحول روانی است از ویژگی های انسان مقاوم در برابر فشارهای ناخواسته ولی پیش آمده در زندگی است.  در مطالعات دلبستگی، دلبستگی های امن که ناشی از یک روند ارتباطی ویژه به نام کانتبجن کامینو کیشن یا ارتباط مشروط است، شرط یک رابطه و دلبندی امن بین دو سیستم می گردد. شاید لازم باشد «ارتباط» مشروط» را از دیدگاه عصب شناسی تعریف کنیم. ‌«ارتباط مشروط» آن نوع ارتباطی است که سیستم B علامت سیستم A را دریافت می کند و این علامت را شناسایی حسی و ذهنی می نماید و در زمانی متناسب پاسخی مناسب به سیستم A باز می گرداند. تردیدی نیست که در یک رابطه مشروط، بخش معناسازی های ذهنی سهمی بسیار مهم دارد و باز تردیدی نیست که در معناسازی های ذهنی تجربیات قبلی نقشی مهم ایفا می کنند و تجربه یعنی تمام بده-بستان های یک موجود از ابتدای وجود با محیط و  موجودات حاضر  در آن محیط.  به این ترتیب است که فرهنگ و حوضچه فرهنگی که ما با آن احساس تعلق و دلبستگی امن داریم در معنابخشی های ما سهم بسیاری دارد.  و به همین دلیل است که شناخت یک انسان و سیستم معناسازی های ذهنی او بدون شناخت فرهنگ او کاری تقریبا محال است.
برای پذیرفتن اهمیت «ذهن»  ما  در ابتدا باید پذیرفته باشیم که ذهن و ماده هر دو یکی اند و هر دو در فرایند آگاهی با همان ارتباطات مشروط به شیوه ای زنده و فعال اند.

اصغر مینایی استاد دانشکده مهندسی-معماری و کامپیوتر دانشگاه «هوارد» در کتاب «عرفان-زیبایی شناسی و شعور کیهانی» می نویسد:
«ذهن یک بخشی از قدرت روحانی هر جسم است و هر چه بیشتر این نیرو را تحت کنترل و انقیاد آگاهی جسمانی بگذاریم، به فعال تر شدن تأثیر عظیم آن کمک کرده ایم».

ذهن به صورت یک سیستم پیچیده خودسازه می تواند با رخداد ها و تغییرات دائمی زندگی متحول شود و نظمی نوین بوجود بیاورد که تمام ویژگی های ثبات و تعادل، انعطاف پذیری و انطباق را داشته باشد، که این ویژگی های انسان مقاوم است. ولی سئوال اصلی اینجاست که چنین ذهنیتی به چه عوامل و عناصری بستگی پیدا می کند.
تردیدی نیست که کسانی مانند «الن شور» استاد دانشگاه «یو.سی.ال ای» در کتاب سلف وسلف رگولیشن یا «تنظیم خویشتن» به اهمیت کُدهای اطلاعاتی دی ان ای در فرم بخشیدن به ذهنیت ما اشاره می کند و ادامه می دهد که تجربه چه در سطح فردی و چه در سطح جمعی از عواملی است که دی ان ای  را فعال  می کند.

وقتی از تجربه در سطح جمعی سخن می گوییم، پای فرهنگ و باورهای کهن، خودبخود به میان می آید.  در همین جا از اگر به سفسطه پردازان بازگردیم، می بینیم فورا خواهند گفت، باورهای کهن یعنی ایستایی، یعنی عقب رفتن، یعنی تغییر نکردن و یعنی درجازدن یک انسان، در حالی که رشد در پویایی و تغییر است. به ان جمع و قوم تجدد طلب باید گفت که نظریه کامپلکستی بخوبی روشن می کند که چیزی میان ایستایی و انعطاف ناپذیری یا ریجیدیتی و هرج و مرج وپا در هوایی وجود دارد  و آن ، بیرون از محدوده نظم کهن و دور از هرج و مرج، نظمی نوین آفریدن و با بافت نوین سازگاری نشان دادن است. پس وقتی ما از روان قومی و جمعی ایرانی سخن می گوییم و نقش عظیم آن را در فرم بخشیدن به معناسازی های ذهنی به رسمیت می شناسیم، راه برای متحول کردن ذهن را مسدود نمی کنیم. به همین دلیل است که فرهنگ ها در طول زمان متحول می شوند و تغییر می کنند ولی به سمت بی فرهنگی و هرج و مرج نمی روند.

در تعریف فرهنگ، مفهوم نسبتا  پذیرفته شده ی عمومی این است که: فرهنگ عبارتست از شبکه معناسازیهایی که ارتباط میان مستأجرین یک فرهنگ را ممکن  و آسان می کند.  برای همین است که رقتی شما به من می گویید «گلی به گوشه جمالت» من شعف تجربه می کنم و یک  غیرایرانی نه!!!
در ماه گذشته به سه عنصر رایج در فرهنگ ایرانی اشاره کردم که با اطلاعات نوین روانشناسی امروز، نقشی مهم در ایجاد مقاومت در انسان دارد.   مفهوم اول صبر و شکیبایی بود.

شاید بدانید که نیلوفر، دختر من روانشناس متخصص کودکان است و شاید باز بدانید که او مادر یک دختر و پسر دوقلو است. یقینا مادری که به دلیل اهمیت امر پرورش کودک، از تدریس و کار حرفه ای فاصله گرفته و نقش مادری را محور زندگی خود قرار داده است، با اصول روش درست نسبتا آشنا است.  چندی پیش با دوقلوهای او بازی می کردم و نیلوفر متوجه شد که بچه ها اسباب بازی بخصوصی را می خواهند و از همدیگر با زور می گیرند. او وارد صحنه شده و گفت که برای دادن اسباب بازی مورد علاقه بچه ها باید به آنها «صبر» و «تحمل» بیاموزیم. لذا وقتی بچه ها در کسب اسباب بازی بی تابی می کردند، او اسباب بازی را بالا نگه می داشت و می گفت «صبر کن» باید از یک تا ده بشماریم بعد اسباب بازی مال توست.

بر سر این تمرین ساده، بحث میان من و او تا آنجایی پیش رفت که او از مدل مادری من برای خود و برادرش اشکال گرفت و گفت: تو هر وقت هرچه ما میخواستیم به ما می دادی و این کار از نظر آموزشی درست نبود.  من به او یادآوری کردم که روانشناسی امریکا در دهه های هفتاد تأکید به پیشگیری کودک از تجربه محرومیت داشت و در آن سال ها یافته های مدرن عصب شناسی رفتار که ره آورد پانزده سال مطالعات جدید روانشناسی است در دسترس ما نبود. ولی امروزه روانشناسان و پژوهشگران می گویند: فاصله ای که بین خواستن و بدست آوردن بوجود می آید، در کودک منجر به تجربه صبوری و خودداری می شود و این پدیده به بلوغ رفتاری کمک می کند و بخش های بهتری ا ز اعصاب مغز را درگیر فعالیت می کند و از سویی دیگر محرومیت خود موجب مقاومت می شود و مقاومت نوعی واکسیناسیون روانی برای روبرویی با دشواری ها و شکست های زندگی است.

نیلوفر از من سئوال کرد پس چرا مادر تو این شیوه را بهتر از تو که روانشناس بودی می دانست.  من به او پاسخ دادم مادر من با تکیه به فرهنگ رایج در سرزمین و زمانه خود، رازی را می دانست که من با تکیه بر دانش و نظریه های روانشناسی زمان خودم به آن پشت کرده بودم.
نظرم این نیست که همه شیوه های مادری مادرم درست بود و فرهنگ  ملی ما راز پرورش کودک را می داند، بخصوص توسل به زور و تنبیه بسیار ناسالم و آسیب رساننده بوده، ولی در میان این شیوه های معیوب، حکمت های کهن  خوابیده است که با مطالعات جدید علمی باید به کشف مجدد آن پرداخت و این کار فقط از طریق آشنایی با  ریشه های فرهنگی و آشنایی از یافته های علمی نوین مقدور است، نه از هوچی گری های عالم نمایانه و ایجاد هرج و مرج هویتی در نسل مهاجر ما.

در مورد صبر و شکیبایی در دبستان که بودیم شعری را موضوع انشاء قرار می دادند که خاطره شیرینی در ذهن من بر جای گذاشته. شعر این بود:
«گر صبر کنی ز غوره حلوا سازم».
یک دختر در کلاس ما بود که وقتی برای خواندن انشاء رفت در معنا کردن شعر گفت: «غوره اینقدر صبر  کرد که مُرد و بعد برایش حلوا زدن..»!!! و معلم که خیلی مهربان بود و شوخ طبع به لباس دخترک نگاه کرد و گفت: آفرین برای همین هم تو سیاه پوشیده ای!!!»

در پایان می خواهم نتیجه گیری کنم که موضوع صبر و تحمل چه در سطح فردی و چه در سطح جمعی منجر به بلوغ فکری و رفتاری  می شود و بهترین بخش های مغز را که مغز پیشانی است، به شکل کامل تری در گیر ارتباطات ما می کند.

مغز پیشانی در انسان 30 درصد سلول های 100 بیلیونی مغز را در بر می گیرد و در هوشمندترین میمون ها  این رقم فقط 11درصد و در سگها 7 درصد و در گربه 3,5 درصد سلول های مغز را شامل می شود.

لذا اگر چنین نتیجه گیری کنیم که در نردبان تکامل طبیعی، وجه تکاملی انسان، مغز پیشانی اوست و اگر صبر و بردباری  که زیربنای تنظیم سیستم عواطف، فعال کردن کنترل های رفتاری، بالابردن آگاهی و حساسیت های اخلاقی در مغز پیشانی است، پس انسان با صبوری و تحمل، انسانی تر رفتار می کند. و به آگاهی های پیش رفته تر و پیچیده تر دسترسی پیدا می کند و انسان آگاه تر، معمولا ارتباطی تر است، ارتباط با خود، ارتباط با دیگران و در نهایت ارتباط با جهان و هستی پیرامون ما.


کلمات کلیدی=انسان سالم-شخصیت سالم-مقاوم-سخت رویی روانی-کارکرد مغز-دکتر نهضت فرنودی-روان سالم-روانشناس -انسان خوب-روان سالم-بهداشت روان و بهداشت روانی-روانشناس با تجربه و خوب-مشاور ازدواج و خانواده خوب و با تجربه.)-مقالات فارسی دکتر نهضت فرنودی-مقالات دکتر نهضت فرنودی-دکتر نهضت فرنودی روانشناس بالینی در امریکا -لس انجلس..-مقاله های دکتر نهضت فرنودی..پیروز باشید



مطالب مشابه :


آدرس وتلفن کلینیک یا مطب دکتر روانشناس مرکزمشاوره قبل ازازدواج و مشاوره خانواده و هیپنوتیزم در تهران

ولی هیچ نتیجه ای نداشت.برای هیپنوتراپی به یک روانپزشک در تهران دکتر خوب در تهران




روان شناسی چیست روانپزشکی چیست ؟

و روانکاو خوب در تهران-دکتر روانشناس بهترین دکتر روانپزشک-بهترین دکتر روانشناس




در مورد خانم دکتر نهضت فرنودی روانشناس بالینی ایرانی مقیم امریکا(لس آنجلس).

درمانی بسیار خوب خوب شدم.هم از از نظر دکتر فرنودی در تهران-روانشناسان




معرفی مرکز مشاوره خوب در اصفهان

معرفی مرکز مشاوره خوب در اصفهان - تهران روانپزشک. سرکار خانم دکتر مریم




نمونه های درمان با هیپنوتیزم و هیپنوتیزم درمانی توسط دکتر دارابی روانشناس بالینی و متخصص در هیپنوترا

ولی هیچ نتیجه ای نداشت.برای هیپنوتراپی به یک روانپزشک خوب در تهران در تهران دکتر




و این منم ، تارزانی فرسوده و سرگردان در جنگل آسفالت و سیمان تهران !

[یک روانپزشک روی خط داغ] و این منم ، تارزانی فرسوده و سرگردان در جنگل آسفالت و سیمان تهران !




اسکیزوفرنی

دکتر محمدرضا شمس روانپزشک، روان‌ درمان‌گر، مشاوره، ترک اعتیاد در تهران، گفت:




استخدام روانشناس و مشاور

سطح آگاهی مردم خوب کشورمان دکتر نیما در تهران در نظر دارد جهت شیفت




ویژگی ...انسان مقاوم-مرکز مشاوره و رواندرمانی دکتر دارابی.

-کلینیک رواندرمانی و مشاوره دکتر «دانیال سیگال» روانپزشک و پژوهشگر تهران:نشر آییژ -در




سخنرانی دکتر مجد در مورد رابطه ج.ن.س.ی نرمال

انستيتو روان پزشكي تهران و سخنرانی دکتر مجد در مورد اصلا خوب نيست كه آدم براي




برچسب :