چرا مشايي نه؟ هتاكي به خدمتگزار با وفاي مام ميهن پاياني ندارد

منبع: یاران خورشید - علی مومن لو
اعلام جنگ با مجلس و نمايندگان، طرح سوال از رييس جمهور درباره انتصاب مشايي، دور از انتظار بود، حساسيت افكار عمومي به انتخاب مشايي، كابينه فاميل سالار، دهن كجي به مراجع و علما، اقدامي عجولانه و شتاب زده، پايان اصول گرايي، واکنش منفی حامیان دولت به معاون اولی مشایی، جنجالی ترین مرد دولت نهم، نامتناسب با منزلت دولت اصولگرا، چشم اسفنديار دولت، آشنه پاشيل دولت نهم، مرد هزار چهره سياست، تهديد به ديدار با رهبري و ... اين روزها مفاهيم و تتيرهايي هستند كه از سوي آگاهان و نااگاهان، سياسيون و سياست پيشگان، دانايان و نادانان، دوستان و دشمنان و رسانه‌ها و رسانه نماها درباره يك انتصاب به كار گرفته شده اند. راستي داستان چيست كه اينگونه دولتمردي به نام مشايي را در تيررس دوست و دشمن قرار داده و وي را ناجوانمردانه سيبل همه نگاه هاي موافق و مخالف ساخته است؟ هنوز جوهر انتخابات دهم رياست جمهوري و انتصاب مشايي به سمت معاون اولي رييس جمهور خشك نشده، چه شده كه اينگونه بي محابا احمدي نژاد و مشايي در دايره مخالفت ها قرار گرفته اند؟ حملاتي در ناجوانمردانه ترين شكل ممكن به ژنرال ارشد دولت كه جسم و روح او را خسته كرده است، آيا پاياني خواهد داشت؟ و در يك كلام چرا مشايي نه؟

براي پي بردن به ابعاد تلخ اين ماجرا كافي است سري به اينترنت زده و با جستجوي نام مشايي، با انبوه آوار اخبار ريز و درشت و راست و دروغ مواجه شويد. آنهايي كه در تحليل الفباي سياست، كارآزموده‌اند، نيك مي‌دانند كه چنين رفتارهاي سياسي از سوي نخبگان و پختگان دانش سياست كمي از دايره انصاف به دور است. پس براي پي بردن به ريشه ماجرا بايد از ابتداي امر كهنه داستاني كه انصافا مي توان به آن نام «مشايي نامه» اطلاق كرد، مورد بازكاوي قرار گيرد. در اين ميان طبيعي است كه بپرسيم اسفندیار رحیم مشایی كیست كه در سه‌سال گذشته پس از محمود احمدی‌نژاد خبرسازترین و مورد هجوم ترين مرد دولت نهم بوده است؟ مردی كه با سخنانش، متانتش و عملكرد خود همواره به مديري غير قابل پيش بيني تبديل شده است، كیست؟ از چه سوابقي برخوردار بوده و چگونه در آستانه 49 سالگي به معان اولي رياست جمهوري ايران دست يافته است؟ چگونه چرخ روزگار از فارغ اتحصيل ديروز رشته الكترونيك اصفهان مردي بزرگ و اسلام شناسي ساخته كه اكنون عده اي از ترس نفوذ كلام او به جاي بررسي ديدگاه ها و عملكرد وي در سازمان هايي كه مديريت آن‌ها را بر عهده داشته، با اتكا به مواردي مجهور، صرفا به عقده گشايي عليه او مشغولند؟

طبق شواهد و مدارك موجود، مخالفان مشايي را مي توان در چندين گروه كه عمدتا در پايگاه هايي موسوم به اصولگريانند، تقسيم بندي كرد:

1- گروه ها و اشخاصي كه بدون مطالعه و شناسايي سوابق مشايي از دور دستي بر آتش تفرقه افكني داشته و همواره بر اتش اين اختلاف مي دمند.

2- گروه‌هاي سهم خواه از انتخابات كه تاكنون موفق به دريافت سهم مورد انتظار از احمدي نژاد نشدند.

3- آن‌هايي كه جرات مخالفت رودررو با احمدي نژاد را نداشته و براي جبران مافات به كرات ياران او را مورد حمله قرار مي دهند.

4- آن‌ها كه بر اين باورند مشايي با قرار گرفتن در پست معاون اولي به طور بالقوه در انتخابات يازدهم رياست جمهوري از شانس بالايي براي به دست آوردن آراي ملت برخوردار است.

البته به اين گروه مي‌شود افرادي را اضافه كرد كه يادشان رفته عزت و كرامت چيزي است كه خداوند به انسان ها مي دهد و اگر مشايي اكنون داراي عزتي است، اين عزت برگرفته از اعتقادات و الطاف خفيه الهي و عنايات حضرت ولي عصر (عج) است و آتش حسادت نيز هيمنه اي است كه با هيچ آب سردي خاموش نخواهد شد.

اين چهار گروه به طور مكرر با استفاده از طرفيت هاي رسانه اي در اختيار خود شعار وااسفا چرا مشايي؟ را سر داده و حتي از چند روز پيش در اقدامي ناشيانه ، شتابزه و دروغي هماهنگ شايعه بركناري يا استعفاي مشايي را سر مي دهند.

راستي، مشايي اين روزها كه از راديكالترين روزنامه هاي اصلاح طلبان تا اصولگرايان مورد لطف قرار مي گيرد، كيست؟ و آيا سوابق كاري و عملكردي او بهتر از هر چيز ديگري زواياي شخصيتي وي را بر ملا نمي‌سازد؟ مگر مشايي در طول اين سال ها حتي يك كار مثبت نيز نداشته كه در پرونده كاري وي ثبت شود. واقعيات نشانگر آن است كه از ابتداي مسئوليت هاي وي هم چون مديريت مناطق بحرانی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران در زمان وزارت محمد محمدی ری‌شهری، راه اندازي موسسه مطالعات ملي، مدیر کلي اجتماعی وزارت کشور، مدیريت شبکه رادیو پیام، مدیريت شبکه رادیو تهران، معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران، رياست سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، معاونت رییس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ، ریاست مرکز مطالعات جهانی شدن ، جانشین رییس جمهور در شورای عالی ایرانیان خارج از کشور ، نماینده رییس‌جمهور در شورای نظارت بر سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، به هر كدام كه نگاهي تحليلي و عميق افكنده شود، حاكي از تحولات بنياديني است كه مشايي با تكيه بر تجارب مديريتي و اعتقاد عميق به پديده « ما مي تونيم» نمايان ساخته است.

در غرب و شمال كشور نيز كه مشايي فعاليت هاي گسترده اي انجام داده، مي توان به تاسیس «كاك» كه مخفف كانون اسلامی كردستان بود، راه اندازي مركز نشر فرهنگ و ادبیات كردی در آذربایجان غربی ، پایه‌ریزی ماهنامه ادبی «سروه» یا نسیم بهاری ، تاسیس انتشارات صلاح‌الدین ایوبی در ارومیه و راه‌اندازی چندین كتابخانه در شهرهای ، برگزاري كنگره «شعر كردی در جنگ» در اوج زمان جنگ اشاره كرد كه مجموع اين اقدامات نگاه كردها به انقلاب اسلامي و ماهيت آن را تغيير داد. اما ظاهرا قرار است كه در اين بحبوحه بي اخلاقي روز جامعه،همه اين تلاش ها به خصوص در سال هاي اخير كه شاهد افزايش چندين برابر عملكرد سازمان تحت مسئوليت مشايي در حوزه هاي گردشگري، ميراث فرهنگي و صنايع دستي بوده ايم، به يكباره فراموش شده و لهيب انتقام از هر سو روانه مشايي گردد.

اين روزها بزرگترين ايرادي كه به مشايي گرفته و وي را از اين طريق فاقد صلاحيت مديريتي تعريف مي كنند، بازخواني قصه قديمي و نخ نماي سخنان تحريف شده او درباره دوستي ايراني ها با ملت اسرائيل بود. آنها همان زمان كار را به جايي رساندند كه كل اخبار كشور تحت الشعاع اين داستان قرار گرفت. كار به جايي رسيد كه مقام معظم رهبري در خطبه هاي نماز جمعه به اين موضوع پرداختند. مشايي نيز بلافاصله با ارسال نامه اي به محضر رهبر معظم انقلاب موضع خود را در رابطه با سرزمین‌های اشغالی، در چارچوب سیاست‌های نظام مقدس جمهوری اسلامی که از سوی ولی امر مسلمین تعیین و تبیین مي‌شود، دانست.

وي در بخشي از اين نامه با معرفي خود به عنوان سربازي کوچک در دولت خدمتگذار آورده است: اينجانب به نابودي صهيونيسم جهاني يقين دارم و آن را در دسترس مي‌دانم. پيروزي نهائي حق طلبان را قريب دانسته و براي نصرت آنان و ملت شريف و مومن و انقلابي ايران در سايه سلامت و بقاء عزتمند حضرت مستطاب عالي در ظل توجهات حضرت ولي عصر (عج ) بهترين و خالصانه ترين ادعيه را به درگاه خداوند متعال عرضه مي‌نمايم.

با ارسال اين نامه انتظار مي رفت كه عقده گشايي ها عليه مشايي پايان يابد، اما نه تنها اين ايده محقق نشد، بلكه تبديل به آتش زيرخاكستري شد كه اين روزها با هتاكي تمام به خدمتگزار با وفاي مام ميهن ادامه دارد و ظاهرا ادامه هم خواهد داشت. آنها كه خود يك سيلي براي اين انقلاب نخورده و سياست پيشگان تازه به دوران رسيده محسوب مي گردند، چنان با آب و تاب و ناجوانمردانه به مشايي مي تازند كه تاكنون كسي در ايران اينگونه به ضد انقلاب نتاخته است. بزرگ مردي كه از ابتداي انقلاب در سيستم امنيتي و اطلاعاتي كشور مسئوليت هاي خطيري بر عهده داشته و تاكنون نيز كه حساس ترين پست‌هاي اجرايي كشور را برعهده داشته، از اين مسئوليت ها براي خويش كيسه اي ندوخته و در پاك دستي شهره خاص و عام است.

پس بي‌سبب نيست كه مقام عالي اجرايي كشور، مشايي را از وفاداران به انقلاب اسلامي و فردي ولايي، ساده زيست و خدمتگزار مردم دانسته و همچنان تاكيد داشته باشد كه مشايي معاون اول رييس جمهور است و به فعاليت خود در دولت ادامه خواهد داد.
احمدي نژاد هم چنين در حكمي انتصاب مشايي با اشاره به ويژگي هاي جمهوري اسلامي ايران اسلامي كه برآمده از ايمان و مجاهدت بي‌نظير و عواطف پاك ملت بزرگي است، آورده است كه او مشايي را انساني خودساخته و مؤمن، دلباخته حضرت صاحب الزمان (عج) و با تعهدي آگاهانه و عميق به خط نوراني ولايت و مباني جمهوري اسلامي و خدمتگزاري توانمند و صديق به ملت الهي و عزيز ايران دانسته و و طبق اصل 124 قانون اساسي به سمت معاون اول رئيس‌جمهور برمي‌گزيند.

اعتقاد و ارادت پايان ناپذير مشايي به ساحت مقدس حضرت ولي عصر چيزي نبوده كه در طول اين سال ها از منظر دست اندركاران سياست پوشيده ماند. از همين رو بارها حتي او را به انجمن حجتيه منتسب كردند، اما در سايه توجهات امام عصر اين اتهامات راه به جايي نبرد. از همين رو انديشه دارم كه مخالفت هاي موجود به تنهايي با مشايي مرتبط نيست، بلكه طيف وسيعي از تفكرات مرتبط با احمدي نژاد و يارانش را دربر مي گيرد. آنها كه رودرو جرات ابراز مخالفت با رييس جمهور را ندارند، اين روزها مشايي را تيررس حملات خود قرار داده اند، بلكه با حذف اين يار ديرين احمدي نژاد بتوانند دلسردي خاصي را در اطرافيان رييس جمهور به وجود آورند. پرسش من از مخالفان مشايي اين است كه چطور شما مدعي طرفداري از احمدي نژاد هستيد اما به انتخاب نخست او احترام نمي گذاريد؟. اويي كه بارها خود را خادم ملت و نه منتخب احزاب و گروه هاي سياسي كه سران برخي از آن‌ها در يك فولكس واگن جاي مي گيرند؟ معرفي كرده است. آري احمدي نژاد منتخب راي همان پابرهنگاني است كه امام راحل، آن پير عارف مسلك، يك موي آنها را با كاخ نشينان زمانه عوض نكرد. البته برخي از اين گروه ها نيز درست انديشيده اند. مشايي تاكنون نشان داده كه در حيف و ميل اموال بيت المال و احقاق حقوق ملت با هيچ كس عقد اخوت نبسته و با مسئوليت معاونت اولي كام بسياري از دنيا پيشگان تلخ خواهد شد. كامي كه پيش از اين ظاهرا قرار بود به مذاق برخي شيرين گردد. اما شك نداريم كه وعده نصر خداوند نزديك است و او همواره برگزيدگان خويش را تنها نخواهد گذشت...


مطالب مشابه :


دانلود سرودهای بیکلام و با کلام انقلابی

دانلود (بی كلام) سرفراز باشي ميهن من دانلود (بی كلام) خميني بي تو ديگه




قدرت كلام

اقتدار كلام به اهداف روشن خويش استفاده نماييم و باعث رشد و شكوفايي هر چه بيشتر ميهن




سرود های انقلابی (بی کلام-با کلام)

دانلود (بی كلام) سرفراز باشي ميهن دانلود (بی كلام) خميني بي تو ديگه




موسيقي بي‌كلام، سرشار از كلام

ميهن خويش را کنيم آباد كسی كه دلش را به بند بكشد جانش را آزاد موسيقي بي‌كلام، سرشار از




چرا مشايي نه؟ هتاكي به خدمتگزار با وفاي مام ميهن پاياني ندارد

طرفداران احمدی نژاد در اردبیل - چرا مشايي نه؟ هتاكي به خدمتگزار با وفاي مام ميهن پاياني




دانلود سرود های انقلابی

دانلود (بی كلام) سرفراز باشي ميهن من دانلود (بی كلام) خميني بي تو ديگه




ايمان در كلام مسيحي و اسلامي

حریم اندیشه - ايمان در كلام مسيحي و اسلامي سياست روز در ميهن




دانلود سرودهای انقلابی

دانلود (بی كلام) سرفراز باشي ميهن من دانلود (بی كلام) خميني بي تو ديگه




برچسب :