استان سمنان مهد ادیبان واندیشمندان

استان سمنان مهد ادیبان واندیشمندان


استان سمنان در دامنه های جنوبی رشته كوه هاي البرز و در مرز مياني البرز و دشت زيباي كوير واقع شده و به همين سبب مجموعه اي از زيبايي ها و مناظر بديع از جاذبه هاي كويري و كوهستاني را همراه با اقليم هاي متفاوت و مناظر زيباي طبيعي به وجود آورده است. استان سمنان در دوران باستان، بخشی از چهاردهمين ايالت تاريخی ورن ( ورنه ) از تقسيمات شانزده گانه اوستايی بود. اين منطقه به خاطر موقعيت جغرافيايی، اقليم بيابانی و نيمه بيابانی ومحدوديت های آب وخاك، از موقعيت كشاورزی مطلوبی برخوردار نيست ولي از مراكز قابل توجه صنايع دستی و از قطب هاي صنعتي كشوربه شمار مي رود. اين استان يكي از استان هاي مهم ايران است كه به سبب ويژگي هاي خاص موقعيتي و تاريخي خود؛ مجموعه اي از زيبايي ها و مناظر بديع طبيعي چون جاذبه هاي كويري و كوهستاني را همراه با جاذبه هاي منحصر به فرد تاريخي در خود گمجانده است.

مکان های دیدنی و تاریخی
استان سمنان يكي از استان هاي مهم ايران است كه به سبب ويژگي هاي خاص موقعيتي و تاريخي خود؛ مجموعه اي از زيبايي ها و مناظر بديع طبيعي چون جاذبه هاي كويري و كوهستاني را همراه با جاذبه هاي منحصر به فرد تاريخي چون كاروان سراهاي تاريخي, قلعه هاي قديمي, آب انبارها و قنات هايي با معماري منحصر به فرد؛ مسجد هاي تاريخي؛ بقعه ها و آرامگاهاي مشاهير و... در يك جا به نمايش گذاشته است و مخاطبان و بازديد كنندگان از اين استان را با رضايت مندي از بازديد كم نظير خود بدرقه مي كند.
بالا
صنايع و معادن
استان سمنان از مراكز قابل توجه صنايع دستی و از قطب هاي صنعتي كشوربه شمار مي رود. دراين استان انواع صنايع دستی نظير قالی بافی، گليم بافی، نمد مالی، سراميك و سفال سازی و … وجود دارد كه هر يك از آن ها سوغاتی ارزشمندي برای ميهمانان استان به شمار مي آيند.
بر اساس اطلاعات موجود علاوه بر واحدهای صنعتی درحال توليد، واحد هاي قابل توجه ديگري نيز در دست ساختمان است كه از اين تعداد بيش ترين واحد در شهرستان سمنان (56%) و كم ترين واحد در شهرستان دامغان (13%) مستقر هستند.
نظر به وضعيت زمين شناسي منطقه, اين استان از نظر تنوع مواد معدنی نيز يكی از مناطق غنی كشور به شمار می آيد. معادن فعال استان را زغال سنگ، كروميت، گچ، نمك، سيليس، سولفات دوسود، دولوميت، پتاس، خاك های صنعتی، مس، سرب، روی، بوكسيت، منگنز، گوگرد، فسفات و...تشكيل مي دهند.
بالا
کشاورزی و دام داری
استان سمنان به خاطر موقعيت جغرافيايی، اقليم بيابانی و نيمه بيابانی ومحدوديت های آب وخاك، از موقعيت كشاورزی مطلوبی برخوردار نيست. تنها دو درصد از كل مساحت استان زير كشت آبي و ديم است. عمده ترين محصولات اين استان را گندم، ‌جو، سيب زمينی، ‌پنبه ( وش ) بومی و ورامينی، يونجه، اسپرس، شبدر و چغندرقند تشكيل مي دهند.
از لحاظ دام داري اين منطقه به علت دارا بودن مراتع از وضعيت نسبتا” خوبي برخورداراست. استان سمنان با 5/5 ميليون هكتار مرتع و 5/2 ميليون واحد دامی يكی از قطب های دام پروری كشور به شمار مي آيد.
بالا
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
درباره وجه تسميه نام سمنان كه به اين منطقه اطلاق مي شود, عقايد و نظريات متفاوتی رايج ومعمول است که به برخی از آن ها اشاره می شود:
- در گذشته های دور در محل آتشكده بزرگ هريس در كومش (سمنان) شهری عظيم با بت خانه ای بزرگ با ساختمانی رفيع و با شكوه وجود داشته است. به همين علت احتمال می رود كه مردم اين سرزمين قبل از ظهور زرتشت، دارای مذهب «سمتی» يا «سمينه» بوده اند و بت خانه بزرگ آنان در محل سمنان فعلی واقع بوده است.
- برخی ديگر بر اين باورند كه سمنان در اصل «سكنان» منسوب به طوايف سكه ها می باشد و الف و نون آن نشانه نسبت و مكان است كه در واژه های گيلان و غيره مشاهده می شود.
- عده ای ديگر از اهالی سمنان عقيده دارند كه نام قديم سمنان (سيم لام) بوده كه بنای آن به دست دو نفر از فرزندان نوح پيغمبر به نام های (سيم النبی) و (لام النبی) انجام گرفته كه مقبره آنان در كوه های شمال خاوری سمنان در محلی موسوم به پيغمبران واقع است. بر اين اساس كلمه (سيم لام) در اثر كثرت استعمال به مرور زمان به سمنان تبديل شده است.
- برخی نيز افسانه بنای اوليه را به دو هزار سال قبل از ميلاد مسيح به دستور تهمورث ديوبند نسبت داده اند. در آن زمان شهر را به سمينا نام گذاری نموده اند كه به مررو زمان به سمنان تغيير يافته است.
- روايت ديگر حاكی از اين است كه نام قديم سمنان در زبان محلی «سه مه نان» بوده و منظور ساكنان آن اين بوده است كه محصولات كشاورزی اين منطقه نان و آذوقه اهالی را بيش از سه ماه تأمين نمی كند. بعدها به مرور زمان «سه مه نان» به سمنان تغيير يافته است. به هر حال آن چنان که از منابع و كتب تاريخی استنباط می شود سمنان يكی از مناطق كهن و قديمی ايران است كه در درازای تاريخ فراز و نشيب های زيادی را پشت سر گذاشته است.
استان سمنان در دوران باستان، بخشی از چهاردهمين ايالت تاريخی ورن ( ورنه ) از تقسيمات شانزده گانه اوستايی بود. برخی از دانشمندان اين ايالت را گيلان فعلی می دانند، ولی قدر مسلم اين كه ورن يا ورنه متشكل از صفحات جنوبی البرز، شمال سمنان، دامغان، خوار، دماوند، ‌فيروزكوه، شهميرزاد، لاسگرد، ده نمك و آهوان، قوشه، ‌ويمه و نقاط كوهستانی مازندران بوده است. اين منطقه در تمام دوره حكومت مادها و هخامنشيان، كوميسنه يا كوميشان ( قومس بعد از اسلام ) جزو ايالت بزرگ پارت يا پرتو به شمار می رفت. در اين دوره سمنان, شهر سرحدی ايالات پارت های پارت و ماد به شمار می رفت. به همين علت برخی از مورخان، زمانی اين شهر را جزو مادها و گاهی جزو پارت ها به حساب می آورند. اين ايالت كه در زمان ساسانيان به پشتخوارگر تغيير نام داده، شامل همان شهرهايی بود كه در ايالت ورن وجود داشتند. حد غربی اين ايالت، خوار ( گرمسار فعلی )، حد شرقی آن شاهرود و حد شمالی آن، كوهستان های جنوبی طبرستان بود.
سلوكيان بزرگ ترين عامل يونانی كردن مشرق بودند و به همين جهت، برای ادامه فرمان روايی خود نظر مساعد مردم را لازم داشتند و برای اين كار تقريبا شصت شهر در مشرق و ايالت پارت بنا كردند. يكی از اين شهرها آپاما يا لاسگرد فعلی است كه در 34 كيلومتری سمنان واقع شده و ديگری شهر هكتا پليس ( صد دورازه ) است كه عده ای آن را دامغان می دانند. اشكانيان ايالات ايران را به هيجده بخش وسيع تقسيم كردند كه يكی از ايالت های مهم آن كميسن قوميس يا قومس در نواحی سمنان و دامغان كنونی بود.
در آغاز قرن هفتم ميلادی تضادهای داخلی در زندگی سياسی – اجتماعی ايران بيش تر شد و مبارزه ای كه به خاطر قدرت و حكومت ميان گروه های گوناگون درگرفت، به تضعيف ايران انجاميد. درهمين زمان يزدگرد سوم، آخرين پادشاه سلسله ساسانی، سرگرم مبارزه با مهاجمان عرب بود كه به تازه گی به ايران تاخته بودند. اين مبارزه كه تا سال 651 ميلادی ادامه داشت، با فتح كامل ايران به دست اعراب خاتمه پذيرفت. اعراب نخست شهر بزرگ و آباد ری را تسخير كردند، سپس به شمال شرقی رفته و به سرزمين كومش ( شهرهای سمنان، دامغان، بسطام ) رسيدند و آن ر اتسخير كردند.

سمنان در دوره های بعد از اسلام جزو سرزمين تاريخی قومس ( كومش ) به شمار می آمد. سمنان طی تاريخ دو هزار ساله خود شاهد فراز و نشيب ها، جنگ ها، شكست ها و پيروزی های بی شمار بوده است. در دوره های بعدی نيز منطقه سمنان مورد توجه خاص حكومت های مركزی قرار گرفت و منازعه ها ومناقشه های متعدد بر سر اين منطقه بين قدرتمندان درگرفت.
دردوران حكومت امويان و عباسيان به ويژه پس از قتل ابومسلم خراسانی به دست منصور دوانيقی، شورش و بلوا سراسر ايران را در برگرفت و نهضت های بی شماری به وقوع پيوست كه از مهم ترين آن ها قيام سنباد زردتشتی بود. در اندك زمان، زرتشتيان طبرستان و نواحی شمال قومس يعنی سنگسر (مهدی شهر)، شهميرزاد و فولاد محله، به دور رهبر اين نهضت جمع شدند و قومس و ری را به تصرف در آوردند، ولی در ساوه شكست خوردند و سنباد به قومس گريخت و پس از ضبط خزاين ابومسلم رو به طبرستان نهاد. وی پس از مدتی در دره های سنگسر و شهميرزاد به قتل رسيد.
ايالت كومش (قومس) از كانون های مهم اسماعيليان در قرن های ششم و هفتم هجری بود. به طوری كه در اين ايالت 150 قلعه در اختيار اين فرقه بود كه هر مجموعه از آن ها را يك كدخدا و هر قلعه مجزای آن را يك محتشم كه به منزله فرماندار كل يا حاكم بزرگ بود، زير نظر داشت.
سمنان در دوران مغول، هم چون ساير نقاط ايران از حمله و كشت و كشتار اين قوم در امان نماند و متحمل خسارات جانی و مالی بسيار شد. اين كشت و كشتار، در زمان تيمور لنگ نيز كه از سال 783 هجری حمله به ايران را شروع كرد، ادامه يافت.
پس از ظهور و استقرار حكومت صفويان، شاه اسماعيل صفوی به سركوب گردن كشان
ولايت ها پرداخت. از جمله، حاكم قلعه فيروزكوه را دستگير كرد و به اين ترتيب، ولايت فيروزكوه و خوار، سمنان و سنگسر به تصرف صفويان درآمد.
كريم خان زند با عنوان وكيل الرعايا مدت 29 سال در ايران سلطنت كرد، ولی در اين مدت شهرهای سمنان، دامغان، شاهرود، بسطام، را در اختيار بزرگان خانواده قاجار قرار داد. بعد از مرگ خان زند، آغا محمد خان شيراز را ترك كرد و به طرف كومش و دامغان رفت و با گرد‌ آوردن عده ای از افراد قبيله خود، سرانجام توانست به ولايت كومش ( سمنان، دامغان و بسطام ) و ولايت جنوبی دريای خزر دست يابد. پس از آغا محمد خان، برادر زاده وی به نام فتحعلی شاه قاجار بر اريكه سلطنت تكيه زد و از همان ابتدای سلطنت، خطه قومس را كه زادگاهش بود مورد توجه قرار دارد و ذوالفقار را به عنوان حاكم سمنان برگزيد. نام جغرافيايی قومس تا اواخر دوران قاجاريه بر سر زبان ها بود، ليكن در دوران حكومت پهلوي اول، سمنان در شمار شهرهای استان دوم، يعنی مازندران در آمد. اين منطقه هم اكنون به عنوان يكي از امن ترين وآبادترين مناطق ايران به صورت استاني درآمده است كه شهرستان ها, شهرها و روستاهاي جذاب و ديدني زيادي را در بر مي گيرد.
بالا
مشخصات جغرافيايي
استان سمنان يكي از استان هاي مهم ايران است كه از نظر مساحت، ششمين استان بوده و وسعت آن حدود چهار برابر استان تهران برآورد مي شود. اين استان بين مدارهای 34 درجه و 17 دقيقه تا 37 درجه عرض شمالی و 51 درجه و 58 دقيقه تا 57 درجه و 58 دقيقه طول شرقی قرار گرفته است. استان سمنان با مركزيت شهر سمنان، از شمال به استان مازندران، از جنوب به استان اصفهان، از شرق به استان خراسان جنوبي و از غرب به استان تهران محدود شده است.
شهرستان های استان سمنان عبارتند از: سمنان، شاهرود، دامغان، و گرمسار. شهرهای سمنان، مهدی شهر، شهميرزاد، سرخه، شاهرود، بسطام، تجن، كلاته، خيج، ميامی، ‌بيارجمند، دامغان، گرمسار، ايوانكی و آردان نيز شهرهاي تابعه استان را تشكيل مي دهند.
مطالعات زمين شناسي انجام شده نشان می دهد كه قديمی ترين تشكيلات از سنگ های پاليوزوييك تا آبرفت های كوارترنری دراين منطقه وجود دارد. سنگ های دوران پاليوزوييك در شمال سمنان، اطراف شهميرزاد و جنوب ارتفاعات شمال دامغان و شاهرود وجود دارند. سنگ های دوران مزوزوييك در شمال شهميرزاد در حوالی شيخ چشمه سر و جام ديده می شود. رسوبات دوره دوران ترشياری از سمنان تا آهوان و طبقات گچدار در شمال سمنان ديده می شوند. سنگ های دوران كواترنری نيز از كوه هاي شمالي تا دشت كوير ديده مي شوند.
بر اساس سرشماري سراسري سال 1375 استان سمنان داراي 501446 نفرجمعيت بوده است. نژاد مردم سمنان آريايی است و به زبان فارسی با گويش سمنانی سخن می گويند.

جاذبه های طبیعی استان سمنان
استان سمنان در دامنه های جنوبی رشته كوه هاي البرز و در مرز مياني البرز و دشت زيباي كوير واقع شده و به همين سبب مجموعه اي از زيبايي ها و مناظر بديع از جاذبه هاي كويري و كوهستاني را همراه با اقليم هاي متفاوت و مناظر زيباي طبيعي به وجود آورده است. به سبب كاهش ارتفاع رشته كوه البرز از شمال به سمت جنوب و امتداد به سمت دشت كوير, اين منطقه جاذبه هاي كوير و كوهستان را در منطقه اي شهري و صنعتي يك جا به نمايش گذاشته است. كوه نوردی، راه پيمايی كويري، استفاده از طبيعت زيبا، ديدار از مناطق حفاظت شده طبيعي,‏ سواحل رودخانه هاي منطقه‏, چشمه هاي آب معدني متعدد, دره نوردی، بازديد از جنگل هاي طبيعي و مصنوعي استان, ديدن آسمان پرستاره كوير‏, صخره نوردی, عظمت كوهستان, سكوت زيباي كوير, غارنوردي‏, ديدار از مناطق حفاظت شده و پارك هاي متعدد استان به همراه حيات وحش غني منطقه از جمله جاذبه هاي ارزشمند و طبيعي اين منطقه است.
ژئوتوریسم (گردشگري جغرافيايي) استان سمنان
با توجه به گسترش و توسعه گردشگري زمين شناسي و به سبب ويژگي هاي خاص و موقعيت زمين شناسي اين منطقه كه به تدريج از سمت بلند ترين قله مخروطي دنيا (دماوند) به سمت يكي ازبزرگ ترين چاله هاي طبيعي جهان (دشت كوير) مي رود, اهميت توسعه ژئوتوريسم در اين ناحيه آشكار مي شود. مطالعات انجام شده در اين منطقه نشان می دهد كه قديمی ترين تشكيلات از سنگ های پالئوزوييك تا آبرفت های كواترنری در اين منطقه وجود دارد. سنگ های دوران پاليوزوييك بيش تر در شمال سمنان، اطراف شهميرزاد و جنوب ارتفاعات شمال دامغان و شاهرود وجود دارند. سنگ های دوران مزوزوييك در شمال شهميرزاد در حوالی شيخ چشمه سر و جام ديده می شود. سنگ های دوران ترشياری دراطراف سمنان از سمنان تا آهوان و طبقات گچ دار در شمال سمنان ديده می شوند و سنگ های دوران كواترنری نيز دشت آبرفتی از كوه های شمالی اين استان تا دشت كوير را پوشانده است. دشت كوير در اين منطقه از بزرگ ترين جاذبه هاي ژئوتوريسم است كوير هيچستان پراسراري است و كشف اسرار و سرگشودن از رازهاي گوناگون آن در طول تاريخ همواره براي انسان ها جذاب و خواستني بوده است. دشت كوير يك چاله زمين شناسي است كه همواره براي محققان و دوست داران طبيعي از جاذبه هاي منحصر به فرد گردشگري زمين شناسي به شمار مي آيد

جاذبه های تاریخی و معماری استان سمنان
استان سمنان از آثار قديمي و قابل توجهي برخوردار است. مناطق مختلف اين استان در برگيرنده آثار تاريخي, قديمي و قابل توجهي است. قلعه هاي قديمي, عمارت ها, ساختمان هاي تاريخي و بازار از جمله مهم ترين ديدني هاي شهرستان دامغان به شمار مي آيند. بيش تر جاذبه هاي تاريخي شهرستان گرمسار را مكان هاي مذهبي تشكيل مي دهند. امام زاده ها و بقعه هاي مربوط به فرزندان و نوادگان ائمه اطهار و ساختمان هاي مربوط به آن ها از جمله جاذبه هاي با ارزش تاريخي اين شهرستان هستند كه به تعداد زيادي در شهرستان گرمسار قرار گرفته اند. قصرها و عمارت هايي نيز در اين شهرستان واقع شده اند كه قدمت بيش تر آن ها به دوره هاي صفويه و قاجاريه بازمي گردد.
شهرستان سمنان نيز به سبب پيشينه تاريخي غني و دارا بودن معماران هنرمند, از بناهاي تاريخي و معماري قابل توجهي برخوردار است. در اين شهرستان مي توان از قلعه هاي با قدمت هاي پيش از اسلام, مهم ترين , زيباترين و كهن ترين مسجدهاي قديمي را است. اين مسجد جامع سمنان كه در زمرة كهن‌ترين و قديمي‌ترين آثار اسلامي شهر سمنان بوده و بر روي خرابه هاي آتشكده بنا شده, از پشتوانه هاي گردشگري اين منطقه است.
ساختمان هاي عمومي و معماري جالب اين بناها از ديگر ديدني هاي شهرستان سمنان است كه در قسمت هاي مختلف اين شهرستان پراكنده شده و برخي از آن ها با وجود گذشت صدها سال هم چنان پا بر جا و استوار هستند. با توجه به كويري بودن و كمبود آب در اين منطقه آب انبارهاي بزرگ و قديمي در سمنان وجود دارند كه بازديد از آن ها اهميت معماري و هنر معماران روزگار خويش را نمايان مي سازد و ارزش امكانات امروزي دسترسي به آب را بيش تر مي نماياند. تپه هاي باستاني و قديمي كه در شهرستان سمنان وجود دارند از ديگر شواهد قدمت تاريخي منطقه سمنان است. كاروان سراهاي شهرستان سمنان اغلب در دوره صفويه ساخته شده و بخش ديگري از جاذبه هاي تاريخي و معماري شهرستان سمنان را تشكيل مي دهند. كاروان‌سراي چهار پلاني شاه‌عباسي در شهرسمنان از جمله اين كاروان سراهاست.
تمام مناطق ايران داراي يك بازار سنتي هستند كه با توجه به معماري و قدمت تاريخي و كاربري حال حاضر خود؛ از جذاب ترين جاذبه هاي تاريخي شرق به شمار مي روند. بازار180 ساله سمنان نيز از اين قاعده مستثني نيست و ازجمله ديدني هايي است كه با سقف‌هاي خشتي و آجري، متناسب با وضعيت آب و هواي خاص منطقة كويري ساخته شده و بزرگ‌ترين مركز خريد و فروش كالاهاي تجارتي است.
ساختمان آسياب هاي قديمي, عمارت هاو خانه هاي قديمي به همراه دروازه ارگ سمنان از ديگر جاذبه هاي تاريخي و معماري منطقه سمنان است. جاذبه هاي تاريخي شهرستان سمنان با توجه به موقعيت بين راهي سمنان در مسير تهران- مشهد موقعيت قابل توجهي دارند.

جاذبه های اجتماعی استان سمنان
استان سمنان علاوه بر آثار و بناهاي تاريخي, جاذبه هاي كويري و كوهستاني و ويژه گي هاي فرهنگي جالب از جاذبه هاي اجتماعي فرهنگي خاص خود نيز برخوردار است. ايل ها و عشاير منطقه سمنان يكي از جذاب ترين شيوه هاي معيشت اجتماعي را به تصوير مي كشد و انسان صنعتي امروز را به حيرت وا مي دارد. در ميان شهرستان هاي استان سمنان؛ بيش ترين تنوع و پراكندگي ايل ها در شهرستان شاهرود و كم ترين تنوع در شهرستان دامغان ديده مي شود. گفته مي شود از مهم ترين ويژه گي هاي عشاير سمنان اين است كه از هر ايل موجود در ايران؛ طايفه اي در اين منطقه وسيع استقرار دارند. جشن هاي مختلف ملي و مذهبي كه به صورت خصوصي و عمومي برگزار مي شود, همراه با غذاهاي مختلف محلي مهم ترين جاذبه هاي اجتماعي استان سمنان را تشكيل مي دهند. درمورد نژاد, دين و انواع مراسم هاي سوگواري در قسمت ويژه گي هاي مردم نگاري استان سمنان به تفصيل آورده شده است.
عشایر استان سمنان
به طور كلي در مورد پيشينه عشاير ايران، دو ديدگاه وجود دارد. يكي ديدگاهي كه در واقع اصالت و تقدم را به زندگي كوچنده گي مي‌دهد و شيوه معاش شباني و كوچنده گي را مقدم بر كشاورزي و يك جانشيني مي‌داند و بر اين اساس گفته مي شود؛ ايرانيان به مرور زمان؛ به كشاورزي و روستانشيني و سپس شهرنشيني و صنعت روي آورده‌اند.

ديدگاه ديگر، شيوه زندگي شباني و نظام اقتصادي كوچنده گي را در ايران كنوني متأثر از شيوه زندگي قبايل كوچنده مهاجر و مهاجمي مي‌داند، كه از جنوب غربي (اعراب) و شمال شرقي (تركان و مغولان) وارد شده است. اين اقوام همواره با سرزمين ايران و اقوام ايراني در تماس و يا تعارض و كشمكش بوده‌اند و در برهه‌هايي از تاريخ كه بر سرزمين ايران تسلط يافته‌اند؛ شيوه معاش و رسم و آيين خود را القاء كرده و به پيروي از آن ها، رسم كوچنده گي در ايران نيز رواج يافته است.

استان سمنان از ديرباز استقرارگاه اقوام مختلف با منشأهاي گوناگون (از جمله پارتي, ميكامي و پارسي) بوده است. به طور كلي اقوام مستقر در استان سمنان را مي‌توان به دو گروه تقسيم كرد:
1- اقوام بومي: گروهي از اقوام استان سمنان از گذشته هاي دور و قبل از اسلام در اين سرزمين ساكن بودند و در حقيقت از بوميان اين سرزمين هستند كه اقوام سنگسري‌ها، پروري‌ها و افتري‌ها نمونه اي از آن ها هستند.

2- گروه هايي كه پس از دوران كريم‌خان زند به اين منطقه آمده اند: اين گروه پس از آن كه تهران رفته رفه مركز ايران شد, به اطراف پايتخت آورده و به عنوان گروگان نگه داشته شدند.

به علت ناهمگوني قومي و به ويژه تفاوت لهجه‌ها و تفاوت هاي اجتماعي، اين گروه‌ها نتوانسته‌اند گردهم آيند و با هم اتحاديه‌هاي بزرگ ايلي را تشكيل دهند؛ از اين رو ايل هاي پراكنده اي را تشكيل دادند. ايل‌ها و طوايف اليكايي، اصانلو، هداوند، عرب درازي، كتي و ... از جمله اين گروه‌ها هستند. در حال حاضر مهم ترين گروه‌هاي عشايري در استان سمنان به تفكيك شهرستان عبارتند از:
الف- شهرستان سمنان: ايل سنگسري، طوايف افتري، پروري، اعرابي و باصري.
ب- شهرستان گرمسار: اليكايي، اصانلو، هداوند، عرب سرهنگي و عرب درازي.
ج‌- شهرستان شاهرود: عشاير خوار توران، عشاير طرود، عشاير پل ابريشم (كرد، عرب، بلوچ، كرماني) گرابلي و گونيلي.
ج- شهرستان دامغان: عشاير چهارده، كلاته و بادله در شمال دامغان و عشاير رسم در جنوب دامغان.

قلمرو جغرافيايي عشاير استان سمنان : مرز جنوبي، مراتع قشلاقي عشاير استان سمنان به نسبت فقير و يا بسيار فقير است و در واقع با شرايط كوير و بيابان هاي اطراف آن انطباق دارد. به دليل محدوديت منبع آب آشاميدني و فقدان پوشش گياهي در حاشيه كوير به جز در زمينه شترداري, امكان بهره‌برداري از آن مناطق وجود ندارد به همين دليل حدود جنوبي فعاليت عشاير منطبق با لبه‌هاي شط كوير مركزي است.

در مرز شرقي، بيش تر عشاير درون كوچ استان استقرار دارند. اين عشاير عبارتند از: عشاير خوار و توران، چوداري و پل ابريشم. عشاير برون كوچ سنگسري در محدوده شرقي از مرز استان گذشته وارد استان خراسان مي‌شوند تا از مراتع قشلاقي واقع در غرب شهرستان‌هاي كاشمر و بجنورد بهره‌برداري نمايند.
مرز غربي قلمرو جغرافيايي عشاير، منطبق با مرز سياسي استان سمنان با استان تهران (بخش ايوانكي شهرستان گرمسار) است. گرچه تعداد كمي از عشاير سنگسري با دام‌هاي خود در دوره قشلاقي از اين مرز گذشته و دام‌ها را به مراتع شهرستان ساوه مي برند.
در مرز شمالي، عشاير استان نيز؛ سنگسري‌ها، اليكايي‌ها، عرب‌ها و ... و بالاخره دام داران محلي ساكن هستند كه همگي براساس سوابق عرفي و مجوزهاي دريافتي از سازمان هاي ذيربط، از ارتفاعات شمال شرق تهران، اراضي مرتعي شمال شهميرزاد، فيروزكوه، دماوند، شمال گرمسار و حوزه سد لار بهره‌برداري مي‌كنند. آن ها در اين مناطق داراي سامان‌هاي خاصي هستند. مرز شمالي قلمرو جغرافيايي؛ بخش‌هايي از استان‌هاي تهران و مازندران به ويژه فيروزكوه، دماوند و پلور را شامل مي‌شود

جشن ها و آیین های استان سمنان
جشن هاي رايج در استان سمنان به سه دسته جشن هاي ملي, مذهبي و جشن هاي محلي تقسيم مي شوند. د ر اين استان علاوه بر مراسم عروسي وعيد نوروز كه داراي آداب خاص منطقه است، جشن ها و سرورهاي مذهبي نيز برگزار مي شوند. در محدوده هاي مختلف استان به مناسبت هاي اعتقادي و مذهبي مراسم جشن و شادي برگزار مي شود که تقريبا مانند اجراي مراسم در ساير نقاط ايران است كه در قسمت جشن ها و جشنواره هاي ايران در مورد آن ها توضيح كامل آورده شده است. از جمله اين مراسم مي توان به جشن هاي ميلاد پيامبر اکرم (ص)، ميلاد حضرت فاطمه (ع)، ولادت حضرت علي (ع) و ميلاد حضرت قائم (عج) اشاره کرد. در ضمن ويژه ماه مبارك رمضان، عيد غدير، عيد فطر و عيد قربان با شکوه و جلال همه گير در تمام نقاط شهري و روستايي استان برگزار مي شود.

عيد نوروز
بزرگ ترين, قديمي ترين و منسجم ترين جشن باستاني كه توسط تمام قوم هاي ايراني در ميان اهالي شهر و روستا و عشاير با هر طبقه اجتماعي برگزار مي شود, مراسم جشن عيد نوروز است. اين مراسم در استان سمنان نيز با شكوه و آداب مخصوص به خود انجام مي شود. معمولا يک ماه مانده به شروع سال جديد و عيد نوروز، نوجواناني به عنوان پيشاهنگ نوروزي، پس از غروب آفتاب در محله هاي قديمي به راه مي افتند و فرا رسيدن سال جديد را تبريک مي گويند. در بعضي از مناطق استان سمنان، از جمله در شاهرود، به نوروز جواني اصلاحا « صد سلام و سي عليک» يا « شالينو، مالينو» مي گويند. صاحب خانه وقتي مژده بهار و نوروز را مي شنود، انواع و اقسام خوراکي ها و شيريني هاي نوروزي را به نوروز خوان ها مي دهد. اين خوردني ها عبارت اند از هسته زردآلو، گندم، کنجد، شاه دانه بو داده، تخم مرغ پخته رنگ کرده و ...

زماني که صاحب خانه خبري نمي شود، نوروز جوانان براي دريافت نتيجه از صاحب خانه يک صدا مي گويند: يا سوال يا جواب شيشه پر گلاب. اين کار تا شب عيد ادامه مي يابد. مدتي که از شب گذشت نوروز خواني تمام مي شد. درآخرهر شب، نوروز خوان ها خوراکي ها و شيريني ها را روي هم مي گذارند و بين خود تقسيم مي کنند. معمول است که نوروز خوان دو سهم و بقيه يک سهم برمي دارند.

دو شب مانده به عيد نوروز را مردم استان سمنان روزعرفه مرده ها و يک شب به عيد مانده را روز عرفه زنده ها مي نامند. در شب عرفه مرده ها مردم براي اين که به نيت مردگان خود خيرات کرده باشند, ناني مي پزند که «گولاچ» نام دارد. سپس آن را به قبرستان مي برند و بين فقرا تقسيم مي کنند. مردم متعقدند در اين روز، مردگان چشم به راه خيرات زنده ها هستند و اين روز به آنان تعلق دارد. حتي مقداري خوراکي روي قبر مي گذارند و دعا و قرآن مي خوانند و به خانه خود بر مي گردند. گاهي نيز در مساجد و اماکن متبرکه شمعي را براي روشن شدن گور مردگان روشن مي کنند. شام عرفه، سبزي پلو است که اصطلاحا در محل علف چلو ناميده مي شود. آن را با سبزي صحرايي از قبيل چرقد پولکي، جاجو، چشم چغول و زين گو درست مي کنند. شام يک شب قبل از عيد نيز سبزي پلو است. آن شب را عرفه زندگان مي نامند.

در شب عيد، مردم به حمام مي روند تا آب عرفه را از سرشان دور کنند و سال نو براي آنان پر از خير و برکت باشد. در شب عيد حنا نمي بندند زيرا حنا تلخ است و براي مردم خوش يمن نيست. در شب عيد چراغي در منزل روشن مي کنند که بايد تا صبح روشن باشد. شام کشمش پلو است. خوردن آن در اين شب به نيت شيرين کام شدن اعضاء خانواده در تمام سال است.

چند ساعت قبل از تحويل سال نو، سفره هفت سين رامي چينند. سفره هفت سين عبارت است از خمير، سرکه، ماست، ماش، تخم مرغ، تخم مرغ رنگ کرده، سبزه، سمنو، سنجد، سير، چراغ، پنير، شير و هويج که معتقدند اين مواد موجب و مايه کار، شادماني، برکت، سرخي، سيري شکم و پيش نيامدن مرگ و مير براي اعضاي خانواده مي شود. به جز اين مواد، براي يمن و برکت سفره، گلاب و قرآن نيز در آن مي گذارند.

قبل از تحويل سال، اهالي منطه شاهرود در مسجد ها و تکايا اجتماع مي کنند. چند نفر از متدينين که سواد دارند، پس از وضو گرفتن، قلم ني را در زعفران فرو مي کنند و پشت بشقاب و کاسه هاي چيني، هفت آيه را که با سلام شروع مي شود مي نويسند. اين کار، تا تحويل سال ادامه مي يابد. سپس بشقاب هايي را که دعاي هفت سلام بر آن ها نوشته شده است با آب مي شوند و آب آن را براي شگون با خود مي برند. در راه، دو يا سه برگ اسفناج نيز از کسي که نذر دارد و برگ اسفناج تقسيم مي کند مي گيرند و وارد خانه مي شوند. اين مراسم به مراسم آب دعا معروف است.

در صبح روز عيد همه مردم با لباس هاي نو به ديد و بازديد يک ديگر مي روند و در همه خانه ها به بچه هايي که به ديدنشان مي آيند تخم مرغ پخته رنگ کرده و گردو يا چند سکه به عنوان عيدي مي دهند. اين ديد و بازديد ها اغلب تا روز سيزدهم ادامه پيدا مي کند. در اين روز مردم بيش تر به بيرون از شهر واغلب به مناطق خوش آب و هوا و سرسبز مي روند و ناهار را که بيش تر سبزي پلو است در آن جا صرف مي کنند.

ازدواج

ازدواج و تشکيل خانواده درايران، عناصر و ارزش هاي زنده، تحکيم بخش و ارزشمندي در خود دارد كه در نهايت هدف آن ها زندگي مطلوب و موفق زوج است. امروزه مراسم هاي سنتي در بيش تر مناطق استان سمنان از رونق اوليه خود برخوردار نيست ولي در کشاکش اين آداب و رسوم، تحرک ها, پويه ها, قهر و آشتي ها, شادي ها و دلهره هاي لذت بخشي, وجود داشته كه اطلاع از آن ها خالي از لطف نيست. در استان سمنان مراسم ازدواج و تشكيل خانواده داراي آداب و رسوم مخصوص به خود است كه تشريفات محلي در اين منطقه در بافت و محتواي خود, به تداوم مطلوب زندگي نظر داشته است.

تشكيل خانواده دراين خطه از ايران در شيوه سنتي خود چهار مرحله داشته است كه شامل مرحله: انتخاب دختر, دوخازي ياخواستگاري, عقدکنان و عروسي است. انتخاب همسر در خانواده هاي سمناني معمولا توسط بزرگ هاي خانواده صورت مي گرفته است. خانواده ها معمولا دختري را براي همسري پسرشان نشانه مي كردند و تحقيقات لازم را در مورد نجابت,عفت,استعداد, لياقت و سلامت جسماني او انجام مي دادند. پس از انتخاب اوليه دختر يكي از آشنايان خانواده پسر به خانواده دختر پيامي کنايه آميزمي دادند که مثلا: فلان خانواده به شما راه دارند؟ يا پسر فلان کس رابه غلامي قبول مي کنيد؟ پس از جلب موافقت خانواده دختر, شبي را براي خواستگاري «دوخازي dowxazi» تعيين مي کردند.

در شبي که براي «دوخازي» تعيين مي شد, جمعي از بزرگان و ريش سفيدان دو فاميل در خانه عروس جمع شده و پس از تعارف هاي مقدماتي, يکي از افراد که صراحت بيش تري داشت از پدر عروس مي پرسيد که: فلان, پسر فلان رابه غلامي قبول مي کند؟ پدر عروس جواب مي داد, که خدا به بخشد, نور چشم ماست, و اين علامت رضاي پدر دختر بود و حاضرين با صداي بلند مي گفتند: انشاء الله مبارک است.

از اين پس, به طورجدي, مسايل مالي مطرح مي شد و درباره «مهر يا کابين» عروس مذاکره مي شد. مهر بيش تر مواقع بايد خانه, زمين, باغ, آب, گوسفند, فرش باشد و پشت قباله عروس ثبت شود و از طرف پدر داماد, يا مادر او تعهد شود. اعتقاد براين بود که زن بايد در خانه شوهر «جاي پا» و «حق زمين» داشته باشد. تخصيص پول براي مهر, در گذشته بسيار اندک و محدود به مواردي بود که پدر يا مادر داماد, فاقد خانه و زمين و آب باشند. پس از تعيين مهر يا صداق, درباره ديگر لوازم مربوط به عروس و نيازهاي زندگي جديد عروس و داماد مذاکره مي شد.

مقدار طلا و جواهر براي عروس, پنبه و مقدار آن براي لحاف و تشک, قند, شکر, برنج و گوشت براي ايام عروسي, مقدار لباس, کفش و جوراب براي عروس و اطرافيان او, حنا, صابون و مقدار آن, «خرج صندوقچه» که عبارت بود از جعبه لوازم آرايش و خرج آشپزخانه و ساير احتياجات عروسي, دقيق با ذکر جزييات, صريح و روشن تعيين و صورت برداري مي شد. در طول اين مدت ميهمانان با شربت و شيريني پذيرايي مي شدند. شيريني شاخص در اين مجلس و تمام شب هاي عروسي «پشمک» بود.اين شب را اصطلاحا شب قول گيران مي ناميدند.

روز بعد از طرف داماد, کله قندي همراه با هدايايي به خانه عروس فرستاده مي شد. مادر عروس نيز خوانچه مرکب از بادام, فندق, حلواي کنجدي, انجير خشک و امثال آن, همراه با سبزي به خانه داماد مي فرستاد و رفت و آمدها و دعوت هاي دسته جمعي شروع مي شد. گاهي مراسم عقد, بلافاصله پس از «دوخازي»انجام مي شد و گاهي يک تا دو سال طول مي کشيد. در صورت اخير, مجلس جشن مفصلي ترتيب مي يافت و خويشاوندان و دوستان دو طرف دعوت مي شدند و با صرف شربت و شيريني, از وصلت دو طرف آگاهي مي يافتند. اين مجلس را «مجلس شيريني خوران» يا به اصطلاح «شال و انگشتر کردن عروس» مي خواندند. اگر پس از «دوخازي» قرار مي شد که بلافاصله عقد کنان صورت پذيرد, دراين صورت روزي را که به اصطلاح «ساعت داشته باشد» و بنابر تقويم, روز سعد وخوش يمني باشد, انتخاب مي کردند. شب قبل از عقدکنان «خوانچه» يعني آن چه را که درشب قول گيران تصويب شده بود باتشريفات خاصي به منزل عروس مي فرستادند. همه وسايل را در بسته ها و مجموعه هاي متعدد به نحوي که چشم گير و قابل توجه باشد, تنظيم مي کردند. مخصوصا وسايل عروس را تکه تکه مي آوردند, و اصولا سعي مي شد که تعداد بسته ها و تکه ها زياد باشد

غذاهای محلی استان سمنان
مردم استان سمنان هم چون مردم ساير قسمت هاي ايران از انواع غذاها, نان ها, سالادها و سبزي هاي رايج در سبد غذايي خود استفاده مي كنند. برخي از غذاها و نان ها چون نان سمناني و سبزي پلوي سمناني و آبگوشت خربزه از جمله غذاهايي است كه صرفا در اين استان تهيه و طبخ مي شوند كه جزو غذاهاي خاص محلي اين استان به شمار مي آيند.

براي تهيه سبزي پلوي سمناني سبزي تازه با ساقه, گوشت ماهيچه, برنج وماهي- زعفران آب گرفته - نمك وفلفل وزرد چوبه مورد نياز است. براي تهيه اين نوع غذا سبزي هاراپاك وخرد كرده و از سير تازه باساقه سبز آن استفاده مي شود. برنج را صاف كرده و لابه لاي آن از سير وسبزيجات تازه وخرد شده ريخته مي شود و كمي كه دم گرفت آب روغن وزعفران روي آن داده مي شود تا كاملا آماده شود.

ته چين كشمش ولپه از ديگر غذاهاي محلي سمناني هاست كه لپه, كشمش, مرغ, زعفران, روغن , ماست, زرده تخم مرغ در تهيه آن استفاده مي شود.

آبگوشت خربزه يا به زبان محلي «كالك قليه»، غذاي شيريني از مردم سمنان و توابع آن است. مردمي كه در بسياري از قسمت هاي منطقه، مانند ميدان غياثي سمنان ساكن هستند, از اين غذا استفاده مي كنند. خربزه, پياز، نخود, لوبيا و گوشت آبگوشتي مواد تشكيل دهنده اين غذا هستند. انواع خوراكي ها چون برگه زردآلو، كشمش، نان چاي، انجير، پسته، آروشه (نوعي خوراكي محلي)، قره غوروت، گردو … در اين منطقه وجود دارد كه جزو سوغاتي ها نيز به شمار مي آيند.

ویژگی های مردم نگاری استان سمنان
استان سمنان از لحاظ آداب و رسوم و کنش هاي فرهنگي مردم، از تنوع برخورداراست. تنوع در مسايل انساني و اجتماعي و طبيعت استان، سبب به وجود آمدن اين گوناگوني شده است. انجام مراسم مربوط به سوگ و عزاهاي خصوصي و مذهبي و ساير کنش هاي فرهنگي مردم، با وجود تفاوت هاي جزيي که در نقاط مختلف استان با هم دارند، بر بستر باورهاي ديني و مذهبي و وابستگي هاي ملي و منطقه اي شکل گرفته اند. دراين قسمت درباره نژاد‏ دين و مراسم هاي خصوصي و عمومي سوگواري در استان سمنان اطلاعاتي آورده مي شود.

نژاد مردم استان سمنان آريايی است. مردم اين منطقه مسلمان و شيعي مذهب هستند و اقليتي مسيحي و پيروان اديان ديگر نيز در مناطق مختلف اين استان ساكن هستند. بر اساس سرشماري سراسري سال 1375 استان سمنان داراي 501446 نفرجمعيت بوده است.

مراسم مربوط به عزاداري دراستان سمنان به دو شکل مراسم عزاداري خصوصي و عزاداري مذهبي و عمومي است. عزاداري خصوصي همان مراسمي است كه در آن شخصي فوت مي كند و بعد از انجام غسل، کفن کردن و تدفين مرده، صبح اولين روز بعد از مرگ زنان فاميل و آشنا بر سر مزار مي روند و براي آمرزش روح متوفي فاتحه مي خوانند. به اين مراسم فاتحه خواني در اصطلاح«منزل مبارکي» مي گويند. صبح روز دوم ختم زنانه برگزار مي شود. اقوام و آشنايان در منزل متوفي جمع مي شوند و علاقه مندان يک يا چند سوره از قرآن را به نوبت قرائت مي کنند. حاضران پس از صرف ناهار سر مزار مي روند و در اطراف قبر حلقه مي زنند و پس از روضه و فاتحه خواني به خانه خود باز مي گردند.

عصر روز سوم در يکي از مساجد ختم مردانه برگزار مي شود. در اين مجلس عده اي به قرائت قرآن مي پردازند و خطيب به محض وارد شدن هر کس، با صداي بلند مي گويد فاتحه, بعد از گذشت يک ساعت روضه خوانده مي شود. بين زنان اين گونه رسم است که تا روز پانزدهم به جز صبح روز دوم، بر سر مزار نمي روند.

عصر روز چهاردهم زنان به منزل صاحب عزا مي روند و به اتفاق آن ها بر سر قبر مي روند و روضه اي در آن جا خوانده مي شود. هم چنين در شب چهلم، زنان و مردان در منزل صاحب عزا جمع مي شوند، روضه و فاتحه خوانده مي شود و پس از صرف شام همه به خانه هاي خود باز مي گردند. مراسم ختم بعد از دفن ميت، در مسجد و در روزهاي سوم، هفتم، چهلم و سالگرد برگزار مي شود.

عزاداري مذهبي در استان سمنان به اين گونه است كه: مردم سمنان نيز چون ديگر مردم كشور از تاريخ اول تا دهم محرم هر سال به عزاداري براي شهادت امام حسين (ع) مي پردازند و اين عزاداري تا ده روز ادامه دارد. هرساله پيش از شروع ايام عزاداري، مردم روستاها و شهرهاي استان سمنان با سياه پوش کردن محله ها، تکايا و حسينيه ها و با برپا کردن خيمه ها، به استقبال اين ماه عزاداري مي روند.

از روز اول دهه ماه محرم، مجالس روضه خواني در تکايا در سه نوبت صبح، عصر و شب برگزار مي شود. هرمحله و تکيه، دسته هاي عزاداراي جداگانه دارد. دسته هاي عزاداري از شب ششم تا عاشورا به صورت گردشي درمحله ها عزاداري مي کنند. اين عزاداري بيش تر به شکل زنجير زني و سينه زني صورت مي گيرد. درميان دسته هاي عزادار، درگذشته اسبي به عنوان ذوالجناح که افساري به آن مي بستند وجود داشت که يک نفر آن را مي کشيد. در سال هاي اخير نيز گاهي اين کار انجام مي شود.

از جمله کارهايي که مردم در دهه ي اول محرم انجام مي دهند؛ تزيين نخل با تصاويري از امامان، واقعه عاشورا و تصاوير شهداست. در بعضي موارد، با آيينه و روپوشي از رنگ مشکي يا سبز اين تزيينات را از روز هفتم تا روز عاشورا به همراه دسته هاي عزاداري حمل مي کنند. مراسم نخل گرداني در روز عاشورا به ويژه در شهرستان سمنان بيش تر صورت مي گيرد.

بنا به اعتقادات و باورهاي ديني، برخي از بيماران خود را به اين نخل ها مي بندند و شفا مي طلبند در روز عاشورا در بيش تر نقاط استان، افرادي که نذر کرده باشند، به مردم غذا مي دهند. در ميان مراسمي که در روز تاسوعا و عاشورا بيش از هر چيز در بعضي نقاط جلب توجه مي کند آتش زدن خيمه به ياد سوختن خيمه هاي ابا عبدالله الحسين و خاندان و اصحابش است.

در روز چهلم شهادت امام حسين (ع) و 28 صفر كه سالروز رحلت حضرت محمد(ص) و شهادت امام حسن مجتبي(ع) است, نيز مراسم روضه خواني و عزاداري به شکل سينه زني و زنجيرزني در بيش تر نقاط استان برگزارمي شود و برخي خانواده ها به اندازه توانايي مالي خود نذرهايي را به اشكال مختلف بين مردم تقسيم مي کنند.


جاذبه های فرهنگی استان سمنان
ستان سمنان يكي از استان هاي كويري كشور ايران است كه از آثار و ابنيه تاريخي, جاذبه هاي كويري و كوهستاني, آداب اجتماعي و فرهنگي خاص خود برخوردار است. اين استان داراي پوشاك خاص محلي خود است كه در كنار انواع توليدات صنايع دستي عشايري و روستايي و شهري تشكيل دهنده جاذبه هاي فرهنگي اين استان هستند. تنوع انواع صنايع دستي استان سمنان از قبيل: قالي, گليم, جاجيم، شال‌بافي، سجاده‌بافي، چادرشب، سبدبافي، زيلوبافي، كرباس، پشم‌ ريسي‏, سفال و سراميك, نمد, منبت‌كاري, معرق كاري, قلم‌زني, چاپ قلم كار, چاقوسازي و چرم‌سازي نشانه روحيه هنرمندانه و فرهنگ عميق مردم سمنان است. تنوع بازي ها و نمايش هاي محلي نيز در اين استان؛ حكايت از غناي فرهنگي اين خطه از سرزمين ايران دارد.
صنایع دستی استان سمنان
استان سمنان داراي صنايع دستي متنوع و خوبي است. توليدات صنايع دستي عشايري و روستايي و شهري در استان سمنان به ترتيب اولويت و اهميت كمي و كيفي عبارت است از: بافته‌هاي داري شامل قالي و گليم, نساجي سنتي (شامل جاجيم، شال‌بافي، سجاده‌بافي، چادرشب، سبدبافي، زيلوبافي، كرباس، پشم‌ ريسي)‏, سفال و سراميك, نمد, منبت‌كاري – معرق كاري – قلم‌زني, چاپ قلم كار – چاقوسازي و چرم‌سازي.
قالي بافي: قالي‌بافي دراستان سمنان از لحاظ ابعاد – بافت – رنگ‌ بندي و نقوش در مناطق مختلف استان متفاوت است و بيش از چندين طرح شناخته شده و مجزا از يك ديگر وجود دارد. قالي‌بافي به ترتيب اولويت در شهرهاي دامغان، شاهرود, سمنان و روستاهاي منطقه طرود و خارتوران شاهرود انجام مي‌شود. قالي‌هاي مهد شير بيش تر بر شيوه قالي‌هاي مناطق قم و گاهي كاشان بافته مي‌شود.
تاريخچه بافت قالي در استان سمنان به 130 سال پيش باز مي‌گردد. گفته مي‌شود در ابتدا شخصي به نام ميرزا احمد كرماني وارد شهر سمنان شد و از آن جا كه پولي براي رفتن به شهر مشهد نداشت؛ به منظور كسب درآمد؛ آموزش قالي بافي را در سمنان به عهده گرفت و اين كار سبب گسترش قالي‌بافي دراين منطقه كويري شد. كارگاه‌هاي اوليه از نوع بافت تركي و دارهاي عمودي بودند.
بافت قالي بر روي دستگاه هاي چوبي يا فلزي كه در اصطلاح دار خوانده مي‌شود, انجام مي‌ گيرد و دارهاي رايج صرف نظر از اشكال مختلفي كه دارند به صورت افقي و عمودي قابل تقسيم هستند. در ابتداي كار؛ چله‌كشي كه همان كشيدن نخ هاي تار به دور دار و قرار گرفتن آن ها در جاي مخصوص خود است, انجام مي‌شود. قالي در واقع مجموعه‌اي از صدها هزار دانه يا گره است كه در رج‌هاي موازي بر چله‌ها مي‌نشيند و هر قدر تعداد اين گره‌ها در سطح فرش بيش تر باشد, مرغوبيت و استحكام آن بيش تر است. گره‌هاي رايج در قالي‌بافي عموماً يا فارسي (غير متقارن) يا تركي (متقارن ) است. درابتداي فرش قبل از شروع بافت و در قسمت انتهايي بعد از اتمام بافت؛ چندين سانت گليم بافت وجود دارد كه به همراه شيرازه‌هايي كه اطراف فرش پيچيده مي‌شوند در استحكام فرش تأثير عمده‌اي دارد.
گليم‌بافي : بافت گليم به گونه‌اي بسيار ساده آغاز شد و تمام اشكال بافت در بيش تر نقاطي كه گليم‌بافي در آن ها رايج است؛ اعمال مي‌شود. بافت گليم عبارت است از عبور نخ‌هاي رنگين پود از لابلاي نخ‌هاي ساده تار كه به اشكال مختلف امكان‌پذير است. ساده‌ترين شيوه بافت گليم عبور نخ‌هاي پود به صورت يك در ميان از لابلاي نخ‌هاي تار است و شكل ديگر آن عبور تار از روي چند پود با عبور از روي چند تار است. چله‌كشي دارهاي گليم‌بافي اعم از دارهاي افقي و عمودي شبيه چله‌كشي قالي است و تارها اغلب از نخ پنبه‌اي به رنگ سفيد و پودها از جنس نخ رنگين پشم است. براي بافت قالي پشم نخ، قلاب، كوجو (گله) يا كوجي و هاف (پيدامه) هر دو براي ايجاد ضرب چاقو و شانه لازم است.
دست‌بافي : فرآورده‌هايي كه با كمك دستگاه هاي ساده و سنتي بافندگي (دستگاه ويژه بافت جاجيم, دستگاه دو وردي، دستگاه چهار وردي و ژاكارد دستي) تهيه مي شوند؛ دست بافي نام دارند. هرچه تعداد وردها بيش تر باشد ميزان تغييرات تارها، بالا و پايين رفتن آن ها و بر طبق آن پودگذاري متنوع‌تر مي‌شود. انواع توليداتي چون جاجيم، شال، چادر شب، سفره و ... از دست بافي هاس سمنان به شمار مي آيند.
جاجيم بافته‌اي از نخ پشم ايوان و تيره رنگ پنبه‌اي يا پشمي است كه بيش تر توسط زنان بافته مي‌شود. اين بافته در زمستان هاي سرد به عنوان لحاف كرسي مورد استفاده واقع مي شود و امروزه از آن به عنوان پادري، سجاده سرحمامي و ... نيز استفاده مي شود. نوع چله‌كشي براي بافت جاجيم همان روشي است كه در چله‌كشي قالي استفاده مي شود.
نمد مالي: نمد ساده‌ ترين كف‌پوش است كه ساخت آن نياز به دستگاه خاصي ندارد. در نمد مالي در واقع از خاصيت در هم پيچيدن الياف آن در اثر رطوبت و فشار استفاده مي‌شود. احتمال دارد كه اولين بار بافنده گاني كه الياف پشمي خود را شسته و براي گرفتن رطوبت آن با چوب دستي ضربه‌هايي به پشم زده‌اند؛ موفق به كشف اين خصوصيت پشم و در نتيجه موفق به وجود آوردن صنعت نمد مالي شده‌اند. ساخت نمد,ساده و ارزان‌تر از توليد گليم و قالي است. امروزه از نمد در ساخت كف ‌پوش، آويز ديواري، جل اسب و غيره استفاده مي‌شود.
چاپ‌هاي سنتي قلم كار: پارچه‌هايي كه به وسيله قلم مو، مهر و نظاير آن رنگ‌آميزي شده و نقش مي‌پذيرد؛ جزو چاپ‌هاي سنتي به شمار مي‌آيند. كارهايي مانند چاپ قلم كار، چاپ كلافه‌اي (باتيك) و... از جمله اين نوع چاپ ها به شمار مي آيند. در پارچه‌هاي سنتي كه به نام پارچه‌هاي قلم كار ناميده مي‌شوند؛ اين كار توسط قالب‌هاي چوبي كه داراي نقوش برجسته است, انجام مي‌شود و ركن اصلي قلم كار‌سازي قالب ها است كه حداكثر در چهار رنگ بر روي چوب‌هايي مانند گلابي و زالزالك تراشيده مي‌شود.
رنگ‌هاي سنتي از موادي ساده و ارزان مثل پوست انار، روغن كرچك, كتيرا، گل سرخ؛ زاج سياه, زاج سفيد و ... تهيه مي‌شود. نخستين مرحله‌ چاپ قلم كار آب دادن پارچه است كه طي آن پارچه موردنظر جهت قلم كارسازي به رودخانه برده مي‌شود؛ در آب قرار مي‌گيرد تا رنگ هاي اضافي و آهار از بين برود و بعد از آن رنگ زمينه مي‌تواند سفيد يا ز


مطالب مشابه :


اسکناس برای عید غدیر

دکوراسیون - تزئینات و خانه داری - اسکناس برای عید غدیر - دکوراسیون و تزئینات،سایت آموزشی و از




رواق شناسي

ساخت اين رواق در سال 1376 هـ.ش آغاز شده و در اواخر سال 1379 همزمان با عيد سعيد غدير تزيينات




تخصصی رضوی - حرم مطهر - رواق هاي آستانه؛ دنياي كاشي و آينه

1342 ه.ش با پاره اي تعميرات و تزيينات به دارالاجابه كه در عيد غدير سال 1379 ه.ش افتتاح شد




حرم مطهر امام رضا(ع)- نگاهي برحرم مطهر امام هشتم

اين رواق مجلل درعصر انقلاب شكوهمند اسلامي بناشده ودرشب عيد غدير تزيينات كلي رواق




عید نوروز و بهار از نگاه احادیث و اشعار

جشن عيد غدير. علاوه بر اين ، در اين کتاب بسياري از روش ها و عادات شاهانه و تزيينات و اوضاع




حرم عسکريين عليهما السلام در بستر تاريخ

بغداد را تعطيل عمومي كنند و علَمها نصب نمايند و علناً دستور داد عيد غدير تزيينات آن




استان سمنان مهد ادیبان واندیشمندان

در ضمن ويژه ماه مبارك رمضان، عيد غدير، عيد فطر و عيد يا سبز اين تزيينات را از روز هفتم




برچسب :